مشکلات بازاریابی شبکه ای چیست؟
این روزها کسب و کارهای اینترنتی از جمله بازاریابی شبکهای بسیار نامآشنا بهنظر میرسد. از سال ۱۳۹۰ که شرکتهای بازاریابی شبکهای با مجوز رسمی از وزارت صنعت و معدن کار خود را آغاز کردهاند، ظاهرا هیچ خطری سرمایهگذاران را تهدید نمیکند. با این حال، بر اساس مشاهدات و تحقیقاتی که تاکنون صورت گرفته، در امنیت شغلی و تضمین سودده بودن این نوع از کسبوکار جای تردید بسیاری وجود دارد. اغلب کسانی که جذب بازاریابی شبکهای میشوند، در رؤیای کسب درآمد هنگفت هستند، آن هم درحالی که پا روی پا انداختهاند و پول پارو میکنند. به نظر شما رؤیای چند درصد از فعالان شبکههای بازاریابی محقق میشود؟ برای آگاهی از واقعیت این کسبوکار و مشکلات بازاریابی شبکه ای شما را به خواندن ادامهی این مقاله دعوت میکنیم.
مقدمه
یک راست سرِ اصل مطلب میرویم. دوسالی میشود که دربارهی بازاریابی شبکهای یا بازاریابی چندسطحی (MLM) تحقیق میکنیم، به ویژه با تحقیق روی یکمورد کلاهبرداری که ادعا میکرد بازاریابی چندسطحی است. همینطور چند تحقیق مرتبط با این موضوع نیز انجام دادیم و درنهایت به این نتیجه رسیدیم که مدل تجارت بازاریابی چندسطحی(MLM) اساسا دارای نقص است؛ بنابراین اگر به حقایقی که دربارهی آن وجود دارد توجه نکنید، وارد تجارت پرخطری شدهاید. در اصل، با فرض اینکه بازاریابی شبکهای، رؤیای «درآمد منفعل» -درآمدی که حاصل درگیری غیرمستقیم و غیرفیزیکی یک فرد در یک کار مثل خرید ملک و اجاره آن است و نه فروش محصول- باشد، بازهم به خاطر چهار نقصی که در ادامه توضیح خواهیم داد، این سیستم اساسا پتانسیل زیادی برای تبدیل شدن به سیستم هرمی دارد. چهار نقص بازاریابیهای شبکهای به شرح زیر است:
برای خودتان رقیب میتراشید
تضاد میان «درآمد منفعل» و «درآمد فعال»
سوددهی نامشخص محصولات
به دلیل وجود این چهار نقص در شبکههای بازاریابی، شما وارد تجارت پرخطری میشوید. اکنون به طور مفصل به چهار نقص بالا میپردازیم.
نقص اول: برای خودتان رقیب میتراشید
دربرنامهی بازاریابی شبکهای، شما باید علاوه بر فروش محصول، افراد دیگری را نیز به استخدام درآورید؛ کسانی که دقیقا محصولات مشابهی که شما میفروشید، بفروشند. در این سیستم، فضایی نیز به عنوان حق کمسیون ایجاد میشود. در واقع، شما برای خودتان رقیب میتراشید. آیا تجارت معقولی به نظر میآید؟ (دربارهی محصولاتی که فروخته میشود در نقص شمارهی سه به بحث خواهیم پرداخت).
تصور کنید شخصی را از میان حلقهی ارتباطات اجتماعی خودتان استخدام کردهاید؛ با این کار، در واقع رقیب مشابهی را وارد تجارتتان کردهاید و فروش شما کاهش خواهد یافت. شما چه چیزی با استخدام آن شخص بدست میآورید؟ (به تعبیری دیگر، از فروش او هم کم میکنید).
به بعضی از بازاریابهای شبکهای آموزش میدهند تا بهترین مشتریان شما را استخدام کنند. این کار خیلی احمقانه است. شما یکی از بهترین سرمایههایتان یعنی مشتری سابق خود را به رقیبتان تبدیل میکنید. نه تنها از شما انتظار میرود تا رقیبهایی برای خودتان بتراشید، بلکه شما ناگزیر به ایجاد رقیبهای بیشتر و بیشتر هستید. برنامههای به اصطلاح شبکهای از شما میخواهند تا جایی که برایتان امکان دارد، رقیب برای خودتان ایجاد کنید. همهی رقیبها کالاهای مشابهی میفروشند، و شما در واقع فقط به خاطر تأمین کردن شبکهی بازاریابی یا چرخهی بیرون از سازمان و… پاداش میگیرید.
آیا تجارت معقولی است که به مدیران فروش پاداش دهند و برای اضافه کردن رقیب به شبکه، ترغیبشان کنند، به رقیبان خود آموزش دهند و همگی کالاهای مشابهی را بفروشند؟ این روش تنها به نفع شرکت است، نه شما. اما آنها شما را با تعهد ایجاد «درآمد منفعل» به دام میاندازند. به یاد داشتهباشید، شرکت یک سِنت هم برای آموزش و تجارت خرج نمیکند. شما به عنوان عضو، همهی هزینههای آموزش و تجارت را خواهید پرداخت (به نقص شماره سه؛ سوددهی نامشخص نگاهی بیندازید). معمولا سرشاخههای بازاریابی شبکهای این مشکل را با استفاده از عقلانی جلوه دادن آن با عنوان عمومیسازی «درآمد منفعل» بوسیلهی آموزش به زیرشاخههایشان توجیه میکنند. به هرحال، این به عنوان یک نقص در سیستم هرمی بهشمار میآید.
نقص دوم: تضاد میان «درآمد منفعل» و «درآمد فعال»
یکی از نقص های شبکههای بازاریابی، تعهد برای «درآمد منفعل» است که در آن اگر شما تعداد قابلتوجهی از افراد را به عنوان زیرشاخه استخدام کنید، شما و شرکت از این طریق پول زیادی به جیب میزنید بدون اینکه کار دیگری انجام دهید. به هرحال، این مسئله ذاتا دارای تناقض است و حامل این پیام که نشان میدهد شبکههای بازاریابی، تجارت کالاهای خاصی را به عهده دارد، زیرا شما اصولا باید افراد زیادی را استخدام کنید تا برای شما «درآمد منفعل» ایجاد کنند. بنابراین، قرار است واقعا چه کاری انجام دهید، فروش یا استخدام کردن افراد؟
اجازه بدهید طور دیگری توضیح دهیم. اگر درآمد منفعل و تفاوت آن با درآمد فعال بازاریابی شبکهای واقعا دربارهی فروش کالاهاست، پس چرا اساس الگوهای تجاری آن این است که به استخدام افراد بیشتر، با تعهد «اجازه بده به دیگران تا کالاها را بفروشند» پاداش میدهد؟ اگر فردی بخواهد به شخص دیگری اجازه دهد تا کالاها را بفروشد، به عبارت دیگر «درآمد منفعل» ایجاد کند، چه کسی واقعا قرار است کالاها را بفروشد. اجازه بدهید ببینیم آیا برنامهای وجود دارد که به ما کمک کند تا ببینیم واقعا «درآمد منفعل» عملی است یا خیر؟ برای جواب دادن به این سؤال باید از تعداد زیادی پیشفرض استفاده کنیم، زیرا عوامل بسیاری در آن دخیلاند: حاشیهی سود «profit margin» در صورتی که به تنهایی فروش کنید (که به شدت وابسته به هزینههای بازاریابی است)، شرایط فروش در شرکت، اندازهی کسبوکار و گستردگی آن وقتی که افراد جدید به شبکهی بازاریابی معرفی میشوند و سایر موارد. خلاصه اینکه برنامهای که فرض کردهایم به این شرح است: به ما اجازه بدهید تا فردی را که فقط درحال فروش کالا است، با فردی که درآمدش فقط متکی به حق کمسیون است، مقایسه کنیم.
فردی (A) را درنظر بگیرید که در ماه محصولاتی به ارزش دههزار دلار میفروشد، و سود ماهیانهاش با کسرِ همهی هزینهها، ۱۰٪ است. بنابراین هرماه هزار دلار سود میکند. اگر مدیرفروشی استخدام کند تا تمام مسئولیتها را به عهده بگیرد و (A) به استراحتش برسد، با وجود شرایط جدید، به نظر شما (A) چقدر درآمد خواهد داشت؟ درآمد او بستگی به مقدار کمیسیونی دارد که از مدیر فروشاش میگیرد. با فرض حق کمیسیون ۵٪ که آبرومندانه هم هست … درنظر داشته باشید که در مثال پیشِرو، سازمانی یک سطحی را درنظر گرفتهایم، زیرا امکان محاسبهی حقکمیسیونهای سازمان های چندسطحی در این مقاله امکانپذیر نیست. به مثالمان برگردیم، با وجود حقکمیسیون ۵٪، او بدون اینکه کاری انجام بدهد، در ماه درآمدی ۵۰۰ دلاری خواهد داشت و برای حفظ درآمد هزار دلار در ماه، مجبور میشود کالا هم بفروشد. اما از آنجایی که او شخص دیگری را استخدام کردهاست، نمیتواند طبق روال گذشته کالاهایی به ارزش ده هزار دلار بفروشد. اجازه بدهید فرض کنیم که هریک از آنها ۱۰٪ از مشتریهای جدید دریافت میکنند. بنابراین فروش کل دوازده هزار دلار میشود. این درآمد بین دو نفر تقسیم میشود و هریک شش هزار دلار به دست میآورند. هر نفر ۶۰۰ دلار به جیب میزند اما جیب سرشاخه، علاوه برآن ۳۰۰ دلار به عنوان حق کمیسیون (یعنی ۵٪) دریافت میکند. بنابراین سرشاخه ماهیانه ۹۰۰ دلار درآمد دارد. به نظر شما اگر او (A) دو نفر را استخدام کند، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ خُب، میتواند استراحت کند و هیچ کاری انجام ندهد؟ فروشها دوازده هزار دلار است (با فرض اینکه هر فرد جدید، با حق کمیسیون ۱۰٪ به گسترش کسبوکار میپردازد). بنابراین او (A) بدون اینکه دست به سیاه و سفید بزند، هرماه ۶۰۰ دلار به جیب میزند. هریک از زیرشاخهها ۶۰۰ دلار بهطور مستقیم کسب درآمد میکنند.
اگر شما تعداد زیرشاخهها را افزایش دهید، بهبودی در آمار و ارقام روی نخواهد داد؛ البته با فرض اینکه هر مدیر فروش کسبوکار را با سود ۱۰٪ به رشد میرساند. بنابراین با استخدام ده نفر، سود حاصل از کسبوکار دو برابر میشود. با فروش کلی بیست هزار، او هیچکاری نمیکند اما هرماه هزار دلار به جیب میزند. متأسفانه هر مدیرفروش تنها دو هزار دلار (بیست هزار دلار تقسیم به ده میشود) در فروش به دست میآورد و هر کدام دویست دلار، یعنی ۱۰٪ سود میکنند. بنابراین انتخاب بسیار واضح است: او (A) میتواند هرماه کارش را انجام دهد و نیز کالاهایی به ارزش ده هزار دلار، برای کسب هزار دلار بفروشد، یا میتواند ده نفر دیگر را برای فروختن کالاها استخدام کند، کاری نکند و هر ماه هزار دلار به جیب بزند. قضاوت کنید، آیا رؤیایی نیست که درحال لم دادن میتوانید پول درآورید؟ تعجبی ندارد که شبکههای بازاریابی(MLM) این رؤیای استثنایی (کار نکن و پول دربیاور) را به شما می فروشند.
شبکههای بازاریابی به فرد میآموزند که افراد زیادی را استخدام کند و به آنها اجازهی فروش کالا بدهد و در عین حال از تلاش آنها ثروت کسب کنند. مطلوبترین نتیجهی شبکههای بازاریابی همین است! و چیزی که هرکسی در تلاش است تا به دستش بیاورد، همین است. همه میخواهند سرشاخه باشند تا مجبور به کار کردن نباشند و افراد در زیرشاخهها، آنها را پشتیبانی کنند. هیچ کس مایل نیست زیر شاخه باشد و «درآمد فعال» داشتهباشد، همهی افراد از طریق استخدام کردن افراد جدید، به دنبال «درآمد منفعل» هستند. اما هیچ وقت این خواسته برآورده نمیشود. با فرض اینکه در واقع شبکههای بازاریابی کالاهایی برای فروش دارند، این کسبوکار را هرمی نمینامیم. اما متأسفانه اکثر اوقات کالاها تنها ابزاری برای اغفال افراد تازهاستخدام شده هستند و این همان چیزی است که سبب بروز نقص سوم میشود.
نقص سوم: سوددهی نامشخص محصولات
برای اینکه کسبوکاری موفقیتآمیز باشد، خواه بازاریابی شبکهای، خواه دیگر کسبوکارها، آن کار باید پس از کسرِ هزینهها سود کافی برای تمین نیازهای شرکت و مدیران فروش داشته باشد. متأسفانه افراد زیادی در کسبوکار بازاریابی شبکهای شکست میخورند. اکثر تولیدات شبکههای بازاریابی مازاد هستند یعنی مشتری کالا را خیلی راحت میتواند از طریق مجراهای سنتی تهیه کند. همچنین کالاهایی که در شبکههای بازاریابی فروخته میشوند، در مقایسه با برندهای مطرحِ در سطح کشور زیادی گران هستند و در حقیقت هیچ وجه تمایز بخصوصی ندارند. و همچنین کالاهای شبکههای بازاریابی سود کافی برای تأمین هزینههای شرکت، اعضا و پرداخت کمیسیونها ندارند.
سود یک کالا تنها پس از کسرِ همهی هزینهها به دست میآید. بازاریابی شبکهای خودش را به عنوان کسبوکاری کمهزینه معرفی کرده است. دلیلش این است که آنها به شما چیزی دربارهی هزینههای کسبوکار و استخدام نمیگویند. شما این هزینهها را باید پرداخت کنید و در این صورت از جیبتان رفته است. بسیاری از افراد جذب شده در شبکههای بازاریابی، به ندرت به نقطهی تعادل سود و زیان میرسند و بعد از محاسبهی همهی هزینهها مانند پرینت آگهیها، خرید وسایل آموزشی، پرداخت جریمههای پارک در مناطق پارکممنوع و با کلی صرفهجویی، سود مختصری کسب میکنند و بیشتر سود کسب شده برای هزینهها صرف میشود. البته سودهایی به دست میآورند که اگر نگوییم هیچ، بسیار مختصر است؛ درست برخلاف آنچه به نظر میرسد. بنابراین شبکههای بازاریابی با شعار «سرمایهگذاری کم» مشتریهای زیادی را به سوی خود جذب میکنند. از جمله شعارهای دیگر شبکههای بازاریابی به شرح زیر است:
شما سرمایهی اجتماعیتان را هزینه میکنید نه پول واقعی. برای شروع، باید به نفع خود از چرخهی تأثیر خود بر خانواده و دوستانتان بهرهبرداری کنید. شبکههای بازاریابی پس از عنوان کردنِ این مطلب، به شما نمیگویند که پس از هزینهی سرمایههای اجتماعیتان، مجبورید برای به دست آوردن مشتریهای بیشتر، واقعا هزینه کنید.
شبکههای بازاریابی از مقدار هزینههای کسبوکار به شما چیزی نمیگویند. اینطور وانمود میکنند که مقدار سرمایهگذاری به شما بستگی دارد. مردم نظر خوشایندی دربارهی ارزیابی هزینههای کسبوکاری که مستقیما به فروش مرتبط نمیشوند، ندارند. وقتی شما نقص سوددهی شبکههای بازاریابی را برای آنها توضیح میدهید، متوجه خواهند شد که سود ناخالصی که برای هریک از محصولات خود متصور بودند، به دور از واقعیت است. شما در هر کسبوکاری باید هزینهها را برآورد کنید نه اینکه قبل از محاسبهی عملی بودن وعدههای شبکههای بازاریابی، از سرمایههای اجتماعیتان برای فروش کالاها به دوستان نزدیک، خانواده و همسایهها استفاده کنید. اگر شما به تحلیل خودتان از سود و هزینهها بر اساس فروش ابتداییتان آن هم جایی که درحال استفاده از سرمایههای اجتماعیتان برای فروش کالاها هستید، تکیه کنید، متأسفانه تصور درستی از کسبوکار بازاریابی شبکهای و کارایی آن ندارید.
نقص چهارم: القائات شبهمذهبی
طرفداران شبکههای بازاریابی یا شبکه های چندسطحی، اغلب به عنوان سازمان آموزش و پشتیبانی توسعهی فردی، مشتریهای کسبوکارشان را تامین میکنند. اینطور که پیداست، این سازمانها عملا از تکنیکهای شستشوی مغزی و القائات شبهمذهبی برای رسیدن به اهدافشان استفاده میکنند. قبل از اینکه منکر این نقص شبکههای بازاریابی شوید، من به تمرینهای گروهیای اشاره میکنم که بعضی از تکنیکهای مذکور را به کار میبرند. البته اهداف آنها در استفاده از این تکنیکها متفاوت است.
دکتر رابرد جی. لیفتن (Robert J. Lifton) کتابی با نام «اصلاح فکر و روانشناسی توتالیسم» در سال ۱۹۶۱ نوشت. نویسنده دربارهی چگونگی پیدایش اصطلاح شستشوی مغزی و طریقهی استفاده از این تکنیک برای تغییر دادن مردم به دلایل مختلف، تحقیق کردهاست. او میگوید:
برای حفظ و کنترل محیط اجتماعی از چند روش استفاده میشود: فرایند گروه، جدا سازی فرد از دیگر افراد، فشار روانشناختی، فاصلهی جغرافیایی، در دسترس نبودن وسایل حملونقل و گاهی اوقات فشار فیزیکی. آیا شما شاهد اتفاقاتی که در جلسات یا قرار ملاقاتهای شبکههای چندسطحی رخ میدهد، بودهاید؟
فشار گروهی: ما تیم هستیم! با صدای بلند تکرار میکنند که ما با هم موفق خواهیم شد، هیچ چیزی توان متوقف کردن ما را ندارد.
جدا کردن فرد از دیگران: از آدمهای منفیباف دوری کنید! مربی با صدایی آهسته و ممتد میگوید تنها از من و سرشاخههایتان پیروی کنید!
فشار روانشناختی: شما که نمیخواهید باعث ازهمپاشیدگی گروه شوید! مربی به چشمهای شما خیره میشود و دستهایش را روی شانههای شما میگذارد. تا حدودی خم میشود و میگوید: شما که نمیگذارید ما سقوط کنیم، مگرنه!
فاصلهی جغرافیایی: تصادفی نیست که جلسات شرکتهای چندسطحی، اغلب در مکانهایی دور برگزار میشود. مانند: استراحتگاهها و کشتیهای تفریحی و… بنابراین شما نمیتوانید خودتان را از تاثیر سخنان انگیزهبخش حفظ کنید. بعضی از جلسات معارفه برای تاثیر تکنیکهای کنترلی بر روی اعضا خیلی دیروقت برگزار میشود. جلسات شرکتهای چندسطحی شبیه جلسات مذهبی برگزار میشود. هیچ مخالفتی با مربی قابلتحمل نیست. همه به شرکت و مدیر احترام میگذارند. همهی آنها باور دارند که شرکت میخواهد آنها را به آزادی مالی و موفقیت برساند. کسانی که به رسالت شرکت ایمان ندارند، لعنت میشوند زیرا بردهی حقوق سرِ ماهشان شدهاند و بازندهی همیشگی باقیماندهی زندگی سیاهبختانهشان هستند. مخالفان برای بدعتهای اعتقادیشان مورد حمله قرار میگیرند.
مدل بایت (BITE) برای توضیح کنترل ذهنی مذهبی، توسعه پیدا کرد. (BITE) مخفف انگلیسی رفتار، اطلاعات، فکر و احساسات است. آن شامل چهار نوع کنترل از یک عمل شبهمذهبی بر اعضا است.
کنترل رفتار: رفتار شما توسط گروه، نه توسط شخص شما قاعدهمند میشود. به شما اجازه میدهند تا با افرادی خاص، و نه با دیگران ارتباط برقرار کنید.
کنترل اطلاعاتی: دسترسی شما به اطلاعات به وسیلهی گروه کنترل میشود. شما ترغیب نمیشوید که شخصا دربارهی مسائل مرتبط به تحقیق بپردازید، بلکه تنها اجازه دارید تا از اطلاعات تأیید شده توسط گروه استفاده کنید. یکی از پرتکرارترین کنترل اطلاعات که در شرکتهای چندسطحی با آن مواجه هستید، این است که باید از افراد منفیباف دوری کنید. ظاهرا اعضای شرکتهای چندسطحی باید از منفیگرایی و دزدان رؤیاها، برای رسیدن به موفقیت اجتناب کنند. این کاملا روانشناسانه است، زیرا اگر از ترسهای منطقی و غیرمنطقی دوری کنید، به مرور به شخصی ریسکپذیر و جسور تبدیل میشوید.
کنترل فکر: افکار شما باید مورد تأیید گروه باشد. تفکر غیرگروهی مانند مخالفت با عقاید عرفی و اظهار مخالفتها، ممنوع است و بلافاصله آنها را با استفاده از کلماتی که وِرد زبانشان است، سرکوب میکنند.
کنترل احساسی: احساسات شما باید مورد تأیید گروه باشد. هر مشکلی که دارید، شخصی است و هیچ ارتباطی به گروه و رهبر آن ندارد. ترس و نفرت، وابستگی به گروه را افزایش میدهد.
اگر پیشتر در یکی از جلسههای شرکتهای چندسطحی شرکتکردهاید، آیا نمونهای از این الگوهای کنترلی را مشاهده و تجربه کردهاید؟
درآمد منفعل چیست و چگونه می توانم آن را بدست آورم؟
فوریه 18, 2021 , مو و پوست No comments
هر چقدر که از پذیرش آن متنفر باشیم ، به وجود پول در زندگی روزمره (و تأمین بودجه عادت های خریدمان) به پول اعتماد می کنیم – اما اگر فقط به اندازه کافی درآمد نداشته باشید چه می کنید؟ اگر در یک شغل یا شغل کم درآمد گیر کرده اید – این در صورتی است که در طول بیماری همه گیر خسته نشوید و یا از کار خود کاسته اید – ممکن است از خود بپرسید که چگونه می توانید با حداقل تلاش پول بیشتری بدست آورید.
وارد کنید: درآمد منفعل.
به جای درآمد فعال – 9 تا 5 شغل مزدی که روزانه به طور فعال در آن کار می کنیم – درآمد منفعل پولی است که دریافت می کنید بدون اینکه مجبور شوید (تقریباً) کاری برای آن انجام دهید.
چگونه اهداف مالی خود را در سال 2021 تحقق بخشیم (حتی اگر کار شما از کار خارج شده یا از کار درآورده اید)
نیکولا ریچاردسون ، بنیانگذار وبلاگ مالی The Frugal Cottage ، توضیح می دهد: “شما می توانید یک بار کار را انجام دهید و سپس از آن زمان به بعد هزینه آن را پرداخت کنید.” “مواردی مانند حق امتیاز ، درآمد سود سهام ، درآمد وابسته و درآمد اجاره ای همگی نمونه هایی از درآمد منفعل هستند. شما اغلب مجبورید کارهای مقدماتی را انجام دهید اما از آن به بعد همچنان منفعل است.
“اشتغال فعال از نظر درآمد سقفی دارد زیرا مبلغی وجود دارد که احتمالاً از آن عبور نخواهد کرد. اگر می خواهید در آن کار کنید ، با درآمد منفعلانه این می تواند بی حد باشد. “
درآمد منفعل راز افراد فوق العاده ثروتمند است. در حالی که سرمایه گذاری پول راهی سنتی برای پایین آمدن است ، درآمد منفعلانه همچنین می تواند از طریق مواردی مانند بارگیری Etsy ، کتابهای الکترونیکی و نمایش ویدیو در YouTube بدست آید. به عنوان مثال یک vlogger را در نظر بگیرید ، آنها یک ویدیوی YouTube می سازند و وقتی مردم به طور مداوم به آن رجوع می کنند ، از این طریق منفعل می شوند.
ریچاردسون توضیح می دهد: “مزیت آشکار درآمد منفعل این است که می توانید در ازای چیزی در حالی که کار نمی کنید به شما پرداخت شود – شما می توانید خواب باشید ، در تعطیلات باشید یا فقط با خانواده خود وقت بگذارید و پول هنوز ظاهر خواهد شد.”
“شما می توانید از درآمد منفعلانه درآمد زیادی کسب کنید – افرادی هستند که فقط از طریق درآمد منفعل درآمد تمام وقت دارند.”
چگونه می توانم درآمد منفعل کسب کنم؟
در نحوه کسب درآمد منفعلانه یک تغییر مشخص صورت گرفته است. ما به جای اینکه پس اندازهای خود را در حساب های بانکی کم بهره بگذاریم ، به دنبال راه های خلاقانه تری برای رشد وجوه خود هستیم.
بیت کوین بازده لرزه ای ایجاد کرده است ، بنابراین WTF این است و آیا باید سرمایه گذاری کنید؟
“نرخ سود بانکی در گذشته بسیار بیشتر بود ، بنابراین خوب بود که پس انداز خود را به عنوان پول نقد در یک حساب پس انداز قرار دهید. اکنون ، نرخ بهره آنقدر پایین است که در واقع ، تورم پول نقد شما را می خورد بنابراین درنهایت ارزش کمتری دارد. “
“پیشرفت تکنولوژی به طور گسترده به این امر کمک کرده است و همچنین امکان دارد درآمد انفعالی زیادی به صورت آنلاین انجام شود. به خصوص در نسل شلوغی جانبی که به نظر می رسد با سرعت زیادی در حال رشد است. “
ریچاردسون برای کسب درآمد منفعلانه می گوید شما باید ابتدا مایل باشید کار را از قبل انجام دهید.
وی گفت: “با توجه به گفته های من ، من فکر می کنم که درآمد سود از ساده ترین راه ها است – شما باید در سهام یا صندوق پرداخت سود سهام سرمایه گذاری کنید و تمام. سپس ، هر از چند گاهی به حساب خود واریز می کنید »، ریچاردسون اضافه می کند.
“اگر در طراحی های دیجیتال مهارت دارید ، می توانید از طریق فروشگاه ذخیره / قابل چاپ در Etsy بروید. به همین ترتیب ، می توانید یک فروشگاه چاپ بر اساس تقاضا ایجاد کنید. تجمع اوراق بهادار اجاره ای ممکن است کمی زمان ببرد زیرا برای شروع روند کار به مبلغ نسبتاً زیادی نیاز دارید. همچنین ممکن است لازم باشد ملک را قبل از اینکه اجاره مناسب باشد ، انجام دهید. اما ، همانطور که می بینید گزینه های زیادی برای ایجاد آن جریان منفعل درآمد وجود دارد. “
آیا می توانم از طریق سرمایه گذاری درآمد منفعل کسب کنم؟
در حالی که ما یک راهنمای مبتدی برای سرمایه گذاری در اینجا داریم ، سرمایه گذاری قطعاً می تواند گزینه ای برای کسانی باشد که به دنبال کسب درآمد منفعل هستند.
“سرمایه گذاری یک راه عالی برای کمک به شما در رسیدن به اهداف مالی است. این می تواند بازنشستگی زودهنگام ، پس انداز برای یک عروسی یا حتی اگر شما فقط می خواهید پول اضافی در جیب خود در آینده بخرید ، “، آنتونی مورو ، بنیانگذار OpenMoney ، توضیح می دهد.
“دلیل مهم دیگر برای شروع سرمایه گذاری ، بهره مرکب است. بهره مرکب با افزودن به سودی که قبلاً از طریق سرمایه گذاری کسب کرده اید ، به بازار کمک می کند تا پول شما رشد کند. سود با گذشت زمان “ترکیبات” به دست آورده و به ارزش سرمایه گذاری های شما می افزاید. این یک روش عالی برای کمک به شماست که سریعتر به اهداف مالی خود برسید. “
مورو می گوید برای شروع سرمایه گذاری دو راه وجود دارد: سرمایه گذاری فعال و سرمایه گذاری منفعل.
“سرمایه گذاری فعال جایی است که شما نمونه کارهای شخصی خود را بسازید ، که می تواند به معنای خرید سهام و سهام خود در شرکت ها یا سرمایه گذاری در املاک باشد. سرمایه گذاری فعال می تواند زمان زیادی را به خود اختصاص دهد ، زیرا شما برای خرید و فروش موفقیت آمیز باید همیشه از نوسانات بازار آگاه باشید و انگشت خود را روی نبض بگذارید. ”
راهنمای هزاره برای برنامه ریزی و سرمایه گذاری مالی پس از قفل کالا
از طرف دیگر ، سرمایه گذاران منفعل به یک مدیر سرمایه گذاری پول پرداخت می کنند تا سرمایه گذاری خود را برای آنها انجام دهد.
“این روش باعث صرفه جویی در وقت زیادی می شود و نمونه کارها از قبل ساخته شده اند ، به این معنی که اغلب متنوع هستند و می توانند با اشتهای ریسک شما مطابقت داشته باشند. سرمایه گذاری منفعل برای کسانی که نمی توانند وقت خود را به تحقیق در مورد استراتژی های سرمایه گذاری اختصاص دهند گزینه عالی است. “
ریچاردسون می گوید قبل از شروع سرمایه گذاری پول خود ، بهتر است ابتدا تحقیق خود را انجام دهید.
“بسیاری از وبلاگ ها و وب سایت های عالی وجود دارد که به شما کمک می کنند در مورد سرمایه گذاری یاد بگیرید. ریچاردسون اضافه می کند (می توانید از کانال او در اینجا راهنمایی بگیرید)
“همچنین کتاب های زیادی وجود دارد که می توانید برای سرمایه گذاری مطالعه کنید. سعی کنید زبان فنی شما را عقب نیندازید – این به نظر پیچیده نیست. “
برای مشاوره مالی ، به گروه فیس بوک GLAMOR Money Matters ما بپیوندید.
ستون Money Matters را دوست دارید؟ آیا نگران امور مالی خود هستید؟ یا فقط می خواهید در زمینه دستیابی به اهداف مالی خود به کمک متخصص کمک کنید؟ از طریق [email protected] با ما در تماس باشید تا دفترچه یادداشت پول خود را برای دستیابی به مشاوره متخصص و متناسب با امور مالی ما ارسال کنید! این ارسال ها می توانند ناشناس باشند
ده تفاوت بزرگ بین مونته سوری و آموزش سنتی
تفاوت بین آموزش مونته سوری و آموزش سنتی چیست؟
اگر در آموزش مونته سوری تازه کار هستید، اغلب اولین سوالی که ممکن است بپرسید این است که “چه چیزی مونته سوری را متفاوت می کند؟” به راستی که پاسخ به این سوال بسیار گسترده است! بنابراین، در تلاش برای قابل درک کردن این متد پر از اطلاعات، برخی از مفاهیم کلیدی را در این ده تفاوت بزرگ سازماندهی کرده ام:
محیط آماده
کلاس های درس مونته سوری از قبل بر اساس مشاهدات نیازهای فردی دانش آموزان آماده شده است و شامل درس ها و فعالیت های دانش آموز محور هستند. کلاس های درس سنتی مبتنی بر درس ها یا فعالیت های معلم محور هستند.
فعال در مقابل منفعل
دروس مونته سوری عملی و فعال هستند. دانش آموزان برای درآمد منفعل و تفاوت آن با درآمد فعال خود اطلاعاتی را کشف می کنند. دروس سنتی مدرسه اغلب برای دانشآموزانی ارائه میشود که منفعلانه گوش میدهند، حفظ میکنند و تست میدهند.
به آنها زمان بدهید
در کلاس درس مونته سوری، کودکان تا زمانی که نیاز باشد روی درس ها کار می کنند و تا حد امکان از ایجاد وقفه اجتناب می شود. محدودیت زمانی توسط برنامه های دلخواه در کلاس های درس سنتی الزامی می شود.
نقش معلمان
معلمان مونته سوری به عنوان راهنما و مشاور دانش آموزان به صورت فردی عمل می کنند. آنها به هر کودک در مسیر یادگیری خود کمک می کنند. به طور سنتی، سرعت و ترتیب هر درس از قبل تعیین شده است. معلم باید همان درس را با سرعت یکسان و با همان ترتیب برای همه دانش آموزان ارائه دهد.
گروه های سنی و سطوح پایه
در مدارس مونته سوری، “سطوح کلاس” انعطاف پذیر است و با محدوده رشد کودک تعیین می شود، یعنی 0-3، 3-6، 6-9، 9-12، 12-15، و 15-18 سال. در مدارس سنتی، سطوح پایه انعطاف پذیر نیستند و به طور دقیق بر اساس سن تقویمی در یک دوره دوازده ماهه تعریف می شوند.
برنامه های درسی قابل انطباق
برنامه های درسی مونته سوری در پاسخ به نیازهای دانش آموزان گسترش می یابد. برنامه های درسی سنتی بدون توجه به نیازهای دانش آموزان از پیش تعیین شده است.
سرعت عمل
سرعت کار هر کودک در کلاس درس مونته سوری مورد احترام و تشویق قرار می گیرد. کلاس های درس سنتی از همه کودکان انتظار دارند که با سرعت یکسان کار کنند.
عزت نفس خودساخته
مونتهسوریها میدانند که عزت نفس کودک ناشی از احساس غرور درونی او نسبت به دستاوردهای خود است. در کلاس های درس سنتی، تصور می شود که عزت نفس از قضاوت و اعتبار بیرونی ناشی می شود.
برای عشق به یادگیری
برنامه های درسی مونته سوری برای جلب توجه به گرسنگی ذاتی کودک برای دانش در نظر گرفته شده است. کودکان یاد می گیرند که عاشق یادگیری باشند. برنامه های درسی سنتی بر عملکرد و نمرات آزمون استاندارد تمرکز می کنند. بچه ها یاد می گیرند چون مجبور هستند.
تغییر خوب است
روش مونته سوری توسط ماریا مونته سوری ایجاد شد و بر اساس یک عمر مطالعه و مشاهده با توجه به روش واقعی یادگیری کودکان است. آموزش سنتی مبتنی بر … خوب … سنت است.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در مورد آموزش مونته سوری هستید، از شما استقبال می کنیم که از وب سایت غنی از اطلاعات راشد دیدن کنید، به بحث های ما در اینستاگرام بپیوندید. دوره های آنلاین کوتاه ما برای معلمان یا والدینی که به دنبال درک کامل تری از آموزش مونته سوری هستند عالی است.
موسسه آموزشی راشد یکی از از مجهزترین مراکز آموزشی زبان , دور های زبان ویژه خردسالان 2 تا 6 سال به روش های مونته سوری(Montessori) و های اسکوپ(HighScope) را برگزار میکند.
برای اطلاع و مشاوره با شماره 38828827 – 051 تماس حاصل فرمایید.
نحوه انتخاب صندوق سرمایه گذاری
اکثر گروه های سرمایه گذاری در ماه نوامبر خروجی خالص داشته اند. این طبقه بندی توسط صندوق های مخلوط انجام می شود ، که بازپرداخت خالص در مدت زمان 451 میلیون یورو را تجربه کرده است ، که کاملا ناشی از درآمد ثابت مخلوط است. در مجموع سال ، صندوق های مخلوط برخی از آنها را ارائه می دهند ورودی خالص به ارزش 2.162،XNUMX میلیون یورو
در جهت مخالف، وجوه تضمین شده آنها با 252 میلیون یورو رتبه بندی اشتراک خالص ماه نوامبر را به دست آوردند و 266 میلیون یورو را در سال جمع کردند. بر اساس داده های ارائه شده توسط انجمن موسسات سرمایه گذاری جمعی و صندوق های بازنشستگی (اینورکو) ، درآمد متغیر یورو (به استثنای اسپانیا) اشتراک خالصی را به ارزش 83 میلیون یورو در ماه ثبت کرد که 1.075 میلیون یورو جریان مثبت در سال جمع می کند.
در آنچه واقعاً سرمایه گذاری در دارایی های مالی است ، صندوق های سرمایه گذاری دارایی های خود را براساس پارامترهای مختلفی سرمایه گذاری می کنند که در زیر نشان می دهیم:
- نقدینگی: از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود که این ویژگی را در دارایی های سرمایه گذاری شده از طریق این محصول مالی دارند.
- متنوع سازی خطر: این استراتژی مورد استفاده برای محدود کردن قرار گرفتن در معرض بازارهای مختلف یا دارایی های مالی است.
- شفافیت: آنها باید از طریق بروشورهای صادر شده توسط مدیران صندوق سرمایه گذاری منعکس شوند.
صندوق سرمایه گذاری: کمیسیون ها
از آنجا که محصولی برای سرمایه گذاری در نظر گرفته شده است ، تجزیه و تحلیل هزینه استخدام آن بسیار مهم خواهد بود. او نماینده کمیسیون های این محصول است که از نظر ماهیت بسیار متنوع و متنوع شناخته می شوند ، اگرچه باید روشن شود که در همه موارد کاربرد ندارد. این هزینه ها دلالت بر هزینه های مختلف دارد از 0,50 تا 2 درصد تقریباً و این به عوامل زیادی بستگی دارد ، مانند نوع صندوق سرمایه گذاری که با آن قرارداد بسته شده و سیاست مدیر. در هر صورت ، این کمیسیون های اصلی هستند که می توانند برای این محصول مالی هزینه دریافت کنند.
- هزینه های مدیریت و ودیعه: کسانی که به ترتیب توسط مدیر و سپرده گذار متهم می شوند. آنها به این دلیل مشخص می شوند که قبلاً از ارزش تصفیه صندوق کسر شده اند. بنابراین ، شما به اندازه کمیسیون های دیگر متوجه هزینه آنها نخواهید شد.
- هزینه های اشتراک و بازخرید: در این حالت ، آنها می توانند به نفع مدیر یا خود صندوق باشند. برخلاف کمیسیون های قبلی ، این موارد صریح است یا همان چیزی که هست ، در زمان رسمی شدن اشتراک یا بازپرداخت به حساب پس انداز شما شارژ می شود. آنها خیلی رایج نیستند که شما آنها را اعمال کنید ، اما در هر صورت خواستارتر از گروه اول هستند. رسیدن به 2٪ در برخی از صندوق های سرمایه گذاری.
از طرف دیگر ، این احتمال نیز وجود دارد که برخی از هزینه های شما را از شما بگیرند تغییر سرمایه گذاری از یک محفظه به محفظه دیگر. یعنی در همان صندوق ، اگرچه درصدها خیلی قابل توجه نیستند.
مدیریت صندوق فعال و منفعل
جنبه دیگری که هنگام استخدام محصولی با این مشخصات باید به آن توجه کنید ، جنبه آن است نوع مدیریت که بر روی آن انجام می شود می تواند فعال یا برعکس منفعل باشد و تفاوت آن اساساً در مدیریتی است که صادرکنندگان آن انجام می دهند. با تفاوتهای اساسی از یک مدل به مدل دیگر. با توجه به مدیریت فعال در صندوق های سرمایه گذاری ، مهمترین چیز این است که سبد دارایی های مالی را می توان با هر سناریوی اقتصادی ، حتی منفی ترین مورد برای بازارهای مالی ، تطبیق داد. یعنی در هر شرایطی می توانید از عملیات خود سودآوری کسب کنید.
از طرف دیگر ، می توان گفت بودجه مدیریت غیرفعال ساکن تر. یا همان چیست ، آنها با توجه به متغیرهای جدیدی که در اقتصاد و به ویژه در بازارهای مالی ظاهر می شوند ، دچار تنوع نمی شوند. هم در درآمد ثابت و هم در متغیر یا حتی از مدل های جایگزین. اگر همه چیز طبق انتظارات ایجاد شده پیش می رود ، بهتر است وجوه منفعل استخدام کنید. شما باید اجازه دهید سود تا زمانی که این روند از بین نرود اجرا شود. همچنین بسته به مشخصات سرمایه گذار کوچک و متوسط متفاوت خواهند بود.
درآمد ثابت یا متغیر؟
این س eternalال ابدی است که سرمایه گذاران هنگام رسمی کردن یکی از این محصولات مالی از خود می پرسند. ما باید روند تعیین شده توسط بازارها را همیشه دنبال کنیم و همیشه یکسان نخواهد بود. در هر صورت ، افراد مبتنی بر حقوق صاحبان سهام احتمالاً سود بیشتری را در سبد سهام کسب می کنند. اگر چه به همان دلایل از دست دادن مقدار زیادی پول در موقعیت های تولید شده. یعنی تولید می کنند ریسک بالاتر زیرا از هر لحاظ با نوسان بیشتری همراه است. در هر صورت ، این نیز به مشخصات دارندگان آن و حتی شرایط ماندگاری بستگی دارد که قرار است در سرمایه گذاری مشخص کنید.
در هر صورت ، یکی از مزایای این محصول مالی این است که امکان ترکیب این دارایی های مالی را بدون ترک محصول مشابه فراهم می کنند. این گزینه از طریق به اصطلاح تحقق می یابد صندوق های سرمایه گذاری مختلط. در مواردی که درآمد ثابت ، درآمد متغیر ، دارایی های پولی و سایر دارایی های مالی از هر ماهیت با هم مخلوط می شوند. این استراتژی سرمایه گذاری باعث ایجاد تنوع بیشتر در سرمایه گذاری ها می شود. عاملی که حتی در محصولات پرخاشگرانه نیز در سایر محصولات مالی وجود ندارد.
نظارت بر وجوه
انطباق صندوق های سرمایه گذاری با کلیه مقررات فوق الذکر توسط سازمان نظارت می شود کمیسیون ملی بورس اوراق بهادار (CNMV) ، که اطلاعات ماهانه دریافت کنید. CNMV بر صندوق های سرمایه گذاری ، SGIIC و نهادهای سپرده گذاری نظارت می کند ، هم از راه دور (از طریق اطلاعات دریافت شده) و هم در محل (انجام بازرسی از طریق بازدید از نهادهای تحت نظارت).
علاوه بر این ، SGIIC و نهادهای سپرده گذاری باید به نفع شرکت کنندگان در صندوق های سرمایه گذاری عمل کنند ، و باید همدیگر را مسئول بدانید. علاوه بر این ، متصدی وظایف نظارت و نظارت بر مدیریت SGIIC را انجام می دهد و باید حوادث شناسایی شده را به CNMV اطلاع دهد.
صندوق های سرمایه گذاری دیگر را انتخاب کنید
نه تنها می توانید این وجوه را که در بالا ذکر کردیم مشترک شوید. اما برعکس ، موارد دیگری نیز وجود دارد که بسته به دوره های اقتصادی می تواند بسیار جالب باشد. در میان آنها موارد زیر برجسته است:
- صندوق های پولی. اساساً براساس نوسانات اصلی دنیا است. از دلار به کرون نروژ ، از طریق فرانک سوئیس. اینها وجوهی هستند که تفاوت زیادی در ارزیابی آنها وجود ندارد ، اما البته همانطور که در سالهای اخیر نشان داده شده ، از خطر معاف نیستند. در هر صورت ، آنها به عنوان یک مکمل برای ایجاد پرتفوی قدرتمند و متنوع از صندوق های سرمایه گذاری عمل می کنند.
- وجوه مختلط. آنها دارایی هایی هستند که چندین دارایی مالی در آنها ترکیب شده است ، مانند مشتقات سهام و درآمد ثابت. به نسبتهایی که ممکن است بسته به میزان ریسکی که خود سرمایه گذاران می خواهند با آن روبرو شوند ، متفاوت باشد. آنها یک محصول عالی برای به حداقل رساندن ریسک و حضور در مناسب ترین بازارهای مالی هستند. با انواع مختلف و طبیعت. در شرایط اضطراری واضح در تقاضای کاربران مالی برای سادگی مدل های قراردادی خود.
- صندوق های جایگزین. آنها قالب ناشناخته تری برای سرمایه گذاران کوچک و متوسط هستند و در آنها انواع دیگر سرمایه گذاری ها ادغام شده است. یکی از آنها بر اساس مواد اولیه است و می تواند پتانسیل تجدید ارزیابی بیشتری نسبت به سایر صندوق های سرمایه گذاری داشته باشد.
در همه موارد ، این مدل های سرمایه گذاری برای همه مناطق جغرافیایی جهان ، از جمله عجیب ترین بازارهای مالی ، باز است. در مکان آن محدودیتی وجود ندارد و این یکی از امتیازاتی است که صندوق های سرمایه گذاری در مقایسه با سایر محصولات مالی ارائه می دهند. طیف گسترده ای از شرکتهای مدیریتی که این محصولات را به موسسات مالی اسپانیا بازاریابی می کنند ، ساخته درآمد منفعل و تفاوت آن با درآمد فعال شده است. با شرایط مختلف در استخدام و همچنین در کمیسیون ها و سایر هزینه ها در مدیریت یا نگهداری آن.
چگونه مناسب ترین بودجه را برای نمایه خود شناسایی کنم؟
با توجه به همه آنچه در بالا ذکر کردیم ، انواع صندوق های سرمایه گذاری بسیار گسترده است تا بتواند خود را با انواع پروفایل ها سازگار کند. بسته به سن من ، درآمد من ، توانایی پس انداز و ریسکی که می خواهم بپذیرم ، برخی از وجوه یا سایر موارد به بهترین وجه با مشخصات سرمایه گذار من مطابقت دارند. برای اینکه بتوانیم از این نظر جهت گیری کنیم ، یک گزینه خوب است با کلیک روی اینجا ، یک تست مناسب بودن مانند آزمایشی که توسط Finanbest ارائه شده است را انجام دهید. روش استفاده از آن بسیار ساده است ، شما فقط باید به تدریج به تمام س questionsالات (سن خود ، پول برای سرمایه گذاری ، درآمد ، پس انداز ، ریسک قابل قبول و غیره) پاسخ دهید تا پلت فرم بتواند یک طرح صندوق سرمایه گذاری مناسب برای هر کاربر ایجاد کنید با درصد سرمایه گذاری در کلاه های کوچک ، ارزش سهام ایالات متحده ، ارزش سهام اروپا ، سهام در کشورهای در حال ظهور ، درآمد ثابت. همانطور که می بینید ، بسیار ساده است و فقط چند دقیقه طول می کشد تا آن را کامل کنید.
محتوای مقاله به اصول ما پیوست اخلاق تحریریه. برای گزارش یک خطا کلیک کنید اینجا.
مسیر کامل مقاله: اقتصاد اقتصادی » محصولات مالی » نحوه انتخاب صندوق سرمایه گذاری
راهکارهای رسیدن به استقلال مالی چیست؟ -فرهنگ الکترونیک
همانطور که میل طبیعی همه انسانها دستیابی به ثروت و استقلال مالی است، باید دنبال راهکارهایی باشیم که ذهن خود را تغییر دهیم و به دنبال کسب درآمدهای بیشتر باشیم تا همواره زندگی خود و خانوادهمان را نجات دهیم و از رفاه مالی و امکانات مالی بیشتری برخوردار باشیم.
همه افراد روزمره فعالیتهای برای کسب درآمد دارند، اما آن درآمد، نیازشان را به درستی رفع نمینماید. یکی از دلایل این دستاوردهای مالی پایین، نداشتن آگاهی کافی درباره کسب درآمدهای بیشتر و راحتتر است. نداشتن دانش کافی درباره اینکه چه راههایی وجود دارد تا به آزادی مالی برسیم زندگی خیلی افراد در سراسر جهان را در تنگنای مالی قرار داده است.
ما در این مقاله قصد داریم تا راجبه راهکارهای افزایش درآمد و ثروت مند شدن بهترین راهکارهای عملی را ارائه دهیم.
برای انجام تمام کارهایی که به آن علاقه دارید و هدف شما در زندگی است نیازمند زمان و پول کافی هستید. در واقع استقلال مالی پول کافی و زمان کافی برای کسب لذت و رسیدن به اهداف مورد علاقه را برای همه ایجاد میکند.
برای کسب استقلال مالی باید چند نکته ارزشمند را رعایت کنید:
1. برای سرمایه گذاری باید پول کافی داشته باشید.
2. برای جلوگیری از هدر رفتن سرمایه و درآمدتان باید بیاموزید که به جای خرج کردن اضافی، پس انداز نمایید.
3. نیاز است تا یاد بگیرید که چگونه سرمایه گذاری کنید تا پول شما در بازار همیشه ارزش خودش را داشته باشد.
4. لذت بردن و استفاده درست از پول را بیاموزید زیرا بیشتر مردم نمیدانند که لذت بردن از پول چگونه است.
برای داشتن استقلال مالی باید هر چهار مهارتی را که گفتیم یاد بگیرید تا فرایند مدیریت مالی را به درستی درک کنید.
با رعایت این مهارتها قطعاً به یک میلیونر تبدیل خواهید شد.
برای شروع به بیدار نمودن میلیونر درونتان بپردازید. اما چگونه؟
به درون خود نگاه کنید و مجموعهای از مهارتها، استعدادها و علایق خود را پیدا کنید. این موارد را یادداشت کنید تا برای شروع آگاهی کاملی از این امکانات درونی داشته باشید.
کلیدهای راه یابی به ثروت
کلید اول: موقعیت خود را در زمان و شبکه ثروت پیدا کنید.
جالب است بدانید که افراد پولدار امور مالی خود را سازماندهی و مدیریت میکنند تا پول برای آنها خدمت نماید و درآمد زایی بیشتری نسبت به خرج کردن روزمرهشان ایجاد میکنند. ثروتمند شدن یک انتخاب است و قابل یادگیری میباشد.
در مسیر کسب درآمد افراد در طبقه بندیهای مختلف مالی قرار میگیرند:
بردگان: افرادی که در مشاغل پایین با درامد بسیار کم فعالیت میکنند و اکثر ساعات کاری بالایی دارند یا چند شغله هستند اما سرمایه و درآمد پایینی دارند.
بیکارها: اینها افرادی هستند که از زمان زیاد خودشان هیچ استفادهای برای کسب درآمد ندارند.
کارمندان: کسانی که برای یک حقوق ماهیانه اندک تلاش میکنند و در کل زندگی به همین میزان درآمد اکتفا میکنند.
صاحبان کسب و کار آزاد: ثروت زیاد دارند اما به دلیل حضور دایمی در کسب وکار نمیتوانند لذت کافی از درآمد خود داشته باشند و به وسیله کارشان خودشان مصرف میشوند.
افراد دارای استقلال مالی: این دسته از افراد که کم نیز هستند، پول و زمان کافی برای لذت بردن و استفاده درست از آن را دارند. کار کردن این افراد به این خاطر است که از کسب درامد لذت میبرند.
به موقعیت فعلی خودتان برای کسب درامد بیاندیشید و در نظر بگیرید جزو کدام افراد از لحاظ درآمدی هستید. این آگاهی به شما کمک میکند تا برای رهبری یک زندگی شاد و کسب استقلال مالی بیشتر تلاش کنید.
کلید دوم:
پول خود را غیر فعال سرمایه گذاری کنید، اما از زمان استفاده فعالانه داشته باشید.
زمانی که ارزش واقعی زمان را درک نمایید. یاد میگیرید که از زمان چطور برای سرمایه گذاری طولانی مدت بهره ببرید. اکثراً مردم برعکس کار میکنند زمان خود را منفعل میکنند و درامد و سرمایه گذاریشان را فعالانه مینمایند.
برای کسب استقلال مالی و مدیریت درست زمان باید یادبگیرید از زمان چه استفادهای باید کنید:
1. یادگیری و به دست آوردن دانش لازم
2. کسب سود از دانشی که دارید
3. پیش بردن زندگی در جهت مسیری که برای شما سالم است.
4. مشورت دادن و آموزش دادن به دیگران
در کنار راهکاری که برای استفاده فعالانه از زمان نیاز دارید، برای پول باید غیر فعال سرمایه گذاری کنید.
با استفاده از صندوقهای غیر اعتباری و کم هزینه باید بتوانید سرمایه گذاری کنید زیرا منعکس کننده عملکرد در بازار سهام هستند.
برای نمونه یک برنامه سرمایه گذاری منفعل روش سادهای است:
راه اول: انتخاب کنید که چطور صندوقهای سرمایه گذاری خود را به سهام داخلی، سهام بین الملی، اوراق قرضه و پول نقد را تخصیص دهید. برای سرمایه گذاری پول خود احتمالاً اینگونه تصمیم بگیرید: 50 درصد سهام داخل،20% در سهام بین المللی،20% در اوراق قرضه،10 درصد به صورت نقدی
راه دوم: در صندوقهای اعتباری کم هزینه پس انداز نمایید تا منعکس کننده مقدار پولی باشد که به آن اختصاص دادهاید.
راه سوم:10 درصد از هر درآمدی که دارید را به صندوق سرمایه گذاری خود اضافه کنید.
راه چهارم:هر سال پورتفولیوی (سبد سرمایه گذاریها) را بررسی کنید. اگر با ده درصد اختلاف از پیش بینی شما کار میکند تغییری ندهید اما اگر بیشتر از ده درصد تغییراات داشت آن را متعادل نمایید.
اصل مهم برای سرمایه گذاری منفعلانه، سرمایه گذاری در 70 درصد کارهایی است که زمان زیادی از شما نمیگیرد. این یک برنامه مالی ساده است که هرکسی به راحتی با آن میتواند سود کند.
کلید سوم: ساده کردن مسائل مالی برای خودتان
نکته اصلی که در ثروت اندوزی و سرمایه گذاری مفید باید بدانید این است که ایدههای جدید و نوپای خودتان را جدی بگیرید. و دو اصل را به خوبی رعایت کنید:
قانون 20/80.
طبق این قانون هشتاد درصد اثر بخشی شما از بیست درصد فعالیتهای روزانهتان حاصل میشود. به همین دلیل روزانه فعالیتهایی را انجام دهید که بازدهی بالایی داشته باشند.
قانون 72
برای اینکه تعیین کنید چقدر زمان لازم است تا یک سرمایه گذاری دو برابر شود. از تقسیم عدد 72 به نرخ سود سرمایه سالانه استفاده کنید. مثلاً اگر سرمایه گذاری سالانه هشت درصد سود میدهد، بنابراین نتیجه میگیریم هر 9 سال سرمایه دو برابر میشود.
با دانستن این اصل یاد میگیرید که چطور یک سرمایه گذاری اندک ایجاد کنید تا به طور مداوم رشد نماید.
سرمایهتان را برای ساختن آینده صرف نمایید.
همیشه مانند یک سرمایه دار فکر کنید نه مثل یک کارمند. اگر شغل کارمندی را نیز میخواهید داشته باشید میتوانید در برخی از پروژههای مشاورهای شرکت کنید یا یک کتاب بنویسید و از درآمد آن برای آیندهتان سرمایه گذاری کنید. تصمیم بگیرید که با توجه به قانون 20/80 و قانون 72 یک خانه برای بازنشستگی خود تهیه نمایید.
تمام اطلاعات لازم برای میلیونر شدن را بیاموزید تا شخصیت شما نیز شبیه افرادی شود که استقلال مالی دارند.
انتخابهای لازم برای ایجاد ثروت شخصی
انتخاب اول: زندگی را همانطور که میخواهید پیش ببرید نه آنگونه که دیگران انتظار دارند.
همیشه اطراف شما نیروها یا عواملی هستند که برای زندگی شما ناخواسته تصمیم میگیرند اما سعی کنید سبک زندگی و عادات خودتان را داشته باشید تا به استقلال در همه زمینهها برسید.
سؤال کنید…
هر روز میتوانید از خودتان سوالهایی بپرسید راجبه این که از زندگی چه میخواهید یا چطور میخواهید ثروتمند شوید و سوالاتی که در مجموع با یافتن پاسخش زندگی خود را متحول نمایید.
اهداف مالی برای خود تعیین کنید و هدفهای انتخابی را یادداشت نمایید تا در مسیر آنها زندگی و کار نمایید.
روش دوم: انتخابهایی که برای شما سود خواهند داشت را دنبال کنید.
زندگی هر فرد وابسته به انتخابهایش در زمینه تحصیلات، شغل، سلامت، ازدواج، اندازه خانواده و پولسازی است.
روش سوم: به جای ولخرجی و تلف کردن پول به فکر پس انداز عالی باشید.
مهمترین تفاوت بین میلیونر با دیگران در توانایی آنها برای نجات پول و افزایش سرمایه است. پس انداز کردن از کسب درامد و مدام خرج کردن خیلی بهتر است. برای ایجاد ثروت شما باید توانایی ذخیره کردن داشته باشید.
همیشه ده درصد از درامد را در صندوق پس انداز قرار دهید.
برای پس انداز کردن زود شروع کنید زیرا زمان بیشتری برای پرداختن به علایق خود دارید.
میل خود را به خرج کردن مداوم مهار کنید.
با پول نقدیتان خودروی قسطی بخرید و از آن استفاده نمایید تا زمانی که نیاز به هزینه تعمیر و نگهداری داشته باشد.
بدانید برخی از بدهیها یا مخارج برای شما عالی هستند. مثلاً بدهی برای خرید خانه، هزینه آموزش برای یک کسب وکار اینها برای شما سوددهی دارند.
دیدگاه شما