مقایسه مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (capm) با نظریه قیمت گذاری آربیتراژ (apt) در بورس اوراق بهادار تهران
از جمله مباحث مهمی است که مدتهاست نظر اقتصادانان مالی را به خود معطوف کرده و از نظر سرمایه گذاران نیز یک مبحث تأثیرگذار بر فرآیند تصمیم گیری آن ها تلقی می شود، شناخت مکانیزم ایجاد بازده و رابطه ریسک و بازده در بورس اوراق بهادار است.از جمله الگوهای شناخته شده برای تعیین فرآیند ایجاد بازده، الگوی قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (capm) می باشد. در پاسخ به انتقاداتی که به این مدل وارد شد، استتفان راس در سال 1976میلادی نظریه ی قیمت گذاری آربیتراژ(apt) را با مفروضات کمتر مطرح کرد. بر خلاف مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای(capm) که در آن، یک عامل ریسک در نظر گرفته می شود، نظریه قیمت گذاری آربیتراژ، یک نمونه چند عاملی است. برای تعیین عوامل ریسک در این مدل می توان از روش تحلیل عاملی و یا روش بکارگیری متغیرهای اقتصادی بهره گرفت. با توجه به نقاط ضعف روش تحلیل عاملی، این پژوهش با استفاده از متغیرهای کلان اقتصادی و اطلاعات فصلی 74 شرکت بورسی، در دوره زمانی سه ماهه ی چهارم سال1379 تاپایان سه ماهه ی سوم سال 1389 به مدت10 سال انجام شد. متغییرهای در نظر تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT گرفته شده علاوه بر بازدهی بازار، چهار متغیر کلان اقتصادی شامل: تورم، نقدینگی، درآمد نفتی و نرخ ارز می باشند که باتوجه به تحقیقات و شرایط اقتصادی ایران احتمال بیشتری می رفت، بر بازدهی سهام موثر باشند. لازم به ذکر می باشد، علاوه بر آزمون های فوق در سطح کل نمونه آماری(74شرکت)، سه صنعت خودرو، ماشین آلات و تجهیزات و دارو که بیشترین تعداد را، در نمونه دارا می باشند، به منظور کنترل اثر ناهمگونی شرکتهای نمونه و تعلق آنها به صنایع مختلف، انتخاب شده اند.یافته های پژوهش نشان داد که در مدلcapm؛ بازدهی بدون ریسک(rf)، در سطح کل نمونه آماری و در سطح صنایع مذکور، مثبت ولی پاداش ریسک(?) معنی دار نمی باشد. بنابراین؛ می توان نتیجه گرفت که مدل capm تایید نمی شود. در نظریه apt، به استثنا بازدهی بازار(rm) در سطح کل نمونه آماری و بازدهی بازار(rm) و عامل نرخ ارز(ex) در سطح صنعت خودرو، هیچ-کدام از متغیرهای اقتصادی دیگر معنی دار نیستند. از آنجایی که بیشترین ضریب تعیین(r2) محاسبه شده مربوط به صنعت خودرو و برابر 2 درصد می-باشد، می توان نتیجه گرفت که نظریه قیمت گذاری آربیتراژ(apt) در بورس اوراق بهادار تهران قابل تایید نمی باشد. در نهایت، با توجه به ضریب تعیین (r2)، می توان نتیجه گرفت که در این تحقیق اگرچه نظریه قیمت گذاری آربیتراژ (apt) نیز تایید نشده است، ولی بر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (capm) ارجحیت دارد.
منابع مشابه
مقایسه کارایی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) با مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای مبتنی بر مصرف (CCAPM) در بورس اوراق بهادار تهران
ریسک و بازده مباحث مورد توجه در بازارهای مالی میباشد. قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای با توجه به ریسک وارد بر آنها همیشه یکی از موارد مورد بحث بوده است. در همین راستا مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای توسط شارب در سال 1964 و لینتنر در سال 1965 بیان شد و با توجه به انتقاداتی که بر این مدل در طی سالها وارد شد، محققان تا به امروز بارها این مدل را مورد اصلاح قرار داده اند. در این تحقیق مدل قیمت گ.
تبیین مدل شرطی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) در بورس اوراق بهادار تهران
این مقاله قصد دارد تا نتایج تحقیق پیرامون تبیین مدل شرطی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) در بورس اوراق بهادار تهران را بیان کند. این مقاله تلاش دارد مدل CAPM را به گونه ای تبیین کند که بتواند مدیران پرتفوی وسایر سرمایه گذاران را در بهینه سازی سبد سهام و سرمایه گذاری های خود در بورس اوراق بهادار تهران یاری نماید. نتایج به دست آمده ازتحقیق نشان می دهدکه مدل شرطی قیمت گذاری دارایی های سرما.
مقایسه کارایی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (capm) با مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای مبتنی بر مصرف (ccapm) در بورس اوراق بهادار تهران
ریسک و بازده مباحث مورد توجه در بازارهای مالی میباشد. قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای با توجه به ریسک وارد بر آنها همیشه یکی از موارد مورد بحث بوده است. در همین راستا مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای توسط شارب در سال 1964 و لینتنر در سال 1965 بیان شد و با توجه به انتقاداتی که بر این مدل در طی سالها وارد شد، محققان تا به امروز بارها این مدل را مورد اصلاح قرار داده اند. در این تحقیق مدل قیمت گ.
تبیین مدل شرطی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (capm) در بورس اوراق بهادار تهران
این مقاله قصد دارد تا نتایج تحقیق پیرامون تبیین مدل شرطی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (capm) در بورس اوراق بهادار تهران را بیان کند. این مقاله تلاش دارد مدل capm را به گونه ای تبیین کند که بتواند مدیران پرتفوی وسایر سرمایه گذاران را در بهینه سازی سبد سهام و سرمایه گذاری های خود در بورس اوراق بهادار تهران یاری نماید. نتایج به دست آمده ازتحقیق نشان می دهدکه مدل شرطی قیمت گذاری دارایی های سرما.
بررسی کاربرد تئوری قیمت گذاری آربیتراژ (apt) بااستفاده ازمتغیرهای کلان اقتصادی در بورس اوراق بهادار تهران
هدف تحقیق، بررسی کاربرد تئوری قیمت گذاری آربیتراژ و تأثیر تغییرات پیش بینی نشده متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، نرخ ارز، قیمت نفت، صرف ریسک و تولیدات ناخالص داخلی بر بازده مورد انتظار هر سهم در بورس اوراق بهادار تهران است. در این تحقیق داده ها به صورت ماهانه و برای دوره زمانی 1387- 1378 (120 ماه) و بااستفاده از سیستم رگرسیون های ظاهراً نامرتبط غیرخطی تکراری ( مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
بررسی رابطه بین ریسک و بازده: مقایسه مدل قیمت تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT گذاری دارایی های سرمایه ای سنتی با مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای مبتنی بر مصرف
تبیین ارتباط بین ریسک، بازده و قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای موضوعی است که طی دهه های اخیر به پارادایم غالب بازار های سرمایه تبدیل گردیده است. در ادبیات مالی، الگوهای متفاوتی جهت بررسی رابطه بین ریسک و بازده ارائه شده است. یکی از این الگوها، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای است. این مدل در ابتدای معرفی خود با استقبال فراوانی مواجه شد اما پس از مدتی به شدت از سوی صاحبنظران حوزه مالی مورد ان.
بازرگانی-مالی
این وبلاگ آخرین دستاوردهای مربوط به مدیریت بازرگانی را در اختیار شما قرار میدهد
تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT
ب) مدل عاملي خطي( LFM ):
بازدههاي دارايي بر اساس يك مدل عامل خطي فرض ميشوند:
بازده دارايي i به طور خطي به عوامل k (F 1 ,F 2 ,…,F k ) و ريسك غيرسيستماتيك ε k بستگي دارد. مقدار بازده دارايي با عوامل b i1 ,b تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT i2 ,…,b ik مشخص شده است.
· در اين مدل فرض مي شود كه:
i. - E [ ε i ]=0 ريسك سيستماتيك به طور متوسط صفر است.
i. E [ ε i ε j ]=0 - ريسك غيرسيستماتيك در بين داراييهاي مختلف غيرهمبسته است.
ii. - E [ ε k ]=0 به طور ميانگين عامل مساوي صفر است.
i. - E [ ε i F k ]=0 ريسك سيستماتيك با ساير فاكتورها غيرهمبسته است.
i. - E [ F k F m ]=0 عوامل مختلف غيرهمبسته هستند.
با استفاده از انتظارات مدل عامل خطي( LFM )، ما فرمول زير را بدست ميآوريم:
n با جايگذاري فرمول فوق در معادله اصلي LFM ، فرمول زير به دست ميآيد:
n مثالهايي از عوامل فوق ميتواند متغيرهاي كلان اقتصادي مانند رشد GDP ، نرخ بيكاري، ماليات، سياست مالي و غيره باشد.
ج) قيمتگذاري آربيتراژ تكعاملي و ريسك سيستماتيك:
n فرض ميكنيم كه هيچگونه ريسك سيستماتيكي وجود ندارد و فقط يك تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT عامل(فاكتور) وجود دارد(مدل تكعاملي):
R i =a i +b i F (SFM)
در ادامه پورتفوليويي متشكل از دو دارايي i و j تشكيل ميدهيم:
R p = wR i + ( 1-w ) R j
= w ( a i + تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT b i F ) + ( 1-w )( a j + b j F )
= w ( a i - a j ) + w ( b i – b j ) F + a j + b j F
n به جاي w عبارت زير را قرار تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT مي دهيم:
R p = w ( a j - a j ) + a j
n ولي اين پورتفوي بدون ريسك است و بنابراين بايد نرخ بازده بدون ريسك را بدست آورد: ←
پرتفوليوي بدون ريسك
(FRP)
λ صرف ريسك عامل بوده و براي تمامي داراييها يكسان ميباشد.
(مستقل از i و j )
R p = R f = w ( a i - a j ) + a j
a j - R f = - w ( a i - a j )
( b i + b j )( a j - R f ) = b j ( a i - a j )
b i ( a j - R f ) - b j a j + b j R f = b j a i – b j a j
b i ( a j - R f ) = b j ( a j - R f ) ó
را براي دارايي i مي نويسيم و داريم:
nبر اساس رابطهLFM ، بدست ميآوريم:
E [ R i ] - R f = b i λ ( SIM )
بازده اضافي دارايي i معادل با عامل b i است
(يعني حساسيت به ريسك فاكتور)
n از آنجايي كه در اينجا فقط با يك عامل سر و كار داريم، ما به معادله فوقالذكر به عنوان مدل تكشاخصي اشاره ميكنيم. تمام داراييها بايد بر روي خط قيمتگذاري آربيتراژ در نمودار زيرين قرار گيرند:
يك دارايي يا پرتفوليو با b =1 را انتخاب ميكنيم و نرخ بازده مورد انتظار اين دارايي را برابر با δ ميگيريم، در اينصورت:
n جايگذاري معادله فوق در مدل (SIM):
E [ R i ] - R f = b i ( δ – R f )
n معادله به دست آمده بسيار شبيه به CAPM ميباشد! در حقيقت ما ممكن است CAPM را به عنوان مورد خاصي از APT در نظر بگيريم؛ در حالتي كه فقط يك عامل ريسكي وجود دارد.
v د) قيمتگذاري آربيتراژ با k فاكتور و ريسك سيستماتيك
n نتايج بدست آمده قبلي را مي توان به مواردي با عوامل متعدد ريسكي نيز تعميم داد.
n ممكن است كه ما پورتفوليوي آربيتراژي w را تشكيل بدهيم كه اين خاصيت را دارد: 1=0 w ’ يعني تمامي پورتفوي ارزشي برابر با صفر دارد: n i=1 w i = 0∑.
n اين به اين معناست كه هيچ ثروت خاصي سرمايهگذاري نشده است.
v نرخ بازده اين پورتفوي بدين صورت است:
n در صورتي كه براي تمامي عوامل k باشد، مي تواند پرتفوليوي بدون ريسك ايجاد كند.
n يك پورتفوليو كه نيازي به سرمايهگذاري ندارد و بدون ريسك است، بايد داراي نرخ بازده صفر باشد.
n حالت غيرآربيتراژي به اين صورت است: n i=1 w i a i = 0 ∑
حالت پرتفوليوي آربيتراژ n i=1 w i = 0 ∑
غيرآربيتراژ n i=1 w i a i = 0
پورتفوليوي بدون ريسك:
n i=1 w i b i1 = 0 ∑
n i=1 w i b i2 = 0 ∑
n i=1 w i b ik = 0 ∑
· مي توان اين حالات مختلف را در يك ماتريس نشان داد:
n ماتريس به شكل n×(2+k) ميباشد و بردار ارزشهاي رسته 1 ×n و بردارهاي صفر n×(2+k) مي باشد.
n از آنجايي كه حاصل ماتريس فوق، برداري از صفرهاست، اين مطلب را ميرساند كه هر يك از رديفهاي ماتريس به عنوان يك تركيب خطي از ساير رديفها نوشته شود.
n به عنوان مثال، رديف دوم را ميتوان به عنوان يك تركيب خطي از رديف و رديفهاي آخر k نوشت:
[a1,a2,…,an] =λ0[1,1,…,1]+λ1[b11,b21,…,bn1]+λ2[b12, b22,…, bn2] +…
+ λk[b1k, b2k,…, bnk].
v براي هر a i داريم:
a i = λ 0 + λ 1 b i1 + λ 2 b i2 + λ k b ik
اولا، يك دارايي(به نام f ( با حساسيت صفر براي تمامي عوامل خواهيم داشت: b f1 = b f2 =…= b fk = 0
همچنين خواهيم داشت: a f = λ 0 كه معادل با نرخ بازده بدون ريسك است بنابراين λ 0 =R f
ثانيا E [ R i ]= a i و بنابراين:
E [ Ri ] - Rf = λ 1bi1 + λ 2bi2 +…+ λ kbik
n بنابراين بازده اضافي دارايي i يك تركيب خطي از صرف ريسك عاملي يعني λ 1 , λ 2 ,…, λ k مي باشد.
n ما به داراييها يا پورتفويهايي مي توانيم دست يابيم كه حساسيت واحدي نسبت به يك عامل دارند اما نسبت به تمامي عوامل ديگر حساسيت صفر دارند.
n با جايگذاري فرمول زير در معادله قبلي به نتيجه زير مي رسيم:
E [ Ri ] - Rf = ( δ 1 – Rf ) bi1 + ( δ 2 – Rf ) bi2 +…+ ( δ 1 – Rf ) bik
ه) تئوري قيمتگذاري آربيتراژ :
n در دو بخش قبلي، ما ريسك غيرسيستماتيك را براي اهداف توضيحي ناديده گرفتيم. يكي از مباحث اصلي در APT اين است كه زماني كه تعداد داراييها ”زياد“ باشد، ريسك غيرسيستماتيك يك پورتفوي باتنوع خوب به صفر ميل ميكند. براي اين استدلال نياز است كه يك تعداد نامحدودي از داراييها را داشته باشيم. APT به دست آمده از طريق معادلات بالا فقط يك نقش قيمتگذاري تقريبي را خواهد داشت.
n همچنين تعداد محدود داراييها بعضي از مسايل مرتبط با مفهوم آربيتراژ را به وجود مي آورد. در دو مثال قبلي ما قادر بوديم كه پورتفوليوهايي بدون ريسك ايجاد كنيم. البته اين حالت زماني كه ريسك غيرسيستماتيك موجود باشد، امكانپذير نيست. چرا كه APT مبتني بر مفهوم خط مجانب است كه قبلا توضيح آن رفت..
nدر حقيقت سرمايهگذاران پرتفويهايي تشكيل مي دهند كه شامل ريسك غيرسيستماتيك مي شود سپس ما اين محدوديتها را از ميان برمي داريم (به طوري كه تعداد داراييهاي موجود رو به بي تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT نهايت مي رود) و نتيجتاً اين پورتفوي فاقد ريسك رسوبي خواهد بود.
n آقاي كوپلند و ويستون در اين مورد بحث نمي كنند (به خاطر پيچيدگيهاي رياضي). انها به طور واقعي از پس APT برنميايند. به جاي آن سعي مي كنند تا اين درك را در شما به وجود بياورند كه ارزش پورتفوي در هر دارايي به اين ترتيب است: 1/n .
n مدل APT در مقايسه با CAPM فرضيات محدودكننده كمتري دارد. به هر حال اشكالات زير بر آن وارد است:
1. مدل عامل خطي (اين مدل آنچنانكه به نظر ميرسد، محدوديت ساز نيست، ما مي توانيم اين عوامل را بپذيريم).
2. نامحدود بودن تعداد اوراق بهادار
3. نكته مهم در APT اين است كه ما متكي بر تعداد زيادي از اوراق بهادار در پورتفوي خود مي باشيم تا پورتفوي آربيتراژي همراه با ريسك رسوبي(باقيمانده) نزديك به صفر به وجود بياوريم.
این وبلاک درباره مدیریت بازرگانی -مالی می باشد و آخرین مطالب رادر این مورد در اختیار شما قرار می دهد. امید است ما را در بهبود این وبلاگ همراهی کنید.
مدل قیمت گذاری آربیتراژ
قیمت گذاری نادرست روی ورقه بهادار، به صورتی که باعث سود بدون ریسک گردد، آربیتراژ گفته می شود که فرصت آربیتراژی زمانی به وجود می آید که یک سرمایه گذار بتواند پرتفوی خود را با حجم سرمایه گذاری صفر بسازد به طوری که سود مطمئن حاصل نماید.
مدل قیمت گذاری آربیتراژ:
مدل قیمت گذاری آربیتراژ (APT)، یک تئوری به منظور ایجاد یک رابطه تعادلی بین ریسک و بازده می باشد که برای قیمت گذاری دارایی ها مورد استفاده واقع می گردد. این مدل بر اساس مدل های چند عاملی یا چند شاخصی قرار دارد که یک مدل تعادلی به شمار می رود. مدل تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT های چند شاخصی، پیشینه زیادی دارند اما در سال 1976 با ارائه این مدل توسط راس، یک چالش قوی در مقابل مدل CAPM به وجود آمد.
چگونگی به کارگیری APT:
برای استفاده از مدل قیمت گذاری آربیتراژ بایستی مراحل تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT زیر را طی نمود:
- استفاده از تحلیل عاملی و ماتریس کوواریانس و داده های زیاد برای شناسایی فاکتور ها
- استفاده از رگرسیون سری زمانی برای تخمین میزان حساسیت بازدهی هر یک از دارایی ها نسبت به فاکتور ها
- استفاده از رگرسیون مقطعی برای تخمین صرف ریسک برای فاکتور ها یا ایجاد پرتفوی های عاملی و محاسبه میزان بازدهی آنها
منابع ریسک در مدل قیمت گذاری آربیتراژی:
در مدل قیمت گذاری آربیتراژی یا همان APT، منابع ریسک به دو گروه زیر تقسیم می گردند:
عوامل عمومی: در این عوامل، متوسط انحراف از ارزش مورد انتظار آنها صفر است و انحرافات آن به عنوان ریسک معرفی می گردند.
عوامل یکتا یا منحصر به فرد: در این عوامل، متغیر تصادفی با ارزش مورد انتظار صفر است و با متنوع سازی حذف می شوند.
بنابراین می توان گفت که ایجاد تفاوت در بازدهی دارایی ها به دلیل تغییرات غیر منتظره در فاکتورهای بنیادی اقتصادی سبب می گردد که تمامی فرصت های آربیتراژی شناسایی شده و مورد استفاده قرار گیرند. لذا بازدهی مورد انتظار دارایی با توجه به حساسیت بازدهی به هر یک از فاکتورهای اقتصادی، قابل توجیه است.
مفروضات مدل قیمت گذاری آربیتراژ:
مدل قیمت گذاری آربیتراژ مستلزم مفروضاتی در مورد توزیع بازده دارایی ها، نرمالیتی بازدهی، رفتار میانگین واریانس و همچنین نرخ بازدهی بدون ریسک نمی باشد. بنابراین از جمله مفروضات اساسی که می توان برای مدل قیمت گذاری آربیتراژ به آنها اشاره نمود، موارد زیر موجود می باشد:
- ریسک گریزی، ضمن عقلایی بودن اقدام برای حداکثر سازی مطلوبیت
- نداشتن محدودیت هایی در بازار نظیر، هزینه معاملات، مالیات، فروش استقراضی و …
- عدم وجود فرصت بدون ریسک
- انجام معاملات آربیتراژی به صورت نامحدود
- وجود رقابت کامل در بازار
- وجود توافق روی تعداد و نوع فاکتور ها
- قابل حل بودن دستگاه معاملات (تعداد فاکتور ها نباید از تعداد دارایی ها بیشتر شود)
مزایای مدل APT نسبت به CAPM:
مدل قیمت گذاری آربیتراژ، دارای مزیت هایی نسبت به مدل تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای می باشد که در ادامه به برخی از مهم ترین این مزیت ها اشاره شده است:
- دارای مفروضات کمتری است.
- دارای مقبولیت تجربی بیشتری می باشد و آزمون پذیر است.
- بر خلاف مدل CAPM که مبتنی بر تنها یک فاکتور (پرتفوی بازار) است، آربیتراژ چند فاکتوری است.
- به پرتفوی بازار متکی نیست.
- به رفتار میانگین واریانس متکی نمی باشد.
معایب تئوری قیمت گذاری آربیتراژی:
استفاده از مدل قیمت گذاری آربیتراژی موانع و مشکلاتی را در پی دارد که در ادامه به آنها اشاره شده است:
- تشخیص عامل ها و محاسبه حساسیت ها نسبت به این عوامل
- تمایز تغییرات پیش بینی شده از پیش بینی نشده
- تئوری قیمت گذاری آربیتراژ راجع به نوع و تعداد فاکتورها چیزی نمی گوید و این فاکتورها بر اساس نوع اقتصاد، زمان و روش تحقیق مشخص می گردند.
- فاکتوها در طول زمان تغییر می یابند.
- به داده های زیادی برای تخمین پارامترهای مدل نیاز دارد.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله اوراق مشارکت را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
آزمون های تجربی APT
آزمون های تجربی APT:
آزمون های زیادی برای مدل APT انجام شد که مهم ترین آنها آزمون روش شناسی RR می باشد که در سال 1980 م توسط راس و رول صورت گرفت. این آزمون شبیه به روش تحقیق بلک شولز در آزمون CAPM می باشد.
نتیجه این آزمون بر روی 42 گروه 30 سهمی نشان داد که حداقل 3 و یا 4 عامل در قیمت گذاری دارایی ها مهم هستند که این 4 عامل به شرح زیر می باشند:
روش شناسی RR:
در این روش ابتدا بتاهای عاملی برای اوراق بهادار تخمین داده می شوند و پس از آن رابطه مقطعی بین بتای اوراق بهادار و متوسط نرخ بازده مشخص می گردد. برای تخمین بتای عاملی از تحلیل عاملی استفاده می شود و در نتیجه اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل عاملی، ماتریس کوواریانس بازده اوراق تحت بررسی قرار می گیرد.
تحلیل عاملی، عامل های بتایی را مشخص نموده و کوواریانس موجود بین اوراق بهادار را توصیف می کند. همچنین، یک مجموعه پرتفوی شاخص مشخص می گردد به صورتی که کوواریانس های پسماند بین بازده را تا حد ممکن کوچک نماید.
رهنمودهای APT راجع به فاکتورها:
مدل قیمت گذاری آربیتراژی، ویژگی های زیر را در مورد فاکتور ها ارائه می نماید:
- تغییرات غیر منتظره فاکتورها، تفاوت بازدهی دارایی ها را توضیح می دهد.
- فاکتورها نباید قابل متنوع سازی باشند یعنی باید عوامل سیستماتیک باشند.
- اطلاعات راجع به فاکتورها باید کامل، به موقع و در دسترس باشد.
- فاکتورها باید توجیه اقتصادی داشته باشند.
- رابطه خطی بین بازدهی و فاکتورها باشد.
- فاکتورها از عوامل کلان اقتصادی باشند.
- فاکتورها مربوط به آینده می باشند.
- فاکتورها نباید با هم همبستگی داشته باشند.
- کوواریانس بین بازدهی دارایی های مختلف تنها طبق فاکتورها توضیح داده شود.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله بازده سرمایه گذاری را به شما پیشنهاد می کنیم.
تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT
نتایج جستجو برای: مدل قیمت گذاری آربیتراژ (APT)
تعداد نتایج: 151665 فیلتر نتایج به سال:
مقایسه مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (capm) با نظریه قیمت گذاری آربیتراژ (apt) در بورس اوراق بهادار تهران
از جمله مباحث مهمی است که مدتهاست نظر اقتصادانان مالی را به خود معطوف کرده و از نظر سرمایه گذاران نیز یک مبحث تأثیرگذار بر فرآیند تصمیم گیری آن ها تلقی می شود، شناخت مکانیزم ایجاد بازده و رابطه ریسک و بازده در بورس اوراق بهادار است.از جمله الگوهای شناخته شده برای تعیین فرآیند ایجاد بازده، الگوی قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (capm) می باشد. در پاسخ به انتقاداتی که به این مدل وارد شد، استتفان راس د.
بررسی کاربرد تئوری قیمت گذاری آربیتراژ (apt) بااستفاده ازمتغیرهای کلان اقتصادی در بورس اوراق بهادار تهران
هدف تحقیق، بررسی کاربرد تئوری قیمت گذاری آربیتراژ و تأثیر تغییرات پیش بینی نشده متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، نرخ ارز، قیمت نفت، صرف ریسک و تولیدات ناخالص داخلی بر بازده مورد انتظار هر سهم در بورس اوراق بهادار تهران است. در این تحقیق داده ها به صورت ماهانه و تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT برای دوره زمانی 1387- 1378 (120 ماه) و بااستفاده از سیستم رگرسیون های ظاهراً نامرتبط غیرخطی تکراری ( مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
تئوری قیمت گذاری آربیتراژ (APT)
تعریف تئوری قیمت گذاری آربیتراژ چیست؟
تئوری قیمت گذاری آربیتراژ یک مدل قیمت گذاری دارایی بر پایه این ایده است که بازده یک سهم یا دارایی میتواند با استفاده از رابطه بین همان سهم یا دارایی و بسیاری از عوامل دیگر که معرف ریسک سیستماتیک هستند، پیشبینی شود. این تئوری که در سال ۱۹۷۶ توسط استفان راس طراحی شد، رابطه بین بازده های یک سبد سهام (پرتفوی) و بازده های دارایی های منفرد را از طریق یک ترکیب خطی از متغیرهای کلان اقتصادی پیشبینی میکند.
توضیحات مدیر مالی در مورد تئوری قیمت گذاری آربیتراژ
تئوری قیمت گذاری آربیتراژ (APT) قیمت را زمانی که احتمال وجود یک قیمت گذاری اشتباه در دارایی ها وجود دارد، توصیف میکند و اغلب به عنوان جایگزینی برای مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) به شمار میآید، با این تفاوت که تئوری قیمت گذاری آربیتراژ الزامات و مفروضات قابلانعطافتری دارد. درحالیکه فرمول CAPM نیازمند بازده مورد انتظار بازار است، APT از بازده مورد انتظار دارایی های ریسکی و پاداش ریسک برخی عوامل کلان اقتصادی استفاده میکند.
آربیتراژ کننده ها از مدل APT برای به دست آوردن سود از محل سهامی که اشتباه قیمت گذاری شدهاند، بهره میبرند. سهامی که به اشتباه قیمت گذاری شده سهامی است که قیمت جاری آن در بازار با قیمت تئوریکی که با استفاده از مدل قیمت گذاری آربیتراژ محاسبهشده، متفاوت است.
در بازارهای خارجی که فعالان بازار بورس ابزارهای مالی فراوانی برای مدیریت ریسک و کسب بازده از فرصتهای سرمایه گذاری دارند، آربیتراژ کننده ها با استفاده از ابزارهایی نظیر فروش استقراضی و تعهد خرید و فروش سهام و سایر دارایی ها، میتوانند از فرصتهایی نظیر قیمت گذاری اشتباه (بالاتر یا پایینتر از ارزش واقعی) برای کسب بازده های بدون ریسک استفاده کنند.
معادل انگلیسی تئوری قیمت گذاری آربیتراژ عبارت تئوري قيمتگذاري آربيتراژ APT است از:
Arbitrage Pricing Theory (APT)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
دیدگاه شما