سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام
صنعت نفت- وزارت نفت- قیمت نفت- قرارداد کرسنت- گاز طبیعی- قراردادهای نفتی- نفت خام- اخبار انرژی
متن خبر
میگویند تعداد آنها محدود است اما صدای بلندی دارند. صدای بلند منتقدان حوزه نفت و گاز کشور که از تریبونهای قوی و پایگاههای حمایتی قدرتمند آنها حکایت دارد؛ در سالهای گذشته مسیر قراردادها و تصمیمات فراوانی را دستخوش تغییر کرده است.
این تغییرات در حالی با اصرار بر «حفظ منافع ملی» مانع اجرای برنامههای بسیاری در حوزه وزارت نفت شده است که اتفاقا به نظر میرسد «منافع ملی» وجه مغفول این سلسله انتقادها بودهاند.در این میان میتوان گفت «پاسخدهی نامناسب» و «عقبکشیدن زودهنگام مسوولان در مقابل نقدها» نیز به بیشتر نادیده گرفته شدن منافع ملی دامن زده است.
البته توجه به این نکته ضروری است که «نقد» و «انتقادپذیر بودن» ماهیتا سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام خصایص خوبی به شمار میروند و آثار مثبتی که میتوانند در بهبود عملکرد هر سیستمی به همراه داشته باشند غیرقابل انکار است. اما اینکه نقد تا چه میزان «منصفانه» و «تخصصی» باشد همان قدر مهم است که توجه به این نکته که نقدپذیری بیش از اندازه منجر به «بیعملی» و «انفعال» نشود. به گزارش دنیای اقتصاد، از آنجا که براساس اصول آزادی بیان نمیتوان مانع بیان «انتقاد» از سوی افراد شد و نمیتوان انتظار داشت هیچ نقدی در جامعه بیان نشود؛ اما چرایی اینکه نقدهایی از جنس آنچه در صنعت نفت وجود دارد، در بسیاری موارد منجر به انفعال و ناکارآمدی سیستم میشوند، معضلی است که باید شناسایی شود.بررسی دلایل انفعال مدیران و تصمیمگیران در مجموعه نفت و گاز کشور در مقابل انتقادهای گروههای تریبوندار، سه چالش اصلی را در این زمینه نمایان میکند.
نخستین مشکل به توجه ناکافی مجموعهای مانند وزارت نفت به تقویت نظام پاسخگوییاش بازمیگردد. این یکی از مشکلاتی است که میتوان نقدی جدی به آن وارد کرد. در شرایطی که منتقدان وزارت نفت با استفاده از تریبونهای قدرتمند خود میتوانند نظراتشان را به کرسی بنشانند؛ وزارت نفت در بسیاری موارد به جای تقویت ساختار پاسخگویی خود و بهره بردن از آنها در جهت همراه کردن جامعه، موضع انفعال در پیش میگیرد. این در حالی است که وزارت نفت برای پیشبردن اهدافی که منافع ملی را در دل دارند، نیاز دارد جامعه را با خود همراه کرده و ابعاد مختلف تصمیمات را به روشنی به آنها توضیح دهد تا لزوم اجرای تصمیمها مشخص شود.دومین معضلی که از نگاه کارشناسان موجب اثرگذاری نقدهای تند و تیز علیه اصلاحات و برنامههای وزارت نفت میشود، نبود دیدگاه نظری در آن بخش از وزارت نفت است که وظیفه پاسخگویی به نقدها را بر عهده دارد. مثال واضح در این زمینه بحث قیمتگذاری گاز در قراردادهای بینالمللی است. در واقع اگر وزارت نفت در مقابل منتقدان به ارزانفروشی گاز در قراردادهای بینالمللی قادر به ارائه توضیح نظری کامل و جامعی در رابطه با شرایط قیمتگذاری این ماده در منطقه بود، شاید حالا صادرات گاز کشور در شرایط بهتری قرار داشت.
سومین مشکلی که میتوان در این زمینه به آن اشاره کرد، نبود دید بلندمدت در میان مسوولان است. در واقع کنار کشیدن زودهنگام مسوولان در مقابل منتقدان میتواند به این دلیل باشد که آنها در چشمانداز کوتاهمدت جایگاهی برای خود متصور نیستند و به همین علت به محض مواجه شدن با اولین مانع، کارها را به تاخیر میاندازند تا شاید نفر بعدی موفق به انجام آنها شود.نتیجه مجموع سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام این اتفاقات میتواند به تاخیر افتادن مداوم اصلاحات و تصمیمات ضروری در وزارت نفت و زیرمجموعههایش باشد. کارشناسان عقیده دارند مسوولان در پارهای موارد که میدانند اقدامات آنها به صلاح منافع کشور است، باید در مقابل نقدهای مطرح شده هر قدر هم که تند و تیز باشند، بر «مواضع خود» یا بهتر بگوییم بر «منافع عموم مردم» پافشاری کنند و در برخی موارد حتی از خود شجاعت نشان سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام دهند. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود دستگاه تصمیمگیری در دولت «فلج» نشود. فارغ از اینکه انتقادها در حوزه نفت و گاز کشور از سوی چه کسانی و با چه توان تخصصی مطرح میشود، واضح است که اگر وزارت نفت در کنار گوش شنوا، زبانی گویا نیز برای بیان مسائل حوزه نفت و گاز داشت، هماکنون شاهد اجرای بهتر و توانمندتر قراردادهای جدید نفتی یا شکل گرفتن قراردادهای صادراتی بیشتری در زمینه گاز بودیم.
نبود رویکرد نظری در وزارت نفت
موسی غنینژاد، اقتصاددان، در رابطه با «چرایی پاسخدهی نامناسب به نقدهایی که در بسیاری موارد باعث تغییر مسیر برنامههای وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران میشود» میگوید: بخشی از این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که وزارت نفت رویکرد مشخصی به لحاظ نظری ندارد تا به واسطه آن مسائل و ضرورتها را به شکل علمی توضیح دهد. غنینژاد در این رابطه با اشاره به بحث قیمتگذاری گاز در امر صادرات عقیده دارد «وزارت نفت باید این موضوع را به منتقدان توضیح دهد که قیمت، مربوط به کالایی میشود که خریدار داشته باشد. زمانی که کالایی خریدار ندارد طبیعتا بحث قیمتگذاری اهمیت خود را از دست میدهد. توضیح نظری یکی از روشهایی است که میتوان از طریق آن به مغالطه منتقدان پاسخ داد.»
او در ادامه مثال روشنتری میزند و به دورانی اشاره میکند که ایران به علت فشار تحریمهای غرب بر صنعت نفت، مجبور به فروش نفت زیر قیمت بازارهای جهانی بود. در دولت دهم نفت ایران به علت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، خریداری نداشت. به همین علت در زمان یاد شده اندک نفتی که کشور قادر به فروش آن بود، به واسطه قیمتهای ارزان اعلام شده برای آن بود. در واقع همین «خریدار نداشتن» مانع از قیمتگذاری نفت ایران بر اساس شاخص جهانی قیمت نفت خام میشد. این اتفاق در حالی برای نفت ایران رخ داد که اتفاقا قیمت گاز منطقهای است و هرچند گفته میشود بر اساس قیمت روز نفت ارزشگذاری میشود اما معیارهای دیگری نیز در تعیین قیمت آن دخیل هستند.این استاد دانشگاه با طرح این مثال میافزاید: «به نظر میرسد وزارت نفت و روابط عمومی این سازمان باید کمی بیشتر وارد مسائل نظری و تئوری شوند تا پاسخهای درخور و مناسب به منتقدانی داشته باشند که برای مثال در جریان قرارداد تولید الانجی با نروژ، به قیمت فروش گاز معترض میشوند.» بنابراین در اقتصاد بحث اصلی و اساسی این است که ما زمانی میتوانیم از قیمت صحبت کنیم که خریداری وجود داشته باشد.
اما بحث ارزانفروشی گاز در قرارداد کرسنت نیز مطرح بود. در رابطه با این قرارداد، منتقدان در حالی نگران ارزانفروشی گاز یک میدان مشترک بودند که اصولا مشتری خاصی برای فروش گاز با قیمت گرانتر نیز نداشتند و پس از گذشت یک دهه از ماجراهایی که مانع اجرای این قرارداد شد؛ این میدان گازی مشترک آنطور که باید توسعه نیافته و از رقیب اماراتی خود عقب افتاده است.از نگاه غنینژاد، نقدهایی از این دست عملا ضد منافع ملی است زیرا بحثهای سیاسی را وارد مسائل اقتصادی میکند. او در توضیح بیشتر میگوید: وزارت نفت باید بتواند توضیح شفافی ارائه کند که ارزانفروشی که منتقدان امروز دولت به آن اشاره میکنند، تاوان عملکرد خود آنها در دولتهای نهم و دهم است. زمانی آنها فضای بینالمللی را علیه کشور بسیج کردند که آثار آن هنوز هم باقی است و حالا امروز که شرکتی نروژی ریسک میکند و به ایران میآید همان گروهها به شکلی انتقاد میکنند که مانع پیشرفت کار میشوند.این کارشناس ارشد اقتصاد با توضیحات یاد شده اعتقاد دارد مجموعه وزارت نفت باید زمان بیشتری برای توضیح مسائل و پاسخگویی شفاف به نقدها بگذارد و در مقابل فشار برخی منتقدان عقبنشینی نکند. آنچه مشخص است، عقبنشینی در مقابل این مواضع موجه نیست زیرا قراردادهای نفتی و گازی اصولا قراردادهایی پیچیده هستند که اظهارنظر درباره آنها نیازمند دانش و بینش اقتصادی است.
فلج شدن نظام تصمیمگیری
غنینژاد به این نکته تاکید میکند که نقد و اظهارنظر ممنوع نیست اما دولت و وزارت نفت بهعنوان مدافعان اصلی منافع ملی حتی به قیمت آبروی خود نباید به علت برخی انتقادها به ورود سرمایهگذاران به کشور نه بگویند یا با لغو قراردادها در شروع کار، شرایط ورود دیگر سرمایهگذاران به کشور را با مخاطره همراه کنند. «پیدا کردن دوباره سرمایهگذار یا مشتری کاری زمانبر و پرهزینه است که نه فقط در حوزه نفت بلکه در دیگر حوزهها نیز زیانهای بیشماری به کشور تحمیل میکند» اینها را غنینژاد میگوید و به اعتراضها به اصلاح قیمت حاملهای انرژی نیز تاکید میکند و میگوید: چرا منتقدان رشد قیمت حاملهای انرژی به قاچاق انبوه سوخت به علت ارزان بودن قیمتها که عین از بین رفتن منافع و ثروتهای ملی است اشارهای نمیکنند؟در واقع نکته اصلی اینجا است که دولت کاری را که بر اساس قانون موظف به انجام و پیشبرد آن است نباید تحت فشار برخی اظهارنظرها نادیده بگیرد، زیرا تداوم چنین اتفاقاتی به مرور منجر به فلج شدن نظام تصمیمگیری عقلانی و قانونی در کشور میشود.
نگاه کوتاهمدت میان منتقدان و مسوولان
در این میان نگاه کوتاهمدت سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام یکی از معضلاتی است که چه در میان منتقدان به عملکرد مجموعه نفت و چه در میان مسوولان مشاهده میشود. به عقیده غنینژاد «وجود نگاه کوتاهمدت به خصوص در میان مدیران میانی و محافظهکاری بیش از اندازه آنها در حالی وجود دارد که اتفاقا باید به این مدیران اعتبارات و قدرت لازم و کافی برای تصمیمگیری در رابطه با امور داده شود و در مقابل از آنها پاسخگویی مطالبه شود.» این استاد دانشگاه در ادامه عقیده دارد «در مقابل محافظهکاری مدیران میانی، مدیران رده بالای کشور باید با قاطعیت تصمیمگیری کنند و بر مبنای منطق اقتصادی با مسائل برخورد کنند.»
ابزارهای بازدارنده
جعفر خیرخواهان، اقتصاددان، در پاسخ به چرایی بیعملی مسوولان در مقابل انتقادهایی که معمولا منافع جمعی را در نظر ندارند میگوید: این بیعملی میتواند دلایل زیادی داشته باشد، اما یکی از این دلایل انتخاب مدیران بر اساس معیارهای سیاسی است. خیرخواهان در توضیح بیشتر میگوید: ابزارهایی همچون رای اعتماد و استیضاح در بسیاری موارد به جای اینکه در جهت منافع ملی به کار برده شوند مدیران را برای حفظ منافع منطقهای یا گروهی تحت فشار قرار میدهد به همین علت توان تصمیمگیری صحیح را از مدیران سلب میکند و در ظاهر هزینههای تصمیمگیری صحیح را برای آنها زیاد میکند. نکته دیگری که این اقتصاددان به آن اشاره میکند «بلندمدت نبودن تصمیمگیریها در کشور است.» خیرخواهان عقیده دارد «در زمانی ما اقداماتی انجام دادیم که کشورهای زیادی را برای همراهی با ما باقی نگذاشت. همین اتفاقات قدرت چانهزنی را از کشور گرفته و باعث میشود میان تمام گزینههای موجود، برای پیشبرد اهداف خود در زمینه نفت و گاز یا دیگر زمینهها سراغ گزینههای نه چندان مطلوب برویم. همین اتفاق نیز باعث بلند شدن صدای منتقدان میشود اما اعتراض آنها حتی اگر موجه هم باشد قابل قبول نیست؛ زیرا به گونهای است که انگار تمام ماجرا را نمیبینند.
قرارداد کرسنت
بازه زمانی یک دهه گذشته تا به امروز، نمونههای قابل توجهی از نقدها در زمینه قراردادهای نفتی و گازی در دل خود دارد. بررسی این نمونهها نشان میدهد پاسخدهی نامناسب و بیعملی در مقابل نقدهای مطرح شده، جز بهرهبرداریهای سیاسی از موضوعات کاملا تخصصی و اقتصادی و از دست رفتن منافع ملی در حوزه نفت و گاز، نتیجه مثبت قابل ذکری برای کشور به همراه نداشته است. قرارداد کرسنت یکی از نمونههای تقریبا قدیمیتر است که سرنوشتش با نقدهای تند و تیز گره خورد. طبق این قرارداد، گاز ترش (فرآوری نشده) تولید شده از میدان گازی سلمان که با امارات متحده عربی مشترک است، باید به مدت ۲۵ سال (از سال ۲۰۰۵ میلادی) به امارات صادر میشد. این صادرات اما به علت انتقادهای فراوانی که به این قرارداد شد هرگز رقم نخورد و سال آغاز آن، یعنی سال ۱۳۸۴، تبدیل به سال توقف این پروژه شد. منتقدان با تاکید بر ارزانفروشی گاز بر اساس این قرارداد و ابهامات مالی آن، در نهایت مانع اجرای این قرارداد و در حقیقت مانع گسترش بازارهای گازی کشور شدند. هرچند به گفته بیژن زنگنه، وزیر نفت «طبق قرارداد، شرکت ملی نفت بهعنوان طرف ایرانی میتوانست درباره قیمت، درخواست تجدید نظر بدهد و از نظر قراردادی محق بود» اما وجود چنین بندی هرگز نتوانست آنطور که باید در جهت متقاعد کردن منتقدان به کار گرفته شود. این قرارداد با گذشت بیش از یک دهه همچنان درگیر داوری بینالمللی است و در حالیکه نقدهای وارد شده به آن هیچ دستاوردی برای کشور نداشت، با طرح ارزانفروشی گاز به اماراتیها، بهانهای به دست ترکیه بابت بالا بودن قیمت گاز صادراتی ایران به این کشور داد. این اتفاق شکایت ترکیه از ایران در دادگاه لاهه را در پی داشت و در نهایت کشور متحمل خسارت شد.
قراردادهای جدید نفتی
نمونهای دیگر که در سالهای اخیر رقم خورد، قراردادهای جدید نفتی است. قراردادهای جدید نفتی با روی کار آمدن دولت یازدهم و بر پایه قراردادهای بیع متقابل بازنویسی و تدوین شدند تا در دوران پساتحریم، ورود به صنعت نفت ایران را برای سرمایهگذاران خارجی جذابتر کنند. اما این قراردادها نیز از انتقادها بینصیب نماندند. نقدها به مدل جدید قراردادهای نفتی که گاه به مناقشه تبدیل شد، روند تصویب و اجرای آن را بسیار کند کرد. آنطور که کارشناسان میگویند این انتقادها که به از بین رفتن منافع ملی و حتی اقتدار کشور تاکید داشتند نه تنها منجر به از دست رفتن زمان برای جذب سرمایه خارجی در صنعت نفت شد، بلکه تغییرات وسیع در قراردادهای جدید نفتی را نیز به همراه داشت. به گفته کارشناسان، قراردادهای جدید نفتی حالا به علت تغییرات بیشمار تبدیل به نمونه بلندمدتتر (۲۰ ساله) از قراردادهای بیع متقابل شدهاند. در این نمونه، کارشناسان عقیده دارند آنچه از قراردادهای جدید نفتی (که قرار بود برای سرمایهگذاران خارجی جذاب باشد) در گذر از سد نقدها باقی مانده، از اصل آن فاصله بسیاری گرفته است.
قرارداد تولید الانجی روی آب
نمونهای بسیار تازهتر از تغییر مسیر یک قرارداد بر اثر نقدها، امضای نخستین قرارداد فروش گاز طبیعی برای تولید گاز مایعشده (LNG) صادراتی بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت IFLNG(تحت مالکیت شرکت پالایش گاز خارک) و شرکت نروژی Hemla است. این قرارداد ۲۰ ساله اوایل آبان ماه سال جاری مراحل اولیه را از سر گذراند. بر اساس این قرارداد بنا بر این بوده است که روزانه ۳/ ۲ میلیون متر مکعب گاز از پارس جنوبی به شناور Carribean FLNG منتقل و سالانه ۵۰۰ هزار تن LNG تولید و صادر شود. اما با انتقادهایی مشابه آنچه در سالهای گذشته شاهد بودهایم، روند اجرای این قرارداد با موانعی مواجه شد. حجم روزانه گازی که قرار بود به شرکت IFLNG فروخته شود، معادل ۴/ ۰ درصد از کل گاز مصرفی کشور بوده و بر اساس آن ایران برای نخستین بار تا سال آینده وارد بازار الانجی میشد. به این ترتیب بدون در نظر گرفتن دو نکته یاد شده، بار دیگر انتقادهایی با محتوای ارزانفروشی و از بین رفتن منافع ملی، مانع از اجرای این قرارداد و دستکم فاصله گرفتن آن از اصل خود شد. وزیر نفت پس از طرح انتقادها درباره این قرارداد اعلام کرد احتمالا شیوه کار با نروژیها تغییر کند و به جای فروش گاز به آنها، تنها وظیفه تبدیل گاز به الانجی را به آنها محول و در مقابل کارمزد پرداخت کنیم. موضعی که شرکت ملی نفت ایران در مقابل این انتقادها اتخاذ کرد نیز یک جوابیه در مقابل ادعای ارزانفروشی و در نهایت اعلام این نکته بود که «قرارداد امضا شده ازسوی شرکت ملی نفت ایران با شرکت آیافالانجی، قرارداد مناسبی است و پارهای از اطلاعاتی که در این زمینه در رسانهها منتشر شده مبتنی بر حدس و گمان است. قرارداد مورد بحث گرچه امضا شده اما هنوز مراحل تصویب خواهی و تنفیذ آن به انجام نرسیده است بنابراین بهطور قطع در مراحل تصویب نهایی قرارداد، مطالب مطرح شده بررسی میشود.» مدل پاسخگویی به نقدهای مطرح شده در نمونههای بالا، به نوعی سیگنال بیعملی و کوتاه آمدن در مقابل انتقادهایی را دارد که اگرچه با لحنی تند دغدغه دفاع از منابع ملی را مطرح میکنند؛ اما اگر به آنها پاسخ مناسب داده میشد، قطعا گام مفیدتری در جهت حفظ منافع کشور بود.
افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی / هر بشکه نفت برنت از ۹۳ دلار گذشت
قیمت هر بشکه سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام نفت برنت دریای شمال امروز جمعه با افزایش نسبی به ۹۳ دلار و ۸۷ سنت رسید.
به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، قیمت نفت بهخاطر فروکش کردن ترس از رکود اقتصاد آمریکا در روز جمعه افزایش یافت، اما بهدنبال افزایش موارد ابتلا به کرونا در چین و احتمال کاهش تقاضا برای سوخت در این کشور بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت دنیا، در آستانه یک کاهش هفتگی بیشاز ۴ درصدی قرار دارد.
قیمت هر بشکه نفت برنت دریای شمال امروز با ۲۰ سنت معادل ۰.۲۱ درصد افزایش به ۹۳ دلار و ۸۷ سنت رسید. نفت وست تگزاس اینترمدیت آمریکا هم با ۲۰ سنت معادل ۰.۲۳ درصد افزایش ۸۶ دلار و ۶۷ سنت معامله میشود.
قیمت نفت آمریکا و نفت خام برنت طی ۵ روز گذشته بهترتیب بیشاز ۶ درصد و ۵ درصد کاهش سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام قیمت داشتند.
خبر پائینتر از حد انتظار بودن نرخ تورم در آمریکا که در روز پنجشنبه منتشر شد باعث کاهش ارزش دلار شد و قیمت نفت را افزایش داد. بهاینترتیب انتظار میرود بانک مرکزی آمریکا روند افزایش نرخ بهره را آرامتر کرده و خطر رکود بزرگترین اقتصاد دنیا کاهش یابد.
پایین آمدن ارزش دلار قیمت نفت را برای دارندگان سایر ارزهای دنیا ارزانتر کرده و تقاضا برای آن را افزایش میدهد.
البته تحلیلگران عقیده دارند سختتر شدن قرنطینههای کرونایی در گوانجو، قطب تولید کارخانهای در چین بهدنبال افزایش موارد ابتلا به کرونا در این شهر، خطر کاهش تقاضا را بالا برده و مانع افزایش بیشتر قیمت نفت میشود.
علاوهبر دستور دورکاری در این شهر چین که حملونقل و تقاضا برای سوخت را پایین آورده، رفتوآمد در کل چین بهخاطر نگرانی مردم از گیر افتادن در قرنطینهها کاهش یافتهاست.
امید به برداشته شدن محدودیتهای کرونایی در این کشور باعث بالا رفتن قیمت نفت در هفته گذشته شد. اما اظهارات مقامات بهداشتی چین در این هفته نشان داد که این محدودیتها همچنان ادامه خواهند داشت.
اخبار مهم اقتصادی امروز در یک نگاه ؛ چهارشنبه 13 تیر
فصل اقتصاد - اخبار مهم اقتصادی امروز در یک نگاه ؛ چهارشنبه 13 تیر.
یارانه 600.000.000.000 تومانی به واردکنندگان خودرو! واکنش وزیر ارتباطات به فیلترینگ اینستاگرام/ توییتر در صف رفع فیلتر است پیشبینی افزیش تورم در ماههای آینده/بانک مرکزی: تورم 15درصد عادی است تهاتر نفت ایران با ریل هند منتفی است/ تعهد ذوب آهن برای تحویل 40 هزار تن ریل ملی قمار ترامپ با نفت سعودی/ پس لرزه های فهرست ارزی/ تب داغ خاموشی در پایتخت از دست دادن بازار کشورهای اسلامی در سایه سیاست های بی ثبات کننده قصه پایداری جهانی انرژی از یزد شروع شد دلارها و ریال های سرگردان را باید به سمت پتروشیمی سوق داد/هیچ راهی جز سرمایه گذاری در مزیت های کشور وجود ندارد قیمت جهانی نفت در بازار امروز/ هشدار ایران جواب داد؟ هندزفری معکوس ابداع شد+تصاویر سهمیهبندی عجیب ارز مسافرتی آغاز جلسه غیرعلنی مجلس/ بررسی طرح 24 مادهای برون رفت از مشکلات اقتصادی موتورسیکلت بی ام و C1 مجهز به فناوری خودران، رونمایی شد بازیگران جدید در راه ورود به معاملات آتی زعفران رشد افسارگسیخته مصرف بنزین" پاشنه آشیل خودکفایی + جدول شیوه سنتی دریافت مالیات در شُرف تغییر ارائه 10 سیاست برای تنظیم بازار مسکن جام جهانی فوتبال بهرهوری در اقتصاد جهان را کاهش داد + نمودار چرا کالایی که تولید میکنیم وارد میشود؟ اما و اگرهای بازار ثانویه به کجا رسید؟ ذخایر بانک مرکزی آب رفت گرما در رکورد 51درجه/ هشدار مصرف بالای برق به مردم با پیامک سیگنال بازار دوم به سکه و دلار چه کسی جلوی واگذاری «ایرانایر» را گرفت؟ یک سوم ارز دولتی واردات موبایل را 1 نفر گرفت کاهش تولید چای بهخاطر اصلاحات عجولانه دولت/ روند کنونی واردات به زیان کشور است همانها که سکه و ارز بُردهاند به خزانه کمک کنند/دولت دست به دامانِ رانتخواران شود تخلف 5 میلیاردی واردکننده موبایل/هر گوشی 400 هزار تومان گرانتر فروخته شد آیا گوگل به سلطه ایکسباکس و پلیاستیشن خاتمه میدهد؟ پیش نویس طرح دو فوریتی اقتصادی به نمایندگان ارائه شد/رایزنی رئیس مجلس با روحانی برای ارائه لایحه اقتصادی از سوی دولت امید وزیر نیرو به افت دما/ قطعی برق برنامهریزی شده نیست وقتی کامپیوتر با انسان مناظره میکند نیازی به حضور یقهسفیدها و مشاوران در خودروسازیها نیست/ کارگران خطوط قرمز فراکسیون کارگری هستند احتمال بازگشایی صرافیها از شنبه/نرخ بر اساس قیمت ثبت شده در بورس کدام کالا ایرانی است؟/سؤال بیجواب درقانون استفاده ازتوان داخل سوآپ نفتخام کرکوک در هالهای از ابهام ماجرای شرکت دخانی آمریکایی و هشدار وزیر بهداشت به شریعتمداری 15 نکته مهم برای خرید لپتاپ چرا خاموشیها اطلاع رسانی نمیشود؟ کل کشور درگیر خشکسالی است بعد از گرانفروشی، نوبت نفروختن است! نسخه روباز پورشه 356 اسپیدستر 1956، آماده حراج شد بازار سیگار در فرق محتکران/قاچاق دوباره رونق گرفت ادامه خاموشیها در تهران درصورت عدم صرفه جویی شهروندان سهم 4/ 1 درصدی «خودرو» از ارز دولتی نامه تند ترامپ به مرکل گزینههای جایگزین برجام برق نوبتبندی شد؛ اجازه انتشار جداول هنوز صادر نشده پلیس چین به اسلحه لیزری با برد 800 متر مجهز می شود
ظهور قوی سیاه در بازار نفت
دنياي اقتصاد / متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست در ادامه نگرانيها از ويروس کرونا، قيمت نفت خام آمريکا دوشنبه شب سطوح زير ۵۰ دلار را نيز تجربه کرد. هرچند در معاملات ديروز تا حدودي شاهد بهبود بهاي طلاي سياه بوديم، اما همچنان نگرانيها نسبت به آينده اقتصاد چين باقي مانده است. به اين ترتيب، قيمت نفت نسبت به اوج اخير خود بيش از ۲۰ درصد کاهش داشته که در ادبيات مالي به اين وضعيت «فاز خرسي» ميگويند. اکنون، خرسها (سمبلي از معاملهگران با انتظارات کاهشي) فعاليت بيشتري پيدا کرده و فشار بر قيمتها را تشديد کردهاند. تحليلگران جهاني معتقدند ويروس چيني به منزله «قوي سياه» بازار نفت است؛ کرونا نهتنها از نظر زمان وقوع غافلگيرکننده بود، بلکه از لحاظ اثراتي که بر تقاضاي نفت خواهد داشت، فضاي نامعلومي را ايجاد کرده است. بنابراين وضعيتي نادر و غيرقابل پيشبيني براي بازار نفت ايجاد شده که مشابه قوي سياه بر خلاف تصورات عمومي است. چين بهعنوان بزرگترين واردکننده نفت خام، سهم بالايي در رشد سالانه تقاضاي جهاني دارد. طبق برآوردهاي بلومبرگ، کرونا حدود ۲۰ درصد از تقاضاي نفت چين را کاهش خواهد داد و همين امر اثري جدي بر قيمتها گذاشته است. در چنين شرايطي گمانههايي از مداخله اوپک پلاس مطرح شده است و برخي به نشست اضطراري اين صادرکنندگان نفتي بهمنظور کاهش توليدات دل بستهاند.
در روزهايي که بازيگر نقش اول بازار نفت ويروسي به نام کرونا است، تنها سيگنال مثبتي که در بازار وجود دارد احتمال برگزاري نشستي اضطراري توسط اعضاي اوپک و متحدانشان زودتر از موعد است.کارشناسان شيوع ويروس کرونا را ظهور پديده قوي سياه در بازار نفت ميدانند. همانطور که نسيم طالب، اقتصاددان در کتابي با عنوان «قوي سياه» تشريح ميکند اين اصطلاح به اتفاقي اطلاق ميشود که بدون هيچگونه انتظار و پيشبيني در بازار رخ ميدهد و همچنين ابعاد وگستردگي آن نامشخص است. اين دو ويژگي درست با شرايط بازار نفت در مقابل شيوع ويروس کرونا تطبيق دارد. آخرين قوي سياه بازار نفت، حمله پهپادي به تاسيسات آرامکوي عربستان در ماه سپتامبر بود.به اين ترتيب در روز دوشنبه قيمتها با ثبت بيش از ۲۰درصد کاهش از زمان اوج خود در اوايل ماه ژانويه و بهدنبال اوجگيري تنشهاي ژئوپليتيک، وارد فازي شد که در ادبيات مالي به «فاز خرسي» مشهور است. از زمان انتشار خبر شيوع اين ويروس مرگبار در چين بهاي نفت برنت فقط در ۲ روز رشد کرده و ۹ روز کاري ديگر را با افت به پايان رسانده است. اين روند نشانگر روند منفي کلي در بازار نفت مخصوصا طي دو هفته گذشته تحتتاثير شوک کرونا است که به نظر ميرسد فراتر از انتظار بسياري از تحليلگران به قيمت نفت آسيب زده است. بهطوريکه قيمت نفت در اين مدت کاهش ۱۶درصدي را به خود ديده است. در روز دوشنبه بهاي نفت شاخص آمريکا حتي به کانال ۴۹ دلار وارد شد اما پس از آن با قيمت بالاي ۵۰ دلار روز خود را به پايان رساند. همزمان نفت برنت در پايان معاملات اين روز با ثبت قيمت ۴۵/ ۵۴ دلار در هر بشکه به پايينترين سطح در بيش از يک سال گذشته رسيد. اما ديروز (سهشنبه) نمادهاي دو شاخص بينالمللي نفت تحتتاثير اميدهاي به وجود آمده درباره کاهش بيشتر عرضه از جانب اوپکپلاس تعديل شد اما کماکان در فاز خرسي باقي ماند. خبرها حاکي از مکالمه تلفني ولاديمير پوتين و ملکسلمان، سران پرنفوذترين کشورهاي اوپکپلاس در روز دوشنبه و اعلام آمادگي دو طرف به ادامه همکاري در قالب فعلي اين گروه براي اطمينان از ثبات در بازار نفت دارد. در اين شرايط گزارشهاي تاييد نشده از منابع مختلف از تلاش اعضاي اوپک مخصوصا عربستان و همراهي روسيه براي برگزاري زودهنگام نشست اوپک حکايت دارد. منابعي نزديک به اوپکپلاس به خبرگزاري رويترز گفتهاند که اعضاي اين گروه درحال بررسي کاهش ۵۰۰ هزار بشکهاي توليد براي مهار سقوط قيمت نفت هستند. علاوه بر اين روزنامه والاستريتژورنال از قول مقامات آگاه گفته سناريوي اصلي عربستان کاهش موقت نيم ميليون بشکه از توليد کلي اوپکپلاس تا زمان رفع بحران کرونا است. همچنين تحت يک سناريوي ديگر اين گروه توليد يک ميليون بشکه نفت خود را متوقف خواهد کرد تا کمبود تقاضاي ناشي از شيوع ويروس چيني را جبران کند. بهنظر ميرسد سناريوي اول بسيار محتملتر باشد مگر اينکه تلفات جاني و مالي کرونا در چين وخيمتر از قبل شود. اميد به عزم جزم کشورهاي صادرکننده نفت براي مقابله با آثار ويروس کرونا موجب شد بهاي نفت برنت تا لحظه تنظيم اين گزارش (ساعت ۱۷ به وقت تهران) ۳۲ سنت افزايش يابد تا با بيش از نيم درصد رشد به ۷۷/ ۵۴ دلار بر بشکه برسد. در عين حال نفت شاخص آمريکا (WTI) واکنش مثبتتري به اخبار اوپک نشان داد و بيش از يک درصد رشد کرد تا قيمت اين نفت شاخص با ۶۴ سنت افزايش روي ۷۵/ ۵۰ دلار بر بشکه بايستد. کاهش ۳ ميليون بشکهاي تقاضاي چين مهمترين نگراني از انتشار ويروس کرونا که به افت شديد قيمتها در بازار نفت منجر شده، اثرگذاري اين ويروس بر حملونقل چين و همچنين سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام رشد اقتصادي اين کشور و سپس کاهش تقاضا براي نفت است. درحالحاضر جديدترين برآوردها از اثرگذاري شديد اين تحولات بر ميزان تقاضاي نفت چين خبر ميدهد. درحاليکه تخمين دقيق ميزان تاثيرگذاري ويروس کرونا بر تقاضاي نفت بهخصوص از جانب چين غيرممکن بهنظر ميرسد، افرادي که از صنعت انرژي چين مطلعاند به بلومبرگ گفتهاند تقاضاي چين حدود ۳ ميليون بشکه در روز معادل ۲۰درصد از کل مصرف نفت اين کشور کاهش داشته است. براساس اين گزارش، اين کاهش تقاضا احتمالا بزرگترين شوک در تقاضا از زمان بحران اقتصادي جهاني در سالهاي ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ است. اما نکتهاي که وجود دارد اين است که مديران نفتي غربي و چيني در اين برآورد، شرايط کنوني را با حالت طبيعي بازار در اين زمان از سال مقايسه کردهاند و به رقم ۳ ميليوني رسيدهاند. بنابراين کاهش تقاضاي چين براي نفت در مقايسه با دو هفته قبل رقم بسيار پايينتري است. در اين ميان نيز برخي کارشناسان اين احتمال را مطرح کردهاند که کاهش تقاضاي چين همتراز با کاهش مصرف داخلي اين کشور نخواهد بود. چراکه چين با استفاده از اهرم صادرات فرآوردههاي نفتي و همچنين انباشت نفت در ذخاير استراتژيک خود ميتواند ميزان واردات نفتخام را در سطوحي بيشتر از مقدار موردنياز خود نگه دارد. با اين حال، آماري که اين کشور منتشر کرد، چنين گمانههايي را زير سوال برد و بر نگرانيها افزود. رويترز اعلام کرد شرکت سينوپک چين که بزرگترين پالايشگاه آسيا محسوب ميشود، توليد خود را در ماه جاري ميلادي حدود ۶۰۰ هزار بشکه در روز معادل ۱۲ درصد کاهش داده که بيشترين حد کاهش طي يک دهه گذشته است. ميانگين توليد روزانه اين پالايشگاه در سال گذشته ۵ ميليون بشکه در روز بوده است. به علاوه پالايشگاه هاي مستقل چين که به آنها تي پات ميگويند و روي هم يکپنجم واردات نفت اين کشور را برعهده دارند، فعاليت خود را ۳۰ تا ۵۰ درصد پايين آوردهاند. اين سطح پايين فعاليت از سوي تيپاتها از سال ۲۰۱۵ تا بهحال سابقه نداشته است. اين اخبار موجب شده به تنوع برآوردها از کاهش رشد تقاضاي نفت چين افزوده شود. شرکت بيپي در گزارشي ميزان کاهش تقاضاي جهاني نفت در سالجاري تحتتاثير شيوع ويروس کرونا را بين ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز برآورد کرده است. اين ميزان حدود يکسوم رشد تقاضاي جهاني معادل ۲/ ۱ ميليون بشکه در روز است. همزمان سيتي گروپ نيز پيشبيني خود از قيمت بهاي نفت را براي سه ماه اول سال ۲۰۲۰ از ۶۹ دلار بر بشکه به ۵۴ دلار کاهش داده است. به گفته اين بانک در سه ماه دوم، ميانگين قيمت نفت ۵۰ دلار بر بشکه يعني ۱۸ دلار کمتر از تخمين پيشين اين بانک خواهد بود. اين بانک براي سه ماهه سوم و چهارم نيز قيمت جديد ۵۳ و ۵۸ دلار بر بشکه را پيشبيني کرده است. سيتيگروپ پيشبيني کرده که رشد تقاضا يک ميليون بشکه در روز کاهش يابد. برآوردها از کاهش رشد تقاضا و افت شديد قيمت نفت موجب شده که اوپک و متحدانش براي نجات بازار دست بهکار شوند. موضوعي که به توقف افت قيمتها در روز گذشته منجر شد. اوپک، ناجي بازار نفت؟ در اين شرايط همه نگاهها به واکنش کشورهاي اوپکپلاس دوخته شده است. گفتوگوي تلفني سران بلندپايه عربستان و روسيه و تاييد ضمني موافقت آنها براي کاهش بيشتر توليد نشان از نيمهتمام گذاشتن توافق فعلي اوپکپلاس مبني بر کاهش ۷/ ۱ ميليون بشکه روزانه توليد تا ماه مارس و بررسي کاهش بيشتر توليد در يک نشست زودهنگام دارد. به گزارش رويترز، برخي منابع گفتهاند اعضاي اوپکپلاس ممکن است در روزهاي ۱۴ و ۱۵ ماه جاري ميلادي يعني حدود ۲۰ روز زودتر از زمان برنامهريزي شده نشست عادي، در جلسهاي اضطراري ديدار داشته باشند. هليما کرافت، استراتژيست ارشد در شرکت «آربيسي کپيتال مارکتس» به بلومبرگ گفت: درحاليکه سقوط تند و تيز نفت را شاهد هستيم و آشفتگي که ميتواند به اقتصاد کشورهاي توليدکننده ضربه بزند، به نظر ميرسد کشورهاي اوپکپلاس وقت زيادي براي تصميمگيري ندارند. علاوه بر اين مارگارت ينگ که تحليلگر سيامسي مارکتس است معتقد است با توجه به واکنش مقامات اوپکپلاس، کاهشي ۵۰۰ هزار بشکهاي مورد انتظار بازار است اما احتمال کاهش عميقتر توليد را نيز رد نميکند. به گفته او همين انتظار است که شاخصهاي نفت را در روز سهشنبه افزايشي کرده است. بانک گلدمنساکس نيز در اينباره اظهار کرده درحاليکه انتظار واکنشي مبني بر کاهش توليد از جانب اوپکپلاس ميبيند اما هشدار داد نوسانات در قيمت معاملات نقطهاي احتمالا ادامه يابد. اين بانک ميگويد: قيمتها الان در سطوحي هستند که ما منتظر واکنش از سوي اوپک و توليدکنندگان نفت شيل هستيم. با وجود احتمال بالاي توافق اوپکپلاس براي تعميق بيشتر توليد، ادوارد مويا، تحليلگر بازار سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام در اونادا هرگونه شکست در به نتيجه رسيدن مذاکرات بين اعضاي اوپکپلاس را منجر به سقوط بيشتر قيمت نفت حتي تا ۱۰ دلار ديگر ميداند. اين کارشناس افزود: انتظاراتي مبني بر اينکه عربستان هر کاري براي کاهش توليد اوپکپلاس انجام ميدهد، رو به افزايش است. اما اگر ويروس کرونا نشانهاي از بهبود بهدست ندهد، کاهش توليد اهميتي نخواهد داشت.
بورس و نفت در شیب تند
روز گذشته در شرایطی بهای نفت در بازارهای جهانی بیش از پنجدرصد افت را در یک روز پشت سر گذاشت و با شکست سد50 دلاری به بهای 48 دلار و 90 سنت رسید که در داخل کشور، شاخص کل بورس تهران نیز با ثبت بیشترین میزان ریزش یک ماهه (761 واحد) بعد از 15 ماه به کانال 67 هزار واحدی وارد شد.
به گزارش شانا به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد، حرکت تند شاخص کل بورس در شرایطی است که کارشناسان معتقدند یکی از مهمترین مقولاتی که روند حرکتی بازار سهام را کند کرده اثر ناشی از افت بهای طلای سیاه در بازارهای جهانی است.
به عبارتی ریزش 54 درصدی بهای نفت در بازارهای جهانی، بورس تهران را از دو منظر اثر بر بودجه دولت و انتقال آن به شرکتهای بورسی و اثر بر شرکتهای نفتی،پالایشی و پتروشیمی تحتتاثیر قرار داده است.
این در شرایطی است که در بازارهای جهانی هنوز پیشبینی کاهش بیشتر قیمت نفت ادامه دارد و حتی ثبت بهای 40 تا 42 دلاری برای نفت اتفاقی دور از ذهن نیست. با این حال در بورس تهران هنوز شرکتهای بورسی بهخصوص شرکتهایی که خوراک مصرفی آنها نفت یا محصول تولیدیشان فرآوردههای نفتی است، شفافسازی دقیقی از اثرات افت بهای طلای سیاه بر پیشبینی سود خود ندارند.
سقوط آزاد بورس به نیمه کانال 67 هزار واحدی
بورس تهران در ادامه ریزشهای پیاپی خود، روز گذشته نیز 761 واحد دیگر کاهش یافت تا به این ترتیب بیشترین افت خود در یک ماه اخیر را به نمایش گذارد و در نهایت زیان سرمایهگذاران در 11 روز کاری دیماه به 3 درصد رسید.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، سقوط آزاد بورس در روز گذشته با کاهش 1/1 درصدی شاخص و سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام رسیدن به محدوده 67 هزار و 471 واحدی رقم خورد که با احتساب افت دیروز، بازدهی بورس از ابتدای سال به 6/14 درصد رسید؛ از شروع سریال افتهای بازار سرمایه (از دی ماه سال گذشته) نیز زیانی معادل 6/24 درصد بر سرمایهگذاران بورسی تحمیل شده است.
به این ترتیب بازار در شرایط کنونی در نتیجه نمایشگرهای وضعیت اقتصادی کشور، کاهش شدید قیمت جهانی نفت، تضعیف ریال در مقابل دلار، بودجه انقباضی سال 94، تورم و نرخ بهره بالا با روند نزولی پایداری روبهرو شده است.
اما وضعیت بازار دیروز به رغم افت شاخص، از منظر معاملات مطلوب بود؛ بهطوریکه حجم و ارزش کل معاملات قابل توجه بود؛ در مجموع روز گذشته بیش از 595 میلیون سهم به ارزش حدود یک هزار و 880 میلیارد ریال دادوستد شد که در مقایسه با روز دوشنبه به ترتیب رشد 49 درصدی و 116 درصدی را تجربه کردند که در کنار این موضوع ارسال آمار تولید و فروش 5 شرکت پالایشگاهی پس از مدتها بیخبری نشان از روزهای روشنتری برای این گروه دارد؛ نمادهای پالایشگاه نفت اصفهان، پالایش نفت تهران، پالایش نفت شیراز، پالایشگاه نفت بندرعباس و پالایشگاه نفت تبریز آمار تولید و فروش عملکرد میان دورهای خود را روی سایت کدال منتشر کردند تا اولین نشانه از احتمال بازگشایی این نمادها در آیندهای نزدیک مشاهده شود.
این گزارشها که تنها حاوی آمار مقایسهای مقدار تولید و فروش 8 ماهه نخست سال مالی 93 نسبت به مدت مشابه سال 92 است، در حالی منتشر شده که هنوز از نتایج مذاکرات این شرکتها با شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران پیرامون توافق بر سر قیمت فروش محصولات خبری نیست.
به این ترتیب به نظر میرسد با اعلام گزارش پیشبینی درآمد هر سهم سال مالی جاری بر مبنای تعدیلات احتمالی شرکتهای پالایشی، این نمادها پس از توقف چند ماهه (نماد شپنا از اسفند ماه سال گذشته، نماد شتران از فروردین ماه و نمادهای شبریز، شبندر و شراز نیز از تیرماه سال جاری متوقف هستند) ممکن است به تابلوی معاملات بازگردند و سرمایه بلوکه شده سهامداران آنها آزاد شود.
بررسی جزئیات گزارشهای منتشر شده توسط نمادهای مزبور نشان دهنده این است که پالایشگاه نفت تبریز در 8 ماهه 93 بیش از 4 میلیون و 100 هزار مترمکعب انواع محصولات را تولید کرده و تقریبا همین رقم را نیز به فروش رسانده است. در دوره مشابه سال قبل شاهد تولید بیش از 4 میلیون و 400 هزار مترمکعب انواع محصولات شرکت و فروش همین میزان محصول بودهایم.
شرکت اعلام کرده علت کاهش میزان تولید و فروش 8 ماهه 93 به نسبت 92 تعمیرات اساسی 45 روزه در اردیبهشت و خرداد ماه است. پالایشگاه نفت بندرعباس نیز در عملکرد 8 ماهه 93 شاهد تولید 12 میلیون و 385 هزار مترمکعب انواع محصولات شرکت بوده که این رقم برای 8 ماهه 92 در سطوح 12 میلیون و 852 هزار مترمکعب قرار داشته است.
در زمینه فروش هم شرکت در عملکرد 8 ماهه 93 فروش 11 میلیون و 250 هزار مترمکعبی داشته که به نسبت سال 92 با رشد همراه بوده است. در این میان پالایشگاه نفت اصفهان در 7 ماهه سال 93 بیش از 12 میلیون و 265 هزار مترمکعب انواع محصولات را تولید کرد که در مقایسه با تولید 12 میلیون و 994 هزار مترمکعبی دوره مشابه سال قبل با کاهش تولید همراه شده است.
عملکرد 8 ماهه پالایش نفت شیراز نیز نشان از تولید بیش از 2 میلیون و 127 هزار مترمکعب محصول دارد که به این ترتیب حدود 66 درصد از بودجه تولید خود را تحقق بخشیده است، همچنین این شرکت فروش تقریبی 2 میلیون و 98 هزار مترمکعبی را در همین مدت داشته که 65 درصد از بودجه فروش را هم پوشش داده است. پالایش نفت تهران نیز در عملکرد 8 ماهه شاهد تولید بیش از 9 میلیون و 384 هزار مترمکعب انواع محصول و فروش 9 میلیون و 294 مترمکعب از محصول شرکت بوده است.
عزم مدیریت جدید برای بازگشایی نمادهای پالایشی
در این راستا شاهین احمدی از کارشناسان بورس در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»، با اشاره به کاهش 761 واحدی شاخص در روز گذشته، اظهار کرد: افت دیروز جدا از بیم و امیدهای موجود در بازار، نشانگر این است که بورس هنوز نتوانسته پیام روشنی از شرایط کلان اقتصادی کشور دریافت کند و به همین دلیل، در نوعی ابهام به سر میبرد؛ یکی از دلایل این کاهش نسبی و ادامه دار شاخص، در کنار سایر ریسکهای پیشروی سرمایهگذاران، ریسکهای کلان اقتصادی، سیاسی، عدم نقدشوندگی به دلیل توقف نمادهای بورسی و مسدود شدن داراییهای سرمایهگذاران نیز بر بازار اثرگذاری بالایی دارد.
وی ادامه داد: مدت زمانی طولانی است که شرکتهای گروه فرآوردههای نفتی که بخش قابل توجهی از ارزش کل بازار سرمایه را به خود اختصاص دادهاند، به دلیل رفع ابهام و شفافسازی متوقف شدهاند و این امر، ریسک نقد شوندگی بازار سهام را افزایش داده است که باید در نظر داشت طبق دستورالعمل افشای اطلاعات شرکتهای ثبت شده نزد سازمان، ناشران بورسی ملزم هستند در شرایط خاص، افشائیات کافی انجام دهند و متوقف شدن نماد در صورت بروز شرایط خاص، دور از ذهن نیست.
احمدی، ارائه گزارشها و صورتهای مالی سالانه و میاندورهای، برگزاری مجامع عمومی و اطلاعات مهم را از جمله مواردی دانست که منجر به توقف نمادها میشود و گفت: در صورتی که هر یک از موارد فوق رخ دهند، نماد شرکت مربوطه متوقف خواهد شد و تا زمانی که افشای کافی برای شفافسازی در حوزه مربوطه انجام نشود، نماد بورسی مشمول بازگشایی نخواهد شد.
این سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام فعال بازار سرمایه در ادامه اظهاراتش با اشاره به توقف نمادهای پالایشگاهی گفت: علت عمده توقف طولانیمدت نمادهای صنعت فرآوردههای نفتی، بخشی به دلیل کیفیسازی پالایشگاه ها، تعیین تکلیف نرخ خوراک این شرکتها با شرکتهای پالایش و پخش و بخشی دیگر به دلیل مواردی از قبیل تسعیر ارز، مالیات بر ارزش افزوده و. بوده است. وی در ادامه توضیح داد: در لزوم شفافسازی اطلاعات توسط ناشران ثبت شده نزد سازمان بورس تردیدی نیست، اما عدم نقدشوندگی در بلندمدت، به اعتماد سرمایهگذاران آسیب وارد میکند و ریسک بازار را افزایش میدهد، از طرفی، فعالان بازار نیز انتظار ندارند که یک نماد بدون شفافسازی بازگشایی شود.
بنابراین برقراری موازنهای بین این دو امر، یعنی الزام به شفافسازی و نیز بازگشایی نماد در اسرع وقت، برای تمام فعالان مطلوب خواهد بود و اعتماد فعالان به سازمان و جایگاه سازمان در بازار سرمایه را ارتقا خواهد داد.
احمدی ادامه داد: با در نظر گرفتن تغییرات در سطح ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار، و نیز اعلام برنامههای کلی سازمان توسط آقای دکتر فطانت، یکی از اهداف مدیریت جدید، ابهام زدایی از شرایط فعلی بازار سرمایه اعلام شده، این در حالی است که نماد شپنا از تاریخ 19 اسفندماه 1392 و تعدادی دیگر از نمادهای این صنعت از قبیل شبندر، شراز، شبریز و. از تاریخ 29 تیرماه 1393، مشمول شفافسازی شده و متوقف هستند و هنوز شفافسازی و بازگشایی این نمادها تا تاریخ درج این گزارش انجام نشده است.
وی در ادامه افزود: این در حالی است که روز گذشته، گزارش تولید و فروش میان مدت این نمادها در سامانه کدال قرار داده گرفته است که طبق مدل ارزش فعلی جریانات نقدی آتی، ارزش شرکت از محل تولید محصول، فروش آن و دریافت وجوه نقد مربوطه تعیین میشود. بنابراین اگرچه این اطلاعات، اطلاعات خام غیر ریالی هستند، اما میتوانند توضیحات نسبی درباره سودآوری و وضعیت مالی آتی این شرکتها در سال 1393 ارائه کنند و برآوردی نسبی از ارزش شرکت و البته ارزش سهام شرکت در اختیار فعالان بازار سرمایه قرار دهند.
احمدی در ادامه خاطرنشان کرد: از طرف دیگر، اقدام به اطلاعرسانی گزارش تولید و فروش میان مدت این نمادها همزمان میتواند نشانهای از عزم مدیریت جدید، جهت حل مشکل نمادهای متوقف شده و کمک به شفافسازی سریعتر این نمادها و افزایش شفافیت و کاهش ابهام بازار سرمایه از طریق رایزنی با وزارت نفت و شرکت پخش و پالایش و. درخصوص این شرکتها باشد.
به گفته احمدی، میتوان انتظار داشت که افشای همین اطلاعات مقداری غیرریالی نیز نشانهای از عزم مدیریت جدید برای بازگشایی نمادهای فوقالذکر در آیندهای نزدیک باشد.
محدوده 64 هزار و 500 واحدی؛ کف کانال شاخص
در این میان احسان حاجی از تحلیلگران تکنیکال بازار سرمایه معتقد است: نمودار شاخص کل بورس تهران به دلیل ویژگیهای خاص خود، نمیتواند الگوی کاملا مناسبی برای بررسی تکنیکالی در اختیار تحلیلگران قرار دهد، اما به هر حال تنها ابزاری که بهعنوان نماینده کل بورس در اختیار داریم همین شاخص با تعریف انحصاری سیگنال تند به بازار جهانی نفت خام و مخصوص به خود است. وی ادامه داد: بر این اساس محدوده 68 هزار واحد، کف کانال با شیب کم نزولی بازار بود که روز گذشته شاخص کل این حمایت خود را نیز به دلیل موج منفی حاکم بر بازار و حجم قابل توجه معاملات شرکتهای بزرگ در قیمتهای منفی از دست داد.
حاجی در ادامه افزود: چنانچه نمودار را در حالت درصدی یا لگاریتمی در نظر بگیریم، این سیگنال خروج از بازار کمی زودتر و در حوالی 71 هزار واحدی (خطنارنجی رنگ) صادر شده است، اما به هرحال با توجه به شکل ترسیم شده برای شاخص به نظر میرسد هیچ منعی برای ادامه وضع موجود وجود نداشته باشد. بنا به گفته این تحلیلگر، محدوده 64 هزار و 500 واحدی بهعنوان فیبوی روند نرمال شاخص و همچنین کف کانال لگاریتمی میتواند پیش روی روند شاخص قرار بگیرد.
دیدگاه شما