در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
اسکالپر ها چه کسانی هستند؟
RenBTC یک توکن ERC-20 است که بر روی شبکه اتریوم ساخته شده و به بیت کوین متصل است. این بدان معنی است که هر RENBTC را می توان همیشه برای یک بیت کوین بازخرید کرد و از این رو تمایل دارد ارزش خود را نزدیک به نرخ بازار بیت کوین حفظ کند.
RenBTC بر روی پلتفرم Ren ساخته شده است، که یک پروتکل باز است که برای همه امکان دسترسی به نقدینگی بین بلاک چین را فراهم میکند و به انتقال داراییهای سایر بلاک چینها به برنامههای غیرمتمرکز اتریوم (DApps) کمک میکند. رمزارزهای اصلی پشتیبانی شده بیت کوین (BTC)، بیت کوین کش (BCH) و زی کش (ZEC) هستند.
توکن renBTC رقیب مستقیم بیت کوین Wrapped (wBTC) است. ضرب کردن توکن یک فرآیند نسبتاً ساده است که کاربران به سادگی بیت کوین خود را به RenVM ارسال می کنند، که سپس دارایی را ایمن می کند و تعداد معادلی از توکن های renBTC را در اتریوم ضرب می کند.
برخلاف دیگر توکنهای دارای پشتوانه بیت کوین، renBTC یک توکن مصنوعی نیست و این یک عرضه مستقیم است، به این معنی که همیشه بیت کوین کافی در ذخیره وجود دارد. برای پوشش عرضه renBTC در گردش.
بازخرید renBTC به اندازه استخراج آن ساده است. کاربر فقط باید renBTC خود را به RenVM ارسال کند (پرداخت هزینه گاز کمی برای انجام این کار) که بیت کوین بومی را به آدرس کاربر آزاد می کند. توکنهای renBTC از بین میروند و عرضه را برای مطابقت با ذخایر کاهشیافته کاهش میدهند.
بنیانگذاران RenBTC (RENBTC) چه کسانی هستند؟
ژانگ همچنین یکی از اعضای موسس KeeperDAO بود و یکی از بنیانگذاران Virgil Capital - یک شرکت تجاری چند استراتژی کمی ارزهای دیجیتال است. او یک توسعه دهنده ماهر و پذیرنده اولیه ارزهای دیجیتال است. تیم رن همچنین شامل لونگ وانگ، مدیر ارشد فناوری فعلی رن است. وانگ توسعهدهنده اصلی نرمافزار Neucode بود و همچنین سمت معلم آکادمیک در دانشگاه ملی استرالیا را دارد. بقیه تیم شامل سه توسعهدهنده نرمافزار دیگر، یک توسعهدهنده بلاک چین، یک محقق است و در حال حاضر بیش از 30 نفر را شامل میشود.
تحليل تکنيکال آنلاين ارز ديجيتال renBTC با نماد RENBTC در صرافي BITTREX
نمايش اطلاعات تحليل ، ممکن است چند لحظه طول بکشد
با مشاهده نمودار زنده تحليل تکنيکال در کامپيوتر توسط مونيتور بزرگتر و يا فعال کردن گزينه DESKTOP SITE از منوي مرورگر گوشي هاي موبايل، نگاه بهتري از وضعيت بازار خواهيد داشت.
سيگنال خريد و فروش به روش بولينگر باند 20 در ارز ديجيتال renBTC
بر اساس نظر آقاي بولينگر : کندل هايي که مثل شکل زير ، سايه کندل و يا کندل هاي قوي سبز، خطوط آبي کانال بالايي را قطع کنند سيگنال فروش SELL يا اگر کندل هاي قوي قرمز در کانال پاييني خط آبي را، قطع کرده باشند سيگنال خريد BUY در آن تايم فريم را ميدهند:
تریدر کیست؟
تریدر یا معاملهگر به شخصی گفته میشود که در بازارهای مالی به معامله میپردازد. فعالیتها و سرمایهگذاریهای انجام شده توسط تریدر ممکن است برای خود یا به نمایندگی از شخص دیگر یا موسسههای مختلف باشد؛ اما هدف اصلی معاملهگر در تمام معاملات، کسب سود خواهد بود. اگر این معاملات برای اشخاص یا مؤسسات انجام شود، در ازای هر یک از خریدوفروشها به معاملهگر کارمزد تعلق میگیرد.بیشتر این نوع تریدر ها که برای موسسه ای معاملات انجام می دهند از نوع تریداثبات انجام میدهند که آن را در ادامه ی مطلب در ارزجو مورد برسی قرار می دهیم.
ترید کردن یا معاملهگری نیازمند دانش گسترده و تخصصی مرتبط با بازار مالی موردنظر، زمان زیاد برای پیگیری اخبار و بررسی وضعیت بازار و مهارت و قدرت تحلیل بالا است. به همین دلیل، معاملهگری را میتوان یک کار دشوار، پرهیجان، زمانبر و نیازمند روحیه ریسکپذیر دانست. ممکن است از تریدر به عنوان سرمایهگذار نیز نام برده باشید. بااینحال میتوان میان آنها تفاوتهایی را نیز مشاهده کرد. یک سرمایهگذار معمولاً در معاملات خود اهداف بلندمدت دارد و داراییهای بهدستآمده از معاملات شامل کالا، سهام، ارز دیجیتالی، انواع اوراق بهادار، طلا و… را برای مدتی اسکالپر ها چه کسانی هستند؟ طولانی نگه میدارد.این سرمایهگذاری ممکن است باهدف چندماهه یا حتی چندساله انجام شده باشد و معمولاً ریسک آن بسیار پایین است. این در حالی است که تریدرها معاملات پر ریسک و کوتاهمدت زیادی را باهدف کسب سود انجام میدهند و همواره در حال بررسی و تحلیل دادهها و اطلاعات بازار برای استفاده از فرصتهای کسب سود هستند. عمر این معاملات ممکن است چند روز یا حتی چند ساعت باشد.
از منظر افق زمانی و اهداف، معامله را میتوان به دو صورت کوتاه مدت و بلند مدت در نظر گرفت:
در ترید کوتاه مدت که همان خرید و فروش روزانه به شمار میرود در کسری از ثانیه یا دقیقه معاملات انجام میشوند. در این روش از نوسانات کوتاه مدت در قیمت دارایی برای کسب سود استفاده میشود. در استراتژی ترید روزانه، لحظه دقیق ورود یا بسته شدن یک موقعیت معاملاتی بسیار مهم است. به همین دلیل گاهی تریدرها موقعیت خود را تنها برای یک یا چند روز باز نگه میدارند. این نوع از معاملات میتوانند بسیار پرسود باشند، اما به طور طبیعی دارای ریسک زیادی نیز هستند. معامله گران با تجربه، شاخصهای فنی سهام را ارزیابی کرده و پیشبینی میکنند که آیا سهام مورد نظر، سود یا ضرر فوری خواهد داشت یا خیر.
تریدرهای بلند مدت در معاملات صبر بیشتری نسبت به تریدرهای کوتاه مدت دارند. موقعیتهای معاملاتی این نوع استراتژی، اغلب ماهها و سالها باز میماند. این نوع از تریدرها برای مدت زمان طولانی وارد یک موقعیت معاملاتی میشوند و خود را گرفتار نوسانات کوتاه مدت بازار نمیکنند. از طرف دیگر به خاطر باز ماندن موقعیت معاملاتیشان هزینههای معاملاتی کمتری را متحمل میشوند. تریدرهای بلند مدت باید به دنبال شرکتهایی باشند که سابقه ثبات و رشد قابل قبولی دارند. با اینکه شرکتهای جدید نیز میتوانند گزینه خوبی برای کسب سود در بلند مدت باشند، اما وقتی شرکتی سابقه اثبات شدهای دارد، ممکن است سرمایهگذاری در آن ریسک کمتری به همراه داشته باشد. گزینه مناسب دیگر، سهام شرکتی است که سابقه پرداخت سود سهام دارد؛ به ویژه شرکتی که به طور منظم میزان سود سهامش را افزایش میدهد. یک ترید موفق، نیاز به یک برنامه استراتژیک دارد که شامل مشخص کردن اهداف کوتاه مدت، بلند مدت و میزان سرمایه در دسترس برای انجام معاملات است. به عنوان یک تریدر، یکی از مهمترین کارهایی که میتوانید برای افزایش شانس موفقیت خود در این بازارها انجام دهید این است که به معامله کردن به عنوان یک کسب و کار نگاه کنید.
مزایا و معایبی که ترید دارد:
مزایا:
- پتانسیل بالای سود اینگونه معاملات
- نداشتن محدودیت زمانی، امکانی و تحصیلی جهت ترید
- برای انجام معامله به امکانات و ابزارهای خاصی نیاز نیست
- با هر میزان سرمایهای میتوان شروع کرد
- یکی از بهترین راههای کسب بازده در فضای تورم است
- تنوع زیادی برای انتخاب ترید وجود دارد
معایب:
- ریسک بالای ترید
- غیرقابل پیشبینی بودن نتیجه معاملات
- ترید موفق، نیازمند مهارت و اطلاعات بالایی است که این کار بسیار زمانبر است
- ترید کردن لحظات پرفراز و نشیبی را در پیش دارد که ممکن است کاری استرسزا باشد
- این امکان وجود دارد که شما بخشی از سرمایه خود یا کل آن را از دست بدهید
معرفی انواع ترید
تریدرها بسته به زمان حضور خود در بازارهای مالی، به چند نوع تقسیمبندی میشوند. در واقع تریدرها با انتخاب زمان حضور خود، یک سبک مجزا را انتخاب کرده و با استفاده از آن به ترید کردن و کسب سود میپردازند. انواع تریدر شامل موارد زیر هستند که آنها را در ارزجو مورد برسی قرار داده ایم:
تریدر اسکالپر (Scalper)
تریدر اسکالپر به معاملهگری گفته میشود که از استراتژی اسکالپ در معاملات خود بهره میگیرد. در اسکالپ تریدینگ (استراتژی مورداستفاده تریدر اسکالپر) معاملات حداقل عمر ممکن را دارند. یعنی ممکن است فاصله خرید تا فروش کالا یا خدمات به کمتر از چند دقیقه یا حتی چند ثانیه برسد. اما مزیت این نوع ترید چیست؟ سود بهدست آمده از این نوع معاملات معمولاً کم و فوری است. در واقع تریدر اسکالپر ترجیح میدهد تعداد زیادی معامله با سود اندک را انجام دهد و از طریق افزایش تعداد معاملات، سود خود را افزایش دهد.که برای اینوع ترید در ارز دیجیتال حتما در صرافی هایی با حجم معاملات بالا از جمله بایننس ترید کنید.
تریدر روزانه (Day Trader)
تریدر روزانه خریدوفروشهایی با عمر طولانیتر از استراتژی اسکالپ تریدینگ را با بهرهگیری از استراتژی معاملاتی دی تریدینگ انجام میدهد. عمر این ترید معمولاً یک روز است. تریدر در ابتدای روز سرمایه را وارد بازار کرده و در پایان روز، آن را خارج میکنند. یک تریدر روزانه باید تمام زمان خود را صرف تحلیل تکنیکال و استفاده از نمودارهای چند دقیقهای کند و به هیچ عنوان از آن غافل نشود. در غیر این صورت، امکان گذشتن از حد ضرر وجود دارد. سود حاصل از این ترید مانند اسکالپ تریدینگ اندک است.
تریدر نوسانی
ترید نوسانی نسبت به دو نوع استراتژی ترید دیگر طولانیتر است و ممکن است دو تا چند روز عمر کند. یک تریدر نوسانی معمولاً معاملات خود را شبانه انجام میدهد و از شخصیت صبور و ریسکپذیری برخوردار است. معمولاً افرادی از استراتژی دی تریدینگ بهره میگیرند که صبر و روحیه مناسب برای انجام ترید نوسانی را ندارند. زیرا بسیاری از اتفاقات بازار در شب رخ میدهند و تصور احتمال وقوع آنها هنگامی که تریدر خواب است، استرس زیادی متوجه وی میکند. ترید نوسانی نیاز بیشتری به استراتژی «توقف ضرر» خواهد داشت.
تریدر بلندمدت (Position Trader)
تریدر بلندمدت از استراتژی ترید موقعیت معاملاتی با طول عمر بیشتر را انجام میدهند و سودهای بزرگتر در اهداف آنها جای میگیرد. بهاینترتیب، اخبار روزانه و نوسانات اندک قیمتهای بازار در تصمیمگیری تریدر بلندمدت تأثیری ندارد و ابزار تحلیل آنها متفاوت از تریدرهای دیگر است. اگر میخواهید بدانید ابزار تحلیل این سبک ترید چیست، میتوان به دو ابزار مهم مانند تحلیل بنیادی و فندامنتال اشاره کرد.
اثبات کار چیست؟
اثبات کار (PoW) و استخراج (Mining) مفاهیم مرتبط با یکدیگر هستند. علت اینکه آن را اثبات کار می نامند برای این است که شبکه به قدرت پردازش بسیار بالایی احتیاج دارد. بلاک چین های اثبات کار توسط استخراج کنندگان مجازی از سرتاسر دنیا ایمن و تایید می شوند. این استخراج کنندگان در رقابت با یکدیگر سعی میکنند اولین نفر در حل مسائل پیچیده ی ریاضی باشند. برنده ی این رقابت با اضافه کردن آن بلاکی که ساخته است به بلاک چین، آن را بروز رسانی می کند و در قبال این کار مقدار معینی از آن ارز دیجیتال را به عنوان پاداش دریافت می کند.
اثبات کار مزایای بسیار مهمی به ویژه برای ارز دیجیتال نسبتا ساده و بسیار ارزشمندی مثل بیت کوین دارد. این مکانیزم روشی اثبات شده و قدرتمند برای سر پا نگه داشتن یک بلاک چین غیرمتمرکز ایمن است. همزمان با افزایش ارزش یک ارز دیجیتال، استخراج کنندگان بیشتری تشویق می شوند تا به شبکه بپیوندند که این اتفاق موجب بالاتر رفتن قدرت و امنیت آن می شود. به علت اندازه ی بالای قدرت پردازش شبکه، امکان مداخله در بلاک چین یک ارز دیجیتال ارزشمند امکان پذیر نیست.
از طرف مقابل، این فرآیند انرژی بسیار بالایی مصرف می کند که در مقایسه با بلاک چین هایی مثل اتریوم ۲ که از قراردادهای هوشمند پشتیبانی می کنند در تطبیق تراکنش های تولید شده به مشکل برمیخورند. به همین دلیل جایگزین هایی برای این مکانیزم تهیه و توسعه یافتند که معروف ترین آنها مکانیزم اثبات سهام است.
اثبات سهام چیست؟
توسعه دهندگان اتریوم از ابتدا دریافتند که اثبات کار محدودیت هایی در مقیاس پذیری خواهد داشت که در پایان نیاز بود رفع شوند. همچنین از آنجا که امور مالی غیر متمرکزی (DeFi) که توسط اتریوم تغذیه می شدند با اقبال عمومی مواجه شدند، این بلاک چین برای اینکه خود را به روز و سرپا نگه دارد مجبور به افزایش کارمزدها شد.
در حالی که بلاک چین بیت کوین فقط باید تراکنش های ورودی و خروجی بیت کوین را پردازش کند، مانند یک دفترچه حساب بانکی، بلاک چین اتریوم باید همچنین تراکنش های DeFi، قراردادهای هوشمند استیبل کوین ها، ساخت و فروش NFT ها و هر آنچه که نوآوران و توسعه دهندگان در آینده خلق می کنند را پردازش کند.
راه حل آنها ساخت یک بلاک چین کاملا جدید با نام اتریوم ۲ (ETH2) بود که در دسامبر ۲۰۲۰ معرفی شد و احتمالا در سال ۲۰۲۲ به اتمام می رسد. این نسخه ی ارتقاء یافته ی اتریوم از یک مکانیزم سریعتر با مصرف کمتر منابع انرژی به اسم اثبات سهام استفاده می کند. ارزهای دیجیتالی مانند کاردانو، Tezos و Atoms همگی از مکانیزم اجماع اثبات سهام استفاده می کنند.
همانطوری که بیان شد، هدف این مکانیزم افزایش سرعت و کارایی در عین کاهش کارمزدها است.
در یک سیستم اثبات سهام، سهام گذاری یا استیکینگ شبیه اسکالپر ها چه کسانی هستند؟ به استخراج رمز ارز در مکانیزم اثبات کار است که در این فرآیند شرکت کننده در یک شبکه برای افزودن اطلاعات آخرین دسته ی تراکنش ها به بلاک چین انتخاب می شود و در قبال این کار مقداری ارز دیجیتال به عنوان پاداش دریافت می کند.
جزییات کار در هر پروژه متفاوت است اما بطور کلی بلاک چین های اثبات سهام از یک شبکهی اعتبار سنجها یا تایید کننده ها (Validators) که مقداری از دارایی خود از آن ارز دیجیتال را اعانه می دهند یا به عبارتی سهام گذاری می کنند تا اینکه شانس اعتبار سنجی تراکنش های جدید را داشته باشند تا بلاک چین را به روز رسانی کنند و در انتها پاداش دریافت کنند.
شبکه برنده را بر اساس مقدار ارز دیجیتالی که در استخر دارد و مدت زمانی که آن را آنجا سهام گذاری کرده است انتخاب می کند. در واقع کسی که بیشتر سهام گذاری کرده باشد را پاداش می دهد.
وقتی که برنده آخرین دسته و بلاک از تراکنش ها را اعتبار سنجی و تایید کرد، سایر اعتبارسنج ها می توانند صحت آن بلاک را تصدیق کنند. وقتی که تعداد معینی تایید انجام شد، شبکه بلاک چین را به روز رسانی خواهد کرد.
تمامی اعتبارسنج های شرکت کننده پاداشی در قالب ارز دیجیتال آن بلاک چین دریافت می کنند که توسط شبکه و با توجه به میزان سهام هر اعتبارسنج تقسیم خواهد شد.
تبدیل شدن به یک اعتبار سنج مسئولیت بسیار سنگینی است، چراکه به دانش تکنیکال قابل توجهی نیاز دارد.
حداقل مبلغی که اعتبارسنج ها باید سهام گذاری کنند، نسبتا بالا است (مثلا برای اتریوم
اگر چه این فرآیند مسئولیت قابل توجهی به همراه دارد، اما شما می توانید برای شرکت در سهام گذاری به یک استخر سهام گذاری که مال فرد دیگری است بپیوندید و پاداش دریافت کنید. این فرآیند گاها با عنوان “نمایندگی کردن” اطلاق می شود.
تفاوت های اثبات کار و اثبات سهام چه هستند؟
مصرف انرژی بین این دو مکانیزم یک تفاوت عمده است. چرا که بلاک چین های اثبات سهام نیازی به استخراج کنندگان ندارند تا با مصرف برق بر روی فرآیند های تکراری (مسابقه در حل مسائل ریاضی یکسان) تراکنش ها را تایید کنند. در مکانیزم های اثبات سهام شبکه ها با مصرف بسیار کمتر منابع انرژی کار می کنند.
هر دو مکانیزم، پیامد های مالی برای کسانی که شبکه را قطع کنند یا شرکت کنندگان دغل کار دارند. در مکانیزم اثبات کار جریمه ی استخراج کنندگانی که اطلاعات یا بلاک نامعتبر ارائه دهند از دست رفتن هزینه ی برق، انرژی و زمان آنهاست. در اثبات سهام، سهامی که یک اعتبارسنج سهام گذاری کرده است نقش مشوق مالی برای عمل کردن به سود شبکه را دارد. در صورتی که یک اعتبارسنج یک بلاک بد را بپذیرد بخشی از دارایی سهام گذاری شده لش به عنوان جریمه از حسابش کسر می شود. مقداری که یک اعتبارسنج ممکن است جریمه شود به شبکه بستگی دارد.
نوسان گیری چیست؟ (آشنایی با استراتژی اسکالپ)
در این مقاله به نوسان گیری و استراتژی اسکالپ را مورد بررسی قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید.
همانطور که میدانید کسب سود از بازار بورس از دو جهت امکان پذیر است:
- سود نقدی که شرکت در راستای عملیات خود در پایان سال مالی تقسیم میکند.
- سود ناشی از تغییرات نوسان قیمت سهام
سهامداران با شرایط مختلف از جمله: ریسک پذیری و مقدار سرمایه، استراتژیهای متنوعی را برای کسب سود استفاده میکنند.
تعریف نوسان گیری:
احتمالا تا به حال در مورد نوسان گیری توسط سرمایهگذاران در بازار بسیار شنیدهاید و یا مقالات زیادی نیز در این خصوص مطالعه کردهاید ولی تا به حال به یک روش درست و منطقی برای کسب بازدهی با استفاده از این روش نرسیدهاید؛ در این مقاله قصد داریم در خصوص فاکتورهای نوسان گیری در بورس صحبت کنیم.
نوسان گیری در بورس به عنوان یکی از فعالیتهای سرمایهگذاران محسوب میشود.
نوسان گیری یعنی کسب بازدهی حداکثر از نوسان قیمت در دوره حداکثر روزانه.
معمولا کسانی که از این روش استفاده میکنند به دنبال کسب سود از نوسان قیمت بین دامنه آن روز میباشند، از این رو به استفادهکنندگان از این روش نوسان گیر میگویند.
نوسان گیری ریسک قابل توجهی دارد و فقط به افرادی که روحیات مناسب با این روش را دارند توصیه میشود؛ همچنین شخص نوسان گیر باید اطلاعات و تجربه بالایی از بازار داشته باشد.
اگر فردی در این استراتژی تجربیات کافی نداشته باشد، متحمل زیان میشود.
یکی دیگر از مواردی که برای نوسان گیری مورد توجه قرار داده میشود، بازار و جو حاکم بر آن است. نوسان گیر همواره باید اخبار بازار را رصد کند. گاهی یک خبر یا حتی شایعه، میتواند سبب رشد یا افت قیمت یک گروه شود. در این مواقع، نوسان گیران در موقعیت مناسب، سهام مورد نظر را خریده و پس از رسیدن به سود مورد نظر، آن را میفروشند.
مراحل نوسان گیری:
- انتخاب سهم پس از تحلیل و بررسی.
- انتخاب اولین قیمت برای خرید سهم در کمترین قیمت مجاز روزانه.
- انتخاب دومین قیمت برای خرید سهم در کمترین قیمت مجاز روزانه + ۱٪
(درصورت عدم خرید اول)
- انتخاب سومین قیمت برای خرید سهم در کمترین قیمت مجاز روزانه + ۲٪
(درصورت عدم خرید اول و دوم)
اگر موفق به خرید شدید مراحل زیر را ادامه دهید.
- سفارش فروش ۲۵٪ از سهم در قیمت: خرید + ۳٪
- سفارش فروش ۳۰٪ از سهم در قیمت: خرید + ۳٫۵٪
- سفارش فروش ۴۵٪ از سهم در قیمت: بالاترین قیمت مجاز روز
مثال: با مبلغ ۱ میلیون تومان میخواهیم سهام شرکتی را خریداری کنیم.
قیمت سهم قبل از آغاز معاملات برابر ۱٬۰۰۰ ریال، حداقل کاهش قیمت امروز ۹۵۰ ریال و حداکثر افزایش قیمت امروز۱٬۰۵۰ ریال است.
قیمت خرید با فرض مرحله اول برابر است با:
قیمت حداکثر نزول سهم یعنی ۹۵۰ ریال که در این قیمت، سهم خریداری بشود.
اما اگر نتوانستیم خرید کنیم، با فرض مرحله دوم وارد عمل می شویم: قیمت حداکثر نزول + ۱٪ (۹۵۰ ریال + ۱٪ =۹۵۹ ریال).
اگر بازهم موفق به خرید نشدیم با قیمت حداکثر نزول سهم ۲٪ (۹۵۰ ریال + ۲٪ =۹۶۹ریال) خرید را انجام میدهیم.
و پس از صعود سهم طبق مراحل ۵ و۶ و ۷ میتوان سهم خود را فروخت.
اگر فروشنده در محدوده قیمت دوم ۹۵۹ قصد فروش داشت، سفارش را در ۹۵۸ قرار میدهد.
اگر در محدوده قیمت سوم قصد فروش داشت، با ۲ ریال بیشتر از قیمت آخرین خریدار سفارش را آماده کنید.
در اسکالپر ها چه کسانی هستند؟ این مرحله در صورتیکه قدرت خرید از قدرت فروش با توجه به تابلوی معاملات بیشتر بود، میتوانید ۵۰% مبلغ سرمایه را خرید کنید، اگر قدرت فروشنده بیشتر بود پس خرید نکنید.
در این میان شما میتوانید با چانه زنی با قیمت پایینتری سهم مورد نظر را خریداری کنید.
چانه زنی با فروشنده برای کاهش قیمت:
مثال: قیمت سهمی ۹۸۰ ریال است و فروشنده در۹۷۵ ریال قصد فروش دارد؛ ولی بالاترین قیمت خریدار ۹۷۰ است.
شما نیز در قیمت ۹۶۹ قرار دهید.
در نتیجه فروشنده از ترس کاهش سهم، قیمت را کاهش میدهد و میتوانید در قیمت پایینتری خرید کنید.
در هنگام نوسان گیری باید به نکات ویژهای توجه کنید از جمله:
۱. استفاده از اینترنت پرسرعت و سامانه آنلاین
نکته: از آنجایی که در برخی از اوقات سیستم معاملات کند میشود و سفارشها را به کندی اجرا میکند، باید نهایت دقت را داشته باشید و از قیمت واقعی آن سهم در آن لحظه مطمئن شوید.
۲. تشکیل صف فروش در روزهای قبل
۳. تشکیل صف خرید در روزهای قبل
4. سفارش با ۵۰% سرمایه خود درصورت اطمینان از تشکیل صف خرید
در بازار بورس همیشه اخبار و شایعاتی با تاثیرات مثبت و منفی در نماد شرکتهای بازار رخ میدهد؛ در این اوقات سهامداران باید با آرامش کامل و به دور از هیجانزدگی محتوای موضوع را با واقعیت تطبیق بدهند و از درستی موضوع و حواشی مطمئن شوند. در ادامه با تکنیک اسکالپ که به معنی نوسان گیری در بازارهای جهانی است آشنا میشویم.
آشنایی با استراتژیهای اسکالپ
اسکالپ چیست؟
اسکالپ یک تکنیک نوسان گیری در بازار جهانی است که تریدر با تحلیل در نمودارهای با تایم فریم خیلی کوچک (1دقیقه) در فرصت مناسب وارد بازار شده و با سود کم به سرعت خارج میشود. اسکالپ به معنای ناخنک زدن به بازار است که نیازمند تسلط کافی بر مطالب تحلیل گری تکنیکی، شناخت بازار، اخبار منتشر شده و از همه مهمتر کنترل ذهن و نفس است. این شیوه به کسانی توصیه میشود که چندین سال در بازار حضور دارند. این روش نیازمند سرعت عمل، مهارت و تصمیمگیری به موقع است و برای همهی افراد مناسب نیست. اسکالپرها روزانه در چندین معامله وارد میشوند (حداقل ۱۰ معامله).
اسپرد پایین، درخواست اصلی اسکالپرهاست. اگر فقط ۵ معامله را در چند ساعت انجام دهند، از کل درآمد ۴۰ ساعت در هفتهای خود بسیار بیشتر خواهد بود. یک اسکالپر وارد معاملاتی میشود که فقط در عرض چند دقیقه، هدفش کسب سودهای نهایتا ۵+ پیپی است. در این سبک معاملات، حداکثر زمان باز بودن یک معامله، در حد چند ثانیه، یک دقیقه و به ندرت بیشتر از آن میباشد؛ همچنین بر روی چندین لات معامله میکند. (مثلا اسکالپری که فقط ۵ پیپ بگیرد، در یک معامله ۱۰ لاتی میتواند ۵۰۰$ سود در کسری از دقیقه کسب کند).
معایب روش اسکالپ:
- عمده دلیل دوری از این روش معاملاتی برای تریدرها، حد زیان (که بزرگترین چالش اسکالپرهاست) میباشد.
- از بین رفتن همه درآمد با یک پوزیشن باز، از دیگر معایب بشمار میرود.
- این روش، کاری بسیار سخت و نیازمند مراقبت شدید از پوزیشن است.
در هر معامله، یک اسکالپر باید حداقل یکبار پوزیشن خود را مدیریت ریسک نماید، به این صورت که:
پس از ایجاد شرایط مناسب، استاپ خود را به نقطه ورود منتقل کند؛ بلافاصله پس از حرکت قیمت در جهت پوزیشن، سود خود را در مرحله اول کسب کند. در محدوده اعداد رند بازار، در نزدیکی خطوط حمایت و مقاومت و در محدودههای فیبوناچیهای معروف، هنگامی که بازار به حالت رنج و بدون حجم قرار گرفت، بلافاصله از پوزیشن خارج شود.
انواع روشهای معاملاتی اسکالپ:
- مبتنی بر ساعات پر ازدحام بازار
- مبتنی بر ساعات بدون نوسان بازار
- مبتنی بر اخبار و گزارشات
- مبتنی بر ساعات بدون خبر در بازار
- روشهای تکنیکالی و صرفا در تایم پایین
- روشهای مبتنی بر ترفند و تکنیکهای ریاضی
معرفی یک سیستم اسکالپ:
نمودار ۱ دقیقهای EURUSD BolingerBand با تنظیمات ۱۸ نمایی و رنگ متفاوت مویینگ میانی و MA نمایی با پریود ۳ روی Close و رنگ مشکی اندیکاتور MACD با تنظیمات پیش فرض(Level 0)
اندیکاتور RSI با پریود ۱۴(Level 50)
قواعد معاملاتی این سیستم:
الف) صبر کنید تا EMA تقاطعی با میانگین وسط BB ایجاد کند.
ب) منتظر شوید تا MACD و RSI سیگنال دهد. بدین صورت MACD کراس صفر و RSI کراس ۵۰ به سمت بالا برای BUY و به سمت پایین برای SELL.
*برای کسب کمترین پیپ وارد پوزیشن شوید.
*با حد زیان بسیار کم از پوزیشن خارج شوید.
*سود شما در تکرار این عملیات در موقعیتهای مختلف است.
*مجموع سود و زیانها نشان دهنده بازدهی سیستم برای شماست.
*برای خروج از معامله، به نکات تکنیکالی نیز توجه کنید.
تفاوت شیوه اسکالپ با نوسان گیری:
در بازارهای جهانی، تایم فریم ۱ دقیقهای فعال است؛ اما در بورس در زمان ۱ دقیقه شاید ترید فعالی صورت نگیرد.
معامله اسکالپ چیست و چگونه انجام می شود؟
اگرچه ارزهای رمزنگاری دارای نوسانات هستند، فرصت های مختلفی را برای معامله گران فراهم می کنند تا سود به دست آورند و سودهای خود را دوباره سرمایه گذاری کنند. معاملات اسکالپ یک استراتژی معاملاتی برای کسب سود از تغییرات جزئی در قیمت ارز رمزنگاری است. این استراتژی به اسکالپرها کمک می کند تا با مشاهده حرکات قیمت، ریسک کنند و از نوسانات مکرر قیمت حداکثر استفاده را ببرند.
استراتژی معاملاتی چیست و چرا به آن نیاز دارید؟
در این مقاله، در مورد اسکالپینگ، نحوه استفاده از آن در بازار ارز رمزنگاری، مزایا و معایب و تفاوت های آن با معاملات نوسانی و روزانه بحث خواهیم کرد.
معامله اسکالپ چیست؟
معامله گران اسکالپ با انجام معاملات متعدد در یک بازه زمانی کوتاه، سودهای کوچک را هدف قرار می دهند که جمع شدن این سودهای کوچک با یکدیگر، منجر به بازده قابل توجهی می شود. اسکالپرها به دنبال دارایی هایی با حجم معاملات و نقدینگی بالا هستند که به دلیل اخبار، توجه بیشتر معامله گران را به خود جلب می کنند.
اگرچه استراتژی اسکالپینگ یک استراتژی کوتاه مدت است، معامله گر باید با بازار آشنایی داشته باشد. اسکالپرها برای به دست آوردن اختلاف بین عرضه و تقاضا، از اسپرد (spread) استفاده می کنند که شامل خرید به قیمت پیشنهادی ( bid price) و فروش به قیمت درخواستی ( ask price) است. اگر معامله گران آماده خرید با قیمت بازار باشند، این استراتژی امکان سود را حتی اگر سفارش ها و فروش ها تغییر نکنند، فراهم می کند.
استراتژی اسکالپینگ چگونه کار می کند؟
ترسیم نمودار، سرعت و ثبات عناصر مهمی هستند که اسکالپینگ را امکان پذیر می کنند. برای مثال، اسکالپرها از تحلیل تکنیکال و اختلاف قیمتی ناشی از اسپرد (تفاوت قیمت خرید و فروش) بهره می برند.
تحلیل تکنیکال چیست و چگونه کار می کند؟
اسکالپرها عموما با ایجاد اسپرد یا خرید به قیمت پیشنهادی و فروش به قیمت درخواستی عمل می کنند، به طوری که سود آنها از اختلاف بین این دو قیمت به دست می آید. اسکالپرها موقعیت خود را برای مدت کوتاهی حفظ می کنند و به این ترتیب ریسک خود را کاهش می دهند.
علاوه بر این، معامله گران که از استراتژی معاملاتی اسکالپ استفاده می کنند، باید به سرعت عمل کنند تا از نوسانات کوتاه مدت (دقیقه ای یا حتی ثانیه ای) حداکثر بهره را ببرند. به این ترتیب، اسکالپرها می توانند در طول زمان به طور مداوم سود کسب کنند. اما آنها چگونه کسب درآمد می کنند؟
ابزارهای مختلف در اسکالپ
اسکالپرها از ابزارهای مختلفی مانند اهرم، معاملات در منطقه نوسانی محدود (رنج تریدینگ) و اسپرد (خرید با قیمت پیشنهادی و فروش با قیمت درخواستی) استفاده می کنند تا به سود برسند.
- اهرم: اهرم نشان می دهد که معامله گران برای افزایش مارجین ، چقدر از جیب خود سرمایه گذاری می کنند. برخی از اسکالپرها از این روش برای افزایش اندازه موقعیت خود استفاده می کنند.
- معامله در منطقه نوسانی محدود: اسکالپرهایی که از این روش استفاده می کنند، منتظر می مانند تا موقعیت های معاملاتی شان در منطقه قیمتی از پیش تعیین شده، بسته شوند. برای مثال، برخی از اسکالپرها سفارش استاپ لیمیت ( stop-limit) را به کار می برند که معامله را به قیمت بازار آتی انجام می دهد.
- اسپرد یا تفاوت بین قیمت پیشنهادی برای خرید و قیمت درخواستی برای فروش : اسکالپرها با استفاده از این روش می توانند از اختلاف قیمت قابل توجه بین بالاترین قیمت پیشنهادی خرید و پایین ترین قیمت درخواستی فروش بهره ببرند.
- آربیتراژ: اسکالپرها با خرید و فروش یک دارایی در بازارهای مختلف، می توانند از تفاوت قیمت سود کسب کنند.
دو نوع آربیتراژ
- آربیتراژ وابسته به مکان: معامله گر با استفاده از این نوع آربیتراژ می تواند به طور همزمان در صرافی های مختلف موقعیت های لانگ و شورت باز کند. معامله گران با این ورش از سرمایه های خود در برابر تغییرات در اسکالپر ها چه کسانی هستند؟ روندهای مختلف محافظت می کنند.
- آربیتراژ جفت ارز معاملاتی: معامله گران این نوع آربیتراژ از نقص قیمت گذاری در بین جفت ارزهای رمزنگاری در یک صرافی بهره می برند. معامله گر برای کاهش ریسک خود ممکن است برای ارز رمزنگاری غالب در جفت ارز معاملاتی (برای مثال USD/ETH) وارد موقعیت شورت شود.
استراتژی معامله جفت ارز چیست و چگونه می توان از آن برای کسب سود استفاده کرد؟
استراتژی اسکالپینگ را چگونه اجرا کنیم؟
برای اجرای استراتژی اسکالپینگ مراحل ساده زیر را دنبال کنید:
- انتخاب جفت ارز معاملاتی: با در نظر گرفتن نوسانات و نقدینگی دارایی های ارز رمزنگاری، یک جفت معاملاتی را انتخاب کنید که متناسب با سرمایه گذاری ریسک و بازده شما باشد.
- انتخاب پلتفرم معاملاتی: در هنگام انتخاب پلتفرم معاملاتی که خدمات مرتبط با جفت ارز مورد نظر شما را ارائه می دهد، باید جنبه های مختلفی را از قبیل کارمزد تراکنش، رابط کاربری، خدمات مشتری و غیره را در نظر بگیرید.
- انتخاب ربات های اسکالپر: اساس معاملات اسکالپ سرعت است. بنابراین، کسانی که با استفاده از نرم افزار معامله می کنند، همیشه یک گام جلوتر از بقیه هستند. همچنین، مدیریت دستی یک پرتفوی (سبد سرمایه گذاری) معمولا زمان بر و مستعد خطا است.
- امتحان کردن استراتژی های معاملاتی مختلف: قبل از اسکالپینگ، مطمئن شوید که با امتحان کردن تکنیک های مختلف معاملاتی ذکر شده در بالا، دانش کافی در مورد استراتژی خود به دست آورده اید.
مزایا و معایب اسکالپینگ
همه استراتژی های معاملاتی مزایا و معایب خود را دارند و اسکالپینگ نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای مثال، ریسک در اسکالپینگ پایین است، چون موقعیت های معاملاتی کوچک تر هستند. علاوه بر این، اسکالپرها به حرکات قابل توجه قیمت فکر نمی کنند. در عوض، آنها از حرکات کوچک که به طور مدام رخ می دهند، بهره می برند.
از آنجایی که سود هر معامله بسیار پایین است، اسکالپرها به سراغ پلتفرم های مختلف می روند تا تعداد معاملات خود را افزایش دهند. به گفته اقتصاددانان، خوش بین بودن در مورد اسکالپینگ ممکن است درست نباشد. هیچ روش آزمایش شده ای وجود ندارد که موفقیت را در حداقل 90 درصد از موقعیت های معاملاتی اسکالپینگ تضمین کند. همچنین، اگر چیزی به ظاهر خوب است و مشکلی ندارد، احتمال دارد که این گونه باشد (مخصوصا در ارز رمزنگاری).
علاوه بر این، اسکالپینگ اغلب به مهارت های تحلیلی پیشرفته نیاز دارد، اگر چه لزومی ندارد معامله گران در برابر نوسانات قیمت صبر کنند. مهم تر از همه این که به کارمزد تراکنش ها توجه کنید، چون بسته به حجم معاملات شما ممکن است افزایش یابد.
معاملات اسکالپ در برابر معاملات روزانه
معاملات روزانه به روشی از معامله کردن اطلاق می شود که تریدر در طول یک روز موقعیت معاملاتی را باز کرده و می بندد. معامله گران در این نوع استراتژی نیز بر روی تغییرات جزئی قیمت تمرکز می کنند. اما تفاوت آن با اسکالپ چیست؟
یک معامله گر اسکالپینگ دارایی را کمتر از 5 دقیقه نگه می دارد و معمولا می تواند معامله را برای 2 دقیقه حفظ کند. در مقابل، معامله گران روزانه موقعیت های معاملاتی خود را تا چند ساعت حفظ می کنند.
علاوه بر این، اسکالپرها روزانه 10 اسکالپر ها چه کسانی هستند؟ اسکالپر ها چه کسانی هستند؟ یا 100 موقعیت معاملاتی را باز می کنند تا سودهای قابل توجهی به دست آورند. در مقابل، معامله گران روزانه وارد موقعیت های کمتری می شوند. همچنین، معامله گران روزانه گاهی اوقات به تحلیل فاندامنتال تکیه می کنند، در حالی که اسکالپرها باید با تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشند.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
معاملات اسکالپ نیز متفاوت از معاملات نوسانی (swing trading) است. اسکالپرها موقعیت های معاملاتی خود را برای چند ثانیه تا چند دقیقه حفظ اسکالپر ها چه کسانی هستند؟ می کنند، در حالی که معامله گران نوسان گیر معمولا موقعیت های خود را بر چند روز تا چند هفته و حتی چند ماه نگه می دارند.
علاوه بر این، معاملات نوسانی مستلزم نظارت درست و اطلاع از اخبار و رویدادهای تجاری به روز است، در حالی که اسکالپینگ نیاز به نظارت مداوم در طول بازه زمانی معامله دارد.
آیا اسکالپینگ ارزش وقت صرف کردن دارد؟
بالا بردن توانایی در تفسیر نمودارها و افزایش دانش خود از تاکتیک های مختلف معاملات ارز رمزنگاری، شرط اصلی تبدیل شدن به یک اسکالپر است.
به طور کلی، اسکالپینگ می تواند سخت و طاقت فرسا باشد و ممکن است برای افراد آموزش ندیده بسیار خسته کننده باشد. از آنجایی که سود هر معامله بسیار پایین است، برای بدست آوردن سود زیاد باید سرمایه قابل توجهی را وارد بازار کرد.
با توجه به این که در بازار ارز رمزنگاری یک استراتژی واحد وجود ندارد که مناسب همه افراد باشد، باید از استراتژی هایی استفاده کرد که تناسب بیشتری با پرتفوی دارند. عدم اعتماد به توانایی های فردی خود در هنگام معاملات دارایی های پرریسک ممکن است در دراز مدت نتیجه ای در بر نداشته باشد.
مدیریت ریسک مهم ترین درسی است که اسکالپرها باید یاد بگیرند. در مقایسه با انتخاب سطوح ورود و خروج به موقعیت، مدیریت ریسک می تواند تاثیر بسیار بیشتری بر عملکرد مالی پرتفوی داشته باشد.
دیدگاه شما