گروه وکلای عدل ایرانیان با سابقه درخشان و پرونده های موفق طی سال های اخیر آماده بررسی پرونده های قضایی و مشاوره های تخصصی در حوزه های مختلف حقوقی می باشد. با اعتماد به وکلای پایه یک دادگستری عدل ایرانیان می توانید از استیفای کامل حقوق قانونی خود اطمینان خاطر داشته باشید.
حباب قیمت چیست؟ بررسی علل ایجاد حباب اقتصادی و راهکارها
حتماً در مورد حباب قیمت شنیدهاید و میخواهید بدانید حباب قیمت چیست و چگونه اتفاق میافتد؟ در این مقاله از بلاگ والکس به بررسی کامل حباب قیمت و علامتهایی که نشان از وقوع آن میدهند تا سرمایهگذاری شما را به خطر بیندازد، میپردازیم.
حباب قیمت زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی مانند سهام یا یک کالا به دلیل آنکه بیش از حد خریداری شود یا تقاضا برای آن به طور مداوم در حال افزایش باشد، بالا برود و این قیمت فراتر از ارزش منصفانه و قابل توضیح اصل دارایی باشد. این وضعیت حاکی از آن است که ارزش دارایی بسیار کمتر از قیمت فعلی بازار است و نگهداری آن سود بلندمدت کافی را به همراه نخواهد داشت.
تا انتهای مقاله همراه ما باشید تا از اثرات حباب قیمت در بازارهای سرمایهای همانند طلا، بورس، رمزارز و بسیاری دیگر در امان باشید و بتوانید حباب بیت کوین را شناسایی کنید.
بررسی مفهوم حباب قیمت
بهعنوانمثال، فرض کنید جامعه تجار و سرمایهگذاران اعتماد زیادی به سیاست یک کشور داشته باشند. در این صورت، به امید یک محیط تجاری بهتر و سودآور، شروع به سرمایهگذاری کلان در بازار مالی کنند. این امر ممکن است بازار سهام را به سطوح بسیار بالایی برساند. اما باید با افزایش واقعی تولید یا تولید ناخالص داخلی کشور به ثبات برسد.
وقتی شکاف بین اقتصاد واقعی و مالی بیشتر و بیشتر شود، حباب اقتصادی ممکن است فوران کند. انتظارات بسیار بالا از سرمایهگذاری ممکن است تورم غیرواقعی در قیمت داراییها ایجاد کند که در واقع بازده موردنظر را سهم چیست؟ نداشته باشد. این همان چیزی است که پدیده حباب قیمت نشان میدهد.
برای آشنایی با تأثیر احساسات در بازار مقاله فومو را مطالعه کنید.
۵ مرحله شکلگیری حباب قیمت
مرحله ۱ – جابهجایی
در این مرحله سرمایهگذاران به دلیل تغییر در محیط سرمایهگذاری، مسیر را امیدوارکننده میبینند. این امید میتواند یک نوآوری فناوری جدید یا سیاست جدید یا هر چیزی ازایندست باشد. این امر سرمایهگذاران را امیدوار میکند و انتظار بازدهی بالاتری دارند. آنها میخواهند از چنین فرصتهایی استفاده کنند و پول زیادی در این زمینهها سرمایهگذاری کنند. اگر این روند خوب کار کند، بازدهی هنگفتی دارد؛ در غیر اینصورت ممکن است این مسیر با ضرر تمام شوند.
مرحله ۲ – روند صعودی یا رونق
هنگامی که سرمایهگذاران بزرگ، شروع به واریز ثروت و سرمایه به یک بخش یا اقتصاد خاص میکنند، قیمت داراییها و اوراق بهادار مربوط به این بخش در ابتدا با سرعت کمتر و بعداً با سرعت بالاتر شروع به افزایش میکند. این مرحلهای نیست که قیمت داراییها از ارزش ذاتی خیلی دور شده باشد، بلکه مرحلهای است که شروع به جذب بیشتر سرمایهگذاران میکند.
مرحله ۳ – نشاط غیرمنطقی
در این مرحله حدس و گمان از حد قابلدرک، فراتر میرود. سرمایهگذاران بدون تجزیهوتحلیل نتایج اقتصاد واقعی، شروع به مرتبط کردن افکار به داراییها میکنند. در نتیجه، شکاف بین عملکرد واقعی و بخش مالی گستردهتر میشود، اما سرمایهگذاران همچنان به عملکرد بازار امیدوار هستند. درست در این زمان است که بازارها شروع میکند به سمت حباب قیمت میروند.
مرحله ۴ – رزرو سود
سرمایهگذاران نهادی متوجه میشوند که شکاف در حال افزایش است و شروع به فروش سهامها، ارزها و غیره خود میکنند تا از سرمایه خود محافظت کنند. با افزایش فروش،قیمت اوراق بهادار در این بخش شروع به کاهش میکند. با مشاهده کاهش قیمتها، سرمایهگذاران بیشتری شروع به رزرو سود میکنند.
مرحله ۵ – وحشت و نزول
با افزایش فروش و کاهش قیمتها، سرمایهگذاران وحشتزده میشوند و نمیدانند در این مرحله چه کاری انجام دهند. این زمانی است که حباب قیمت میترکد و بازارها سقوط میکنند. کسانی که نمیتوانند بهموقع خارج شوند با زیان مواجه میشوند و این ضررها بسته به سهم سرمایهگذاری میتواند زیاد باشد.
بررسی علل حباب قیمت
یکی از دلایل اصلی، شکاف بین عملکرد اقتصاد واقعی و مالی است. تا زمانی که عملکرد اقتصاد واقعی انتظارات اقتصاد مالی را برآورده کند، حباب قیمت وجود ندارد. بااینحال، وقتی اقتصاد مالی شروع به اعتماد بیش از حد به اقتصاد واقعی میکند اما در واقعیت نمیتواند این انتظارات را برآورده کند، فضای حباب فوران میکند.
تنها راه برای جلوگیری از حباب، داشتن انتظارات واقعبینانه و انجام بررسیهای لازم در بازار است. اما متأسفانه پیروی کورکورانه از ذهنیت گلهای سرمایهگذاری، بزرگترین عامل فوران حباب است.
در ادامه به بررسی حباب قیمت در بازارهای سرمایهای مهم سهم چیست؟ میپردازیم و راهکارهایی برای شناسایی نشانههای آن معرفی میکنیم.
حباب قیمت طلا و محاسبه ارزش طلا
برخلاف سایر سرمایهگذاریها، بیشتر ارزش طلا بر اساس سهم آن در جامعه نیست. مردم به مسکن برای زندگی و نفت بهعنوان انرژی برای اموری مانند رانندگی، تامین گرمایش و غیره خود نیاز دارند و ارزش سهام بر اساس سودآوری شرکتهای نمایندگی تعیین میشود.
اما بیشترین استفاده از طلا بهعنوان کالایی برای تولید اقلام لوکس است. بیشتر عرضه طلای سالانه به جواهرات (۷۸ درصد) تبدیل میشود. سایر صنایع از جمله الکترونیک، پزشکی و دندانپزشکی به حدود ۱۲ درصد از عرضه سال نیاز دارند. مابقی برای تراکنشهای مالی (۱۰%) استفاده میشود.
قیمت طلا بیش از هر کالای دیگری به این دلیل افزایش مییابد که مردم تصور میکنند که حالا وقت بالا رفتن قیمت است. بهعنوانمثال، مردم ممکن است بر این باور باشند که طلا در برابر تورم مقاوم است و در نتیجه با افزایش تورم، آن را خریداری میکنند. هیچ دلیل اساسی وجود ندارد که ارزش طلا با کاهش ارزش دلار افزایش یابد. بلکه صرفاً به این دلیل روی میدهد که مردم آن را درست میدانند.
سه سال پس از اینکه طلا به بالاترین سطح خود در سال ۲۰۱۱ یعنی ۱۸۹۶/۵۰ دلار در هر اونس رسید، در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۵ بیش از ۸۰۰ دلار در هر اونس کاهش یافت و به ۱۰۵۰/۶۰ دلار در هر اونس رسید. طی دو سال بعد یعنی در پایان سال ۲۰۱۷، قیمت طلا به ۱۳۰ دلار افزایش یافت. تورمی وجود نداشت و بازار سهام در حال ثبت رکوردهای جدیدی بود. اینها هر دو محرک تاریخی افزایش قیمت طلا هستند. تنها تصور تورم احتمالی به دلیل کاهش دلار بود که قیمت طلا را افزایش داد.
شناسایی نشانههای حباب قیمت طلا
تشخیص حباب طلا در گذشته بسیار آسان است؛ اما بسیاری از تحلیلگران سعی میکنند تعیین کنند که یک حباب چه زمانی شکلگرفته است یا چه زمانی در شرف ترکیدگی است، که تقریباً همیشه محل بحث است.
یکی از راههای اندازهگیری احتمال وقوع حباب، استفاده از نمودار بلندمدت برای تجزیهوتحلیل شاخصهای حرکت، مانند میانگین متحرک نمایی (EMA) و نشانگر قدرت نسبی (RSI) است. هر چه این شاخصها مدت بیشتری در سطوح بسیار صعودی باقی بمانند، احتمال ایجاد حباب دارایی بیشتر میشود.
حباب قیمت رمزارز چیست؟
همانطور که گفته شد، حباب زمانی در بازار شکل میگیرد که قیمت دارایی بالاتر از ارزش آن باشد. به طور معمول، سرمایهگذاریها و داراییها بر اساس عواملی مانند تقاضا، درآمد، پتانسیل رشد و موارد دیگر ارزشگذاری میشوند. بااینحال، در برخی موارد، ارزش دارایی بیش از حد انتظار افزایش مییابد.
حباب قیمت کریپتو در شرایط زیر تشکیل میشود:
- هیجان در مورد یک دارایی خاص منجر به افزایش سریع قیمت میشود.
- سرمایهگذاران متوجه افزایش ارزش میشوند و در یک دارایی خاص سرمایهگذاری میکنند؛ با این اقدام قیمت را بیشتر میکنند.
- با سرمایهگذاری بیشتر افراد، قیمت دارایی از ارزش ذاتی آن فراتر خواهد رفت.
همه افزایشهای سریع قیمت، نشاندهنده حباب کریپتو نیست. بهعنوانمثال، جهش قیمتها میتواند در دورههای بهبودی پس از رکود رخ دهد. تفاوت اصلی این است که این افزایش قیمتها را بتوان با عوامل سنتی مورد استفاده برای ارزیابی یک سرمایهگذاری توجیه کرد.
ارزیابی اینکه آیا ارزش ارزهای دیجیتال مختلف موجه است یا اینکه صرفاً به دلیل هیجان بیش از حد ارزشگذاری شدهاند، دشوار است. سرمایهگذاریهای سنتی بر اساس عملکرد تجاری و سایر معیارهای مالی ارزشگذاری میشوند، درحالیکه ارزهای دیجیتال اساساً بر اساس عواملی مانند تقاضا، هزینه تولید و رقابت ارزشگذاری میشوند.
بیتکوین، یکی از محبوبترین ارزهای دیجیتال، طی سالهای حیات خود در بازارهای مالی فراز و فرودهای بسیاری تجربه کرده و از دام حبابها در امان نبوده:
- در دسامبر ۲۰۱۷، قیمت آن قبل از ترکیدن حباب به بیش از ۱۳۰۰۰ دلار رسید.
- در سال ۲۰۱۹، ارزش آن از حداقل ۳۴۰۰ دلار به بیش از ۱۲۰۰۰ دلار افزایش یافت.
- در اکتبر ۲۰۲۱، پس از فرود و فرازهای فراوان، بیت کوین به بیش از ۶۱۰۰۰ دلار رسید.
درحالیکه قیمت فعلی بیت کوین از آن زمان تا ۲۳ آگوست ۲۰۲۲ به ارزش فعلی کاهشیافته است، این میزان هنوز بسیار بالاتر از آن چیزی است که بسیاری از متخصصان در زمان معرفی ارزهای رمزارز برای اولینبار به آن فکر میکردند. تعیین اینکه چه چیزی باعث این نوسانات در ارزش بیت کوین شده است دشوار است، زیرا بیشتر ارزش آن از حدس و گمان ناشی میشود.
نشانههای حباب قیمت در رمزارز
بهترین راه برای تشخیص حباب کریپتو، درک رفتار بازار است. بااینحال، بسیاری از سرمایهگذاران تا زمانی که حباب نترکد، متوجه آن نمیشوند. بهعلاوه، شناسایی حبابهای کریپتو پیچیدهتر از حبابها در بازارهای سنتی است.
با سرمایهگذاریهای سنتی، یک سرمایهگذار ممکن است بتواند حباب اقتصادی را پیشبینی کند؛ یعنی زمانی که قیمت شروع به بالارفتن از ارزش واقعی سرمایهگذاری کند. افراد میتوانند برای تعیین ارزش واقعی سرمایهگذاری به عملکرد تجاری، معیارهای مالی و سایر عوامل نگاه کنند.
بااینحال، وقتی صحبت از ارز دیجیتال به میان میآید، نمیتوان از این عوامل سنتی استفاده کرد. بهعنوانمثال، اگر بلافاصله پس از یک پست ویرال در شبکه اجتماعی افزایش شدید قیمت اتفاق بیفتد، ممکن است سرمایهگذاران در مورد یک فرصت جدید هیجانزده باشند و حباب قیمت روی دهد.
حباب مسکن چیست؟
حباب مسکن، مانند افزایش شدید قیمت هر محصول یا خدمات دیگر معمولاً با جهش تقاضا و مقدار محدود موجودی آغاز میشود.
تقاضا با تمایل خریداران بیشتر به بازار افزایش مییابد. سپس، دلالان وارد میشوند، املاک را میخرند. با عرضه محدود و تقاضای زیاد، قیمتها باید افزایش یابد.
در نهایت، قیمتها میتواند به سطح ناپایدار افزایش یابد. قیمت خانه برای خریدار متوسط یا حتی خریدار بالاتر از حد متوسط در آن منطقه غیرقابلتحمل میشود.
مهم است فراموش نکنید که حباب یک اتفاق موقتی است. در بازار سهام، حباب قیمت سریع اتفاق میافتد و میتواند حتی سریعتر هم بشکند. اما به گفته صندوق بینالمللی پول (IMF) حباب مسکن میتواند برای چندین سال باقی بماند.
در هر زمانی عوامل خارجی میتوانند بازار حبابی مسکن را تشدید کند؛ مانند افزایش نرخ وام مسکن و این باعث میشود که از دسترس افراد بیشتری کم شود. رکود اقتصادی باعث افزایش بیکاری میشود و افراد بیشتری را از مجموعه خریداران مسکن خارج میکند. دلالان احساساتی و عصبی میشوند و دیگر به دنبال خانههایی جهت سود و افزایش قیمت نمیگردند. در این شرایط آگاهی و درک از روانشناسی بازار میتواند به شما دید بهتری بدهد.
چه چیزی باعث ایجاد حباب مسکن میشود و چه علائمی دارد؟
حباب مسکن اغلب نشانهای از قیمتهای متورم مصنوعی است. عوامل متعددی وجود دارد که میتواند منجر به این وضعیت شود، از جمله افزایش سریع تقاضا و کمبود عرضه برای پاسخگویی به آن تقاضا. سایر عوامل احتمالی عبارتاند از نرخ پایین وام مسکن، استانداردهای ضعیف اعتباری و دلالی گسترده سرمایهگذاران.
حباب مسکن اغلب میتواند نتیجه یک چرخه معیوب باشد: نرخهای پایین منجر به افزایش خرید میشود که نتیجه آن کاهش عرضه و غیره است. ممکن است مدتی طول بکشد تا عرضه املاک و مستغلات واکنش نشان دهد و موجودی را اضافه کند؛ بسته به بازار، ممکن است بهسادگی امکان اضافهکردن موجودی کافی برای پاسخگویی به تقاضا وجود نداشته باشد. در این صورت شرکتهای سرمایهگذاری املاک و خانههای حرفهای به معادله اضافه میشوند، و خریدار خانه معمولی میتواند از بازار خارج شود.
حباب دلار چیست؟ بررسی نحوه شناسایی آن
حباب دلار زمانی اتفاق میافتد که تئوری برابری قدرت خرید، رویکرد مبتنی بر دارایی و پولی، هم سو با ارزش ذاتی آن نباشد.
در واقع، در رویکرد پولی باید تولید ناخالص پشتوانهای باشد برای نرخ ارز تا اختلاف میان نرخ رشد نقدینگی و رشد پایه عاملی برای افزایش ارزش آن شود.
فاکتور برابری قدرت خرید به این موضوع اشاره دارد که متغیرهای اقتصاد کلان و میزان تورم داخلی و تورم آمریکا محاسبه شود. لازم به ذکر است که اقتصاد کلان شامل میزان تولید، تورم و همچنین میزان تراز پرداختهاست.
رویکرد مبتنی بر دارایی باید دلار را بهعنوان دارایی در نظر بگیرد که تقاضا بر اساس معیارهای بازدهی آن باشد. همان طور که گفته شد میزان عرضه و تقاضا بر ارزش دلار تأثیرگذار است؛ بنابراین میزان صادرات و واردات بر ارزش واقعی و مورد انتظار ارز تأثیر میگذارند.
برای شناسایی قیمت حباب دلار باید تمامی این معیارها را محاسبه کنید و ارزش واقعی آن را به دست بیاورید. در این صورت میتوانید پی به حبابی بودن یا نبودن آن ببرید.
حباب بورس چه زمانی اتفاق میافتد؟
حباب بازار سهام یا حباب بورس زمانی است که قیمت سهام بهسرعت به نقطهای میرسد که از ارزش ذاتی یا درآمدشان بسیار فراتر میرود. این حباب قیمتی، به دلیل فعالیت دلالان میتواند شامل تمام سهام یک بازار سهام یا سهام یک بخش خاص باشد. هنگامی که حباب در نهایت میترکد و قیمتها شروع به کاهش میکند، میتواند منجر به فروش وحشتناک و احتمالاً سقوط بازار سهام شود.
یک حباب میتواند ناشی از تغییر شرایط اقتصادی یا نیازهای اجتماعی باشد. نرخهای بهره پایین میتواند سرمایهگذاران بیشتری را تشویق کند که از نگهداری پول نقد به سمت خرید سهام حرکت کنند، یا سیاستهای جدید میتواند ارزش بازار را فراتر از سطح قبلی آن افزایش دهد. یک فناوری نوآورانه سهم چیست؟ یا محصول جدید نیز میتواند باعث ایجاد علاقه به بازار سهام بین سرمایهگذاران شود.
از چه معیارها یا شاخصهایی میتوان برای شناسایی حباب قیمت بازار سهام استفاده کرد؟
- نسبت قیمت به سود که اغلب با نسبت P/E شناخته میشود، قیمت سهام یک شرکت را نسبت به درآمد آن منعکس میکند. نسبت P/E بالا میتواند به این معنی باشد که روی یک شرکت بیش از حد ارزشگذاری شده است.
- نسبت شیلر CAPE نسبت قیمت به سود تعدیل شده چرخهای (CAPE) است. قیمت سهام یک شرکت را بر میانگین درآمد آن در ۱۰ سال گذشته تقسیم میکند که بر اساس تورم تعدیل شده است. این معیار نیز به ارزیابی ارزش شرکت در دورههای مختلف یک چرخه اقتصادی کمک میکند.
- شاخص بافت یا سرمایهگذار افسانهای وارن بافت که آن را بهعنوان «بهترین معیار برای ارزیابی وضعیت ارزشگذاری در هر لحظه» توصیف میکند. این معیار نسبت ارزش کل بازار سهام به تولید ناخالص داخلی را اندازهگیری میکند. نسبت بالا نشاندهنده ارزش بیش از حد بازار است.
- شاخص نوسانات یا CBOE که معمولاً بهعنوان معیار ترس از آن یاد میشود، شاخص بورس گزینههای هیئتمدیره (CBOE) است که سطح نوسانات مورد انتظار در بازارها را اندازهگیری میکند. سطح بالا میتواند نشان دهد که خرسها شروع به تسلط بر بازار صعودی کردهاند و ممکن است یک عقبنشینی در راه باشد.
آیا میتوان گرفتار حباب قیمت نشد؟
حباب قیمت ناشی از انتظارات غیرواقعی و حدس و گمان در مورد یک دارایی یا عملکرد اقتصادی یک بخش به دلیل جابهجایی در پویایی بازار است. افزایش شکاف بین عملکرد بخش واقعی و بخش مالی باعث ایجاد حباب میشود. بهیاد داشته باشید اگر این وضعیت بهموقع بررسی شود، میتواند مانع از سقوط بازارها و ازدستدادن سرمایهگذاران شود و حتی ممکن است از رکود در اقتصاد جلوگیری کند.
ارزش ذاتی سهم چیست و چگونه محاسبه میشود؟
زمانی که اقدام به خرید و فروش سهام میکنیم یا از طریق معرفی دوستان و آشنایان این کار را انجام میدهیم یا با استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال. نوع اول معامله که به ((رد و بدل کردن سیگنال)) مشهور است از نظر بسیاری از کارشناسان غیر قابل قبول به حساب میآید. اما نوع دوم نیاز به آموزش و کسب مهارت دارد که بهترین راه برای سرمایه گذاری مستقیم در بورس به صورت فردی به حساب میآید. اما موضوعی که مطرح است این است که ما برای آشنایی و تسلط داشتن به بازار بورس باید با مفاهیم پایهای آن نیز آشنا شویم. یکی از مفاهیم پایهای، ارزش ذاتی سهم است و این که چگونه محاسبه میشود. در ادامه با این مفهوم آشنا خواهیم شد و راه محاسبه آن را یاد میگیریم.
ارزش ذاتی سهم (Intrinsic Value)
اولین موردی که باید در ذهن داشته باشیم این است که هر سهمی چه در رشد باشد و چه در نزول، در واقع متمایل به ارزش ذاتی خود در حال حرکت است. ارزش ذاتی سهام مانند اوراق بهادار بر مبنای دو عامل به نامهای قدرت سودآوری و کیفیت کسب سود محاسبه میشود. در گام اول به بررسی و شناخت قدرت سودآوری میپردازیم؛ قدرت سودآوری یک سهم بر اساس قابلیتهای واحد اقتصادی آن محاسبه میشود. ثبات سودآوری و این که سودآوری سهم در سالهای آینده نیز تکرار شود یکی از عواملی است که ارزش ذاتی سهم را بالا و یا پایین میآورد. کسب سود یک سهم با سنجش قدرت رقابت آن سهم با دیگر سهمهای همخانوادهاش و البته کسب رضایت مشتری پدید میآید. ارزش ذاتی هر سهمی رابطه مستقیم با ریسک نسبی و داراییهای حال حاضر شرکت دارد و بسیاری از کسانی که میخواهند به سرعت برای خرید یک سهم نتیجه گیری کنند به بررسی ارزش فعلی (Present Value) سهم توجه میکنند. ارزش فعلی به خریداران این پیش بینی را میدهد که آیا شرکت مربوطه خواستار اجرای پروژههای بیشتر و یا کسب سود در آینده هست یا خیر.
ارزش ذاتی سهام در مقایسه با ارزش بازاری آن
این اصل را باید به خاطر بسپاریم که ارزش بازار همیشه با ارزش ذاتی سهام یکسان نیست. در واقع بسیاری از سرمایه گذاران با توجه به تفاوت قیمت ذاتی و بازاری سهام اقدام به خرید میکنند. دو اصطلاح Undervalue و Overvalue در زمان معاملات مدنظر قرار میگیرد که Undervalue به زمانی گفته میشود که قیمت بازار یک سهم از ارزش ذاتی آن پایینتر است و Overvalue مربوط به زمانی میشود که ارزش بازاری از ارزش ذاتی سهم بالاتر است.
با چند اصل آشنا شویم
در میان دو عامل اصلی در ارزش ذاتی سهم، چند اصل وجود دارد که باید آنها را شناخت. اصل انتظاری بودن نرخها و اصل تفکیک اقلام غیر عملیاتی اصولی هستند که باید برای شناخت ارزش ذاتی سهم با آنها آشنا شد.
اصل تفکیک غیر عملیاتی
برای این که بتوان فهمید که اندازهگیریهای عملکرد یک شرکت و اقلام و متغیرهای آن به درستی انجام شده است باید از این اصل استفاده کرد.
اصل انتظاری بودن نرخ ها
رشد و بازده سرمایه گذاری و بازده سهامداران از دیگر مواردی است که در اصل انتظاری بودن نرخها سنجیده میشود. دلیل اصلی بررسی نرخ های فعلی برای به دست آوردن نرخ های آتی سهم یک شرکت انجام میشود.
آشنایی با اختصارهای ارزش ذاتی سهم
روشهای دیگر برای به دست آوردن ارزش ذاتی سهم، آشنایی با علائم اختصاری محاسباتی آن است. ضرایب مختلفی وجود دارد که این امکان را برای محاسبه ارزش ذاتی سهم به ما میدهد؛ P/E (نسبت قیمت به سود)، P/S ( نسبت قیمت بر فروش)، P/B (قیمت بر سود دفتری)، P/D (قیمت بر سود تقسیمی)، EV/S (ارزش شرکت به فروش).
نتیجه گیری
بی شک برای شناخت ارزش ذاتی سهم باید تمام موارد نام برده بارها و بارها تمرین شوند تا ملکه ذهن هر سرمایه گذاری شود که میخواهد بنا بر اصل ارزشها اقدام به خرید سهم کند.
ارزش ذاتی سهام مانند اوراق بهادار بر مبنای دو عامل به نامهای قدرت سودآوری و کیفیت کسب سود محاسبه میشود.
سهام چیست و سهام دار کیست؟
سهام قطعهای از سرمایه یک شرکت است. هر سهم، نشاندهنده یا نمایندهٔ کوچکترین واحد مالکیتی، در یک شرکت یا کارخانه است. سهام دار بودن به این مهناست که دارندهٔ هر سهم یا سهام دار، به همان نسبتی که سهام در اختیار دارد، در مالکیت شرکت یا بنگاه تولیدی شریک است. شما وقتی سهام دار یک شرکت هستید به این معنی می باشد که شما صاحب قسمتی از شرکت هستید
سهام سرمایهای را به طور کلی می توان به دو قسمت تقسیم کرد :
سهام عادی: که به دارندهٔ خود، حق اعمال رأی در مجامع عمومی شرکت را داده، و سود تقسیمشده در شرکت را دریافت میکند. سهام عادی عموماً بخش عمدهای از سهام منتشر شده را تشکیل میدهد.
حتما بخوانید : هزینه فرصت ها چیست؟
دارندگان سهام عادی (سهام داران) صاحبان اصلی مؤسسه هستند. هر سهامدار عادی در مقابل هر سهم، یک حق رای دارد و میتواند در اداره و کنترل نمودن مؤسسه از طریق حق رای خود، دخالت کنند.
سهام عادی فاقد سود تضمین شده هستند و در صورتی که مؤسسه سود تحصیل کند، در سود مؤسسه سهیم خواهند بود .
سهام ممتاز: که معمولاً حق رأی نداشته، اما در دریافت سود سهام، نسبت به سهام داران عادی، در اولویت قرار دارد. سود سهام ممتاز، درصد ثابتی از مبلغ اسمی سهام ممتاز است، که میزان آن از قبل مشخصشده و در اختیار مجمع نیست. سود سهام ممتاز، باید قبل از سود سهام عادی پرداخت شود، حتی اگر شرکت به هر دلیل ورشکسته شود.
حالا با این تعاریف زیبا از دانشنامه ویکیپدیا بیایید فرض کنیم شرکت الف یک میلیون سهم داشته باشد یعنی یک میلیون قسمت مختلف از این شرکت وجود دارد که هر کسی می تواند آنها را خریداری کرده و صاحب قسمتی از شرکت شود.
اگر شما یک سهم از شرکت را داشته باشید، شما صاحب ۰٫۰۰۰۱ درصد از شرکت الف هستید. اگر ۱۰ هزار سهم داشته باشید یعنی صاحب ۱% هستید.
سهام داران معمولا جزو افرادی ریسک پذیر هستند. چون که ارزش سهام مانند ارزش واحد پولی بالا و پایین دارد. یعنی در یک شب میتوانی مقدار زیادی پول را بدست آوری یا از دست دهید.
حتما بخوانید : ارزش خالص هر انسان چگونه محاسبه می شود؟
با سهام دار بودن به دو روش می توانید پول درآورید:
اگر شرکت در سال گذشته سود ده بوده، مالکین شرکت می توانند تصمیم بگیرند تا درصدی از سودها را میان سهام داران تقسیم کنند.
مثلا کسی که ۱% سهم دارد به میزان ۱% از آن پول را دریافت می کند. این پاداش ها سود سهام نام دارند. اگر ارزش شرکت افزایش یابد ارزش هر سهم شما هم بالا میرود.
ممکن است این روند به دلیل افزایش دارایی های شرکت شما باشد. مثلا مستغلاتی چون تعداد فروشگاه های یا املاک و اقلام با ارزش شرکت شما بیشتر شده باشد. شاید هم سرمایه گزاران نسبت به شرکت خوش بین بوده اند و برای هر سهم حاضر به پرداخت مبلغ بیشتری شده اند. شاید هم این افزایش ارزش سهم دلایلی دیگر داشته باشد.
سهامی که شما سال گذشته برای آن ۱ دلار پرداخت کرده اید شاید امروز ۲ دلار ارزش داشته باشد. پس اگر حالا سهام خود را بفروشید پول شما دو برابر میشود. این روش خیلی از سرمایه داران دنیا می باشد. به این صورت که این سهام داران با پول خود بازی می کنند و همیشه در حال خرید و فروش سهام شرکت های مختلف هستند.
البته سهام شما ممکن است افت کند و شما پول هم از دست بدهید. حتی در برخی موارد کسب و کارها ورشکسته می شوند. پس امکان از دست دادن هرآنچه سرمایه گذاری نموده اید نیز وجود دارد.
سهام دار بودن به این معنا نیست که شما دیگر نیازی به کار کردن یا توجه به سرمایه تان ندارید. خرید و فروش سهام و بازی در این رشته کاری نیازمند تجربه زیاد و قدرت پیش بینی بازار است.
دانلود فایل صوتی
حتما بخوانید : با دو برابر شدن درآمد همه، چه اتفاقی می افته؟
شرایط اجتماعی، حکومتی و بین المللی می تواند در ارزش سهام شما تاثیر گذارد. سهام دار بودن شغلی پر استرس و در عین حال ساده است. با داشتن اطلاعات کافی از بازار، اخبار روز کشور و دنیا، شما می توانید تحلیل های اساسی را برای موفقیت خود در این رشته کاری انجام دهید. سهام دار بودن مستلزم قدرت تصمیم گیری و هوش هیجانی بالا است.
سهام دار بودن یکی از بهترین روش های پول درآوردن در دنیای امروزی است اما یک نکته مهم دارد و این نکته این است که شما برای شهام دار شدن باید قدرت خرید میزان خوبی سهام را داشته باشید یهنی شما برای سهام دار بودن باید مقدار قابل توجهی پول داشته باشید.
سهم و سهام در بورس دقیقا چیست؟
برای دریافت مشاوره، دمو رایگان و دانلود لیست قیمت لطفا اطلاعات فرم ذیل را وارد نمایید.
هر شرکت سهامی خاص یا سهامی عام به قسمتهایی مساوی تقسیم میشود که به هر یک از این قسمتها یک سهم گفته میشود.
اساسیترین فرق بین یک شرکت سهامی خاص با سهامی عام این است که همه میتوانند سهام شرکتهای عام را خرید و فروش کنند ولی سهام شرکتهای سهامی خاص در مالکیت عدهای خاص است.
وقتی که شما یک سهم از شرکت خریداری میکنید در فعالیتها، و سود و زیان آن شرکت شریک میشوید و سهامدار آن شرکت خواهید بود.
ورقه سهم چیست؟
ورقه سهم سند قابل معاملهای است که نماینده تعداد سهامی است که صاحب آن داراست.
در واقع برگه سهام، نشاندهنده مالکیت تعداد مشخصی سهام یک شرکت است و اطلاعات مهمی از قبیل نام شرکت، شماره ثبت، نام و مشخصات دارنده سهام و مبلغ اسمی سهم بر روی آن نوشته شده است.
سهام عادی چیست؟
دارنده سهام عادی، در واقع، صاحب کسری از مالکیت شرکت است و تمام ریسک موجود در فعالیت اقتصادی شرکت را به میزان سهامی که در اختیار دارد، متقبل شده است.
اگر بخواهیم سهام را بر اساس حقوق دارنده سهم طبقه بندی کنیم دو نوع سهم داریم: سهام عادی و سهام ممتاز
در بورس تهران فقط سهام عادی معامله میشود.
همچنین به سرمایهای که از راه فروش سهام عادی شرکت تامین میشود، سرمایه سهمی گفته میشود.
هیچ شرکتی نمیتواند بیش از میزانی که در متن اساسنامه به نام سرمایه مجاز از آن یاد شده است، از راه فروش سهام اضافی سرمایه مورد نیاز خود را تامین کند، مگر پس از طی تشریفات خاص قانونی.
سهام ممتاز (Preferred Shares) چیست؟
نوعی سهام است که برخی ویژگیهای اوراق قرضه و سهام عادی را دارد.
در صورت انحلال شرکت، صاحبان سهام ممتاز در مقایسه با دارندگان سهام عادی در توزیع داراییهای شرکت حقتقدم دارند و ممکن است دارای حقرای هم باشند.
پیش از این که سود سهام عادی پرداخت شود باید سود سهام ممتاز (سال جاری و سالهای گذشته) پرداخت شود.
برخی سهام ممتاز نیز قابل تبدیل به سهام عادی هستند و دارندگان آن حق دارند در درصدی از سود اضافی شرکت نیز سهیم شوند.
سود سهام ممتاز به طور ثابت پرداخت میشود و در مورد سهام ممتاز با سود انباشته حتی در صورتی که شرکت قادر به پرداخت سود سهام نباشد، سود این گونه سهام به صورت انباشته در سال یا سالهای بعد پرداخت خواهد شد.
گاهی سهام ممتاز پس از چند سال قابل تبدیل به سهام عادی به قیمت ارزش اسمی خواهند بود و در صورتی که قابل بازخرید باشند شرکت در یک تاریخ معین مبلغ بازخرید را به سهامدار پرداخت میکند.
همچنین ممکن است شرکت به میزان ارزش سهام ممتاز خود سهام عادی منتشر و به سهامداران پرداخت کند.
اما چنانچه سهام ممتاز از نوع غیرقابل بازخرید باشد، سهامداران به طور مرتب و ثابت سود سهام ممتاز خود را دریافت خواهند کرد.
دارنده سهام ممتاز ممکن است حق رای هم داشته باشد، اما بیشتر در صورتی حق رای خواهد داشت که پرداخت سود سهام وی به تعویق افتاده باشد.
در سالهای پررونق کسبوکار که درآمد شرکت افزایش مییابد، سود سهامداران عادی نیز افزایش خواهد یافت؛ اما سود سهامداران ممتاز (که دارای نرخ سود ثابت هستند) تغییری نخواهد کرد.
سهام ممتاز، معمولا موعد سررسید (maturity) ندارد.
سود سهام ممتاز، به صورت چهارماهه یا نیمسال پرداخت میشود و نشاندهندهی مالکیت بدون حق رأی در یک شرکت است.
در زمان ورشکستگی یا انحلال شرکت، ابتدا بدهیهای شرکت تسویه میشود و سپس باید حقوق صاحبان سهام ممتاز پرداخت شود.
باقیماندهی داراییها به سهامداران عادی تعلق خواهد گرفت.
در صورتی که شرکت، اوراق قرضه نیز صادر کرده باشد، باید هنگام پرداخت بدهیهای خود (قبل از پرداخت سود به سهامداران ممتاز) این اوراق را نیز تسویه کند، زیرا اوراق قرضه در ردهی بدهیهای شرکت قرار میگیرند و از این رو، نسبت به سهام ممتاز از اولویت بالاتری برخوردار خواهند بود.
سهام جایزه (Bonus Shares) چیست؟
سهام جایزه در زمان افزایش سرمایه شرکت منتشر و به سهامداران شرکت تعلق میگیرد.
زمانی که شرکت از ذخایر آزاد فراوانی برخوردار است، ممکن است بخشی از ذخایر خود را از راه انتشار سهام جایزه، در وجه سهامداران کنونی خود و به نسبت سهامی که در اختیار دارند، به سرمایه تبدیل کند.
مدیران شرکت میتوانند با انتقال بخشی از حساب ذخایر شرکت به حساب سرمایه سهمی و ثبت دفتری عملیات، این کار را انجام دهند.
پس از انتشار سهام جایزه به طور معمول، قیمت سهام شرکت بسته به تعداد سهام جایزه منتشر شده در بازار سقوط میکند، اما از آنجا که سهم چیست؟ رقم سود هر سهم تغییری نمیکند، سهامدار شرکت که اکنون تعداد سهام او افزایش یافته است، پس از چندی با ترمیم قیمت سهام به سود دلخواهی دست پیدا میکند.
مثلا یک سهامدارا دارای ۱۰۰۰۰ سهم از یک شرکت است، وقتی افزایش سرمایه ۱۰۰ درصدی از محل سود انباشته انجام میشود، این تعداد سهام به ۲۰۰۰۰ سهم میرسد ولی در عوض، قیمت بازگشایی سهم پس از افزایش سرمایه تقریبا نصف میشود.
البته قیمت سهم بعد از بازگشایی در بورس، به عرضه و تقاضا بستگی دارد و ممکن است رشد یا افت داشته باشد.
اما در هر حال، قیمت تئوری بازگشایی، دقیقا ۵۰ درصد قیمتی خواهد بود که آخرین بار در بورس معامله شده است.
منظور از سهام گران قیمت چیست؟
سهامی است که در مقایسه با رقم EPS (درآمد هر سهم) اعلام شده برای آن یا نسبت P/E (نسبت قیمت به سود هر سهم) آن قیمت بیش از اندازهای پیدا کرده است.
سهام شرکتهایی که سودآوری بالایی پیدا کردهاند و از وضعیت مناسب و با ثباتی در بازار برخوردار هستند، این موقعیت برای آنها پیش میآید.
سهام داغ یا فعال چگونه سهامی است؟
سهامی است که پیدرپی و هر روز مورد دادوستد قرار میگیرد.
در مقابل سهام نیمهفعال که به طور مرتب و پیاپی خرید و فروش نمیشوند. بیشتر سهام شرکتهای معتبر از نوع فعال و پرطرفدار هستند.
منظور از «سهام غیرفعال» یا «سهام راکد» چیست؟
سهامی است که در بورس اوراق بهادار به ندرت خرید و فروش میشود و به سختی میتوان برای آن خریدار یا فروشندهای پیدا کرد.
تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش اینگونه برگههای سهام ممکن است زیاد باشد.
در این مواقع گفته میشود نقدشوندگی سهام پایین است، یعنی معاملات زیادی در آن صورت نمیگیرد.
زمانی که یک سهم دارای بازارگردان باشد، بازارگردان با معاملات خود به افزایش نقدشوندگی سهام کمک میکند.
برخی از شرکتهای بزرگ در بورس تهران دارای بازارگردان هستند.
سهم شکننده یا پرنوسان (Volatile Share) چگونه سهمی است؟
سهامی که تغییرات شدید و ناگهانی فراوانی در قیمت آن رخ میدهد، به سهام شکننده یا پرنوسان معروف است.
چنانچه نوسان شدید قیمت یک سهم به دلیل وجود عواملی همچون نوسان درآمدها، تعداد اندک سهام منتشر شده، یا وخامت اوضاع در صنعتی که به آن وابسته است باشد، نوسان قیمت آن با عامل آلفا محاسبه میشود و در صورتی که نوسان قیمت آن با اوضاع بازار مرتبط باشد، از عامل بتا استفاده میشود.
منظور از سهام ترجیحی چیست ؟
سهام ترجیهی بخشی از سهام شرکت است که در راستای برنامههای خصوصیسازی به کارکنان شاغل در آن شرکت واگذار شده است.
حباب قیمت سهام چگونه شکل می گیرد؟
چنانچه می دانیم انگیزه فعالان بورس و سرمایهگذاران، حداکثرسازی سود و حداقل سازی زیان در سرمایه گذاری است.
بنابراین تصمیم گیری در بورس نیز مثل هر بازار دیگری براساس این صورت میگیرد که چگونه میتوان بیشترین سود را از بازار کسب کرد.
به همین خاطر در برخی از مواقع، سرمایهگذاران رفتارهای هیجانی و ناشی از طمع، بیتجربگی و یا از روی اطلاعات غلط بروز میدهند که باعث میشود قیمت یک سهم خیلی بیشتر از ارزش ذاتی خود افزایش یابد.
در این حالت حرکت «دسته جمعی» سرمایه گذاران برای خرید یا فروش سهام در بورس می تواند قیمت سهام را بدون هیچ گونه توجیه اقتصادی و منطقی متأثر سازد.
این پدیده اصطلاحاً به «حباب قیمتی در بورس» معروف است.
به زبان ساده، وقتی قیمت سهام بیش از حد رشد و به صورت غیرعقلانی رشد کند گفته میشود آن سهم دارای حباب قیمتی است.
حباب منفی نیز وجود دارد، به این شکل که به خاطر شرایطی خاص قیمت یک سهام به دلیل فروش بیش از حد، افت قیمت بیش از حدی داشته باشد و از ارزش ذاتی خود بسیار پایینتر معامله شود.
سهم الشرکه چیست و چه نکات قانونی را باید درباره آن بدانیم؟
به طور کلی گاهی افراد به منظور ثبت شرکت، بخشی از سرمایه را بر عهده میگیرند. به این ترتیب، در ازای سرمایهای که هر شریک با خود به شرکت میآورد در سود و زیان آن سهیم میشود. برای تعیین میزان نقش شرکا در شرکت بر اساس سرمایه، حقی به اشخاص داده میشود که در برخی از شرکتها به سهام و در برخی دیگر به سهم الشرکه تعبیر میشود. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.
سهم الشرکه چیست؟
سهم الشرکه به معنای حقی است که افراد با آوردن بخشی از سرمایه در شرکت دارا میشوند. به عبارت دیگر، سهم الشرکه در شرکت تا حدودی شبیه به سهام در شرکت های سهامی است با این تفاوت که سهم در این شرکت ها در ورقهای که بیان کننده آن باشد، درج نمیشود که این امر به دلیل اصل غیرقابل انتقال بودن سهم در شرکت اشخاص می باشد. از آنجایی که در شرکت اشخاص هویت افراد در عضویت شرکت نقش قابل توجهی دارد، انتقال سهم به صورت آزادانه انجام نمیشود.
سهم الشرکه چه ویژگی هایی دارد؟
سهم الشرکه در شرکت اشخاص دارای ویژگی هایی است که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.حق مالی: سهم الشرکه یک حق مالی است و دارای ارزش مبادله ای است، به همین دلیل میتوان آن را در مقابل طلب متوقف کرد.
۲.سهم الشرکه قائل به شخص است: یکی از ویژگی های شرکت اشخاص، شخصیت افراد آن است. به عبارت دیگر، افراد زمانی که سهم الشرکه را دریافت میکنند دیگر نمی توانند بدون رضایت سایر شرکا از شرکت خارج شوند.
بنابراین می توان گفت حاصل شخصی بودن حق شریک در شرکت عبارت است از:
- شریک نمی تواند بدون رضایت دیگر شرکا از شرکت خارج شده و شخص دیگری را جایگزین خود کند
- در صورت فوت یکی از شرکا شراکت به پایان می رسد
۳. مال منقول است: سهم الشرکه از جمله حقوق منقول است. به این معنی که این حق قابلیت جا به جایی دارد.
اموال منقول را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
- اموال منقول ذاتی: منقول ذاتی اموالی است که قابل لمس و قابل نقل باشند
- اموال در حکم منقول: اموال در حکم منقول اموالی است که به پیروی از اموال منقول، منقول خوانده شوند
از جمله نمونه های این اموال می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- حقوقی که موضوع آنها پول نقد یا اشیاء منقول باشد مانند وثیقه
- دعاوی درباره پس گرفتن حق مالکیت
- حق مخترع یا مولفی نسبت به اختراع یا تالیف خود
- حقوق افراد در شرکت ها در مورد سهام شرکت
در اینجا لازم به ذکر است تعیین منقول و یا غیر منقول بودن سهم الشرکه از وظایف دادگاه ها به شمار می رود.
۴.سهم الشرکه قابل توقیف است اما قابل توثیق نیست: به این معنا که مقام قضایی میتواند حق شریک در شرکت اشخاص را محدود کند. به این ترتیب، شرکت نمی تواند با انتقال سهم حتی با موافقت تمام اعضا موافقت کند.
سهم هر شریک چه تاثیری بر شرکت دارد؟
سهم الشرکه می تواند تاثیرات مهم و ملموسی را بر شرکت بگذارد؛ این تاثیرات عبارت اند از:
مطابق قانون تجارت سهم الشرکه حقی است که شریک در ازای سرمایه ای که به شرکت میآورد، به دست میآورد. به این ترتیب، با ثبت شرکت و تعیین سهم الشرکه هر یک از شرکا می توانند با توجه به مقدار سهم خود در شرکت تصمیمگیری نمایند. بر این اساس هر یک از شرکا به مقدار سهم الشرکه خود در شرکت دارای حق رأی هستند. به زبان ساده تر، تعداد رأی هر شریک در تصمیمگیری های شرکت بهموجب مقدار سهم مشخص میشود.
- تصمیم گیری در مجمع :
با توجه به قانون تجارت برای تصمیمگیری جلسه مجمع تشکیل میشود. به منظور تشکیل این جلسه باید حدنصابی حاضر باشند و با موضوع موافقت نمایند. این حدنصاب مذکور در قانون که برای بار اول اکثریت دارای نصف سرمایه و در بار دوم اکثریت عددی شرکت است، به وسیله میزان سهم مشخص میشود. به عنوان مثال هر ۱۰۰ سهم دارای یک حق رأی است.
تقسیم سود و زیان شرکت در اساسنامه مشخص میشود. درصورتی که در اساسنامه شرکت اشخاص صحبتی از نحوه تقسیم سود و زیان نیامده باشد، تقسیم سود و زیان بر اساس میزان آورده هر یک از شرکا در شرکت مشخص میشود. به عبارت دقیقتر میزان تقسیم سود و زیان هر یک از شرکا بر مبنای سهم هر شریک صورت میگیرد.
سهم الشرکه چگونه منتقل می شود؟
همان طور که پیش تر به آن اشاره شد یکی از نتایج شخصی بودن حق شریک در شرکت غیر قابله انتقال بودن سهم الشرکه به غیر می باشد. به عبارت دیگر، قابلیت انتقال سهم الشرکه از مفاد قرارداد شرکت بوده و کسی که قرارداد شرکت را منعقد می کند متعهد می شود تا حق خود در شرکت را به دیگران منتقل نکند و حتی اگر این امر صورت پذیرد انتقال بی اثر باشد.
در هر حال اگر بر اساس شرایط قانونی این عمل انجام شود به دو شکل صورت می گیرد:
- انتقال قراردادی سهم الشرکه: انتقال قراردادی سهم الشرکه دارای اثر نمی باشد مگر در شرایطی خاص مانند رضایت شرکا. همچنین شرکا به شریکی اجازه خروج از شرکت را می دهند که دارای شرایط صحت معاملات باشد تا معتبر تلقی شود.
- انتقال قهری شرکت: انتقال قهری زمانی رخ می دهد که یکی از شرکا فوت کند و شرکت منحل گردد. در این صورت می توان به دو شکل عمل کرد:
- اینکه در اساسنامه شرکت شرط شود در صورت فوت یکی از شرکا، شرکت با دیگر شرکا به حیات خود ادامه دهد. در این صورت اگرچه آنها ارزش مبادله ای حق الشرکه را به ارث می برند، اما در شرکت شریک حساب نمی شوند.
- اینکه شرکا در اساسنامه قید می کنند که حیات شرکت با حضور وراث ادامه پیدا می کند. چنین شرطی دارای اعتبار است زیرا شرکا پیشتر به ورود وراث رضایت داده اند.
گروه وکلای عدل ایرانیان با سابقه درخشان و پرونده های موفق طی سال های اخیر آماده بررسی پرونده های قضایی و مشاوره های تخصصی در حوزه های مختلف حقوقی می باشد. با اعتماد به وکلای پایه یک دادگستری عدل ایرانیان می توانید از استیفای کامل حقوق قانونی خود اطمینان خاطر داشته باشید.
دیدگاه شما