چارت سازمانی : ماهیت، مزایا و طراحی
چارت سازمانی یکی از مواردی است که هر کسب و کار موفق و سازمان یافتهای باید برای خود تعریف نماید. این چارت مزایای بسیاری را برای یک کسب و کار به همراه دارد که از جمله آنها، میتوان به نظم و ترتیب و ایجاد یک سلسله مراتب در کسب و کار اشاره کرد.
در این مقاله قصد داریم تا به ماهیت چارت سازمانی، مزایای استفاده از آن و بهترین راه طراحی و تعریف آن بپردازیم.
چارت سازمانی چیست؟
چارت سازمانی اساسا نموداری است که سلسله مراتب گزارشها و یا روابط را به چند نوع نمودار به طور کلی وجود دارد؟ نمایش در میآورد. به طور کلی رایجترین کاربرد یک چارت سازمانی این است که ساختار یک کسب و کار، دولت و دیگر سازمانها را به نمایش بگذارد.
چارتهای سازمانی استفادههای مختلفی دارند و میتوان از آنها به روشهای مختلفی استفاده کرد. به عنوان مثال، میتوان از آنها به عنوان یک ابزار مدیریتی به خصوص برای مدیریت سازمانها، ابزاری برای برنامهریزی در مورد اهداف کسب و کار و یا حتی یک دایرکتوری شخصی استفاده کرد. حتی در صورتی که کسب و کار شما به روشهای «دستور و کنترل» نیز اداره نشود نیز میتوانید چارت سازمانی مخصوص و متناسب با کسب و کار خود را طراحی کنید.
چارت سازمانی چه مزیتی برای کسب و کار من دارد؟
چارتهای سازمانی میتوانند در زمینههای مختلفی کار آمد باشند. در این قسمت قصد داریم تا برخی از راههایی که کسب و کار شما میتواند از طریق آنها از یک چارت سازمانی سود ببرد را برای شما بازگو کنیم. این راهها شامل موارد زیر میباشند:
- * کمک به طراحی و ساخت ساختار یک کسب و کار برای رسیدن به اهداف
- * نشان دادن و شفافسازی مسئولیت ها، وظایف و حقوق کارمندان
- * امکان مدیریت بهتر پیشرفت و تغییرات صورت گرفته برای مدیران مجموعه
- * امکان درک بهتر کارمندان از کارشان و نحوه اثرگذاری کار آنها روی عملکرد سازمان
- * بهبود خطوط ارتباطی میان کارمندان و مدیران
- * ایجاد یک دایرکتوری بصری برای کارمندان
- * تنظیم و تقسیم وظایف به نحو احسن
- * تشخیص و تعیین میزان کیفیت یک کارمند در یک پست و موقعیت مهم
- * تعیین جایگاه هر فرد در سازمان و بهبود عملکرد کارمندان
- * بررسی میزان پیشرفت افراد
چند نوع چارت سازمانی وجود دارد؟
نکته چند نوع نمودار به طور کلی وجود دارد؟ مهمی که در خصوص نمودار سازمانی وجود دارد این است که نمودار شما باید آینه و انعکاس دهنده فلسفه مدیریتی شما و همچنین ساختار سازمانی کسب و کار شما باشد. به طور کلی چارتهای سازمانی اصلی شامل پنج نوع می باشند:
- * نمودار وظیفهای (Functional) – یکی از رایجترین نمودار ها که یک کسب و کار را به گروههای تخصصی مانند بازاریابی، محتوا، ساخت، حسابداری، امور و خدمات مالی و غیره تقسیم می کند. در این نمودار تنها مدیران هر بخش با یکدیگر ارتباط دارند.
- * نمودار تقسیمی (Divisional) – در این نوع نمودار، افرادی که دارای تخصص و ویژگیهای یکسانی هستند در یک قسمت یا دپارتمان قرار میگیرند و منابع در اختیار آنها قرار میگیرد. روش تصمیمی گیری در این نوع نمودارها به طور غیر متمرکز میباشد و هر بخش عملکرد مستقلی دارد.
- * چارت سازمانی پروژهای (Projectized) – در این سازمانها بخشبندی صورت نمیگیرد و کل کسب و کار بر روی پروژههای مختلف کار میکند و افراد در خصوص روند پیشرفت پروژهها به مسئول مورد نظر گزارش میدهند.
- * نمودار سازمانی ماتریکسی (Matrix)– این نمودار به نوعی ترکیب چارتهای پروژهای و وظیفهای است. در این روش، کارکنان پروژههای خود را پیش میبرند و همچنین کارهای روزمره خود را نیز انجام میدهند.
- * چارت سازمانی مسطح (Flat)– این سازمانها دارای سلسله مراتب کمتری هستند و تمرکز اصلی بیشتر بر روی تواناییهای خود مدیریتی و تصمیمگیری قرار دارد. این روش معمولا برای کسب و کار های کوچک استفاده میشود.
طراحی چارت سازمانی با استفاده از CRM سنا
با توجه به اهمیت و مزیتهای بسیاری که یک چارت سازمانی میتواند برای کسب و کار شما داشته باشد و همچنین ضرورتی که نرم افزار های CRM برای کسب و کارهای موفق و رو به پیشرفت پیدا کرده اند، شاید سرمایه گذاری در یک نرم افزار CRM برای طراحی و تعریف یک نمودار سازمانی بهترین گزینه باشد.
نرم افزار مدیریت هوشمند سنا به عنوان یکی از قدرتمند ترین نرم افزارهای CRM بومی در کشور، به شما این امکان را میدهد تا چند نوع نمودار به طور کلی وجود دارد؟ هر نوع چارت سازمانی مطابق با نوع کسب و کار خود را تعریف کرده و از آن استفاده کنید.
نمودارهای رایتینگ تسک 1 آیلتس آکادمیک
معرفی انواع نمودارهای رایتینگ تسک 1 آیلتس آکادمیک IELTS Writing Task 1 در ماژول آکادمیک Academic که یک گزارشِ واقعیت از روی یک نمودار تصویری (Visual/Diagram/Graphic) می باشد، به این شکل است.
در این مقاله اکسیری میخواهیم شما را با انواع نمودار های رایتینگ تسک 1 آکادمیک آشنا کنیم. این نمودار ها به سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول Graphs, Charts, Tables، دسته دوم Map ها و دسته سوم Processes.
دسته اول نمودارها در رایتینگ تسک یک آیلتس آکادمیک
گراف خطی در نمودارهای رایتینگ تسک یک آیلتس آکادمیک
با دسته اول شروع می کنیم. Graphها در رایتینگ تسک 1 آیلتس آکادمیک به شکل خطی یا در واقع Line Graph هستند. این دسته یا Single Variable Line Graph (تک متغیر) هستند یا Multiple Variable Line Graph (چند متغیر) . معمولا به شما نمودار Single Variable یا تک متغیر نمیدهند. در کمترین حالت شما دو یا سه تا متغیر دارید. در زیر نمونه ای از حالت Single Variable Line Graph و حالت Multiple Variable Line Graph مشاهده میکنید:
ظاهر نمودار گراف خطی (Line Graph) در رایتینگ تسک 1 آیلتس آکادمیک اطلاعات روی یک یا چند خط به ما داده می شود. محورهای عمودی و افقی (Vertical and Horizontal Axis) به ما می گویند چه اطلاعاتی داریم.
چارت ها در نمودارهای رایتینگ تسک یک آیلتس آکادمیک
نوع دیگر نمودارها چارت نام دارد. چارت ها دو دسته هستند. یک دسته Bar Chart است که Bar به معنی میله ای است. همان طور که مشاهده میکنید نمودارمیله ای Data ها را به شکل میله ارائه می کند.
طبعا در این نوع نمودار دستگاه مختصاتی متشکل از محور عمودی و افقی وجود دارد که در این محور ها به ما اطلاعات می دهد. این محور ها برای Bar Chart و Line Graph اتفاق میفتد. توجه داشته باشید که همواره باید حواستان به محور افقی و محور عمودی باشد.
ظاهر نمودار میله ای (Bar Chart) در رایتینگ تسک 1 آیلتس آکادمیک اطلاعات روی چند میله معمولا عمودی به ما داده می شود. محورهای عمودی و افقی (Vertical and Horizontal Axis) به ما می گویند چه اطلاعاتی داریم.
نوع دیگر نمودار ها Pie Chart نام دارد. Pie Chart که در واقع شبیه Pie (یک نوع شیرینی گرد) است، اطلاعات را بر حسب درصد به ما میدهد. این نمودار هیچ نوع محور عمودی و افقی ندارد و تنها نکته ی مهمش این است که Data ها را بر حسب درصد به ما میدهد. در زیر نمونه ای از یک Pie Chart را میبینید:
ظاهر نمودار دایره ای (Pie Chart) در رایتینگ تسک 1 آیلتس آکادمیک اطلاعات روی یک دایره موسوم به Pie (که یک شیرینی گرد است) به متقاضیان داده می شود. در نمودار های دایره ای Pie Chart اطلاعات به صورت درصدی ارایه می شوند.
جدول ها رایتینگ تسک یک آیلتس آکادمیک
دسته بعدی Visual یا نمودار تصویری نیستند بلکه به شکل Table یا جدول ارائه میشوند و Data ها را به شکل عددی به ما می دهند. همان فرآیندی که بر روی بقیه نمودار ها انجام میدهیم در Table هم انجام میشود. نکته قابل توجه در Table ها سرستون ها و سرردیف هاست که برای ما مشخص می کند Data یی که به ما داده می شود چه کلاس بندی یا چه Organization دارد دوره فشرده آیلتس.
ظاهر جدول (Table) در رایتینگ تسک 1 آیلتس آکادمیک جدول ها با تمام تسک های رایتینگ تسک یک آیلتس آکادمیک تفاوت دارند چرا که اطلاعات را به تصویر نمی کشند، بلکه آن ها را به صورت عددی Numeral ارایه می کنند. اما دستور کار به همان صورت است.
نمودارها به صورت ترکیبی می آیند!
Table ها، Line Graph ها، Bar Chart ها وPie Chart ها به صورت ترکیبی به ما داده می شود. برای مثال کمتر پیش می آید که به شما تنها یک Pie Chart بدهند. ما در اینجا یک نمونه متشکل از یک Bar Chart و یک Pie Chart داریم. ممکن است سوالی که در راتینگ تسک 1 آیلتس برای شما مطرح می شود متشکل از یک جدول و یک Line Graph باشد. بنابراین به احتمال زیاد سوالی که برای شما مطرح میشود چند نمودار خواهد داشت(مانند نمونه ای که در پایین مشاهده میکنید) اما در اساس کار شما تغییری ایجاد نمیکند.
دسته دوم نمودارها در رایتینگ تسک یک آیلتس آکادمیک
ظاهر پروسه ها یا فرآیندها (Process) در رایتینگ تسک 1 آیلتس آکادمیک داستان پروسه ها متفاوت است. دیگر بحث روند ها و مقایسه آیتم ها نیست و مراحل انجام کاری از ابتدا تا انتها، از ورودی تا خروجی را شرح می دهد.
دسته دوم نمودار ها Processes نام دارند و در واقع یک پروسه یا فرآیند هستند. یک سری مرحله که یک ورودی را تبدیل به خروجی می کنند فرآیند نامیده میشوند. البته می توانیم آن را سیکل یا چرخه هم بنامیم. اشکال زیر نمونه ای از یک فرآیند یا چرخه را نشان میدهند:
دسته سوم نمودارها در رایتینگ تسک یک آیلتس آکادمیک
ظاهر نقشه ها (Maps) در رایتینگ تسک 1 آیلتس آکادمیک داستان نقشه ها نیز متفاوت است. دیگر بحث روند ها و مقایسه آیتم ها نیست و یا تغییرات یک نقشه در طول زمان بررسی شده و یا دو نقطه از یک نقشه با یکدیگر مقایسه می شوند. نقشه سمت چپ را Comparison Map و نقشه سمت راست را Development Map می نامیم.
اما دسته ی آخر Map ها هستند. Map هایی که در رایتینگ تسک 1 آیلتس به ما داده می شود Geographical است. یعنی تصویری جغرافیایی از یک منطقه به ما داده میشود. Map Geographical به دو نوع مختلف مطرح میشود. نوع اول به صورت Development Maps است، مشابه چیزی که در نمودار زیر مشاهده می کنید. درDevelopment Maps یک Location را در دو رفرنس زمانی مختلف، قبل و بعد از یک سری تغییرات نشان می دهند و از ما میخواهند Development این Map را توصیف کنیم.
نوع دوم Comparison Maps است. در این حالت یک نقشه را به ما می دهند و دو نقطه آن را انتخاب می کنند و از ما میخواهند دو نقطه را با یکدیگر مقایسه کنیم. برای مثال در نمونه زیر شخصی قصد افتتاح یک سوپر مارکت را در side 1 یا side 2دارد. برنامه ما به این شکل است که این دو نقطه را بررسی کنیم و نتیجه بگیریم ساختن سوپرمارکت در کدام یک از این دو نقطه مناسب تر است.
جالب است بدانید Comparison Map تنها یک بار در آزمون آیلتس آمده و دیگر مطرح نخواهد شد. به این خاطر که در این حالت شما باید دو نقطه را مقایسه کنید و در نهایت به نتیجه برسید اما نتیجه گیری چیزی است که در رایتینگ تسک 1 آیلتس جایی ندارد و نوشتنش درست نیست چرا که همانطور که پیشتر توضیح دادیم طبق اصول رایتینگ تسک1آکادمیک نیست.
وقت تمرین است!
1) نمودارهای رایتنیگ تسک 1 آیلتس آکادمیک به چند دسته تقسیم میشوند؟
2) دسته اول که مهم ترین دسته هستند و به احتمال 90 درصد در آزمون مطرح میشوند، دارای چه مدل نمودارهایی هستند؟
3) دسته ی دوم که احتمال مطرح شدنشان 5 درصد است کدامند؟
4) اسم دسته سوم چیست؟ یه نکته خاص در مورد دسته سوم گفته شد. آن نکته چه بود؟
اگر پاسخ همه این سوالات را میدانید، شما با انواع و اقسام نمودار های تسک 1 آیلتس آکادمیک به خوبی آشنا شده اید. وقت آن رسیده است که به سراغ مقالات اکسیری بعد بروید.
رسم نمودار در متلب – بخش سوم : انواع نمودارهای سه بعدی درمتلب
رسم نمودار در تحلیل هر پروژه و مسئلهای، راحتترین و قابل فهمترین راه به نمایش گذاشتن نتایج است. متلب هم از این قاعده مستثنی نیست و پس از حل هر مسئلهای در آن، لازم است نتایج بصورت نمودار رسم شوند. اما ترفندها و دستوران رسم نمودار در نرمافزار متلب بسیار گسترده و در عین حال ساده هستند. ما در وبسایت آموزشی گام98، طی مقالات « آموزش رسم نمودار در متلب » به صورت تصویری و مفصل به این موضوع پرداختیم. اکنون در بخش سوم رسم نمودار در متلب ، انواع دستورات رسم نمودار سه بعدی در متلب را بیان خواهیم کرد.
رسم نمودار برای بیان نتایج یک تحقیق یا تحلیل ریاضی امری ضروری است.
دستورات رسم نمودار سه بعدی در متلب بسیار زیاد و متنوع بوده و بسته به نوع نیاز هر پروژه یا تمرین خاصی میتوانیم از دستورات مربوطه استفاده نماییم.
رسم نمودار سه بعدی در متلب – دستور surf و surfc
از پرکاربردترین دستورات برای نمایش یک نمودار سه بعدی به صورت حجم دو دستور surf و surfc میباشند که برای ترسیم نمودارهای سه بعدی بسیار استفاده میشوند.
دستور surfc علاوه بر رسم حجم سه بعدی کانتورهای نمودار را به صورت دو بعدی ترسیم مینماید.
نحوه استفاده از هر دو دستور کاملا مشابه با هم میباشد به این صورت که ابتدا مقادیر متغیرهای مستقل x و y به دستور داده میشود.
سپس در ورودی سوم مقدار متغیر وابسته مثلا به نام z به دستور داده میشود. در مثال زیر یک تابع دو متغیره را برای هر دو دستور surf و surfc به صورت خیلی ساده ترسیم خواهیم کرد:
توضیحات کد بالا:
برای ترسیم نمودار دو سه بعدی در متلب باید دقت شود که حتما متغیرهای مستقل (x,y) باید شبکهبندی شوند و اینکار با استفاده از دستور meshgrid انجام میشود.
اگر جزئیات دیگر مانند عنوان گذاشتن برای نمودار و یا رسم چند نمودار در یک صفحه و … را کامل مسلط نیستید حتما مقاله اول رسم نمودار در متلب ما را که در بالا به آن اشاره شده است را بخوانید که به طور کامل این جزئیات را پوشش دادهایم.
اگر میخواهید برنامهنویسی در متلب را به راحتی فرابگیرید، حتما به صفحه آموزش « برنامه نویسی متلب » وبسایت گام98 سر بزنید.
توضیحات تکمیلی دستور surf و surfc در متلب
1- برای اینکه متوجه بشویم هر رنگ مربوط به چه مقداری میباشد از دستور colorbar استفاده میشود که در کنار نمودار درجهبندی هر رنگ را مشخص میکند.
2- برای تغییر نوع نمایش رنگها در داخل گرهبندی و روی گرهبندیها از دو زیر دستور ‘FaceColor’ و ‘EdgeColor’ به ترتیب استفاده میشود. برای این دستورات انواع رنگهایی با کدینگ RGB و حالتهایی ‘flat’ و ‘interp’ که میتوانید آنها را امتحان نمایید.
3- اما برای تغییر نوع رنگ در نمودارهای سه بعدی به طور کلی از دستور colormap استفاده میشود. که بعد از این کلمه میتوانیم انواع حالتهای رنگی را مطابق جدول زیر وارد نماییم.
4- همانچنانکه برای رسم نمودار با دستور plot گفته شد در اینجا نیز میتوانید از زیر دستور ‘LineStyle’ برای عوض کردن نوع خطهای نمودار استفاده نمایید.
در یک مثال تکمیلی برای دو دستور surf و surfc نکات گفته برای رسم دقیقتر نمودار را در نظر خواهیم گرفت:
توضیحات کد بالا:
برای استفاده از دستور colormap دقت شود که در حالت استفاده از دستور subplot به همهی نمودارهای موجود در صفحه فقط یک نوع رنگ میتوان نسبت داد و نمیتوان برای هرکدام دسته رنگی متفاوت انتخاب کرد.
رسم نمودار سه بعدی در متلب : دستورات مشابه با دستور surf
دستوراتی را که در ادامه خواهیم گفت نسبتا کاربرد کمی داشته و به ندرت استفاده خواهند شد اما برای تکمیل شدن این مقاله آنها را آوردهایم.
دستوراتی مشابه با دستور surf وجود دارد که به طور خلاصه آنها را معرفی خواهیم کرد:
1- دستور surface : این دستور رسم نمودار سه بعدی را در یک صفحه انجام میدهد که بصورت دوبعدی است و با رنگ مقادیر تابع مشخص میشود.
اما میتوانیم با دستور view زاویه موردنظر برای نمایش نمودار را برای نشان دادن سه بعدی انتخاب نماییم و شکل را از روی صفحه اصطلاحا بلند نماییم.
2- دستور sufl : دستور sufl همان دستور surf میباشد با این تفاوت که دسته رنگی (colormap) آن از نوع lighting میباشد که یک نوع حالت روشنی را این نوع دستور ایجاد خواهد کرد.
3- دستور surfnorm : این دستور تنها فرقی که با دستور surf دارد این است که بردارهای نرمال را نیز ترسیم مینماید.
در ادامه با یک مثال این سه دستور را به شما نشان خواهیم داد:
رسم نمودار سه بعدی در متلب – دستور mesh , meshc meshz در متلب
در ادامه دستورات رسم نمودار سه بعدی در متلب دستورات mesh , meshc , meshz داریم که از یک حالت مش مانند برای ترسیم حجم استفاده میشود.
دستور meshc مشابه با دستور surfc کانتورها را نیز ترسیم میکند اما دستور meshz علاوه بر رسم حجم سه بعدی زیر ناحیه رسم شکل یک پرده ترسیم مینماید عملا مانند این است که سطح زیر نمودار را به صورت یک پرده یا دیوار نمایش دهد.
نحوه استفاده از این دستور کاملا مشابه با دستور surf میباشد و تفاوتی نمیکند.
در ادامه با حل یک مثال از سه نوع دستور استفاده خواهیم کرد:
دستورات رسم نمودار سه بعدی در متلب – دستورات contour در متلب
در بسیاری از مواقع میخواهیم نمودارهای سهبعدی را به صورت دوبعدی مدل نماییم و کانتورها یا خطوط هم مقدار را در صفحه نمایش دهیم.
برای این منظور از دو دستور رایج contour و contourf استفاده مینماییم.
نحوه استفاده کاملا مشابه با دستورات قبلی است و ابتدا متغیرهای مستقل و سپس متغیرهای وابسته به دستور داده میشوند. اما میتوانیم در این دستورها به عنوان ورودی چهارم تعداد کانتورها را نیز وارد نماییم.
دستور contour فقط کانتورها را ترسیم مینماید اما دستور contourf علاوه بر رسم کانتورها فواصل بین آنها را نیز با رنگهای متناسب پوشش میدهد.
اما اگر بخواهیم کانتورها را نیز به صورت سه بعدی نمایش دهیم از دستور contour3 استفاده مینماییم.
در مثال زیر هر سه دستور را به شما نشان خواهیم داد.
توضیحات کد بالا:
برای نشان دادن مقدار هر کدام از کانتورها دو روش وجود دارد :
روش اول استفاده از زیر دستور ‘Showtext’ میباشد که مقدار آن را ‘on’ قرار میدهیم.
روش دوم استفاده از زیر دستور clabel میباشد که برای اینکار ابتدا دو خروجی کانتور و ارتفاع آنها را از دستور contour گرفته و به عنوان ورودی به دستور clabel خواهیم داد.
همچنین میتوانیم تنظیمات بیشتری مانند سایز و رنگ اعداد را تنظیم نماییم.
رسم نمودار جزو پایهایترین و کاربردیترین امکانات نرمافزار متلب است که به کمک آن میتوان نتایج پروژههای مختلفِ مهندسی را رسم و تحلیل نمود. به شما پیشنهاد میکنیم از « پروژه های آماده متلب » گام98 که در زمینههای مختلف (بخصوص رشتههای مهندسی) میباشد، دیدن نمایید.
رسم نمودار سه بعدی در متلب: دستور pcolor در متلب
در ادامه دستورات رسم نمودار سه بعدی درمتلب دستور pcolor همانند دستور contour به صورت دوبعدی و در صفحه احجام سه بعدی را ترسیم میکند و مقدار متغیر وابسته را با رنگ مربوطه مشخص میکند.
نحوه استفاده از این دستور مشابه با دستورات قبلی میباشد.
برای فهم بیشتر مثال زیر را برای این دستور بیان میکنیم:
توضیحات تکمیلی ( دستور shading در متلب)
در نوشتن کد بالا از دستور shading استفاده شده است که کلا شامل سه حالت میباشد:
1- حالت Faceted Shading که همان حالت پیش فرض میباشد و گرهبندیها را نشان میدهد.
2- حالت interp shading که برای نمایش تصویر یک حالت درونیابی انجام داده تا گریدبندیها مشخص نشود.
3- حالت flat shading در این حالت گریدبندیها مقداری نرم و فلت شده که کمتر معلوم میشود.
از دستور shading میتوان برای دستورات surf نیز استفاده کرد اما برای mesh نمیتوان استفاده کرد.
نمایش خطوط جریان و سرعت با دستورات quiver و streamline در متلب
در ادامه ترسیم نمودار سه بعدی در متلب برای ترسیم خطوط جریان در صفحه از دستور streamline و همچنین برای نمایش بردارهای سرعت یا همان تغییرات تابع در دو راستای افقی از دستور quiver استفاده میکنیم.
همانند دستور contour دستور quiver نیز برای ترسیم در صفحه مورد استفاده قرار میگیرند اما دستور streamline برای هر دو حالت دوبعدی و سه بعدی مورد استفاده قرار میگیرد.
اگر بخواهیم بردارهای سرعت را در سه بعد نمایش دهیم از دستور quiver3 استفاده مینماییم که خود میتوانید به عنوان تمرین این دستور را با کمک مراجعه به راهنما و یا سایت رسمی نرمافزار متلب انجام دهید.
با دو مثال کاربرد دستور quiver و streamline را به شما نشان خواهیم داد و هر دو مثال را در یک شکل ترسیم خواهیم کرد:
توضیحات کد بالا:
در بخش اول ابتدا کانتورها ترسیم شده است و سپس گرادیانها با کمک دستور gradient محاسبه شدهاند و سپس فلشهای نرخ تغییرات تابع با کمک دستور quiver ترسیم شده است.
در بخش دوم ابتدا فلشهای نرخ تغییرات ترسیم شده و سپس خطوط جریان با کمک با دستور streamline که 6 ورودی دارد ترسیم شده است. ورودیهای پنجم و ششم در واقع رنج ترسیم خطوط را مشخص میکنند که باید حتما در مقدار مناسب برای آنها وارد شود.
اگر با دستور gradient آشنایی ندارید و میخواهید علاوه بر این دستور با دستورات کامل مشتق گیری در متلب آشنا شوید حتما « مقاله مشتق در متلب » ما را بخوانید.
دستورات رسم نمودار سه بعدی در متلب :ترسیم شکلهای کره، بیضوی و استوانه در متلب
برای اینکه بتوانیم شکلهای شاخصی همچون کره، بیضوی و استوانه را ترسیم نماییم دستورات اختصاصی قرار داده شده است که دیگر نیازی به نوشتن معادله آنها نبوده و به راحتی میتوان آنها را ترسیم نمود.
برای رسم کره از دستور sphere استفاده میکنیم نحوه استفاده به این صورت است که این دستور را بدون ورودی اجرا کرده اما سه خروجی x ، y و z را میگیریم و بعد با دستورات ترسیم سه بعدی میتوانیم کرهای به شعاع واحد اما در مختصاتهای را تولید نماییم.
برای رسم استوانه در متلب از دستور cylinder استفاده میکنیم:
به این صورت که اگر بدون ورودی ترسیم نماییم یک استوانه با شعاع واحد ترسیم میشود و در صورت دادن ورودی میتوانیم شعاع استوانه را حتی بصورت متغیر وارد نماییم. و میتوانیم مشابه دستور کره سه خروجی نیز برای ترسیم از آن بگیریم.
برای رسم بیضوی گون در متلب از دستور ellipsoid استفاده میشود که این دستور دارای 7 ورودی به طور کلی بوده که ورودی اول تا سوم مختصات مرکز بیضوی و ورودی چهارم تا ششم نصف طول قطر بیضوی در هر راستا را مشخص میکند.
همچنین در هر 3 دستور بالا میتوان یک عدد به عنوان تعداد تقسیم بندی نقاط برای همهی دستورات در نظر گرفت که در دستور بیضوی این عدد ورودی هفتم میباشد.
کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس | تفاوت نمودار لگاریتمی با حسابی
کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس چیست؟ نمودارهای تحلیل تکنیکال دارای دو محور هستند که محور افقی برای نمایش زمان و محور عمودی برای نمایش قیمت در نظر گرفته شده است. تفسیر و تحلیل نمودار سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودار، می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد، محور عمودی که بیانگر تغییرات قیمت سهام است، دارای دو مقیاس قیمتی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد؛ این مقیاس ها شامل نمودار لگاریتمی و حسابی است. حال این که کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس چیست و نمودار حسابی به چه معناست و کدام یک بهتر هستند را قصد داریم در این مطلب آموزشی رایگان با عنوان کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس مورد بررسی قرار دهیم.
کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس چیست؟
نمودارهای قیمت معمولا دو نوع اطلاعات را در اخیتار کاربران قرار می دهند که شامل قیمت و زمان است. زمان به صورت افقی نشان داده می شود، که تاریخ ها در پایین نمودار از چپ به راست حرکت می کنند. مقیاس قیمت به صورت عمودی نمایان می شود، از قیمت های پایین تا قیمت های بالاتر. دو روش برای نمایش قیمت ها وجود دارد. مرسوم ترین راه با استفاده مقیاس خطی یا لگاریتمی است. در نمودار مقیاس خطی هر افزایش قیمت به صورت یکسان رسم شده است. به عنوان مثال صعود از ۱۰ به ۲۰ مثل صعود از ۵۰ به ۶۰ نمایش داده می شود، در هر دو مورد ۱۰ واحد صعود ایجاد شده که در مقیاس عمودی یکسان به نمایش در می آید.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
این مقیاس خطی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. نوع دیگر از مقیاس ها، مقیاس لگاریتمی می باشد که بیشتر مورد استفاده تحلیلگران و کاربران بازار سرمایه است. در نمودارهای لگاریتمی تغییرات قیمت به صورت درصدی محاسبه شده است. این بدین معنی است که حرکت قیمت از ۱۰ تا ۲۰ بسیار بزرگ تر از حرکت قیمت از ۵۰ تا ۶۰ نشان داده می شود. علت هم این است که از نظر درصدی، صعود از ۵۰ تا ۶۰ معادل ۲۰ درصد رشد است، ولی صعود از ۱۰ تا ۲۰ معادل ۱۰۰ درصد صعود است.
گفتنی است که نمودارهای لگاریتمی طبق صعود درصدی ایجاد شده اند و صعود از ۱۰ تا ۲۰ را معادل صعود از ۵۰ تا ۱۰۰ نمایش می دهد. به صورت عمومی، فرق میان دو مقیاس برای دوره های زمانی کوتاه مدت اهمیت چندانی ندارد. اکثر تحلیلگران همچنان از مقیاس حسابی برای تحلیل های خود بهره می گیرند، ولی تفاوت در نمودارهای بلندمدت تر اهمیت به مراتب بالاتری دارد. در یک نمودار لگاریتمی، صعود متوالی قیمت در مقایسه با حرکت های ابتدایی قیمت کوچکتر نمایش داده می شود.
لذا خطوط روند در نمودارهای لگاریتمی پر سرعت تر شکسته می شوند. هیچ جواب قطعی وجود ندارد که نشان دهد کدام تکنیک چند نوع نمودار به طور کلی وجود دارد؟ بهتر و مفید تر است. معمولا بیشتر نمودارهایی که استفاده می کنیم، نمودارها حسابی هستند. با این وجود نگاه کردن به هر دوی این نمودارها برای انجام تحلیل های بلندمدت تر ایده مناسب تری است. نرم افزارها تغییر مقیاس نمودار را به سادگی انجام می دهند. نمودارهای قیمتی در مقیاس لگاریتمی و حسابی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ کدام یک برای تحلیل تکنیکال مناسب تر هستند؟ احتمالا به دنبال پاسخ این پرسش ها هستید، پس بدون فوت وقت، اجازه دهید به سراغ اصل مطلب برویم و ببینیم نمودار لگاریتمی و نمودار حسابی چیست و چه تفاوتی بین آن ها وجود دارد و کدام نمودار بهتر و دقیق تر است؛
نمودار لگاریتمی در بورس
نمودار لگاریتمی که به آن نمودار log نیز می گویند، فاصله قیمت را در محور عمودی وابسته به درصد تغییرات قیمت نشان می دهد. به نموداری که تغییرات قیمت در آن به صورت درصدی نشان داده میشود، چارت لگاریتمی گفته می شود. همواره پیشنهاد می کنیم برای انواع تحلیل ها از چارت لگاریتمی استفاده نمایید. در تحلیل تکنیکال کمتر به این موضوع پرداخته شده و در آموزش هایی مانند تحلیل تکنیکال کلاسیک یا هارمونیک یا الیوت معمولی هیچ صحبتی از نوع نموداری که استفاده می شود نشده است و بین تحلیل گران مختلف در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد، ولی آنچه حتمی به نظر می رسد استفاده از یک نوع چارت برای همه نمودار هاست.
این نکته را در خاطر داشته باشید که ابزار فیبوناچی یکی از ابزار های پر کاربرد در تمامی انواع تحلیل تکنیکال به حساب می آید و اغلب این ابزار در نرم افزار ها بر پایه چارت حسابی برنامه نویسی شده اند و وقتی چارت را لگاریتمی می کنیم، نمی توانند به درستی بازگشت ها را محاسبه نمایند. متاسفانه در بیشتر نرم افزارها با لگاریتمی کردن چارت در فیبوناچی هیچ تغییری اعمال نمی شود که محاسبات فیبوناچی را به صورت درصدی انجام می دهد.
این گزینه عملکرد درستی ندارد، در فیبوناچی بازگشتی و اکستنشن، اشتباهات فاحش و برای همگان قابل دیدن است، ولی در فیبوناچی پروجکشن و اکسپنشن، محاسبات اشتباهات کمتری دارد. توجه داشته باشید که اطلاعات همیشه خام است و لگاریتمی نمی شود. بنابراین اشخاصی که اطلاعات را از شرکت های تامین کننده دیتا می گیرند و بعد آنها را در نرم افزار ها اجرا می کنند، همیشه چارت حسابی را روی نمودار مشاهده می کنند. در ادامه در مورد ابزار تحلیلی فیبوناچی و نمودارهای مورد استفاده در این ابزار بیشتر توضیح می دهیم.
دلیل نابرابر بودن فواصل قیمتی در نمودار لگاریتمی چیست؟
گفتنی است که بر خلاف نمودار حسابی یا ساده، در نمودار لگاریتمی فواصل یکسان قیمتی با هم برابر نیستند. ولی دلیل آن چیست؟ فرض کنید شما سهمی را ۱۰۰۰ تومان خریده اید و ۲۰۰۰ تومان به فروش رسانده اید. در این معامله چند درصد سود کرده اید؟ بله درست است، ۱۰۰ درصد. حال فرض کنید همان سهم را ۲۰۰۰ خریده اید و ۳۰۰۰ تومان به فروش رسانده اید، در این معامله چند درصد سود کرده اید؟ بله درست است، ۵۰ درصد! می بینید که در هر دو معامله شما ۱۰۰۰ تومان سود کردید، اما در معامله اول ۱۰۰ درصد و در معامله دوم ۵۰ درصد سود کردید!
در حقیقت هر اندازه قیمت بالاتر رود، فواصل یکسان قیمتی، به لحاظ درصدی سود کمتری به شما خواهد داد. این داستان دلیل اختلاف فواصل قیمتی در نمودار لگاریتمی است. در حقیقت نمودار لگاریتمی هر چقدر که قیمت افزایش میابد، فواصل را کم می کند و به لحاظ درصد آن را تعیین می کند. به عنوان مثال در یک نمودار لگاریتمی فاصله ۱۰۰۰ تومان تا ۲۰۰۰ تومان برابر است با فاصله ۲۰۰۰ تومان تا ۴۰۰۰ تومان.
نمودار حسابی در بورس
به عنوان ساده ترین نمودار از انواع نمودار تحلیل تکنیکال می توان چند نوع نمودار به طور کلی وجود دارد؟ نمودار خطی را نام برد. با توجه به این که در زمان های مختلف، قیمت مشخص است، با وصل کردن قیمت های گوناگون به یکدیگر، این نمودار حاصل می شود. این نمودار به صورت پیش فرض طبق قیمت بسته یا همان قیمت آخرین معامله حاصل می شود، نمودار خطی بیانگر قیمت در محور عمودی با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده است. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نشان می دهند و تغییرات قیمت آن بصورت عددی محاسبه می شود.
در تحلیل تکنیکال کدام نمودار کارایی بیشتری دارد؟
بررسی نمودار قیمتی سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودار، می تواند میان تحلیگران مختلف متفاوت باشد. از هر دو نمودار لگاریتمی و حسابی قادریم در تحلیل تکنیکال استفاده نماییم و در این خصوص قانون قطعی مبنی بر برتری یکی نسبت به دیگری وجود ندارد، ولی با توجه به مثال بالا متوجه می شویم که در نمودار مقیاس حسابی، میزان حرکت واقعی موج های قیمتی به درستی مشخص نیست و چنانچه قصد داشته باشیم نمودار را با واقعیات بازار تطابق دهیم باید تغییرات قیمت بصورت درصدی محاسبه شود و طبیعی است تمامی تحلیل ها باید بر روی نمودار لگاریتمی انجام پذیرد تا به واقعیت نزدیک تر باشد.
این نکته را در نظر داشته باشید که ما بر روی کدام نوع نمودار تحلیل انجام می دهیم و این قضیه می تواند بسیاری از تحلیل ها را تغییر دهد. تحلیل روی نمودار حسابی و لگاریتمی می تواند بسیار متفاوت باشد و در حقیقت نتیجه تحلیل را کاملا تغییر دهد، لذا این سوال بسیار مهم مطرح می شود که کدام یک از نمودارهای حسابی و لگاریتمی برای تحلیل تکنیکال مناسب تر هستند؟
در حقیقت پاسخ به این سوال خیلی آسان نیست، ولی بیشتر تحلیلگرها از نمودار لگاریتمی در تحلیل هایشان استفاده می کنند، به خاطر این که این نوع نمودار با در نظر گرفتن درصد تغییرات قیمت، واقعیت حرکات چارت را بهتر نشان می دهد. توصیه ما هم مبنی بر استفاده کردن از نمودار لگاریتمی است، البته این امکان وجود دارد که افراد مختلف در مواردی تجربیات متفاوت تری داشته باشند. منطقی که برای بهتر بودن مقیاس لگاریتمی می توان ذکر کرد این است که تریدرها اغلب به صورت درصدی حد ضرر و حد سود خود را مشخص می کنند نه به صورت عددی.
به عنوان مثال امکان دارد یک معامله گر حد ضرر خود را ۴ درصد زیر قیمت خرید قرار دهد، اما هیچ تریدی حد ضرر را برای مثال ۱۰۰ تومان زیر قیمت خرید قرار نمی دهد. می توان رد پای درصد را در بیشتر محاسبات معمول در امور معامله گری مشاهده کرد و از این رو می توان استدلال کرد که نمودار لگاریتمی که به صورت درصدی ترسیم میشود میتواند ملاک بهتری برای تحلیل چارت قیمت سهام باشد. به هر روی با همه این تفاسیر هستند تریدرهای موفقی که همچنان با نمودار حسابی کار می کنند و بسیار موفق عمل می کنند پس هیچ نظریه مطلق و دقیقی از این موضوع وجود ندارد.
ابزار فیبوناچی و مقیاس لگاریتمی
یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال ابزارهای فیبوناچی قیمت است که معامله گران برای کسب نقاط حمایتی و پیداکردن اهداف قیمتی از این ابزار مهم استفاده می نمایند. همان گونه که گفته شد برای تغییرات قیمت بالای ۱۰۰درصد و نمودارهای میانمدت به بالا باید از نمودار مقیاس لگاریتمی استفاده شود. بیشتر نرم افزارهای تحلیلی که ابزار فیبوناچی را در منوی ابزارهای خود قرار داده اند محاسبات این ابزار کاملا به صورت حسابی برنامه نویسی شده است و وقتی که شما نمودار را در حالت مقیاس لگاریتمی قرار می دهید، ابزار فیبوناچی نمی تواند به صورت درصدی بازگشت قیمت را محاسبه کند و چیزی که نمایش می دهد کاملا بصورت حسابی است. (اگر می خواهید با ابزار فیبوناچی بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می کنم مطلب فیبوناچی در تحلیل تکنیکال رو مطالعه کنید)
در نرم افزار تحلیلی متاتریدر ۵ یا همان مفیدتریدر ۵، ابزار فیبوناچی این نرم افزار قابلیت محاسبه فیبوناچی به صورت درصدی در نمودار مقیاس لگاریتمی را دارد و در نمودار مقیاس حسابی هم به صورت حسابی محاسبه می کند. در مثال زیر تفاوت محاسبه فیبوناچی در نمودار مقیاس حسابی و نمودار مقیاس لگاریتمی در نرم افزار متاتریدر ۵ کاملا مشخص است :
در تصویر فوق نمودار مقیاس حسابی در نماد شیراز را مشاهده می کنید که قیمت از محدوده A با قیمت ۱۲۶ ریال تا نقطه B با قیمت ۵۰۲۴ ریال افزایش داشته است و برای این حرکت AB یک فیبوناچی ریتریسمنت ترسیم شده است و نقطه C روی تراز ۶۱.۸ درصد قرار گرفته که قیمت (۱۸۹۰ ریال) است؛ یعنی بازگشت تقریبا ۶۲ درصد را نشان می دهد.
ولی در تصویر دوم نمودار مقیاس لگاریتمی نماد شیراز می بینیم که فیبوناچی ریتریسمنت نقطه c را روی تراز فیبوناچی ۲۳.۶ درصد نشان می دهد. این تفاوت فاحش به دلیل اختلاف قیمت نقطه A-B است که چنانچه میزان رشد قیمت A-B را بصورت درصد حساب کنیم مقدار آن برابر است با ۳۸۸۷ درصد افزایش قیمت که در نمودار حسابی این میزان تغییرات قیمت مشاهده نمی شود، اما در نمودار مقیاس لگاریتمی این میزان کاملا مشهود است و کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس کاملا به چشم می آید.
نحوه لگاریتمی کردن نمودار در تحلیل تکنیکال
تا به این جا فهمیدیم که نمودار لگاریتمی چیست و چه تفاوتی با نمودار حسابی دارد، ولی چگونه میتوان نمودار یک سهم را لگاریتمی کرد؟ به صورت کلی می توانید چارت نمودار چند نوع نمودار به طور کلی وجود دارد؟ سهام بورسی را در پلتفرم های مختلفی مشاهده کنید. در اکثر نرم افزارهای تحلیل تکنیکال، چه نرم افزارهای آفلاین چه نرم افزارهای تحت وب، این امکان وجود دارد که سبک های مختلف نمودار را به نمایش بگذارند.
به عنوان مثال در نرم افزار تحت وب تریدینگ ویو می توانید به سادگی با انتخاب گزینه لگاریتمی در پایین چارت، مقیاس نمودار را تغییر دهید. در تصویر زیر آیگون لگاریتمی کردن نمودار مشخص شده است. در نظر داشته باشید که log مخفف کلمه logarithmic به معنی لگاریتمی است.
نتیجه گیری و کلام پایانی
فرض کنید سهمی را در قیمت ۱۰۰ تومان خریداری می کنید و در قیمت ۳۰۰ تومان به فروش می رسانیم، در این معامله ۲۰۰ تومان به ازای هر سهم سود به دست می آوریم.
در معامله دوم سهمی را در قیمت ۵۰۰ تومان خریداری می کنید و در قیمت ۷۰۰ تومان به فروش می رسانیم، در معامله دوم نیز ۲۰۰ تومان به ازای هر سهم سود به دست می آوریم.
اختلاف ۲۰۰ تومانی در افزایش قیمت در هر دو حالت در نمودار حسابی صرفا به یک اندازه است و این اختلاف در نمودار حسابی برآورد درستی از درصد افزایش قیمت ندارد و صرفا به همان مقدار ۲۰۰ تومان وزن میدهد.
ولی در نمودار لگاریتمی با توجه به مقدار افزایش و درصد آن وزن دهی می شود.
یعنی نمودار لگاریتمی تنها بر مبنای درصد های افزایش و یا کاهش قیمت نمودارها را رسم می کند.
در معامله اول به ازای ۲۰۰ تومان افزایش قیمت سهم ۲۰۰ درصد سود و در معامله دوم نیز به ازای ۲۰۰ تومان افزایش قیمت در سهم فقط ۴۰ درصد سود به دست آوردیم.
به درستی مشخص می شود که در چارت حسابی میزان واقعی سود آوری و میزان حرکت واقعی قیمت مشخص نیست.
نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات قیمت را به وضوح نشان می دهند، ولی در نمودارهای حسابی این مورد وجود ندارد.
لذا بهتر است که در تحلیل های خود از نمودارهای لگاریتمی استفاده نماییم.
تجزیه و تحلیل نمودار سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودارها، می تواند در بین معامله گران گوناگون متفاوت باشد.
مقیاس قیمت لگاریتمی از درصد تغییر برای ترسیم نقاط داده استفاده می کند، لذا مقیاس قیمت به صورت برابر قرار نمی گیرد.
مقیاس قیمت حسابی از مقادیر مساوی بین مقیاس های قیمت استفاده می کند و فاصله مساوی بین مقادیر به وجود می آورد.
در منابع تحلیل تکنیکال گفته شده هر گاه تغییرات قیمت بیش از ۱۰۰ درصد باشد باید نمودار در مقیاس لگاریتمی بررسی شود، به خاطر این که با واقعیات بازار همخوانی کاملی دارد.
در پایان امیدوارم از این مقاله که به بیان کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس اشاره داشت، نهایت استفاده را برده باشید.
هر سوال یا ابهامی در مورد انواع نمودارهای لگاریتمی و حسابی داشتید، حتما در بخش دیدگاه ها بنویسید تا پاسخ بدم.
دوره های آموزشی BPMN,BPM و انواع BPMS ها
دید راهبردی در سازمان را میتوان بالاترین سطح سازمانی دانست. این دیدگاه، استراتژیهای سطح بالای سازمان را مشخص مینماید و کمتر نرمافزاری وجود دارد که بتواند در این دیدگاه مدل و یا راهحلی ارائه دهد. در واقع، دید راهبردی همان سطر اول چارچوب زکمن است که گامی مفهومی در درک و شناخت حرفه است. در این سطح، نرمافزار SA چهار مدل مختلف را ارائه میدهند که میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
نمودار مفهوم حرفه (Business Concept Diagram):
هدف این نمودار، نمایش سطح بالایی برای فرآیندهای حرفه است. این نمودار، نسبت به دیگر نمودارها رسمیت کمتری دارد و اغلب مورد استفاده مدیران سطح بالا و افرادی که با حرفه سازمان سروکار دارند، قرار میگیرد. با توجه به اینکه، نرمافزار SA قابلیت افزودن تصاویر و اشیاء دلخواه در مدلها را فراهم میآورد، این نمودار میتوان به صورت دلخواه و با چند نوع نمودار به طور کلی وجود دارد؟ چند نوع نمودار به طور کلی وجود دارد؟ توجه به دید طراح آن، رسم شود. علاوه بر این با استفاده از Matrix Editor میتوان فرآیندها، کاربردها و دادهها را به این اشیاء نگاشت نمود. شکل زیر نمونهای از این نمودار را نشان میدهد.
نمودار رهبری سازمان (Enterprise Direction Diagram):
این نمودار برای مدلسازی چشمانداز، مقصود و اهداف سازمان، ماموریتهای مرتبط، استراتژی و تاکتیکهای آن بکار برده میشود. همچنین این نمودار توانایی مدلسازی قوانین حرفه و سیاستهایی که استراتژیها و تاکتیکهای حرفه را تحت تاثیر قرار میدهند را نیز دارد. بطور کلی این نمودار به ذینفعان سازمان کمک میکند تا به دو سوال ذیل جواب دهند:
- چه چیزی برای انجام کارهایی که سازمان شما میخواهد انجام دهد، مورد نیاز است؟
- چرا هر یک از عناصر حرفه وجود دارند؟
نرمافزار SA به شما اجازه میدهد تا عناصر ذیل را در این نمودار بکار گیرید:
- واحد سازمانی
- مفاهیم پایانی (Ends Concepts): چشمانداز، اهداف و مقصود سازمان
- مفاهیم ابزاری (Means Concepts): ماموریت، استراتژی و تاکتیک
- عناصر راهبری (Elements of Guidance): سیاستها و قوانین حرفه
شکل زیر نمونهای از نمودار رهبری حرفه را نشان میدهد. در واقع ایده تئوری این نمودار، از کاری که توسط Business Rules Group انجام شده و تحت مقاله « Organizing Business Plans, The Standard Model for Business Rule Motivation » ارائه شده است، اقتباس شده است.
تعریف پروفایل حرفه (Business Profile Definition):
پروفایل حرفه، شامل تعاریفی است که خلاصهای از خصوصیات حرفه را ارائه میدهد و کمک میکند تا نواحی بهبود حرفه شناسایی شوند. به عبارت بهتر، این پروفایل تعاریف صریح و روشنی از حرفه و بخشهای مختلف آن ایجاد مینماید. پروفایل شامل خصوصیاتی چون: پروفایل بخشی (Segment) از حرفه، طبقهبندیها، محصولات و خدمات پروفایل، حامیان پروفایل، رقبای پروفایل و چند نوع نمودار به طور کلی وجود دارد؟ خلاصهای از اجبارهای حرفه است.
نمودار ارتباط ذینفعان (Stakeholder Relationship Diagram):
هدف از این نمودار نمایش ارتباط واحدهای سازمانی و ذینفعان کلیدی (دستهای از ذینفعان) در سازمان است. نرمافزار SA این قابلیت را فراهم میآورد که زیر نوعی از هر نوع ذینفع ایجاد شود و ارتباط بین آنها نمایش داده شود. در هنگام ایجاد این نمودار، هر یک از انواع ذینفعان موجود در سازمان تعریف میشوند که این تعاریف در فرهنگ لغات SA ذخیره شده و میتوانند به عنوان یک سمبل در این نمودار مورد استفاده قرار گیرند. بخشی مهمی از ایده این نمودار از کتاب « Business Process Management: Profiting from Process» توسط Roger Burlton گرفته شده است. با طبقهبندی ارتباط ذینفعان، درک روشنی از ذینفعان موجود در سازمان، ارتباط ذینفعان با واحدهای سازمانی و طبقهبندی انواع مختلف ذینفعان بدست میآید.
نمودار نگاشت راهبردها (Strategy Map Diagram):
این نمودار که با استفاده از Balanced Scorecard ایجاد میشود شامل نگاشت مقاصد حرفه به چشمانداز است. Balanced Scorecard ابزاری است که به مدیر اجازه میدهد تا کارایی حرفه را برای دستیابی به اهداف برقرار شده در سطوح مختلف سازمان اندازهگیری و کنترل نماید. نرمافزار SA با فراهم آوردن قابلیت Balanced Scorecard در فرآیندهای حرفه، امکان استفاده از آن برای ایجاد نمودار نگاشت را میسر میسازد.
دیدگاه شما