زمانیکه ریسکی را مدیریت نمیکنیم؛ پس ریسکی نداریم. وقتی ریسکها را مدیریت میکنیم، درک میکنیم کدام ریسکها ارزشش را داشتهاند، کدام ریسکها ما را به اهدافمان میرسانند و برای کدام ریسکها باید بها پرداخت کرد آلا والنت، ارزیاب ارشد مدیریت ریسک در شرکت فارستر
مقاله نشریه
مدیریت ریسک در ابزارهای مالی اسلامی
چکیده:
ابزارهای مالی اسلامی به تازگی به عنوان یکی از انواع اوراق بهادار مهم در جهت تامین مالی و سرمایه گذاری اسلامی به کار برده می شوند. ابزارهای مالی اسلامی یکی از اثرگذارترین عوامل در نظام اقتصاد اسلامی است که به منزله ی جایگزینی مناسب برای وجوه نقد و انواع سرمایه گذاری ها در نظام اقتصادی از آنها یاد می شود. امروزه ابزارهای مالی در اقتصاد اسلامی یکی از موفق ترین سازوکارها در صنعت مالی قلمداد شده و رشد چشم گیری در نظام مالی جهانی داشته؛ به گونه ای که در چشم اندازهای مالی جهان، یکی از اساسی ترین ابزارهای توسعه ی دانش مالی مطرح می شود. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی پس از بحث و بررسی در خصوص سازوکارهای اقتصاد اسلامی، ابزارهای مالی اسلامی و توسعه آنها در کشورهای مختلف جهان، به معرفی انواع ریسک های متوجه اوراق بهادار اسلامی پرداخته و در نهایت توجه خود را به مدیریت ریسک ابزارهای مالی اسلامی معطوف می دارد. هدف اصلی این پژوهش، تبیین و معرفی ریسک های پیش رو در ابزارهای مالی اسلامی است و معرفی مکانیزم مناسب جهت مدیریت ریسک این گونه اوراق و در نهایت ارتباط تامین مالی بهینه و رویکرد سرمایه گذاری اسلامی می باشد. تحقیق حاضر نشان می دهد ابزارهای مالی اسلامی مانند کلیه دارایی های مالی با انواع ریسک های بازار و ریسک های خاص ناشر این اوراق مواجه است؛ بنابراین می توان از ابزارهای رایج ریسک برای مصون سازی این اوراق استفاده نمود.
آنچه باید در مورد مدیریت سرمایه و ریسک بدانید + پادکست
فرض کنید شما فردی هستید که در بازار خودرو سرمایهگذاری میکنید. برای اینکه بتوانید در این بازار سود بالایی به دست آورید، مطمئناً به دنبال این هستید که خودروی خود را زمانی که شرایط بازار مساعد است، بخرید و با یک حاشیه سود مناسب بفروشید. از طرفی دوست ندارید انواع ریسک در بازارهای مالی خودروی خودتان را به قیمتِ کمتر از قیمت خرید بفروشید و در تلاش هستید تا آن را به بالاترین قیمت بفروشید. در واقع شما در چنین حالتی، در حال مدیریت سرمایه خود هستید و ریسک ناشی از فروش خودرو به قیمت پایین، شما را تهدید میکند. به زبان ساده به این کار مدیریت سرمایه و ریسک گفته میشود.
پیش انواع ریسک در بازارهای مالی از خواندن ادامه این مطلب، پیشنهاد میکنیم به پادکست زیر که حاوی نکاتی در مورد ریسک، ضرورت توجه به ریسک در کسبوکار و نحوه مدیریت ریسک در کسب و کار است، گوش دهید.
تعریف ریسک به زبان ساده و نحوه مدیریت آن
ریسک واژه جدیدی برای ما نیست و همه ما هر روز با ریسکهای مختلفی در زندگی روبرو هستیم؛ برای مثال زمانی که در حال رانندگی هستیم، در حال ریسک کردن هستیم یا حتی وقتی که یک سازمان را مدیریت میکنیم، ریسکهای مختلفی مثل کاهش فروش، کمبود مواد اولیه، افزایش قیمت کالاها در کمین ما است.
اگر بخواهیم دقیقتر توضیح دهیم، میتوانیم بگوییم خطراتی که ما را تهدید میکند، به احتمال میان بازده واقعی سرمایهگذاری و آنچه مورد انتظار سرمایهگذار است، اشاره دارد. یعنی شما انتظار دارید خودرویتان ۱۰۰ میلیون فروش برود اما این احتمال وجود دارد که به قیمت ۹۵ میلیون به فروش برسد.
با این توضیحات، میتوانیم بگوییم مدیریت ریسک (Risk Management) به فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل خطراتِ سرمایه و دستاوردهای یک سازمان گفته میشود. عوامل سرمنشاء آن شامل عدم قطعیتهای مالی، مسئولیتهای قانونی، مسائل فناوری، خطاهای مدیریت استراتژیک، اتفاقات و حوادث طبیعی هستند.
یک برنامه موفق برای مدیریت ریسک، برنامهای است که به سازمان کمک میکند تا بتواند جوانب مختلف ریسکهایی که با آن روبرو میشود را در نظر بگیرد.
زمانیکه ریسکی را مدیریت نمیکنیم؛ پس ریسکی نداریم. وقتی ریسکها را مدیریت میکنیم، درک میکنیم کدام ریسکها ارزشش را داشتهاند، کدام ریسکها ما را به اهدافمان میرسانند و برای کدام ریسکها باید بها پرداخت کرد
آلا والنت، ارزیاب ارشد مدیریت ریسک در شرکت فارستر
فرآیند مدیریت ریسک
بر طبق کتاب استاندارد ISO ۳۱۰۰۰ که یکی از شناختهشده ترین منابعی است که در زمینه این زمینه منتشر شده است، فرآیند مدیریت ریسک مراحل زیر را در بر میگیرد:
بر طبق شکل بالا میتوان گفت گامهای این فرآیند تا حدود زیادی مشخصاند اما تیمهایی که مسئول انجام آن هستند، باید با دقت بالا، مسئولیت انجام هر کدام از این گامها را بپذیرند و برای رسیدن به نتیجه مطلوب، نباید هیچکدام از این مراحل را دستکم بگیرند. هدف نهایی این فرآیند، توسعه مجموعه اقدماتی است است که از طریق آنها بتوان به موارد زیر دست پیدا کرد:
- شناسایی ریسکهایی که سازمانها با آن روبرو میشوند
- درک احتمال و تاثیر ریسکهای مختلف
- ارتباط میان ریسکها و حداکثر ریسکی که سازمان نسبت به آن پذیرش دارد
- برداشتن گامهای لازم برای حفظ و ارتقاء ارزش سازمان
انواع ریسکها
دستهبندی ریسکهایی که در یک سازمان وجود دارد، به آنها کمک میکند تا نگاهی جامع به ریسکها داشته و بتوانند آن را کنترل کنند.
- ریسکهای استراتژیک (مثال: شهرت، روابط مشتریان، نوآوریهای فنی)
- ریسکهای مالی (مثال: مالیات، اعتبارات، بازار)
- ریسکهای حاکمیتی و انطباقی (مثال: اخلاق کسبوکار، تجارت بینالملل، نظارتی)
- ریسکهای عملیاتی (مثال: امنیت و حریم خصوصی، زنجیره تامین، مسائل نیروی کار)
با چه استراتژیهایی میتوان ریسکها را مدیریت کرد؟
تیمهای که مسئولیت اصلی مدیریت کردن ریسکهای مختلف یک سازمان را بر عهده دارند، معمولاً با توجه به اهداف سازمانی، از استراتژیهای زیر برای مدیریت و کنترل ریسکها (بسته به اینکه احتمال رخ دادن و شدت آنها چقدر است)، استفاده میکنند:
استراتژی لازم برای اینکه سازمانها هیچ ریسکی نداشته باشند:
- استراتژی اجتناب از ریسک: در این رویکرد سیاستها، فناوری، آموزش نیروی انسانی و دیگر اقدامات درون سازمانی در راستای عدم مواجه شدن با هر گونه ریسکی انجام میشود.
استراتژیهای لازم برای اینکه سازمانها ریسک قابل قبول داشته باشند:
- استراتژی کاهش ریسک: در این رویکرد سیاستها، فناوری، آموزش نیروی انسانی و دیگر عناصر سازمانی برای کاهش ریسک به یک سطح قابل قبول در سازمان دلالت دارد.
- استراتژی انتقال ریسک: در این رویکرد، سازمان با یک شخص ثالث قرارداد میبندد تا طرف سوم بتواند تمام یا بخشی از هزینههای ریسکی را که احتمال دارد رخ دهد، تقبل کند.
- استراتژی قبول ریسک: این استراتژی، ریسک موجود را میپذیرد؛ زیرا هزینه کاهش و پتانسیل لازم برای آسیب به سازمان بسیار کم است.
برای اینکه بتوانید استراتژیهای فوق را در سازمان پیادهسازی کنید، نیاز به برنامهریزیهای یکپارچه و افراد مناسب در سازمان دارید که بتوانند شما را در جهت رسیدن به اهداف سازمان هدایت کنند. یکی از راهکارهایی که میتواند بخش بزرگی از چالشهای شما در نحوه مدیریت ریسک سازمانتان را حلوفصل کند، راهکار مدیریت هوشمند استراتژیک است که با پیادهسازی موفق در سازمانها توانسته ریسکهای آنها را به میزان قابل توجهی کاهش و سودآوری آنها را تا چندین برابر افزایش دهد.
پس از آشنایی با مفهوم Risk و مدیریت آن، و همچنین آشنایی با انواع ریسکها و استراتژیهای مدیریتی، به مفهوم مدیریت سرمایه و توضیحات مربوط به آن میپردازیم.
پیش از خواندن مطلب مربوط به مدیریت سرمایه، پیشنهاد میکنیم شنونده پادکست زیر باشید تا در ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه در کسبوکار و نکاتی که هر کسبوکاری باید آنها را رعایت کند، آشنا شوید.
مدیریت سرمایه چیست؟
این مفهوم برای بسیاری از افراد یک مساله ناشناخته است و درک درست یا کاملی از آن ندارند. به زبان ساده میتوان گفت Capital Management، مدیریت پولهای سازمان است؛ یعنی با کمک استراتژیهای مالی، جریانهای مالی یک سازمان حداکثر شود.
استراتژیهای مدیریت سرمایه
استراتژیهایی که بواسطه آنها میتوان سرمایه یک سازمان را مدیریت کرد، در 3 دسته زیر قرار میگیرند و انتخاب هر کدام از این سه استراتژی، کاملاً بستگی به میزان ریسکپذیری سازمان و نوع نگاه آن به سرمایه دارد.
- استراتژیهای محافظهکارانه: در این رویکرد سازمان ترجیح میدهد سود کمتری بدست آورد اما اصل دارایی حفظ شود و سرمایهاش امنیت داشته باشد. در حقیقت، سرمایهگذاری بلندمدت همراه با نرخ بهره و سود پایینتر اتفاق میافتد.
- استراتژیهای تهاجمی: سازمانهایی که این استراتژی را انتخاب میکنند، در کوتاه مدت به دنبال بالاترین میزان از سود هستند. در واقع با پذیرش ریسک بالاتر، کسب سود بیشتر را ترجیح میدهند.
- استراتژیهایپوششی: این استراتژی، در میان دو استراتژی محافظهکارانه و پوششی قرار میگیرد. بطور کلی تنوع این نوع استراتژیها بسیار زیاد است و شاید نتوان تعریف دقیقی از آن ارائه کرد. با این حال، فعالان حوزه مدیریت سرمایه از رویههایی برای مدیریت ریسک و بازده سرمایه در کوتاه مدت و بلند مدت استفاده میکنند.
الگوی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی
مدلهای مختلفی برای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی وجود دارد که در ادامه به ۵ مورد از مهمترین مدلهای مالی که سازمانها از آنها استفاده میکنند، صحبت میکنیم.
۱- مدل سه بخشی: این مدل از سه بخش صورت سود و زیان، ترازنامه و جریان نقدی تشکیل شده است. هدف این مدل ارتباط میان حسابها و مفروضات آنها با یکدیگر به منظور ایجاد تغییرات در کل مدل است.
۲- مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF): این مدل بر اساس مدل سه بخشی و در جهت ارزشگذاری یک سازمان بر اساس ارزش خالص فعلیِ جریان نقدی آینده کسبوکار کار میکند.
۳- مدل ادغامکننده (M&A): این مدل، مدل پیشرفتهتری است که برای ترکیب و ارزیابی عوامل ادغامکننده مالی مورد استفاده قرار میگیرد. این مدل عمدتاً توسط بانکهای سرمایه گذاری و واحدهای توسعهای سازمانها مورد استفاده قرار میگیرد.
۴- مدل عرضه اولیه عمومی (IPO): بانکداران سرمایه گذار و متخصصان توسعه کسبوکار از مدلهای IPO پیش از عرضه عمومی برای سازمان خود استفاده میکنند. این مدلها بررسی میزان تمایل سرمایهگذاران در شرکتها را اندازهگیری میکنند.
۵- مدل خرید اهرمی (LBO): یک معامله خرید اهرمی معمولاً نیازمند مدلسازی برنامههای پیچیده بدهی و شکل پیشرفتهای از مدلسازی مالی است. این نوع مدلها در خارج از سرمایه گذاری خصوصی یا بانکداری سرمایه گذاری چندان رایج نیستند.
در مورد مدلهای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی میتوانید این صفحه را مطالعه کنید.
نقش مدیریت سرمایه در کسبوکارهای کوچک
مدیریت سرمایه در هر سازمانی و با هر اندازهای اهمیت ویژهای دارد. حال اگر یک کسبوکار کوچک باشد، میتواند با تمرکز بالاتری نسبت به مدیریت سرمایههای در گردش خود، اقدامات مناسب و به موقعی انجام دهد تا در زمان درست، جلوی ضرر را بگیرد.
در تعریفی ساده از مدیریت سرمایه در گردش در کسبوکارهای کوچک، میتوانیم بگوییم که این مفهوم زمانی معنا پیدا میکند که یک طرح کسبوکار یا بیزینس پلن به گونهای پیادهسازی شود که یک کسبوکار با استفاده و نظارت بر داراییها و بدهیهای موجودِ خود بتواند عملکرد مناسبی داشته باشد.
انجام چنین کاری برای موفقیت هر کسبوکار کوچک ضروری است. در حقیقت، کسبوکارهایی که زیانده هستند، اگر دانش کافی در زمینه مدیریت دانش را یاد بگیرند و سرمایه را به شکلی کارآمد مدیریت کنند، سود بیشتری به دست میآورند و میتوانند مدیریت اثربخشی داشته باشند، زیرا:
- داراییهای جاری در برخی از شرکتها مساوی کل داراییهای آنها است که با مدیریت صحیح میتوان سودآوری را افزایش داد.
- ثروت سهامدارانِ کسبوکار به جای کسب سودهای حسابداری، به تولید پول نقد می انجامد.
- اگر کسبوکار نتواند سرمایه در گردش را به درستی مدیریت کند، منجر به سقوط شرکت میشود.
پس از اینکه از دلایل اهمیت مدیریت کردن سرمایه در کسبوکار کوچک صحبت کردیم، باید نسبت به این موضوع، دو هدف کلی در کسبوکار خود را به خوبی درنظر بگیریم:
۱– مدیریت پرداختهای به موقع از جانب مشتریان: یعنی یک کسبوکار با توجه به سررسیدهای زمانی، در زمان مناسب بتواند پرداختهای مشتریان را وصول کرده تا قادر باشد تعهداتش را نسبت به تامین نیازهای کسبوکار (پرداخت حقوق کارکنان، هزینههای جاری و متغیر و…) ایفا کند.
۲– کسب سود: اگر حجم سرمایه در گردش یک کسبوکار زیاد باشد، بازدهی؛ پایین یا تقریباً صفر خواهد بود. بنابراین با کاهش این میزان از سرمایه در گردش، کسبوکارها به یکی از مهمترین اهداف خود یعنی سودآوری دست پیدا میکنند.
جمع بندی
هرچقدر که در یک کسبوکار، توجه به سودآوری اهمیت داشته باشد و در راستای آن برنامهریزیهای مناسبی صورت بگیرد، شناسایی و مدیریت کردن ریسکهایی که کسبوکارها را تهدید میکنند نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع منشاء بسیاری از مشکلاتی که کسبوکارها در بلند مدت با آنها روبرو میشود، ناشی انواع ریسک در بازارهای مالی از عدم توجه و برنامهریزی مناسب برای مدیریت ریسک و سرمایه در کسبوکارها است. بنابراین توصیه میشود همه کسبوکار این موضوع را دست کم نگیرند و با شناسایی و انجام اقداماتی که در این مطلب به آنها اشاره کردیم، سازمان خود را بیمه کنند.
انواع ریسک سرمایهگذاری چیست؟
آموزش| ریسک به معنای احتمال عدم موفقیت است ریسکپذیری پذیرفتن این واقعیت است که ما در این لحظه از فرصتهایی چشمپوشی میکنیم تا در آینده فرصتهای بیشتری داشته باشیم و در حقیقیت خطر و فرصت را در کنار هم میبینیم.
آموزش| ریسک به معنای احتمال عدم موفقیت است ریسکپذیری پذیرفتن این واقعیت است که ما در این لحظه از فرصتهایی چشمپوشی میکنیم تا در آینده فرصتهای بیشتری داشته باشیم و در حقیقیت خطر و فرصت را در کنار هم میبینیم. وقتی صحبت از پول و سرمایهگذاری به میان میآید تاثیر ریسک پذیری بیشتر دیده میشود. از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتر و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد. در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود. اصل ثابتی در سرمایهگذاریوجود دارد مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع میکنند. ریسک گریزی را میتوان اینطور بیان کرد که سرمایهگذاران طرحهای مخاطرهآمیز را نمیپذیرند مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد. سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم کرد: افراد ریسکگریز: این افراد استراتژی محافظهکارانه دارند. یک شخص ریسک گریز ترجیح میدهد که بازده مطمئن به دست آورد و در حالتی که درصد احتمال بالای موفقیت مطرح باشد شرکت خواهد کرد. افراد ریسکپذیر: این افراد استراتژی جسورانه دارند و شخص در این حالت خواهان پذیرش ریسک است و تمایل دارد شانس خود را بیازماید. افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها انواع ریسک در بازارهای مالی را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند. برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد.شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند.
انواع ریسک در بازار:
ریسکهای واقعی یا خالص: این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی هستند که بهطور روزمره ممکن است با آنها درگیر شویم. مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و … . این مسائل عمدتا در اختیار ما نیستند و انواع ریسک در بازارهای مالی در صورت وقوع نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموما قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سیستماتیک: این نوع ریسک مربوط به کل بازار بوده و سرمایهگذار نقشی در کنترل آن ندارد و غیرقابل حذف است. این ریسک تنها به یک شرکت و یا یک صنعت خاص محدود نبوده و کل بازار را دربرمیگیرد. این نوع ریسک غیرقابل پیشبینی و اجتنابناپذیر است. مواردی نظیر سیاستهای اقتصادی، نرخ تورم، شرایط سیاسی بر سود سهام و ارزش سرمایه تاثیرگذار است و سرمایهگذار دخالتی در آنها ندارد.
ریسک غیرسیستماتیک: این نوع ریسک مرتبط با یک سهم یا یک صنعت خاص است، این ریسک قابل حذف بوده و میتوان آن را کاهش داد. مثلا زمانی که یک شرکت در اثر اشتباه در تصمیمگیریهای کلان و مدیریت ضعیف با چالش مواجه میشود و ارزش سهام آن پایین میآید، سرمایهگذار میتواند با بررسی وضعیت شرکت از خرید سهام چنین شرکتی اجتناب کند.
ریسک نرخ سود: فرض کنید دو گزینه برای سرمایهگذاری دارید. خرید سهام با سود مورد انتظار ۳۰ درصد و خرید اوراق مشارکت با سود ثابت ۲۰ درصد. کسی که ریسک پذیری بالاتری داشته باشد خرید سهام را ترجیح خواهد داد. اما اگر بانک تصمیم بگیرد که نرخ سود را به ۳۰ درصد برساند در این حالت فردی که اوراق مشارکت خریداری کرده است بدون تحمل ریسک به این سود دست یافته است. این ریسک مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری شود، این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
ریسک نقدشوندگی: یکی از ویژگیهای دارایی خوب آن است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، خریداری برای آن سهام پیدا نمیشود، در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. در واقع هرقدر خرید و فروش یک دارایی سریعتر انجام شود ریسک نقدشوندگی کمتر میشود.
ریسک نرخ ارز: اگر شرکتی که سهام آن را خریداری کردهاید، عمده مواد مصرفی خود را از خارج از کشور تهیه میکند، زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا میکند باید بهای بیشتری برای تهیه مواد اولیه بپردازد در نتیجه هزینههای شرکت زیاد میشود و به تبع آن ارزش سهام شرکت پایین میآید.
مدل های ریسک در اقتصاد
مدل های ریسک مدلهایی هستند که به منظور کاهش خطر ریسک سرمایه در اقتصاد ایجاد شدهاند. به منظور ارزشیابی شرکتها نیازمند نرخی برای تنزیل جریانهای ورودی و خروجی هستیم. در نرخ تنزیل نیز ریسکهای متفاوتی نهفته است. در این مقاله قصد داریم شما را با این مدلها آشنا کنیم. البته این مدلها را در صورتی به طور کامل درک خواهید کرد که مقاله ارزشیابی سهام قسمت اول و دوم را به خوبی مطالعه کرده باشید. همچنین باید آشنایی نسبی با اقتصاد داشته باشید. بنابراین پیشنهاد ما این است که مقالات آموزش اقتصاد از پایه را نیز برسی نمایید.
ماهیت و مدل های ریسک
ریسک همان احتمال است. بسیاری از افراد فکر میکنند ریسک احتمال یا شانس برنده شدن در یک بازی است. باید بگویم اشتباه میکنند! زمانی که در حال رانندگی هستید و کودکی به ناگاه به وسط خیابان میآید و شما سریع ترمز میکنید؛ ممکن است فکر کنید شانس آوردهاید. در حالی که این واکنش شما بود که جان آن کودک را نجات داده است.
در فرهنگ عام مردم ریسک به عنوان بخش بدشانس یا موقعیت همراه با خطر تعریف شده است. در اکثر تعاریفی که برای ریسک ارائه شده است شاهد یک نوع منفی بودن هستیم. در مدیریت مالی اما تعاریف ریسک متفاوت میباشند. البته در بسیاری از این تعاریف تناقضهای بسیاری انواع ریسک در بازارهای مالی وجود دارد. از تعاریف متداول ریسک در مدیریت مالی میتوان به اطلاق احتمالی که بازده مورد انتظار سرمایهگذاری با بازده ای که در واقع دریافت میشود تفاوت داشته باشد اشاره کرد. بر اساس این تعریف در صورتی که بازده دریافتی کمتر و یا بیشتر باشد؛ میتوان گفت ریسک شده است. هر کدام پیامدهای مطلوب یا نامطلوب خود را دارد.
انواع ریسک و مدل های ریسک
یک سرمایهگذار با ریسکهای متفاوتی دستوپنجه نرم میکند. بسیاری از این ریسکها میتوانند بر داراییهای خاص همان شرکت تأثیر بگذارند. به این نوع ریسک، ریسک ویژه شرکت گفته میشود.
محصولات
گروه دیگری از انواع ریسک وجود دارد که میتواند شامل محصولات آن شرکت باشد. این گروه دارای طیف گستردهای از انواع ریسکها میباشد. زمانی که مشتری درک درستی از تقاضای محصول ندارد یا محصول تقاضای مناسبی نداشته باشد؛ فعالیتهای تولیدی تحت تأثیر قرار میگیرند. به این طیف گسترده از انواع ریسک، ریسک پروژه شرکت گفته میشود.
رقابت
ریسک رقابتی یکی از انواع ریسک در بازار سرمایهگذاری است. در واقع یکی از مدل های ریسک در بازار به شمار میرود. قوت و ضعف رقبا میتواند بر تجارت شما تأثیر گذار باشد. صنایع بسیاری را میتوان مثال زد که جنگ قیمتها آنها را به زمین زده است. ریسک رقابتی شامل ریسکی است که رقبا برای شما ایجاد میکند.
ریسک بعدی مربوط به عوامل داخلی صنعت است. ریسک صنعت به دلیل محدودیتهای خاص آن صنعت ایجاد میشود.
شرکتها و صنایعی که از شرایط اقتصادی تبعیت میکنند؛ تأثیر پذیری بیشتری از نرخ بهره دارند. همین تأثیر میتواند ریسک آفرین باشد. به این نوع ریسک، ریسک بازار گفته میشود. البته توجه داشته باشید که در ایران دولت کنترل شدیدی بر روی نرخ ارز دارد. البته این کنترلها نمیتواند دائمی باشد. کنترل ارز میتواند بر تمام فعالیتهای کشور مؤثر باشد. در صورت کاهش نرخ ارز پول داخلی ارزش بیشتری پیدا میکند. در نتیجه صادرات موفق میشود. در صورتی که چند شرکت از تفاوت نرخ بهره استفاده کنند؛ این کار ریسک بازار تلقی نمیشود. این کار زمانی ریسک بازار تلقی میشود که بر تمام شرکتهای عرصه بینالملل مؤثر باشد.
انواع مدل های ریسک در بازار مالی
به طور کلی میتوان ریسکهای موجود در بازار مالی را به دو بخش سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم کرد. البته فعالان این صنعت ممکن است این مدلها را با نامهای متفاوتی به یاد داشته باشند اما مفاهیم آنها کم و بیش شبیه یکدیگر است. برایتان مثالی میزنیم تا انواع مدل های ریسک را به خوبی درک کنید.
تولیدکنندگان سرب و مس بخشی از تولیدات خود را در اختیار صنعت دفاعی کشور قرار میدهند. در صورتی که این صنعت بودجه کمی برای خرید سرب داشته باشد؛ در حالی که بودجه خرید مس خود را افزایش داده باشد؛ این کار میتواند فرصتی برای شرکتهای مس و ریسکی برای شرکتهای تولید سرب به همراه داشته باشد. به این نوع ریسک که درون یک صنعت اتفاق میافتد؛ ریسک درونی گفته میشود. این ریسک میتواند انواع ریسک در بازارهای مالی بر شرکتها تأثیر بگذارد نه تمام صنعت. به همین دلیل به این ریسکها ریسکهای غیر سیستماتیک گفته میشود. در صورتی که ریسک روی تمام شرکتهای آن صنعت تأثیر بگذارد؛ شاهد ریسک سیستماتیک خواهیم بود.
تصور کنید نرخ بهره یا تسهیلات مالی افزایش یابد. این افزایش بر یک شرکت خاص تحمیل نمیشود. بلکه بر تمام فعالیتهای اقتصادی صنعت تأثیر میگذارد. البته انواع ریسک در بازارهای مالی درست است که برخی شرکتها حساسیت بیشتری نسبت به تغییر نرخ بهره یا تغییر نرخ تسهیلات مالی دارند. طبیعی است که سود و ضرر آنها وابستگی بیشتری به این نرخ داشته باشد. به این نوع ریسکها سیستماتیک گفته میشود. ریسک های سیستماتیک در برسی مدل های ریسک از اهمیت بالایی برخوردارند.
زمانی که سرمایهگذاران در مجموعهای از اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند با ریسکهای تنوعپذیر و تنوع ناپذیر روبهرو میشوند. تجربه نشان داده است ریسک سبد سهام را میتوان با تنوعپذیری کاهش داد. این کار تا زمانی خاص میتوان ادامه داد. این نوع از ریسک تمام فعالیتهای بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. ریسک تنوع ناپذیر گفته میشود. این مفهوم قابلیت مقایسه با مفهوم معیار کنترل را انواع ریسک در بازارهای مالی نیز دارا است. تا زمانی که سرمایهگذاران با تنوع در سهام بتوانند ریسک را کنترل کنند؛ شاهد ریسک قابلکنترل هستیم.
متنوع سازی و کاهش مدل های ریسک
این تأثیر را میتوان بر افزایش تعداد سهام در سبد سهام نمایش داد. زمانی که تعداد سهام درون سبد سهام را افزایش میدهیم؛ ریسک سرمایهگذاری کاهش پیدا میکند. به مثال زیر توجه کنید.
کوریانس و مدل های ریسک
متنوع سازی سبد سرمایهگذاری تابعی از ضریب همبستگی است. این ضریب به تغییرات A به تناسب B بستگی دارد. با افزایش ضریب همبستگی میان دو دارایی؛ امکان استفاده از متنوع سازی کاهش مییابد. در صورتی که دو دارایی تناسب کامل با هم داشته باشند؛ ریسک آنها نیز به هم نزدیک خواهد بود.
اندازهگیری مدل های ریسک در بازار
بیشتر این مدلهای اندازهگیری از فرآیندی دو مرحلهای ایجاد میشوند.
- توزیع بازده مورد انتظار در مقایسه با بازده تحققیافته
- تفاوت بازده مورد انتظار از بازده تحققیافته
در انتهای این دو مرحله ریسک سرمایهگذاری اندازهگیری میشود. این ریسک به دو گروه تنوعپذیر و تنوع ناپذیر تقسیم کردهایم.
مدل اولیه ریسک و بازده توسط هری مارکویتز در سال 1952 ارائه شد. او گفت ریسک هر دارایی از انحراف استاندارد و میانگین بازده به دست آمده و با افزایش تعداد داراییها گسترش مدل ریسک و بازده پیچیدهتری دارد.
مدل CAMP
ویلیام شارپ از عامل بتا که همان شیبخط گریسون است استفاده کرد تا مدل ریسک و با زده را کاربردی نماید. مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای نام دیگر این مدل است. بر اساس مفروضات این مدل هزینه معاملات و مالیات صفر است. فرض است همه سرمایهگذاران قادرند تا داراییهای مورد نظر خود را معامله کنند. همچنین تمام سرمایهگذاران تمام اطلاعات داراییهای مالی را در دسترس دارند. با این فرضها سرمایهگذاران میتوانند بدون هزینه اضافی سبد متنوعی از داراییها داشته باشند. مدل CAMP یکی از مدل های ریسک مهم در بازار سرمایه است.
مدل CAMP از مدل های ریسک
نرخ بازده بدون ریسک
این نرخ را بر اساس دادههای بانک مرکزی به دست میآورند. حداقل بازدهی که بدون ریسک دریافت میشود را نرخ بازده بدون ریسک میگویند. در حقیقت این نرخ به دلیل کمبود اوراق بهادار منتشر شده با هم تفاوتی ندارند. از نظر تئوری این میزان سود برای تمام سرمایهگذاران قابل دریافت است.
مدل قیمتگذاری آربیتراژ
این مدل اولین بار توسط استیون رأس در سال 1976 ارائه شد. در مدل CAMP مفروض است میان ریسک و بازده دارایی رابطه خطی موجود است و همه سرمایهگذاران از این قاعده پیروی میکنند. در مدل آربیتراژ یا همان APM اما فرض میشود میتوان از فرصتهای سودجویی بهره برد. یعنی دارایی بازده پایینتر و ریسک برابر را فروخت و دارایی با بازده بالاتر خریداری کرد. به این شرایط سرمایهگذاری آربیتراژ میگویند.
استیون رأس مدل CAMP را با دستهبندی متفاوتی ارائه کرد. در مدل او دو دستهبندی اصلی به نامهای ریسک شرکت و ریسک بازار موجود است. در مدل APM ریسک شرکت تابعی از شرایط اثرگذار بر فعالیتهای تجاری، مالی و استراتژیک است. ریسک بازار در مدل ریسک آربیتراژ مجموعهای از متغیرهای اقتصادی که شامل تولید ناخالص ملی، تورم و نرخ بهره میباشد میشود. معادله زیر حاصل مدل قیمتگذاری آربیتراژ است.
مدل قیمت گذاری آربیتراژمدل قیمت گذاری آربیتراژ
در این معادله R بازده تحققیافته، E(R) بازده مورد انتظار، M مجموع عوامل غیرقابل پیشبینی اما مؤثر در بازار و E اجزای ریسک شرکت است. بازده مورد انتظار در این معادله به دلیل ریسکهای موجود در بازار و ریسکهای شرکت با بازده تحققیافته متفاوت است.
سخن پایانی
مدل های ریسک در بازار سرمایهگذاری از موهای سرتان بیشتر نباشد کمتر نیست. این مدلها با تفاوتهای چندانی دستوپنجه نرم نمیکنند. به همین دلیل طبیعی است که بسیاری از آنها را باهم اشتباه بگیرید. دقت داشته باشید که میتوانید در ادامه مقالات الف بورس با ما همراه باشید تا شما را بیشتر با این مفهوم مهم آشنا کنیم. همچنین با سر زدن به دیگر مقالات سایت ما همچون قسمت اول و دوم فعالیت در بازارهای مالی، تفاوت میان سهام عادی و ممتاز، اوراق قرضه و رهنی و به طور کلی مقالات آموزش بورس و اقتصاد میتوانید در امتحانات بزرگ این رشته و به شکل کلیتر در امتحانات اقتصادی زندگی موفقتر عمل کنید.
- اشتراک در توییتر
- اشتراک در فیسبوک
- اشتراک در تلگرام
- اشتراک در پینترست
مطالب زیر را حتما بخوانید:
علم روانشناسی در بازار بورس پله ای برای صعود
علم روانشناسی در بازار بورس تسکین ذهن آشفته: علم روانشناسی در بازار بورس بیان می دارد که، ذهن آشفته در این بازار کارآمد نیست. یک معامله گر برای ماندن در.
نکات کلیدی که هنگام خرید ملک باید مد نظر داشت
نکات کلیدی برای خریداران مسکن مسکن گرانترین خرید اکثر خانوارها است. بر این اساس ضروری است هنگام خرید آن، به مسائل ذیل توجه بیشتری شود: • خانه های مجاور اتوبانها.
آموزش اقتصاد از پایه بخش هشتم ؛ انواع ریسک در بازارهای مالی برسی شاخص ها و نماگرها
سری مقالات آموزش اقتصاد سری مقالاتی است که در الف بورس به شما ارائه میشود. در این سری مقالات ابتدا به برسی بازارهای مالی و داراییها پرداختیم. در بخش دوم.
55 گام برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای
هر فردی که در بازار به موفقیت های چشمگیری میرسد، اصولا یک شبه به این مهم دست نیافته است. بلکه یادگیری فنون بازار و به اصطلاح تبدیل شدن به تریدر.
انواع افزایش سرمایه در بازار بورس
افزایش سرمایه در بازار بورس یکی از شیوه های تأمین امور مالی شرکت ها محسوب می شود. چرا که شرکت ها برای گسترش فعالیت های خاص خود و نیز برای.
اصطلاحات بورسی (2)
اصطلاحات بورسی (2) (بیشتر…)
ارزش دفتری سهام به چه معناست؟
ارزش دفتری سهام یکی از آموخته هایی است که در سری آموزش های تحت عنوان آموزش تحلیل بنیادی بسیار تأکید ورزیده می شود. بنابراین یادگیری این اصطلاح در آموزش بورس به.
مالی رفتاری قسمت دوم
مالی رفتاری مفهوم گستردهای است. به شکلی که الف بورس در این زمینه دو مقاله تا کنون به شما ارائه کرده است. قسمت اول مالی رفتاری به برسی کلیات و.
اوراق اجاره و رهنی و هر چیزی که باید بدانید!
اوراق اجاره و رهنی از مجموعه اوراقی هستند که الف بورس به شما معرفی میکند. این اوراق با داشتن بهترین فرصتها زمانی که آموزش درست دیده باشید؛ میتوانند شما را.
روانشناسی معامله گری در بورس را بهتر بشناسید!
روانشناسی معامله گری در بورس عملی است که تمامی معامله گران بورسی باید به آن آگاهی کامل داشته باشند. معامله گری کاری است انسانی بنابراین رفتارهای انسانی در آن از اهمیت.
انواع مجامع عمومی شركتهای سهامی
انواع مجامع عمومی شركتهای سهامی مجمع عمومی شرکت سهامی از اجتماع صاحبان سهام تشکیل می شود . مقررات مربوط به حضور عده لازم برای تشکیل مجمع عموم و آراء.
عرضه و تقاضا در بورس و ساز و کار آن
به نام او که جان را فکرت آموخت با سلام و عرض ادب خدمت همه شما همراهان همیشگی. در خدمت شما هستیم با جلسه امروز از آموزش بورس از صفر.
انواع ریسک و راههای مقابله با آن
محمدعلی بیداری *
در سراسر جهان بانکها و موسسات مالی به عنوان یک رکن مهم و اثرگذار در فرآیند انواع فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی شناخته میشوند، به طوری که اکثر اشخاص برای سپرده گذاری یا استقراض وجوه، با این بنگاهها سروکار داشته و در کنار آن، دولتها و مراجع نظارتی مالی نیز با ایجاد رابطه نزدیک با این موسسات در صدد تثبیت سیاستهای پولی و مالی و کسب اعتماد از توانایی و اثر انواع ریسک در بازارهای مالی بخشی مقرراتی که برای تامین سلامت اقتصادی و مالی جامعه وضع شده، هستند.
در سراسر جهان بانکها و موسسات مالی به عنوان یک رکن مهم و اثرگذار در فرآیند انواع فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی شناخته میشوند، به طوری که اکثر اشخاص برای سپرده گذاری یا استقراض وجوه، با این بنگاهها سروکار داشته و در کنار آن، دولتها و مراجع نظارتی مالی نیز با ایجاد رابطه نزدیک با این موسسات در صدد تثبیت سیاستهای پولی و مالی و کسب اعتماد از توانایی و اثر بخشی مقرراتی که برای تامین سلامت اقتصادی و مالی جامعه وضع شده، هستند. توجه به جایگاه و نقش اجتماعی بانکها از یک طرف و لزوم مراقبت از اموال و دارایی بانکها خصوصا در عرصه رقابت داخلی و بینالمللی از سوی دیگر، ایجاب میکند تا برای استمرار فعالیت سالم و با نشاط نظامبانکی تدابیر ویژهای در نظر گرفته شود.
در این میان، شناسایی انواع خطراتی که عملیات گوناگون بانکها و موسسات اعتباری (خاصه توان و قدرت ایفای تعهدات مالی آنها) را تحتشعاع قرار میدهد، یکی از ابزارهایی است که مدیریت ارشد با بهرهگیری از آن (که تحت عنوان «مدیریت ریسک» از آن یاد میشود) میتواند از وقوع خطرات احتمالی جلوگیری کرده یا دامنه آسیبرسانی آنها را در حد قابل قبولی کاهش دهد.
از این رو برای دستیابی به این مهم، لازم است تا گزارشهای مالی بانکها و موسسات اعتباری به درستی تهیه و به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بر اساس همین اصل است که سازمانهای ذیربط به انتشار استانداردها، توصیهها و رهنمودهای لازم روی آورده و همواره بر اهمیت افشای مناسب اطلاعات مالی تاکید مینمایند.
یکی از سازمانهایی که به طور پیوسته بر افشای اطلاعات در صورتهای مالی بانکها اصرار دارد، کمیته بال (فعالترین نهاد بینالمللی نظارتی بانکی) است که در بیانیههای خود با اشاره بر ضرورت افشای مناسب اطلاعات اقتصادی جهت دستیابی به شفافیت مطلوب صورتهای مالی، بر طراحی و اجرای سیستمهای موثر مدیریت ریسک و کنترلهای داخلی کارآ تاکید دارد.
بی خبری انسان از اتفاقاتی که در آینده محقق خواهد شد، نتیجه بخش بودن انواع طرحها را با خطری پنهان روبهرو میسازد، از همین رو، ریسک را شاید بتوان احتمال بروز رویدادهای نامطلوب برای طرحهای در دست اجرا دانست. ریسک مالی، زیان بالقوهای است که به طور مستقیم از زیانهای وارده به درآمد و سرمایه حاصل شده یا به صورت غیرمستقیم از محدودیتهایی که توانایی بنگاه مالی را برای دستیابی به اهداف تجاری و مالی خود کاهش میدهند، به وجود میآید.
در این راستا، انواع ریسک به طور کلی و به شرح ذیل قابل توصیف است:
۱ - ریسک مالی: به مجموعه خطراتی که به طور مستقیم سودآوری بنگاههای مالی را با مشکلات جدی مواجه خواهند کرد، گفته شده و میتوان آنها را در قالبهای زیر دستهبندی کرد:
۱.۱ - ریسک اعتباری: به احتمال عدم ایفای به موقع تعهدات مالی مشتریان (به هر دلیل) اطلاق میشود.
۱.۲ - ریسک بازار: به احتمال اشتباه در محاسبه و برآورد نوسانات شاخصهای اصلی بازار (مانند نرخ سود، نرخ ارز و قیمت سهام) گفته میشود.
۱.۳ - ریسک سرمایه : منابع سرمایه نقش بسزایی در ایجاد ثبات و حفظ سلامت بنگاههای مالی داشته و احتمال بروز هرگونه تغییرات در منابع موجود یا جذب منابع جدید در قالب ریسک سرمایه قابل بحث و بررسی است.
۲ - ریسکهای غیر مالی: به هر خطری که در قالب ریسک مالی قابل تعریف نباشد (مانند ریسک مدیریت، ریسک صنعت، ریسک عملیاتی و ریسک قوانین) گفته میشود.
مبانی مدیریت ریسک
با مراجعه به آموزههای دینی مشاهده میکنید همه انبیای الهی، پیروان خود را به مراقبت از نفس و پیشگیری از ارتکاب رفتارهای زیانبار توصیه کرده و به تبع آن، عقلا و فرهیختگان جوامع نیز فراخور تعلیمات خود بر همین منوال تاکید کردهاند.
این رویه دلالت بر آن داشته که اصرار بر آیندهنگری و جلوگیری از وقوع حوادث ناخوشایند (دنیوی یا اخروی) از مبنای فطری و عقلی برخوردار بوده و در تمام فرهنگهای ملل امضا و اثبات شده است.
با این حال، میتوان چنین نتیجه گرفت که آیندهنگری و خطر شناسی برای موقعیتهایی بیان شده که در برگیرنده سه عامل زیر باشند:
۱ - عمل یا اقدام بیش از یک نتیجه به بار آورد.
۲ - حصول هر یک از نتایج مقدور باشد.
۳ - حداقل یکی از نتایج ممکنالوقوع، در بر گیرنده پیامدهای نامطلوب باشد.
با توجه به همین مطلب، میتوان ریسک را عبارت از تهدیدی فرصتزا به امید دستیابی به یک یا چند موقعیت یا منفعت بر شمرد و مدیریت ریسک را برای فرصتهایی که به صورت اختیاری حادث شده، تلقی و آن را عبارت از شناسایی، تحلیل، تدبیر و برنامهریزی سیستماتیک برای مواجهه با آثار مخاطره آمیز و استقبال از اثرات مثبت تصمیمات و رویدادها دانست.
استراتژیهای موجود در مقابله با ریسک:انواع ریسک در بازارهای مالی
در برخورد با انواع خطراتی که بنگاههای مالی با آن مواجه هستند چهار، راهبرد را میتوان پیشبینی کرد:
۱ - امتناع از ریسک: در این شیوه مدیران بنگاه مالی با امید به اینکه مشکلات خود به خود و به آسانی حل خواهند شد، از مقابله و برخورد اصولی با خطرات خودداری میکنند.
۲ -پذیرش ریسک: یعنی تحمل زیان در هنگامیکه با آن روبهرو میشوند. پذیرش ریسک یک استراتژی قابل قبول برای خطرات کوچکی که هزینه حفاظت از آن، بیشتر از زیانهای وارده باشد، محسوب میشود.
۳ - انتقال ریسک: استراتژی انتقال ریسک عبارت است از پذیرش هزینههای کوچک برای جلوگیری از بروز زیانهای بزرگ که غالبا از طریق پیشبینی اقدامات احتیاطی مانند انعقاد قرارداد با شرکتهای بیمه محقق میشود.
۴ - کاهش ریسک: کاهش ریسک به طور معمول بر مدیریت آسیبپذیری و بهرهبرداری منطقی و مناسب از امکانات اجرایی و فنی و همچنین برقراری کنترلهای داخلی بازدارنده متمرکز است.
در هر حال آن چه در این راهبرد ارزشمند بوده سنجش و ارزیابی نتایج کارهای بر عهده گرفته شده و اطمینان از کارکرد دقیق ابزارهای کنترل داخلی میباشد.
دیدگاه شما