فلسفه و اصول سرمایه گذاری وارن بافت


زندگی نامه وارن بافت/موفق ترین سرمایه گذار جهان

سومین شخص ثروتمند جهان، كسی جز وارن ادوارد بافت نیست، كه جالب ترین سرگذشت را میان ثروتمندان دنیا از نظر نحوه زندگی، ثروتمند شدن و تفكرات اقتصادی دارد.

زندگی نامه وارن بافت

سومین شخص ثروتمند جهان، کسی جز وارن ادوارد بافت نیست، که جالب ترین سرگذشت را میان ثروتمندان دنیا از نظر نحوه زندگی، ثروتمند شدن و تفکرات اقتصادی دارد. او بسیار علاقمند است که عموم مردم از منافعی که ایجاد می کند، استفاده کنند و آنها را از تفکرات اقتصادی درست آگاه سازد. وارن ادوار بافت، مشهور به دانشمند اوما ها، در ۳۰ آگوست ۱۹۳۰ در اوهامای ایالت نبراسکا در ایالت متحده ی آمریکا متولد شد. پدرش هاوارد ، در ابتدا دلال سهام شرکت ها بود و بعد نماینده گنگره شد. او تنها پسر خانواده و دومین فرزند از سه فرزند بود.او در کودکی در زمینه ی پول و تجارت استعداد شگفت انگیزی از خود نشان داد. سوابق او و توانایی هایش در محاسبه ی دقیق اعداد در ذهن خود، هنوز هم همکاران تجاری اش را متحیر می کند. بافت در۶ سالگی، شش جعبه ی کوکا کولا به قیمت ۲۵ سنت از مغازه ی پدر بزرگش خرید و هر بطری را به ازای یک سکه ی پنج سنتی فروخت؛ در حالی که کودکان هم سن و سال او بر روی چمن لی لی و بولینگ بازی می کردند.
در ۱۱ سالگی بافت سه سهم شرکت citesservice را به قیمت هر سهم ۳۸ دلار، برای خود و خواهر بزرگش به نام دوریز خرید. در مدت کوتاهی بعد از خرید سهام، قیمت هر سهم به ۲۷ دلار کاهش یافت. وارن ترسیده بود اما هیچ اقدامی نکرد تا اینکه هر سهم به ۴۰ دلار رسید ، او خیلی سریع آنها را فروخت و بعد خیلی زود از این کار پشیمان شد، چون سهام citesservice پس از مدت کوتاهی به ۲۰۰ دلار رسید.
این تجربه درس بزرگی به اوداد؛ اینکه یکی از اصول مهم سرمایه گذاری، صبر و شکیبایی است .
در سال ۱۹۴۳ ،بافت به اداره مالیات به دلیل گرفتن مالیات ۳۵ دلاری برای دوچرخه اش، اعتراض کرد و سرانجام موفق شد مالیات ۳۵ دلاری دوچرخه اش را حذف کند.در سال ۱۹۴۷ در ۱۷ سالگی از دبیرستان وودرو ویلسون در واشنگتن D.C فارغ التحصیل شد. در دوران دانش آموزی اش ۵۰۰ دلار روزنامه توزیع کرد. ( این مقدار معادل ۰۸۱/۲۶۱/۴ دلار در سال ۲۰۰۰ است ) پدرش تمایل زیادی داشت تا وارن برای ادامه تحصیل به دانشکده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه پنسیلوانیا برود.بافت دو سال به دانشگاه نرفت و عقیده داشت بیشتر از استادها می داند! وقتی پدرش هاوارد در مبارزات مجلس شکست خورد، وارن به خانه یشان در اوما ها برگشت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه نبراسکا رفت. با وجود کار تمام وقت ، تنها در مدت سه سال موفق شد دوره لیسانس را در این دانشگاه بگذراند و فارغ التحصیل شود.
با وجود سرسختی و مقاومت زیاد، بالاخره راضی شد تا در سال ۱۹۵۱ وارد دانشکده علوم اداری و بازرگانی فلسفه و اصول سرمایه گذاری وارن بافت شود، ولی دانشگاه به دلیل سن کم بافت او را نپذیرفت و او مجبور شد برای دوره فوق لیسانس رشته اقتصاد، به دانشگاه کلمبیا برود.
آنجا سرمایه گذاران مشهوری همچون بن گراهام ، که بافت زندگی و موقعیت های اقتصادی آینده خود را مدیون او می داند، و دیوید دود، تدریس می کردند؛ تجربه ای که زندگی بافت را برای همیشه تغییر داد.
بن گراهام در طول دهه ی۱۹۲۰ به دلیل داشتن تفکرات نو در زمینه بازار سهام، خیلی زود به عنوان یک سرمایه گذار وتحلیل گر بزرگ معروف شد . او به دلیل بی خطر بودن سهام های ارزان، به دنبال آنها بود.
بافت در طول تحصیلاتش در کلمبیا، تنها دانشجویی بود که در کلاس درس بن گراهام نمرهA + گرفت . بعد از دوره ی فارغ التحصیلی ، بافت تصمیم گرفت تا برای گراهام بطور رایگان کار کند، ولی بن نپذیرفت.
او بعد از رد شدن پیشنهاد کار توسط گراهام، در وال استریت به عنوان دلال سهام مشغول به کار شد. او با استفاده از در آمد کم این دوران ، پمپ بنزین سینکلایر را خرید؛ اما چنان که انتظار می رفت، پمپ بنزین باز دهی نداشت . بافت به خانه در اوماها برگشت ودر بنگاه پدرش مشغول به کار شد . در آنجا با دختری به نام سوزان تامپسون آشنا شد ودر آوریل ۱۹۵۲ با هم ازدواج کردند.
آنها یک آپارتمان سه خوابه به مبلغ ماهیانه ۶۵ دلار اجاره کردند. آن خانه، مخروبه و پر از موش بود.
در سال ۱۹۵۳ فرزند اول بافت ، به نام سوزی متولد شد. برای صرفه جویی از یک کشوی خراب لباس برای او تخت درست کردند.
در آن سالها سرمایه گذاری وارن به ایستگاه Texaco و چند مشاور املاک محدود بود که هیچکدام برای وارن موفقیتی کسب نکرد . در این دوران او برای کسب در آمد ، در دانشگاه اوماها شروع به تدریس کرد.
قبل از شروع تدریس، بافت برای غلبه بر ترس حرف زدن در جمع و مکانهای عمومی ، یک دوره آموزش با دیل کارنگی گذراند. بافت در دانشگاه برای دانشجویانی که میانگین سن آنها دو برابر سن خودش بود ؛ اصول سرمایه گذاری را تدریس می کرد.
همه چیز تغییر کرد. در سال ۱۹۵۴؛ بن گراهام ، استاد دانشگاه بافت و سرمایه گذار مشهور، از او دعوت کرد تا با حقوق سالانه ۱۲۰۰۰ دلار برای گراهام کار کند. وارن بافت بعد از مدتها انتظار به آنچه می خواست رسید.
بافت و همسرش در حومه ی شهر نیویورک خانه ای اجاره کردند . بافت روزها به تجزیه و تحلیل گزارشات و تحقیق فلسفه و اصول سرمایه گذاری وارن بافت در زمینه های موفقیت در سرمایه گذاری می پرداخت. در طول این دوران تفاوتهایی بین روند کار گراهام و بافت آشکار شد. بافت می خواست بداند که چگونه یک شرکت در بین رقبا به برتری دست می یابد و بن به دنبال اعداد و ارقام بود. همچنین وارن مدیریت شرکت را عاملی مهم در سرمایه گذاری می دانست ؛ اما گراهام صرفا به تراز نامه و صورت در آمدو سود و زیان شرکت اهمیت می داد و به نوع رهبری و مدیریت شرکت کمتر توجه می کرد. بین سالهای ۱۹۵۰تا ۱۹۵۶ وارن سرمایه ی شخصی خویش را از ۸۰۰/۹ دلار به ۰۰۰/۱۴۰ دلار رساند. در سال ۱۹۵۴ دومین فرزند بافت به هاوارد گراهام به دنیا آمد.
در سال ۱۹۵۶ بافت با داشتن تجربه ای مناسب و همچنین تجارب ارزنده ی گراهام و با تمام سرمایه ی خود به اوماها برگشت و موسسه ی سرمایه گذاری بافت را تاسیس کرد.
در اوایل می ۱۹۵۶ او با خواهرش دوریز و عمه آلیس به سرمایه ای به ارزش ۰۰۰/ ۱۰۵ دلار شریک شد. او ۱۰۰ هزار دلار در Buffet Association Ltdسرمایه گذاری کرد. قبل از پایان سال سرمایه وی به ۰۰۰/۳۰۰ دلار رسی و یک خانه ی گچ کاری شده با ۵ اتاق خواب به قیمت ۵۰۰/۳۱ دلار در خیابان فارنام خریداری کرد که آن را حماقت بافت نامید. در همان سال سومین فرزند او به نام پیتربه دنیا آمد . بافت جلساتش را با شرکای خود در آن خانه برگزار می کرد . در آن هنگام زندگی او شکل دیگری گرفت . بافت سه فرزند، یک زن زیبا و تجارت خیلی موفقی داشت. در سال ۱۹۵۷ او مالک سه شرکت شد.در سال ۱۹۵۸ موسسه ی سرمایه گذاری بافت صاحب ۷ شرکت شد.
تمامی شرکت ها را در یک شرکت منسوجات به نام برک شایر هات ویتلفیق کرد در ژانویه ۱۹۶۶سرمایه شرکت بافت به ارزش ۵۰۰/۱۷۸/۷ دلار بودکه بیش از ۰۰/۰۲۵/۱ دلار متعلق به او بود.
درسال۱۹۶۶ شرکای بافت، سهام برک شایرهایت وی را به ارزش هر سهم ۸۶/۱۴ دلار خریدند.او در اواخر سال ۱۹۶۶، پذیرش سهامدار جدید را در شرکت ممنوع کرد.
بافت در سال ۱۹۶۷ برای برک شایر یک فروشگاه خرده فروشی خصوصی در بالتیمور خرید که مسولیت ریاست هیات مدیره آنرا برعهده گرفت. برک شایر در سال ۱۹۶۷ به ازای هر سهم ، ۱۰ سنت سود داد.
او در سال ۱۹۷۰ برای اولین بار رئیس برک شایرهات وی شد و نامه ای با این عنوان به سهامداران نوشت.

در اواخر همان سال او فرصت پیدا کرد تا شرکتی به نام seescandy به مبلغ ۲۵ میلیون دلار بخرد.این خرید بزرگترین سرمایه گذاری برک شایرهات وی بود.

بعد از چندین سرمایه گذاری دارایی خالص او افزایش پیدا کرد در فاصله ی سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵ ارزش هر سهم برک شایر، از ۲۰ دلار به ۹۵ دلار رسید. در طول این دوره بافت که صاحب ۲۹ درصد از سهام برک شایر بود; توانست ۱۴ درصد دیگر از سهام شرکت را بخرد و سهام او و همسرش که ۳ درصد از سهام را داشت به ۴۶ درصد رسید.درسال ۱۹۷۳ بافت سهام شرکت واشنگتن پست را خرید.این کار او سبب شد تا کاترین گراهام سرپرست روزنامه و نشریات شرکت و همچنین عضو هیئت مدیره شود.

با وجود اینکه اصول سرمایه گذاری بن گراهام ساده بود ; او در دوران ۲۱ سالگی وارن بافت , به شکل یک اسطوره درآمد. بافت با خواندن کتاب گراهام به نام (( چه کسی می تواند مشاور خود را پیدا کند)) در تجارت خود تحولی ایجاد کرد. او قصد خرید و سرمایه گذاری در یک شرکت بیمه را داشت. در یک صبح دلپذیر یکشنبه بافت سوار ترن شد و به دفتر مرکزی شرکت بیمه GEICO رفت. وقتی به آنجا رسید درها بسته بودند ولی او منصرف نشد و بی وقفه و محکم در را کوبید تا سرایدار آمد و در را باز کرد. از سرایدار پرسید: (( کسی در ساختمان نیست؟ )) شانس به بافت روآورد. او به طبقه ششم رفت و در آنجا هنوز مردی کار می کرد.

او به سرعت در مورد شرکت و فعالیتهای تجای اش از مرد سوالاتی پرسید. صحبت های آنها چهار ساعت طول کشید. آن شخص کسی نبود جز لوری دیوید سون, معاون مالی شرکت. این تجربه بزرگ بافت در اصرار بر انجام فعالیت خود سبب شد تا برک شایرهات وی تمامی شرکت GEICO را تصاحب کند.

درسال ۱۹۸۳, بافت از شرکت GEICO و با ارائه بیمه ی بیماران, میلیون ها دلار سود بدست آورد. در سپتامبر همان سال بنجامین گراهام, اسطوره بافت درگذشت و او را با تمام خاطرات و نصایحش فلسفه و اصول سرمایه گذاری وارن بافت تنها گذاشت.

بافت شرکت برک شایر هات وی را توسعه داد و همچنین در صنایع مختلف سرمایه گذاری کرد. در سال ۱۹۷۹ او با دارایی ۱۴۰ میلیون دلار برک شایر در ABC سهام خرید. هر سهم به قیمت ۲۹۰ دلار بود. برک شایر پس از مدت کوتاهی, فروش سهام در ABC را با قیمت هر سهم ۷۷۵ دلار , شروع کرد و با ۳۱۰ , ۱ دلار پایان داد.ثروت خالص بافت , به ۶۲۰ میلیون دلار رسید و برای اولین بار, نام او در مجله فوربس به عنوان یکی از ۴۰۰ ثروتمند دنیا معرفی شد.

در سال ۱۹۹۸، بافت بیش از ۷ درصد سهام شرکت کوکاکولا را به قیمت ۲۰/۱ میلیارد دلار خرید. او در ۱۹۸۹، به مبلغ ۷/۹ میلیون دلار هواپیمای جتی برای شرکت خرید اما به دلیل انتقادهایی که خود او در گذشته از مدیر عاملان شرکت های دیگر برای چنین خریدهایی کرده بود؛ این عمل را توجیه ناپذیر دانست. در سال ۱۹۶۹ گروه کارسون، بافت را به عنوان پول دارترین مدیر قرن بیستم معرفی کردند.او همچنین در سال ۲۰۰۲،۱۱ میلیارد دلار در برای قراردادهای سلف سرمایه گذاری کرد تا دلار آمریکا را در برابر دیگر پول های در گردش نجات دهد. سود بافت از این معامله ها ۲ میلیارد دلار بود. او موفق شد با سرمایه گذاری در شرکت هایی که سهام آنها به ارزش واقعی خود نرسیده بودند، هر روز به ثروت خود بیفزاید و لقب یکی از ثروتمندترین مردان تاریخ را از آن خود کند. که با اتکاء به توانایی های خود به اینجا رسیده است. در ژوئن ۲۰۰۶ بافت اعلام کرد که بیش از ۷۰ درصد ثروت خود، یعنی ۳۷ میلیارد دلار از ۵۲ میلیارد دارایی خویش ، را به صورت کمک های سالانه به بزرگترین مؤسسه ی خیریه ی جهان، مؤسسه ی بیل و ملینداگتس می بخشد تا در امور خیریه صرف شود.
در سال ۲۰۰۴ سوزان همسر بافت فوت کرد. او در سال ۲۰۰۶ با آستریدمنکس ازدواج کرد.
رستوران مورد علاقه ی بافت در اوماها، خانه ی استیک گورات است و غذای مورد علاقه ی بافت ، استیک استخوان دار ، خوراک گوشت و سبزی خرد شده است. او یک ماشین کادیلاک DTS دارد، در ضمن ایمیل و کامپیوتر شخصی روی میز کار خود ندارد.
او هنوز در خانه ای که به مبلغ ۳۱٫۵۰۰ دلار خریده بود و آن را حماقت بافت نامیده بود، زندگی می کند. این خانه در حال حاضر ۷۰۰٫۰۰۰ دلار ارزش دارد.
فلسفه ی او برای سرمایه گذاری در تجارت، اصلاح روش ارزشمند سرمایه گذاری استاد خویش، یعنی بنجامین گراهام است. گراهام شرکت هایی را می خرید که در مقایسه با ارز ش ذاتی آنها، ارزان بودند. او بر این باور بود در مدتی که بازار ، این شرکت ها را کم ارزش بداند، می تواند سرمایه زیادی بدست آورد. او دلیل می آورد که سرانجام بازار ، متوجه ارزش کم و غیر عادی این شرکت ها می شود و بدون توجه به نوع کار آنها، جهت خویش را اصلاح می کند. به علاوه، گراهام عقیده داشت در کنار تجارت خوب باید یک اقتصاد قوی وجود داشته باشد.
بافت به زمان خرید هم توجه دارد. او نمی خواهد در کارهایی که ارزش مشخصی ندارند، سرمایه گذاری کند.او منتظر کسادی و اصلاح بازار می ماند تا کالاهای مطمئن وهمچنین سهام شرکت های مطمئن را با قیمت منطقی(پایین) خریداری کند زیرا کسادی و رکود بازار سهام ، فرصت خرید ایجاد می کند.
هر گاه در بازار، احتکار رایج باشد، بافت محافظه کار می شود و هر گاه سایرین نگران سرمایه ی خود باشند؛ بافت پر تکاپو می شود. این استراژی دوگانه و متضاد، سبب شده تا شرکت بافت به پیشرفت جهانی برسد و خسارت مهم قابل توجهی به این شرکت وارد نشود.البته انتقادهایی نیز وجود داردکه برک شایردر طول این دوران فرصت های خوبی را از دست داده است . بافت معتقد است که سرمایه گذار در خرید سهام باید به گونه ای آن شرکت را مورد بررسی قرار دهد که گویی می خواهد تمامی شرکت را بخرد.
او خود می گوید که در سال ۲۰۰۶، تنها ۱۸ درصد از درامدش را صرف پرداخت مالیات کرده است در حالیکه کارمندان او با وجود درآمدکمتر ۳۲ درصد، مالیات پرداخت کردند. بافت همیشه سیستم و روند خود را تحسین می کند که سبب شده تا او به نسبت کمتر از یک منشی مالیات پرداخت کند. وارن بافت بر این باور است که دلار آمریکا، در یک دوره ی طولانی مدت بی ارزش می شود. او عقیده دارد که روند رو به افزایش رکود و کمبود معامله در آمریکا ، هشداری است به این معنا که داراییها و دلار آمریکا بی ارزش می شود، در نتیجه ی این عمل بخش بزرگی از دارایی های ایالات متحده در دستان خارجی ها قرار می گیرد. این موضوع او را وادار کرد تا برای نخستین بار در سال ۲۰۰۲ وارد بازار پول خارجی شود. بافت نسبت به دلار بدبین است. او می گوید که در جستجوی شرکت هایی است که درآمد خویش را از خارج ایالات متحده بدست می آورند. بافت در فلسفه و اصول سرمایه گذاری وارن بافت شرکت پتروچین سرمایه گذاری کرد و در وب سایت برک شایر هات وی موضوع را مورد بحث قرار داد که چرا بر خلاف بحث های موجود درباره ی این شرکت، از آن چشم پوشی نمی کند و هم اکنون سرمایه های کلانی در زمینه های مختلف از جمله بیمه، تولید انرژی، بازار قالی، جواهرات و مبلمان دارد. از جمله شرکت های معروفی که بافت سهامداران آن است علاوه بر کوکا کولا، آمریکن اسپرس و ژیلت است. به دلیل ترکیب نظرات شوخی و جدی بافت در زمینه تجارت سخنان او معروف هستند.

پدر سرمایه گذاری ارزشی، بنجامین گراهام

بنجامین گراهام اقتصاددان اهل آمریکا ( 1984 – 1976 ) که یکی از به‌نام ترین فعالان بورس در دهه 60 میلادی می‌باشد. او زاده لندن، انگلیس است. هنگامی که بنجامین هنوز کوچک بود، خانواده اش به آمریکا نقل مکان کردند. گراهام در سال 1914 ، زمانی که تنها 20 سال داشت در رشته فلسفه و ریاضیات از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل شد. بنجامین در همان ابتدای فارغ التحصیلی برای تدریس در دانشگاه کلمبیا دعوت شد اما با توجه به فوت پدر و شرایط مالی نابسامانی که داشتند از این درخواست امتناع کرد؛ چرا که برای حمایت از خانواده به درآمد بیشتری نیاز داشت.

در اوایل جوانی، علاقه زیادی به بورس و مباحث بورسی داشت. او در سن 25 سالگی سالیانه حدود 500.000 دلار کسب درآمد داشت که پس از سقوط بورس اوراق بهادار تقریبا تمامی سرمایه خود را از دست داد و به او درس‌های ارزشمندی درباره جهان سرمایه‌گذاری آموخت. پس از ورشکستگی بنجامین، همراه با فردی به نام دیوید کتابی به نام امنیت تجزیه و تحلیل که در آغاز رکود بزرگ منتشر کردند که محتوای این کتاب بیانگر خرید سهام کم ارزش با پتانسیل رشد در طول زمان است.

بخشی از مطالب این کتاب شامل موارد زیر است:

با استفاده از فاکتورهای یک شرکت مانند دارایی‌های آن، سود و سودهای پرداختی، ارزش ذاتی سهام را می‌توان با ارزش بازار آن مقایسه کرد. اگر ارزش ذاتی بیش از قیمت فعلی باشد، سرمایه‌گذار باید تا زمانی که یک وارونگی متوسط رخ دهد خرید انجام دهد و سهم را نگهداری کند.

او دارای دو کتاب برتر است: تحصیل اوراق بهادار و سرمایه‌گذار هوشمند (که به عنوان کتابی ارزشمند جهت سرمایه‌گذاری شناخته شده است)

وی به عنوان یک معلم برتر امور مالی و سرمایه‌گذاری همیشه مورد ستایش قرار گرفته است و لقب “پدر سرمایه‌گذاری ارزشی” را از آن خود کرده است. گراهام موفق به کسب درآمد بالا در بورس شد و پس از گذر چندین دهه اصول وی به عنوان سرمایه‌گذاری ایمن و همچنان موفقیت‌آمیز برای سرمایه‌گذاری کنونی است.

با توجه به مطالب ارائه شده توسط بنجامین گراهام می توان این برداشت کرد که با توجه به عدم توانایی به پیش‌بینی آینده و نوسانات بازار سهام سرمایه‌گذاران می‌توانند با خرید سهام در شرکت‌هایی با بازده سود بالا و نسبت بدهی به کم، به حاشیه ایمنی دست یابند.

گراهام بنجامین در سال 1923 کلاس‌های سرمایه‌گذاری را در دانشگاه کلمبیا برگزار کرد. با گذر زمان با “دیوید دود ” و با همکاری او مطالب آموزش داده شده را جمع آوری و در اولین کتاب به نام ” تجزیه و تحلیل ” در سال 1934 منتشر کرد.

گراهام علاوه بر تدریس در دانشگاه کلمبیا، در موسسه مالی نیویورک و دانشکده تحصیلات تکمیلی ucla نیز تدریس می‌کرد.

بنجامین در طول عمر خود در کنار جمع‌آوری تجربیات خود، شاگردان بسیاری را پذیرفت که اکثریت آنها سرمایه‌گذاران موفقی شدند.

از میان آنها می‌توان به یکی از نوابغ تمامی دوران‌ها، شاگرد موفق بنجامین به “وارن بافت” اشاره کرد که اکنون دومین فرد ثروتمند جهان است. طبق گفته‌های وارن بافت، کتاب ” سرمایه‌گذار هوشمند ” بهترین کتاب توصیه‌های عملی به سرمایه‌گذاران است. بافت همیشه در صحبت‌های خود به این موضوع اشاره می‌کند که با پیروی از روش‌های گراهام هیچ کس پول خود را از دست نخواهد داد.

اگر بخواهیم معروف‌ترین کتاب بنجامین “سرمایه‌گذار هوشمند” را در پاراگرافی کوتاه بیان کنیم، بدین صورت است:
سرمایه‌گذار هوشمند کسی است که به آدمای خوش‌بین می‌فروشد و از آدمای بدبین خریداری می‌کند .

اما جای سوال دارد که بنجامین گراهام دارای چه سیستمی بوده که از دیدگاه اکثریت بسیار خاص و قابل قبول است؟
خلاصه‌ی سیستمی که وی برای رسیدن به سودهای کلان برنامه‌ریزی کرده بدین صورت است: کل ارزیابی شرکت‌ها را با هدف یافتن سرمایه‌هایی با ریسک کم یا بدون ریسک که در طولانی مدت می‌توان به آن دست یافت، در نظر گرفت.

گراهام یک تجارت را با توجه به 6 عامل تجزیه و تحلیل می‌کرد :
1 – سودآوری
2- ثبات
3 – رشد درآمد
4 – جایگاه مالی
5 – سود سهام
6 – تاریخچه قیمت

بنجامین در سال 1976 در سن 82 سالگی درگذشت، اگرچه از زمان مرگ او چندین دهه گذشته اما کار وی همچنان ادامه دارد و هنوز در قرن بیست و یکم مورد استفاده قرار می‌گیرد .

اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂

زندگی نامه وارن بافت/موفق ترین سرمایه گذار جهان

سومین شخص ثروتمند جهان، كسی جز وارن ادوارد بافت نیست، كه جالب ترین سرگذشت را میان ثروتمندان دنیا از نظر نحوه زندگی، ثروتمند شدن و تفكرات اقتصادی دارد.

زندگی نامه وارن بافت

سومین شخص ثروتمند جهان، کسی جز وارن ادوارد بافت نیست، که جالب ترین سرگذشت را میان ثروتمندان دنیا از نظر نحوه زندگی، ثروتمند شدن و تفکرات اقتصادی دارد. او بسیار علاقمند است که عموم مردم از منافعی که ایجاد می کند، استفاده کنند و آنها را از تفکرات اقتصادی درست آگاه سازد. وارن ادوار بافت، مشهور به دانشمند اوما ها، در ۳۰ آگوست ۱۹۳۰ در اوهامای ایالت نبراسکا در ایالت متحده ی آمریکا متولد شد. پدرش هاوارد ، در ابتدا دلال سهام شرکت ها بود و بعد نماینده گنگره شد. او تنها پسر خانواده و دومین فرزند از سه فرزند بود.او در کودکی در زمینه ی پول و تجارت استعداد شگفت انگیزی از خود نشان داد. سوابق او و توانایی هایش در محاسبه ی دقیق اعداد در ذهن خود، هنوز هم همکاران تجاری اش را متحیر می کند. بافت در۶ سالگی، شش جعبه ی کوکا کولا به قیمت ۲۵ سنت از مغازه ی پدر بزرگش خرید و هر بطری را به ازای یک سکه ی پنج سنتی فروخت؛ در حالی که کودکان هم سن و سال او بر روی چمن لی لی و بولینگ بازی می کردند.
در ۱۱ سالگی بافت سه سهم شرکت citesservice را به قیمت هر سهم ۳۸ دلار، برای خود و خواهر بزرگش به نام دوریز خرید. در مدت کوتاهی بعد از خرید سهام، قیمت هر سهم به ۲۷ دلار کاهش یافت. وارن ترسیده بود اما هیچ اقدامی نکرد تا اینکه هر سهم به ۴۰ دلار رسید ، او خیلی سریع آنها را فروخت و بعد خیلی زود از این کار پشیمان شد، چون سهام citesservice پس از مدت کوتاهی به ۲۰۰ دلار رسید.
این تجربه درس بزرگی به اوداد؛ اینکه یکی از اصول مهم سرمایه گذاری، صبر و شکیبایی است .
در سال ۱۹۴۳ ،بافت به اداره مالیات به دلیل گرفتن مالیات ۳۵ دلاری برای دوچرخه اش، اعتراض کرد و سرانجام موفق شد مالیات ۳۵ دلاری دوچرخه اش را حذف کند.در سال ۱۹۴۷ در ۱۷ سالگی از دبیرستان وودرو ویلسون در واشنگتن D.C فارغ التحصیل شد. در دوران دانش آموزی اش ۵۰۰ دلار روزنامه توزیع کرد. ( این مقدار معادل ۰۸۱/۲۶۱/۴ دلار در سال ۲۰۰۰ است ) پدرش تمایل زیادی داشت تا وارن برای ادامه تحصیل به دانشکده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه پنسیلوانیا برود.بافت دو سال به دانشگاه نرفت و عقیده داشت بیشتر از استادها می داند! وقتی پدرش هاوارد در مبارزات مجلس شکست خورد، وارن به خانه یشان در اوما ها برگشت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه نبراسکا رفت. با وجود کار تمام وقت ، تنها در مدت سه سال موفق شد دوره لیسانس را در این دانشگاه بگذراند و فارغ التحصیل شود.
با وجود سرسختی و مقاومت زیاد، بالاخره راضی شد تا در سال ۱۹۵۱ وارد دانشکده علوم اداری و بازرگانی شود، ولی دانشگاه به دلیل سن کم بافت او را نپذیرفت و او مجبور شد برای دوره فوق لیسانس رشته اقتصاد، به دانشگاه کلمبیا برود.
آنجا سرمایه گذاران مشهوری همچون بن گراهام ، که بافت زندگی و موقعیت های اقتصادی آینده خود را مدیون او می داند، و دیوید دود، تدریس می کردند؛ تجربه ای که زندگی بافت را برای همیشه تغییر داد.
بن گراهام در طول دهه ی۱۹۲۰ به دلیل داشتن تفکرات نو در زمینه بازار سهام، خیلی زود به عنوان یک سرمایه گذار وتحلیل گر بزرگ معروف شد . او به دلیل بی خطر بودن سهام های ارزان، به دنبال آنها بود.
بافت در طول تحصیلاتش در کلمبیا، تنها دانشجویی بود که در کلاس درس بن گراهام نمرهA + گرفت . بعد از دوره ی فارغ التحصیلی ، بافت تصمیم گرفت تا برای گراهام بطور رایگان کار کند، ولی بن نپذیرفت.
او بعد از رد شدن پیشنهاد کار توسط گراهام، در وال استریت به عنوان دلال سهام مشغول به کار شد. او با استفاده از در آمد کم این دوران ، پمپ بنزین سینکلایر را خرید؛ اما چنان که انتظار می رفت، پمپ بنزین باز دهی نداشت . بافت به خانه در اوماها برگشت ودر بنگاه پدرش مشغول به کار شد . در آنجا با دختری به نام سوزان تامپسون آشنا شد ودر آوریل ۱۹۵۲ با هم ازدواج کردند.
آنها یک آپارتمان سه خوابه به مبلغ ماهیانه ۶۵ دلار اجاره کردند. آن خانه، مخروبه و پر از موش بود.
در سال ۱۹۵۳ فرزند اول بافت ، به نام سوزی متولد شد. برای صرفه جویی از یک کشوی خراب لباس برای او تخت درست کردند.
در آن سالها سرمایه گذاری وارن به ایستگاه Texaco و چند مشاور املاک محدود بود که هیچکدام برای وارن موفقیتی کسب نکرد . در این دوران او برای کسب در آمد ، در دانشگاه اوماها شروع به تدریس کرد.
قبل از شروع تدریس، بافت برای غلبه بر ترس حرف زدن در جمع و مکانهای عمومی ، یک دوره آموزش با دیل کارنگی گذراند. بافت در دانشگاه برای دانشجویانی که میانگین سن آنها دو برابر سن خودش بود ؛ اصول سرمایه گذاری را تدریس می کرد.
همه چیز تغییر کرد. در سال ۱۹۵۴؛ بن گراهام ، استاد دانشگاه بافت و سرمایه گذار مشهور، از او دعوت کرد تا با حقوق سالانه ۱۲۰۰۰ دلار برای گراهام کار کند. وارن بافت بعد از مدتها انتظار به آنچه می خواست رسید.
بافت و همسرش در حومه ی شهر نیویورک خانه ای اجاره کردند . بافت روزها به تجزیه و تحلیل گزارشات و تحقیق در زمینه های موفقیت در سرمایه گذاری می پرداخت. در طول این دوران تفاوتهایی بین روند کار گراهام و بافت آشکار شد. بافت می خواست بداند که چگونه یک شرکت در بین رقبا به برتری دست می یابد و بن به دنبال اعداد و ارقام بود. همچنین وارن مدیریت شرکت را عاملی مهم در سرمایه گذاری می دانست ؛ اما گراهام صرفا به تراز نامه و صورت در آمدو سود و زیان شرکت اهمیت می داد و به نوع رهبری و مدیریت شرکت کمتر توجه می کرد. بین سالهای ۱۹۵۰تا ۱۹۵۶ وارن سرمایه ی شخصی خویش را از ۸۰۰/۹ دلار به ۰۰۰/۱۴۰ دلار رساند. در سال ۱۹۵۴ دومین فرزند بافت به هاوارد گراهام به دنیا آمد.
در سال ۱۹۵۶ بافت با داشتن تجربه ای مناسب و همچنین تجارب ارزنده ی گراهام و با تمام سرمایه ی خود به اوماها برگشت و موسسه ی سرمایه گذاری بافت را تاسیس کرد.
در اوایل می ۱۹۵۶ او با خواهرش دوریز و عمه آلیس به سرمایه ای به ارزش ۰۰۰/ ۱۰۵ دلار شریک شد. او ۱۰۰ هزار دلار در Buffet Association Ltdسرمایه گذاری کرد. قبل از پایان سال سرمایه وی به ۰۰۰/۳۰۰ دلار رسی و یک خانه ی گچ کاری شده با ۵ اتاق خواب به قیمت ۵۰۰/۳۱ دلار در خیابان فارنام خریداری کرد که آن را حماقت بافت نامید. در همان سال سومین فرزند او به نام پیتربه دنیا آمد . بافت جلساتش را با شرکای خود در آن خانه برگزار می کرد . در آن هنگام زندگی او شکل دیگری گرفت . بافت سه فرزند، یک زن زیبا و تجارت خیلی موفقی فلسفه و اصول سرمایه گذاری وارن بافت داشت. در سال ۱۹۵۷ او مالک سه شرکت شد.در سال ۱۹۵۸ موسسه ی سرمایه گذاری بافت صاحب ۷ شرکت شد.
تمامی شرکت ها را در یک شرکت منسوجات به نام برک شایر هات ویتلفیق کرد در ژانویه ۱۹۶۶سرمایه شرکت بافت به ارزش ۵۰۰/۱۷۸/۷ دلار بودکه بیش از ۰۰/۰۲۵/۱ دلار متعلق به او بود.
درسال۱۹۶۶ شرکای بافت، سهام برک شایرهایت وی را به ارزش هر سهم ۸۶/۱۴ دلار خریدند.او در اواخر سال ۱۹۶۶، پذیرش سهامدار جدید را در شرکت ممنوع کرد.
بافت در سال ۱۹۶۷ برای برک شایر یک فروشگاه خرده فروشی خصوصی در بالتیمور خرید که مسولیت ریاست هیات مدیره آنرا برعهده گرفت. برک شایر در سال ۱۹۶۷ به ازای هر سهم ، ۱۰ سنت سود داد.
او در سال ۱۹۷۰ برای اولین بار رئیس برک شایرهات وی شد و نامه ای با این عنوان به سهامداران نوشت.

در اواخر همان سال او فرصت پیدا کرد تا شرکتی به نام seescandy به مبلغ ۲۵ میلیون دلار بخرد.این خرید بزرگترین سرمایه گذاری برک شایرهات وی بود.

بعد از چندین سرمایه گذاری دارایی خالص او افزایش پیدا کرد در فاصله ی سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵ ارزش هر سهم برک شایر، از ۲۰ دلار به ۹۵ دلار رسید. در طول این دوره بافت که صاحب ۲۹ درصد از سهام برک شایر بود; توانست ۱۴ درصد دیگر از سهام شرکت را بخرد و سهام او و همسرش که ۳ درصد از سهام را داشت به ۴۶ درصد رسید.درسال ۱۹۷۳ بافت سهام شرکت واشنگتن پست را خرید.این کار او سبب شد تا کاترین گراهام سرپرست روزنامه و نشریات شرکت و همچنین عضو هیئت مدیره شود.

با وجود اینکه اصول سرمایه گذاری بن گراهام ساده بود ; او در دوران ۲۱ سالگی وارن بافت , به شکل یک اسطوره درآمد. بافت با خواندن کتاب گراهام به نام (( چه کسی می تواند مشاور خود را پیدا کند)) در تجارت خود تحولی ایجاد کرد. او قصد خرید و سرمایه گذاری در یک شرکت بیمه را داشت. در یک صبح دلپذیر یکشنبه بافت سوار ترن شد و به دفتر مرکزی شرکت بیمه GEICO رفت. وقتی به آنجا رسید درها بسته بودند ولی او منصرف نشد و بی وقفه و محکم در را کوبید تا سرایدار آمد و در را باز کرد. از سرایدار پرسید: (( کسی در ساختمان نیست؟ )) شانس به بافت روآورد. او به طبقه ششم رفت و در آنجا هنوز مردی کار می کرد.

او به سرعت در مورد شرکت و فعالیتهای تجای اش از مرد سوالاتی پرسید. صحبت های آنها چهار ساعت طول کشید. آن شخص کسی نبود جز لوری دیوید سون, معاون مالی شرکت. این تجربه بزرگ بافت در اصرار بر انجام فعالیت خود سبب شد تا برک شایرهات وی تمامی شرکت GEICO را تصاحب کند.

درسال ۱۹۸۳, بافت از شرکت GEICO و با ارائه بیمه ی بیماران, میلیون ها دلار سود بدست آورد. در سپتامبر همان سال بنجامین گراهام, اسطوره بافت درگذشت و او را با تمام خاطرات و نصایحش تنها گذاشت.

بافت شرکت برک شایر هات وی را توسعه داد و همچنین در صنایع مختلف سرمایه گذاری کرد. در سال ۱۹۷۹ او با دارایی ۱۴۰ میلیون دلار برک شایر در ABC سهام خرید. هر سهم به قیمت ۲۹۰ دلار بود. برک شایر پس از مدت کوتاهی, فروش سهام در ABC را با قیمت هر سهم ۷۷۵ دلار , شروع کرد و با ۳۱۰ , ۱ دلار پایان داد.ثروت خالص بافت , به ۶۲۰ میلیون دلار رسید و برای اولین بار, نام او در مجله فوربس به عنوان یکی از ۴۰۰ ثروتمند دنیا معرفی شد.

در سال ۱۹۹۸، بافت بیش از ۷ درصد سهام شرکت کوکاکولا را به قیمت ۲۰/۱ میلیارد دلار خرید. او در ۱۹۸۹، به مبلغ ۷/۹ میلیون دلار هواپیمای جتی برای شرکت خرید اما به دلیل انتقادهایی که خود او در گذشته از مدیر عاملان شرکت های دیگر برای چنین خریدهایی کرده بود؛ این عمل را توجیه ناپذیر دانست. در سال ۱۹۶۹ گروه کارسون، بافت را به عنوان پول دارترین مدیر قرن بیستم معرفی کردند.او همچنین در سال ۲۰۰۲،۱۱ میلیارد دلار در برای قراردادهای فلسفه و اصول سرمایه گذاری وارن بافت سلف سرمایه گذاری کرد تا دلار آمریکا را در برابر دیگر پول های در گردش نجات دهد. سود بافت از این معامله ها ۲ میلیارد دلار بود. او موفق شد با سرمایه گذاری در شرکت هایی که سهام آنها به ارزش واقعی خود نرسیده بودند، هر روز به ثروت خود بیفزاید و لقب یکی از ثروتمندترین مردان تاریخ را از آن خود کند. که با اتکاء به توانایی های خود به اینجا رسیده است. در ژوئن ۲۰۰۶ بافت اعلام کرد که بیش از ۷۰ درصد ثروت خود، یعنی ۳۷ میلیارد دلار از ۵۲ میلیارد دارایی خویش ، را به صورت کمک های سالانه به بزرگترین مؤسسه ی خیریه ی جهان، مؤسسه ی بیل و ملینداگتس می بخشد تا در امور خیریه صرف شود.
در سال ۲۰۰۴ سوزان همسر بافت فوت کرد. او در سال ۲۰۰۶ با آستریدمنکس ازدواج کرد.
رستوران مورد علاقه ی بافت در اوماها، خانه ی استیک گورات است و غذای مورد علاقه ی بافت ، استیک استخوان دار ، خوراک گوشت و سبزی خرد شده است. او یک ماشین کادیلاک DTS دارد، در ضمن ایمیل و کامپیوتر شخصی روی میز کار خود ندارد.
او هنوز در خانه ای که به مبلغ ۳۱٫۵۰۰ دلار خریده بود و آن را حماقت بافت نامیده بود، زندگی می کند. این خانه در حال حاضر ۷۰۰٫۰۰۰ دلار ارزش دارد.
فلسفه ی او برای سرمایه گذاری در تجارت، اصلاح روش ارزشمند سرمایه گذاری استاد خویش، یعنی بنجامین گراهام است. گراهام شرکت هایی را می خرید که در مقایسه با ارز ش ذاتی آنها، ارزان بودند. او بر این باور بود در مدتی که بازار ، این شرکت ها را کم ارزش بداند، می تواند سرمایه زیادی بدست آورد. او دلیل می آورد که سرانجام بازار ، متوجه ارزش کم و غیر عادی این شرکت ها می شود و بدون توجه به نوع کار آنها، جهت خویش را اصلاح می کند. به علاوه، گراهام عقیده داشت در کنار تجارت خوب باید یک اقتصاد قوی وجود داشته باشد.
بافت به زمان خرید هم توجه دارد. او نمی خواهد در کارهایی که ارزش مشخصی ندارند، سرمایه گذاری کند.او منتظر کسادی و اصلاح بازار می ماند تا کالاهای مطمئن وهمچنین سهام شرکت های مطمئن را با قیمت منطقی(پایین) خریداری کند زیرا کسادی و رکود بازار سهام ، فرصت خرید ایجاد می کند.
هر گاه در بازار، احتکار رایج باشد، بافت محافظه کار می شود و هر گاه سایرین نگران سرمایه ی خود باشند؛ بافت پر تکاپو می شود. این استراژی دوگانه و متضاد، سبب شده تا شرکت بافت به پیشرفت جهانی برسد و خسارت مهم قابل توجهی به این شرکت وارد نشود.البته انتقادهایی نیز وجود داردکه برک شایردر طول این دوران فرصت های خوبی را از دست داده است . بافت معتقد است که سرمایه گذار در خرید سهام باید به گونه ای آن شرکت را مورد بررسی قرار دهد که گویی می خواهد تمامی شرکت را بخرد.
او خود می گوید که در سال ۲۰۰۶، تنها ۱۸ درصد از درامدش را صرف پرداخت مالیات کرده است در حالیکه کارمندان او با وجود درآمدکمتر ۳۲ درصد، مالیات پرداخت کردند. بافت همیشه سیستم و روند خود را تحسین می کند که سبب شده تا او به نسبت کمتر از یک منشی مالیات پرداخت کند. وارن بافت بر این باور است که دلار آمریکا، در یک دوره ی طولانی مدت بی ارزش می شود. او عقیده دارد که روند رو به افزایش رکود و کمبود معامله در آمریکا ، هشداری است به این معنا که داراییها و دلار آمریکا بی ارزش می شود، در نتیجه ی این عمل بخش بزرگی از دارایی های ایالات متحده در دستان خارجی ها قرار می گیرد. این موضوع او را وادار کرد تا برای نخستین بار در سال ۲۰۰۲ وارد بازار پول خارجی شود. بافت نسبت به دلار بدبین است. او می گوید که در جستجوی شرکت هایی است که درآمد خویش را از خارج ایالات متحده بدست می آورند. بافت در شرکت پتروچین سرمایه گذاری کرد و در وب سایت برک شایر هات وی موضوع را مورد بحث قرار داد که چرا بر خلاف بحث های موجود درباره ی این شرکت، از آن چشم پوشی نمی کند و هم اکنون سرمایه های کلانی در زمینه های مختلف از جمله بیمه، تولید انرژی، بازار قالی، جواهرات و مبلمان دارد. از جمله شرکت های معروفی که بافت سهامداران آن است علاوه بر کوکا کولا، آمریکن اسپرس و ژیلت است. به دلیل ترکیب نظرات شوخی و جدی بافت در زمینه تجارت سخنان او معروف هستند.

متن کامل کتاب ۲۳ اصل موفقیت وارن بافت و PDF کتاب و نکات مهم

وارن بافت، جادوگر اوماها و اسطوره بورس بازهای جهان، یکی از شخصیت های تکرار نشدنی اقتصاد جهانی در قرن بیستم است.

وارن بافت را اسطوره زنده بورس بازهای جهان می دانند. همه ثروت او از راه سرمایه گذاری در بازار بورس بوده است. بیش از ۴۰ میلیارد ثروت، حاصل دارایی یکی از خوش فکر ترین مردان دنیای بورس است. او بیش از ریسک و دانش در سرمایه و پول، صبر داشت. یکی از رازهای موفقیت وارن بافت در بازار بورس، صبوری است و اعتقادی که او به صبر در سرمایه گذاری بلند مدت دارد.

مایک تایر، نویسنده آمریکایی، چند سال پیش کتابی با عنوان «۲۳ اصل موفقیت وارن بافت» نوشت که در ایران توسط ناشران مختلفی ترجمه شده است.

مایک تایر در این کتاب می گوید که وارن بافت و دیگر نخبگان سرمایه گذاری، از صفر شروع کردند و تنها از راه سرمایه گذاری به ثروت های میلیاردی رسیدند. جالب است که روش ها و راهبرد های این افراد، بسیار از هم متفاوت بوده است. اما حتما نقاط مشترکی داشته که باعث موفقیت چشمگیر و بی نظیر آن ها شده است.

مایک تایر، ۲۳ اصل و ۷ اشتباه بزرگ را نشان می دهد. اصولی که وارن بافت و دیگر بورس بازهای موفق را به ثروتمند ترین سرمایه گذاران جهان بدل کرد. روش های ذهنی و استراتژی هایی که این افراد در نیم قرن اخیر به آن ها وفادار بوده اند، موضوعی است که در این کتاب به آن اشاره شده است.

وارن بافت، موفق ترین سرمایه گذار جهان در نیم قرن اخیر بوده است. در سال ۱۹۳۰ میلادی در ایالات متحده متولد شد و فعالیت کسب و کارش را به عنوان نوشابه فروش و روزنامه فروش آغاز کرد. اکنون او در فهرست ۱۰ مرد میلیاردر جهان قرار دارد. همراه با بیل گیتس، نابغه نرم افزار جهان و موسس مایکروسافت، در فعالیت های خیرخواهانه با بنیاد بیل و ملیندا گیتس همکاری دارد.

پیشنهاد میکنیم ببینید لعیا زنگنه و رامین پرچمی ؛ لحظه دیدار خانم زنگنه و رامین‌ پرچمی بعد از ۲۸ سال + [فیلم]

فلسفه سرمایه گذاری وارن بافت، سرمایه گذاری بر مبنای ارزش و توجه به سودآوری آینده شرکت ها یا همان توجه به «فاکتور سود آتی» است. مجله TIME‌ در سال ۲۰۰۷ میلادی، وارن بافت را در فهرست ۱۰۰ فرد تاثیر گذار جهان قرار داد.

وارن بافت

کتاب ۲۳ اصل موفقیت وارن بافت

اصول سرمایه گذاری وارن بافت

فهرست اصولی که مایک تایر در کتابش از روش های وارن بافت و دیگر نخبگان بازار سرمایه ارائه می کند به شرح زیر می باشد:

  • نیروی روش های ذهنی
  • ۷ اشتباه نابخشودنی سرمایه گذاری
  • دارایی خود را حفظ کنید
  • آیا جورجی شوارتز ریسک نمی کند؟
  • بازار، همیشه در اشتباه است.
  • میزان موفقیت شما، بر اساس معیارها و سیستم های شما خواهد بود
  • به این می گویی سرمایه گذاری؟
  • اندوختن یک سنت، یعنی به دست آوردن یک دلار!
  • بر آنچه که برای شما قابل درک است، متمرکز شوید
  • اگر نمی دانید چه زمانی بگویید «بله»، همیشه بگویید «نه» (توصیه هالیس ریچارد در کتاب خودت باش دختر)
  • تحقیق درباره شرکت ها را از جایی آغاز کنید.
  • هنگامی که کار مناسبی وجود ندارد، هیچ کاری انجام ندهید
  • ماشه را بکشید.
  • پیش از ان که بخرید، بدانید چه وقت باید فروخت
  • هرگز به سیستم خود شک نکنید
  • اشتباهات خود را قبول کنید
  • از اشتباهات خود درس بگیرید.
  • تنها با آرزو کردن، کاری از پیش نمی رود.
  • اطلاعات خود را افشا نکنید
  • حقه باز، حقه باز، حقه باز!
  • هر چه می توانید، کم تر خرج کنید
  • برای حفظ این شغل و موفقیت در آن، باید بهایش را پرداخت کرد
  • در حرفه خود، خبره شوید.
  • این ، زندگی شما است
  • دست پخت خود را بخورید
  • آیا لازم است که نابغه باشیم؟
  • کارل آیکان و جان تمپلتون چه می گویند؟

وارن بافت همواره در سخنرانی های خود به موارد زیر اشاره کرده است که بهتر است بورس بازها به خصوص تازه کار ها به آن توجه کنند:

  • حفظ سرمایه همیشه در اولویت است. زیر بنای روش سرمایه گذاری وارن بافت، حفظ سرمایه است.
  • اصلا سودهای کلان از طریق پذیرش ریسک های بزرگ حاصل نمی شود.
  • فلسفه سرمایه گذاری مخصوص به خود را طرح کنید که گویای شخصیت و توانایی و اهداف خودتان باشد.
  • هیچ وقت سرمایه گذاران خیلی موفق، فلسفه های سرمایه گذاری مشابه ندارند.
  • برای انتخاب، خرید و فروش سهام، سیستم شخصی خود را طراحی کنید.
  • وارن بافت به تنوع بخشی، اعتقادی ندارد. در صورتی که یک سرمایه گذاری، معیارهای او را داشته باشد، تا آن اندازه که می تواند به خرید ادامه می دهد.
  • فقط روی چیزی که درک می کنید، سرمایه گذاری کنید. یک اصل مهم وارن بافت. اصلی که خیلی ها فراموش می کنند.
  • سعی کنید پرداخت مالیات خود را به کم ترین مقدار ممکن برسانید. یعنی خرید و فروش کمتر برای پرداخت مالیات وکارمزد کمتر به دولت و کارگزاری!
  • به دنبال فرصت های جدید سرمایه گذاری باشید که با معیارها و اهداف شما منطبق باشد.
  • بی اندازه صبور باشید. صبر در بازار سرمایه، معجزه می کند. سهامداری که صبور نباشد، به راحتی شکست می خورد. صبر، اندازه دارد. باید به اندازه کافی در بازار بورس، صبور بود. پول در صبر درست است. این را بورس بازهای موفق دنیا به قدر کافی تجربه کرده اند.
  • تا زمانی به سرمایه گذاری روی یک سهم ادامه دهید که دلیل از پیش تعیین شده برای خروج از سرمایه گذاری نداشته باشید.
  • دائما روش خود را تغییر ندهید.
  • اشتباهات خود را قبول کنید و سریع تغییر دهید.
  • همواره به اشتباهات به عنوان تجربیات آموزنده نگاه کنید.
  • به این که دیگران در مورد تصمیمات سرمایه گذاری شما چه فکری می کند، اهمیت ندهید.
  • وارن بافت ، بسیار پایین تر از سطح ثروت خود زندگی کنید.
  • برای اشتیاق و کامیابی خود سرمایه گذاری می کند، نه برای پول.
  • عاشق کار باشید و نه چیزی که دارید.

برای آشنایی با اندیشه های وارن بافت، کتاب های بسیاری در داخل و خارج از کشور منتشر شده است. سخنرانی های وی را در یوتیوب گوش کنید. برای ورود به بازار بورس، آموزش، اصل اول است. اصل دوم، صبر است. پول داشتن برای ورود به بورس، یکی از چند فاکتور مورد نیاز است. اما تنها فاکتور نیست. خیلی ها پول دارند، اما حتی قادر به معامله یک سهم هم نیستند.

اگر اطلاعات و یا تصاویری در این صفحه به اشتباه درج شده در قسمت دیدگاه (پایین صفحه) اعلام کنید تا اصلاح و یا حذف شود

به نقل از وارن بافت

وارن بافت چهارمین مرد ثروتمند جهان است

بسیاری از سرمایه گذاران برجسته وجود دارند که به لطف تاکتیک های سرمایه گذاری ، دانش و غریزه خود به موفقیت های بزرگی دست یافته اند. یکی از برجسته ترین ها بدون شک وارن بافت است که به عنوان استاد راهنمای سرمایه گذاری نیز شناخته می شود. او در حال حاضر چهارمین مرد ثروتمند جهان است ، از برنارد آرنو ، جف بزوس و بیل گیتس پیشی گرفته است. ثروت این مرد اخیراً از 100.000 میلیارد دلار گذشته است. تعجبی ندارد که شهرت همچنین به برجسته سازی جملات معروف وارن بافت کمک می کند که می تواند به ما در درک بهتر جهان ، از جمله دنیای مالی کمک کند و به ما انگیزه دهد.

برای درک بهتر اهمیت این مرد در بورس اوراق بهادار و نقل قول های معروف وی ، ابتدا کمی در مورد بیوگرافی وی صحبت خواهیم کرد و سپس لیستی از 25 جمله معروف وارن بافت را ارائه خواهیم داد. اگر به موضوع علاقه مند هستید ، به خواندن ادامه دهید.

25 جمله معروف وارن بافت

بسیاری از نقل قول های معروف وارن بافت وجود دارد

وارن بافت به لطف زندگی طولانی خود در دنیای مالی ، سالها و سالها تجربه و خرد را جمع کرده است. به همین دلیل است که ما می خواهیم 25 جمله معروف وی را در زیر ببینیم که آنها به ما کمک می کنند تا انگیزه خود را ایجاد کنیم و جنبه های مهم را برای موفقیت به یاد بیاوریم.

  1. قانون شماره 1: ضرر نکنید. قانون شماره 2: قانون شماره 1 را فراموش نکنید. »
  2. "ثروت های بزرگ با سبد سهام 50 سهام حاصل نمی شود."
  3. "ما باید برای زندگی سرمایه گذاری کنیم."
  4. "این بازار به کسانی که می دانند چه کاری انجام می دهند کمک می کند ، اما کسانی را که نمی دانند نمی بخشد."
  5. "برای گرفتن نتایج خارق العاده نیازی به انجام کارهای خارق العاده نیست."
  6. "با یک میلیون دلار و" نکته "کافی می توانید در یک سال ورشکست شوید."
  7. "خوب است که از تجربه شخصی خود ، بلکه از تجربه دیگران نیز بیاموزید."
  8. "هرگز از آرایشگر س askال نکنید که آیا به مدل مویی نیاز داریم؟"
  9. "اگر سالانه بیش از یک معامله بزرگ پیدا کنیم ، احتمالاً خودمان را گول می زنیم."
  10. وال استریت سود خود را از فعالیت می گیرد ، اما سرمایه گذار آن را از بی تحرکی می گیرد. »
  11. «در زندگی شما فقط باید چند کار را به خوبی انجام دهید و از اشتباهات بزرگ جلوگیری کنید. در سرمایه گذاری نیز همین است. »
  12. "هرچه دیگران احتیاط کمتری نشان دهند ، باید احتیاط بیشتری داشته باشیم."
  13. "من وقتی دیگران می ترسند حرص می خورم و وقتی دیگران حرص می خورند می ترسم."
  14. "سرمایه گذار هوشمند از حرص و طمع جلوگیری می کند و اجازه می دهد ترس فرصت ایجاد کند."
  15. "بهترین زمان برای خرید مشاغل زمانی است که افراد دیگر آن را بفروشند ، نه هنگام خرید آن."
  16. "به عقب نگاه نکن، به عقب برنگرد. شما فقط می توانید رو به جلو زندگی کنید. چیزهای زیادی پیش رو است که فکر کردن در مورد آنچه می توانستیم انجام دهیم منطقی نیست. "
  17. سرمایه گذاری باید مبنای منطقی داشته باشد. اگر مشاغل قابل درک نیست ، بهتر است از آن اجتناب کنید. »
  18. «قیمت همان چیزی است که شما می پردازید. ارزش، چیزی است که به دست می آورید. "
  19. "تاریخ به ما می آموزد که ما از تاریخ درس نمی گیریم."
  20. "عدم اطمینان در واقع دوست سرمایه گذار بلند مدت است."
  21. "شما نمی توانید آنچه محبوب است را بخرید و درست باشید."
  22. "بهترین راه برای پولدار شدن ، از دست دادن پول نیست."
  23. "یک معامله خوب همیشه خرید خوبی نیست ، اما مکان خوبی برای جستجوی آن است."
  24. "اتخاذ صدها تصمیم خوب در طول زندگی بسیار دشوار است. من ترجیح می دهم نمونه کارهایم را طوری قرار دهم که فقط مجبورم چند تا از آن تصمیمات هوشمندانه را بگیرم.
  25. "نگرش سرمایه گذاری ما متناسب با شخصیت و روشی است که می خواهیم زندگی کنیم."

وارن بافت کیست

وارن بافت از حامیان ارزش گذاری است

سرمایه گذار و تاجر آمریکایی وارن ادوارد بافت در 30 آگوست 1930 در اوماها ، نبراسکا متولد شد. امروز او یکی از بزرگترین سرمایه گذاران در جهان محسوب می شود. علاوه بر این ، او رئیس ، مدیر عامل و بزرگترین سهامدار Berkshire Hathaway است ، یک شرکت هولدینگ که مالک تمام یا بخشی از سهام گروه های مختلف تجاری است.

وی علاوه بر اینکه به عنوان یک استاد راهنمای سرمایه گذاری شناخته می شود ، اورکل اورا نیز نامیده می شود. وارن بافت طرفدار سرمایه گذاری در ارزش است و علی رغم ثروت زیاد ، زندگی سختگیرانه ای دارد. او هنوز هم در همان خانه ای زندگی می کند که در سال 1958 با قیمت 31.500 دلار در مرکز شهر اوماها خریداری کرده است.

وی همچنین فردی شناخته شده در دنیای انسان دوستانه است و در سال 2006 اعلام کرد که 99٪ از ثروت خود را به بنیاد بیل و ملیندا گیتس اهدا خواهد کرد ، چیزی که چیزی بزرگتر از بنیاد خیریه خصوصی موجود نیست. در سال 2007 ، مجله زمان او را در لیست صد نفر با نفوذ جهان قرار داد. یک دلیل دیگر اینکه چرا ما باید به نقل قول های وارن بافت علاقه مند شویم.

اگرچه بسیاری از مردم تصور می کنند که شخصی بسیار ثروتمند فقط می تواند از طریق ارث یا پلاگین پول زیادی داشته باشد ، اما حقیقت این است که این مورد وارن بافت نیست. وی به عنوان پسر تحویل روزنامه کار خود را آغاز کرد و در نهایت به رسانه علاقه نشان داد ، که بعداً اولین سرمایه گذاری موفق خود را در آن انجام داد. همانطور که کار می کرد ، در حال کسب مدرک از یک مدرسه بازرگانی در دانشگاه پنسیلوانیا بود. وارن بافت از طریق پس انداز ، تحقیقات بازار و سرمایه گذاری های قابل توجه به موقعیت فعلی خود به عنوان چهارمین فرد ثروتمند جهان دست یافت.

سرمایه گذاری در ارزش یا ارزش سرمایه گذاری

وقتی از سرمایه گذاری در ارزش صحبت می کنیم به a فلسفه سرمایه گذاری که مبتنی بر خرید اوراق بهادار با قیمت پایین است. در این موارد یک حاشیه ایمنی وجود دارد که تفاوت حاصل از ارزش ذاتی سهم و قیمت بازار است.

در مورد ارزش ذاتی یا بنیادی ، این همان ارزشی است که خود سهم حاوی آن است. این می تواند با اضافه کردن درآمد آینده تولید شده بر اساس یک معیار ارزش فعلی محاسبه شود. به عبارت دیگر: ارزش ذاتی مقداری است که از توزیع های بعدی تخفیف می یابد. توجه به این نکته مهم است که مقدار ذاتی تعیین شده توسط توزیع های آینده با توجه به یک مقدار فرضی که همیشه دقیق نیست قابل محاسبه و برآورد است. شرایط اقتصادی و بازار در حال تغییر است و اقدامات را مستعد سناریوهای مختلفی می کند که ممکن است پیش بینی نشده باشد.

بنابراین ، بسته به سرمایه گذاری در ارزش ، هنگامی که قیمت بازار کمتر از ارزش اساسی سهام باشد ، به احتمال زیاد با تنظیم بازار ، قیمت آن در آینده افزایش می یابد. هنگام پیروی از این فلسفه سرمایه گذاری ، دو مشکل بزرگ وجود دارد:

  1. ارزش ذاتی سهام یا عنوان را تخمین بزنید.
  2. پیش بینی کنید که چه زمانی این ارزش در بازار منعکس می شود.

امیدوارم این نقل قول های عالی از وارن بافت و داستان او به شما انگیزه دهد تا به عملکرد خوب خود در بازار سهام ادامه دهید. می توانید نظرات و تجربیات خود را در نظرات برای ما بگذارید.

محتوای مقاله به اصول ما پیوست اخلاق تحریریه. برای گزارش یک خطا کلیک کنید اینجا.

مسیر کامل مقاله: اقتصاد اقتصادی » اقتصاد عمومی » به نقل از وارن بافت



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.