آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها


آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی

بهترین تریدرهای فارکس چه کسانی هستند و رمز موفقیت آنها چیست؟

چه یک معامله‌گر مبتدی باشید و چه یک تریدر حرفه‌ای، به احتمال زیاد شما نیز دنبال کسب سود هستید. تا اینجای کار هیچ مشکلی وجود ندارد، ولی متاسفانه اکثر افرادی که وارد بازارهای مالی به خصوص مارکت فارکس می‌شوند، سودای یک شبه پولدار شدن و ره صد ساله پیمودن دارند.

اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید، باید همین ابتدای کار به شما بگوییم که بازار فارکس جای مناسبی برای شما نیست. ضرب المثل بسیار قشنگی در فرهنگ ما ایرانیان وجود دارد که می‌گوید: نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.

موفق شدن در هر کاری، نیازمند آموزش و آگاهی، تمرین، پشتکار و شهامت است. شاید اکثریت تریدرهای جهان همگی با هم یک آرزوی بزرگ داشته باشند و آن هم این است که، چطور می‌شود تبدیل به یک تریدر موفق و پولساز شد.

در یکی دیگر از سری مقالات فارکس وبسایت دنیای ترید، این بار می‌خواهیم شما را با بهترین تریدرهای موفق جهان آشنا کنیم و رمز موفقیتشان را با شما به اشتراک بگذاریم.

نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:

چه تعداد از معامله‌گران فارکس موفق هستند، مهارت‌های معامله‌گری، بهترین تریدرهای فارکس در دنیا و رمز موفقیت آنها، آیا برای موفق شدن در فارکس باید نابغه بود و نتیجه گیری.

چه تعداد از معامله‌گران فارکس موفق هستند؟

به نظر شما معامله‌گران بزرگ دنیا چه چیزی دارند که آنها را از دیگر تریدرها، متمایز می‌کند؟ یک آمار بسیار معتبر نشان می‌دهد که حدود 90 درصد از تریدرهای جهان، موفق نمی‌شوند! حتی برخی رسانه‌ها این آمار را 95 درصد اعلام می‌کنند.

شاید با خواندن این آمار شوکه شده باشید! یا شاید هم با خودتان می‌گویید که احتمالا این شغل مناسب شما نیست، صبر کنید. دلیل این آمار به نحوه نگرش آنها، عملکرد ضعیف، آموزش ندیدن، تمرین نکردن در فضای دمو، نداشتن انضباط و استراتژی شخصی و بسیاری چیزهای دیگر برمی‌گردد.

پس، چه چیزی آن 5 تا 10 درصد دیگر را از دیگر معامله‌گران، جدا می‌کند؟

احتمالا با خودتان فکر می‌کنید که اگر تنها 5 تا 10 درصد تریدرهای فارکس موفق هستند، حتما این معامله‌گران باید نوابغ بی‌نظیری باشند و یا خداوند به آنها ویژگی‌های بی‌نظیری را عطا کرده باشد. عجله نکنید! در ادامه این مقاله به نکاتی طلایی درباره دلیل موفقیت این گروه اقلیت در فارکس، خواهیم پرداخت.

مهارت‌های معامله‌گری

قبل از اینکه کمی جلوتر برویم، می‌خواهم تا شما هم با تعریف موفقیت در بازارهای مالی و فارکس، آشنا شوید. به محض اینکه صحبت از موفقیت می شود احتمالا ذهن شما نیز معطوف تریدرهایی می‌شود که فقط قادرند خوب پول دربیاورند!

ولی باید به شما بگوییم که منظور ما از موفقیت، اصلا پول نیست. چیزهای خیلی زیادی وجود دارد که یک تریدر را موفق می‌کند.

تریدرهای موفق کسانی هستند که عاشق کارشان هستند و با شور و شوق زیادی روزشان را آغاز می‌کنند. در حقیقت آنها عاداتی را درون خودشان پرورش داده‌اند که باعث موفقیت و وجه تمایزشان با دیگر معامله گران می‌شود.

در ادامه این مقاله، ما برخی مهارت‌های معامله‌گران موفق را به شما یاد خواهیم داد.

تریدرهای موفق همیشه استراتژی خاص شخصی خودشان را دارند و به آن استراتژی، پایبند هستند. از آنجایی که فارکس یک شغل بدون مدیر است، امکان اینکه شما خیلی از اصول بازار را زیر پا بگذارید، بسیار زیاد است.

یکی از مهارت‌های بزرگ معامله‌گری، صبر کردن است. چه بسیارند معامله‌گرانی که به شدت عجول هستند و هنوز معامله‌شان به ثمر نرسیده، از پوزیشنی که در سود است، خارج می‌شوند. این دسته از معامله‌گران که بسیار هم زیاد هستند، همان افرادی هستند که اگر گیاهی بکارند، هر روز خاک اطراف آن گیاه را زیر و رو می‌کنند و با تعجب از عدم رشد گیاه، در آخر از انجام آن کار منصرف می‌شوند.

یکی دیگر از مهارت‌های بزرگ تریدرهای موفق، احساساتی عمل نکردن است. بازارهای مالی به خصوص مارکت فارکس، جای تریدرهای احساساتی نیست. اگر شما به عنوان یک معامله‌گر حرفه‌ای استراتژی خودتان را داشته باشید، هرگز با نوسانات بازار به هم نمی‌ریزید.

معامله‌گران بزرگ همیشه حد ضرر می‌گذارند و قبل از ورود به هر معامله‌ای، ریسکشان را مدیریت می‌کنند. آنها نحوه استفاده از اهرم یا لورج‌ها را خوب می‌دانند و هرگز تمام سرمایه‌شان را به خطر نمی‌اندازند.

فراموش نکنید که بازار فارکس جای قمار کردن نیست!

یکی از بزرگترین مهارت‌هایی که تریدرهای موفق یاد گرفته‌اند این است که آنها به خوبی می‌دانند، ضرر کردن بخش بزرگی از بازار فارکس است. ولی تفاوت آنها با آماتورها در این است که حرفه‌ای‌ها یاد گرفته‌اند چطور ضررهایشان را کم و سودهایشان را زیاد کنند.

معامله‌گران موفق، هرگز به صرف اینکه فقط معامله‌ای کرده باشند، وارد بازار نمی‌شوند. اگر فرصت معاملاتی مطابق با استراتژی‌شان پیدا کنند، ترید می‌کنند در غیر این صورت، هرگز وارد مارکت نمی‌شوند.

یکی از بزرگترین تفاوت‌های معامله‌گران موفق و ماهر، بالا بردن دانش و آگاهی، از طریق یادگیری تحلیل تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و روانشناسی بازار فارکس است.

یادتان باشد تریدرهای موفق، از شکم مادرشان موفق زاییده نمی‌شوند بلکه آنها شروع به آموزش مهارت‌هایی می‌کنند که دیگران حاضر نیستند بهای یادگیری آنها را بپردازند.

تصویر مربوط به بهترین تریدرهای فارکس

بازار فارکس هم مثل دیگر بازارهای جهان، از عده‌ای افراد حرفه‌ای و به نام تشکیل شده است. به عنوان مثال هر وقت سخن از بهترین سرمایه‌گذاران حال حاضر جهان می‌شود، همه به یاد فرانکلین گراهام و وارن بافت می‌افتند.

هر زمان کسی درباره شطرنج سخنی به میان می آورد، کسی نیست که به یاد، گری کاسپاروف روسی نیفتد. این مساله در بازار فارکس نیز صادق است. در این قسمت مقاله، قصد داریم تا شما را با برخی از نوابغ دنیای ترید آشنا کنیم.

1- جورج سوروس (George Soros)

تصویر مربوط به جورج سوروس

بهترین معامله‌گر بازار ارزهای بین المللی فارکس، جورج سوروس است. وی متولد 1931 و اهل مجارستان است. هیچ تریدر حرفه‌ای نیست که درباره ترید جادویی سوروس در سال 1992، زمانی که از فروش پوند انگلستان میلیاردها دلار به جیب زد، نداند. از جورج سوروس به عنوان کسی که بانک مرکزی انگلستان را ورشکست کرد، یاد می‌کنند.

2- جیمز سایمونز (James Simmons)

تصویر مربوط به جیمز سایمونز

نفر بعدی، جیمز سیمونز (James Simmons) است. وی یکی از موفق‌ترین روسای موسسات مالی و سرمایه‌گذاری حال حاضر جهان است. در واقع ایشان را به عنوان موفق‌ترین مدیر حال حاضر موسسات سرمایه‌گذاری می‌شناسند.

در زمان رکود و بحران مالی سال 2008 که تقریبا همه معامله‌گران می‌نالیدند و در ضرر بودند، جیمز موفق شد تا 80% بازگشت سرمایه و سودآوری داشته باشد.

3- استانلی دراکن میلر (Stanley Druckenmiller)

تصویر مربوط به سومین تریدر استانلی

سومین تریدری که در لیست ما قرار دارد، استانلی دراکن میلر (Stanley Druckenmiller) امریکایی است. وی مدیریت یکی از شرکت‌های سبدگردان را بر عهده دارد و در حال حاضر یکی از بهترین تریدرهای فارکس در جهان است. پیش از اینکه وی مستقلا شرکت سرمایه‌گذاری خود را راه اندازی کند، بهترین معامله‌گر جورج سوروس بوده است.

استانلی نیز در معامله بسیار بزرگ سال 1992 و فروش پوند انگلستان سهیم بود. ایشان یکی از بزرگترین سخنرانان در رویدادهای بزرگ بین‌المللی مثل نشست‌های جهانی اقتصاد و کنفرانس‌های بزرگ است. وقتی دراکن میلر صحبت می‌کند، تمام سرمایه‌گذاران سرا پا و با جان دل به سخنان وی، گوش می‌سپارند.

4- بیل لیپشوتس (Bill Lipschutz)

تصویر مربوط به تریدر چهارم

تریدر حرفه‌ای بعدی لیست ما، بیل لیپشوتس (Bill Lipschutz) است. بیل به این مشهور است که موفق می‌شود 12.000 دلار امریکا را به 250.000 دلار تبدیل کند و سپس تمام سرمایه خود را از دست می‌دهد. جالب است بدانید که وی تمام پولش را تنها در یک ترید، از دست داد.

بیل بعد از این شکست تلخ، درس بسیار گران‌بهایی درباره مدیریت ریسک می‌آموزد و سپس به دانشگاه می‌رود تا در دوره MBA تحصیل کند. پس از گذراندن این دوره، به برادران سلیمان می‌پیوندد و شرکتی در راستای معاملات ارزی تاسیس می‌کند. بعد از آن بیل به تنهایی و برای خودش، شرکت مدیریت سرمایه گذاری Hathersage را راه اندازی کرد.

ایشان در حال حاضر سالانه 300 میلیون دلار درآمد دارد.

5- بروس کاونر (Bruce Kovner)

تصویر مربوط به آخرین تریدر

آخرین نابغه لیست ما، بروس کاونر (Bruce Kovner) است. بروس در سال 1945 دیده به جهان گشود و در حال حاضر یکی از موفق‌ترین مدیران موسسات و صندوق‌های مالی بین‌المللی است. وقتی که کاونر 32 ساله بود، شرکت Caxton را تاسیس کرد.

وی سرمایه اولیه خود را توسط اعتباری که روی کارت بانکی‌اش بود جور کرد؛ به زبانی ساده، با کارت اعتباری یا همان Credit Card خود توانست این مبلغ ناچیز اولیه را، فراهم کند.

بروس در یک معامله قرارداد آتی، مقداری لوبیا خرید و سپس 20.000 دلار امریکا به جیب زد. امروزه صندوق Caxton با بیش از 14 میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت، یکی از موفق‌ترین صندوق‌های سرمایه‌گذاری در جهان است.

فراموش نکنید که معامله‌گران بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارند که موفق شده‌اند قله‌های وال استریت را فتح کنند. نکته‌ای که برای ما و شما مهم است این است که، وجه تمایز این تریدرهای بزرگ را با بقیه معامله‌گران بدانیم.

رمز موفقیت تریدرهای بزرگ

یادتان باشد هیچ قرص، آمپول یا دوای جادویی وجود ندارد که این نوابغ بزرگ دنیای ترید و معامله‌گری استفاده کنند و شما از آن بی خبر باشید. یادتان باشد که مارکت درست مثل یک اقیانوس است و تریدرها، موج سوار. این موج سواری نیاز به کمی استعداد، تعادل، صبر، استفاده از آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها ابزار مناسب، روانشناسی و غیره دارد.

حال، سوال اینجاست که کدام انسان عاقل است که درون یک دریای طوفانی و پر از کوسه‌های خطرناک، موج سواری کند؟!

اولین رمز مشترک بین تمام تریدرهای حرفه‌ای و موفق بازار، کسب دانش و آگاهی و شروع به یادگیری است. در واقع دانش، کلید موفقیت در هر زمینه و درست نقطه مقابل جهل و نادانی است. منظور کلی ما از یادگیری و آموزش دیدن، تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و روانشناسی مارکت است.

در ادامه به توضیح نکات طلایی می‌پردازیم که چکیده تجربه اکثر تریدرهای حرفه‌ای و موفق بازار است.

بعد از یادگیری گام اول، زمان به کارگیری و استفاده از علم و دانشی است که کسب کرده‌اید. شما باید یک حساب مجازی و غیر واقعی با یک بروکر خوب و قابل اعتماد که تمام مجوزهای لازم را در اختیار دارد، باز کنید.

سپس اگر گام اول را خوب آموخته باشید، می‌دانید که باید یک استراتژی مناسب شخص خودتان داشته باشید. استراتژی شما باید تمام این موارد را پوشش دهد: چه نوع شخصیتی دارید؛ آیا اهل ریسک هستید یا خیر؟ پاسخ این سوال شما را به مرحله بعد یعنی انتخاب نوع مارکت و دارایی مورد نظرتان، منتقل می‌کند.

دوست دارید معامله‌گر ارزها باشید یا کامودیتی؟ آیا مایلید در بازار سهام سرمایه‌گذاری کنید یا بازار اوراق قرضه آمریکا؟ پس از انتخاب نوع دارایی، باید شروع به ترید کردن در فضای دمو کرده تا بتوانید خودتان و آموخته‌هایتان را محک بزنید.

بعد از مشاهده نتایج آزمون و خطاها در فضای غیر واقعی، نوبت داشتن نظم و انضباط در معامله‌هایتان است. اینکه دید شما به بازار فارکس چیست، در نحوه تریدهای شما بسیار اهمیت دارد. آیا فارکس را مثل قمار کردن می‌بینید و یا واقعا قصد دارید یک تریدر حرفه‌ای باشید؟

تمام معامله‌گران حرفه‌ای یک دستورالعمل بسیار ساده دارند که خودشان را ملزم به اجرای آن می‌کنند. آنها تمام ریسک‌هایشان را مدیریت می‌کنند، برای تمام معاملاتشان حد ضرر می‌گذارند و هرگز با بیشتر از 2 تا 3 درصد سرمایه‌شان وارد معامله‌ای نمی‌شوند.

اگر تجربه سومین تریدر حرفه‌ای ما؛ استانلی را به یاد داشته باشید، می‌دانید که ایشان تمام سرمایه خود را به خاطر نگذاشتن حد ضرر، از دست داد.

معامله‌گران موفق هرگز مخالف روند بازار ترید نمی‌کنند. آنها جمله مشهوری دارند که می‌گوید: روند دوست شما است. پس فراموش نکنید که هیچ وقت با مارکت لجبازی نکنید.

حرفه‌ای‌های بازار واقع‌بین و مسئولیت‌پذیر هستند و اکثر آنها یک ژورنال معاملاتی برای ثبت تمام تریدهایشان دارند تا بتوانند الگوهای مخربشان را کشف کرده و از انجام اشتباهات تکراری، خودداری کنند.

تریدرهای حرفه ای یک سیستم معاملاتی مناسب با شخصیتشان دارند. به عنوان مثال اینکه چه نوع تریدری می‌خواهید باشید: اسکالپر و کوتاه مدت، میان مدت و یا معامله‌گر بلند مدت.

برخی از تریدرها تمایل به خریدن سهام‌های خوب بنیادی مثل اپل و نگه داشتن آنها دارند و برخی دیگر چون وقت کافی برای رصد کردن تریدهایشان ندارند، در کمتر از چند ساعت شیرجه‌ای درون بازار می‌زنند و برای خوشان صیدی دست و پا می‌کنند.

چقدر بازده در سال نیاز شما را برآورده می‌کند؟ آیا معامله‌گر صبوری هستید یا تحمل اضطراب‌های ناشی از تریدهای روزانه را ندارید؟ آیا شخص فعالی هستید و یا در تصمیم‌گیری‌هایتان زیاد تعلل می‌کنید؟ چقدر می‌توانید برای تریدهایتان زمان بگذارید؛ تمام وقت، پاره وقت و یا چیزی بین این دو؟

پاسخ به این سوالات و سوالاتی از این دست، به شما کمک بزرگی می‌کند تا بتوانید یک سیستم معاملاتی خوب و مناسب با خصوصیات فردی و شخصیتان بسازید.

فراموش نکنید اینها برخی از رموز موفقیت تریدرهای حرفه‌ای و به نام بازار فارکس است که ماحصل ساعت‌ها آزمون و خطا، دانش و آگاهی و بسیاری چیزهای دیگر است.

جمله معروفی است که می‌گوید: اگر فردی در گوشه‌ای از جهان موفق به کسب پیروزی چشم‌گیری شده است، چنانچه شما نیز همان گام‌ها را بردارید، موفق و سربلند خواهید شد.

تصویر مربوط به نوابغ فارکس

اگر تا اینجای این مقاله را با دقت مطالعه کرده باشید، پاسخ این سوال را پیشاپیش می دانید. در هیچ کجای تجارب این افراد، ما حرفی از اینکه فلان تریدر از ابتدای به دنیا آمدنش یک نابغه بوده، نزدیم.

برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق و حرفه‌ای، هیچ نیازی به اینکه یک نابغه باشید، نیست. موفقیت در بازار فارکس در عین اینکه بسیاری افراد فکر می‌کنند دشوار و مشکل است، اصلا این طور نیست.

فرمول نهایی موفقیت در بازار فارکس بدین گونه است:

کسب دانش و آگاهی + انتخاب دارایی مورد نظر + تمرین در فضای دمو + داشتن یک سیستم معاملاتی مناسب با شخصیت شما + رعایت حد ضرر، انتخاب نسبت ریسک به ریوارد مناسب و مدیریت ریسک صحیح + ثبت تریدها در یک ژورنال معاملاتی + مقداری صبر و شکیبایی و پرهیز از تریدهای وسواسی.

نتیجه گیری

اگر قصد دارید در بازار فارکس بمانید و فارکس را به چشم یک ماشین قمار و پول‌سازی که قرار است شما را یک شبه ثروتمند کند نگاه نمی‌کنید، پیام واضح و شفاف این مقاله را که حاصل ساعت‌ها تلاش تیم کارشناسان دنیای ترید و سال‌ها تجربه معامله‌گران حرفه‌ای جهان است، به خوبی دریافت کرده‌اید.

حال که با برخی از بهترین تریدرهای حرفه‌ای حال حاضر جهان در بازار فارکس و قسمت مهمی از رموز موفقیت آنها آشنا شدید، زمان آن است که بروید و این تجارب ارزنده را امتحان کنید.

مطمئن باشید که با بکارگیری اصول ساده‌ای که در این مقاله بسیار ارزشمند مطالعه کردید، زندگی مالی شما عوض خواهد شد. فراموش نکنید که اکثر افراد نابغه، از شکم مادرشان نابغه زاییده نشده‌اند بلکه با تمرین و تکرار خودشان را تبدیل به افرادی حرفه‌ای کرده‌اند.

آشنایی با مهمترین خطاهای ذهنی یک معامله گر

در بازار فارکس زیر سوال بردن استراتژی کار بسیار راحتی است حتی اگر قبلا استراتژی را تست کرده باشید و مطمئن باشید که خوب کار می کند. عدم پایبند بودن به پلن معاملاتی می تواند پیامدهای ناگوار زیادی را برای معامله گر داشته باشد. از مشکلاتی که تریدرها به دلیل عدم پایبندی به آن دچار می شوند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

عدم اعتماد کامل به استراتژی

وقتی به کاری اعتماد کامل دارید آن را به راحتی انجام می‌دهید استراتژی معاملاتی شما نیز باید به همین صورت باشد. آن قدر استراتژی خود را تمرین کنید و با آن زندگی کنید که ملکه ذهن شما شود و به اطمینان قلبی دست پیدا کنید.

اعتماد داشته باشید که دنبال کردن استراتژی شما نتایج خارق العاده ای به همراه خواهد داشت آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها و هر کاری خارج از چارچوب آن منجر به ضررهای و جبران ناپذیر خواهد شد این کار فقط با تمرین زیاد در شما پدید خواهد آمد چیزی که خیلی از تریدرها انجام نمی‌دهند.

برای معامله با پول واقعی باید استراتژی خود را حداقل 2 ماه به صورت دمو یا آزمایشی‌ترید کنید. در تمام این مدت گزارش نویسی و بررسی کارنامه معاملاتی خود را نیز در دستور کار داشته باشید.

آماده نبودن ذهن

ممکن است سبک زندگی شما بسیار شلوغ باشد و زمان‌های کمی را بتوانید به ترید اختصاص دهید. در این صورت پیشنهاد می‌کنم دنبال شغل دیگری بگردید. تریدینگ در فارکس را به عنوان شغل دوم درآمد اول معرفی می‌کنند اما واقعاً این طور نیست.

برای ترید کردن باید حسابی وقت گذاشت باید ذهن شما در تمام طول روز آماده شکار موقعیت‌های معاملاتی مختلف باشد با ذهنی که درگیر امری دیگری است نمی‌توان با آمادگی کامل چارت را مشاهده کرد سپس با تحلیل منصفانه وارد بازار شد. ذهنی که درگیر است جز ضرر در بازارهای مالی نتیجه‌ی دیگری برای شما نخواهد داشت.

معامله در زمان‌هایی که عصبانی یا بیمار هستید

اگر در حال رانندگی در ترافیک مانده‌اید و از رانندگی بد سایر افراد عصبی می‌شوید، نباید تا انتهای روز ترید کنید. اگر با یک همکار یا دوست در طول روز بحث می‌کنید، ترید کردن تا فردا بر شما بد خواهد بود اگر دچار سرماخوردگی شده‌اید، سردرد دارید، پا درد دارید، دندان درد دارید و یا هر بیماری دیگری، تا زمان درمان کامل نباید معامله کنید. دلیل هم کاملاً روشن است، بیماری و عصبی بودن، منجر به درگیر شدن قسمت‌هایی از مغز شما می‌شود که شما برای تحلیل دقیق بازار به آن نیاز دارید.

نگذارید معاملات قبلی برروی قضاوت شما تاثیر بگذارد

یک معامله گر تازه کار در فارکس با هر سودی که کسب می‌کند خوشحال می‌شود و با هر ضرری که می‌کند ناراحت می شود اگر به نظر شما این مورد طبیعی است باید بگویم که شما هم یک معامله گر تازه کار هستید و تا کسب سود مستمر تا بازار کلی راه دارید.

تجربه هر نوع احساسی در بازار اشتباه است شما می‌بایست به یک شخص کاملاً خونسرد تبدیل شوید که نه با سود کردن خوشحال می‌شود نه با ضرر کردن ناراحت. زیرا در آن صورت با هر سودی که می‌کنید، اعتماد به نفستان بالا می‌رود و احتمال اشتباه در معاملات بعدی افزایش پیدا می‌کند با هر ضرر هم اعتماد به نفستان پایین می‌آید و باز هم احتمال اشتباه کردنتان بیشتر می‌شود.

معامله خارج از چارچوب قوانین استراتژی

انسان‌ها به دو دسته فرمان بردار و فرمان ناپذیر تقسیم می‌شوند. اگر شما با دنبال کردن قوانین به طور کلی مشکلی ندارید که می‌توانید این پاراگراف را کلاً نادید بگیرید. اما بسیارند کسانی که از پیروی کردن قوانین، چه به صورت خودآگاه و چه به صورت ناخودآگاه بیزارند.

ترید کردن برای این قبیل افراد کار بسیار دشواری است این افراد با مشاهده یک اتفاقی که آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها دوبار پشت سر هم در بازار بیافتد، سریعاً نتیجه گیری می‌کنند و در استراتژی خود دست می‌برند و در یک سیکل معیوبی می افتند که هیچ انتهای خوبی ندارد.

سخن آخر

معامله گری به صورت عام با اشتباه کردن و خطای بسیار عجین شده است. راهی جز خطا کردن ندارید. بنابراین برای موفقیت در این شغل بهتر است که از اشتباهات خود درس بگیرید. در غیر اینصورت این اشتباهات آن قدر تکرار می‌شوند که نهایتاً یک ریال هم در جیبتان نماند.

7 اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال(TA)

اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال کار دشواری است! اگر برای مدتی معاملات انجام داده باشید، می‌دانید که اشتباه کردن بخشی از بازی است. در حقیقت هر معامله‌گری ممکن است دچار ضرر و زیان شود حتی معامله گران باتجربه.

بنابراین، اشتباهات بدیهی وجود دارد که تقریباً هر فرد مبتدی هنگام شروع کار انجام می‌دهد. بهترین معامله گران همیشه روشن‌فکر، منطقی و آرام هستند. آن‌ها برنامه خود را می‌دانند و تنها آنچه از شرایط بازار درمی‌یابند را مدنظر دارند.

اگر قصد دارید موفق شوید، باید این کار را انجام دهید. داشتن این خصوصیات به شما کمک می‌کند تا مدیریت ریسک انجام دهید، اشتباهات خود را تحلیل کنید، روی نقاط قوت خودکار کنید و دائم تجربه کسب کنید. سعی کنید تا آرام‌ترین فرد حاضر در اتاق باشید، به‌ویژه زمانی که همه‌چیز به نظر دشوار می‌رسند.

اکنون باید دید که چگونه می‌توان از وقوع واضح‌ترین اشتباهات جلوگیری کرد.

شما می‌توانید به صورت اصولی توسط یک مرکز معتبر آموزش ارزهای دیجیتال در قالب سوپر دوره ارز دیجیتال مشاهده کنید

تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روش‌های تحلیل بازارهای مالی است که می‌تواند برای تمام بازارهای مالی از قبیل سهام، فارکس، طلا یا رمزارز مورداستفاده قرار گیرد.

بااینکه مفاهیم اصلی تحلیل تکنیکال را می‌توان به‌سادگی فراگرفت، تسلط کامل بر آن نیز کار سختی است. زمانی که درصدد کسب مهارت جدید هستید، اشتباه کردن در این مسیر کاملاً طبیعی است. این موضوع در مورد معامله‌گری و سرمایه‌گذاری می‌تواند زیان‌آور باشد. اگر آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها مراقب نباشید و از اشتباهات خود درس نگیرید، بخش مهمی از سرمایه خود را در معرض از دست دادن قرار می‌دهید. درس گرفتن از اشتباهات بسیار خوب است اما تلاش برای اشتباه نکردن بهتر است.

این مقاله برخی از اشتباهات رایج در مورد تحلیل تکنیکال را به شما معرفی می‌کند. اگر تازه مشغول به معامله‌گری شده‌اید، باید در ابتدا با اصول اولیه تحلیل تکنیکال آشنا شوید. مقاله‌های تحلیل تکنیکال و 5 اندیکاتور ضروری مورد استفاده در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.

رایج‌ترین اشتباهات تریدرها در تحلیل تکنیکال

  • 1.رها کردن کار پیش از ورود ضرر بیشتر

این بخش را با نقل‌قولی از اد سیکوتا (Ed Seykota) معامله‌گر کالا آغاز می‌کنیم:

«اجزای یک معامله خوب عبارت‌اند از: (1) رها کردن کار پیش از ورود ضرر بیشتر، (2) رها کردن کار پیش از ورود ضرر بیشتر و (3) رها کردن کار پیش از ورود ضرر بیشتر. اگر این سه قانون را دنبال کنید فرصتی به دست خواهید آورد.»

به نظر گام ساده‌ای می‌رسد، اما تأکید بر اهمیت آن همیشه کار درستی است. زمانی که صحبت از معامله‌گری و سرمایه‌گذاری می‌شود، حفظ سرمایه باید اولویت اول شما باشد.

آغاز معامله‌گری کار سختی است. برای شروع معامله باید این رویکرد را دنبال کنید: گام اول برنده شدن نیست بلکه نباختن است. به همین علت شروع معامله‌گری با پوزیشن کوچک‌تر یا حتی استفاده نکردن از وجوه واقعی بهتر است. برای مثال قراردادهای آتی Binance یک شبکه تست دارند که می‌توانید در آن استراتژی‌های خود را پیش از اینکه روی پول واقعی خود ریسک کنید، تست کنید. به‌ این‌ترتیب می‌توانید از سرمایه خود محافظت کنید و تنها زمانی روی آن ریسک کنید که به نتایج خوبی دست‌یافته باشید.

تعیین حد ضرر (stop-loss) کاری خردمندانه است. معاملات شما باید یک نقطه نامعتبر شدن (invalidation point) داشته باشند. در این نقطه است که اشتباه خود را می‌پذیرید و اذعان می‌دارید که ایده معاملاتی شما اشتباه بود. اگر از این طرز فکر در معاملات آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها خود استفاده نمی‌کنید، احتمالاً در درازمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت. حتی یک معامله بد می‌تواند برای پرتفوی شما مضر باشد و باید جلوی این ضرر را با امید به بهبود شرایط بازار بگیرید.

  • 2.انجام معامله بیش‌ازاندازه (overtrading)

زمانی که یک معامله‌گر فعال هستید، معمولاً این اشتباه رخ می‌دهد که همیشه باید مشغول معامله باشید. معامله شامل تحلیل فراوان و گاهی تنها نشستن و صبر کردن است اگر استراتژی‌های معاملاتی داشته باشید، باید مدتی منتظر بمانید تا یک سیگنال مناسب برای ورود به معامله پیدا کنید. برخی از معامله گران در کمتر از سه معامله در سال وارد می‌شوند و با این‌وجود سود قابل‌توجهی به دست می‌آورند.

این نقل‌قول جسی لیورمور که معامله‌گر پیشرو در معاملات روزانه است را بررسی می‌کنیم:

«پول درآوردن با نشستن صورت می‌گیرد نه معامله کردن»

به خاطر خود معامله وارد یک معامله نشوید. لازم نیست همیشه در یک معامله باشید. در حقیقت، گاهی اوقات با توجه به شرایط بازار تنها باید صبر کرد تا فرصتی پیش بیاید. به این صورت سرمایه خود را حفظ می‌کنید و زمانی که فرصت مناسب معاملاتی پیش بیاید از آن استفاده می‌کنید. باید به خاطر داشت که همیشه فرصت‌هایی پدیدار می‌شوند، تنها باید برای یافتن آن‌ها صبر کنید.

تأکید بیش‌ازاندازه بر بازه‌های زمانی کوچک‌تر، یک خطای معاملاتی مشابه است. تحلیل صورت گرفته روی بازه‌های زمانی بزرگ‌تر، موثق‌تر از تحلیل صورت گرفته روی بازه‌های زمانی کوچک‌تر است. از این‌رو، بازه‌های زمانی کوچک نویز زیادی در بازار آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها ایجاد می‌کنند و اغلب شما را ترغیب به ورود به معامله می‌کنند. بااینکه اسکالپرها و معامله گران سودآور موفق بسیاری وجود دارند، انجام معامله در بازه‌های زمانی کوچک‌تر معمولاً سبب ایجاد نسبت ریسک/ریوارد (risk/reward ratio) بدی می‌شود. ازآنجایی‌که این استراتژی معاملاتی ریسک زیادی دارد، به افراد مبتدی توصیه نمی‌شود.

  • 3.معاملات انتقام‌جویانه (Revenge trading)

مسلماً معامله گران پس‌ازاینکه متحمل ضرر می‌شوند درصدد جبران برمی‌آیند. این نوع معاملات را معاملات انتقام‌جویانه می‌نامیم. چه تصمیم داشته باشید یک تحلیلگر تکنیکال باشید، یا یک معامله‌گر روزانه یا حتی یک معامله‌گر سوئینگ، تفاوتی نمی‌کند، اجتناب از تصمیم‌گیری‌های احساسی بسیار مهم است.

زمانی که همه‌چیز خوب پیش می‌رود، یا حتی زمانی که اشتباهات کوچک انجام می‌دهید، آرام ماندن کار ساده‌ای است؛ اما اگر همه‌چیز اشتباه به‌پیش برود می‌توان آرام ماند؟ آیا می‌توانید بااینکه می‌بینید دیگران از وضعیت موجود احساس ترس کرده‌اند، طرح معاملاتی خود را ادامه دهید؟

به کلمه «تحلیل» در تحلیل تکنیکال توجه کنید. طبیعتاً این کلمه نشانگر رویکردی تحلیلی به بازارها است. ازاین‌رو، چرا عجله کنید و تصمیمات احساسی در این بازه زمانی بگیرید؟ اگر می‌خواهید یکی از بهترین معامله‌گرها باشید، باید بتوانید حتی پس از وقوع اشتباهات بزرگ آرامش خود را حفظ کنید. تصمیم‌گیری‌های احساسی انجام ندهید و بر حفظ طرز فکر منطقی و تحلیلی خود تمرکز کنید.

انجام معامله بلافاصله پس از یک ضرر هنگفت موجب ضررهای بیشتر می‌شود. ازاین‌رو برخی از معامله گران پس از یک ضرر هنگفت تا مدتی دست به معامله نمی‌زنند. به‌این‌ترتیب می‌توانند شروعی آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها تازه داشته باشند و با ذهن باز به معامله‌گری مجدد بپردازند.

  • 4.به‌راحتی تغییر عقیده نمی‌دهید

اگر قصد دارید که معامله‌گر موفقی باشید، سعی کنید طرز فکر خود را تغییر دهید. شرایط بازار می‌توانند به‌سرعت و دائماً تغییر کنند. شما به‌عنوان یک معامله‌گر باید قادر به تشخیص این تغییرات باشید و خود را با آن‌ها مطابقت دهید. یک استراتژی که در یک بازار کاربرد بسیاری دارد ممکن است در بازار دیگری بلااستفاده باشد.

پاول تودور جونز (Paul Tudor Jones) آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها معامله‌گر افسانه‌ای در مورد پوزیشن‌های خود می‌گوید:

«هرروز این‌طور فرض می‌کنم که همه پوزیشن‌هایی که دارم اشتباه هستند»

این طرز فکر به شما کمک می‌کند تا از زاویه‌ای دیگر پوزیشن خود را بررسی کنید و نقاط ضعف آن را ببینید. به‌این‌ترتیب ایده سرمایه‌گذاری (و تصمیم‌گیری) شما قابل‌درک‌تر خواهند بود.

همچنین نکته دیگری را می‌توان دریافت: تمایلات شناختی. تمایلات می‌توانند بر تصمیم‌گیری و قضاوت شما تأثیر بگذارند و دامنه احتمالاتی را که می‌توانید مدنظر قرار دهید محدود سازند. حداقل مطمئن شوید که تمایلات شناختی که بر طرح معاملاتی شما تأثیر می‌گذارند را درک می‌کنید تا بتوانید پیامدهای آن را کاهش دهید.

  • 5.شرایط نامساعد بازار را نادیده می‌گیرید

گاهی اوقات ویژگی‌های قابل پیش‌بینی تحلیل تکنیکال چندان قابل‌اطمینان نیستند. این ویژگی‌ها می‌توانند رویدادهای black swan باشند یا دیگر شرایط نامساعد بازار که تحت تأثیر احساسات و روانشناسی توده (mass psychology) قرار دارند. درنهایت میزان عرضه و تقاضا کنترل‌کننده بازار هستند و گاهی اوقات یکی از طرف‌ها (عرضه یا تقاضا) بیشتر از دیگری است و عدم توازن ایجاد می‌کند.

مثال شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index(RSI)) که یک اندیکاتور ممنتوم (momentum) است را در نظر بگیرید. اگر در کل عدد زیر 30 باشد دارایی نشان داده‌شده روی نمودار اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود. آیا به این معنا است که زمانی که عدد شاخص قدرت نسبی به زیر 30 می‌رود سیگنالی برای انجام معامله است؟ مسلماً نه! آنچه برداشت می‌شود این است که ممنتوم بازار از سوی فروشنده تعیین می‌شود. به‌عبارت‌دیگر نشانگر قدرتمندتر بودن فروشندگان نسبت به خریداران است.

شاخص قدرت نسبی می‌تواند در طی شرایط خارق‌العاده بازار به بالاترین سطح برسند. همچنین می‌تواند تا اعداد تک‌رقمی که به حداقل عدد یعنی صفر نزدیک هستند، کاهش یابد. حتی چنین اشباع فروشی به این معنا نیست که وقوع یک بازگشت نزدیک است.

اگر بر اساس اینکه عدد ابزارهای تکنیکال به بالاترین میزان رسیده‌اند تصمیم اشتباهی بگیرید، احتمال دارد پول زیادی را از دست بدهید. این موضوع به‌ویژه در طی رویدادهای black swan که خواندن پرایس اکشن بسیار سخت است، صحت دارد. در طی چنین زمان‌هایی بازارها در یک‌جهت پیش می‌روند و هیچ ابزار تحلیلی قادر به متوقف ساختن آن‌ها نیست. به همین علت باید همیشه دیگر فاکتورها را نیز مدنظر قرارداد و به یک ابزار بسنده نکنید.

  • 6.فراموش می‌کنید که تحلیل تکنیکال بازی احتمالات است

گاهی اوقات ویژگی‌های قابل پیش‌بینی تحلیل تکنیکال چندان قابل‌اطمینان نیستند. این ویژگی‌ها می‌توانند رویدادهای black swan باشند یا دیگر شرایط نامساعد بازار که تحت تأثیر احساسات و روانشناسی توده (mass psychology) قرار دارند. درنهایت میزان عرضه و تقاضا کنترل‌کننده بازار هستند و گاهی اوقات یکی از طرف‌ها (عرضه یا تقاضا) بیشتر از دیگری است و عدم توازن ایجاد می‌کند.

مثال شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index(RSI)) که یک اندیکاتور ممنتوم (momentum) است را در نظر بگیرید. اگر در کل عدد زیر 30 باشد دارایی نشان داده‌شده روی نمودار اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود. آیا به این معنا است که زمانی که عدد شاخص قدرت نسبی به زیر 30 می‌رود سیگنالی برای انجام معامله است؟ مسلماً نه! آنچه برداشت می‌شود این است که ممنتوم بازار از سوی فروشنده تعیین می‌شود. به‌عبارت‌دیگر نشانگر قدرتمندتر بودن فروشندگان نسبت به خریداران است.

شاخص قدرت نسبی می‌تواند در طی شرایط خارق‌العاده بازار به بالاترین سطح برسند. همچنین می‌تواند تا اعداد تک‌رقمی که به حداقل عدد یعنی صفر نزدیک هستند، کاهش یابد. حتی چنین اشباع فروشی به این معنا نیست که وقوع یک بازگشت نزدیک است.

اگر بر اساس اینکه عدد ابزارهای تکنیکال به بالاترین میزان رسیده‌اند تصمیم اشتباهی بگیرید، احتمال دارد پول زیادی را از دست بدهید. این موضوع به‌ویژه در طی رویدادهای black swan که خواندن پرایس اکشن بسیار سخت است، صحت دارد. در طی چنین زمان‌هایی بازارها در یک‌جهت پیش می‌روند و هیچ ابزار تحلیلی قادر به متوقف ساختن آن‌ها نیست. به همین علت باید همیشه دیگر فاکتورها را نیز مدنظر قرارداد و به یک ابزار بسنده نکنید.

  • 7.دیگر معامله گران را کورکورانه دنبال می‌کنید

اگر می‌خواهید در هر مهارتی بهترین باشید، باید همیشه سعی در بهبود آن مهارت داشته باشید. این مسئله به‌ویژه زمانی درست است که بحث معامله در بازارهای مالی باشد. در حقیقت تغییر شرایط بازار این مسئله را الزامی می‌سازد. یکی از بهترین روش‌های یادگیری، دنبال کردن تحلیلگران تکنیکال و معامله گران باتجربه است.

بااین‌وجود، اگر تمایل دارید همیشه در این کار خوب باشید باید نقاط قوت خود را پیدا کنید و آن‌ها را تقویت کنید. می‌توان آن را edge شما نامید، یعنی آنچه شما را به‌عنوان یک معامله‌گر متفاوت از دیگران می‌سازد.

اگر مصاحبه‌های انجام‌شده با معامله گران موفق را مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که استراتژی‌های کاملاً مختلفی دارند. در حقیقت، ممکن است یک استراتژی برای یک معامله‌گر مناسب باشد و برای دیگری نه. روش‌های بسیاری برای کسب سود از بازار وجود دارد. تنها باید ببینید که کدام روش باشخصیت و سبک معاملاتی شما تناسب بیشتری دارد.

ورود به یک معامله بر اساس تحلیل فرد دیگر شاید چند بار کارایی داشته باشد. بااین‌وجود اگر از دیگر معامله گران بدون اینکه موضوع اصلی را بدانید پیروی کنید، در درازمدت با مشکلاتی روبرو خواهید شد. البته به این معنا نیست که نباید دیگران را دنبال کرد و از آن‌ها آموخت. موضوع مهم بعدی این است که آیا با ایده معاملاتی موافق هستید و با سیستم معاملاتی شما مطابقت دارد یا نه. نباید از دیگران کورکورانه پیروی کرد، حتی اگر باتجربه و شناخته‌شده هستند.

کلام آخر:

اگر می‌خواهید در هر مهارتی بهترین باشید، باید همیشه سعی در بهبود آن مهارت داشته باشید. این مسئله به‌ویژه زمانی درست است که بحث معامله در بازارهای مالی باشد. در حقیقت تغییر شرایط بازار این مسئله را الزامی می‌سازد. یکی از بهترین روش‌های یادگیری، دنبال کردن تحلیلگران تکنیکال و معامله گران باتجربه است.

بااین‌وجود، اگر تمایل دارید همیشه در این کار خوب باشید باید نقاط قوت خود را پیدا کنید و آن‌ها را تقویت کنید. می‌توان آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها آن را edge شما نامید، یعنی آنچه شما را به‌عنوان یک معامله‌گر متفاوت از دیگران می‌سازد.

اگر مصاحبه‌های انجام‌شده با معامله گران موفق را مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که استراتژی‌های کاملاً مختلفی دارند. در حقیقت، ممکن است یک استراتژی برای یک معامله‌گر مناسب باشد و برای دیگری نه. روش‌های بسیاری برای کسب سود از بازار وجود دارد. تنها باید ببینید که کدام روش باشخصیت و سبک معاملاتی شما تناسب بیشتری دارد.

ورود به یک معامله بر اساس تحلیل فرد دیگر شاید چند بار کارایی داشته باشد. بااین‌وجود اگر از دیگر معامله گران بدون اینکه موضوع اصلی را بدانید پیروی کنید، در درازمدت با مشکلاتی روبرو خواهید شد. البته به این معنا نیست که نباید دیگران را دنبال کرد و از آن‌ها آموخت. موضوع مهم بعدی این است که آیا با ایده معاملاتی موافق هستید و با سیستم معاملاتی شما مطابقت دارد یا نه. نباید از دیگران کورکورانه پیروی کرد، حتی اگر باتجربه و شناخته‌شده هستند.

آشنایی با ولوم تریدینگ و آموزش آن

آشنایی با ولوم تریدینگ و آموزش آن

همان طور که می دانید رقابت همیشه در بازار داغ بوده است و ربودن گوی سبقت از یکدیگر در این مسیر کاری بس دشوار است. اما اگر مسیر را به درستی بیابید، طی کردن یک مسیر سربالایی می تواند لذت بخش هم باشد، زیرا بعد از هر شیب تندی، یک استراحت درست و حسابی در انتظار است. برای این که معاملات بی نقصی داشته باشید و از شر اشتباهات کوچک و بزرگ خود در بازار مالی خلاص شوید، باید بر آموزه های خود بیفزایید. لازمه ی این کار آموختن استراتژی های متفاوت و آنالیز دیتاهای مختلف است. یکی از قدیمی ترین، در عین حال پیشرفته ترین و اساسی ترین این استراتژی ها ولوم تردینگ است. در ادامه با این مقوله آشنا خواهید شد و نحوه ی به کار گیری آن را خواهید آموخت! با ما همراه باشید.

در این ویدیو سرکار خانم نورا آقاجانی روانشناس بالینی و روان درمانگر به بررسی مقوله ترس و ترید پرداخته اند، اگر شما هم جزء افرادی هستید که از ترید کردن هراس دارند توصیه میکنیم این ویدیو را ببینید.

ولوم تریدینگ (volume trading) چیست؟

ولوم در واقع نشان می دهد که چه مقدار دارایی در یک بازه ی زمانی مشخص معامله شده است. این معامله شامل خرید و فروش می باشد، بازه ی زمانی نیز می تواند دربرگیرنده ی ۱ دقیقه معامله و یا یک روز تریدینگ کامل باشد. این حجم معمولا به شکل یک نمودار نشان داده می شود که هر میله در آن دو رنگ مختلف دارد. معمولا این دو رنگ در بیشتر پلتفورم ها سبز و قرمز هستند که رنگ سبز نشان دهنده ی سهام هایی می باشد که قیمت بالاتر از قبل بسته شده است و رنگ قرمز برای آن هایی که قیمت پایین تر از قبل بسته شده است.

رنگ ها در نمودار تنها نشان دهنده ی بسته شدن بازار در آن زمان است. با آشنایی با این موضوع می توانید جهش بزرگی در معاملات خود بکنید. ولوم تریدینگ یا حجم معاملاتی به معامله کنندگان کمک می کند تا اهمیت برخی حرکات و اتفاقات را در بازار دریابند. ولوم برای خیلی از معامله گرها نقش مهمی در معاملاتشان بازی می کند اما توسط بسیاری از معامله گران خرد و جزئی، نادیده گرفته می شود که این مسئله دلایلی دارد و بعدا به آن ها خواهیم پرداخت.

ولوم نشان دهنده مقدار دارای در یک بازه زمانی مشخص است

چرا ولوم تریدینگ اهمیت دارد؟

با استفاده از آنالیز کردن حجم معاملات، می توانید سلامت آن معاملات را بررسی کنید. این تکنیک از قدیمی ترین تکنیک های بررسی و آنالیز کردن در بازار مالی می باشد. حتی به جرات می توان گفت که این تکنیک از پراستفاده ترین روش های آنالیز معاملات است. پلتفورم های معاملاتی ممکن است فاقد یک سری شاخص های خاص باشند، اما به سختی پلتفورمی را پیدا می کنید که فاقد شاخص حجم معاملاتی یا همان ولوم باشد.

ختم کلام، شاخص ولوم، ساده ترین شاخص بررسی معاملات خرید و فروش برای افراد است. اما نکته ی مهم این است که این شاخص می تواند فریب دهنده باشد و شما را به اشتباه بیندازد. توانایی آنالیز کردن صحیح این شاخص می تواند برای شما سود بسیاری بیاورد.

افزایش حجم معاملات معمولا سبب افزایش قیمت مورد معامله می شود، اما ضرورتا این مورد همیشه هم اتفاق نمی افتد. علی رغم تفکر سنتی و عمومی، بالارفتن و پایین آمدن قیمت ها نیاز به تغییر حجم های واضح در معاملات ندارند. به خصوص با وجود الگوریتم های متعددی که این روزها برای بررسی سطوح قیمتی و تصمیم گیری ها وجود دارند.

در این مقاله به شما کمک می کنیم که چگونه از شاخص ولوم برای تعیین مسیر درست معاملات خود استفاده کنید و از آن بهره ببرید.

ولوم تریدینگ زیر ذره بین

زیر نظر گرفتن بلند مدت ولوم هر چیزی به شما در درک پیشرفت ها و سقوط ها در بازار مالی کمک می کند. به این چند نکته در ولوم تریدینگ توجه کنید؛

  • همان طور که گفته شد ولوم معاملات انجام شده در یک بازه ی زمانی را اندازه گیری می کند.
  • ولوم می تواند به عنوان قدرت یک بازار در نظر گرفته شود، زیرا معمولا بازارهایی که حجم معاملاتی آن ها بالاست، سالم و قوی به نظر می آیند.
  • وقتی که در حجم بالای معاملات، قیمت ها در حال افت هستند، ترند در حال قدرت گرفتن به سمت پایین است.
  • وقتی قیمت ها در حجم در حال کاهش معاملات، افزایش هایی دارند، مراقب باشید! ممکن است عکس آن اتفاق بیفتد.

یک راهنمای ساده برای به کارگیری ولوم تردینگ در معاملاتمان

هنگام در نظر گرفتن ولوم، معمولا راهنماهایی برای بررسی قدرت و ضعف مورد مذکور در بازار وجود دارند. به عنوان یک تریدر، معمولا تمایل داریم در معاملاتی شرکت کنیم که ضعف در آن ها نیست و بیشتر در موضع قدرت هستند. حتی گاهی منتظر حرکت در جهت مخالف روندهای ضعیف باشیم. راهنمایی که برای شما در نظر گرفته ایم، ممکن است در همه ی شرایط نتوانند نجات دهنده باشند، اما به طور کلی در ولوم تریدینگ صدق می کنند.

۱. تایید روند یا ترند کانفرمیشن (trend confirmation)

بازار در حال صعود باید حجم های بالای معاملات را نیز تجربه کند. برای این که قیمت ها افزایش پیدا کند، خریداران باید اشتیاق خریداری داشته باشند و تعداد معاملات بالا رود. این که قیمت ها در حال افزایش باشد و حجم معاملات کاهش پیدا کند، انگیزه برای خرید کاهش پیدا می کند و البته این تهدید وجود دارد که ممکن است پتانسیل بازار تغییر کند. بهتر است بدانید که افت قیمت ( یا افزایش آن) همراه با حجم کم معاملات سیگنال خوبی نیست. افزایش یا کاهش قیمت در ولوم بالا می تواند نشانه ی قوی تری از قدرت بازار باشد.

۲. ولوم و حرکات خیلی شدید (exhaustion moves and volume)

در بازارهای در حال سقوط و در حال پیشرفت، حرکات شدیدی را مشاهده می کنیم. این ها معمولا حرکات شدید در قیمت هستند که همراه با افزایش شدید در ولوم همراه هستند که می تواند سیگنالی برای پایان آن ترند باشد. شرکت کنندگانی که منتظر بودند، می ترسند از این حرکات و تغییرات شدید عقب بمانند و باعث ایجاد تغییرات شدید در تعداد خریداران می شوند. در قیمت کف آن سهام و یا ارز، افت قیمت تریدرها را مجبور به معامله می کند و سبب ایجاد واریانس و همچنین افزایش ولوم می شود. بعد از این صعود شاهد کاهش حجم معاملات خواهیم بود. اما این که ولوم در روزها و هفته های بعد چگونه رفتار خواهد کرد را توسط راهنماهای دیگر پیش بینی خواهیم کرد.

۳. علائم بولیش (bullish signs)

ولوم علاوه بر نقش های دیگری که دارد می تواند در تشخیص بولیش ساین ها نیز نقش داشته باشد. به عنوان مثال، تصور کنید که ولوم در اثر یک افت قیمت افزایش پیدا می کند و بعد قیمت رو به افزایش می گزارد. حرکت قبلی آن کاهشی بوده است و اکنون قیمت رو به افزایش است. اگر کاهش قیمت از کاهش قیمت قبلی پایین تر نیاید و ولوم یا حجم معاملات در کاهش دوم کاهش بیابد، به این علامت، علامت بولیش می گویند. (بول یا همان گاو نر در اصطلاح به فردی گفته می شود که باور دارد ارزش بازار با گذر زمان بهبود خواهد یافت. این ها برخلاف بر ها یا خرس ها هستند که باور دارند قیمت بازار به طور کلی در حال افت است.)

بازار خرسی و گاوی -تشخیص بولیش ساین ها

۴. ولوم و قیمت معکوس

وقتی که برای مدت طولانی قیمت در حال افزایش و یا کاهش بوده است، اگر قیمت تغییرات اندک داشته و با ولوم بسیار زیاد همراه باشد، می تواند نوید یک تغییر جهت در قیمت را بدهد. معمولا چنین برداشت می شود که قیمت رفتار متفاوتی از آنچه تا کنون داشته است، نشان خواهد داد.

۵. حجم و برک آوت (افزایش های ناگهانی) و برک آوت های دروغین (false breakouts)

در ابتدای اولین افزایش ناگهانی در نمودار، افزایش ولوم تریدها نشان دهنده ی اطمینان و قدرت بازار است. تغییرات اندک در حجم و یا حتی کاهش ولوم در زمان افزایش ناگهانی، احتمال بالای یک برک آوت دروغین را نشان می دهد.

۶. تاریخچه ی ولوم

نگاه شما به ولوم باید نسبتا جدید باشد، یعنی باید تاریخچه ی اخیر آن را بررسی کنید. اگر بخواهید دیتای امروز ولوم را با دیتای ولومی ۵۰ سال پیش چک کنید، به نظر کار هوشمندانه ای نمی رسد. هرچه دیتای ولومی مورد بررسی شما جدیدتر باشد، نتیجه گیری های شما مرتبط تر به اوضاع کنونی خواهد بود و تصمیمات شما نیز قابل اعتمادتر می باشند.

نکته ی مهم: ولوم معمولا شاخص نقدینگی یک مارکت در نظر گرفته می شود. مارکت هایی که ولوم بیشتری دارند، نقدینگی بیشتری دارند و برای تریدهای کوتاه مدت و معاملات در بازه ی زمانی اندک مناسب ترند. در واقع، خریداران و فورشندگان بی شماری برای انجام معامله در دسترس هستند.

سه شاخص ولومی در تریدینگ

شاخص های حجم فرمول های ریاضی هستند که بصورت شمایی در بیشتر پلتفورم های نمودار مورد استفاده نشان داده می شوند. هر شاخص از فرمول خاصی استفاده می کند که اندکی با دیگری تفاوت دارد. تریدرها باید شاخصی را بیابند که بیشتری ارتباط را با حوزه ی فعالیتی آن ها دارد و بیشتری کمک را به آنان در تصمیم گیری های اقتصادی آن ها می کند.

توجه داشته باشید که شاخص ها در معاملات ضروری نیستند، اما می توانند کمک بسیاری در تصمیم گیری ها به شما بکنند. شاخص های ولوم بسیاری برای کمک به شما وجود دارند که می توانید از میان آن ها انتخاب کنید. در ادامه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم.

معرفی سه شاخص ولومی در تریدینگ

ولوم آن بالانس (on balance volume)

ولوم آن بالانس یا به اختصار OBV شاخصی ساده اما کاربردی است. وقتی که بازار بالاتر بسته می شود، حجم اضافه می شود (با یک عدد اختیاری آغاز می شود) و هنگامی که بازار پایین تر بسته می شود، حجم کاهش پیدا می کند. این شاخص یک مجموعه ی کلی را نشان می دهد و می گوید کدام بازارها در حال انباشت (خرید) هستند. این شاخص همچنین واگرایی ها را نشان می دهد، به عنوان مثال هنگامی که قسمت افزایش می یابد اما حجم یا ولوم با سرعت کمتری در حال افزایش است و یا حتی شروع به کاهش می کند.

برای اطلاعات بیشتر مقاله مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال را بخوانید.

چایکین مانی فلو یا جریان پول چایکین (chaikin money flow)

افزایش قیمت باید با افزایش حجم و ولوم همراه باشد. این شاخص بر افزایش حجم تمرکز دارد آن هم زمانی که قیمت ها در قسمت بالا یا پایین محدوده روزانه خود به پایان می رسند و سپس ارزشی را برای قدرت مربوطه ارائه می دهند. وقتی قسمت های پایانی در بالای محدوده ی روزانه ی خود هستند و حجم در حال افزایش است، ارزش بالا خواهد بود. وقتی قیمت های پایانی در زیر محدوده ی روزانه ی خود باشند، ارزش منفی خواهد بود. این شاخص بیشتر می تواند برای معاملات کوتاه مدت و همچنین به عنوان شاخصی کوتاه مدت در نظر گرفته شود زیرا در حال نوسان است و واگرایی ها را نشان می دهد.

نوسانگر کلینگر (klinger oscillator)

یکی دیگر از سیگنال ها و نشانه هایی که می تواند در تریدینگ به شما کمک کند، نوسان های بالا و پایین خطر صفر است. در این شاخص ما می توانیم به طور خلاصه دیتایی را ببینیم که نشان دهنده ی خرید و فروش در یک زمان مشخص است.

سخن آخر

ولوم ترندینگ یکی از ساده ترین و کاربردی ترین شاخص هایی است که می توانید از آن برای تصمیم گیری بهتر و پیش بینی با کارایی بیشتر در بازارمالی استفاده کنید. راهنماهای بسیاری برای بررسی قوت و ضعف بازار می توانند استفاده شوند تا به اطلاع ما برسانند که آیا حجم یا ولوم تایید کننده ی روند افزایشی و یا نزولی قیمت است و یا این که نوید دهنده ی تغییر رفتار در بازار می باشد. به طور خلاصه، ولوم تریدینگ می تواند کمک شایانی به شما در سودآوری معاملات بکند اما توجه داشته باشید که به روش های سنتی آن را تفسیر نکنید و به شاخص های مختلفی که در رابطه با آن ارائه می شود، توجه کنید و مطالعات خود را در زمینه ی آن گسترش دهید.

آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی

آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی

آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی ۱- کمبود دانش: یکی از اصلی ترین دلایل معاملات زیان آور، کمبود یا نداشتن دانش و آگاهی لازم نسبت به شرایط و واقعیات بازار می باشد. معامله در بازار فارکس نیز مانند هر حرفه دیگر، نیازمند دانش و تجربه کافی است. ۲- معاملات احساسی: این مورد آسیب رسان ترین دلیل برای […]

آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی

آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی

آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی

1- کمبود دانش:

یکی از اصلی ترین دلایل معاملات زیان آور، کمبود یا نداشتن دانش و آگاهی لازم نسبت به شرایط و واقعیات بازار می باشد. معامله در بازار فارکس نیز مانند هر حرفه دیگر، نیازمند دانش و تجربه کافی است.

2- معاملات احساسی:

این مورد آسیب رسان ترین دلیل برای از بین رفتن حساب می باشد. معاملاتی که برگرفته از برنامه و روش معاملاتی نیست با احساس تریدر سرو کار دارد و به علت اینکه برای این معاملات از تفکر و تعقل استفاده نشده عموما زیان آور هستند. احساسات گوناگونی می تواند در معاملات دخیل باشد اما یک نکته در تمام احساسات معامله گران یکسان است، تمامی معاملات احساسی منجر به ضرر میگردند. احساس غالب، در اکثر موارد طمع برای کسب سود بیشتر است. در حالی که جلوگیری از ضرر نکته مهم تری است. احساسات خود را بشناسید و در زمان ترید کردن تا حد امکان آنها را کنترل کنید.

3- معاملات زیاد:

معاملات زیاد (over trading) معمولا به این دلیل انجام می شود که معامله گرتمایل دارد تمام حرکت های بازار را بدون کم و کاست شکار کند. این امر تقریبا محال است و بزرگترین تحلیل گران و معامله گران دنیا نیز این کار را انجام نمی دهند.

4- معامله با حجم زیاد:

حجم زیاد معاملات، ریسک سرمایه گذار و آسیب پذیری سرمایه را افزایش می دهد. هنگامی که یک معامله گر با حجم بالا معامله می کند، با تعداد کمی معامله ضررده می تواند کل حساب خود را از دست آشنایی با اشتباهات احتمالی تریدرها بدهد.

5- اعتماد به پیش بینی دیگران:

از معاملات دیگران برداشت و الگوبرداری نکنید، شرایط حساب، دیدگاه و دلایل افراد با یکدیگر برای حضور در بازار متفاوت است. هر کسی حتی در صورت استفاده از پیش بینی دیگران مسئول حساب خویش است ، مگر آنکه کل مدیریت حساب خویش را به تریدری دیگر بدهد. تا حد امکان از تحلیل خود پیروی کنید.

6- نداشتن حد ضرر (استاپ لاس):

نداشتن استاپ لاس به معنی این است که معامله گر حدی برای اشتباه خویش متصور نیست، هر انسانی امکان اشتباه دارد و حد ضرر امکانی برای جلوگیری از فاجعه بار بودن اشتباهات می باشد. قبل از آغاز معامله حد ضرر خود را بشناسید. در زمان معامله اغلب معامله گران تحت تاثیر ترید خود قرار می گیرند و از لحاظ روانی برایشان سخت است که حد ضررشان را بپذیرند. در زمان معامله تغییر حد ضرر عموما منجر به زیان های بیشتر می شود. هیچ زمانی حد ضرر خود را خلاف جهت معامله خود تغییر ندهید. یعنی مقدار حد ضرر خود را بیشتر نکنید.

7- معامله در ساعات نامناسب:

آشنایی نداشتن با میزان نوسان بازار در ساعات متفاوت هر جفت ارزی می تواند باعث تخمین های اشتباه معامله گران شود. ارزهای اروپایی در مقابل دلار، در ساعات بازار توکیو نوسانات زیادی ندارند و نباید برای معاملات در این ساعات سودهای زیادی متصور بود و یا در ساعات اولیه بازار لندن و نیویورک نباید نوسانات کوتاه و کوچک ما را از نوسانات بزرگی که بازار در پیش دارد غافل کند. 8- معامله یک ارز نه یک جفت ارز: ما در اصل ارزش برابری دو ارز را معامله می کنیم. با تحلیل صرف عوامل تکنیکال یا فاندامنتال یک کشور نمیتوان نتیجه گرفت که یک جفت ارز در چه جهتی حرکت خواهد کرد. شاید فاندامنتال و تکنیکال ارز مقابل، شرایط متفاوتی را برای برابری آن جفت ارز رغم زده باشد که نباید از دید معامله گر پنهان بماند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.