تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام


علی مومنی عضو تحریریه

دوره آموزش تحلیل بنیادی

این روزها با داغ شدن بازار بورس، بسیاری به دنبال کسب سود از این بازار هستند. اما باید توجه داشت قبل از خرید و فروش سهم هر شرکت باید وضعیت آن شرکت را به صورت جامع و کامل بررسی کرد و بعد وارد معامله شد. معامله بدون بررسی و تحلیل قبلی، مانند قدم گذاشتن در یک راه نامشخص است. واضح است که مسیر نامشخص ممکن است رسیدن به مقصد را ناممکن کند.

دو روش کلی برای تحلیل بورس، به نام‌های تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال وجود دارد. شرکت در دوره تحلیل بنیادی و دوره آنلاین تحلیل بنیادی، روشی موثر برای یادگیری و به کارگیری این تحلیل و سرمایه‌گذاری موفق است.

مباحث کلی دوره حضوری تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی را با نام‌های تحلیل اساسی، ریشه‌ای و پایه‌ای نیز می‌شناسند. همان‌طور که از نامش پیداست، در این تحلیل عوامل اساسی و پایه‌ای که بر قیمت سهام شرکت اثر می‌گذارند، بررسی می‌شوند و سپس تصمیم لازم گرفته می‌شود که آیا این سهم ارزش سرمایه‌گذاری دارد یا نه؟

در دوره تحلیل بنیادی، چگونگی اثرگذاری عوامل مختلف بر قیمت سهام بررسی می‌شوند. این عوامل شامل عوامل محیطی، عوامل درونی شرکت و عوامل مرتبط با صنعت هستند. پس از این تحلیل، ارزش واقعی یا همان ارزش ذاتی یک سهم مشخص می‌شود. با مقایسه قیمت فعلی یک سهم در بورس با ارزش ذاتی آن می‌توان برای خرید یا فروش سهم تصمیم گرفت.

حالت undervalue یک سهم زمانی رخ می‌دهد که قیمت فعلی یک سهم در بورس از ارزش ذاتی آن کمتر شود. در این حالت سهم امکان رشد دارد و بهتر است که خریده شود.

حالت overvalue زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت فعلی سهم در بورس از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد. در این حالت سهم مناسب خرید نیست و گران است و حتی بهتر است اگر این سهم در سبد سهام موجود است، فروخته شود.

تحلیل تکنیکال جامع

مدت دوره

روزهای برگزاری

ساعت کلاس

و حالت سومی هم وجود دارد که خرید و فروش سهم سودی ندارد، حالتی که ارزش ذاتی آن با قیمت فعلی‌اش در بورس برابر است.

برای مثال اگر قیمت سهام شرکتی در بازار بورس۲۵۰ تومان باشد و با استفاده از آموزش‌های دوره تحلیل بنیادی این نتیجه گرفته شود که ارزش ذاتی آن سهم، ۳۰۰ تومان است باید نسبت به خرید اقدام کرد و اگر این نتیجه به دست بیاید که ارزش ذاتی سهم مبلغی کمتر از ۲۵۰ تومان، مثلاً ۲۰۰ تومان است، این نتیجه گرفته می‌شود که سهم برای خرید گران است و بهتر است فروخته شود. اگر هم ارزش ذاتی سهم و قیمت آن در بورس هر دو ۲۵۰ تومان باشد، این خرید و فروش سودی ندارد.

شاید این سوال مطرح شود که چرا با وجود اینکه ارزش ذاتی هر سهم با استفاده از تحلیل بنیادی به دست می‌آید، قیمت در بازار بورس و ارزش واقعی تفاوت دارد؟

پاسخ این است که عوامل اثرگذار بر قیمت سهام شرکت‌ها، همواره در حال تغییر هستند و در نتیجه آن ارزش واقعی سهام نیز تغییر می‌کند. سرمایه‌گذارانی که زودتر از دیگران این عوامل و تغییرهایشان را شناسایی کنند و دریابند که تغییرها چه اثری بر ارزش ذاتی سهم می‌گذارند، موفق‌تر از دیگران خواهند بود.

در نظر بگیرید که شرکتی با پیش‌بینی و انتشار بودجه سال آینده خود، به این نتیجه رسیده است که سودش ۶۰ درصد افزایش می‌یابد. سرمایه‌گذارانی که به درستی و زودتر از دیگران تأثیر این افزایش سود را بر سهام شرکت تحلیل کنند و اختلاف ارزش واقعی و قیمت سهم در بورس را تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام به دست آورند، موفق‌تر از دیگران هستند.

محاسبات ارزش ذاتی سهم و تحلیل بنیادی تا حد زیادی به نوع تحلیل سرمایه‌گذاران وابسته است. فرض کنید شرکتی تصمیم می‌گیرد که میزان فروشش را ۴۰ درصد افزایش دهد، ممکن است بعضی از سرمایه‌گذاران این افزایش ۴۰ درصدی فروش را باعث افزایش سودآوری و رشد ارزش سهام بدانند و عده‌ای دیگر این افزایش فروش را سبب افزایش ۵۰ درصدی هزینه‌های شرکت و کاهش سود سهم بدانند.

سرمایه‌گذاران در دوره تحلیل بنیادی یاد می‌گیرند که چگونه درباره یک شرکت تحقیق کنند و اطلاعاتی مانند زمینه فعالیت شرکت، محصولات تولیدی، ارزش بازار شرکت، رقبای شرکت و افزایش یا کاهش فروش شرکت را به دست آورند.

همچنین یاد می‌گیرند که چگونه صورت‌های مالی شرکت مانند بدهی و دارایی و افزایشی بودن یا نبودن سود را به دست آورند و در آخر قیمت یک سهم را بررسی کنند و تحلیل کنند که این شرکت در سال آینده چه‌قدر سود می‌سازد؟ و آیا قیمت کنونی سهم مناسب است یا نه؟

برای داشتن تحلیل درست و به موقع و معامله سودآور به سرمایه‌گذاران توصیه می‌شود در دوره تحلیل بنیادی شرکت کنند.

آموزش تحلیل بنیادی در اصفهان

آموزش تحلیل بنیادی در اصفهان

از آنجایی که این روزها سرمایه‌گذاری در بورس منبع درآمد و شغل دوم افراد زیادی‌ست و با افزایش سرمایه‌گذاری نگرانی‌ها بابت داشتن معامله کم خطر بالا می‌رود و همچنین ممکن است سرمایه‌گذاران اطلاعات و دانش کافی را برای سرمایه‌گذاری نداشته باشند، توصیه می‌شود که در دوره تحلیل بنیادی شرکت کنند و با استفاده از آموخته‌های خود تصمیم بگیرند.

دوره تحلیل بنیادی، یک دوره کاملا کاربردی است و به سرمایه‌گذاران فرصت یادگیری کلیه مهارت‌ها برای تحلیل عالی و پیدا کردن سهام سود‌ده که با قیمتی کمتر از ارزش ذاتی‌شان در بازار بورس معامله می‌شوند، را می‌دهد.

تحلیل بنیادی فقط مناسب بازار بورس نیست و در زندگی روزمره هم کاربرد دارد. برای مثال یکی از کاربردهایش هنگام خرید خودرو است. هیچ کس مایل نیست خریدی انجام دهد که در آینده هیچ خدمات و قطعاتی برایش یافت نمی‌شود. یا هنگام استخدام در یک شرکت، هیچ کس تمایل ندارد جایی کار کند که توانایی پرداخت حقوقش را ندارد یا امیدی به رشد حقوق نیست. بنابراین در رقابت، شراکت و یا همکاری با شرکت‌ها نیز می‌توان از تحلیل بنیادی استفاده کرد.

سرمایه‌گذاران با شرکت در دوره تحلیل بنیادی، توانایی تسلط بر صورت‌های مالی سهام را پیدا می‌کنند. همچنین می‌توانند شرکت‌های مناسب و سود‌ده را بر حسب فروش آینده شرکت، ارزش تمام شده شرکت، ارزیابی جریانات نقدی و ارزش ذاتی و قیمت در بورس یک سهم، برای معامله انتخاب کنند.

هیچ کس تمایل ندارد با سرمایه‌گذاری نامطمئن و بی‌هدف، اسباب ضرر خود را مهیا کند. بنابراین یادگیری تحلیل بنیادی امکان سرمایه‌گذاری هدفمند را به افراد می‌دهد و نگرانی کاهش روز به روز سرمایه را از بین می‌برد.

راتین بورس با اخذ مجوز از سازمان فنی و حرفه‌ای اصفهان، همچنین کمیته آموزش بازار سرمایه کشور، اقدام به برگزاری دوره تحلیل بنیادی برای علاقه‌مندان کرده است. در این دوره صفر تا صد تحلیل بنیادی آموزش داده می‌شود. این دوره پیش نیازی ندارد و شامل مباحث آموزش بنیادی، از مبتدی تا تحلیل‌گری حرفه‌ای به صورت تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام جامع و کامل است.

اهمیت آمارهای بورس کالا در تحلیل بازار سهام

در این مقاله سعی شده است رابطه بین دو مولفه قیمت محصولات و قیمت سهام را به صورت آماری تفسیر کنیم. در واقع به این سئوال که آیا قیمتهای محصولات در بورس کالا رابطه ای با قیمت سهام شرکت در بورس اوراق بهادار دارد یا خیر پاسخ داده می شود و به این منظور قیمت محصولات و قیمت سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان را مورد بررسی قرار دادیم.

به گزارش «کالاخبر»، سرمایه گذاران در بازار سرمایه هر روز با سه چالش بزرگ خرید، نگهداری و یا فروش سهام مورد معامله در بورس اوراق بهادار روبرو هستند. برای اینکه فعالان این حوزه با چالش های پیش رو دست و پنجه نرم کنند، علاوه بر مطالعه روزانه اخبار و بررسی شرایط کلان اقتصادی به تحلیل های مختلف بنیادی، تکنیکال یا آماری روی می آورند. تمامی تحلیل ها از هر نوع که باشد درصدد پاسخگویی به دو پرسش بزرگ برای راهنمایی سرمایه گذار جهت مواجهه با سه چالش مطرح شده است .

سئوال اول: آیا قیمت فعلی سهم برای خرید یا نگهداری ارزنده است؟ و سئوال دوم هدف قیمتی سهم در آینده چه خواهد بود؟

یکی از عوامل بنیادی تاثیر گذار در قیمت سهام مبلغ فروش شرکت است که در صورت سود و زیان به آن اشاره می شود. مبلغ فروش از دو مولفه حجم فروش محصولات و قیمت فروش تشکیل شده است. یافتن رابطه ای آماری بین قیمت و حجم محصولات شرکت که در بورس کالا معامله می شود و قیمت سهام می تواند با دو هدف بزرگ انجام پذیرد. اول اینکه رابطه بین بورس کالا و بورس اوراق بهادار را روشن کرده و تاثیر این دو بازار را روی یکدیگر نشان دهد و فعالان بازار سرمایه را با منبع جدید تحلیلی آشنا کند. دوم اینکه روش تحلیلی جدیدی را به تحلیلگران ارائه می دهد تا سرمایه گذاران را به وسیله آن بهتر راهنمایی کنند. این مهم که بخشی از پاسخ سئوالات مطرح شده در بازار سرمایه را می توان در بورس کالا یافت موضوع جدیدی نیست اما یافتن رابطه ای آماری و استفاده از داده های بورس کالا جهت پیش بینی قیمت می تواند آغاز راهی باشد که اهمیت بورس کالای ایران را بیش از پیش نشان دهد .

در این مقاله به توصیفی آماری از روند میانگین قیمت آماری کل محصولات این مجتمع فولادی در بورس کالا و قیمت آماری سهام در بورس اوراق بهادار می پردازیم. بعد از آن با استفاده از رگرسیون خطی به بررسی رابطه بین میانگین قیمت آماری کل محصولات در بورس کالا و قیمت آماری سهام در بورس کالا پرداخته و داده های آماری آن را آنالیز می کنیم. بعد از آن به بررسی رابطه غیر خطی (درجه دوم) بین میانگین قیمت آماری کل محصولات با قیمت سهام اشاره ای داریم و داده های آماری رگرسیون مذکور را مورد بررسی قرار می دهیم .

محصولات شرکت فولاد مبارکه اصفهان را می توان به سه دسته اصلی محصولات گرم، محصولات سرد، محصولات پوشش دار تقسیم بندی کرد .

بررسی روند میانگین قیمت آماری کل محصولات در بورس کالا و قیمت سهام آن در بورس اوراق بهادار

روند میانگین قیمت آماری کل محصولات شرکت فولاد مبارکه اصفهان در بورس کالا از خرداد ماه سال ۱۳۹۰ تا پایان سال ۱۳۹۱ صعودی بوده سپس از ابتدای سال ۱۳۹۲ تا آذر ماه ۱۳۹۵ تقریباً در یک روند خنثی قرار داشته و پس از آن تا خرداد ماه سال ۱۳۹۷ در روند صعودی قرار دارد. این الگو تقریباً برای قیمت آماری سهام نیز برقرار بوده بنابراین می توان امید داشت قیمت های محصولات در بورس کالا و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار با یکدیگر رابطه ای منطقی داشته باشند .

از طرفی قیمت آماری هر سهم شرکت فولاد مبارکه اصفهان از خرداد ماه سال ۱۳۹۰ تا شهریور ماه سال ۱۳۹۶ همواره کوچکتر از ده میلیونیوم قیمت آماری کل محصولات برای هر واحد بود که از تاریخ مذکور این مقدار بیش از ده میلیونیوم شده است که می توان سه عامل کلی را برای این رخداد در نظر گرفت :

.۱ قیمت سهام به صورت حبابی افزایش یافته است .

.۲ قیمت محصول همراه با قیمت عوامل تعیین کننده آن بالا نرفته است .

.۳ ممکن است شرکت با مدیریت صحیح و استفاده مناسب از منابع خود عملکردی بهتر از سال های پیش داشته باشد و یا با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته تر هزینه ها را کاهش داده باشد و بازدهی شرکت در کل افزایش یافته است .

بررسی رابطه خطی بین میانگین قیمت آماری کل محصولات در بورس کالا با قیمت سهام در بورس اوراق بهادار

بررسی رابطه درجه دوم بین میانگین قیمت آماری کل محصولات در بورس کالا با قیمت سهام در بورس اوراق بهادار

اولین هدف انجام این نوشته بررسی رابطه بین قیمت کالاها در بورس کالا و بورس اوراق بهادار و تاثیر این دو بازار روی یکدیگر بود تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام که نتایج حاصله نشان می دهد رابطه قیمت سهام شرکت فولاد مبارکه و قیمت محصولات آن در بورس کالا به شدت قدرتمند است و در این شرکت می توان بین ۷۰ تا ۸۰ درصد از تغییرات قیمت سهام را به صورت خطی و بین ۸۰ تا ۹۵ درصد تغییرات قیمت سهام را به صورت درجه دوم با تغییرات قیمت محصولات در بورس کالا توضیح داد که این موضوع نشان می دهد فعالان بازار سرمایه در خصوص این شرکت می توانند از منبع مناسبی به نام قیمت های محصولات در بورس کالا جهت تحلیل های خود استفاده کنند .

توجه به این نکته که معاملات محصولات عمدتاً به صورت سلف در بورس کالا انجام می شود و با موعد تحویل مشخص و در روابط برای بدست آوردن قیمت آماری محصولات قیمت تاریخ تحویل را در نظر گرفتیم می تواند کمک حال تحلیلگران بازار باشد چون می توانند قیمت محصولات در ماه آینده را در اختیار داشته باشند و با استفاده از روابط بدست آمده در این مطالعه، حدود ارزندگی قیمت سهام را به دست بیاورند .

تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟

علی مومنی عضو تحریریه

زمان مطالعه : 8 دقیقه

برای بوکمارک این نوشته وارد شوید

در این مطلب می‌خوانید

فعالیت در بازارهای سرمایه‌ای بدون تحلیل فنی و علمی بازار، نتیجه‌بخش نیست و باعث از دست رفتن سرمایه می‌شود. بازیگران حاضر در بازارهای مالی مانند بورس و ارزهای دیجیتال، عمدتا ارزش دارایی‌های این بازار‌ها را با استفاده از دو نوع تحلیل می‌سنجند: تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) و تحلیل تکنیکال (Technical Analysis). در این مطلب قصد داریم به توضیح تحلیل بنیادی بپردازیم، مزایا و معایب آن را بگوییم و تفاوت‌های به‌کارگیری این نوع تحلیل در بازار سهام و ارزهای دیجیتال را شرح دهیم.

تحلیل بنیادی چیست ؟

تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) روشی برای سنجش ارزش ذاتی یک دارایی و بررسی عواملی است که ممکن است در آینده روی ارزش آن اثرگذار باشند. هدف نهایی تحلیل بنیادی فهم این مساله است که دارایی در زمان فعلی بالاتر از ارزش واقعی یا ذاتی خود ارزش‌گذاری شده است (Overvalued) یا ارزشی پایین‌تر دارد (Undervalued).

طبیعی است اگر تشخیص داده شود ارزش فعلی دارایی (سهام، رمزارز و…) کمتر از ارزش واقعی ذاتی آن است؛ ظرفیت رشد قیمت وجود دارد و خرید آن اقدامی منطقی و سودده است؛ ولی اگر بیش از ارزش واقعی‌ ارزش‌گذاری شده باشد یعنی گران است و در آینده کاهش قیمت را تجربه خواهد کرد پس خرید آن درست نیست. این نوع تحلیل به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا با جمع‌آوری اطلاعات درست، تصمیم‌های درست بگیرند.

برای مثال اگر ارزش واقعی یک سهم هزار تومان باشد و در زمان حاضر هزار و ۲۰۰ تومان قیمت‌گذاری شود، نگه داشتن آن منطقی نیست چون در آینده ارزان و به ارزش واقعی‌اش نزدیک می‌شود. در صورتی که ارزش فعلی همان سهم ۸۰۰ تومان باشد سرمایه‌گذاری روی آن درست و اقتصادی است.

در این تحلیل هر چیزی که روی ارزش دارایی تاثیرگذار باشد بررسی می‌شود؛ از فاکتورهای کلان اقتصادی مثل وضعیت کل اقتصاد کشور و صنعت گرفته تا مسائل خرد اقتصادی مانند کارآمدی مدیریت بنگاه اقتصادی عرضه‌کننده.

تحلیل بنیادی در برابر تحلیل تکنیکال قرار دارد که تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام در آن داده‌های تاریخی یک بازار و فراز و فرودهایی که ارزش و حجم دارایی در طول زمان طی کرده‌اند مورد توجه قرار می‌گیرد.

عوامل کمی و کیفی در تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی به طور کلی ۲ دسته از عوامل بررسی می‌شوند: عوامل کمی و عوامل کیفی. هر دو این گروه‌ها در جای خود برای تحلیل‌ ارزش دارایی‌ها اهمیت دارند و به کار گرفته می‌شوند.

عوامل کمی (Quantitative Factors):

همانطور که از نام این دسته مشخص است عواملی که بتوان آنها را به‌صورت کمی (عددی) نشان داد شامل این دسته می‌شوند. در میان عوامل کمی، سه مورد زیر بیش از بقیه اهمیت دارند.

۱. ترازنامه: ترازنامه یکی از انوع صورت‌های مالی شرکت است که در آن دارایی‌ها، بدهی‌ها و سرمایه شرکت در یک زمان خاص مشخص شده است.

۲. صورت سود و زیان: صورت سود و زیان نیز یکی دیگر از صورت‌های مالی است که با محاسبه اختلاف هزینه‌ها و درآمدهای شرکت، سود یا زیان یک مجموعه طی یک دوره مالی را نشان می‌دهد. تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان در این است که ترازنامه در هر زمان قابل دسترسی است اما صورت سود و زیان فقط در یک دوره مالی سالانه یا فصلی تنظیم می‌شود.

۳. صورت جریان وجوه نقد: این صورت مالی جریان وجوه نقد شرکت در فعالیت‌های عملیاتی (OCF)، مالی (CFF) و سرمایه‌گذاری (CFI) را بازتاب می‌دهد.

۴. سهم شرکت از بازار، شاخص‌های اقتصادی مانند تورم، نرخ رشد کل تولید ناخالص داخلی و رشد حوزه‌ای که شرکت در آن فعالیت می‌کند از دیگر مواردی است که در تحلیل‌ بنیادی نقش دارند.

عوامل کیفی (Qualitative Factors):

این عوامل کمتر از دسته اول، محسوس و قابل‌ اندازه‌گیری است. سه مورد زیر از مهم‌ترین عوامل کیفی مورد بررسی تحلیلگران تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام بنیادی است.

۱. مدل کسب‌وکار: برنامه یک بنگاه برای کسب سود، محصولاتی که عرضه می‌کند، بازار هدف و هزینه‌های پیش‌بینی نشده، اجزای تشکیل‌دهنده مدل کسب‌وکار شرکت است.

۲. مزیت‌های رقابتی: شرکت‌های موفق، شرکت‌هایی هستند که نسبت به بقیه بازار دارای مزیت رقابتی باشند و بتوانند این مزیت رقابتی را در بلند مدت حفظ کنند.

۳. مدیریت: تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام کیفیت مدیران ارشد اجرایی شرکتی که تحلیل می‌شود قطعا در ارزش آینده آن شرکت تاثیرگذار است. این مساله را نمی‌توان به صورت کمی نشان داد اما سابقه عملیاتی مدیران و عملکردشان در گذشته آینده را تا حدی قابل پیش‌بینی می‌کند.

تاریخچه تحلیل بنیادی

سال ۱۹۳۴ یک اقتصاددان و فعال بازار سرمایه آمریکایی به نام بنجامین گراهام کتاب تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام تحلیل اوراق بهادار را منتشر کرد. در این کتاب چارچوبی برای سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش (Value Investing) ارائه شد. سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش تقریبا همان چیزی است که امروز پایه تحلیل‌های بنیادی را تشکیل می‌دهد؛‌ یعنی تشخیص سهمی که پایین‌تر از قیمت واقعی‌اش ارزش‌گذاری شده و خرید آن به‌صرفه است. از زمان نگارش این کتاب، تمرکز بسیاری از پژوهش‌های حوزه بازار سرمایه بر متغیرهای بنیادی معطوف شد.

مزایا و معایب تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی اگر چه ابزاری لازم و کارآمد در تحلیل دارایی‌های سرمایه‌ای است اما با این وجود بی‌نقص عمل نمی‌کند. در این‌جا به چند مورد از مزایا و معایب این نوع تحلیل اشاره می‌کنیم.

مزایا:

  • شناسایی فضای بازار و صنعت: بزرگ‌ترین و بهترین ویژگی تحلیل بنیادی این است که به افراد کمک می‌کند پیچیدگی‌های بازار و عوامل تغییر قیمت دارایی‌ها را تشخیص دهند و از این طریق تصمیم بگیرند خرید یک دارایی کار درستی و سوددهی است یا خیر.
  • تصمیم‌گیری درست به هنگام آشفتگی بازار:‌ مواقعی که بازار یک دارایی نوسان‌های شدید و متعدد را تجربه می‌کند، بازیگران دچار آشتفگی می‌شود. اینگونه نوسان‌ها باعث می‌شود معامله‌گران رفتارهای احساسی انجام دهند. برای مثال اگر در مدت کوتاهی ارزش یک دارایی افزایشی چشمگیر داشته باشد بازیگری که به تحلیل‌های بنیادی توجه دارد برای خرید آن دارایی عجله نمی‌کند بلکه با استفاده از این نوع تحلیل ارزش ذاتی (واقعی) دارایی را می‌سنجد و تصمیمات خود را با توجه به این ارزش تنظیم می‌کند. سرمایه‌گذارانی که به دنبال حضور بلند مدت در بازار هستند با تحلیل بنیادی به سال‌های آینده خوشبین‌تر خواهند بود.

معایب:

  • نبودن تضمین:‌ طبیعی است که در هر بازاری اطلاعات بازیگران مطلقا کامل نیست و همیشه یا اطلاعاتی وجود دارند که قابل دسترسی نیستند و یا اینکه در آینده اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی تعادل بازار را مختل می‌کند. بزرگ‌ترین ایراد تحلیل بنیادی نیز همین مساله است. تحلیل بنیادی تضمین نمی‌دهد که زیر قیمت بودن یا بالای قیمت بودن یک دارایی در آینده نیز قابل اتکا باشد. ممکن است قیمت سهام یا رمزارزی بالای قیمت واقعی آن تشخیص داده شود اما در آینده قیمت واقعی آن دارایی افزایش پیدا کند و ظرفیت سوددهی‌ آن بالا رود. همچنین مثلا اگر یک دارایی پایین‌تر از قیمت واقعی‌اش شناسایی شود نمی‌توان مطمئن بود چه زمانی به سمت قیمت واقعی‌اش حرکت می‌کند.
  • زمان‌بر بودن: از فاکتورهای دخیل در تحلیل بنیادی که برخی از آنها ذکر شد، مشخص است که انجام این تحلیل، فرایندی کوتاه‌مدت و آسان نیست. برای انجام تحلیل بنیادی باید داده‌های زیادی جمع‌آوری و بررسی شود که این مساله هزینه‌فرصتی دارد. اگر شخصی به هر دلیلی حاضر به پرداخت هزینه تحلیل برای به دست آوردن فرصت آن نباشد، این نوع تحلیل به کار نمی‌آید.
  • اطلاعات غلط: منبع بسیاری از داده‌هایی که تحلیلگران بنیادی جمع‌آوری می‌کنند، شرکت صاحب دارایی مورد تحلیل است اما باید توجه داشت بنگاه‌ها به‌ویژه در جوامعی که شفافیت اقتصادی وجود ندارد همیشه اطلاعات و گزارش‌های درست از وضعیت خود ارائه نمی‌دهند. گاهی ممکن است بنگاهی وضعیت خود را بهتر از چیزی که واقعا است نشان دهد که این مساله، گمراهی بازیگران را در پی دارد.

تحلیل بنیادی در بازار ارزهای دیجیتال

نام تحلیل بنیادی با بورس گره خورده؛ اما مدتی‌ست این گره کمی باز شده است. طی چند سال اخیر که ارزهای دیجیتال به عنوان دارایی‌های سرمایه‌ای مطرح شدند تحلیل بنیادی در مورد این دارایی‌ها نیز مطرح شد. با توجه به اینکه ارزهای دیجیتال فراز و فرودهای زیادی دارند به‌کارگیری تحلیل بنیادی و تشخیص ارزش واقعی این دارایی‌ها اهمیت فراوانی دارد.

تحلیل بنیادی در بازار دارایی‌های دیجیتال تفاوت‌هایی با بازار سرمایه دارد. در مورد رمزارزها اساسا بازار غیرمتمرکز است. هیچ نهاد یا شرکت واحدی مسئول ارزهای دیجیتال نیست و در این بازار جریان اطلاعات، متفاوت از بازارهای دیگر شکل می‌گیرند.

برای تحلیل بنیادی رمزارزها می‌توانیم داده‌هایی که شبکه بلاک‌چین ارائه می‌دهد را بررسی کنیم اما اگر نمی‌خواهیم زمان زیادی به این منظور صرف کنیم راه حل ساده‌تری نیز وجود دارد. وب‌سایت‌ها یا APIهایی وجود دارند که برای اطلاع‌رسانی در مورد تصمیمات سرمایه‌گذاری طراحی شده‌اند. برای مثال، CoinMarketCap اطلاعات متعددی شامل نمودارهای داده و گزارش‌های رمزارزها در اختیار معامله‌گران می‌گذارد.

تعداد تراکنش‌ها نیز عامل مهمی در تجزیه و تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود. با به دست آوردن این اعداد می‌توان روند کم و زیاد شدن تراکنش‌ها در طول زمان را مشاهده کرد و عوامل موثر بر رشد یا کاهش تراکنش‌ها را تشخیص داد. به این ترتیب تا حدی رفتار آینده بازار نیز شناسایی می‌شود.

تعداد آدرس‌های فعالی یکی دیگر از عوامل مهم در تحلیل بنیادی بازار ارزهای دیجیتال است. با شناسایی آدرس‌های فعال در یک دوره زمانی می‌توان روند علاقه بازار به رمزارز مورد نظر را سنجید.

کارمزدهای جابه‌جا شده در شبکه نیز نباید نادیده گرفته شوند. هر چقدر که کارمزد بیشتری برای جابه‌جایی یک دارایی پرداخت شود می‌فهیمم آن دارایی تا چه اندازه امن است.

سوالات متداول

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) روشی برای سنجش ارزش ذاتی یک دارایی و بررسی عواملی است که ممکن است در آینده روی ارزش آن اثرگذار باشند. هدف نهایی تحلیل بنیادی فهم این مساله است که دارایی در زمان فعلی بالاتر از ارزش واقعی یا ذاتی خود ارزش‌گذاری شده است (Overvalued) یا ارزشی پایین‌تر دارد (Undervalued).

تحلیل بنیادی از چه زمانی به وجود آمد؟

سال ۱۹۳۴ یک اقتصاددان و فعال بازار سرمایه آمریکایی به نام بنجامین گراهام کتاب تحلیل اوراق بهادار را منتشر کرد. در این کتاب چارچوبی برای سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش (Value Investing) ارائه شد. سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش تقریبا همان چیزی است که امروز پایه تحلیل‌های بنیادی را تشکیل می‌دهد؛‌ یعنی تشخیص سهمی که پایین‌تر از قیمت واقعی‌اش ارزش‌گذاری شده و خرید آن به‌صرفه است. از زمان نگارش این کتاب، تمرکز بسیاری از پژوهش‌های حوزه بازار سرمایه بر متغیرهای بنیادی معطوف شد.

تحلیل بنیادی چه مزایا و معایبی دارد؟

مزایا: شناسایی بازار و صنعت، تصمیم‌گیری درست هنگام آشفتگی بازار معایب: نبودن تضمین، زمان‌بر بودن، اطلاعات غلط

عوامل تاثیرگذار بر قیمت ارزها چیست؟

عوامل موثر بر قیمت ارزها

محور اصلی دنیای سرمایه گذاری و بازار های مالی سهام‌ های مختلفی است که موجب ضعف و یا قوت بازار است. اگر اقدام به خرید سهام‌های مختلف کرده‌اید قطعا این موضوع ذهنتان را درگیر کرده است که چه سهامی مناسب است؟ انتخاب سهامی که بازدهی و سود آوری خوبی در یک دوره زمانی داشته باشد کار آسانی نخواهد بود. این نیازمند علم و دانشی فراتر از خرید و فروش معمولی است.

اگر ما فقط شاهد روند کلی بازار باشیم شاید این دیدگاه در ما بوجود بیاید که بازار همیشه متزلزل و بی ثبات است. پس اگر می خواهید سود را تجربه کنید، اول از همه به واقعیت بازار رجوع کنید. عوامل تاثیرگذار زیادی بر قیمت سهام‌ و ارز های مختلف وجود دارند که اگر آنها را نشناسید، ضرر بزرگی را متحمل خواهید شد. در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم که چه عواملی بر قیمت و ارزش سهام تاثیر می‌‌گذارند. همراه آکادمی آینده باشید.

عوامل تاثیرگذار بر قیمت بازار ارزها

روند قیمت را پیش ­بینی کردن و یا از ضررهای مالی پیش رو مطلع شدن به شاخص‌ های مختلفی وابسته می ‌باشد. اگر نمودار قیمتی را روزانه بررسی کنید متوجه می‌ شوید هر ارزی برای خودش جایگاه و پشتوانه ‌ای دارد. یکی از مواردی که باید بسیار به آن توجه داشته باشید مجموعه رخداد هایی می‌ باشد که در خود بازار اتفاق می ‌افتد. به عنوان مثال مسائلی همچون عرضه و تقاضا که به میزان خرید و فروش و به تعداد موجود رمز ارز می‌ پردازد در سرنوشت بازار بسیار تاثیر می‌ گذارد.

اما جالب است بدانید از دیگر مواردی که بر ارزش بازارهای مالی تاثیر می‌ گذارد می‌تواند به عوامل خارجی وابسته باشد. مانند تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام سیستم سیاسی و اقتصادی حاکم که دولت بر آن نظاره دارد. اگر وضعیت در داخل و خارج از کشور با ثبات باشد وضعیت بازار می‌ تواند مطلوب باشد ولی اگر شاهد عدم ثبات اوضاع حاکم باشیم موجب عدم اطمینان سرمایه‌گذاران می‌ باشد.

البته لازم به ذکر است که اگر تنها مرجع فکری شما اقدامات دولت باشد، نمی ‌توانید به حقیقت بازار نزدیک شوید. بازار ارزهای دیجیتال بازاری است که هم می‌ توان از ریزش بازار سود کرد و هم از سیر صعودی آن، نهایت استفاده را کرد. قوانین و مقررات اتخاذ شده از سوی نهاد های مرتبط با حوزه کاریتان را خوب بشناسید. تا محدودیت برایتان یک سد غیر قابل گذر تجلی نشود.

افراد معروف و سلبریتی‌ها چگونه می ‌توانند بر بازار تاثیر بگذارند؟

هر بازاری سلبریتی خود را دارد. این سلبریتی ها یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر بازار هستند. برای مثال در بازارهای ارز دیجیتال افراد معروف و زیادی وجود دارند و همیشه با اقدامات خود به ویژه فعالیت‌ هایی که در فضای مجازی دارند بر ارزش این بازار تاثیر می‌گذارند. این را هم در نظر بگیرید که دنبال کردن اشخاص نامدار همچون ایلان ماسک صد در صد مسیر سودآوری را محیا نمی‌ کند. اما بر تجربه شما می‌ افزایند. در لیست زیر می ‌توانید اشخاص معروف و با تجربه را در فضای مجازی دنبال کنید.

آندریاس آنتونوپولوس (Andreas M.Antonopoulos)

لوک مارتین (Luke martin)

چه عواملی بر بازار بورس تاثیر می‌گذارد؟

به عنوان مثال بازار بورس را درنظر بگیرید. اگر فعال این حوزه هستید حتما بر این دو مورد تمرکز ویژه‌ ای داشته باشید:

جَو عمومی بازار:

دستورات دولتی:

اما در بازار فارکس این چنین نیست.

عوامل موثر بر قیمت ارز ها و بورس

عوامل تاثیرگذار بر قیمت ارزها در بازار فارکس چیست؟

اولین عاملی که وجود دارد و ما باید به آن توجه کنیم:

شاخص بورسی کشورها

خبر ها

خبرهای سیاسی: اگر بخواهیم یک مثال از خبرهای سیاسی بگوییم، جنگ بین دو کشور را در نظر بگیرید که چه اتفاقی برای ارز آن دو کشور خواهد افتاد، قطعا قیمت ارز آن دو کشور دچار ریزش می ­شوند.

خبر های اقتصادی: اگر بخواهیم یک مثال درباره اخبار اقتصادی بزنیم کشور امریکا را در نظر بگیرید که نیاز به نفت دارد و نفت مورد نیاز خود را از کشور کانادا تامین می ­کند. آمریکا برای این کار باید دلار کانادا را تقاضا کند و همین امر باعث رشد دلار کانادا می ­شود.

سنتیمنت بازار (Sentiment):

عوامل بنیادی

عوامل تاثیرگذار بر بازار فارکس

سخن پایانی

در این تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام مقاله عوامل موثر بر نمودار قیمت بازار های مالی را مورد بررسی قرار دادیم.

دنیای معاملاتی دنیایی پر از اتفاقات و وقایعی است که بی دلیلی نیستند. در واقع هر علتی معلولی نیز دارد.

این شما هستید که باید حس کنجکاوی را درون خود تقویت کنید. ولع خود را نسبت به علم آموزی در این زمینه تقویت کنید. تا به راحتی دلیل اتفاقات این بازار های مالی را درک کنید. از آن به نفع خود استفاده کنید.

زمانی که از کسب تجربه و دانش در این زمینه دست کشیدید، دوره عقب ماندن از بقیه را آغاز خواهید کرد. در نتیجه سرعت پیشرفت شما کاهش پیدا خواهد کرد. پس همواره به دنبال دلایل اتفاقات بازاری که در آن فعالیت می­ کنید باشید تا به یک فرد موفق تبدیل شوید.

مدرسان ماهر و کاردان فعال در آکادمی آینده با برگزاری دوره‌های صفر تا صد آموزش ارزهای دیجیتال، سعی در تبدیل افراد علاقه‌مند به فعالیت در بازار های مالی به معامله‌ گر هایی حرفه‌ای و حاذق را دارند. برای دریافت مشاوره رایگان و اطلاع از جزئیات و سرفصل های دوره‌های آموزشی می‌‌توانید اطلاعات خود را برای ما ارسال کنید.

تحلیل کارآمد و اساسی بازار بورس به کمک تحلیل بنیادی!

تحلیل کارآمد و اساسی بازار بورس به کمک تحلیل بنیادی!

به‌طورکلی بیشتر افراد سرمایه‌گذاری که قصد دارند به شکل مستقیم اقدام به خریدوفروش سهم شرکت‌ها کنند، باید از پیش به‌صورت جامع و دقیق سهم شرکت‌های موردنظر خود را تعیین و تحلیل کنند. یک فرد سرمایه‌گذار پیروز و موفق اساساً بایستی از قدرت تحلیل بنیادی( فاندامنتال) بالایی برخوردار باشد. فردی که بدون این نوع از تحلیل وارد بخش خریدوفروش سهام شود مانند فردی است که در یک مکان تاریک، به‌سوی اهداف بی‌جهت و نامعلوم پیش می‌رود. در این مقاله قصد داریم به مبحث تحلیل بنیادی بپردازیم.

تحلیل بنیادی چیست؟

در روش تحلیل فاندامنتال، سرمایه‌گذار عموماً عوامل و معیارهای مهم و کلی تأثیرگذار بر روی قیمت سهم شرکت را بررسی و ارزیابی می‌کند و با توجه به این معیارها، تصمیم می‌گیرد که آیا سهم شرکت مدنظر برای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت یا بلندمدت مناسب است یا خیر.

تحلیل‌ فاندامنتال به‌صورت کلی اطلاعات بسیار مناسبی را در زمینه‌های سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در اختیار سرمایه‌گذاران خواهد گذاشت. در این تحلیل عموماً به بررسی ارزش کلی هر سهم از یک دارایی و موارد اثرگذار جزئی یا کلی بر تجارت اصلی آن کسب‌وکار، پیش‌بینی وضعیت آن شرکت در آینده و . پرداخته می‌شود.

تحلیل بنیادی شامل بررسی‌های کمی (بررسی و کنترل صورت‌های مالی) و بررسی‌های کیفی (توانایی‌های مدیریت شرکت‌ها) بوده و به‌طور عمده ارزش واقعی اوراق بهادار یا سهام صادر شده را مشخص می‌کند.

اساس کلی این تحلیل، تعیین کردن میزان سودآوری انواع شرکت‌ها و همچنین ثبات مالی و ارزش آتی شرکت‌ها است. به بیان ساده‌تر، شرکتی که دارای سود روبه‌رشد و درآمد حاصل از فروش بهتری باشد، از شرکتی که سود منفی و درآمد فروش ناچیزی دارد، ارزش بیشتری خواهد داشت.

به‌طورکلی افراد می‌توانند با استفاده از اطلاعات و داده‌های جمع‌آوری‌شده از این تحلیل اقدام به خریدوفروش جزئی یا کلی سهام شرکت‌ها کنند.

تحلیل بنیادی چه اطلاعاتی ارائه می‌دهد؟

از اطلاعات مناسب و جامع این نوع تحلیل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تحلیل فاندامنتال در تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام اصل میزان ارزش واقعی و ذاتی هر سهم از شرکت‌های مختلف را تعیین می‌کند.
  • در مشخص کردن قیمت نهایی هر سهم در بازار تأثیرگذار است. از تحلیل فاندامنتال افزون بر بازارهای خریدوفروش سهم یا سرمایه، برای انواع دارایی‌ها و دیگر اوراق بهادار نیز استفاده خواهد شد.
  • تحلیل بنیادی همچنین یک‌سری از موارد از جمله: درآمد و سود فروش شرکت‌های مختلف، نسبت فروش شرکت به‌ کل فروش صنعت، کیفیت مدیریت آن شرکت را به افراد ارائه می‌کند.

عوامل مؤثر بر تحلیل بنیادی چیست؟

عوامل تأثیرگذار بر این تحلیل به‌طور معمول بیشتر بر اساس معیارهای کیفی و کمی طبقه‌بندی خواهند شد. عوامل کمی اساساً با توجه به اعداد بیان می‌شوند، ولی عوامل کیفی برخلاف عوامل کمی به ویژ‌گی‌ها و کیفیت هر سهم اشاره می‌کنند. به‌طور نمونه گزارش مالی شرکت از انبوه اطلاعات و داده‌های کمی تهیه می‌شود.

عوامل کیفی غالباً به‌صورت نامحسوس‌ بوده و مواردی ازجمله میزان کیفیت اعضای کادر اجرایی و هیئت‌مدیره، میزان محبوبیت شرکت به‌عنوان یک برند معتبر و جامع، حق اختراع‌ و . را بررسی خواهند کرد. تحلیل‌های کیفی یا کمی مؤثر بر تحلیل‌های بنیادی اساساً در هیچ موردی به‌صورت ذاتی برتری نسبی به یکدیگر ندارند.

یکی دیگر از مسائل پراهمیت و بسیار مهم در تحلیل بنیادی، ارزش ذاتی هر سهم است، ارزشی که قیمت هر سهم را بر اساس ارزش حقیقی آن مشخص می‌کند. ارزش ذاتی در این تحلیل در کل به عنوانی سنجشی برای ارزش حقیقی یک دارایی است.

ابعاد کلی تحلیل بنیادی

تحلیل‌های بنیادی عموماً از ابعاد تحلیلی صنعت، اقتصاد، چشم‌انداز آتی سود و همین‌طور شرکت تشکیل خواهند شد.

1-تحلیل صنعت:

در این نوع تحلیل افراد سرمایه‌گذاران برای انجام دادن انواع تحلیل‌های بنیادی در صنعت، باید میزان جذابیت کل صنعت و امکان رشد آن را در سال‌های بعد بررسی کنند.

2-تحلیل اقتصاد:

در این نوع تحلیل به‌طورکلی عوامل مؤثر بر وضعیت کلی اقتصاد در جهان و کشور بررسی خواهد شد. صادرات، رقابت‌های قیمتی میان صنایع مختلف و در آخر میزان سود به‌دست‌آمده از طریق تحلیل اقتصادی تعیین می‌شود. از عوامل مؤثر بر روی وضعیت اقتصاد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • نرخ تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام تبدیل ارز
  • GDP (تولید ناخالص داخلی)
  • میزان نرخ اشتغال و میزان سطح تورم

3-تحلیل شرکت:

یکی از کلی‌ترین و مهم‌ترین موارد در تحلیل فاندمنتال شرکت، بررسی نسبت‌های مالی شرکت است. نسبت‌ مالی شرکت به‌طور عمده بیانگر ویژگی‌های اولیه شرکت به شکل خلاصه‌ شده است.

مزایا و معایب کلی تحلیل بنیادی:

مطمئنا هر اتفاقی مزایا و معایب خاص خود را دارد. در ادامه بخشی از این مزایا و معایب بررسی می‌شود.

مزایا

  1. تحلیل فاندامتال به‌عنوان یک تحلیل اصولی و جامع برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت در نظر گرفته می‌شود. در این نوع تحلیل میزان پیش‌بینی و تعیین روند‌های آماری، اقتصادی، فناوری و مصرفی ممکن است برای بیشتر سرمایه‌گذاران مفید باشد.
  2. در اصل به‌عنوان یک راهنمای جامع برای معرفی و شناسایی شرکت‌های سودمند و ارزشمند معرفی خواهد شد. بسیاری از افراد معامله‌گر مطرح دنیا مثل وارن بافت و جان نف در تحلیل‌های اولیه خود از سهم موردنظر، در ابتدا ارزش بلند‌مدت آن سهم را به‌عنوان موردی بسیار مهم در نظر گرفتند. با این تحلیل می‌توان به شناسایی شرکت‌های دارای سود زیاد یا دارایی‌های ارزشمند، دارای صورت مالی قوی و . پرداخت.
  3. یکی از ویژگی‌های مهم و آشکار تحلیل بنیادی، رسیدن به درکی عمیق از میزان کسب‌وکار است.

معایب

  1. بسیاری از معامله‌گران بر این باورند که یکی از مهم‌ترین عیب‌های تحلیل تکنیکال این است که (رفتار گله‌ای) در نظر گرفته نمی‌شود.

در سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت قیمت هر سهم شرکت اساساً تحت تأثیر سود به‌دست‌آمده شرکت قرار می‌گیرد، ولی در سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت شتاب روند نیز بر سوددهی تأثیرگذار است.

  1. روش‌های ارزیابی و تخمین ارزش ذاتی یا حقیقی هر سهم، بسته به نوع شرکت یا صنعت و خصوصیات هر شرکت متفاوت است. به همین علت مدل‌های گوناگونی نیاز خواهد بود و به‌شدت زمان را هدر داده و در آخر سبب کاهش بازدهی تحقیقات انجام‌شده می‌شود.
  • منابع اصلی و عمده اطلاعات که از آن‌ها برای تحلیل بنیادی استفاده می‌شود، مربوط به خود شرکت است. بعضی از شرکت‌ها ممکن است اخبار را به طریقی نشر دهند که همیشه احساس کنند آن‌ها در وضعیت مالی و سودآوری بسیار خوبی قرار دارند.

سخن آخر

برای خریدوفروش یا سرمایه‌گذاری در بازار‌های مالی کشور از قبیل بورس و فرابورس در گام اول افراد باید به تحلیل دقیق هر سهم بپردازند. تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، یک روش کارآمد برای تعیین ارزش ذاتی و واقعی سهام است. تحلیل بنیادی با بررسی صورت‌های مالی شرکت‌ها و با در نظر گرفتن متغیرهای کلان اقتصاد، صنعت و سیاست عمل می‌کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.