اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟


فرمول‌های محاسبه شاخص جریان نقدینگی (MFI)

اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟

شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.

  • فیلم آموزشی مهندسی ذهن و روانشناسی معامله گری توسط سعید مرادیان
  • دوره مربیگری پرایس اکشن به سبک ICT توسط مایکل هادلستون
  • فیلم آموزشی تورم و معامله گری در فارکس توسط مهدی متین
  • فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
  • فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در بازارهای مالی با کمیل آزادیان
  • فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
  • کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
  • فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
  • فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
  • فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

واژه لاتین توضیحات
روند Trend روند زمانی تشکیل می‌شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می‌پیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم.
خط روند Trend line خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است)
روند نزولی Down trend به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود.
روند صعودی Up trend به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند.
کانال Channel محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال
چارت Chart نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد.
ضرر Loss
حد ضرر Stop Loss به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
خرید Long به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد)
فروش Short به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد)
خرید Buy به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
فروش Sell به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
اشباع خرید Overbought به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
ماشه (تریگر) Trigger به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله)
حمایت Support به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
سووینگ Swing در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low)
های و لو Lowو High به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد.
سوپلای و دیماند Supply & Demand سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد.
پیوت لاین Pivot line خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا
نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد.
معامله Trade معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز)
معامله گر Trader تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند.
پولبک Pullback پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بیریش Bearish که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است
بازار گاوی Bull Market اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
بولیش Bullish از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر می‌آید و یعنی بازار صعودی است.
شکست به بیرون Break Out اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند.

معامله گری و مدیریت سرمایه

معرفی ما

فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.

حق نشر

لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

در ابتدا اندیکاتورها را معرفی می کنیم و در ادامه آموزش انواع واگرایی ها که در قیمت و اندیکاتورها به وجود می آید را ارائه می کنیم .

اندیکاتور چیست ؟

اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.

کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.

اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :

۱٫ اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

۲٫ اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه کمتر سیگنال های خرید و فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.

شکل زیر مثالی از باند بولینگر در سهم وپاسار در نمودار روزانه است.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

در نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

واگرایی چیست ؟

واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.

انواع واگرایی

واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :

۱٫ واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :

خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .

واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.

برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.

واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .

همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است. برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند. واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .

نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .

۲٫ واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته

الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.

ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که در اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟ تصویر مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)

مثال هایی از انواع واگرایی

واگرایی مثبت در نمودار وساخت

شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)

واگرایی مثبت در اندیکاتور MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به رو شده است.

واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت

آموزش واگرایی در اندیکاتورها

نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.

نتیجه گیری و جمع بندی

برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.

شاخص جریان نقدینگی (MFI)اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟

شاخص جریان نقدینگی (به انگلیسی MFI)، یک اسیلاتور یا نوسان‌گر تکنیکال است.

این اسیلاتور از اطلاعات قیمت و حجم، برای شناسایی سیگنال‌های اشباع خرید (overbought) و اشباع فروش (oversold) در یک دارایی استفاده می‌کند.

همچنین می‌توان از آن برای یافتن واگرایی‌ها (divergence) استفاده کرد که به ما درباره تغییر روند قیمت هشدار می‌دهند. این اسیلاتور بین اعداد 0 تا 100 جابه‌جا می‌شود و نوسان می‌کند.

این اسیلاتور برخلاف اسیلاتورهای رایجی مثل شاخص قدرت نسبی یا RSI، فقط از قیمت استفاده نمی‌کند؛ بلکه قیمت و حجم را با هم ترکیب می‌کند.

به همین دلیل است که تحلیلگران، MFI را RSI موزون به حجم (volume-weighted RSI) می‌دانند.

شاخص جریان نقدینگی در واقع چه چیزی را نشان می‌دهد؟

یکی از راه‌های ابتدایی استفاده از شاخص جریان نقدینگی در مواقع وجود واگرایی است.

واگرایی به حالتی گفته می‌شود که روند حرکت اسیلاتور در جهت عکس قیمت باشد.

واگرایی می‌تواند نشانه بالقوه‌ای برای بازگشت روند قیمت باشد.

به عنوان مثال زمانی را در نظر بگیرید که شاخص جریان نقدینگی در ناحیه خیلی بالایی قرار گرفته است و شروع به افت به زیر عدد 80 می‌کند. در این هنگام اگر دارایی مورد نظر همچنان به افزایش قیمت خود ادامه دهد، ما با این واگرایی نشانه‌ای برای تغییر جهت قیمت و آغاز روند نزولی دریافت کرده‌ایم.

در مقابل وقتی را فرض کنید که MFI در ناحیه بسیار پایینی قرار دارد و در حال بالا رفتن از عدد 20 است. در این صورت، اگر قیمت دارایی مورد نظر همچنان رو به کاهش باشد، MFI با این واگرایی، سینگالی برای تغییر جهت قیمت و آغاز روند صعودی داده است.

همچنین معامله‌گران با استفاده از موج‌های چندگانه در قیمت و MFI، به دنبال واگرایی‌های بزرگ‌تر می‌گردند. برای مثال روند حرکت قیمت یک سهم را به این صورت در نظر بگیرید که ابتدا به سقف 10 دلار می‌رسد، سپس یک پولبک به قیمت 8 دلار دارد و بعد دوباره تا 12 دلار افزایش می‌یابد.

قیمت این سهم با موفقیت توانسته است به دو سقف، یکی در قیمت 10 و دیگری 12 دلار برسد. اگر موقع رسیدن قیمت به 12 دلار، MFI به سقفی کوتاه‌تر از سقف قبلی‌اش (در قیمت 10 دلار) برسد، به این معناست که این اندیکاتور سقف جدید را تایید نمی‌کند. این مسئله می‌تواند پیش‌بینی‌کننده کاهش قیمت باشد.

سطوح اشباع خرید و فروش همچنین به عنوان یک سیگنال برای فرصت‌های بالقوه معامله به کار می‌روند. حرکات پایین‌تر از عدد 10 و بالاتر از 90 به‌ ندرت اتفاق می‌افتند. اما اگر چنین حرکتی رخ دهد، تریدرها منتظر می‌ماند که MFI به ناحیه بالاتر از 10 برگردد تا وارد موقعیت خرید یا long شوند. همچنین اگر MFI کمتر از 90 شود، به معنای سیگنالی برای ورود به موقعیت فروش یا short است.

حرکات این اسیلاتور در نواحی خارج از قلمرو اشباع خرید یا اشباع فروش هم می‌تواند مفید واقع شود.

برای مثال اگر یک دارایی در روند صعودی باشد، کاهش به زیر سطح 20 (یا حتی 30) و بازگشت دوباره به بالای این سطح، می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که پولبک به اتمام رسیده است و روند صعودی قیمت ادامه خواهد یافت.

همین مسئله عیناً برای روند نزولی هم صدق می‌کند. یک افزایش قیمت کوتاه‌مدت، می‌تواند MFI را تا سطوح 70 یا 80 بالا ببرد. اما وقتی MFI دوباره به زیر این سطح سقوط کند، می‌تواند زمان مناسبی برای ورود به موقعیت معامله فروش و آمادگی برای یک ریزش دیگر باشد.

فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی (MFI)

بدون نیاز به محاسبه دستی این شاخص، می‌توانید از آن در هر پلتفرم تحلیلی یا معاملاتی استفاده کنید.

بنابراین لزومی ندارد که نحوه محاسبه آن را به طور دقیق بدانید. اما در ادامه برای علاقه‌مندان، نحوه محاسبه این شاخص شرح داده می‌شود.

فرمول‌هایی که برای محاسبه این شاخص مورد استفاده قرار می‌گیرند، عبارتند از:

فرمول MFI

فرمول‌های محاسبه شاخص جریان نقدینگی (MFI)

نکته: زمانی که قیمت از یک دوره تا دوره بعد افزایش یابد، جریان خام یا ناخالص پول مثبت است و به جریان پول مثبت افزوده می‌شود. وقتی جریان خام پول به دلیل ریزش قیمت در آن دوره منفی باشد، آن را به جریان پول منفی اضافه می‌کنیم.

نحوه محاسبه شاخص جریان نقدینگی

برای محاسبه MFI باید این مطابق این قدم‌ها پیش بروید:

  1. قیمت میانگین را برای هر یک از 14 دوره اخیر به دست آورید.
  2. برای هر دوره مشخص کنید که قیمت میانگین از دوره قبلی بالاتر بوده است یا پایین‌تر. با این کار خواهید فهمید که جریان خام پول، مثبت است یا منفی.
  3. برای محاسبه جریان خام پول، قیمت میانگین را در حجم آن دوره ضرب کنید.
  4. با اضافه کردن تمام جریانات پولی مثبت در 14 دوره اخیر و تقسیم آن بر جریانات پولی منفی در 14 دوره اخیر، نسبت جریان نقدینگی را به دست آورید.
  5. با نسبت محاسبه‌شده در مرحله چهارم، شاخص جریان نقدینگی یا MFI را به دست آورید.
  6. با تمام شدن هر یک از دوره‌های جدید، محاسبات را ادامه دهید. هر بار فقط از داده‌های 14 دوره آخر استفاده کنید.

تفاوت شاخص جریان نقدینگی با شاخص قدرت نسبی (MFI vs RSI) چیست؟

دو اسیلاتور MFI و RSI از نظر کارکرد بسیار به هم شبیه و نزدیک‌اند.

تفاوت اصلی این دو در این است که MFI از حجم هم استفاده می‌کند اما RSI این‌طور نیست.

طرفداران تحلیل حجم، آن را یک اندیکاتور متقدم یا پیشرو (leading indicator) می‌دانند. به همین دلیل این اشخاص معتقدند که MFI در مقایسه با RSI می‌تواند در زمان مناسب‌تر و به‌موقع‌تری سیگنال داده یا تغییر جهت احتمالی روند را پیش‌بینی کند.

در واقع هیچکدام از این اندیکاتور‌ها بهتر از دیگری نیست؛ تنها مسئله این است که هر کدام از عناصر متفاوتی استفاده می‌کنند و بنابراین، طبیعتاً در زمان‌های متفاوتی سیگنال می‌دهند.

محدودیت‌های شاخص جریان نقدینگی

ممکن است اسیلاتور MFI سیگنال‌های اشتباه به کاربران بدهد.

وقتی رفتار اندیکاتور نشان‌دهنده مهیا بودن یک فرصت خوب برای معامله بوده اما قیمت مطابق انتظار حرکت نمی‌کند، سیگنال اشتباه داده شده است. به عنوان مثال ممکن است شاهد یک واگرایی باشید اما روند قیمت دچار تغییر جهت نشود.

همچنین ممکن است اندیکاتور نتواند درباره یک مسئله مهم هشدار بدهد. برای نمونه درست است که در برخی مواقع، روند قیمت در نتیجه واگرایی دچار تغییر جهت می‌شود اما لزوماً همه تغییر جهت‌های قیمت با واگرایی همراه نیست. به همین دلیل به معامله‌گران توصیه می‌شود که از سایر انواع تحلیل و کنترل ریسک نیز استفاده کنند و تنها متکی به یک اندیکاتور نباشند.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید .

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

معرفی برترین اسیلاتورها برای پیدا کردن نقاط ورود معامله

اسیلاتور برتر

معرفی برترین اسیلاتورها برای پیدا کردن نقاط ورود معامله؛ وقتی که صحبت از معامله و تجزیه و تحلیل به میان می آید، اسیلاتور ها یکی از مهم ترین ابزاری هستند که در واقع از آن ها برای ارزیابی یک جفت ارز با هر نوع دارایی دیگر (asset) دیگر به کار گرفته می شود.

اسیلاتور همانطور که از نامش پیداست بین دو مقدار ثابت دررابطه با قیمت واقعی آن جفت ارز یا دارایی متغیر است و به معامله گران کمک می‌کند تا جهت حرکت و مومنتوم (momentum) را بسنجند. بنابراین با کمک اسیلاتور ها می‌توان بفهمیم که قیمت یک دارایی در حال افزایش یا کاهش است وهمچنین مومنتوم یا سرعت حرکت درکدام جهت بیشتر است.

تحلیل گران بازار از اسیلاتورهای مختلفی استفاده می ‌کنند؛ اگر از خود می‌پرسید که بهترین اسیلاتورهای موجود کدامند و کدامیک به شما در دستیابی به نتایج بهتر کمک می‌کند ادامه مطالب را بخوانید.ما لیستی از 5 اسیلاتور برتر را تهیه کرده ایم که در ادامه به بررسی آن ها می‌پردازیم.

اسیلاتور چیست؟

اسیلاتورها یا نوسان‌گرها به مجموعه‌ای از اندیکاتورها اطلاق می‌شوند که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها چیزی شبیه دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم هستند و استفاده از اسیلاتور ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات اگاه می‌کنند.

اسیلاتورها دارای دو محدوده هستند؛ اشباع خرید و اشباع فروش. در عموم اسیلاتورهای مشهور، اشباع خرید در محدوده‌ای بیش از هفتاد قرار دارد و حکایت از اوج هیجان‌زدگی در خریداران دارد، در حالی که اشباع فروش در محدوده‌ای کمتر از سی قرار گرفته است که نشانه‌ی اوج هیجان و شتاب‌زدگی در فروشندگان است.

توجه داشته باشید که وقتی بازاری که با آن کار می‌کنید روندی قوی ندارد یا خنثی است، مناطق هیجان خرید و فروش به درستی نقاط ورود و خروج را به شما نشان می‌دهند. ولی در یک بازار قوی و رونددار، قرار گرفتن اسیلاتورها در مناطق اشباع خود، حکایت از قوی بودن و ادامه‌دار بودن روند فعلی دارد. بنابراین همیشه دقت داشته باشید که بازاری که در حال تحلیل آن هستید، یک بازار رونددار است یا یک بازار خنثی.

اسیلاتورها به دو دسته‌ی روبانی و مرکزی تقسیم‌بندی می‌شوند. عمده سیگنال‌های اسیلاتورهای مرکزی بر مبنای خط مرکزی و سیگنال‌های اسیلاتورهای روبانی بر مبنای محدوده‌های بیش خرید و بیش فروش ایجاد می‌شوند. معمولاً استفاده از اسیلاتور می‌تواند سه نمونه سیگنال یا تحلیل عمده به معامله‌گر بدهد:

  • سیگنال خرید یا فروش بر اساس خط مرکزی
  • سیگنال خرید و فروش بر اساس محدوده‌ی بیش خرید و بیش فروش
  • سیگنال خرید و فروش بر اساس واگرایی

لیست 5 اسیلاتور برتر برای پیدا کردن نقاط ورود :

اسیلاتور نقطه ورود

1-استوکاستیک (Stochastic)

اندیکاتور استوکاستیک، رابطه بین قیمت‌های پایانی (Close) یک دارایی و محدوده قیمت آن در یک دوره خاص را می سنجد. زیرا قیمت پایانی یک دارایی می تواند در یک روند افزایشی در حد بالا، و در یک روند کاهشی در حد پایین محدوده روزانه قرار گیرد.

با توجه به اصل بیان شده، اندیکاتور استوکاستیک، روند، قدرت حرکت قیمت و پایداری قیمت دارایی را می‌سنجد.

هر معامله گر باتجربه ای می تواند تنها با نگاه کردن به نمودار، حرکت جهت دار بازار را شناسایی کند. با این وجود استوکاستیک تفسیر نوسانات حرکتی قیمت را آسان‌تر می‌کند. استوکاستیک همواره بین دو عدد ۰ و ۱۰۰ در نوسان می باشد.

برخی از معامله گران بر این باورند که چنانچه اندیکاتور بالاتر از سطح ۸۰ باشد، احتمالا روند افزایشی قدرت خود را از دست خواهد داد. با این حال فرمول استوکاستیک تایید می کند که در حقیقت مقدار بالای اندیکاتور نشانه ادامه روند می باشد.

بنابراین، بهترین روش برای پیدا کردن نقطه ورود با به کارگیری این اندیکاتور این است که نقاط ورود برای خرید را بعد از یک اصلاح کاهشی موقت در یک روند افزایشی، و نقاط ورود برای فروش را بعد از یک اصلاح افزایشی در یک روند کاهشی، جستجو نمایید. ممکن است در ابتدا سخت به نظر آید؛ مخصوصا اگر یک تحلیلگر تازه وارد بوده و تجربه اندکی در زمینه واگرایی‌ها داشته باشید. ولی بیایید به یک مثال نگاهی بیاندازیم تا ببینید که تقریبا مفهومی ساده می‌باشد.

اسیلاتور استوکاستیک

در تصویر بالا، می بینیم که یورو/دلار (EUR/USD)، در یک روند افزایشی پایدار قرار دارد و خط روند را حفظ نموده است. ولی از هفته دوم تا پایان ماه ماه ژوئن سال ۲۰۲۰، قدرت صعود خود را از دست می دهد و قیمت اندک اندک به سمت پایین و خط روند رانده می شود. در همان هنگام استوکاستیک حرکتی رو به پایین دارد و تا پایان ماه تا سطح ۲۲ کاهش می یابد. در اینجا، یک واگرایی صعودی کامل و یک موقعیت خرید در یک پولبک به وجود آمده است.

2-Relative Strength Index (RSI)

درست مانند Stochastics ، شاخص قدرت نسبی (RSI) بین مقادیر 0 و 100 در نوسان است. با این حال ، میزان overbought و oversold معمولاً در طول یک روند صعودی 70 و در یک روند نزولی 30 تعیین می شود. علاوه بر این ، روش تفسیر RSI تقریباً مشابه شاخص Stochastics است.

در حالی که هر دو اندیکاتور Stochastics و RSI به عنوان نوسان کننده حرکت در نظر گرفته می شوند ، RSI در طول یک بازار روند دار بهتر عمل می کند زیرا سطح بالای 50 نشان دهنده روند صعودی کلی است و برعکس.

استراتژی RSI این است که ابتدا به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بالقوه و سپس یافتن فرصت های ورود به بازار باشید. برای انجام این کار ، به جای تمرکز بر سطح 50 ، می توانیم دو خط اضافی 40 و 60 را در RSI ترسیم کنیم.

اسیلاتور Relative Strength Index (RSI)

در تصویر بالا، می بینیم که پوند/دلار (GBP/USD)، هنگامی که RSI 40 و ۶۰ می باشد، سطح حمایتی و مقاومتی دارد. چنانچه سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را نمی دانید، به قیمت نگاه کنید و زمانی که RSI به این سطوح نزدیک شد، می تواند به شما در تایید تغییر در جهت کنونی قیمت کمک کند. در کنار این اطلاعات، می‌توانید به الگوهای کندلی یا شکست‌های خط روند نیز بنگرید و نقطه ورود را بیابید.

3-اسیلاتورشاخص کانال کالا (CCI)

اندیکاتور CCI و اندیکاتور RSI، از نظر فرمول پایه و کاربرد، با یکدیگر متفاوت می باشند. در حالیکه RSI، بین ۰ و ۱۰۰، نوسان می کند، CCI، هیچ سطح حداکثر و حداقلی ندارد. ولی در شرایط بازار عادی، بین سطوح ۱۰۰- و ۱۰۰+ نوسان می‌کند و هنگامیکه در این محدوده باشد، نشانه عدم وجود روند قوی در بازار است و نشان از پایداری احتمالی قیمت دارد.

در مقابل، CCI بالای ۱۰۰+، از یک روند افزایشی قوی، و CCI پایینتر از ۱۰۰-، از یک روند کاهشی قوی خبر می‌دهند.

اسیلاتور cci

ساده ترین راه برای یافتن فرصتهای ورود به بازار با CCI ، ترکیب آن با تحلیل تکنیکال مبتنی بر price action، مانند شکست خطوط روند است.

در تصویر بالا چارت EURAUD در تایم فریم روزانه را می‌بینید ، وقتیکه سطوح CCI از -100 و +100 عبور کرد، در هر دو مورد CCI مجددا به محدوده نرمال بین -100 و +100 برگشت.با این حال هنگامی که روندها از سر گرفته شد و خطوط روند مربوطه را شکست ، سودهای خوبی را به همراه داشت.

برای اصلاح بیشتر این استراتژی ، می توانید آن را با تجزیه و تحلیل چارچوب زمانی متعدد (multiple timeframe) ترکیب کنید که به شما کمک می کند فرصت های ورود را خیلی زودتر شناسایی کنید.

4-مکدی (MACD)

سه اسیلاتور اول مورد بحث ما همه از نمودارهای خطی برای نشان دادن سطوح استفاده می کنند. اما شاخص (MACD) کاملاً متفاوت است زیرا از دو میانگین متحرک با هیستوگرام برای سنجش قدرت حرکت ترکیب می کند.

دو خط MACD نشان دهنده یک EMA 12 دوره ای و یک میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای (EMA) است. هنگامی که دوره کوتاه تر EMA از دوره EMA طولانی تر عبور می کند ، نشان دهنده تغییر در روند است ، درست مانند یک کراس اوور معمولی MA. اما ، آنچه MACD را واقعا برجسته می کند ، هیستوگرام است که فاصله بین این دو EMA را اندازه گیری می کند. وقتی هیستوگرام بالای خط 0 باشد و در حال افزایش باشد ، نشان دهنده روند صعودی است که شتاب می گیرد. از سوی دیگر ، هنگامی که هیستوگرام زیر خط 0 باشد ، نشان می دهد که روند نزولی در حال قدرت گرفتن است.

با کمک سطوح MACD و مقایسه آن ها با نمودار قیمتی می‌توان واگرایی و همگرایی ها را تشخیص داد.

اسیلاتور مکدی

بهترین راه برای استفاده از MACD برای یافتن فرصت ورود به بازار این است که بدنبال سیگنال های خلاف جهت باشید. این بدان معناست که وقتی خط سیگنال MACD به زیر سطح 0 رسیده و سیگنال خرید ایجاد می کند ، به دنبال سگنال buy باشید. در مقابل ، هنگامی که خط سیگنال MACD بسیار بالاتر از سطح 0 معامله می شود ، باید به دنبال سیگنال sell باشید. و اگر واگرایی پیدا کردید ،شانس موفقیت سیگنال شما بیشتر است ، همانطور که در عکس بالا می‌بینید.

نکته مهم : اسیلاتورها در جهت یابی و اندازه گیری حرکت جفت ارزها و دارایی ها عالی هستند. اما استفاده از یک اسیلاتور برای یافتن ورودی های بازار حتی برای باتجربه ترین معامله گران تکنیکال نیز سخت خواهد بود. در عوض ، توصیه می کنیم یکی از 4 اسیلاتور برتر که در بالا در مورد آن صحبت کردیم را با پرایس اکشن ، اعم از شکست یا الگوهای شمعی ، برای تأیید قبل از ثبت سفارش ترکیب کنید.

چه زمانی باید از اسیلاتورها استفاده کنیم؟

زمانی که یک اسیلاتور از خط مرکزی رسم شده بالاتر یا پایین‌تر بیاید به معامله‌گر در تشخیص نقاط سقف و کف کمک می‌کند. در معاملاتی که در فضاهای خنثی انجام می‌شود، استفاده از اسیلاتور خارق‌العاده عمل می‌کند، اما زمانی که قیمت از فضای خنثی خارج می‌شود و وارد یک روند اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟ جدید می‌شود، اسیلاتورها سیگنال‌های نابهنگام و خطرناکی تولید می‌کنند.

باید دقت کرد وقتی یک روند صعودی جدید و قدرتمند شکل می‌گیرد، اسیلاتور می‌تواند برای هفته‌ها در حالت اشباع خرید باقی بماند و سیگنال‌های فروش بی‌موقع و نابهنگام صادر کند. همچنین زمانی که یک روند نزولی جدید شکل می‌گیرد، اسیلاتور می‌تواند برای هفته‌ها در حالت اشباع فروش باقی بماند و سیگنال‌های خرید بی‌موقع و نابهنگام صادر کند. یکی از معیارهای تحلیل‌گر حرفه‌ای بودن این است که چه زمانی از اسیلاتورها استفاده کنیم و چه زمانی از اندیکاتورها.

اسیلاتورها مانند دیگر اندیکاتورها در زمانی که با نمودار قیمت واگرا می‌شوند بهترین سیگنال‌های معاملاتی‌شان را صادر می‌کنند. زمانی که قیمت با کاهش مواجه می‌شود و یک کف جدید شکل می‌گیرد، اما اسیلاتور از تشکیل یک کف جدید امتناع می‌ورزد یک واگرایی صعودی شکل می‌گیرد. واگرایی صعودی اغلب به پایان یک روند نزولی اشاره دارد و واگرایی نزولی اغلب در روند صعودی اتفاق می‌افتد و نشان می‌دهد که بازار به یک قله رسیده است. این واگرایی زمانی حاصل می‌شود که قیمت در روند صعودی خود به یک سقف جدید دست یابد. اما اسیلاتور همگام با قیمت یک سقف جدید شکل نمی‌دهد.

استوکاستیک stochastic چیست | آموزش معامله گری و کار با اندیکاتور stochastic در ارز دیجیتال

استوکاستیک stochastic چیست

استوکاستیک stochastic چیست ، اندیکاتور STOCHASTIC نخستین بار توسط جرج لین به دنیا معرفی شد.درحالت کلی استوکاستیک اسیلاتوری است که از حجم معاملات و سهم پیروی نمی کند بلکه به بررسی سرعت و جهت حرکت قیمت میپردازد.STOCHASTICدر دسته اسیلاتورهاست.همانطور که از اسم ان مشخص است اسیلاتورها برای سنجش نوسانات بازار در بازارهای مالی و در چارت نمودارهای مالی کاربرد بسیار حیاتی دارند.بسیاری از معامله گران ،معامله ی خود را تنها برحسب این اندیکاتور انجام میدهند.یعنی استراتژی های معاملاتی خود را بر اساس سیگنالهای این اندیکاتور پایه ریزی میکنند.اساس این اسیلاتور بر پایه ی همان Moving averageها است.دو منطقه ی مهم در این اندیکاتور،دو منطقه ی 80. 20 است.

نقاط اشباع خرید(OVER BOUGHT) و نقاط اشباع فروش(OVER SOLD) در استوکاستیک

نقاط اشباع خرید(OVER BOUGHT) و نقاط اشباع فروش(OVER SOLD) در استوکاستیک

منطقه ی 20 منطقه ی اشباع فروش است یعنی در این ناحیه فروشندگان انقد زیاد شدند که بازار از فروشنده اشباع شده است و از اینجا به بعد بازار تمایل دارند به سمت روند خرید پیش برود،بعدازاینکه بازار سطح 20 را لمس میکند و به سمت بالای سطح 20 حرکت میکندمعامله گران منتظر هستند که ببینند چه زمانی روند صعودی یا خرید ایجاد میشود که از انجا به بعد وارد بازار بشوند.منطقه ی 80 منطقه ی اشباع خریداران است یعنی خریداران زمانی که به این مرحله میرسند تمایلی به خرید بیشترندارند و بازار در این مرحله وارد فاز اصلاح میشود.در نمودار stochasticدو moving averageمشاهده میکنید،که یکی از انها قرمز و دیگری ابی است.این دو میانگین متحرک به صورت پیوسته با هم پیش میروند.سرعت میانگین متحرک ابی رنگ بیشتر از میانگین متحرک قرمز رنگ است.در یک جایی میانگین متحرک ابی،میانگین متحرک قرمز رنگ را قطع میکند این تقاطع مرحله ی فوق العاده مهمی برای معامله گرها است چون وقتی این تقاطع به وجود می اید ،بازار تمایل دارد خلاف جهت روند قبل از تقاطع پیش برود.

خط k%در اندیکاتور استوکستیک(stochastic)

خطk%اساسا یک مقیاس جهت بررسی اندازه نیروی حرکتی در نوسانگر است.این خط درصدی از تغییرات است که بین سطوح 0و 100 نوسان میکند، این خط از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:

K% = (Current Close – Lowest Low)/(Highest High – Lowest Low) * 100

در فرمول فوق حرف C نشان دهنده آخرین قیمت و L14 کمترین قیمت برای ۱۴ دوره قبل می‌باشد و به همین ترتیب H14 به عنوان بالاترین قیمت برای ۱۴ روز گذشته می‌باشد.

خط D%در اندیکاتور استوکستیک(STOCHASTIC)

این خط از میانگین متحرک سه دوره ای خط K%به دست می اید.این خط نسبت به خط K%کندتر است.

این خط از طریق فرمول رو به رو اندازه گیزی میشود: (D% = 100 X (H3/L3

دانستن فرمولهای فوق ضروری نیست انچه حایز اهمیت است نقاط خرید و فروشی است که این اندیکاتور به ما میدهد،بعداز نقطه ی اشباع خرید باید منتظر تغییر روند به سمت نزولی بودن و بعداز نقطه ی اشباع فروش باید منتظر تغییر روند به سمت صعودی بودن باشیم.

خط D%در اندیکاتور استوکستیک(STOCHASTIC)

برای مثال در شکل بالا خط ابی رنگ ،K%است و خط قرمز رنگ D%است.مناطقی که از سطح 80 رد شده مناطق اشباع خرید ومناطقی که از 20 پایین تر است مناطق اشباع فروش است.

سیگنال های استوکاستیک(STOCHASTIC)

سیگنالهای استوکاستیک

زمانی که هر دو خط زیر سطح 20 هستند و K%از پایین به بالا خطD%را قطع کند سیگنال خرید صادرخواهد شد که نشان دهنده ی افزایش خرید است.همانطور که در شکل بالا می بینید منطقه ای که با خط سبز رنگ مشخص شده است سیگنال خرید به ما داده است و خط ابی ،خط قرمز را به سمت بالا قطع کرده است.

سیگنالهای استوکاستیک stochastic

زمانی که هردو خط بالای سطح80 هستند و خط K%از بالا به پایین D%را قطع کند در این حالت سیگنال فروش خواهیم داشت.همانطور که در شکل بالا میبینیم منطقه ای که با خط زرد مشخص شده است سیگنال فروش داده است و خط قرمز ،خط ابی را به سمت پایین قطع کرده است.

واگرایی در اندیکاتور استوکاستیک (STOCHASTIC)

یکی از کاربردهای این اندیکاتور بررسی روند با استفاده از واگرایی ها است.واگرایی ها در این اندیکاتور گرچه کم اتفاق می افتند اما به شدت واگرایی های قوی ای هستند.در صورت مشاهده احتمال تغییر روند به شدت زیاد است.

واگرایی چیست؟

به طور کلی زمانی ما میگوییم در این نمودار واگرایی رخ داده است که عدم هماهنگی بین نمودار قیمت و اندیکاتور مشاهده بشود و حرکت قیمت و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر باشند.درحالت عادی وقتی نمودارقیمت سقف یا کفی میزند،اندیکاتور هم مثل ان عمل میکند ولی اگر نمودارقیمت سقف یا کف جدیدی بزندولی اندیکاتور نتواند بزند و بالعکس،واگرایی رخ داده است.

واگرایی به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم بندی میشود.

واگرایی معمولی(regural divergence)

این نوع واگرایی در دسته ی سیگنالهای بازگشتی است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال ضعیف شدن است.

این واگرایی خود به دودسته مثبت و منفی تقسیم میشود:

واگرایی معمولی مثبت(RD+)

زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی پایین تر با کف قبلی میزند اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود میسازد.این موضوع به این معنا است که روند نزولی قیمت ضعیف میشود.البته این ضعیف شدن بدین معنانیست که از همان نقطه صعودی میشود بلکه ممکن است این روند نزولی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.

واگرایی معمولی منفی(RD-)

زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی بالاتر با سقف قبلی میزند اما اندیکاتور سقفی پایین تراز سقف قبلی میزند.این موضوع به این معنا است که روند صعودی قیمت ضعیف میشود البته این ضعیف شدن بدین معنا نیست که از همان نقطه نزولی میشود بلکه ممکن است این روند صعودی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.

واگرایی مخفی(hidden divergence)

این واگرایی در دسته سیگنال های ادامه دهنده است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال تقویت شدن است.معمولا زمانی اتفاق می افتد که قیمت در حال اصلاح خود باشد.این واگرایی خود به دودسته تقسیم میشود:

واگرایی مخفی مثبت(hd+)

زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی بالاتر از کف قبلی بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی بزند،این نشان دهنده این است که خوشبختانه روند صعودی قیمت ادامه می یابد.

واگرایی مخفی منفی(hd-)

زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی بزند ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی بزند این نشان دهنده این است که روند نزولی شدن قیمت ادامه می یابد.

جمع بندی کلی واگرایی ها به شرح زیر است

واگرایی معمولی مثبت: قیمت(کف پایین‌تر) و اندیکاتور(کف بالاتر)

واگرایی معمولی منفی: قیمت(سقف بالاتر) و اندیکاتور(سقف پایین‌تر)

واگرایی مخفی مثبت: قیمت(کف بالاتر) و اندیکاتور(کف پایین‌تر)

واگرایی مخفی منفی: قیمت(سقف پایین‌تر) و اندیکاتور(سقف بالاتر)

• در این اندیکاتور واگرایی مثبت زمانی است که قیمت نزولی است ولی روند اندیکاتور صعودی است.و واگرایی منفی زمانی است که قیمت صعودی است ولی روند اندیکاتور نزولی است.

• واگرایی ها وقتی قابل اطمینان تر است که در نقاط اشباع خرید و فروش دیده شود.

ممنون از اینکه تا پایان ” استوکاستیک stochastic چیست ” همراه ما بودید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.