افت بورس با وجود رشد نرخ ارز| ترس حقیقی ها و فروش حقوقی ها عامل افت بازار سرمایه
به گفته کارشناسان در حالی که بازار سهام به ارزندگی رسیده اما به دلیل اینکه فضای منفی بر بازار حاکم است و حقوقی ها در این شرایط به صف های فروش افزوده اند روند نزولی بورس ادامه دارد.
بازار؛ گروه بورس: روند نزولی بورس در حالی ادامه دارد که خروج سرمایه از بازار سرمایه تشدید شده و مهمترین دلیل این مساله ابهام در شرایط کلان اقتصادی است، چرا که با تاخیر در امضای توافق برجام معلوم نیست قیمت ارز تا چه میزان افزایش پیدا کند و از طرف دیگر حاشیه سود شرکت ها در نتیجه گران شدن تامین مواد اولیه و محدودیت در صادرات کاهش پیدا می کند.
یک کارشناس اقتصادی در گفتگو با خبرنگار بازار با اشاره به اینکه ادامه روند کنونی نشان می دهد که قیمت دلار تا پایان سال حداقل 40 هزار تومان خواهد بود، گفت: هرچند این موضوع می تواند یک سیگنال تورمی به بازار باشد، اما از آنجایی که در گام نخست حاشیه سود شرکت ها را کم می کند به خروج سرمایه از بورس دامن می زند، زیرا بسیاری از سرمایه گذاران ترجیح می دهند به جای اینکه در بازاری بمانند که تکلیف آن مشخص نیست وارد بازارهای مانند طلا و دلار شوند که روند صعودی آن قطعی است.
در مقطع کنونی روند نزولی بازار و شرکت ها به سیاست های کلان و وضعیت اقتصاد بر می گردد، به همین دلیل روند تکنیکالی سهام شرکت ها تاثیری در بازار ندارد و همه شرکت ها بدور از اینکه در چه موقعیت تکنیکالی قرار دارند روند نزولی را طی می کنند
حمید میر معینی با بیان اینکه تحلیل های تکنیکال برای وضعیت کنونی بازار سرمایه اطلاعات دقیقی را به سهامداران نمی دهد، افزود: در مقطع کنونی روند نزولی بازار و شرکت ها به سیاست های کلان و وضعیت اقتصاد بر می گردد، به همین دلیل روند تکنیکالی سهام شرکت ها تاثیری در بازار ندارد و همه شرکت ها بدور از اینکه در چه موقعیت تکنیکالی قرار دارند روند نزولی را طی می کنند.
او با تاکید بر اینکه فعلا بازار همین شرایط نزولی و نوسانی خود را ادامه می دهد، تصریح کرد: تا زمانی که اقتصاد کشور در حالت ترس قرار دارد و معلوم نیست که وضعیت تورم و نقدینگی آن در آینده چگونه خواهد بود نمی توان پیش بینی دقیقی از وضعیت حاشیه سود شرکت ها داشت، به همین دلیل سرمایه گذاری در بازار سرمایه به چالش جدی برخورد کرده است و این بی اعتمادی در بازار تا زمانی ادامه پیدا می کند که اراده از از سوی دولت برای حمایت از بازار وجود داشته باشد.
او با تاکید بر اینکه مسائلی همچون قیمت گذاری دستور، افزایش هزینه تمام شده تولید و . از دیگر عواملی است که به ادامه رکود بورس دامن می زند، تصریح کرد: دولت به جای اینکه واگذاری نمادهای خودروی در بورس را طبق وعده ای که داده به بخش خصوصی واگذار کند هر روز خبرهای متفاوتی درباره چگونگی واگذاری این شرکت ها منتشر می شود و این مساله باعث شده رشد بازار سهام در اثر نوسان ارز تا بسیاری از سرمایه گذاران به این نوع واگذاری هم اعتماد نکنند.
هرچند موضوع ارزش جایگزینی شرکت ها در بورس موضوعی رد شده است و نمی توان بر مبنای این تحلیل سهامداران خرد معامله کنند، اما از آن حیث که این تورم می تواند منجر به افزایش قیمت کالا شود و به نوعی اثر منفی قیمت تمام شده ای بالا را خنثی کند بر معاملات شرکت ها در بوس تاثیر می گذارد
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه ادامه روند کنونی در بلند مدت هم از جنبه تورمی روی بازار سرمایه تاثیر می گذارد، اظهار کرد: هرچند موضوع ارزش جایگزینی شرکت ها در بورس موضوعی رد شده است و نمی توان بر مبنای این تحلیل سهامداران خرد معامله کنند، اما از آن حیث که این تورم می تواند منجر به افزایش قیمت کالا شود و به نوعی اثر منفی قیمت تمام شده ای بالا را خنثی کند بر معاملات شرکت ها در بوس تاثیر می گذارد، از این رو احتمالا در آینده نه چندان دور این عقب ماندگی بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها جبران شود.
نگاه دولت به بازار سرمایه ابزاری است
دولت برای بازار سرمایه هرچند برنامه های را به صورت جدی مطرح کرده و همواره مدعی است که به دنبال توسعه بازار سهام و بازار بدهی هست، اما وضعیت بازار در چند وقت اخیر نشان داده که نه تنها عرضه اولیه جدیدی در بازار اتفاق نیفتاده دولت تنها از این بازار برای انتشار اوراق استفاده کرده و همین موضوع بر ادامه نااطمینانی از وضعیت بورس دامن زده است.
وقتی بسیاری از حقوقی ها و بازارگردان ها به هر بهانه ای صف فروش ایجاد می کنند بازار به طور قطع نزولی می شود و از آنجایی که این تغییر جهت بازار بدون در نظر گرفتن ارزندگی سهام است سهامداران خرد در این شرایط زیان می بینند
یک اقتصاددان در گفتگو با بازار با اشاره به اینکه دولت با وجود وعده های که درباره حمایت از بازار سرمایه داده بود زمینه ورود نقدینگی به این بازار را فراهم نکرده است، گفت: وقتی بازار همچنان نزولی باشد دیگر سرمایه گذاری وارد این بازار نمی شود، حالا اگر دولت به وعده های خود عمل کرده بود و نقدینگی از طریق صندوق تثبیت را به بازار تزریق می کرد حتما وضعیت بازار به این وخامت نمی رسید.
آلبرت بغزیان با بیان اینکه شاید افزایش نظارت بر بازار سرمایه بتواند از وخامت بازار بکاهد، تصریح کرد: وقتی بسیاری از حقوقی ها و بازارگردان ها به هر بهانه ای صف فروش ایجاد می کنند بازار به طور قطع نزولی می شود و از آنجایی که این تغییر جهت بازار بدون در نظر گرفتن ارزندگی سهام است سهامداران خرد در این شرایط زیان می بینند.
او با تاکید بر اینکه تا زمانی که دولت نسبت به شرایط بازار روندی خنثی پیش گرفته است شاخص بورس تغییر مثبتی نخواهد داشت، اظهار کرد: در شرایط کنونی باید شرکت های حقوقی از بازار حمایت کنند تا فضای منفی که هم اکنون بر بازار حاکم است از بین برود و میزان عرضه سهام توسط سهامداران حقیقی کاهش پیدا کند.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه نمادها در بازار سرمایه با وجود اینکه به ارزندگی رسیده اند اما به دلیل فضای منفی اقتصاد کلان در حال نوسان هستند، تصریح کرد: شاید تنها فاکتوری که می تواند به کمک بازار بیاید توافق برجام است که در کوتاه مدت می تواند در برخی گروه ها همچون خودرویی، بانکی و . تاثیر مثبتی بگذارد.رشد بازار سهام در اثر نوسان ارز
تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام
نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین میتواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته میشود.
بهره در واقع هزینهای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم بهخوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره آن را بپردازند. دارندگان کارتهای اعتباری نیز این مفهوم را خوب میدانند، آنها پول را به صورت کوتاهمدت قرض میگیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام میدهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق میکند.
نرخهای بهره در واقع همان هزینههای هستند که بانکها برای استقراض رشد بازار سهام در اثر نوسان ارز پول از بانک مرکزی متحمل میشوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمتها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.
هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمیگذارد. در رشد بازار سهام در اثر نوسان ارز عوض تاثیر مستقیمی بر بانکها برای وام گرفتن از بانک مرکزی میگذارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانکها نرخهای بهره را برای مشتریان افزایش میدهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارتهای اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار میگیرند، به خصوص اگر از نرخهای بهرهی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند اثر میگذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گرانتر میشوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی میماند. این بدین معناست که خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکتها بهصورت غیرمستقیم ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر میگیرند. اما افزایش نرخ بهره بهصورت مستقیم بر شرکتها نیز تاثیر میگذارد. آنها باید برای گسترش فعالیتهای عملیاتی خود باید از بانکها وام بگیرند. وقتی بانکها استقراض را گرانتر میکنند، شرکتها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکتها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری آنها نیز می شود.
همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکتها و مردم اثر میگذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر میگذارد. یکی از راههای ارزشگذاری شرکتها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکتها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم میشود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایهگذران زمانهای مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوتها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمتهای متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.
اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکتها کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخصهایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.
برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایهگذاری آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش میتواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث میشود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. بهعلاوه، سرمایهگذاری در سهام از سایر سرمایهگذاریها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایهگذاریها مطمئنتری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد و این سرمایهگذاریها را جذابتر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایهگذاری از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک بهعلاوهی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازدههای متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام نیز افزایش مییابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایهگذاری می کنند.
تغییر در نرخ بهره تاثیر گستردهای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش مییابد و در نتیجه تورم کاهش مییابد، همچنین وام گرفتن گرانتر میشود و این عامل نیز بر مردم و شرکتها نیز تاثیر میگذارد، به گونهای که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش مییابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث میشود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.
به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمیتوان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمیتوان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار میگذارد.
تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس چیست؟
حدود ۶۰ درصد شاخص بورس ایران را سهمهایی تشکیل دادهاند که مستقیماً وابسته به دلار هستند. بنابراین میتوان گفت که حساسیت بازار بورس نسبت به افزایش یا کاهش قیمت دلار بالاست. از قضا، شرکتهایی که طی ۸ سال اخیر در این بازار مورد پذیرش قرار گرفتهاند، تاثیرپذیری بیشتری از نرخ دلار را تجربه کردهاند. بهطورکلی، تاثیر نوسانات قیمت دلار بر قیمت سهام در بورس، موضوعی است که از لحاظ تئوریک میتوان ساعتها راجع به آن صحبت نمود و از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد. از این رو در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ ، با بررسی تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس اطلاعاتی در رابطه با تاثیر این دو بازار بر یکدیگر جمع آوری کردهایم که خواندن آن را به کسانی که قصد سرمایهگذاری در بورس سهام را دارند و موضوعاتی چون تاثیر نرخ دلار بر بازار بورس را مدنظر قرار دادهاند، پیشنهاد میدهیم.
منظور از سهام دلاری چیست؟
پیش از آنکه راجع به تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس صحبت کنیم، بهتر است ببینیم که اصلا چه سهامی را سهام دلاری گویند؟ به سهام شرکتهایی که درآمد آنها به دلار است، سهام دلاری میگویند؛ یعنی شرکتهایی که محصول خود را به سایر کشورها صادر میکنند و در ازای آن ارز دریافت میکنند. بهواسطهی همبستگی بالایی که میان درآمد این شرکتها با نرخ دلار وجود دارد، رشد نرخ دلار موجب افزایش درآمد این شرکتها خواهد شد و مسلماً با افزایش درآمد شرکتها قیمت سهام آنها نیز افزایش مییابد. بنابراین چنانچه در پرتفوی خود سهام دلاری داشته باشید، نسبت به کاهش ارزش ریال مصون خواهید ماند.
تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس دلایل افزایش نرخ دلار
تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس دلایل افزایش نرخ دلار
در بررسی تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس عوامل بسیاری را میتوان یافت که بر تعیین تغییر نرخ دلار موثر باشند. از جملهی این عوامل میتوان به مذاکرات برجام اشاره کرد که قدرت نفوذ بسیار بالایی بر قیمت ارز داشتند و جزو محرکهای اصلی آن به شمار میروند. با این حال در صورتی که قیمت دلار افزایش یابد، تاثیری که بر بورس میگذارد به شرح زیر است:
- کاهش با اخبار مثبت برجام
- کاهش به دلیل قطعیت برجام
- کاهش به دلیل کاهش تقاضای داخلی
در گزارشی آمده است که پیش از شروع مذاکرات وین، بازار ارز روند متعادلی را طی میکرد و همزمان با مذاکرات نیز این روند در بازار رسمی ادامه داشت و دلار مابین کانال ۲۷ تا ۲۸ هزار تومان در حال جابهجایی بود. اما به تازگی برخی کانالهای تلگرامی، اقدام به اعلام قیمتهای افزایشی و جهت دادن به بازار کردند و سعی در بالا بردن نرخ دلار در بازار آزاد تا سقف ۳۱ هزار و ۶۰۰ تومان بودهاند؛ قیمتی که میزان معاملهی واقعی روی آن مشخص نبود و از همین رو به دلیل کاهش تقاضای دلار در بازار، بسیاری از تحلیلگران آن را غیرمنطقی تلقی کردند.
از طرفی، نوسانات قیمت دلار همزمان با مذاکرات وین برای بازگشت آمریکا به برجام، در حالی اتفاق افتاد که عرضهی ارز در بازار متشکل ارزی در سال جاری ۳.۷ برابر سال قبل بوده و این یعنی عملاً هیچ کمبودی در بازار وجود نداشته است؛ بنابراین میتوان گفت که رشد قیمت دلار بیش از آنکه تابعی از شرایط اقتصادی باشد، تحت تاثیر جو روانی بوده است.
تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس ؛ کدام شرکتها بیشترین تاثیرپذیری را دارند؟
کدام شرکتها بیشترین تاثیرپذیری را دارند؟
در رابطه با تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس میتوان گفت که دو دسته از شرکتهای صادرات محور و شرکتهایی که تراز ارزی مثبت دارند، بیشترین تاثیر را از نوسانات قیمت دلار خواهند گرفت که در ادامه بیشتر راجع به آنها توضیح خواهیم داد.
۱. شرکتهای صادراتمحور
برندهها و بازندههای جهش دلار، بر این اعتقادند که چهار صنعت محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، فرآوردههای نفتی و کانیهای فلزی، بخش عمدهای از ارزش بازار سرمایهی ایران را به خود اختصاص دادهاند. از ویژگی بارز صنایع مذکور این است که مبنای قیمتگذاری سهام در آنها، براساس عرضه و تقاضای جهانی است و از سوی دیگر، بخش عمدهای از تولیدات آنها صادراتمحور است. با توجه به ماهیت صادراتی این صنایع، با افزایش نرخ ارز، مزیت صادراتی آن ها بالاتر رفته و ثبات قیمتهای جهانی موجب سودآوری بیشتر این شرکتها میشود که طبیعتاً به دنبال آن ارزش بازار بالاتری را هم کسب خواهند کرد.
با وجود این برخی از شرکتها نیز به دلیل هزینههای ارزی بالا و ارزبر بودن صنعتی که در آن مشغول فعالیت هستند، بلافاصله پس از جهش ارزی با افت ارزش مواجه میشوند. حتی در برخی موارد، ارزش آنها تا یکچهارم قبل از جهشهای ارزی نیز کاهش مییابد. همچنین سهم بیش از ۶۰درصدی صنایع کالامحور ِ (commodity base) بازار سرمایه در حالی است که قیمتگذاری داخلی محصولات این صنایع، براساس نرخ دلار و فروش صادراتی آنها نیز ارزی است. هر چند بخشی از هزینههای شرکتهای صادراتمحور نیز دلاری است اما بهدلیل حاشیهی سود بالا و نسبت هزینه به درآمد (P/E) پایین در مجموع برآیند مثبتتری دارد. بررسیها نشان میدهد که بهازای هر ۱۰درصد افزایش نرخ دلار، سودآوری یک شرکت پتروشیمی بیش از ۱۵ درصد رشد مییابد و با در نظر گرفتن نسبت قیمت به درآمد P/E این سهم قیمت نیز افزایش بیشتری پیدا میکند. تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس
۲. شرکتهای با تراز ارزی مثبت
در بحث تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس نوع دیگری از شرکتهای منتفع شونده از افزایش نرخ دلار وجود دارند که شرکتهایی با تراز ارزی مثبت هستند که پس از جهشهای ارزی، درآمد تسعیر (بهعنوان درآمد غیرعملیاتی) را شناسایی میکنند. موضوع افزایش نرخ ارز از این جهت برای بنگاههای تولیدی قابل توجه است که هزینهی تولید را در شرکتهایی که فروش داخلی دارند، افزایش میدهد و این شرکتها نمیتوانند متناسب با افزایش هزینهها، نرخ محصولات تولیدیشان را افزایش دهند. بهطور کلی پس از افزایش قیمت دلار، یک موج تورمی گریبانگیر اقتصاد خواهد شد. حال آنکه اکثر شرکتهای بورسی داراییهایی (دارایی میتواند زمین یک کارخانه، ماشینآلات صنعتی و یا محصول تولیدشده در انبار باشد.)، دارند که همزمان با پیدایش موج تورم، قیمت آنها افزایش پیدا خواهد کرد. پس اگر در پرتفوی خود، سهام شرکتی با داراییهای ارزشمند داشته باشید، آنگاه با یک موج تورمی میتوانی ارزش پول خود را حفظ کنید.
آیا تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس همیشه مثبت است؟
آیا تاثیر بالا رفتن قیمت دلار در بورس همیشه مثبت است؟
برای پاسخ به این سوال که آیا تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس همیشه مثبت است یا خیر، توجه شما را به چند مثال در این بخش جلب میکنیم. صنایعی که داراییهای ارزشمند دارند، مانند صنایع خودرو را درنظر بگیرید که همبستگی مستقیم با دلار هم ندارند، اما همزمان با افزایش قیمت دلار، قیمت داراییهای آنها افزایش مییابد. در اینجا میتوان گفت که دارندگان سهام این شرکتها همزمان با پیدایش موج تورم، سود میکنند و ارزش پولشان حفظ میشود.
اما نکتهی قابل توجه اینجاست که نوسانات شدید دلار، همانقدر که میتواند عامل مثبتی برای شرکتهای صادرات محور باشد، به همان میزان هم میتواند اثر منفی برای برخی شرکتها داشته باشد. مثل شرکتهای دارویی که مواد اولیهی خود را از خارج وارد میکنند و با افزایش قیمت دلار، مواد اولیهی آنها گرانتر میشود. در نتیجه با وجود افزایش قیمت ناچیز محصولات این شرکتها، هزینههای آنها افزایش پیدا میکند. قسمت بد ماجرا اینجاست که چنانچه قیمت محصولات این شرکتها از سوی دولت تعیین شود، سودآوری شرکتها با مشکل مواجه خواهد شد و این کاملاً به ضرر آنها و سهامداران آنهاست. یا اینکه زمانیکه یک شرکت دارای بدهی ارزی (تسهیلات ارزی) باشد، در این حالت هم با افزایش نرخ ارز، بدهیها و بهدنبال آن هزینههای مالی شرکت زیاد میشود که این میتواند تاثیر منفی بر ارزش سهام بگذارد. بنابراین میتوان گفت که تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس همیشه هم مثبت نیست.
در جدول زیر، تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس در ۷ صنعت مختلف را مشاهده میکنید:
تاثیر رشد قیمت دلار بر برخی صنایع بورسی
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به تاثیر رشد قیمت دلار بر بورس صحبت کردیم. دیدید که افت و خیز قیمت دلار می تواند بر ارزش برخی سهام موجود در بازار بورس تاثیر بگذارد و موجب رشد یا سقوط آنها شود. شما هم اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس سهام را دارید و نگران موضوعاتی همچون تاثیر نرخ دلار بر این بازار هستید، میتوانید با استفاده از شیوههای کمریسکی مثل سبدگردانی اختصاصی و صندوقهای سرمایهگذاری، فعالیت خود را آغاز کنید و به این ترتیب افزایش سرمایهای صحیح و اصولی داشته باشید. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
تاثیر بورس بر نوسان نرخ ارز چیست؟
گروه اقتصادی: در حالی که شاخص سهام بازار سرمایه در کشور به افزایشی بی سابقه دست یافته اما نرخ ارز نیز افزایشی تدریجی را تجربه میکند. نگرانی بسیاری از کارشناسان از زمانی است که شاخص سهام در بورس به هم بریزد چرا که در این صورت نقدینگی انباشت شده در این بخش میتواند با سرعتی چشمگیر در بازار ارز وارد شده و نوسانات فراوانی را به اقتصاد ایران وارد کند.
در همین رابطه سید کمال سید علی، کارشناس اقتصادی، در رابطه با وضعیت بازارهای کشور گفت: مساله این است که مجموع بازارها یا در کنار هم رشد میکنند و یا افت. به این اعتبار باید گفت رشد بازار سرمایه باید خود را در بازارهای دیگر کشور نشان دهد. به ویژه این امر در میان مدت خود را به وضوح نشان میدهد. درنتیجه بازاری چون بازار سرمایه وقتی رشد ۱۰۰ درصدی را تجربه کرده افزایش قیمت ارز اصلا غیر طبیعی نیست.او افزود: این مهم در حالی رخ داده که با کاهش نرخ سود سپرده بانکی عملا نقدینگی بیشتری در بازار آزاد شد و به سمت بازار سرمایه حرکت کرده است که البته اثرات خود را به جا گذاشته است. همچنین هم اکنون در بحث منابع ارزی نیز دچار مضیقه است و اکنون حتی نقل و انتقال ریال را هم کنترل میکند.سید علی تاکید کرد: این جوانب بیانگر آن است که تمایل به سمت سفته بازی ارزی کاهش داشته و تنها اگر در بازار سرمایه ریزشی رخ دهد احتمالا با هجوم برخی از فعالان بورس به بازار ارز مواجه شویم چرا که در بازار سرمایه فعالان غیر حرفهای فراوانی آمدند که طبعا با ریزش نگران شده و برای حفظ قدرت خرید خود داراییهای خود را تبدیل به ارزهای دیگر خواهند کرد.معاون پیشین رییس کل بانک مرکزی افزود: همان طور که گفتم بازارها بر یکدیگر اثر میگذارند و بر این اساس میتوان ادعا کرد تا حدودی بازارها دنبالهرو یکدیگر خواهند بود. با این همه حسن ماجرا این است که وقتی بانک مرکزی هدفگذاری تورم ۲۲ درصدی را اعلام میکند میتواند از این دنبالهروی هم برای کنترل قیمتها استفاده کند.
سید علی گفت: به هر حال اکنون نقدینگی کشور بیش از پیش به بازار سرمایه معطوف شده و این بخش بیشترین نقدینگی کشور را جذب کرده است. به همین دلیل فکر میکنم ریزش شاخص سهام عملا می تواند به افزایش نوسانات در بازارهای دیگر و به خصوص بازار ارز ایران منجر شود.وی خاطرنشان ساخت: در شرایط فعلی باید امیدوار باشیم شرایط کشور از نظر سیاسی بهبود یابد و تا انتخابات امریکا مسئولان بهتر است رفتاری محتاطانه را در پیش بگیرند. اکنون عملا دو سال از خروج امریکا از برجام میگذرد و چنانچه ماههای آینده نیز بدون تنش مدیریت شود ممکن است وضعیت ارزی کشور دگرگون شود. در رابطه با فروش نفت هم با وجود تحریمها فعلا قیمت رو به افزایش است.این کارشناس اقتصادی گفت: همیشه وقتی نرخ یک کالا دو ماه افزایش را تجربه کند دیگر به قیمت سابق بر نمیگردد و نرخ ها پایدار میشود مگر اینکه وقایع جهانی تغییر کنند مثلا امریکا به برجام بازگردد. از سوی دیگر برخی هم معتقدند اگر دولت آینده هم همسو با مجلس شود به کاهش تنش میان قوه مجریه و مقننه اثرگذار است. در این صورت احتمالا تصمیم گیری در مورد اف ای تی اف هم با دشواری کمتر و بدون کشمکش سیاسی صورت گیرد.سید علی در پاسخ به سوالی مبنی بر احتمالات آتی تغییر نرخ ارز در کشور تاکید کرد: اگر در بازار سرمایه ریزش رخ ندهد نقدینگی بیشتری جذب این بخش خواهد شد. با این همه به باور من بازار سرمایه این طور که نشان میدهد بازار مقاومی نیست. مگر اینکه دولت مدیریت بهتری داشته باشد و عرضه را طوری افزایش دهد که نقدینگی موجود در بازار در تمام بخشها برود.او تصریح کرد: باید شرایط را به گونهای ترتیب داد که صادرات غیر نفتی کشور رشد کند. افزایش اخیر نرخ ارز باید خود را در این بخش نشان دهد. اکنون وضعیت کشاورزی بهبود یافته و کاهش نرخ ارز امکان صادرات بیشتری را فراهم کرده است. حتی در بخش پوشاک هم گرانی ارز واردات را محدود کرده است و اگر ما بتوانیم ۵۰ میلیارد دلار صادرات داشته باشیم جایگزین خوبی برای نفت پیدا کردیم.
رشد دلار چه زمانی برسودآوری شرکتها اثر میکند؟
زمانی که افزایش سطح عمومی قیمتها اثری در سودآوری شرکتها نداشته باشد، باعث افزایش سودآوری شرکتها و نهایتا رشد شاخصها در بازار سرمایه نمیشود ضمناینکه در برخی مواقع میتواند تاثیر منفی بر روی برخی صنایع داشته باشد.
افزایش قیمت کالاهای اساسی و خدمات لزوما تاثیر چندانی بر رشد شاخص بورس ندارد. به بیانی دیگر، حذف ارز ترجیحی بر واردات کالاهای اساسی و تورم بوجود آمده از این ناحیه لزوما نمیتواند رشد قیمت سهام در بازار را در پی داشته باشد.
در واقع تا زمانی که افزایش سطح عمومی قیمتها اثری در سودآوری شرکتها نداشته باشد، باعث افزایش سودآوری شرکتها و نهایتا رشد شاخصها در بازار سرمایه نمیشود ضمناینکه در برخی مواقع میتواند تاثیر منفی بر روی برخی صنایع داشته باشد چرا که با حذف ارز ترجیحی بر واردات برخی کالاها و مواد اولیه، حاشیه سود برخی صنایع کاهش مییابد، بنابراین نمیتوان برای رشد بازار سهام در اثر نوسان ارز همه صنایع نسخه کلی تجویز کرد. از این رو، اثر تورم فعلی موجود در صنایع و شرکتهای مختلف باید به تفکیک بررسی شود.
بازار سرمایه در کشوری چون ایران عموما متاثر از افزایش قیمت نرخ ارز و سطح نرخ بهره است و در صورتی که تورم و سطح نقدینگی فعلی منجر به افزایش نرخ ارز شود، میتواند تاثیر مثبتی بر روی سطح سودآوری و افزایش قیمت سهام گذارد. هرچند در روزهای اخیر قیمت ارز آزاد افزایش یافته است اما کماکان فاصلهای بین قیمت دلار نیمایی و بازار وجود دارد بنابراین به نظر میرسد دولت برای تضییع نشدن منافع عموم سهامداران و بازار باید تعادل مناسبی بین دلار نیما و آزاد ایجاد کند چرا که در غیراین صورت تا زمانی که ارز نیمایی رشدی نداشته باشد، عملا رشد قیمت دلار آزاد نیز اثر قابل توجهی برسودآوری شرکتها نخواهد داشت.
موضوع قابل طرح دیگر اینکه، همواره سیاستهای سرکوب نرخ ارز و دستاندازی به درآمدها و سود شرکتها درسنوات گذشته تاثیر منفی بر روند سرمایهگذاری در اقتصاد داشته و مانعی قابل توجه بر تشکیل سرمایه در بازار اولیه بوده و دولتها بواسطه دید کوتاه مدت خود از این رویکردها برای حل چالشهای جاری خود بهره بردهاند که شاهد هستیم در دولت جدید نیز این رویکرد مخرب استمرار یافته است.
افزایش فاصله نرخ ارز در بازار آزاد و سامانه نیما، وضع عوارض صادراتی و حذف معافیتهای صادراتی همگی باعث میشود سرمایهگذاران در تحلیل و ارزیابی شرکتها محافظهکارانه رفتار کنند و این موضوع تعمیق رکود در بازار سرمایه و هجوم منابع سرگردان به بازارهای موازی از جمله بازار ارز و طلا را موجب میشود که عملا به صورت دومینویی چالشهای جاری را عمیقتر و غیر قابل حل میکند. رویکرد انکار واقعیتهای اقتصادی نتیجهای جز فراهم کردن رانت برای برخی اشخاص و صنایع، هدر دادن منابع محدود و کاهش رشد سرمایهگذاری و رکود در بازار سرمایه نخواهد داشت کما اینکه نتیجه این نوع مواجهه با چالشهای اقتصادی در دهه گذشته کاملا مشخص است.
در مجموع و با توجه به توضیحاتی که در بالا به آن اشاره شد و با توجه به تجربیات گذشته معمولا بعد از رشد نرخ ارز و قبول واقعیت از سوی سیاستگذاران اثر آن با تاخیر زمانی در سودآوری شرکتها ظاهر میشود که رشد قیمت سهام در سالهای ۹۱ و ۹۲ و همچنین جهش شاخصها در سالهای ۹۸ و ۹۹ گویای این موضوع است. با این منطق و با توجه به متغیرهای فعلی، در صورتی که ریسکهای عجیب و غریبی از سوی سیاستگذار و دولت به شرکتها وارد نشود، احتمالا تا پایان سال رشدی متناسب با سایر متغیرهای اثر گذار بر بازار سرمایه شاهد خواهیم بود.
دیدگاه شما