دریچه ای به سمت تجارت بین الملل


صنعت نمایشگاهی در فرصت پسا برجام

اصولاً باید گفت که یک نمایشگاه بین‌المللی در حقیقت دروازه‌ی کشور برگزارکننده و در سطحی محدودتر دریچه‌ای برای کشورها، مؤسسات شرکت‌کننده و نمایش توانایی‌های سرزمین میزبان است. باز شدن درهای تجارت فرصتی است که پسا برجام ایجاد کرده تا صنعت نمایشگاهی در ایران روز به ‌روز رشد کند. رفع تحریم‌های بین‌المللی، رونق دوباره‌ی تولیدات داخلی و فراهم شدن ارتباطات بین‌المللی در بخش‌های مختلف اقتصادی از رهاوردهای برجام بوده که در این شرایط نمایشگاه‌ها به‌عنوان پیشانی اقتصاد و حلقه ارتباط منطقی بین تولیدکنندگان و بازار مصرف به توسعه‌ی روز افزون خود ادامه می‌دهند. با ورود علاقه‌مندان خارجی که منتظر گشایش بازار مستعد ایران بوده‌اند برپایی نمایشگاه‌های جدید در تهران و سایر استان‌های کشور بیش از پیش مورد توجه قرار خواهد گرفت[۱].

نمایشگاه‌ها از مهم‌ترین و مؤثرترین ابزارهای بازاریابی دردنیای امروز تجارت محسوب می‌شوند، ویژگی اصلی یک نمایشگاه متمرکز کردن فعالیت‌های اقتصادی در یک محدوده‌ی خاص بوده، به‌ طوری‌ که عرضه‌کنندگان کالا و خدمات یا افرادی که علاقه‌مند به انتخاب کالا هستند می‌توانند از این تمرکز حداکثر بهره را ببرند[۲].

تعداد نمایشگاه‌های تخصصی از جمله شاخص‌های توسعه‌یافتگی در هر کشور و نشان‌دهنده رشد و پویایی صنایع و تولید در آن کشور بوده که نیازمند زیرساخت‌های زیر است[۳، ۴، ۵، ۶]:

– تطبیق وضعیت گمرکی با ماهیت نمایشگاه‌های بین‌المللی و ترخیص موقت کالا براساس کنوانسیون بروکسل مصوب سال ۱۹۶۴ میلادی

– تطبیق حمل‌ونقل با حمل‌ونقل ویژه نمایشگاه‌های بین‌المللی و در نظر گرفتن برخی تسهیلات و تسریع در عبور وسایل حامل کالاهای نمایشگاهی از مرزها

– به وجود آوردن امکانات و تسهیلات نمایشگاهی برای شرکت‌کنندگان خارجی برای ملاقات طرف‌های تجاری خود در اصناف و اتحادیه‌های صنفی، تولیدی، صادراتی و وارداتی و اتاق‌های استان و کشور

– تبادل اطلاعات فنى و بازرگانى و گسترش مبادلات تجارى به منظور توسعه مبادلات اقتصادى و مقایسه مصنوعات داخلى با فرآورده‌هاى خارجى به منظور رشد کیفى اقتصادى و رقابت سالم[۴]

– انعکاس نمایشگاهى سیاست‌هاى جذب سرمایه‌گذارى خارجى از طریق مشارکت فعال بخش‌هاى اقتصادى در نمایشگاه‌ها

– ایجاد جو مناسب جهت پروژه‌هاى سرمایه‌گذارى مشترک در بخش‌هاى مختلف اقتصادى بین جمهورى اسلامى ایران و سایر ملل[۳]

filereader.php?p1=main_d3d9446802a442597

در نظر گرفتن تعداد نمایشگاه‌های تخصصی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی به‌دلیل ایجاد مزایای زیر است[۴، ۹، ۱۰، ۱۱]:

– سفرهای دوره‌ای بازاریابی به شهرها و کشورهای دیگر از طریق برقراری ارتباط با بازدیدکنندگان و شرکت‌کنندگان

با محقق شدن مزایای گسترش و توسعه برپایی نمایشگاه‌های تخصصی می‌توان به نمونه‌های موفق در توسعه بازار دست یافت. از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ردیفنام نمایشگاهتعداد مخاطبینحیطه‌ی تخصصی
1خرده‌فروشی لندن12000فناوری اطلاعات، بازاریابی، زنجیره تامین، تجارت الکترونیک، پرداخت‌ها، تدارکات، پیشگیری از ضرر و بزرگان بخش مالی و تیم‌هایشان
2مجوز هنگ‌کنگ20000صدور مجوز هنگ‌کنگ انیمیشن و کاریکاتور، هنر و طراحی، افراد مشهور و سرگرمی، دانشگاهی و آکادمیک، نام تجاری شرکت‌ها، مد و سبک زندگی و ورزش
3تبلیغات و بازاریابی تهران40000تبلیغات (محیطی، دیجیتالی و رایانه‌ای)، تبلیغات و بازاریابی کالاها و خدمات عمومی و تخصصی، آژانس‌ها، مـشاوران و مجریان تبلیغاتی، رسانه‌ها و وسایل ارتباط جمعی (تصویری، نوشتاری و گفتاری)، فناوری اطلاعات، علائم تبلیغاتی، تبلیغ مشهورترین محصولات، خدمات و نشانه‌های تجاری و فرهنگی، تبلیغات کالاهای صادراتی، نشان‌های تجاری و تبلیغاتی، روابط‌عمومی‌ها، سازمان‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی، فعـالیت‌های بازاریـابی و تحقیق در بازار، تکنیـک‌های بازاریابی و پیشبـرد فروش، ارتقا فـروش، سمپلـینگ، چـاپ و خدمات دیجیتالی، ماشیـن‌های چاپ الکترونیکی، تجهیزات و مواد اولیـه، طراحی بسته‌بندی، و ایده پردازی
4بازاریابی زنده انگلیس-چاپ، آب‌بندی، خدمات بسته‌بندی، خدمات حمل‌ونقل، تولید پوششی، برنامه‌ریزی تبلیغات و خدمات تولید، ابزارها و خدمات پاک‌کننده داده، ابزار مدیریت فهرست و پایگاه داده

– آموزش کامل متقاضیان مشارکت در نمایشگاه‌های خارجی در زمینه‌های مقیاس‌های بین‌المللی و مبانی صادرات و چگونگی عقد قراردادها

– آموزش چگونگی تنظیم قراردادها و آشنا کردن متقاضیان با نحوه اجرا و فهرست عدل‌بندی و قراردادن نمونه‌های قراردادهای تیپ در اختیار آن‌ها

– تاکید بر نوآوری در برگزاری نمایش‌ها (ارائه محصولات و خدمات، طراحی غرفه‌ها، موقعیت غرفه‌داران و . . .)

از بین تمام ابزارهای بازاریابی، نمایشگاه‌ها بیشترین کارکرد را در توسعه بازار دارند. بسیاری از شرکت‌ها در نمایشگاه‌ها حضور می‌یابند تا محصولات خود را تبلیغ کنند. حضور در نمایشگاه‌ های داخلی و خارجی علاوه بر فروش محصولات و خدمات به توسعه روابط با مشتری، جستجو برای شرکا و کارکنان و مطرح شدن شرکت کمک می‌کند. نمایشگاه‌ها بازارهای آزمایشی محصولات جدید بوده و ازاین‌رو نیز به‌عنوان ابزار تحقیق درباره بازار عمل می‌کنند. حضور در نمایشگاه‌های خارجی نیز به افزایش آگاهی مردم از شرکت، تحلیل وضعیت بازار و به آماده‌سازی زمینه‌های فروش محصولات و خدمات کمک می‌کند. حضور در نمایشگاه برای شرکت‌های جدید به‌دلیل کسب آگاهی از رقبا، عملکرد و محصولات آن‌ها مهم است. حضور در نمایشگاه های خارجی مهم‌ترین عامل در مراحل اولیه‌ی ورود به بازار است[۱۴].

نمایشگاه‌ها نه تنها به سود غرفه‌داران و بازدیدکنندگان است؛ بلکه بر رونق اقتصادی محلی در منطقه‌ برگزاری نمایشگاه اثرگذار است. به‌طور خاص، هتل و رستوران‌‌ها، شرکت‌های حمل‌ و نقل و هم‌چنین شرکت‌هایی که خدمات نمایشگاهی به سازمان و غرفه‌داران ارائه می‌دهند نیز در میان کسانی که هستند که از برگزاری نمایشگاه بهره می‌برند. اثرات اقتصادی در مراکز عمده نمایشگاه‌های بین‌المللی پنج تا هفت برابر گردش مالی برای خود سازمان‌دهنده است؛ درنتیجه، نمایشگاه‌ها تعداد زیادی مشاغل را در منطقه محلی به‌ویژه در شرکت‌های کوچک و متوسط فراهم می‌کنند[۱۰].

نمایشگاه‌ها همواره ابزار تبادل دانش بوده‌اند. دانش اطلاعات پردازش و اصلاح ‌شده در بافت مناسب می‌باشد. در جامعه دانش‌محور، اطلاعات منبع تعیین‌کننده و رقابتیست؛ بنابراین، تولید، انتخاب و انتقال اطلاعات یکی از مهم‌ترین وظایف یک اقتصاد ملی است[۱۵].

نمایشگاه مکانی برای شناخت بهتر مشتریان فعلی و احتمالی می‌باشد. یک فروشنده خوب به شرط آمادگی برای گوش دادن به مشتریان احتمالی می تواند ده فرصت جدید را در یک نمایشگاه بوجود آورد ملاقات با کسانی که امکان ملاقات در محیط خارج از نمایشگاه برای آن‌ها دشوار است در نمایشگاه فراهم می‌شود ازاین‌رو نمایشگاه فرصتی مناسب برای تحقق اهداف بازاریابی یا تثبیت موقعیت در بازار تثیت است. قرار دادن مشتری در مسیر چرخه فروش از دستاوردهای حضور در نمایشگاه است[۱۶].

شرکتی که دارای نام و نشان تجاری ارزشمندی باشد؛ در صحنه رقابت از قدرت بیشتری برخوردار بوده و سبب وفاداری مصرف‌کننده می‌شود. نمایشگاه با تایید ذهنیات مربوط به هویت و نماد شرکت نقش یادآور و پاسخگو برای اذهان پرسش‌گر دارد.

امروزه بازاریابی برای صادرات شاخه‌ای مهم از بازرگانی بین‌الملل است. شرکت‌ها از طریق نمایشگاه‌های بین‌المللی امکانات خود را به تولید کالاهایی اختصاص می دهند که نظر خریداران را هرچه بهتر تامین کند. چنین تولیدکنندگانی به‌جای تاکید روی کالایی خاص معمولا نوع خدمتی که آن کالا ارئه می‌دهد را مورد توجه قرار می‌دهند. شرکت‌کنندگان در نمایشگاه بین‌المللی با درک دقیق تهدیدات، رقبا و فرصت‌های موجود و کسب ایده‌های جدید جهت ارضای نیازهای مصرف‌کنندگان کالاهای خود شانس خود را جهت صادرات هرچه بیشتر افزایش می‌دهند.

رساندن پیامی خاص به مصرف‌کننده یکی از انگیزه‌های اصلی شرکت در نمایشگاه‌ها است. هر موسسه‌ای تلاش می‌نماید که روی طرز فکر، سلیقه و قضاوت مصرف‌کنندگان به نفع خود و تولیدات تاثیر بگذارد و این از طریق تبلیغات موثر امکان‌پذیر است[۱۷].

از مهمترین اثرهای نمایشگاه افزایش حجم مبادلات بازرگانی می‌باشد. گاهی مواقع اگر یک نمایشگاه در محیطی کوچک برپا شود اثر آن تا ۱۵ سال دیگر هم ادامه می‌یابد و افرادی با هم آشنا می‌شوند که به‌طور مداوم با هم همکاری و مبادله کرده و تا سال‌ها این همکاری ادامه می‌یابد[۳].

مهم‌ترین بخش انتقال تکنولوژی، جذب، بومی‌سازی و نوآوری است. فن‌آوری‌ها در توسعه، طراحی، تولید و به‌کارگیری محصولات، فرآیندها، سیستم‌ها و خدمات مورد استفاده قرار می‌گیرند و باعث همکاری نزدیک بین مراکز تحقیقاتی و صنایع، توجه به فعالیت‌های تحقیق‌وتوسعه، در دسترس بودن بازار کافی، قابلیت و ظرفیت جذب کشور گیرنده تکنولوژی، حمایت موثر دولت و تمایل دهنده و گیرنده تکنولوژی است[۱۳].

با توجه به تمام مزایا و دستاوردهای مفید و ضروری صنعت نمایشگاه، اما متاسفانه هنوز تعریف جامعی از صنعت نمایشگاهی، درک مناسبی از محصول این صنعت و تجربه و تمرین کارگروهی وجود ندارد. در این راستا چالش‌هایی از قبیل عدم‌اعتماد به بخش خصوصی، عدم‌استفاده از تجارب بین‌المللی، حضور تشریفاتی در نمایشگاه‌ها، وجود تنها یک سایت نمایشگاهی در پایتخت و ادعای ناشی از عدم‌آگاهی و تجربه در بین اثرگذاران در صنعت نمایشگاه به‌وجود آمده که گره این مشکلات تنها به‌دست صاحبان و متخصصان اصلی این صنعت باز خواهد شد.

گزارشی از سفر رایزن های تجاری آراد به امارات شهر دبی

خبرهای امروز آراد برندینگ با فعالیت های گسترده آرادی ها بر برندسازی اینترنتی + ۳ فیلم در یک خبر

در اینترنت و مخصوصا در اینستاگرام پیج هایی را می بینیم که یک فرد به کشوری خارجی می رود و فیلم و عکس هایی می گذارد که مثلا من خیلی موفقم و شما با خریدن دوره های من می توانید موفق شوید.
این عکس و فیلمهای خارج رفتن موجب فریب عده ای می شود و باعث می شود دوره فرد مذکور را خریداری نمایند.

گول فریبکاران را نخورید

سخن ما اینست که رفتن مدیرعامل یک شرکت به کشور خارجی هنر نیست و خیلی از مدیران برای تفریح هم که شده با زن و بچه به خارج می روند و می شود چند فیلم و عکس هم گرفت.
اگر شرکتی پیدا شد که نیروها و پرسنل خود را به خارج فرستاد و هزینه شان را پرداخت کرد تا آنها رشد کنند می توان دریافت که کار بزرگی در آن مجموعه قابل انجام است.
ضمنا هدفش دوره فروشی نباشد بلکه با ایجاد یک کار واقعی به سوددهی برساند و از کنار سودها دریافتی داشته باشد.

آراد برندینگ پیشگام در تجارت بین الملل

آراد برندینگ این ادعا را دارد که صادقانه در تجارت بین الملل پیشگام است و دست یاری خودش را به سمت تمام کسانی که می خواهند تحولی در زندگی شان ایجاد کنند دراز نموده است حال چه کسانی اجابت کنند و چه کسانی اجابت نکنند به خود افراد مربوط می شود.

سفر رایزن های تجاری به کشورهای مختلف

طی یک ماه گذشته تا کنون سه سفر تجاری داشتیم به امارات، ارمنستان و هند و سعی می کنیم در هر ماه حداقل ۲ سفر را داشته باشیم تا به فضل خدا بتوانیم تاجران آرادی را با فضای اقتصادی و فرهنگی کشورهای مختلف دنیا آشنا کنیم و با انتشار فیلم و عکس ها سایر کسانی که به آن کشورها نرفته اند را به سفری مجازی ببریم تا ارتباط بهتری با دنیا برقرار نموده و باور کنیم فتح تجارت جهانی موضوع سخت و پیچیده ای نیست.

سفر رایزن های تجاری به دبی

فیلم و عکس هایی که در ادامه مشاهده می نمایید سفر رایزن های تجاری آرادی را به شهر دبی در کشور امارات نشان می دهد که در آن آرادی ها به بازار رفته و گزارشی از بازار و قیمت های آن تهیه نمودند.
البته فیلم و عکس از دبی بسیار زیاد است که بعد از تدوین نهایی در بخش های مختلفی به سمع و نظر آرادی های عزیز خواهد رسید.
پس این شما و این هم فیلم و عکس های گزارشی از دبی

سیاست تهاجمی و یکجانبه ترامپ در عرصه تجارت

سیاست تهاجمی و یکجانبه ترامپ در عرصه تجارت

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه «نیزوایسیمایا گازیتا»، چاپ مسکو در مقاله ای نوشته است: اخیرا دو رویداد مهم در عرصه تجارت بین المللی رخ داده است. در تاریخ 22 فوریه توافقنامه سازمان تجارت جهانی در مورد تسهیل تشریفات تجاری که در اواخر سال 2013 به امضاء رسیده بود، به اجرا گذاشته شد. "روبرتو آزودو" رئیس سازمان تجارت جهانی سود حاصله از اجرای این توافقنامه را حدود یک تریلیون دلار در سال ارزیابی کرد که مقدار زیادی از آن برای توسعه ساختارهای اقتصادی کشورهای عضو هزینه خواهد شد. همزمان با این مسئله اثربخشی مقررات چندجانبه تجاری که یکی از ابزار مهم در اداره امور جهانی از سوی سازمان تجارت جهانی بشمار می رود، هم مورد تایید قرار گرفت.

رویداد دوم جنبه کاملا متناقضی با این مسائل دارد: در تاریخ 28 فوریه دفتر نمایندگی دولت آمریکا در مذاکرات تجاری (USTR) برنامه اقدام سالانه خود را به کنگره این کشور تقدیم کرد که در بخشی از آن از تصمیم دولت جدید "دونالد ترامپ" برای اقدامات تهاجمی و سرسختانه در روابط خود با دیگر کشورها خبر داده که در صورت ضرورت و به منظور «دفاع از منافع ملی آمریکا» حتی دست به اقدامات یکجانبه و خارج از ضوابط و مقررات سازمان تجارت جهانی نیز خواهد زد.

در آستانه انتشار طرح مذکور، رئیس جمهوری جدید آمریکا تاکید کرده است که کسری بودجه دولت ایالات متحده در عرصه تجارت با سایر کشورهای جهان در سال 2016 حدود 800 میلیارد دلار بود. به گفته ترامپ، بسیاری از کشورهای صادرات محصولات خود به آمریکا را به صفر رسانده‌اند، در حالیکه واردات کالاهای امریکایی به این کشورها در بالاترین حد است. ولی واشنگتن این نوع روابط تجاری را دیگر تحمل نخواهد کرد.

ترامپ یادآور شد: همین مسئله دولت جدید آمریکا را مجبور ساخته تا اقدامات تهاجمی را به منظور توقف صادرات غیرقانونی آغاز کند و در عین حال رقابت بازاری را بوجود آورد. البته سئوال اینجاست که واشنگتن چگونه می خواهد چنین طرحی را مورد اجرا بگذارد؟

آمریکا خود را موظف به رعایت قوانین بین‌المللی نمی‌بیند

در گزارش فوق الذکر آمده است که دولت ترامپ قصد دارد به هدف تعیین شده خود برای «دفاع از استقلال عمل خود و بازگشایی بازهای خارجی» از طریق دنباله روی کامل به قوانین تجاری آمریکا دست یابد. این به منزله آن است که آمریکا در صورتی که شرایط ایجاب کند، خود را محق خواهد دانست تا از قوانین سازمان تجارت جهانی که رعایت آنها بر اعضای این سازمان ضروری است پیروی نکند. این مسئله در صورتی که کنگره آمریکا در مورد افزایش مالیات بر ورود کالا از برخی کشورها، بخصوص از مکزیک و چین، به تصمیم واحدی برسد، تحقق خواهد یافت. بهانه این اقدام هم کاهش کسری بودجه دولت در تجارت با دو کشور مذکور و بازگشت موقعیتهای شغلی به داخل آمریکا خواهد بود. از دید مقامات آمریکایی، برای این منظور قانون مربوط به تجارت سال 1974 نیز وجو دارد. این قانون به آمریکا این اجازه را داده است که تعرفه های گمرکی تنبیهی را در قبال برخی کشورها که برای کالاهای آمریکایی تبعیض قائل می شود، مورد اجرا قرار دهد. البته اگر 40 سال قبل چنین برخوردی قابل قبول بود، ولی اکنون و با وجود قواعد و ضوابط سازمان تجارت جهانی که آمریکا نیز عضو آن است، هیچ کشوری بطور یکجانبه اجازه ندارد تا محدودیتهای تجاری برای سایر اعضای این سازمان بوجود آورد

هرج و مرج در تجارت جهانی؛ نتیجه رفتار آمریکا

اکنون دولت جدید آمریکا نشان می دهد که حاضر است از تعهدات بین المللی خود در برابر یکی از مهمترین سازمانهای بین المللی سرباز بزند. پیش بینی عواقب چنین اقداماتی بسیار دشوار است. منطق حکم می کند که به دنبال آمریکا ممکن است دیگر کشورها هم به الگو قرار دادن واشنگتن، بهانه هایی برای دفاع از منافع ملی خویش در مقابل ضوابط سازمان تجارت جهانی پیدا کنند. در این صورت، سلسه ای از موارد نقض در برابر اجرای ضوابط و قوانین این سازمان آغاز خواهد شد که قطعا نتیجه ای جز هرج و مرج در عرصه تجارت بین المللی و اقتصاد جهانی نخواهد داشت. بسیاری از مقامات بلندپایه در اتحادیه اروپا اکنون هم نتوانسته اند جلوی خشم خود از ابتکارعمل جدید دونالد ترامپ در زمینه تجارت بین المللی را بگیرند.

در شرایط کنونی جهان، اقتصاد کشورهای جهان در مقایسه با سالهای دهه 90 وابستگی بیشتری به یکدیگر دارد و هر نوع اقدام خوسرانه و خارج از چارچوب توافقات بین المللی، می تواند عواقب منفی برای سایر کشورها به همراه داشته باشد.

شعار پوچ وعده بهبود زندگی مردم آمریکا

ضمن اینکه شعار دونالد ترامپ در مورد بازگرداندن موقعیتهای شغلی به داخل ایالات متحده هم حقیقتا غیرقابل دفاع است. این تفکر که تجارت آزاد موقعیتهای شغلی را از بین می برد، بسیار ساده لوحانه است. اگر چنین چیزی صحت داشته باشد، در وهله نخست در بخش کارهای غیرحرفه ای است، در صورتیکه برعکس تجارت آزاد باعث ایجاد موقعیت‌های شغلهای حرفه‌ای بسیاری خواهد شد.

وعده بهبود وضعیت زندگی مردم طبقه متوسط آمریکایی در سایه ایجاد موانع و محدودیت‌های تجاری هم تا حدود زیادی قصه ای بیش نیست. اگر تعدادی موقعیت شغلی با اجرای چنین سیاستی بوجود آید، ولی در عوض همین مردم آمریکا افزایش قیمت کالاهای صادراتی مانند کفش و لباس، تلفنهای موبایل و دیگر کالاها را احساس خواهند کرد. برای اینکه تمام این محصولات اکنون در سایه تعرفه های نه چندان بالای گمرکی از طرف کشورهای آسیای شرقی وارد ایالات متحده شده و به قیمت مناسب در اختیار شهروندان آمریکایی قرار دارد.

البته همانطور که همه می دانند، دونالد ترامپ با وجود حضور کوتاه مدت خود در کاخ سفید، از هم اکنون هم در برخی برخوردهای خاص خود برای دریچه ای به سمت تجارت بین الملل حل و فصل مشکلات مختلف تجدیدنظر کرده است. در هر صورت ترامپ و دولت وی برای رسیدن به راهکار مشخص در این رابطه باید به توافق دست یابند که البته با توجه به اوضاع کنونی، این مسئله ساده ای نخواهد بود.

آیا رشته روابط بین الملل به صلح و ثبات جهانی کمک کرده است؟

آیا رشته روابط بین الملل به صلح و ثبات جهانی کمک کرده است؟

در یک غروب دوران کرونایی به اتفاق یکی از دوستان قدیمی و پزشکم برای صرف چای به یکی از کافه های تهران رفتیم تا بعد از چندین سال دیداری تازه کنیم.

پرسشی که ایشان مطرح کردند جرقه ای در ذهنم ایجاد کرد که موضوع این مقاله کوتاه است و بنابراین این نوشته را به ایشان تقدیم می کنم. پرسش اصلی ایشان این بود که واقعا مزایا و منافع رشته شما (روابط بین الملل) چیست، به چه دردی برای جامعه می خورد، تا چه اندازه این شغل دانشگاهی برای کشور و جهان کارآمد و مفید بوده و مهمتر اینکه این نویسنده بعد از این همه سال پژوهش، نویسندگی و تدریس در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل و شرکت گسترده در کنفرانس های های بین المللی، از نتایج عملکرد خود، به ویژه به لحاظ در آمد زایی و تولید ثروت راضی هست؟

بنظرم پرسش دوست پزشکم کاملا مشروع و به واقع برگرفته از یک پرسش کلان تر در جامعه کنونی ما است که یک شغل تاثیرگذارو کارآمد حتما باید نتایج «ملموس» و «تاثیرگذار» برای جامعه و شخص مورد نظر داشته و مهمتر اینکه منجر به تولید ثروت شخصی شود. به واقع، تجارت های در آمد زا همچون در حوزه رمز ارزها، خرید و فروش دلار و یورو، کارهای خدماتی، تجارت در حوزه خودرو، آپارتمان، زمین و غیره در کشورمان بتدریج و متاسفانه جایگزین حوزه های کارآفرینی و تولید می شوند که عیار واقعی قدرت و تولید ثروت برای یک ملت و کشور به حساب می آیند. تردیدی نیست که در این میان شغل پزشکی (یا مهندسی، وکالت و . ) بسیار محترم، سرآمد و مفید برای یک جامعه است. یک پزشک نزدیک به دو دهه (تحصیل عمومی و تخصص) درس می خواند، تجربه می کند و در نهایت حاصل زحمات خود را از لحاظ تاثیرگذاری و کارآمدی برای سلامت جامعه تضمین شده و ملموس می بیند. مریض شفا یافته و در هر شرایطی قدردان و سپاسگزار است، پزشک هم در کنار خدمت به جامعه، به تولید ثروت، درآمدزایی عالی و زندگی بهتر می رسد: این یعنی یک معادله برد-برد و مشروع برای هر دو طرف.

اما آیا این الگوسازی دریچه ای به سمت تجارت بین الملل را می توان در مورد یک اندیشمند حوزه روابط بین الملل به لحاظ کارآمدی شغلی و دستیابی به نتایج ملموس بالا تصویرسازی کرد؟ پاسخ به این پرسش نیاز به کمی کنکاش و تاریخ شناسی در مورد این رشته دارد. وظیفه ذاتی رشته روابط بین الملل (به عنوان یک علم «میان رشته ای» که از تمام علوم دیگر همچون اقتصاد، روانشناسی، پزشکی و سلامت، فلسفه، ادبیات، تاریخ، جغرافیا، جامعه شناسی، ورزش و . بهره می گیرد) تقویت صلح و جلوگیری از جنگ از طریق گسترش تعاملات سیاسی، اقتصادی و اجتمایی-فرهنگی بین ملت ها و دولت ها است. هر چند زمینه های اصلی شکل گیری این رشته با کمک فلاسفه شرق و اروپایی از قرن ها پیش شکل گرفته بود، اما نقطه عطف تحول و توسعه این رشته به بعد از جنگ جهانی دوم بر می گردد که موج مهاجرت های دانشمندان و اندیشمندان این رشته به دانشگاههای آمریکایی آغاز شد. در آن زمان، آمریکا یک کشور امن، با ثروت گسترده و مکانی برای زندگی بهتر بود. اروپا در نتیجه جنگ مخرب جهانی به ویرانه ای تبدیل شد و دولت های اروپایی حفظ برتری غرب در معادله قدرت جهانی را در تقویت روابط خود با آمریکا می دیدند.

همزمان، آمریکا به عنوان هژمون جدید نظام بین الملل نیاز داشت تا با گسترش تعاملات منطقه ای و جهانی و شناخت فرهنگ ها و هویت های مختلف، فهم خود را از سیاست جهانی افزایش دهد و از این طریق به تولید قدرت و تقویت هژمونی خود بپردازد. از این نگاه، تفکر غالب در غرب این است که رشته روابط بین الملل در ماموریت خود یعنی حفظ صلح و ثبات جهانی تا حد زیادی موفق بوده است. به عنوان نمونه، از بروز یک جنگ جهانی دیگر جلوگیری کرده، هنوز بمب اتمی سومی در دنیا منفجر نشده، رژیم های کنترل تسلیحات و خلع سلاح گسترش یافته، سازمان ملل و نهادهای تابعه آن فعالند، فرهنگ حقوق بشر و زنان تقویت شده و مسائل دیگر.

اما در کنار این به اصطلاح موفقیت های ویترینی، غربی ها و در راس آن آمریکا با ورود به جنگ های منطقه ای، به ویژه در غرب آسیا و دخالت در امور سایر کشورها در تمامی حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتمایی به منظور حفظ هژمونی معادله غرب در سیاست جهانی، بر شکاف ها و جنگ های منطقه ای دامن زده که نتیجه آن گسترش افراط گرایی، خشونت و نفرت و توزیع نابرابر ثروت و شکاف های اقتصادی و طبقاتی بین ملت ها در فرهنگ جهانی کنونی می باشد. به واقع، ایدئولوژی لیبرال-دمکراسی یعنی موتور محرکه «جهانی شدن» (یکدست شدگی) اقتصاد و سیاست جهانی در مدل غربی به دلیل نگاه ابزاری غربی ها، نه تنها به توسعه و ثبات پایدار جهانی کمک نکرده، بلکه بر شدت فقر و انباشت سرمایه ثروتمندان افزوده، به گونه ای که این نحله فکری اکنون به ضد خود تبدیل شده است و همه صحبت از عصر «فراجهانی شدن» یا «جهانی زدایی» می کنند که به واقع یک نوع نگاه انتقادی شدید به آثار منفی جهانی شدن در ایجاد ضدیت بین ملت ها و دولت ها است.

ادوارد سعید فعال سیاسی و اندیشمند فلسطینی-آمریکایی پسااستعمارگرایی معتقد است غربی ها با ابزارهای تکنولوژی، زبان و اقتصاد پیشرفته به گونه ای این تصور و ذهنیت غلط را در شرقی ها انباشت کرده اند که غرب قدرت برتر در حوزه تولید فکر و اندیشه برای هدایت سیاست و اقتصاد جهانی بوده و خواهد بود. آمریکا در دهه 1980 میلادی با ابتکار نظامی «جنگ ستارگان» و هدایت شوروی به سمت مقابله با آن، همراه با تحریم ها و فشارهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی (جنگ نرم) موجب فروپاشی شوروی در سال های 1990-1991 شد. اما همین مدل فروپاشی دولت ها از سوی آمریکا با اجرای سیاست «فشارحداکثری» ترامپ در مورد ایران کارساز نبود که خود به نوعی بر گرفته از مدل فروپاشی شوروی از درون بود. دلیل اصلی این امر همزمان مقاومت سخت ایران برای حفظ بقای کشور و تضعیف جایگاه آمریکا در سیاست جهانی می باشد.

برای سال های طولانی اندیشکده های غربی حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل مرکز تولید فکر و اندیشه برای سیاست جهانی و نقطه اتصال حوزه روشنفکری و سیاستگذاری بوده و زمینه هایی همچون تولید تئوری، تاریخ سازی، سناریونویسی، آینده پژوهی، تشخیص دریچه ای به سمت تجارت بین الملل روندها و غیره را، همگی با هدف و صرفا برای تامین منافع کشورهایشان ساماندهی می کرده اند. در یک ارزیابی کلی این اندیشکده ها با کمک متخصصین و اندیشمندان خود در حفظ منافع ملی کشورهایشان یک موفقیت نسبی داشته اند. مثلا همچنان افکار عمومی جهان را با رویکردها و پیش بینی روندها در کنترل دارند، رژیم تحریم های بین المللی را علیه کشورهای ناراضی از وضع موجود پیشنهاد می دهند و از ابزار شورای امنیت و حق وتو برای تحت فشار قرار دادن کشورها در جهت همگون سازی با خود استفاده می کنند.

یک مثال آشکار همین تقابل غرب با ایران در مورد برنامه هسته ای مشروع و توصیه به تداوم تحریم های ظالمانه برای مهار قدرت منطقه ای کشورمان است. اما همین اندیشمندان نتوانستند بعد از قریب به 70 سال مسئله صلح اعراب و اسرائیل را حل کنند. یا اکنون این اندیشکده ها صلح و ثبات پایدار در منطقه را منوط به تقویت روابط ایران و آمریکا می بینند، غافل از اینکه چنین سناریو نویسی موجب نگرانی و حتی سرخوردگی سایر کشورهای عربی خلیج فارس، چین و روسیه و ترکیه می شود. از این نگاه منتقدانه، اندیشمندان غربی به پیچیدگی صلح و ثبات جهانی، یعنی درست برخلاف وظیفه ذاتی خود کمک کرده اند.

با این وضعیت، همچنان نمی توان منکر شد که اندیشمندان علوم انسانی همچنان ستون های اصلی شکل دهنده و متعادل کننده «تراز» قدرت، سیاست، اقتصاد، امنیت و فرهنگ جوامع بشری هستند. در این میان، وظیفه اصلی یک اندیشمند حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل در ایران آگاهی دادن به افکار عمومی داخلی و جهانی برای فهم بهتر روندهای اقتصادی، سیاسی و اجتمایی حاکم در کشور و همچنین در سطح جهانی است. اندیشمندان واقعی و غیرابزاری با تشخیص مصلحت و واقعیت های موجود و انتخاب بهترین گفتمان ها، تعقل و تشخیص روندهای جاری، در پی ارائه چشم انداز و دریچه ای نو برای پیشرفت جامعه خود هستند. آنها در پی ارائه راه حل های کارآمد، تاثیر گذار و ملموس برای حل مشکلات جاری برای تولید امنیت و ثروت در کشورمان می باشند. به واقع، وقتی دانش ارزشمند می شود که از آن برای ایجاد تاثیر مثبت، ارائه راه کارهای حل المسائلی، نو آوری و خلاقیت و نگاه انتقادی به رویکردهای ناصحیح موجود استفاده شود.

تصور کنید یک تصمیم نادرست در حوزه سیاستگذاری خارجی کشورمان می تواند انرژی ذخیره شده یک ملت را که سال ها برای آن زحمت کشیده شده بر باد دهد. به عنوان نمونه، عدم تصمیم سریع در سرکوب داعش در عراق و سوریه می توانست بقای کشور تاریخی ایران را به خطر اندازد و ارزش ژئواستراتژیک کشورمان را در نزد قدرت های جهانی به چالش بکشد. هم اکنون یک سیاست اشتباه در مواجهه با طالبان در افغانستان می تواند امنیت مرزهای شرقی کشورمان را به خطر اندازد. عدم تقویت قدرت بازدارندگی ایران مطمئنا موجب حمله نظامی آمریکا و رژیم اسرائیل و نابودی تاسیسات اتمی ایران می شد. تداوم برنامه صلح آمیز هسته ای ایران به عیار قدرت ملی و جایگاه بین المللی کشورمان می افزاید و نمونه های دیگر. به همین اندازه، وظیفه اندیشمندان حوزه اقتصادی و فرهنگی ارائه راه کارهای صحیح برای توسعه و رفاه و افزایش بینش و درک شهروندان از روندهای انتقال تمرکز قدرت و ثروت در کشور و جهان در سال های آتی است.

نتیجه اینکه رشته روابط بین الملل در ماموریت ذاتی خود یعنی «برقراری صلح و پرهیز از جنگ» دارای موفقیت و شکست های نسبی به ترتیب در نگاه های غربی و شرقی بوده است. اما حقیقت آن است که اندیشمندان در این روند نقش اساسی داشته و خواهند داشت. در این میان، یک اصل مسلم وجود دارد و آن اینکه اندیشمندان جوامع شرقی (ایران) با توجه به ویژگی های تاریخی، ملی و تمدنی خود به ارائه راه حل های «فرامتنی» مستثنی از تئوری های غربی در جهت رفع معضلات جاری جوامع خود اقدام کنند.

البته بنظرم در نهایت این توضیحات سنگین تئوریک، روشنفکرانه و بعضا انتقادی دوست پزشکم را قانع نکرد که انتخاب رشته روابط بین الملل نتایج ملموس و تاثیرگذار برای جامعه و زندگی شخصی ام به همراه داشته است. توصیه ایشان این بود (ضمن ادای احترام) تا دیر نشده به یک کار دیگر و درآمدزا هم فکر کنم. اما این نویسنده همچنان معتقد است که هدف یک اندیشمند روابط بین الملل کوشش برای رسیدن به منافع شخصی به هر بهایی نیست. منطق اندیشمند حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل منطق کلان و استراتژیک تامین منافع ملی است. این وظیفه ذاتی دولت در ایران است که جایگاه اندیشمندان این حوزه را تقویت کند و از تفکر فعال و خلاق آنها در مسیر سیاستگذاری صحیح استفاده کند.

ورود به عرصه اقتصاد افغانستان از دریچه سرمایه گذاری

ورود به عرصه اقتصاد افغانستان از دریچه سرمایه گذاری

جمعی از تجار قندهار افغانستان در نشست مشترکی با اعضای اتاق مشترک ایران و افغانستان(شعبه مشهد) و فعالان اقتصادی ایرانی، از ظرفیت های اقتصادی این ولایت و بسترهای تعامل اقتصادی سخن گفتند.

به گزارش روابط عمومی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اتاق خراسان رضوی؛ محمود سیادت، رئیس اتاق مشترک ایران افغانستان(شعبه مشهد) در ابتدای این نشست گفت: قندهار از جمله شهرهایی است که توانمندی های اقتصادی فراوانی دارد و از ظرفیت خوبی برای گسترش تجارت برخوردار است. افزایش صادرات سالانه میوه تازه از این ولایت در سنوات گذشته، بر این ظرفیت ها صحه می گذارد و باید از این فرصت برای توسعه تعاملات اقتصادی دو کشور و دو استان بهره بگیریم.

وی ادامه داد: یکی از موانع حضور بیشتر ما در افغانستان شاید دغدغه های امنیتی باشد که البته به باور من، در بخشی از این مباحث بزرگنمایی صورت می گیرد.

سیادت تاکید کرد: قندهار ظرفیت خوبی دارد تا سرمایه گذاری خارجی در آن توسعه پیدا کند و توامان از منابع خوبی برخوردار است که می تواند به توسعه تولید در این ولایت کمک می کند.

وی خاطر نشان کرد: مشارکت در احداث و ایجاد واحدهای صنعتی، تعامل در صادرات محصولات کشاورزی، زراعی و دامی و. می تواند میان دو کشور و دو خطه رونق بگیرد، پس باید بیش از حوزه صادرات به سمت انتقال دانش فنی و سرمایه گذاری پایدار حرکت کنیم.

*پیوندهای مشترک، مجالی برای توسعه تعاملات اقتصادی

نایب رئیس اتاق مشهد در بخش دیگری از اظهارات خود به سرفصل های مشترکی اشاره که دو ملت را به یکدیگر پیوند داده است و افزود: زبان، تاریخ و فرهنگ دو کشور، مشترکات زیادی دارد و قرابت جغرافیایی نیز بر دوستی دو ملت افزوده است. این علاقه و رابطه دوسویه به قدری زیاد است که هیچ قدرت خارجی نمی تواند بر این تعاملات اثری باقی بگذارد.

وی تاکید کرد: از سوی دیگر، تمایل داریم که طرف قندهاری تعامل و حضور بیشتری در ایران داشته باشد، پیشنهاد جدی ما به فعالان اقتصادی استانمان این است که قندهار را به عنوان یک مرکز قابل توسعه برای فعالیت های مشترک در نظر بگیرند.

سیادت خطه خراسان رضوی را نیز به لحاظ زیرساخت های تولیدی، توان واحدهای فعال در این عرصه و تخصص فعالان اقتصادی آن متفاوت و برجسته تر از دیگر نقاط کشور عنوان کرد و گفت: چه خوب است که از ظرفیت تخصصی اتاق های مشهد و قندهار برای تعاملات سازنده بهره بگیریم و بستر تعاملات را توسعه ببخشیم.

وی از فعالان اقتصادی ایرانی خواست تا با نگاه سرمایه گذاری، به ظرفیت های افغانستان و ولایت قندهار بیاندیشند و متذکر شد: اگر امروز به دنبال توسعه تعاملات و حضور در فضای اقتصادی افغانستان نباشیم، فردا که صلح برقرار شود، متقاضیان زیادی به این عرصه ورود خواهند کرد و رقابت ها دشوارتر و پرهزینه تر خواهد بود.

وی ابراز امیدواری کرد که خردادماه امسال، هیاتی از بخش های مختلف اقتصادی خراسان رضوی عازم ولایت قندهار افغانستان شود تا فرصت مغتنم دیگری، ظرفیت تعاملات اقتصادی دو خطه مورد بحث قرار بگیرد.

* فرصت های روبه رشد سرمایه گذاری در افغانستان و مشوق های دولتی

حفیظ ا. بهاء، رایزن تجارتی سرکنسولگری افغانستان در مشهد نیز در سخنانی بیان کرد: تعاملات اقتصادی دو کشور نباید صرفا به بخش صادرات محدود شود و در حوزه سرمایه گذاری نیز باید این مباحث پیگیری شود.

وی با تقدیر از اتاق مشترک ایران و افغانستان(شعبه مشهد) برای برگزاری این نشست، گفت: بیشتر از مشکلات تمایل داریم در باب فرصت ها گفتگو کنیم؛ البته که اگر موانع برطرف شود، خود به توسعه ارتباطات دوسویه منجر می شوند.

وی ادامه داد: بعضی ممنوعیت های در بخش صادرات کالا باعث می شود تا محصول مذکور از مسیر قاچاق به کشور دیگر وارد شود و در قالب تعاملات اقتصادی باید برای این مسئله چاره اندیشی شود.

«بهاء»، از تجار دو کشور خواست تا به منظور جلوگیری از بروز مشکلات قانونی، چارچوب عقد قراردادهای رسمی را دنبال کرده و از ظرفیت مشورتی و خدماتی اتاق های بازرگانی و نهادهای دیپلماتیک دو کشور بهره بگیرند تا خسراتی در آتیه متوجه سرمایه آن ها نشود.

وی خاطر نشان کرد: در قسمت صادرات نباید صرفا بر کالاهای مصرفی تمرکز پید کنیم و این ظرفیت ها و زیرساخت ها هستند که باید توسعه یابند. فرصت های سرمایه گذاری در افغانستان روبه رشد هستند و مشوق های خوبی نیز از سوی دولت تعریف شده که می تواند انگیزه سرمایه گذاران را تقویت نماید.

رایزن تجارتی سرکنسولگری افغانستان در مشهد تاکید کرد: از سویی، سرمایه گذاری های مشترک ها میان طرفین ایرانی و افغانستانی دارای مزیت های فراوانی است و می تواند موانع ناشی از تحریم ها را مرتفع سازد و مشوق های خوبی نیز به این بخش تعلق می گیرد.

* برای تجار افغانستانی، بهترین کشور جهت توسعه تعاملات اقتصادی، ایران است

عبدالباقی بینا، معاون اتاق تجارت قندهار نیز در این نشست با تاکید بر ریشه های مشترک دو ملت که به پیوندهای بیشتر در عرصه های دیگر نظیر اقتصاد و تجارت منجر شده است، عنوان کرد: شهر مشهد و خطه خراسان ظرفیت های خوبی برای تعاملات تجاری و اقتصادی در اختیار دارند. از سویی مواد ایرانی ارزان و با کیفیت هستند و دسترسی به آن ها آسان می باشد.

وی ادامه داد: قریب به 41سال است که درگیر جنگی طولانی هستیم ولی کوشیده ایم تا توسعه را به مدد ایجاد کارخانه و مراکز تولیدی در قندهار و ارتقای زیرساخت های تجارت رقم بزنیم. مواد اولیه تولیدات ما عمدتا از ایران تامین می شود و تعاملات خوبی با کشور و ملت شما داریم.

عبدالباقی بینا متذکر شد: بعضا در قراردادهایی که بین تجار و بدون طی شدن مسیرهای قانونی عقد می شود، تخلفات و خلف وعده هایی رخ می دهد و از این منظر تاکید داریم که در دو کشور باید مآخذ و مراکزی بر این قراردادها نظارت کنند و تضامین آن را تامین نمایند.

وی به تجارت میوه در افغانستان اشاره کرد و گفت: ظرفیت های خوبی در این بخش داریم اما مسیرهای تجاری ما محدود است.

معاون اتاق تجارت قندهار بعضی از مشکلات تجارت زمینی از مسیر ایران نظیر دشواری های حمل و نقل، هزینه های حمل، ممنوعیت ها و. را برشمرد و یادآور شد: امیدواریم این دغدغه ها در چارچوب تعاملات دو کشور حل و فصل شوند.

وی خاطر نشان کرد: برای ما بهترین کشور جهت توسعه تعاملات اقتصادی، ایران است و برای شما نیز، تعاملات متقابل با افغانستان به واسطه همجواری با این کشور، بهترین ظرفیت را داراست پس باید به رونق این تعاملات و رفع موانع کمک کنیم.

وی از فعالان اتاق مشهد برای دریچه ای به سمت تجارت بین الملل حضور در قندهار دعوت کرد و بر توسعه تعاملات دو کشور تاکید نمود.

*57 درصد صادرات خراسان رضوی به افغانستان صورت می گیرد

گرامی که به نمایندگی از سازمان صمت استان در این نشست حضور داشت، عنوان کرد: سهم افغانستان از کالاهای صادراتی خراسان رضوی رو به رشد است و برآوردها نشان می دهد که 57 درصد از مجموع صادرات خراسان رضوی به آن کشور صورت گرفته است.

وی ادامه داد: این کشور در واقع پنجمین شریک تجاری ایران به شمار می آید و نظر به شرایط تحریمی موجود، توسعه تعاملات اقتصادی ایران با کشورهای همسایه در دستور کار است و از این منظر نگاه ویژه ای به کشور افغانستان داریم. روابط دیرینه دو ملت می تواند به توسعه دیگر تعاملات به ویژه در بخش های اقتصادی کمک شایانی کند.

این گزارش حاکیست؛ فعالان اقتصادی ایرانی و افغانستانی حاضر در این نشست در ادامه از توانمندی های واحدهای اقتصادی خود، ظرفیت های همکاری مشترک و ضرورت اصلاح بعضی رویه ها سخن گفتند و بر اهمیت ارتقای تعاملات و روابط طرفین تاکید کردند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.