کار شبانهروزی؛ لازمه عبور موفق مرتضوی از گردنههای سخت وزارت کار
به گزارش خبرنگار گروه اقتصادوکارآفرینی خبرگزاری آنا، وزارت «تعان، کار و رفاه اجتماعی» با بالاترین سطح تعامل با مردم، پیشانی دولت در ارتباطات مردمی است. در اهمیت این وزارت خانه همین بس که یکی از زیرمجموعههای آن، سازمان تامین اجتماعی است. این سازمان به ۴۵ میلیون نفر در حوزه درمان خدمات رایگان میدهد و وظیفه پرداخت حقوق ۴ میلیون نفر مستمری بگیر و ۲۰۰ هزار نفر بیکار را که حقوق بیکاری دریافت میکنند، بر عهده دارد.
با توجه به موارد بالا باید دقت داشت که فعالیتهای اقتصادی این وزارت خانه یک الزام برای بقای سازمان بین النسلی تامین اجتماعی است. اما وظایف وزارت کار بزرگتر از حیطه درمان و بازنشستگی است این وزارت خانه در زمینههای توسعه کارآفرینی، رفاه اجتماعی، امور تعاون و موارد فرهنگی و اجتماعی نیروی کار نیز مشارکت و فعالیت دارد که ما اینجا بیشتر به جنبههای اقتصادی آن خواهیم پرداخت.
شرکتهای زیرمجموعه وزارت کار در تمامی زمینههای اقتصادی از جمله دارو، سیمان، سرمایه گذاری، ارتباطات، کشتیرانی تا پتروشیمی فعالیت اقتصادی و سازنده دارند
شرکتهای زیرمجموعه وزارت کار در تمامی زمینههای اقتصادی از جمله دارو، سیمان، سرمایه گذاری، ارتباطات، کشتیرانی تا پتروشیمی فعالیت اقتصادی و سازنده دارند. این تنوع فعالیتها باعث میشود وزیر کار وزارت خانهای در اشل یک کشور را در حوزههای اقتصادی و اجتماعی مدیریت کند.
ذوابعاد بودن و درک مفاهیم اقتصادی خرد و کلان از استارت آپها تا نظارت بر شرکتهای سرمایه گذاری قسمت کوچکی از حوزه وظایف وزیر جدید «تعاون، کار و رفاه اجتماعی» خواهد بود. برای ملموستر شدن حجم فعالیتهای اقتصادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یک قلم میتوان از اَبَر هلدینگ شستا با دارایی ۴ میلیارد و ۸۷۵ میلیون دلاری نام برد که ۵ درصد از بازار سرمایه را در اختیار دارد.
**مبارزه با بیکاری اولویت اول وزارت کار
آنچه کارشناسان نیز به آن اذعان دارند و آن را اصلیترین اولویت وزارت کار میدانند این مهم است که جمعیت بیکار نباید بیش از این رشد داشته باشد، چرا که این تیغ دو لبه از دو سو به وزارت کار صدمه وارد میکند: در وهله اول تعداد افرادی که حق بیمه خود را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت میکنند کاهش مییابد و بر این اساس گردش مالی سازمان نیز افت میکند. این امر چرخه حقوق بازنشستگان و بیمه گران را مختل میکند و در مرحله بعد سوبسیدهای آموزشی سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور که یکی از سازمانها زیرمجموعه وزارت کار است بی نتیجه میماند.
در اینجا به معضلات اجتماعی از جمله افزایش بزهکاری در نیروی کار که متاثر از این پیشامد است اشاره نمیکنیم، اما باید دقت کرد که یکی از وظایفی که بر عهده وزیر کار گذاشته شده، صیانت از نیروی کار است. تعداد کل آموزشهای برگزار شده سازمان فنی و حرفهای کشور در تیرماه ۱۴۰۰ بیش از ۱۸۸ هزار و ۷۶۰ نفر دوره بوده که به عدد ۲۳۴ هزار و ۶۵۵ نفر دوره در تیر ماه ۱۴۰۱ افزایش یافته است. این رشد ۲۴ درصدی در آموزش، نرخ بیکاری را کاهش نداده است علی اوسط هاشمی، معاون وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی میگوید فقط ۶۰ درصد از مهارت آموزان به بازار کار راه مییابند.
پس صرف رشد آموزش برای مقابله با بیکاری کافی نیست. وزیر کار باید با بازوهای مالی وزارت کار، بزرگترین مشکل دانش آموختگان که مساله دریافت تسهیلات بانکی است را لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس بر طرف کند. مدیریت جزیرهای سبب شده است تا هر سازمان وظیفه خود را در کاغذ به خوبی انجام دهد، اما خروجی مطلوب که کاهش بیکاری است حاصل نشود.
برای نمونه بانک توسعه تعاون یکی از دستگاههای مالی زیرمجموعه وزارت کار است و وظیفه تخصیص منابع و کمک به تأمین سرمایه کارآفرینان به منظور ایجاد اشتغال جدید را دارد و دارای چندین شعبه و بودجه کافی برای این کار است، اما با تحقیقات میدانی ما اعطای تسهیلات را منوط به داشتن ضامن میداند. گویا تنبلی سایر بانکها به بانکهایی وزارت کار نیز رسوخ کرده است.
طرح یک مدل از اعطای تسهیلات برای ۳۰ بانک مستقر در کشور حتما فشل خواهده بود و اینطور نیز هست بانکهای که ماهیت آنها برای افزایش کارایی بوده است استحاله شده اند و تبدیل به بنگاه خدمات مالی برای کارمندان بانک شده اند.
فقدان ابتکار عمل برای ایجاد شغل در تمامی کشور به وضوح دیده میشود. این موضوع یکی از پیچیدهترین کارویژههای صولت مرتضوی خواهد بود
فقدان ابتکار عمل برای ایجاد شغل در تمامی کشور به وضوح دیده میشود. این موضوع یکی از پیچیدهترین کارویژههای صولت مرتضوی خواهد بود کاری که وزیر پیشین نتوانست از عهده آن بر بیاید. ایجاد شغل نیاز به انواع دستگاههای اجرایی و نظارتی دارد که خوشبختانه همهی اینها در وزارت کار تجمیع شده اند.
بانک توسعه تعاون، سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور، صندوق کارآفرینی امید و آموزش عالی علمی کاربردی مهارت ترکیب رویایی است که اگر یک تیم را تشکیل دهند ۱۰۰ درصد خروجی آن ایجاد شغل خواهد بود. این ۴ نهاد پتانسیل آن را دارند تا با هم به یک ماموریت مشترک برسند و اقدام به ساخت اتاق کارهای متفاوت کنند که مقررات زدایی و تسهیل گری وظیفه آن باشد.
**یک شرکت ایرانی به اندازه یک سوم اقتصاد ارمنستان
صولت مرتضوی اگر نیمی از توان خود را صرف تولید شغل کند باید قسمت اعظمی از برنامه اش را برای غول ۳۴ هزار میلیارد تومانی تامین اجتماعی یعنی شستا بگذارد این شرکت در عرضه اولیه بورس درخشان نشان داد و تا ۶ برابر افزایش قیمت را تجربه کرد، اما به یکباره با ریزش بازار افت عجیبی کرد و ۶۷ درصد کاهش قیمت داشت که هنوز نیز جبران نشده است.
شستا به دلیل این که سهم عرضه اولیه بود عمدهی سهامدارانش آحاد مردم بودند و، چون یکی از بزرگترین شرکتهای بورسی است سرمایه زیادی از تمام دهکهای اقتصادی کشور در این شرکت انباشته شده است که متاسفانه با ریزش شدید بازارمالی به محاق رفته است.
صولت مرتضوی باید برای احیای وجههی شستا این شرکت بزرگ و کارآمد که تخصصی در حوزههای استراتژیک کشور سرمایه گذاری میکند برنامهای ترتیب دهد.
بهترین حرکت در ریبرندینگ شستا بیمه کردن قیمت سهم است تا بیش از این ضرری بر سهامدار تحمیل نشود و زمینهی افزایش قیمت سهام ایجاد شود. شستا را نمیتوان فقط در بورس خلاصه کرد، اما ضروری است که سرمایه گذاران اصلی آن، مردم مورد توجه ویژه قرار گیرند.
شرکت لوازم خانگی پارس فرزند خلف شستا که نادیده گرفته شد. زمانی در خانه هر ایرانی یک تلویزیون پارس میدرخشید و فروش محصولات پارس رونق فراوانی داشت، اما ناگهان با حضور محصولات کرهای این نشان تجاری معروف و محبوب کنار رفت
شرکت لوازم خانگی پارس فرزند خلف شستا که نادیده گرفته شد. زمانی در خانه هر ایرانی یک تلویزیون پارس میدرخشید و فروش محصولات پارس رونق فراوانی داشت، اما ناگهان با حضور لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس محصولات کرهای این نشان تجاری معروف و محبوب کنار رفت.
شاید در نگاه اول این فقدان حضور در بازارهای داخلی و خارجی آنچنان به چشم نیاید، اما وقتی به آمارهای موسسهی تحقیقاتی Reed Electronics نگاه میکنیم متاسف خواهیم شد. به نوشتهی این موسسه شرکت سامسونگ در سال ۲۰۱۹ در رستهی بازار لوازم خانگی فقط در بازار ایالات متحده توانسته است ۵ میلیارد و دویست میلیون دلار صادرات داشته باشد.
این رقم اختلاف ۴۵۰ میلیون دلاری برابر با کل ارزش شستا با انبوهی از شرکتهای زیرمجموعه است. سرمایه گذاری نکردن در بخش تحقیق و توسعه آفت شرکتهای ایرانی و علت موفقیت شرکتهای بین المللی است. آنچه برند پارس را با آن محصولات پیشرو به انزوا کشیده است تکرار تولید محصولات موفق و عدم تغییر در مدل هاست تا آنجا که وقتی به سایت این شرکت رجوع میکنیم محصولات حال حاضر شرکت فرقی با محصولات سی سال پیش نمیکند.
صولت مرتضوی به عنوان وزیری که انبوهی از شرکتهای دولتی را در دست دارد باید موج سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه را در اولویتهای شرکتهای زیرمجموعه خود قرار دهد و همچنین همکاری با شرکتهای دانش بنیان را برای توسعه محصولات همه شرکتهای زیرمجموعه تسریع کند. آنچه از شستا و شرکتهای زیر مجموعه گفته میشود به اندازه یک سوم کل تولید ناخالص داخلی کشور ارمنستان است که ما به دلیل مختصر بودن مقاله به شرکت پارس بسنده کردیم.
** نوسازی ماشین آلات و بهینه کردن دستمزد راهبرد افزایش تولید
بهره وری پرتابگر کارفرمای ایرانی به فراتر از منحنی امکانات تولید است. اختلاف درآمد کشورهایی مانند ژاپن و ایران صرفا در نوع محصول نیست بلکه عامل اصلی تفاوت در میزان تولید ناخالص داخلی، سرعت در تولید است. با بالارفتن بهره وری، تولید برای کارفرما موضوعیت پیدا میکند و سود با رابطه مستقیم افزایش پیدا میکند. از عوامل موثر در ارتقای بهره وری آموزش و بروزرسانی ماشین آلات است، در بخش آموزش الحمدا. در کشور ما نهادهای قدرتمندی داریم، اما در بروزرسانی ماشین آلات تولیدکنندگان، بسیار ضعیف عمل کرده ایم از سری وظایف وزارت کار کمک به کارفرما به عنوان نهاد تولیدکنندهی شغل از واجبات است.
توصیه میشود برای بیمه کردن و افزایش تولید به شرکتهای صنعتی از طرف بانک توسعه تعاون فراخوانی داده شود تا برای بروزرسانی و ارتقای ماشین آلات اقدام کنند این حرکت موهبتهایی زیادی دارد که فقط یکی از آنها افزایش تولید است از اصلیترین اتفاقات این کار کاهش مصرف سوخت و سرریز شدن دانش وارداتی در بدنهی صنعت خواهد بود.
دستمزد نامتعادل کارگران با عرضه بیش از حد نیروی کار اتباع حاصل شده است. شاید این اتفاق به مذاق سازندهای ساختمان خوش بیاید، اما قاچاق را در کشور رونق داده و تولید داخلی را متضرر کرده است
نظارت بر اتباع افغانستانی امری زمانبر، اما راهبردی است. نیروی کار افغانستانی تعادل عرضه و تقاضای بازار کار را به هم ریخته است و قیمت کارگر ساختمانی را به شدت متاثر کرده است. مهاجرت نیروی کار غیر متخصص از کیفیت تولید داخل کاسته است و دستمزد کارگران فصلی را به شدت پایین آورده است. این موضوع سبب شده تا کارگران شهرستانهای مرزی که در فصول گرم سال برای کار به شهرهای بزرگ رجوع میکردند میزان حقوق پرداختی بازار را بهینه نیابند و قاچاق را شغل خود قرار دهند. دستمزد نامتعادل کارگران با عرضه بیش از حد نیروی کار اتباع حاصل شده است. شاید این اتفاق به مذاق سازندهای ساختمان خوش بیاید، اما قاچاق را در کشور رونق داده و تولید داخلی را متضرر کرده است، همچنین نظم بازار از تعادل خارج شده و سازنده بیشتر از حق خود سود میبرد که به ضرر کارگران است.
وزارت کار باید به کمک ستاد دستمزد که از زیرمجموعههای وزارت کار است اولا استخدام نیروی بدون مدارک هویتی مشخص و تعریف شده را ممنوع کند، ثانیا مانند ترکیه که اولویت با نیروی ترک است به ازای ۵ نیروی ایرانی اجازهی استخدام یک خارجی را بدهد.
** توزیع سبد کالا، یارانه پرطرفدار دولتی
کالای کوپنی با این که مغضوب علیه رسانهها و یکسری از اقتصاددانان با نظرات شاذ است، اما بین اقشار ضعیف و نیمه متوسط جامعه همچنان جذاب بوده و مقبولیت دارد. توزیع کالا سوای تاثیر روانی مثبت در روحیهی جامعه هدف، یک جنبهی اساسی دیگر نیز دارد.
اقشار مستضعف جامعه به دلیل فشار فقر، توانایی دسترسی به کالاهای با کیفیت مناسب را ندارند و در صورت پرداخت یارانه به صورت نقدی نیز، به علت مشکلات فراوان زندگی به سمت خرید کالای مطلوب نمیروند.
وزارت «تعاون، کار و رفاه اجتماعی» به عنوان متولی بهبود سازوکار توزیع سبد کالا باید بر احیای این سیاست اقتصادی با وجود همهی فشارها ایستادگی کند؛ و ترتیبی داده شود تا سبد کالا مختص به لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس چند کالای خاص نباشد چرا که با این سیاست یکسری از کالاهای تولید شده مازاد به چرخهی مصرف باز میگردد و از تولید داخل نیز حمایت میشود. مشکلات عدیدهای بر سر راه این مدل پرداخت یارانه نقدی وجود دارد که بزرگترین آن نحوهی توزیع کالا است که وزارت کار میتواند با همکاری فروشگاههای زنجیرهای که در سراسز کشور وجود دارند این مشکل را بر طرف کند.
برگزاری جشنواره ملی نمایشهای خیابانی و عروسکی «شهروند کودک» در شیراز
رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری شیراز از برگزاری جشنواره ملی نمایشهای خیابانی و عروسکی «شهروند کودک» طی روزهای اول تا ۵ آبانماه به میزبانی کلان شهر شیراز خبر داد.
به گزارش خبرگزاری موج فارس، مصطفی مشفقیان، رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری شیراز امروز، ٣٠ مهرماه در جمع خبرنگاران از برگزاری جشنواره ملی نمایشهای خیابانی و عروسکی «شهروند کودک» در شیراز خبر داد و گفت: این جشنواره طی روزهای اول تا ۵ آبانماه در شیراز برگزار خواهد شد.
وی، هدف از برگزاری این جشنواره را آموزش شهروندی و آماده سازی شهروندان به ویژه کودکان برای ورود به عرصه زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عنوان کرد تا شهروندانی آگاه و مسئولیتپذیر داشته باشیم.
مشفقیان با بیان اینکه فرهنگ شهروندی یکی از جدیترین تکالیف شهرداری لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس شیراز در حوزه فرهنگی است، افزود: مؤلفههایی چون سبک زندگی اسلامی ایرانی در محیط شهری، فرهنگ آپارتماننشینی، فرهنگ ترافیک و فضای سبز در کنار هم فرهنگ شهروندی را تشکیل میدهند.
رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری شیراز با تأکید بر این نکته که فرهنگسازی را باید از قشر کودک و نوجوان آغاز کنیم، تصریح کرد: مخاطب اصلی این جشنواره کودکان هستند.
وی همچنین با بیان اینکه این جشنواره لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس از یک جهت به صورت نمایشهای خیابانی است تا مردم را درگیر خود کند، گفت: از طرفی دیگر آیتمهای این جشنواره، قشر کودک را از طریق نمایشهای عروسکی درگیر میکند و مفاهیم فرهنگ شهروندی را به آنها منتقل میکند.
مشفقیان ادامه داد: در راستای ترویج فرهنگ شهروندی شیراز، باید به آداب و رسوم شیراز و شیرازیها به صورت ویژه توجه شود که بستر ترویج این مهم را فرهنگسراها لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس پیشبینی کردهایم و طی دو هفته آینده تفاهم نامهای با آموزش و پرورش در لین باره منعقد خواهد شد.
محمد زنده دل، رئیس اداره شهروندی سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری شیراز نیز در این نشست بیان کرد: فراخوان جشنواره ملی نمایشهای خیابانی و عروسکی شهروند کودک، از تابستان امسال اعلام و پس از آن حدود ١٢٠ اثر از نقاط مختلف کشور به دبیرخانه جشنواره ارسال شد.
وی اضافه کرد: در بازبینی و داوری اولیه، ٢٠ اثر برتر در بخشهای مختلف نمایشی شامل نمایشهای خیابانی، عروسکی و عروسکهای غول پیگر انتخاب شدند.از میان آثار پذیرفته شده ۴ اثر مربوط به استان فارس و ١۶ اثر مربوط به سایر نقاط کشور است.
زنده دل تصریح کرد: این جشنواره در ۵ محل، محوطه ارگ کریم خانی، گذر حافظیه، بوستان ایرانی، پیاده راه سلامت واقع در بلوار شاهد و باغ هنرهای اسلامی به صورت میدانی اجرا میشود.
گفتنی است جشنواره ملی نمایشهای خیابانی و عروسکی شهروند کودک شیراز از اول آبان ماه تا پنج آبان ماه از ساعت ١۵ و ٣٠ دقیقه لغایت ١٨ و ٣٠ دقیقه برگزار خواهد شد.
این مقام مسئول در پایان خاطر نشان کرد: با توجه به وسعت برگزاری نمایش پیش بینی می شود که روزانه ۱۰ هزار نفر از شهروندان برای تماشای نمایش حضور به هم رسانند.
هویت کرسی های شیعهشناسی در غرب
مسئله لزوم حضور فعال پژوهشگران شیعی یا متخصص شیعهشناسی یا هر دو در آکادمیای بینالملل، اگرچه پیشینهای طولانی دارد، اما به دلایل مختلف تاکنون موفقیتآمیز نبوده و در دهه گذشته در عرصه تأسیس کرسیها و مراکز مطالعاتی مخصوص شیعهشناسی به صورت محسوسی از نمونههای مشابه عقب مانده است. از سوی دیگر شاهد این هستیم که در جمعهای دانشگاهی یا مذهبی، به دفعات درباره این موضوع سخن گفته میشود.
همچنین نشستها و هماندیشیهای متعددی درباره این مسئله در نهادهای حوزوی و دانشگاهی برگزار شده و شرکتکنندگان در آن ساعتها درباره اهمیت این موضوع سخن گفتهاند و شرکتکنندگان نیز احتمالاً مشتاقانه در پی آن برآمدهاند که پاسخ ابهامات خود در اینباره را دریابند. با این وجود، اصل این مسئله یعنی شرکت فعالانه هر چه بیشتر شیعیان در این عرصه و تأسیس «کرسیهای شیعهشناسی در سراسر جهان» تاکنون تحقق نیافته است.
در اینجا باید به سه نکته توجه کرد، اول اینکه در این مدت که میتوان آن را یک بازه دو دههای دانست، تقریباً هیچ کرسی شیعهشناسی یا اقدامات مشابه با این امر از سوی برگزارکنندگان یا کسانی که اعلام کردهاند قصد ورود در اینباره را دارند، نشدهاست؛ دوم اینکه قدمهای اولیه در مسیر تأسیس چنین کرسیها یا موقعیتهایی نیز برداشته نشده و سوم اینکه در همین بازه زمانی، فعالیتهای مشابه بسیاری توسط گروههای دیگر انجام شده است؛ به صورتی که امروزه کرسیها یا برنامههای مطالعاتی در زمینه اسلامشناسی که هر یک توسط یکی از گروههای ذینفع اسلامی به انجام رسیده، چهره این پژوهشها در آکادمیای بینالمللی را تغییر داده است.
در ابتدای امر باید به این واقعیت اشاره کرد که بحثها درباره تأسیس «کرسیهای شیعهشناسی» از آنجا که اغلب توسط افراد غیرمتخصص و ناآشنا با رویههای دیوانسالارانه دانشگاهها و مجامع علمی بینالمللی مطرح میشود، در بسیاری از موارد، با مفاهیم مرتبط خلط شده و مباحث را از همان ابتدا به انحراف کشانده است.
بخشی از ناکامی در ساماندهی «کرسیهای شیعه شناسی»، چنان که در ادامه خواهد آمد، به سبب درک نکردن این تفاوتها بوده است. ناگفته نیز پیداست که این نبود درک شامل اجزای دیگر فعالیتهای دانشگاهی نیز میشود و به گمراهی نسبت به مسیری که برای نیل به کرسی دانشگاهی باید پیمود نیز منجر میشود.
در اینجا بدون اینکه قصد داشته باشیم به تعریف هر یک از این مفاهیم وارد شویم و تفاوتهای هر یک با دیگری را بکاویم، مختصراً به این نکته اشاره میکنم که «کرسی» دانشگاهی به موقعیت درون یک دانشگاه یا مرکز آموزش عالی اطلاق میشود که با سازوکار مالی مشخص، در داخل یا خارج دانشگاه، برای تدریس یا پژوهش (یا ترکیبی از این موارد) در زمینهای خاص برای مدت مشخص تأسیس میشود و یک استاد مسئولیت اداره آن را بر عهده میگیرد.
برای کرسیهای دانشگاهی معمولاً یک نام انتخاب میشود تا گویای بهتر اهداف و محتویات مطالبی که قرار است در آن بحث شود باشد. فرایند تأسیس این کرسی و انتخاب استاد، نیز تداوم فعالیت آن دارای پیچیدگیها و جزئیات بسیار است که در این مختصر نمیگنجد.
در نیم قرن اخیر تلاشهای بسیاری از سوی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و نیز مکاتب فکری و ادیان و مذاهب برای تأسیس کرسیهای دانشگاهی انجام شده است. این گرایشها از تأسیس کرسیهای این چنینی اهداف متعددی را در نظر داشتهاند که برخی از مهمترین آنها افزایش پژوهشهای دانشگاهی در موضوع کرسی، تأثیرگذاری بر پژوهشهای انجام شده در آن زمینه به صورت جهتدهی، کنترل و نظارت بر آنها، ترویج آن موضوع در اثر طرح آن توسط نهادهای دانشگاهی بوده است.
با نگاهی به کرسیهای تأسیس شده در زمینههای خاورمیانهشناسی، ایرانشناسی، اسلامشناسی و شیعهشناسی، ملاحظه میکنیم که در عرصه دولتهای کشورهای اسلامی دولت عربستان سعودی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در این زمینه بسیار جدی و قدرتمند ظاهر شدهاند و از دولتهای کشورهای مهم دیگر اسلامی همانند ایران، ترکیه، اندونزی، مالزی و مصر به صورت محسوسی جلو افتادهاند.
در عرصه تأسیس کرسیهای یاد شده توسط اشخاص حقیقی و متمولان متوجه به مسائل فرهنگی نیز شخصیتهای سعودی و ایرانی گوی سبقت را از دیگران ربودهاند.
تأسیس کرسیها و مراکز مخصوص به ایرانشناسی که دارای نزدیکیهای زیاد با اسلامشناسی و نیز شیعهشناسی است، در دهه اخیر رشد قابل ملاحظهای داشته است، اما باید در نظر داشت همان گونه که کرسیها و مراکز خاورشناسی که توسط حامیان مالی بیرون دانشگاهی تأسیس شده، جنبهای خاص از مسائل خاورمیانه را مورد توجه قرار میدهند و به همان ترتیب که کرسیهای اسلامشناسی این چنینی سعی در معرفی اسلام به گونه مورد نظر حامی مالی خود دارند، کرسیهای تأسیس شده در زمینه ایرانشناسی نیز برخی از دورههای تاریخی و مسائل ایران را مد نظر قرار میدهد.
از سوی دیگر نکته مهم در زمینه کرسیهای ایرانشناسی این است که رشد این کرسیها در دهه گذشته نه به سبب فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران بلکه به دلیل تلاشهای شخصیتهای حقیقی ایرانی ساکن خارج از کشور انجام شده است. این شخصیتها نیز اغلب در خارج از ایران و عمدتاً در آمریکا زندگی میکنند.
این افراد یا خانوادههای ثروتمند و علاقهمند به تاریخ و فرهنگ ایران، در سالهای گذشته کرسیهای دانشگاهی متعددی در زمینه ایرانشناسی تأسیس کردهاند. چنانکه در جدول شماره سه مشاهده میکنید، این کرسیها و مراکز اغلب در دانشگاههای آمریکا تأسیس شده و مؤسسان آنها ترجیح دادهاند که کرسیها یا مراکز مذکور در مواردی به ایرانِ پیش از اسلام یا پراکندگی ایرانیان در سراسر جهان بپردازد.
فقدان کرسیهای شیعهشناسی در آکادمیای غربی آن هنگامی دردناکتر میشود که در نظر داشته باشیم که در هیچ یک از محافل اسلامی و ایرانی، به اندازه فضاهای شیعی در ایران، سخن از لزوم تأسیس این کرسیها نرفته است. نگارنده این سطور که در دهه گذشته در فضاهای دانشگاهی و دینی داخل و خارج ایران حضور داشته، در هیچ جا به اندازه فضاهای مذهبی ایران، درباره لزوم و اهمیت کرسیهای دانشگاهی نشنیده و بیشتر از آن در جلسات مرتبط با این امر شرکت نکرده است.
با یک جستوجوی اینترنتی ساده به حجم انبوهی از نشست، سخنرانی، مصاحبه، اظهارنظر و وعده تأسیس کرسیهای شیعهشناسی میتوان رسید؛ اما در عمل، آنچه در این عرصه اتفاق افتاده بسیار نادر و غیرقابل مقایسه با فعالیتهای دیگران در عرصه خاورمیانهشناسی، اسلامشناسی و ایرانشناسی بوده است.
در سالهای گذشته در ایران سخنان زیادی درباره تأسیس کرسی شیعهشناسی در دانشگاههای مونستر و فرانکفورت در کشور آلمان، در دانشگاه دورام در انگلستان و امثال آن بر زبان رانده لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس شده، مسئولان دولتی به دفعات از تصمیم قطعی خود در اینباره سخن گفتهاند یا افتتاح قریبالوقوع این کرسیها را وعده دادهاند، اما در عمل هیچ اتفاق مؤثری در این زمینه روی نداده و در همچنان در پاشنه پیشین چرخیده است.
پژوهشی در مورد اعتراضات شهریور 1401: جنبشهای اجتماعی نوع قدیم بیشتر سیاسی بودند؛ جنبشهای جدید بیشتر فرهنگی هستند/ کشور از تحلیل دقیق در زمینه اعتراضهای اجتماعی رنج میبرد
برخلاف اعتراضهای دههمحورِ پیشین، ویژگی جنبشهای اخیر به این شرح است: کثرتگرا، کلانگرا، سایبرپایه، غیرنهادینه، نبود نقش رهبری، تاکید بر تغییر بنیادین نظام سیاسی، حمایت حداکثری لایهها و گروههای مختلف اجتماعی-سیاسی و پشتیبانی حداکثری از سوی مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در خارج از کشور و .
به گزارش جماران؛ ایرنا نوشت: ماهیت حرکتهای اعتراضی از نیمه دوم دهه ۹۰ خورشیدی دیگرگون شده و در فضای فعلی مدیریت کارآمد و مواجهه با جنبشها نیازمند بازشناسی دقیق ریشه و زمینههای آن، نقشآفرینی نخبگان و تکوین ایده دولت سرمایهگذار اجتماعی- فرهنگی است.
«کالبدشناسی ناآرامیهای شهریور- مهر ۱۴۰۱» عنوان پژوهشی است که گروه مطالعات ایران در ماهنگار راهبردی دیدهبان امنیت ملی شماره ۱۲۶ مهر ۱۴۰۱ منتشر کرده است.
این پژوهش تازه به تبیین ویژگیهای ناآرامیهای اخیر و مبنای جامعهشناسی جنبشها و شورشهای اجتماعی پرداخته و سپس بایستههای مواجهه و مدیریت این رخدادها را مورد بررسی قرار داده است.
از آغاز نیمه دوم دهه ۹۰ شمسی جامعه ایران صحنه دگرگونی در ماهیت ناآرامیهای خیابانی بوده است. برای تبیین این دگرگونی و با توجه به تجربیات و شواهد وقوع اعتراضات خیابانی در طول تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی، باید به یک تقسیمبندی کلی درباره علل و نحوه این اعتراضها اشاره کرد.
اعتراضهای سابق چگونه بود؟
یک. اعتراضها از آغاز انقلاب اسلامی تا پایان نیمه نخست دهه ۹۰ شمسی غالبا با تکیه بر مطالبهها و منابع «سیاسی» رخ میدادند. ویژگیهای خاص این اعتراضها هم چنین بود: تمرکزگرا، مرکزگرا، مطالبهمحور، دههمحوری موجها و چرخههای اعتراض، وجود شکلی از ساماندهی، برخورداری نسبی از نقش رهبری، تاکید بر بازسازی فرایندها و نهادهای سیاسی، حمایت شده از سوی طبقه متوسط، جامعه دانشگاهی و احزاب رسمی منتقد و پشتیبانی حداقلی از طرف مخالفان سیاسی نظام در خارج از کشور.
دو. وقوع اعتراض ها از سال ۹۶ تا به حال نشان میدهند که بسیج و مشارکت خیابانی در بستر مطالبهها یا بحرانهای اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی اتفاق افتادهاند که به دلیل خاصیت سرایتپذیری، اشکال متنوع و سطح بالای انگیزههای سیاسی را هم درون خود پذیرفتهاند.
ناآرامیهایِ فعلی چگونه است؟
به نظر می رسد ویژگیهای دوره جدید اعتراضها از این قرارند: کثرتگرا، کلانگرا، سایبرپایه، غیرنهادینه، فشرده در زمان وقوع اعتراضها، انتشار سریع کنش جمعی، عدم سازماندهی، نبود نقش رهبری، تاکید بر تغییر بنیادین نظام سیاسی، حمایت حداکثری لایهها و گروههای مختلف اجتماعی-سیاسی و پشتیبانی حداکثری از سوی مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در خارج از کشور.
در دوره جدید، برخلاف قسمت دهه محوری دسته اول، جزر و مدهای اعتراضی در فواصلی دو یا سه ساله تکرار شدهاند و ممکن است در آینده نزدیک این فواصل به دو تا سه ماه برسد. این امکان در ناآرامیهای جدید در شهریور و مهرماه ۱۴۰۱ بسیار بارزتر است، زیرا نیروی پیشبرنده و پیشگام آن نسل جدید یا متولدین نیمه دوم دهه هفتاد و دهه هشتاد شمسی هستند که اکنون آغاز دوره سوژگی خود در عرصه اجتماع را تجربه میکنند و مسئله اصلی آنها اشکال نوین سبک زندگی و امکان بازنمایی آن در عرصه عمومی است.
۶ ویژگی جامعهشناختی ناآرامیهای اخیر
ویژگیهای جامعهشناختی ناآرامیهای شهریور ۱۴۰۱ را میتوان حداقل در ۶ مورد مشخص خلاصه کرد:
یک. نسلیبودن عاملیت رخداد
اولین و مهمترین ویژگی جامعهشناختی ناآرامیهای اخیر را میتوان نسلی بودن آن دانست. جامعه ایرانی در شرایط کنونی شاهد ظهور و کنشگری بخشی از نسل جدید است که متولدان نیمه دوم دهه هفتاد و دهه هشتاد شمسی هستند و تجربه مشترک نسلهای پیشین در جریان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را ندارند.
کنشگری این نسل با گسترش ارتباطات الکترونیکی در چارچوب جهانی شدن همزمان شده و امکان سوژگی مستقل از نسلهای پیشین را بیش از پیش برای آن فراهم کرده است. عنصر زنانه این ناآرامیها هم از نیروی نسلی تغذیه میکند. جنبش زنان از جنبش نسلی سواری مجانی میگیرد، هر چند زمینه شکلگیری و انگیزه خیابان شدن آن، مرگ اندوه برانگیز یک دختر متولد پایان دهه هفتاد بوده است.
این نسل محزون است و احساس میکنند در معرض فشار و تبعیض بروکراسی ناکارآمد قرار گرفته است، در عین حال اعتقاد اندکی به ایدئولوژیهای سیاسی موجود دارد. نسل محزون در دوران کوتاه و گذرای ۱۵ تا ۲۰ سال اخیر شکل گرفته است. آنها شاهد یا تجربه اندکی از معنویت، وجدان عمومی، عدالت اجتماعی یا حتی استقلال ملی دارند که در سالهای نخست جمهوری اسلامی بخشی از فرهنگ عمومی بود. این گروه نسلی تصورش از حاکمیت نهادی است که گردهمآیی موسیقی را لغو کند، دستورالعملهای اجباری را وضع و فعالیتهای فرهنگی و تفریحی را ممنوع میکند. آنها دولت را ناکارآمد و ناتوان در اداره کشور شناخته و این تصویر به واسطه اخبار هر روزه در مورد کمبود آب، زوال اقلیمی، آلودگی هوا و دیگر آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد، کودکان خیابانی و غیره تقویت شده است. ناآرامیهای اخیر را بهتر است به عنوان ظهور نسلی فهمید که اعضای آن به طور کامل نسبت به الگوی حکمرانی موجود بیگانه هستند.
دو. نوسان بین کنش جنبشی و کنش شورشی
وضعیت کنونی کنشهای جمعی و ناآرامیهای خیابانی جامعه ایرانی را میتوان در جایی میان کنش جنبشی و کنش شورشی تعریف کرد. به این معنا که عناصر و سویههایی از هر کدام را در خود دارد و البته عنصر غالب آن جنبشی است، اما به گونهای ناخودآگاه تلاش میکند از مزایای هر دو نوع کنش سود ببرد، بدون آنکه مشمول هزینهها و ناکامیهای هر دو در عرصه مواجهه با نیروهای امنیتی انتظامی شود.
سه. فرامادی گرایی
ویژگی سوم این است است که عنصر جنبش ناآرامیهای اخیر را باید از جنس جنبشهای نوین اجتماعی دانست، نه جنبههای کلاسیک. جنبشهای اجتماعی جدید به ویژه در بخش ناآشکار طرح جامعه جنبشی، در همه ابعاد و کنشها از جمله در انگیزهها، استراتژیها، شعارها، ابزار و مانند آنها فرامادی و پسااقتصادی هستند و بر جنبههای اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، ارزشی، سبک زندگی و. تاکید دارند. جنبشهای اجتماعی نوع قدیم بیشتر سیاسی بودند، حال آن که جنبشهای جدید بیشتر فرهنگی هستند. آنها محل تلاقی رفتارهایی هستند که ساختارهای موجود توان ادغام و بازنمایی آنها را ندارند. بر این اساس معترضان دلایل متنوعی برای دنبال کردن طیفی از اهداف دارند و همه دلایل متوجه جلب منافع مادی برای شخص یا گروه نیست، از این رو اهداف و منافع، راهبردها و فرصتهای سیاسی بیشتر در بستر مفاهیم و اعمال فرهنگی تعریف می شود و بیشتر در جهت انباشت نوعی سرمایه اجتماعی فرهنگی به کار می رود.
بنابراین کنش جنبشی اخیر همانند گونههای نوین جنبش اجتماعی بر آن است که با انگیزه ابراز هویت و با اهداف فرهنگی، تلاش لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس کند نظرها را به اهمیت ارزشها و مباحث و موضوعاتی که در سیاست مرسوم و رایج و در اجماع نخبگان مغفول مانده معطوف کند و این کارها را با ابزارهای که در سیاست رسمی معمول نیست، یعنی تلاشهای خیابانی و با ساختاری آزادانه و سیال به نتیجه برساند.
چهار. نوسان بین خشم و امید
در دو دهه اخیر برخی از پژوهشگران تاکید کردهاند که هنگام بررسی و مطالعه یا مدیریت جنبشهای اجتماعی نباید نقش احساسات و عواطف را از قلم انداخت. در همین راستا برخی از پژوهشگران بر «سرمایه عاطفی» به عنوان منبعی برای به حرکت در آوردن مردم و شکلگیری کنشهای جنبشی تاکید کردهاند. به لحاظ انگیزشی در ناآرامیهای اخیر شاهد پدیدهای هستیم که «مانوئل کاستلز» به آن رفت و برگشتی بین خشم و امید میگوید. احساسات همچون خشم و امید چسب اتحاد و بسیج کننده نیروهای جنبشی برای کشمکش و کنش اعتراضی رادیکال است. رویدادهای غیر منتظره مثل مرگ تاسف بار مهسا امینی میتواند به تعجب، حزن، خشم و سپس طغیان بیانجامد. در اینجا هیجان و خشم توأمان موجب عمل میشود و جنبش خیابانی با ایجاد امید به امکان تغییر و برپایی شرایطی بهتر، بسیج جنبشی فراگیر را به ارمغان میآورد.
پنج. فرصت شناسی سیاسی/راهبردی
پنجمین ویژگی این ناآرامیها این است که مبتنی بر نوعی فرصت شناسی/ فرصتسازی سیاسی/ راهبردی ناخوداگاه جمعی جنبشی/ شورشی شکل گرفته است. از جمله اولین تعاریفی که از ساختار فرصت سیاسی صورت گرفته، به تغییراتی توجه دارند که میتوانند سبب گشایشهای ناگهانی در نظام شوند. به بیان «مک آدام» هر واقعه یا فرآیند اجتماعی گستردهای که محاسبات و فرضهای سامانبخش یک نظام سیاسی را تضعیف نمایند، تغییری را در فرصتهای سیاسی ایجاد میکند.
شش. افقی بودن
ششمین و آخرین ویژگی به لحاظ ساختار کنش اجتماعی است. افقی بودن جنبشهای نوین اجتماعی، در نظریه «ساقههای زیر زمینی انقلاب» طرح شده است. نیروهای اجتماعی در زیر زمین و با ریشههای قوی به هم متصل می شوند و به شکل افقی گسترش مییابند، یعنی حرکت عمودی ندارند. افقی بودن این ظرفیت را ایجاد میکند که در یک زمان مشخص و در فرصتهای سیاسی موجود که ظرفیت مقابله نیروهای امنیتی و انتظامی کاهش مییابد، اقشار ناهمگون جامعه بدون آنکه لزوما با یکدیگر هماهنگ کنند به همدیگر بپیوندند و زنجیره هم ارزی از جنبههای گوناگون و رنگارنگ ولی با هدفی مشخص ایجاد کنند هرچند شکاف و اختلافات عمیقی نیز با هم داشته باشند.
سه ضرورت برای مواجهه با حرکتهای اعتراضی
بروز نارضایتیها و اعتراضات خیابانی به صورت بازههای زمانیِ در حال کاهش، در چند سال اخیر در کشورمان که گسترهای به جغرافیای کلیت لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس کشور یافته و تداوم و تشدید مطالبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در میان تمامی اقشار استراتژیک، نشان میدهد مدیریت اجتماعات اعتراضی حداقل در یک دهه گذشته از کارآیی لازم برخوردار نبوده و نیازمند بازنگری است. در راستای این بازنگری سه راهکار یا راهبرد مشخص پیشنهاد میشود.
یک. تقویت رویکرد علمی و تخصصی در حوزه شناختی
یکی از عوامل غفلت و عقبماندگی در زمینه مدیریت اعتراضات اجتماعی در کشور، ضعف در شناخت و تبیین علمی این وضعیت و رویکرد تخصصی در مواجهه با آن است. یکی از علل بروز این ضعف آن است که ما در رویارویی با اعتراضات اجتماعی در سطح توصیف اطلاعات آماری و تحلیل آن فاقد مرکز رسمی و تخصصی شناخت و جمعآوری اطلاعات هستیم. کشور از نبود انباشتگی مطالعات و تحلیل دقیق در زمینه اعتراضهای اجتماعی رنج میبرد. اولین شرط کاهش اعتراضهای اجتماعی، شناخت توصیفی انواع معضلات اجتماعی- فرهنگی و شناخت روند آنها در گستره جغرافیایی و جمعیتی ایران است. بُعد دیگر این عامل را میتوان بیتوجهی یا کمتوجهی به تخصصگرایی یا رویکرد تخصصی در مواجهه با این اعتراضها دانست. در غیاب این ویژگی، اعتراضات اجتماعی به نتایج پارادوکسیکال میانجامد و موجب تشدید ناخواسته آن میشود. به نظر میرسد عنایت بیشتر به این مراکز و توانمندسازی آنها از طریق مدیریت فراگیر حرفهای و علمی دانش راهبردی راهکار مناسبی باشد.
دو. تشکیل اتاق فکر ارتباطگیری با نخبگان
یکی از معضلات کنونی نبود واسطه مناسب و طرفینی میان نیروهای اجتماعی و کنشگران بروکراتیک با کارکرد اقناعی است. راهکار حل این معضل را میتوان تشکیل اتاق فکر ارتباطگیری با نخبگان دانست. هدف اصلی از تشکیل این اتاق فکر، ارتباطگیری با گروه مشخصی از نخبگان و صاحبنظران در حوزههای مختلف است تا آنها را قانع کند واسط و میانجی انتقال پیامها و انگارههای نظام به مردم در مقاطع زمانی مناسب باشند، بدون آنکه کنشگر حاکمیتی و سیاسی جلوه کنند، یا به نظر برسند.
سه. تکوین دولت سرمایهگذار اجتماعی- فرهنگی
مجموعه معضلات جامعه ایرانی نشان میدهد نقش بهینه دولت در چارچوب مدیریت اجتماعی اعتراضات خیابانی سرمایهگذاری اجتماعی- فرهنگی است. به بیان دیگر دولت مطلوب در این زمینه را میتوان دولت سرمایهگذار اجتماعی- فرهنگی دانست. این دولت به بیان «آنتونی گیدنز» دولتی است که به بازسازی سیاستهای اجتماعی- فرهنگی و بازنگری در اسلوبهای آنها به منظور کسب نتایج موثر میپردازد و هزینههای دولتی در این زمینه را به مثابه نوعی سرمایهگذاری قلمداد میکند. اصل راهنما برای ایفای این نقش این توصیه گیدنز است که «هر کجا که ممکن شد، روی سرمایه انسانی و اجتماعی- فرهنگی سرمایهگذاری کن». بدیهی است که مدیریت منازعه با غرب و برقراری لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس آرامش در روابط خارجی در راستای رفع تحریمها، مقدمه و پیششرط تکوین چنین دولتی است.
ساماندهی زیرسطحی زیرساختهای شهری یک اولویت جدی است
رئیس سازمان پدافند غیرعامل گفت: شاهد به همریختگی زیرساختهای زیرسطحی و نیز تقاطع کارکردها در زیر زمین هستیم که این امر سبب شکلگیری اولویت جدی ساماندهی زیرسطحی زیرساختهای شهری شده است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، امروز شنبه (30 مهر) پنجمین همایش ملی پدافند شهری به همت سازمان پدافند غیرعامل کشور و میزبانی وزارت کشور با حضور، سردار غلامرضا جلالی؛ رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور، مهدی جمالی نژاد، معاون وزیر و رئیس سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور، مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران، فرزانه صادق، معاون شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی و دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و با حضوری مجازی شهرداران، روسای شورای اسلامی و مدیران کل پدافند غیرعامل استانداریها برگزار شد.
جلالی در این همایش با اشاره به بروز تحولات در عرصه تهدیدات، اظهار کرد: با توجه بروز این تهدیدات در سالهای اخیر، علیه ملت ایران، شناخت این تهدیدات میتواند راهگشا باشد تا بتوانیم متناسب با آن اقدامات پیشگیرانه و مقابلهای را انجام دهیم و الگویی از رویکردهای پدافند غیرعامل را در دستورکار قرار دهیم.
تغییر رویکرد دشمن به سمت تهدیدات ترکیبی
وی با بیان اینکه در حوزههای نظامی، قدرت بازدارندگی دفاعی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و اراده پاسخدهی، دشمن را در تقابل نظامی منصرف کرده است، توضیح داد: همین موضوع سبب تغییر رویکرد تهدیدات دشمن شده است. این تهدیدات موسوم به تهدیدات ترکیبی است. در این نوع تهدید، دشمن همه نقاط قوت خود را علیه نقاط ضعف ما به کار گرفته است.
رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور با بیان اینکه دشمن در این راهبرد، بر نخستین لایه یعنی تهدیدات از درون متمرکز شده است، خاطرنشان کرد: این تهدید خود را در قالب ترک فعل و نفوذ نشان میدهد. لایه دیگر این تهدید، آسیبپذیریهای درونی است. در حوزه شهری، آسیبپذیری زیرساختهایی که تحت تأثیر تهدیدات سایبری قرار میگیرد، بسیار مهم است. در اینجا زیرساختی در اولویت دشمن قرار دارد که بیشترین خدمت را به مردم ارائه میکند یا بیشتر وابستگی را از سوی مردم دارد.
وی با بیان اینکه لایه دیگر تهدید، قطع سرویس و خدمات است که براساس حملات سایبری اتفاق افتاده و خدمات به مردم قطع شده یا دچار اختلال خواهد شد، ادامه داد: قطع خدمترسانی، در کنار انجام عملیات رسانهای با استفاده از فضای شبکههای اجتماعی خارج پایه برای تحریک مردم به آشوب و اغتشاش از طریق انتقال و بزرگنمایی پیامد ناشی از قطع سرویس، راهبردی است که در دستور کار دشمن قرار دارد.
اهمیت تهدیدات سایبری نسبت به زیرساختهای شهری
جلالی با بیان اینکه این نوع تهدیدات سبب شده تا تهدیدات سایبری نسبت به زیرساختهای شهری، در ادبیات روز دفاعی دنیا بسیار جدی گرفته شود، افزود: بر همین رو، باید الگویی را در پدافند شهری دنبال کنیم که براساس همین ادبیات شکل گرفته و دنبال شود.
وی با بیان اینکه این تهدیدات در کنار برخی چالشهایی که از دیرباز در شهرهای ما وجود داشته است، مقابله با تهدیدات را سختتر میکند، خاطرنشان کرد: از جمله این چالشها عدم وجود مدیریت واحد شهری، بافت فرسوده و حاشیهنشینی و وجود مراکز پر خطر شهری (اعم از نظامی و غیرنظامی) است.
رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور با بیان اینکه با توسعه خدمات زیرساختی شهری در فضای سایبری شاهد چالش جدیدی تحت عنوان تغییر ارزیابی داراییهای شهری در مقوله شهرهای هوشمند هستیم، افزود: قبلا زیرساختهای شهری محدود بودند، اما اکنون نزدیک به 40 زیرساخت شهری تعریف شده که بیش از 30 زیرساخت وابسته به فضای سایبری است که در تقسیمبندی جدید به زیرساختهای نرم مشهور هستند. یعنی خدماتی که خدمات جدی به مردم ارائه میکنند و زندگی مردم به آنها وابسته است. این یعنی شهرها آرام آرام حرکت خود را به سمت هوشمندی آغاز کردهاند.
جلالی با بیان اینکه امروز کلیدواژه تضمین تداوم کارکرد شهری برابر است با رفاه، آسایش و رضایتمندی مردم، خاطرنشان کرد: زمانی که اکثر زیرساختهای شهری، در زمره زیرساختهای نرم حساب میشوند، با توجه به سیستمی شدن این زیرساختها شاهد چالش وابستگی متقابل بین زیرساختی خواهیم بود که باید به آن توجه جدی داشته باشیم، چرا که در صورت عدم توجه ما به سمت آسیبپذیریهای بزرگتر خواهیم رفت.
وی با اشاره به زیرساختهای زیرسطحی شهر بیان کرد: هم شاهد به همریختگی زیرساختهای زیرسطحی هستیم و هم تقاطع کارکردها در زیر زمین، این امر سبب شکلگیری اولویت جدی ساماندهی زیرسطحی زیرساختهای شهری شده است که هم بتوان برخی کارکردها را به زیرسطح شهر منتقل و هم اینکه زیرساختها را ساماندهی کرد.
الگوی و چارچوب مشخصی در حوزه هوشمندسازی شهرها نداریم
رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور با بیان اینکه موضوع دیگر، توسعه همهجانبه هوشمندی در شهرهاست، گفت: این هوشمندی از خانه هوشمند آغاز شده و تا شهر هوشمند دامنه نفوذ آن در حال گسترش است. متأسفانه چون این امر در کشور ما متولی مشخصی ندارد، الگوی و چارچوب مشخصی در حوزه هوشمندسازی شهرها را شاهد نیستیم. این در حالیست که با توجه به رشد و سرعت تحولات، ما باید هم برای این الگو و هم برای دانش و نیروی انسانی متخصص در این زمینه چارهاندیشی و جای آن را در نظام شهرسازی کشور مشخص کنیم، در غیر این صورت ورود بیمبالات به مقوله شهر هوشمند به معنی این است که همه شهرها را در دسترس حملات سایبری از راه دور قرار دهیم.
وی با بیان اینکه در حوزه رویکردهای پدافند غیرعامل ترکیبی شهری، نیازمند این هستیم که مباحث کنترل تهدیدات از درون را متناسب با فضای خودمان برنامهریزی و دنبال کنیم، تصریح کرد: در این زمینه نیازمند برنامه مشخص با کمک حراست ارگانها و نمایندگان سازمان پدافند غیرعامل کشور هستیم تا به این موضوع برسیم که چگونه میشود این تهدیدات را کنترل کنیم.
جلالی با اشاره به موضوع عملیات پیشگیرانه پدافند سایبری در همه حوزهها، افزود: بسیاری از انواع آسیبپذیریها با انجام اقدامات پیش پا افتاده قابل برطرف کردن است. در این زمینه تیمهای سازمان پدافند غیرعامل کشور دستورالعملی را آماده کردهاند که در آن انواع آسیبپذیریها سایبری به همراه راههای برطرف کردن آن تدوین شده است. این اقدام در چارچوب برنامه امنسازی اضطراری مبتنی بر آسیبپذیریهای ساده و پیش پا افتاده یک کار عملی است که آمادهایم با همکاری سازمان شهرداریها و دهیاریها در زیرساختهای شهری اجرایی شود.
تهیه برنامه تداوم کارکرد زیرساختهای ضروری شهری
رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور با تأکید بر حفظ تداوم و کارکردهای ضروری شهری، توضیح داد: این یعنی هر خدمتی به مردم در شهرها ارائه میکنید باید در شرایط حملات سایبری، قطع نشوند. این برنامه تداوم کارکرد است که الگو و چارچوب آن تهیه شده است که درخواست من این است که این موضوع در اولویت متولیان امور مدیریت شهری در کشور قرار گیرد تا بتوانیم تداوم کارکرد زیرساختهایمان را در شرایط تهدید به دست آوریم که کاملا شدنی و دستیافتنی است.
وی با اشاره به اهمیت ساماندهی امور رسانهای در هنگام حملات سایبری، تصریح کرد: رسانه باید به این موضوع توجه کند که حمله از سوی دشمن انجام شده است و از همین رو دشمن به دنبال دریافت پاسخهایی نسبت به این حمله است، در این زمینه باید نسبت به تأمین نیاز اطلاعاتی دشمن از تبعات حمله خود، هوشیار باشیم. در اینجا نیازمند تدوین و بهکارگیری سیاستهای رسانهای و تعیین سخنگو به منظور اتخاذ سیاست اطلاعرسانی واحد در زمان بروز تهدیدات هستیم.
جلالی با بیان اینکه موضوع با اهمیت در این زمینه انجام رزمایش برای تمرین آموزشهاست، خاطرنشان کرد: ساماندهی شبکه توزیع و ذخیره آب شهری، ساماندهی شبکه آبهای زیرسطحی، ساماندهی بخشی از تأسیسات شهری از طریق شبکه زیرسطحی، ساماندهی مراکز پرخطر شهری و مراکز اسکان اضطراری از جمله مواردی است که در سند لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس لزوم یادگیری مفاهیم اولیه بورس جامع پدافند شهری به آن اشاره شده و ساز و کار آن تعریف شده است.
همه شهرها باید طرح پاسخ اضطراری به تهدیدات پایه داشته باشند
وی با بیان اینکه همه شهرها باید به طرح پاسخ اضطراری به تهدیدات پایه شهر خود مجهز باشند، خاطرنشان کرد: برای موضوع هماهنگی مدیریت زیرساختهای شهری، در سند پدافند شهری، ساز و کار مرکز مدیریت و فرماندهی زیرساختهای شهری، پیشبینی شده است. همچنین برنامه مطالعات برای شهرهای بالای دویست هزار نفر جمعیت پیشبینی شده که در بسیاری از این شهرها توسط مشاورین صاحب صلاحیت در دست اقدام است.
تجهیز شهرداریها به تجهیزات CBRNE
جلالی با بیان اینکه یکی از اقدامات ما تجهیز شهرداریها به تجهیزات مقابله با حوادث شیمیایی ـ پرتویی ـ زیستی (CBRNE) است، تصریح کرد: در حوادث اولین گروهی که حاضر میشوند، آتشنشانها هستند. اگر اینها به اینکه نوع برخورد با این حادثه شیمیایی به چه صورت است مسلط باشند و تجهیزات مورد نیاز را بشناسند بسیار میتواند در مقابله با حادثه و حفظ جان مردم و خودشان مؤثر باشد. به همین دلیل در حوزه آموزش که مفاهیم پدافند غیرعامل را برای مدیران، کارمندان و پرسنل شهرداری دنبال میکنیم، آموزشهای تخصصی به آتشنشانها در دستور کار ما قرار گرفت.
رئیس سازمان پدافند غیرعامل خاطرنشان کرد: از طرف دیگر تجهیزات مقابله با حوادث در شهرها پیشبینی شده است که با مشارکت سازمان شهرداری و دهیاریهای وزارت کشور، سازمان پدافند غیرعامل کشور و شهرداریها تهیه شد و در اختیار شهرداریها و آتشنشانیها قرار گرفت. امسال هم سری دوم این تجهیزات که بیشتر مربوط به حوزه شیمیایی است به شهرهای هدف تعلق گرفت تا در هنگام وقوع حوادث بتوانند با آمادگی بیشتری با آنها مقابله کنند و عملکرد مناسبتری داشته باشند.
دیدگاه شما