آشنایی با مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال
تشخیص آیندهی قیمت سهام در بازار سرمایه و بورس به سادگی امکانپذیر نیست. اما با استفاده از علائم و نشانههایی که قیمتها از خودشان به جای میگذارند، میتوان متوجه حرکت قیمتها در آینده شد. یکی از ابزارهایی که به کمک آن میتوان متوجه نقشهی حرکت قیمت در بازار سرمایه شد، «خط روند» میباشد. در واقع خط روند از اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال و معاملات آنلاین در بازار سرمایه و فارکس میباشد. تسلط بر این مفهوم بورسی آنقدر اهمیت دارد که اگر فردی همین یک عامل را به خوبی یاد بگیرد، نیاز به هیچ استراتژی خاص و پیچیدهی دیگری برای تحلیل قیمت سهم در بازار نخواهد داشت. پس برای انجام معاملات موفق و رسیدن به سود، تلاش کنید تا خطوط روند را به خوبی بشناسید. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ راجع به مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال و نکات مهم پیرامون آن صحبت خواهیم کرد.
پیشنهاد میکنیم قبل از اینکه شروع به خواندن این مقاله نمایید، مقالهی آموزشی «حمایت و مقاومت در بورس» را با دقت مطالعه نمایید. چرا که آشنایی با این مفاهیم، پیشنیاز یادگیری تحلیل و ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال میباشد.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند (Trend line) خطی است که نشاندهندهی مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت در بازههای زمانی مختلف میباشد. همچنین خط روند در تحلیل تکنیکال، حمایت و مقاومت را در هر بازهی زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهد. در واقع، خط روند میتواند یک خط حمایتی و یا یک خط مقاومتی باشد. ترسیم خطوط روند بهسادگی کشیدن یک خط مستقیم است. کافی است تا مینیممها (کفهای قیمت) یا ماکزیممها (سقفهای قیمت) را در یک نمودار به هم متصل کنید تا متوجه روند کلی بازار یا سهام مورد نظرتان شوید. دقت داشته باشید، هرچقدر که نقاط متصل شده به هم در ترسیم خط روند بیشتر باشند، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد شد.
نحوه ترسیم انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
چگونگی ترسیم مدلهای مختلف خط روند در تحلیل تکنیکال
گفتیم که بر اساس شرایط بازار و نمودار، یک خط روند در تحلیل تکنیکال میتواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. در واقع خط روند در تحلیل تکنیکال توسط مقاومتها و حمایتها ساخته میشود. در نمودارهای قیمتی در بورس ۳ نوع خط روند داریم. روند صعودی، روند نزولی و روند ساید یا خنثی (روند خنثی، سهمی است که بدون روند حرکت میکند و با اینکه صعودها و نزولهایی دارد، اما روند مشخصی در آن دیده نمیشود). حال بیایید با هم چگونگی ترسیم انواع خطوط روند را بررسی کنیم.
۱. ترسیم خط روند صعودی (Uptrend line)
برای ترسیم این نوع از خط روند در تحلیل تکنیکال کافی است تا نقاط کمینهی قیمتی به یکدیگر وصل کنیم. سپس به یک خط با شیب مثبت خواهیم رسیم که به آن «خط روند صعودی» میگویند. در شکل شماره ۱ میبینید که خط روند ماهیت صعودی دارد و نقش حمایتی دارد. همانطور تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی که در تصویر شماره ۱ میبینید، طی این روند صعودی برای معاملهگران حداقل یک فرصت خرید مطمئن وجود داشته است.
۲. ترسیم خط روند نزولی (Downtrend line)
این نوع از خط روند توسط یک مقاومت تشکیل میشود. در این حالت که درست برعکس حالت اول میباشد، برای ترسیم خط روند، کافی است تا بیشینهی قیمتی را به هم وصل کنیم. بعد از وصل کردن این نقاط به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر «خط روند نزولی» خواهد بود. همانطور که در شکل شماره ۲ میبینید، خط روند در این نمودار از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت این نمودار با نمودار قبلی این است که نمودار قبلی برای معاملهگران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم میکرد. در حالیکه نمودار دوم یا فرصت خروج از سهم در سقفهای قیمتی را فراهم میکند. (خروج از سهم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران). یا اینکه موقعیت معاملاتی فروش را مهیا میکند. (فروش سهم در بازارهای دو طرفه مثل بازار جهانی).
عوامل موثر بر اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال
چه عواملی بر اعتبار خط روند موثر خواهد بود
همانطور که پیش از این گفتیم، هرچقدر که نقاط متصل شده به هم در ترسیم خط روند بیشتر باشند، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است. اما عوامل متعدد دیگری بر اعتبار خطوط روند در تحلیل تکنیکال تاثیر میگذارد که در ادامه آنها را معرفی خواهیم کرد.
❶ تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچقدر که تعداد برخورد نقاط قیمتی به خط روند بیشتر باشد، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
❷ شیب خط روند: هرچقدر که شیب خط ترسیم شده بیشتر باشد، خط روند در تحلیل تکنیکال از پایداری و اعتبار کمتری برخوردار خواهد بود و احتمال شکست آن وجود دارد. معمولاً شیب ۴۵ درجه در تحلیلها شیبی مناسب و معتبر تلقی میشود.
❸ شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هرچه کندلهای بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود، احتمال شکست خطوط روند در تحلیل تکنیکال بیشتر است. مثلا اگر سهمی برای چند روز متوالی صف فروش یا خرید شود و با درصدهای ۴- یا ۵- بسته شود، پتانسیل بیشتری برای شکست خط روند خواهد داشت.
❹ بازه زمانی بررسی سهم: اعتبار خطوط روند در تحلیل تکنیکال به بازهی زمانی بررسی سهم نیز بستگی دارد. بهعنوان مثال سهم الف ممکن است در بازهی زمانی سه ماه اخیر نزولی بوده باشد. در حالیکه در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته، اصلاحی بیش نبوده باشد. با این تفاسیر میتوان گفت که خط روندهای بلندمدت از اعتبار بیشتری برخوردار هستند.
شرایط شکست خط روند در بورس چیست؟
چه شرایطی باعث شکست خط روند در بورس میشود
شکسته شدن خط روند به این معناست که قیمتها تمایل دارند تا روند خود را عوض کنند. اما شکسته شدن خط روند در تحلیل تکنیکال همیشه به منزلهی تغییر روند قیمت نیست. شکست خطوط روند، زمانی معتبر است که شرایط زیر را داشته باشد:
❶ بالا بودن اعتبار خط روند: هرچقدر که اعتبار خط روند بالاتر باشد، شکست آن نیز اعتبار بالاتری خواهد داشت.
❷ کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی: میزان تغییر قیمت در زمان شکست نیز بر اعتبار خط روند اثر دارد. هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، آن شکست معتبرتر محسوب میشود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (Gap) همراه باشد اعتبارش خیلی بالاتر خواهد بود.
❸ حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست یک خط روند باید حجم معاملات بالاتر از میانگین روزهای دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دوباره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست معتبر نباشد.
❹ همراه شدن شکست با یک الگو: چنانچه شکست با یک الگو همراه باشد، اعتبار بالاتری خواهد داشت. پس باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. مثلاً وقتی نمودار سهم در انتهای یک الگوی بازگشتی از نوع سروشانهی سقف باشد و قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند، شکست خط روند از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
چگونگی معامله با استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال
به چه صورت میتوان با استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال معامله کرد
با توجه به موارد گفته شده برای معامله بر اساس خطوط روند در تحلیل تکنیکال دو روش کلی وجود دارد. تریدرها از این دو روش برای انجام معاملاتشان استفاده مینمایند.
۱. در حالت اول، قیمت در مسیر حرکتی خودش با خطوط روند برخورد کرده و قادر به شکست آن نیست. در این زمان معاملهگران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید میشوند و در شرایط معکوس از آن بهعنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده میکنند.
۲. در حالت دوم، خطوط روند توسط قیمت شکسته میشوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آنها بسته میشود. در این چنین حالتی خط روند در تحلیل تکنیکال خاصیت معکوس پیدا می کند. برای مثال اگر خط روند نزولی، نقش مقاومت داشته باشد پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود. در این مواقع اکثر تریدرها صبر میکنند تا قیمت به خط روند بازگردد. (پولبک) سپس در همان نقطه وارد یک معاملهی کم ریسک میشوند.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال و نحوهی ترسیم آن صحبت کردیم. استفاده از این ابزار کاربردی در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکند تا برای ورود و خروج به موقع در یک سهم، تصمیم درست بگیرید. توصیه میشود برای آموزش بهتر دوره آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ ، بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام تمام نکات مهم و ضروری در زمینهی کار و سرمایهگذاری صحیح را به کاربران خود آموزش خواهد داد. این سامانهی هوشمند به تمام عزیزانی که اول راه هستند و قصد سرمایهگذاری در بازار بورس را دارند، پیشنهاد میکند تا برای کسب دانش بیشتر در جهت سرمایهگذاری حرفهای در این بازار، از دوره های آموزش آنلاین بورس استفاده نمایند.
مفهوم روند:
مفهوم روند یکی از اصول تحلیل تکنیکال است . تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال از قبیل میانگین ها، الگوها، حمایت ها و مقاومت ها تنها به منظور اندازه گیری روندها شکل گرفتهاند .روندها برآیند حرکت های قیمتی در بازار را نشان میدهند.
بازار ها همیشه در امتداد یک خط راست حرکت نمی کنند بلکه موج های صعودی و نزولی که در پی یکدیگر ایجاد می شوند مسیر حرکت بازار را می سازند. برآیند حرکت های قیمتی روند را تشکیل می دهد.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند:
اگر برآیند موج های صعودی و نزولی قیمت در یک بازه زمانی مثبت باشد روند صعودی است و اگر برآیند موج های صعودی و نزولی قیمت در بازه دیگری منفی باشند روند نزولی است و زمانی که موج های صعودی و نزولی به صورت مستقیم حرکت میکنند روند خواهد بود.
در روند صعودی نسبت تقاضا به عرض بیشتر است.
در روند نزولی نسبت عرضه و تقاضا بیشتر میباشد.
در روند خنثی برآیند عرضه و تقاضا مساوی است.
سطوح حمایت و مقاومت در روند:
همانطور که گفته شد روندها از موج های صعودی و نزولی تشکیل شدهاند که در پی یکدیگر ظاهر میشوند پایین ترین قیمت در موج نزولی حمایت و بیشترین قیمت در موج صعودی مقاومت نامیده میشود.
منظور از سطح حمایت محدوده ای است که فشار تقاضا از عرضه بیشتر است و در آن قسمت خریداران بسیار قدرتمندی وجود دارند که بر فشار فروش غلبه می کنند و در پی آن قیمت افزایش می یابد.
منظور از سطح مقاومت محدوده ای است که میزان فروش بر میزان تقاضا غلبه می کند و یا به عبارت دیگر قدرت فروشنده ها از قدرت خریداران بیشتر است و قیمت کاهش پیدا میکند.
تبدیل شدن سطوح مقاومت و حمایت در روند به یکدیگر:
هرگاه قیمت به اندازه کافی در هر یک از سطوح مقاومت و حمایت نفوذ کند این سطوح به صورت معکوس عمل میکنند یعنی سطحی قبلاً به صورت مقاومت عمل میکرده در این حالت بعد از اینکه قیمت به اندازه کافی در آن نفوذ میکند به صورت حمایت عمل میکند و سطحی که قبلاً به صورت حمایت عمل میکرده بعد از نفوذ قیمت در آن به صورتمقاومت عمل میکند.
همانگونه که در شکل مشخص است قیمت بعد از اینکه به طور کامل در سطح مقاومت نفوذ می کند سطح مقاومت بعد از آن برای آن به صورت یک حمایت خوب عمل می کند .
در روند نزولی شکل زیر قیمت بعد از آنکه از سطح حمایت به طور کامل عبور می کند سطح حمایتی برای آن به صورت یک سطح مقاومتی عمل می کند.
خط روند چیست و چگونه رسم میشود؟ + کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
خط روند یک ابزار اصلی برای معامله تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی گران بورس است که میتواند در هر جفت ارز (یک نقطه بالا و یک نقطه پایین) و در هر بازه زمانی مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله قصد داریم که در ۳ مرحله به شما آموزش دهیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کنید. این خطوط ابزاری قدرتمند برای ورود و خروج از معاملات است و میتواند در ترکیب با هر وسیله دیگری که ممکن است از قبل استفاده میکنید، استفاده شود.
اهمیت خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
طبق تعریف، خط روند خطی است که دو یا چند دره نزولی یا دو یا چند قله صعودی (اوج) را به هم متصل میکند، خطوطی که در آینده پیشبینی میشوند. در حالت ایده آل، معامله گران به این خطوط گسترده نگاه میکنند و با قیمتهایی که در اطراف آنها واکنش نشان می دهند معامله میکنند، تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی یا با جهش از روند حرکت می کنند. این خط ابتداییترین، اساسیترین و مهمترین اصل تحلیل تکنیکال و معاملات آنلاین در بازار سرمایه، فارکس و استوکمارکت میباشد.اگر فقط همین یک عامل را یک نفر به خوبی یاد بگیرد، به هیچ عامل و استراتژی خاص و پیچیده دیگری نیاز پیدا نخواهد کرد و میتواند به راحتی در مارکت موفق شود و سودهای خوبی را بدست آورد.
خط روند چیست؟
خط روند نقشه حرکت قیمت در بازار میباشد. ما ازاین طریق متوجه میشویم چه رفتاری را از خودش نشان میدهد. با علائم و نشانههایی که قیمت از خودش به جای میگذارد چه کنیم برای اینکه زبان قیمت را ترجمه کنیم و صدای قیمت را بشنویم. خط رونداز اصولیترین فاکتورهای فهمیدن و درک کردن نقشه حرکت قیمت میباشد.اما خط روند به چه مفهوم است؟ کجا باید رسم شود؟ چه کاربردی دارد؟ تمامی این سوالات را قصد داریم به صورت فشرده در این مقاله به شما آموزش دهیم.
کاربرد خط روند
خط روند در تحلیل تکنیکال خطی است که در صعود و نزول روند قیمت از آن استفاده میکنیم. بنابراین مشخص شد که در بازارهای رنج از خط روند نمیتوانیم استفاده کنیم. چرا؟ به این خاطر که بازارهای رنج هیچ روندی ندارد. اگر روند قیمت نزولی باشد برای رسم باید که قلهها و یا سقف قیمت را پیدا کنیم. با پیدا کردن این نقاط آنها را به هم وصل میکنیم تا جریان قیمت و نقشه راه آن را پیدا کنیم.
به نمودار بالا توجه کنید خط قرمز نشاندهنده روند نزولی و خط آبی نشان دهنده روند صعودی میباشد.
برای رسم چند قله را باید به هم وصل کنیم؟ تعداد قلههای لازم برای رسم خط روند از ۲ قله شروع میشود و هرچه قلههای بیشتری را پیدا کنید و رسم کنید اعتبار آن خط روند بیشتر خواهد بود.
انواع خط روند
روند صعودی، حرکت قیمت داراییهای مالی را در زمانی که جهت کلی به سمت بالا است توصیف میکند. در یک روند صعودی، هر قله و دره متوالی، بالاتر از آنهایی هستند که پیشتر در نمودار قیمتی وجود داشتند. روند صعودی فرصتی را برای سرمایه گذاران فراهم میکند تا از افزایش قیمت داراییها سود ببرند. فروش یک دارایی پس از شکست در ایجاد قله و دره بالاتر، یکی از مؤثرترین راهها برای جلوگیری از زیانهای بزرگی است که میتواند ناشی از تغییر روند باشد.
خط روند صعودی، در امتداد کفهای قیمتی رسم میشود و به تعیین محل شکلگیری کفهای آینده کمک میکند. میانگین متحرک نیز توسط برخی از معاملهگران تکنیکال برای تجزیه و تحلیل روندهای صعودی استفاده میشود. زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی در نظر گرفته میشود.
روند نزولی، به پرایس اکشن (price action) داراییهای مالی و اوراق بهاداری گفته میشود، که در طول زمان با ارزی زیر قیمت نوسان میکنند. در حالی که قیمت داراییهای مالی در طول زمان به صورت متناوب نوسان دارد، داراییهایی که روند نزولی دارند با قلهها و درههای پایین مشخص میشوند.
به این دلیل که روند نزولی اطلاعات بیشتری نسبت به فقط یک شکست تصادفی نشان میدهد، معاملهگران تکنیکال به این روندها توجه میکنند. به نظر می رسد اوراق بهاداری که روند نزولی دارند، تا زمانی که برخی از شرایط بازار تغییر نکند، به احتمال زیاد به روند کاهشی خود ادامه میدهند، که به این معنی است که یک روند نزولی نشان دهنده یک وضعیت اساساً رو به وخامت است.
روند خنثی، حرکتی افقی در قیمت است. این روند زمانی رخ میدهد که نیروی عرضه و تقاضا با هم برابر شود. این اتفاق معمولاً در طول یک دوره تثبیت قبل از این که قیمت به روند قبلی برگردد یا به یک روند جدید برود، رخ میدهد. روند خنثی به «روند افقی» هم شهرت دارد.
روند خنثی عموماً نتیجه حرکت قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت است. غیرمعمول نیست که ببینیم یک روند خنثی یا افقی، بر عملکرد قیمت یک دارایی خاص، برای یک دوره طولانی و قبل از شروع یک روند جدید صعودی یا نزولی، حاکم است. این دورههای تثبیت اغلب در طول روندهای طولانی مورد نیاز هستند، زیرا تقریباً غیرممکن است که حرکتهای قیمتی بزرگ در بلندمدت خود را حفظ کنند.
چگونه معامله با خط روند انجام میشود؟
دو روش یا استراتژی برای معامله با در نظر گرفتن انواع خط روند وجود دارد:
- انجام معامله روی خط روند
- انجام معامله پس از شکست خط روند
البته درست نیست که تنها شاخص تصمیمگیری خط روند باشد، برخی شرایط نیز باید برای انجام معامله مهیا باشند، چرا که در بحث خطوط روند با مسئلهای به نام شکست یا Breakout مواجه هستیم. Breakout به شکست قیمت سهام بالا یا پایین خط روند گفته میشود. این مورد اغلب نشان دهنده آغاز یک روند قدرتمند جدید است و یکی از قابل اعتمادترین شاخصها است.
بسیاری از معاملهگران در چنین شرایطی نزدیک به حمایت سهام میخرند و نزدیک به مقاومت آن را میفروشند. اگر نزدیک به حمایت خرید کنید و سهام خراب شود، ضرر میکنید. اگر سهامی نزدیک به مقاومت بفروشید و سهام به سمت بالا حرکت کند، باز هم پول خود را از دست خواهید داد.
شکست خط روند چیست؟
شکسته شدن به این معنا میباشد که قیمت تمایل دارد روند خودش را عوض کند. اما همیشه شکسته شدن به منزله تغییر روند قیمت نیست. بنابراین هربار که مشاهده کردید که یک قیمت خط روندی را شکست اینطور تحلیل نکنید که این شکست نشان دهنده تغییر قیمت است. شما باید صبر کنید زیرا قیمت بعد از شکستن تازه شروع به بررسی میشود، خیلی از این بررسیها منجر به این میشود که معاملهگرها تصمیم میگیرند که به همان روند قبلی برگردند. اما بعد از اینکه قیمت بعد از شکسته شدن را تثبیت کنند و اعلام کنند که این خط روند شکسته شده است. ما از این به بعد است که باید به دنبال این باشیم که پوزیشنها یا افکارمان را مخالف روند قبلی سوق دهیم و در این زمان است که ما باید برای انتخاب پوزیشنهای مخالف تصمیمگیری کنیم.
خط روند یک خط حمایتی و مقاومتی است. برای روندهای نزولی یک خط مقاوت قدرتمند است و برای روندهای صعودی یک خط حمایتی قدرتمند است.اگرخط روند شکسته شود آیا تاثیر آن از بین خواهد رفت؟ خیر، اگر خط حمایت بوده تبدیل به یک خط مقاومت میشود و اگر یک خط مقاومت بوده تبدیل به یک خط حمایت میشود.
نحوه رسم و بررسی درست بودن خطوط روند
- هر دره نزولی را به نزولیترین دره پایینتر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)
ما میخواهیم یک خط را به هم متصل کنیم یا دو (یا بیشتر) به عبارت دیگر، پایینترین چرخش یا دو (یا بیشتر) و بالاترین سطح چرخش. برای کسانی که با اصطلاح اوج / پایین نوسان آشنا نیستند، منظور ما فقط قلهها و درههای ایجاد شده با قیمتهای فشرده است. هنگامی که قلهها را به سایر قلهها یا درهها را به درههای دیگر متصل میکنیم، میخواهیم کندل نمودار قیمتی بین این دو نقطه (روند صعودی یا نزولی یک اوراق بهادار یا سهام و…) را در دوره زمانی مشخص بررسی کنیم. - هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.
- به مثال بالا در ترسیم خط روند توجه کنید. در این تصویر همانطور که مشاهده میکنید ما قلههای صعودی را به هم وصل کردهایم اما، بین این دو امتیاز، قیمت از خطی که ما کشیدیم عبور کرد. این خط روند را بی اعتبار میکند. حال به تصویر زیر توجه کنید آنچه ما می خواهیم همان چیزی است که در تصویر دوم میبینیم، دو پایین چرخش که توسط خطی شکسته نشده از قیمت به هم متصل شدهاند. این یک خط روند معتبر است که آماده است تا در آینده پیشبینی شود.
- خرید روندهای معاملات صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی. روند دوست شماست! این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح دهند.
خط روند رو به بالا به معنای صعودی است، بنابراین ما می خواهیم به دنبال فرصت های خرید باشیم. فرصت های خرید زمانی اتفاق می افتد که قیمت کاهش یابد و روند نزدیک به قبل برسد که باعث جهش های صعودی شده است. خط کج (نزولی) به معنای روند نزولی است، بنابراین ما می خواهیم بهدنبال فرصتهای فروش بگردیم. فرصتهای فروش زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالا رود و به خط نزدیک شود که باعث جهش نزولی شده است. معاملات فقط در جهت روند خوب به ما اجازه می دهد تا حد ممکن از جهش های بالقوه روند استفاده کنیم. گرچه آنها همیشه معاملات برنده را به ما نشان نمیدهند.
اتصال نقاط در خطوط روند
با دایره کامل، خط روند یک ابزار بسیار ساده برای استفاده است. شما در حال اتصال نقاط روی یک نمودار هستید. امیدوارم که سه نکته بالا به شما کمک کند خطوط ترسیم را به مرحله بعدی برسانید. اطمینان حاصل کنید که خطوطی که میکشید دو یا چند بالاترین یا دو یا چند پایین را به هم متصل میکند، اما قیمت آنها در آن شکسته نشده است. همچنین، به دنبال خرید در بازارهای صعودی و فروش در بازارهای نزولی، اطمینان حاصل کنید که از معاملات با روند استفاده میکنید.
محدودیت خط روند
خط روند جزء اصلی تحلیل تکنیکال است. این ویژگی نشان دهنده روند فعلی سهام است، که معاملهگران برای تصمیم گیری به موقع خرید و فروش از آن استفاده میکنند. با این حال، ارزش پیشبینی خط روند ممکن است محدود باشد، زیرا اغلب در توصیف اقدامات گذشته مفیدتر از پیشبینی حرکتهای آینده است. برخی از محدودیتهای خط روند از این قرارند:
هرچه یک خط روند طولانیتر باشد، اعتبار آن بیشتر است. مشکل این جا است که ممکن است زمانی که خط روند به یک شاخص قابل اعتماد نزدیک میشود، دیگر برای اقدام و معامله دیر شده باشد.
در زمان بررسی خط روند، با مفهومی به نام نفوذ(Penetration) سروکار داریم. یک خط روند زمانی نفوذ میکند که یک سهم در سمت دیگر آن بسته میشود. نفوذ ممکن است به معنای تعدیل زاویه خط روند یا معکوس شدن الگوهای خط روند باشد. این نوع تحلیل ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما برای تصمیم گیری دقیق خرید و فروش چندان کارایی ندارد.
شناخت انواع بازارها برای تعیین روند
هرچه تغییر در بازار سریعتر رخ دهد، روند نیز سریعتر شکل میگیرد. اما نکتهای که وجود دارد این است که بازارهای مختلف به سبب ویژگیها و نوع داراییهایی که ارائه میدهند، در تشخیص الگوهای خط روند، نیاز به تحلیلهای متفاوتی دارند. برای مثال:
فارکس: تعیین روند در بازارهای مختلف متفاوت است. برای مثال در بازاری مانند فارکس، تنها تحلیل تکنیکال کافی نیست و به دلیل تأثیر شاخصهای بنیادی، تحلیل بنیادی نیز برای تعیین روند لازم است.
ارزهای دیجیتالی: در مورد این داراییهای خاص که نسبتاً جدید و بسیار در حال رشد هستند، در کنار تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمتی، ویژگیهای ذاتی ارز دیجیتال نیز مطرح است.
نکته پایانی!
افرادی که به صورت مبتدی میخواهند رسم صحیح را یاد بگیرند میتوانند در ابتدای راه و تا زمانی که تسلط کامل بر کشیدن پیدا کنند از ابزاری مانند لاین چارت کمک بگیرند. این ابزار به شما کمک میکند که نقاط صعودی و نزولی را راحتتر مشخص کنید. اما ابزارهایی مانند لاین چارت نویزهای بازار را نشان نمیدهند و فقط به این منظور مناسب است که بتوانید قلهها و درهها را راحتتر تشخیص دهید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم می شود؟
خط روند از مهمترین و رایج ترین موضوعات تحلیل تکنیکال می باشد. اگر به درستی رسم شود، می تواند به اندازه هر روش دیگری دقیق و کارا باشد. متاسفانه بیشتر معامله گران فارکس خط روند را به درستی رسم نمی کنند و یا سعی دارند خط را متناسب با بازار قرار دهند. روند صعودی و روند نزولی از متداول ترین تکنیک های کاربردی مابین معامله گران است. زیرا آنها اطمینان دارند، شرایط اساسی بازار تاثیر مستقیمی در پوزیشن معامله گران دارد.
خطوط روند به آسانی قابل تشخیص میباشد و معامله گر ها آن ها را روی چارت ترسیم می کنند تا یک سری از قیمت ها را به هم وصل کنند. نتیجه بدست آمده از ترسیم خطوط روند، ایده خوبی از جهت بازار و تغییرات قیمت در اختیار معامله گران قرار می دهد. در این مقاله نحوه کار کردن با این ابزار را فرا خواهید گرفت. طولی نخواهد کشید تا با ترسیم درست خط روند، شانس موفقیت خود را در بازار بورس افزایش دهید.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
خط روند و تشخیص جهت آن یکی از اساسی ترین عوامل موفقیت در استراتژی معاملاتی است. زیرا به شما کمک می کند تا معامله هایتان در جهت درست انجام شود. خطوط روند نزولی نشان دهنده تمایل بیشتر معامله گران بازار به فروش است. چنانکه در شکل بالا می بینید.
وقتی یک روند نزولی بلند مدت آغاز می شود، باید نسبت به خرید سهام و ارز دست نگه دارید. زیرا امکان افزایش قیمت ها کمی دور از ذهن است. در مقابل روند صعودی سیگنالی برای افزایش تقاضا در برابر عرضه است. زیرا بازار محتملا نشان می دهد قیمت ها به سمت بالا رشد خواهند کرد.
خطوط روند بر اساس تایم فریم و شیب خط، تغییر می کنند. برای مثال، در برخی از سهام یا جفت ارزها می توانیم شاهد خطوط روند صعودی یا نزولی برای ماه ها، روزها و حتی در عرض چند دقیقه باشیم. در حالی که برخی جفت ارزها شاید مدت ها در محدوده رنج (range-bound) قرار داشته باشند و در یک روند جانبی معامله شوند. در روند جانبی یا محدوده رنج، قیمت در یک خط افقی نوسان می کنند و تقریبا فشار عرضه و تقاضا نزدیک به هم هستند.
حمایت و مقاومت در خطوط روند
خط روند حمایت و مقاومت
خط روند یک ابزار ساده برای تشخیص جهت حرکت قیمت های بازار است. مهمتر از آن، توسط معامله گر ها برای تشخیص سطح های حمایت و مقاومت استفاده می شود. در واقع خطوط روند نشان دهنده بالاترین و پایین ترین حد نوسان قیمت ها هستند. این اطلاعات برای سرمایه گذاران در جستجوی استراتژی معاملاتی جهت ورود به معامله و حتی کنترل ریسک از طریق شناسایی نقاط حد ضرر کارساز خواهند بود.
معامله گران تحلیل تکنیکال وقتی قیمت ها به خط روند نزدیک می شوند، دقت زیادی دارند چون این نقاط در تعیین جهت کوتاه مدت قیمت ها نقش عمده ای دارند. وقتی قیمت ها به نقاط حمایتی و مقاومتی نزدیک می شوند، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد:
- قیمت ها روند را شکسته و در جهت روند قبلی بازار به حرکت خود ادامه می دهند.
- یا هم قیمت ها از محدوده روند خارج شده و باعث معکوس شدن یا ضعیف شدن جهت روند قبلی شوند.
نحوه ترسیم خط روند در چارت معاملاتی
تماس نقاط بیشتر با خط روند
چنانکه قبلا اشاره کردیم، خط روند با وصل کردن یک سری از نقاط، کمک می کند تا معامله گر روند بازار و جهت حرکت قیمت ها را تشخیص دهد. سوالی برای معامله گران پیش می آید:
کدام قیمت ها در ترسیم خطوط روند باید به کار روند؟
اکثریت شما از نقاط آغازی، پایانی، بالاترین و پایین ترین قیمت ها اطلاع دارید. اما کدام یک از این نقاط در ترسیم خطوط روند باید مورد استفاده قرار گیرد؟ هیچ پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد.
سیگنال های تکنیکالی از طریق پترن ها و اندیکاتور های مختلفی صادر می شوند و خطوط روند هم از این قاعده مستثنی نیستند. بستگی به تصمیم معامله گر دارد تا از کدام نقاط در ترسیم خط روند استفاده کند و هیچ وقت دو تریدر از یک روش ترسیم مشابه تبعیت نمی کنند.
برخی از معامله گر ها تنها نقاط پایانی قیمت ها را در نظر میگیرند در حالی که برخی دیگر مجموعه از نقاط آغاز، پایانی و بالاترین حد قیمت، برای ترسیم خطوط روند استفاده می کنند. صرف نظر از اتصال قیمت ها، هرچه قیمت های زیادی در تماس با خطوط روند باشند، اعتبار خطوط روند و قدرت آن هم بالاتر است.
ترسیم خط روند صعودی یا نزولی
به طور کلی خط روند صعودی با به هم وصل کردن نقاط حمایت ایجاد می شود. خطوط روند صعودی اساسا زیر قیمت ها کشیده می شوند و تعدادی نقاط را به هم وصل می کند. در حالت برعکس خطوط روند نزولی با وصل کردن تعدادی نقاط مقاومت به وجود می آیند. باید توجه داشته باشیم از هر دو روند در یک نمودار واحد می توان استفاده کرد. هرچند این روش به عنوان کانال شناخته می شود و فراتر از محدوده این مقاله است.
برای نشان دادن مفهوم ترسیم یک روند صعودی، تصمیم داریم معاملات تجاری یک شرکت را مابین ماه های اوت ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۵ بررسی کنیم. چنانکه در تصویر بالا میبینید، خط سیاه نقاط پایینی قیمت ها را به هم وصل می کند. هر وقت یک خط روند ایجاد شد، معامله گرها انتظار دارند تا وقتی قیمت ها در محدوده نقاط حمایتی جدید ایجاد می شوند، روند به حرکت قبلی خود ادامه خواهد داد.
به مرور زمان با تصویر زیر برخورد خواهیم کرد. قیمت ها در سال ۲۰۰۵ دوباره با نقاط حمایتی روند تماس پیدا کرده اند. این خیلی مهم است، زیرا هر چه بیشتر قیمت ها با خطوط روند در تماس باشد، تاثیر و اعتبار آن خط نیز بیشتر خواهد بود. در این حالت، معامله گر ها دنبال نقاط ورود می گردند و هرچه پوزیشن ورود به معامله نزدیک خطوط روند باشد بهتر خواهد بود.
خط روند صعودی به مرور زمان نقاط بیشتر را لمس می کند
ورود به معامله از طریق خط روند
هر وقت یک معامله گر در نزدیکی خط روند اقدام به خرید می کند، پوزیشن معاملاتی خود را باز نگه می دارد تا زمانی که قیمت ها به پایین نقاط حمایتی روند نزول کنند. بیشتر معامله گرها تا وقتی که جهت روند رو به بالاست، دستور استاپ لاس خود را به موقعیت های بالاتر انتقال می دهند. با استفاده از این روش یعنی تغییر دادن مکان استاپ لاس، یک معامله گر می تواند به زودی از معامله خارج نشود و آخرین حد سود را به دست آورد.
پایین نگه داشتن حد ضرر یا استاپ لاس زیر خط روند یک روش استراتژیک است. زیرا قیمت ها فضای کافی برای نوسان خواهند داشت و احتمال برخورد قیمت ها با حد ضرر کمتر خواهد بود. در روند صعودی شکل زیر، کاربرد استراتژی ذکر شده یعنی تغییر حد ضرر به نقاط بالاتر می تواند سود قابل توجهی را نصیب معامله گر ها کند.
حد ضرر را زیر خط روند حمایتی تنظیم کنید
تعداد خط روند در یک سهم
نمودار یک سهم پر از نقاطی است که میتوان با اتصال آنها به یکدیگر خط روند را رسم کرد. حال مسئلهای که در اینجا پیش میآید این است که اگر بخواهیم تمام این نقاط را به هم وصل کنیم، عملا در هر سهم تعداد زیادی از خطوط روند را خواهیم داشت. در آن صورت کدامیک از این خطوط معتبر هستند؟ به کدامیک میتوان اعتماد کرد و بر اساس آن روند سهم را تشخیص داد؟
تعداد خط روند برای هر سهم
اگر این خطوط را تصادفی رسم کنید نباید توقع داشته باشید که بازار از آنها پیروی کنند. پس با ترسیم خطوط متعدد و نامعتبر، بیهوده نباید خود را با انبوهی از اطلاعات نادرست گمراه کنید. به این امر توجه کنید که نمودار قیمت سهم در چه نقاطی با خط روند برخورد میکند. قطعا اگر روی خطی تنها دو برخورد وجود دارد و روی خط دیگر چهار برخورد، خط اول را نادیده میگیریم. قرار نیست هر دو نقطه را به هم وصل کنیم. این امر معمولا برای افرادی که تجربهی چندانی با این مسائل ندارند مشکلآفرین میشود. به این ترتیب گاه ممکن است با ترسیم نادرست خطوط روند، نتیجهای نادرست بگیرند و تصمیمی اشتباه را بر اساس آن اتخاذ کنند.
اما برای جلوگیری از این مشکل چه باید کرد؟ اگر خطی رسم کردید و مطمئن نبودید که این خط درست است یا خیر، تنها باید صبر کنید و با گذشت زمان از صحت خط ترسیمی مطمئن شوید. به این ترتیب اگر برخوردهای بیشتری با خط صورت گیرد میتوانید بیشتر به آن اعتماد کنید و این روند را در استراتژی معاملاتی خود دخیل کنید. اما زمانی که خطی را ترسیم میکنید و پس از مدتی متوجه میشوید که برخورد دیگری میان خط روند و نمودار قیمت وجود ندارد، مشخص است که صحت این خط زیر سوال خواهد رفت و روندی که خط آن را ترسیم کردهاید با روند سهم همخوانی ندارد.
آیا میتوان به سیگنالهای خط روند اعتماد کرد؟
همانند بسیاری دیگر از مفاهیم تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی تحلیلی، استفاده از خط روند به عنوان سیگنال هم امری است که باید با احتیاط فراوان انجام شود. در واقع ورود یا خروج سریع از سهم بلافاصله پس از شکست خطوط روند، امر عاقلانهای نیست. در واقع بهتر است اینگونه بگوییم که استفاده از این عامل به عنوان سیگنال ورود یا خروج امری است که ممکن است با ریسکهای فراوانی همراه باشد. همانطور که بسیار تاکید میشود که تنها با مشاهدهی یک عامل یا بر اساس یک اندیکاتور تصمیم نگیرید، این امر در خطوط روند نیز صادق است.
شکست خط روند در یک نقطه
در زمان شکست خط روند معمولا باید صبر کنید تا یک کندل به طور کامل در بالا یا پایین خط فعلی قرار گیرد. حتی اگر نیمی از کندل هم در بالا یا پایین خط باشد، باز هم احتمال وجود ریسک از بین نمیرود.
به این ترتیب باید صبر کنیم تا خطوط روند صعودی به نزولی تغییر کنند یا برعکس. با توجه به این موارد مشخص است که پرهیز از تصمیمهای احساسی تا چه میزان در بازارهای مالی حائز اهمیت است. از سویی دیگر برخی افراد که روی سهم خاصی تعصب دارند، خطوط روند را با متر و معیارهای دلخواه خود ترسیم میکنند و به این ترتیب با دور شدن از روند واقعی سهم، خود را در دام سوگیریهای شناختی میاندازند.
چند پرسش و پاسخ در مورد خط روند
اعتبار خطوط روند در گرو چه عواملی است؟
حال که اینقدر از ارزش و اهمیت خطوط روند صحبت کردیم، لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که تمام خطوط روند از اعتبار یکسانی برخوردار نیستند. بر این اساس دو مولفهی اصلی شیب خط و تعداد برخوردها از اهمیت زیادی برخوردارند. هرچه شیب خط روند به ۴۵ درجه نزدیکتر باشد، اعتبار این خط بیشتر است. زیاد بودن تعداد برخوردهای نمودار قیمت با خطوط روند هم مسئلهی مهم دیگری است که باید به آن توجه شود.
اعتبار خط روند
بررسی خط روند در کدامیک از تایمفریمها موثرتر است؟
از آنجا که نمیتوان رفتار سهم را تنها طی چند ساعت یا کمتر از یک هفته آنالیز کرد، تایمفریمهای بالاتر معیار معتبرتری در بررسی سهام به شمار میروند. بر این اساس تحلیلگران و معاملهگران مجرب بازار بورس همواره بر استفاده از تایمفریمهای بالاتر تاکید میکنند. یعنی بررسی خطوط روند در بازههای هفتگی بسیار موثرتر از تایمفریمهای روزانه یا ساعتی است. پس در هنگام تحلیل سهام، حتما علاوه بر سه نکتهی گفتهشده در مورد قبل، به تایمفریم نیز توجه کنید.
آیا خط روند ثابت است؟
قطعا خیر. خطوط روند همانگونه که از نامشان مشخص است، نشاندهندهی تحرکات قیمتی سهام هستند. طبیعی است که قیمت یک سهم ثابت نمیماند و با گذشت زمان یا افت پیدا میکند یا روندی صعودی را در پیش میگیرد. در هر حال چنین نوسانهایی همیشه وجود دارند. بر همین اساس با تغییر رفتار سهم، باید خط روند را نیز مجددا ترسیم کرد. یعنی نمیتوان تنها یک مرتبه این خط را رسم کرد و دیگر کاری به آن نداشت. با ورود سهم به حرکتهای قیمتی جدید، نیاز به ترسیم خط جدید نیز حس میشود.
شکست خط روند یعنی چه؟
زمانی که روند حرکتی سهم تغییر میکند، این امر در خط روند نیز نمود پیدا میکند. در حقیقت هر کجا که کندلی به طور کامل در سمت دیگر خط قرار گرفت و چند کندل دیگر نیز موقعیت را تثبیت کرد، میتوان از شکست واقعی خطوط روند مطمئن شد. توجه کنید که تمام شستها معتبر نیستند و گاهی تنها یک حرکت فیک به شمار میروند.
اعتبار شکست خط روند
چه عواملی بر اعتبار شکست خط روند اثر میگذارند؟
اگر شکست همراه با افزایش حجم معاملات باشد به احتمال زیادی از اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود. همچنین اگر در چنین نقاطی شاهد تغییر قیمت چشمگیر در سهم بودیم حاکی از تغییر روند سهم دارد. یعنی با مشاهدهی کندلهای بزرگ میتوان منتظر برگشت روند بود. از سویی دیگر اگر این شکست با ایجاد یک الگو (مانند سر و شانهی سقف) همراه باشد، حاکی از اعتبار آن است. همچنین اعتبار خودِ خط روند نیز در اعتبار شکست آن موثر است. یعنی هرچه خطوط روند معتبرتر باشند، شکست آنها نیز از اعتبار بیشتری برخوردار است. با توجه به این چهار عامل مهم میتوان واقعی بودن یا فیک بودن شکست را تا حدود زیادی متوجه شد.
آیا از خط روند میتوان در همهی شرایط استفاده کرد؟
خیر. روند تمام سهمها را نمیتوان با ترسیم این خطوط تعیین کرد. در واقع اگر بازار روند خاصی نداشته باشد نمیتوان به کمک این خط به نتایجی رسید. در چنین شرایطی باید به ابزارهای دیگری متوسل شد و از آنها بهره برد. خطوط روند تنها برای بسترهایی تنظیم شدهاند که حرکت سهم روندی است.
روند چیست؟
روند چیست؟
روند عبارت است از جهت کلی حرکت یک بازار یا دارایی. در تحلیل تکنیکال روندها با استفاده از خطوط روند و یا پرایس اکشن شناسایی می شوند که در روندهای صعودی سقفها و کفهای بالاتر و در روندهای نزولی سقفها و کفهای نزولی را نشان میدهند.
بیشتر معاملهگران در جهت روند معامله میکنند و دیگر معاملهگران به دنبال شناسایی نقاط برگشتی و معامله در خلاف جهت روند میباشند. روندهای صعودی یا نزولی در تمام بازارها از جمله سهام، اوراق قرضه و آتی ایجاد میشوند. اطلاعات نیز روند دارند. مثلا روند انتشار اخبار اقتصادی ماهانه میتوانند صعودی و یا نزولی باشند.
روندها چگونه کار میکنند
با استفاده از ابزارهای مختلفی از جمله خطوط روند، پرایس اکشن و یا اندیکاتورها میتوان روندها را شناسایی کرد. به عنوان نمونه، خطوط روند جهت کلی روند را نشان میدهند در حالی که «شاخص قدرت نسبی» (RSI) برای تعیین میزان قدرت یک روند استفاده میشود.
وقتی که قیمتها به صورت مداوم افزایش یابند، روند صعودی است. هیچ روند صعودی به مدت طولانی به صورت مستقیم صعود نکرده و همیشه نوسانی خواهد بود. اما جهت کلی حرکت باید صعودی باشد تا بتوان آن را یک روند صعودی در نظر گرفت. کفها و سقفهای ایجاد شده در یک روند صعودی همیشه باید بالاتر از کفها و سقفهای قبلی باشند. با از رفتن این ساختار، قدرت روند صعودی از بین رفته و تشکیل روند نزولی محتمل است. روندهای نزولی شامل کفها و سقفهایی است که به صورت مرتب در سطوح پایینتر ایجاد میشوند.
تا زمانی که روند صعودی است، فرض معاملهگران بر این است که روند ادامهدار خواهد بود تا وقتی که شواهد تغییر روند مشاهده شود. این شواهد شامل ایجاد سقفها و کفهایی که در سطوح پایینتر ایجاد میشوند، یا قیمت به زیر خط روند نفوذ میکند و یا اینکه اندیکاتورهای تکنیکال نزولی میشوند. تا زمانی که روند صعودی است، تمرکز معاملهگران بر خرید است تا از این صعود کسب سود کنند.
وقتی که روند نزولی میشود تمرکز معاملهگران بر فروش میشود. بیشتر روندهای نزولی در نقطهای صعودی میشوند. پس با ادامه روند یک بازار نزولی معاملهگران بیشتری تصمیم میگیرند که قیمت بسیار پایین است و شروع به خرید میکنند. نتیجه این کار تشکیل دوباره روند صعودی است.
سرمایهگذارانی که از تمرکز آنها تحلیل فاندامنتال میباشد نیز ممکن است که از روندها استفاده کنند. در تحلیل فاندامنتال تمرکز بر بازده، درآمد و دیگر معیارهای اقتصادی است. به عنوان نمونه در این نوع تحلیل ممکن است که از روند درآمد هر سهم و یا رشد درآمد استفاده شود. اگر که درآمد شرکت در چهار فصل گذشته رشد داشته باشد، این رشد نشاندهنده یک روند مثبت است. حال اگر که درآمد شرکت در چهار فصل گذشته نزولی باشد، این نزول تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی نشاندهنده یک روند منفی است.
اگر روندی وجود نداشته باشد ( یعنی بازه زمانی که در آن روند صعودی یا نزولی مشخصی مشاهده نشود) بازار اصطلاحا در یک دامنه نوسانی قرار دارد.
استفاده از خطوط روند
روش شایع شناسایی روندها استفاده از خطوط روند میباشد که در آن مجموعهای از سقفها و کفها به یکدیگر متصل میشوند. در روندهای صعودی کفهایی که به صورت مرتب در سطوح بالاتر تشکیل میشوند به هم متصل شده و یک سطح حمایت را ایجاد میکنند. در روندهای نزولی سقفهایی که به صورت مرتب در سطوح پایینتر تشکیل میشوند به هم متصل شده و یک سطح مقاومت را ایجاد میکنند. این خطوط روند علاوه بر تشکیل سطوح حمایت و مقاومت، جهت کلی روند را نیز نشان میدهند.
خطوط روند که به خوبی جهت کلی بازار را نشان میدهند اغلب باید به صورت مرتب تغییر یافته و دوباره رسم شوند. به عنوان نمونه در یک روند صعودی قیمت ممکن است به زیر خط روند شکسته شود در حالی که این حرکت لزوما به معنی تغییر جهت روند نیست. زیرا که قیمت ممکن است که به زیر خط روند حرکت کرده ولی باز به حرکت صعودی خود ادامه دهد. در چنین مواقعی باید یک خط روند جدید رسم شود تا شرایط پرایس اکشن جدید بازار را در بر بگیرد.
بنابراین برای تعیین روند نباید صرفا از خطوط روند استفاده کرد. اغلب معاملهگران حرفهای برای تعیین پایان یک روند از پرایس اکشن و دیگر اندیکاتورهای تکنیکال نیز استفاده میکنند. در مثال بالا ریزش قیمت به زیر خط روند لزوما به معنی فروش نیست. اما اگر این ریزش به زیر کف حرکت قبلی نفوذ کرده باشد و یا اینکه اندیکاتورهای تکنیکالی دیگر نیز نزولی شده باشند، شاید به معنی فروش باشد.
نمونهای از یک روند و خط روند
نمودار زیر یک روند صعودی را نشان میدهد. در این نمودار اندیکاتور RSI نشان میدهد که روند بسیار پرقدرت است. با وجود اینکه قیمت به صورت نوسانی حرکت میکند ولی جهت کلی روند صعودی است.
قدرت این روند صعودی به تدریج کاهش یافته و معاملات فروش وارد بازار شدهاند. اندیکاتور RSI به زیر ۷۰ رفته و به دنبال آن یک کندل نزولی بزرگ قیمت را به سمت خط روند میبرد. در روز بعد و با تشکیل یک گپ (Gap) به زیر خط روند، این حرکت نزولی تایید میشود. از این نشانهها میتوان برای خروج از معاملات خرید استفاده کرد زیرا که نشاندهندهی تغییر احتمالی روند میباشند. در این مرحله میتوان معاملات فروش را نیز آغاز کرد.
همین که قیمت نزول بیشتری میکند، خریداران بیشتری مایل به خرید در قیمتهای پایینتر میشوند.
دیدگاه شما