کندل چیست؟
معمولا اکثر سرمایه گذاران تازه وارد در بازار ارز دیجیتال یا بازار مالی، این سوال برایشان به وجود میآید که کندل چیست و چه کاربردی دارد. از این رو اگر شما هم جزو چنین افرادی هستید، بهتر است بدانید کندل یک نمودار قیمتی بوده که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و قیمتهای بسته شدن، باز شدن، پائین و بالا رفتن داراییها را طی دورهای مشخص به نمایش میگذارند.
کندلها به عنوان مهم ترین و اصلی ترین ابزار در تحلیل تکنیکال بازار مالی شناخته شدهاند و نقش بسیار مهمی نیز در تشخیص روند بازار دارند. به همین دلیل هم امروزه معامله گران زیادی از آن جهت تشخیص روندهای نزولی و صعودی به شکل گسترده استفاده میکنند. این ابزار دارای انواع مختلفی بوده و هر کدام از آنها نیز ویژگیهای خاص مربوط به خود را دارند. به همین دلیل هم قصد داریم در ادامه به شکل جامعتری این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم، پس تا انتهای مقاله همراه ما بمانید.
مهم ترین ویژگیهای کندل
همان طور که در ابتدای مقاله گفته شد، کندل ابزاری جهت نمایش اطلاعات در خصوص حرکت قیمت دارایی بوده که به عنوان محبوب ترین مؤلفههای تحلیل تکنیکال به شمار میروند. در واقع معامله گران با استفاده از این ابزار میتوانند خیلی راحت روند قیمتها را در بازارهای مختلف شناسایی کنند و سود بیشتری به دست آورند.
حال که تا حدودی متوجه شدید کندل چیست و از آن چه استفادههایی میکنند، بهتر است به خوبی ویژگیها و مشخصات آن را هم بشناسید. بدنه کندل حدود قیمت میان باز و بسته شدن معاملات آن روز را در معرض دید معامله گران قرار میدهد. زمانی که بدنه کندل سیاه یا پر میشود، یعنی الگوی کندل معکوس قیمت بسته از قیمت باز شده دارایی کمتر بوده، در صورتی هم که بدنه کندل خالی باشد یعنی قیمت بسته شدن دارایی از قیمت باز شدن بالاتر است.
کندلها در اصل یک بازتاب از تأثیر احساسات معامله گران بر روی قیمت اوراق بهادار هستند. تحلیل گران از این ابزار جهت تعیین زمان ورود یا خروج از معاملات بهره میگیرند. شاید برای شما هم جالب باشد بدانید این نمودار اولین بار در ژاپن جهت ردیابی قیمت برنج مورد استفاده قرار گرفت.
هر زمانی که متوجه وجود کندلهای سفید یا سبز بلند در نمودار بودید، یعنی فشار قوی خرید در بازار وجود دارد. در چنین حالتهایی بازار بیشتر گاوی یا صعودی بوده، از این جهت کندلها را باید در چارچوب ساختار بازار نگاه کنید. کندلهای مشکی و قرمز بلند هم نشان دهنده وجود فشار قوی فروش در بازار هستند و در چنین حالتهایی بازار تا حد زیادی خرسی و نزولی خواهد بود.
در حال حاضر استراتژیهای معاملاتی بسیار زیادی به شکل کوتاه مدت براساس الگوهای کندل موجود بوده و از این جهت نیز کندل شناسی اهمیت زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال دارد. در واقع افرادی که به خوبی میدانند کندل چیست و چگونه باید از آن بهره گرفت، معاملاتی بهتر خواهند داشت.
به طور معمول از ساختار، شکل و محدوده قیمتی کندلها میتوانید برای نوسان گیری نیز استفاده کنید. کندلها گاهی اوقات به تنهایی ابزاری جهت خرید و فروش محسوب میشوند اما توجه داشته باشید برای ورود به یک معامله فقط نباید به ساختار و شکل آنها اکتفا کنید بلکه باید از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال هم در کنار این ابزار استفاده نمایید تا پیش بینی دقیقتری داشته باشید.
اجزای تشکیل دهنده نمودار کندل
پس از این که دانستید کندل چیست ، بهتر است با اجزای تشکیل دهنده آن هم به خوبی آشنا شوید و بدانید که این نمودار چه قسمتهایی دارد. در غیر این صورت ممکن است نتوانید استفاده مطلوبی از آن داشته باشید. پس توصیه میکنیم نسبت به مواردی که در ادامه مطلب ذکر میشود بیتفاوت نباشید.
در کنار این ابزارها میلهای عمودی وجود دارد که نقطه بالایی آن نشان دهنده بیشترین قیمت دارایی و نقطه پایینی آن هم نشان دهنده پایین ترین قیمت دارایی در یک روز معاملاتی است. به طور معمول هر چقدر طول این میله بزرگتر باشد، نوسان قیمت دارایی هم در آن روز بیشتر خواهد بود. پس حتما توجه کافی به آنها داشته باشید تا دچار ضرر نشوید.
بدنه کندل در واقع مربع یا مستطیلی عمودی بوده که دو خط افقی پائین و بالای آن نشان دهنده محدوده پایان یا بازگشایی معاملات یک دارایی هستند. در صورتی که کندل نشان دهنده نوسان مثبت در بازار باشد، به صورت تو خالی قابل مشاهده بوده و خط افقی پایین بدنه نشان دهنده قیمت بازگشایی و همچنین خط افقی بالای آن نشان دهنده قیمت پایانی است.
زمانی هم که کندل نشان دهنده نوسان منفی در قیمت باشد، به شکل تو پر الگوی کندل معکوس بوده و خط افقی بالایی نشان دهنده باز شدن و خط افقی پایین بدنه نشان دهنده بسته شدن قیمت آن هستند. البته احتمال دارد کاهش یا فزایش قیمت در این ابزار با استفاده از رنگهای قرمز یا سبز نیز نشان داده شوند.
با کمک نمودار کندل میتوان خیلی راحت روند بازار مالی را بررسی کرد.
معرفی انواع مختلف نمودار کندل
بعد از پاسخ به این سوال که کندل چیست قصد داریم انواع مختلف آنها را به شما معرفی کنیم و بگوییم که هر کدام چه کاربردی دارند. این کندلها به طور کلی در دسته الگوهای برگشت صعودی، الگوهای ادامه دهنده و الگوهای برگشتی نزولی قرار میگیرند و هر کدام از این الگوها دارای انواع مختلفی هستند که قصد داریم در ادامه مقاله شما را با پرکاربردترین و بهترین گزینهها آشنا کنیم.
این کندل در بیشتر مواقع انتهای روند نزولی رخ میدهد. کندل گردن معمولا زمانی که یک شمع صعودی با بدنه واقعی کوچکتر و یک شمع نزولی با بدنه واقعی دنبال میشود، به وجود میآید. این الگو در برخی موارد یقه نیز نامیده میشود زیرا 2 قیمت بسته شدن در 2 شمع، بسیار شبیه به هم دیگر هستند و 1 یقه افقی را به وجود میآورند.
الگوی چکش معکوس در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و سپس همان طور که نامش مشخص است، سیگنال معکوس صعودی از خود بروز میدهد. دقت داشته باشید در این شمعدان، بدنه واقعی در آخر قرار دارد و دارای یک سایه بالایی به شکل بلند است.
کندل چکش معکوس زمانی شکل میگیرد که قیمتهای بسته یا باز شده به یکدیگر نزدیک باشند و سایه بالایی بیش از دو برابر بدنی واقعی دیده شود. تحلیل گران سیگنال ارز دیجیتال میتوانند خیلی راحت با کمک این الگو نیز روند بازار را مورد بررسی قرار دهند و معاملهای بهتر داشته باشند.
کندل چکش نوعی الگوی شمعی منفرد بوده که در انتهای روندی نزولی شکل میگیرد و تغییر فاز از نزولی به صعودی را نشان میدهد. بدنه اصلی این کندل در مقایسه با سایر کندلها مقداری کوچکتر بوده و در اکثر مواقع سایه بالایی بسیار کوتاهی دارد.
در بیشتر اوقات بعد از بازگشایی بازار ، فروشندگان اول از هر چیزی قیمتها را مقداری پائین میآورند و پس از آن خریداران با وارد شدن به بازار، قیمتها را بالا میبرند. همین امر موجب شکل گیری الگوی صعودی خواهد شد. کندل چکش در واقع نشان دهنده بازگشت خریداران به بازار و انتهای روند نزولی بوده و معامله گران میتوانند خیلی راحت در صورت ایجاد روند صعودی، به یک موقعیت خرید وارد شوند.
این کندل یک الگوی شمعدانی چندگانه بوده که بعد از یک روند نزولی، به وجود میآید و نشان دهنده برعکس شدن روند نزولی به صعودی است. توجه داشته باشید که این الگو از سه کندل تشکیل شده است. کندل اولی به صورت یک شمع نزولی کوتاه بوده اما کندل به صورت دوم شمع بزرگ صعودی است و شمع اول را پوشش میدهد. کندل سوم هم یک کندل بلند صعودی است که برگشت صعودی را تایید میکند.
در کندل سه دره بالایی امکان مشاهده برعکس شدن روند نزولی به صعودی وجود دارد.
الگوی کندل نفوذی نوعی دیگر از الگوی نمودار شمعی چندگانه بوده که بعد از یک روند نزولی ایجاد میشود. این الگو دو روزه است و بازگشت صعودی را نشان میدهد. کندل نفوذی به طور کلی از 2 شمع تشکیل شده که شمع اول، نزولی و شمع دوم به صورت صعودی است. دقت داشته باشید هر چقدر بدنه کندل استیکها بزرگتر باشد، الگو اعتبار بیشتری دارد. نا گفته نماند که در الگوی کندل نفوذی، حد ضرر با قیمت میانه در دومین کندل سبز رنگ برابر است.
این الگو هم نمودار شمعی چند گانهای است که بعد از یک روند نزولی، به وجود میآید و بازگشت صعودی را نشان میدهد. این الگو از 2 نمودار کندل استیک ایجاد شده و کندل اول آن یک شمع نزولی نسبتا بلند است. این کندل نزولی ادامه روند نزولی را مشخص میکند.
کندل دوم نیز یک شمع صعودی کوچک بوده که باید در محدوده کندل اول قرار بگیرد. کندل دوم خیلی واضح به تحلیل گران نشان میدهد که خریداران یا سرمایه گذاران بزرگ، وارد بازار شدهاند.
حال که میدانید کندل چیست بهتر است در صورت نیاز از الگوی پایین موچین نیز استفاده کنید. این الگو یک الگوی کندل معکوس صعودی بوده که در انتهای روند نزولی به وجود میآید. الگوی پایین موچین شامل 2 کندل بوده که اولی به شکل نزولی و دومی به شکل صعودی است.
البته هر 2 شمعدان تا حد زیادی شبیه به یکدیگر هستند. یکسان هستند. بهتر است بدانید زمانی که الگوی کندل پایین موچین ایجاد میشود، روند نزولی بسیار ضعیف خواهد شد. این الگو در اکثر مواقع توسط معامله گران مختلف به عنوان ابزاری جهت تشخیص روند بازار از نزولی به صعودی مورد استفاده قرار میگیرد.
کندل ماروبوزو سفید نوعی الگوی شمعی منفرد بوده که نشان دهنده بازگشت صعودی است و بعد از یک روند نزولی شکل میگیرد. این کندل بدون سایههای پایینی یا بالایی است و بدنه صعودی بلندی دارد. کندل ماروبوزو نشان میدهد که خریداران حرفهای و بزرگ، یک فشار خرید قوی ایجاد نمودهاند و امکان دارد بازار روند صعودی به خود بگیرد.
این الگوی شمعدانی چندگانه پس از یک روند نزولی به وجود میآید و به طور معمول نشان دهنده معکوس شدن روند صعودی شدن یا نزولی شدن بازار است. الگو سهگانه داخلی از همان طور که از نامش مشخص است، از 3 کندل تشکیل شده که کندل اول یک شمع نزولی با اندازه بلند است.
کندل دوم به صورت صعودی بوده و مقداری کوچکتر از کندل اول است. دقت داشته باشید که این کندل باید در محدوده شمع اول قرار بگیرد. کندل سوم نیز باید به شکل بلند و صعودی باشد تا بازگشت صعودی را تایید کند.
از دیگر کندلهایی که لازم است در مقاله کندل چیست با آن آشنا شوید، میتوان کندل ستاره صبحگاهی را نام برد. الگوی ستاره صبحگاهی جزو الگوهای نموداری شمعی چندگانه بوده که بعد از یک روند نزولی ایجاد میشود. این الگو در واقع بیانگر یک بازگشت صعودی بوده و از 3 کندل ساخته شده است.
کندل اول نشان دهنده روند نزولی، کندل دوم نشان دهنده بلاتکلیفی در بازار و کندل سوم نشان دهنده صعودی بودن بازار است. توجه داشته باشید کندل دوم باید به شکل کامل خارج از بدنه واقعی شمع اول و سوم قرار بگیرد.
تحلیل گران با کمک این کندلها میتوانند بهتر از بلاتکلیفی و سرگردانی در بیایند.
الگوی ابر تیره نمونهای دیگر از انواع کندل در تحلیل تکنیکال بوده که از 2 کندل تشکیل میشود. این کندلها اغلب پیش از رسیدن سهم به مقاومت، شکل میگیرند و هر دو دارای بدنه بزرگی هستند. رنگ کندل اول سفید و رنگ کندل دوم نیز مشکی است.
کندل دوم به گونهای بعد از برخورد قیمت دارایی به سقف قیمتی ایجاد میشود. بدنه آن حداقل نصفی از بدنه کندل قبلی را میپوشاند. در صورتی که این دو کندل در نقطهای بالاتر از کندلهای قبل به وجود آیند، نشان دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی است.
کندل ستاره عصر گاهی برعکس الگوی ستاره صبحگاهی در انتهای روند صعودی به وجود میآید و معرف تغییر وضعیت از حالت صعودی به نزولی بوده که اهمیت زیادی دارد. کندل اول این الگو به صورت صعودی بوده و قدرت صعودی زیاد را نشان میدهد.
کندل دوم میتواند به صورت نزولی یا صعودی باشد و بدنه نسبتا کوچکی دارد. بدنه کندل سوم هم در مقایسه با کندل دوم، مقداری پایینتر قرار میگیرد و به صورت نزولی است.
الگوی کندل دوجی شرایطی را نشان میدهد که در آن قیمت بسته شدن یا باز شدن یک دارایی هم اندازه باشد. بدنه در این کندل تقریبا نازک بوده حالت خطی دارد. دقت داشته باشید دوجی سفید یعنی خریداران در بازار خیلی قدرت ندارند و ادامه روند صعودی قیمت با شرایط فعلی اصلا امکان پذیر نیست.
دوجی مشکی هم شرایطی را نشان میدهد که فروشندگان تضعیف شدهاند و جهت افت قیمت دیگر روند فعلی مناسب نیست. هنگامی که کندل دوجی در بازار ایجاد میشود، میتوان به گونهای که خریداران و فروشندگان در بازار به تعادل رسیدهاند، برداشت کرد.
در ادامه موضوع کندل چیست، جا دارد کندل ستاره ثاقب را هم به شما معرفی کنیم. این الگو به طور معمول در انتهای یک روند صعودی به وجود میآید و اهمیت زیادی دارد. در الگوی ستاره ثاقب بدنه در انتهای پایینی بوده و اندازه سایه بالایی آن نیز حدود دو برابر بیشتر از بدنه است.
دقت داشته باشید اغلب افراد متخصص در این زمینه توصیه میکنند در کنار این الگو حتما از ابزارهای دیگری هم بهره بگیرید تا خطر از دست رفتن سرمایه تا حدود زیادی کاهش یابد. تمام تحلیل گران نیز میتوانند هر زمانی که خواستند، بدون محدودیت نسبت به عضویت در پرمیوم تریدینگ اقدام نمایند و چیزهای جدیدی یاد بگیرند.
یکی دیگر از انواع کندلها در تحلیل تکنیکال، الگوی کندل دار آویز است. این کندل در انتهای یک روند صعودی، به وجود میآید و در آن معمولا خبری از سایه بالایی نیست. طول سایه پایینی کندل دار آویز هم بین 2 الی 3 برابر بدنه کندل است. در صورتی که رنگ این کندل مشکی باشد، یعنی تغییر روند قیمت از صعودی به نزولی دقیقتر بوده و نباید آن را نادیده گرفت.
مقایسه کردن بازار مالی با استفاده از نمودار کندل بسیار راحت است.
مهم ترین نکات آموزش کندل شناسی
تا این قسمت از مقاله بررسی کردیم که کندل چیست ، چه ویژگیهایی دارد و انواع آن کدامند؟ در این جا لازم است شما را با چند نکته مهم در زمینه آموزش کندل شناسی نیز آشنا کنیم تا بعدا به مشکل برنخورید.
- توجه داشته باشید اگر بدنه کندل از طول نسبتا بالایی برخوردار باشد، قدرت خرید یا فروش در بازار نیز به شکل قابل توجهی بالا است.
- همان طور که در قبل گفته شد، رنگ مشکی در این ابزارها نمایانگر قدرت بیشتر فروشندگان و رنگ سفید نشان دهنده دست برتر خریداران است.
- سایه بلند کندل یعنی نوسان قیمت بر روی یک سهم تقریبا زیاد بوده که نباید نسبت به این موضوع بیتوجه باشید.
- در صورتی که سایه بالایی بسیار بلند باشد، یعنی در حین دوره معاملاتی، خریداران توانستهاند قیمت دارایی را به شکل ویژهای افزایش دهند اما در ادامه فروشندگان قیمت دارایی را با روشی خاص کاهش دادهاند. دقت داشته باشید که برعکس این موضوع برای سایه پایینی هم وجود دارد.
- کندلها معمولا زمانی کاربرد دارند که نمودار نوعی دارایی روندی نزولی یا صعودی را تجربه نمایند.
سخن پایانی
در این مقاله مفید بررسی کردیم که کندل چیست و تحلیل گران چه زمانی میتوانند از آنها کمک بگیرند. در واقع استفاده از کندلها جهت تشخیص نقاط مناسب برای خرید داراییها خیلی مناسب و کاربردی بوده اما در مقابل زمانی که صحبت از تعیین نقاط خروج از یک معامله میشود، نباید خیلی انتظار داشته باشید که آنها به خوبی عمل کنند.
در هر شرایطی بهتر است با بهره گیری از تکنیکهای مناسب، جلوی ایجاد ریسک را بگیرید و سرمایه خود را هم در صرافیهای معتبری همچون بایننس نگهداری کنید. دقت داشته باشید احراز هویت در بایننس اصلا کار پیچیدهای نیست و هر کسی میتواند با طی کردن چند مرحله ساده در محیطی امن ثبت نام کند.
الگوهای تک کندلی
حالا که الگوهای اصلی کندل مانند فرفره، ماروبوزو و دوجی را یاد گرفتید، بیایید ببینیم که چطور میتوانیم الگوهای تک کندلی را تشخیص دهیم.
وقتی این الگوها روی نمودار ظاهر میشوند، نشاندهندهی برگشت احتمالی بازار هستند.
در ادامه 4 الگوی کندل ژاپنی اصلی را میبینید:
چکش (Hammer) و مرد دارآویز (Hanging Man)
الگوهای چکش و مرد دارآویز کاملاً شبیه هم هستند، اما با توجه به حرکت قیمت گذشته معنای متفاوتی دارند.
هر دو الگو، بدنهی کوچک (مشکی یا سفید)، سایهی پایینی بلند و سایهی بالایی کوتاه دارند. سایهی بالایی ممکن است وجود نداشته باشد.
الگوهای چکش و مرد دارآویز چکش، مرد دارآویز
چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در طول یک روند نزولی شکل میگیرد. دلیل نام گذاری آن این است که بازار دارد کف بازار را میکوبد و میسازد.
وقتی قیمت در حال کاهش است، چکشها میگویند که کف نزدیک است و به زودی قیمت دوباره افزایش مییابد.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان قیمت را پایین کشیدند، اما خریداران توانستند بر این فشار فروش غلبه کنند و قیمت را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
اما تنها به این دلیل که یک چکش را در یک روند نزولی دیدهاید، نباید به صورت خودکار یک سفارش خرید قرار دهید! پیش از تصمیمگیری، به تأییدیههای صعودی بودن بیشتری نیاز دارید.
یکی از این تأییدیهها میتواند یک کندل سفید باشد که در سمت راست چکش، قیمت بسته شدن بالاتری از قیمت باز شدن داشته باشد.
معیارهای تشخیص یک چکش:
- سایهی بلند پایینی تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست.
مرد دارآویز یک الگوی برگشتی نزولی است که میتواند نشاندهندهی یک سطح مقاومت قوی یا سقف باشد.
وقتی قیمت در حال افزایش است، اگر یک مرد دارآویز تشکیل شود، یعنی تعداد فروشندگان کمکم از تعداد خریداران بیشتر میشود.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان در طول دورهی معاملاتی بازار، قیمت را پایین کشیدهاند.
خریداران نیز توانستند کمی قیمت را بالا بکشند، اما تنها موفق شدند آن را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
این به ما هشدار میدهد، چون نشان میدهد که دیگر خریداری باقی نمانده که تحرک لازم را ایجاد کند و قیمت را بالا بکشد.
معیارهای تشخیص مرد دارآویز
- سایهی پایینی بلند تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست، اگرچه بدنهی مشکی سیر نزولی بیشتری نسبت به بدنهی سفید دارد.
چکش معکوس (Inverted Hammer) و ستاره ثاقب (Shooting Star)
الگوی چکش معکوس و ستارهی ثاقب نیز دقیقاً شبیه هم هستند. تنها تفاوت بین آنها صعودی یا نزولی بودن روند است.
یک چکش معکوس یک کندل برگشتی صعودی است.
یک ستارهی ثاقب، یک کندل برگشتی نزولی است.
هر دو کندل، بدنهی اصلی کوچک (توپر یا توخالی)، سایهی بالایی بلند و سایهی پایینی کوچک دارند. سایهی پایینی میتواند وجود نداشته باشد.
چکش معکوس و ستارهی ثاقب چکش معکوس، ستارهی ثاقب
اگر چکش معکوس در زمان افت قیمت شکل گیرد، احتمالاً یک برگشت رخ میدهد. سایهی بالایی بلند نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمتهای بالاتری را پیشنهاد دهند.
با این وجود، فروشندگان متوجه قصد خریداران شدند و با گفتن “فکر کردی!”، دوباره تلاش کردند قیمت را پایین بکشند.
خوشبختانه، خریداران صبحانهی مفصلی خورده بودند و توانستند دورهی معاملاتی بازار را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
از آنجایی که فروشندگان نتوانستند قیمت را پایینتر بکشند، یعنی هر کسی که قصد فروش داشته، توانسته بفروشد.
و اگر دیگر فروشنده نداشته باشیم، پس چه کسی باقی مانده؟ خریداران.
ستارهی ثاقب یک الگوی برگشتی نزولی است که دقیقاً شبیه چکش معکوس است، اما زمانی که قیمت در حال افزایش باشد، شکل میگیرد.
شکل آن نشان میدهد که قیمت باز شدن بسیار پایین بوده، افزایش یافته اما دوباره به کف برگشته است.
این یعنی خریداران سعی کردند قیمت را بالا بکشند، اما فروشندگان وارد میدان شده و آنها را شکست دادند. این یک علامت قطعی نزولی است، چون همهی خریداران کشته شده و دیگر خریداری باقی نمانده است.
کندل چیست و انواع آن کدامند؟
معاملهگران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای استفاده میکنند. در این بین، کندلها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش میدهند، بسیار پرکاربردتر هستند.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.
این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.
به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند.
دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و الگوی کندل معکوس یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند.
در ادامه با اجزای کندل استیکها بیشتر آشنا میشویم:
پایه و اساس نمودارهای شمعی
انواع الگوهای کندل استیک
۱- ماروبزو (Marubozu)
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
- ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند.
تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند.
این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.
حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
- بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
- سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
- نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید.
از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.
متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است.
بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.
پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
- شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
- شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.
در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
۱۳- الگوی سه مکعب سفید
این الگو دارای سه شمع است که همگی به رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همهی شمعها در این الگو صعودی است.
۱۴- الگوی ابر تیره
این الگو دارای دو شمع است که رنگهای متفاوتی دارند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو، دارای بدنه بزرگ است.
ابتدا شمع اول با رنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی است.
۱۵- الگوی رسوخ گر
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو، ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش میدهد، شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
۱۶- الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو معمولاً برای معاملهگران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که با رنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود و معمولاً اندازه آنها با یکدیگر برابر است.
۱۷- الگوی سه سرباز سفید
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد و حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معاملهگران است.
این الگو دارای سه شمع با رنگ سفید است که به صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. الگوی سه سرباز سفید، بیان میکند که خریداران پر قدرتی در سهم حضور دارند و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
۱۸- الگوی سه خط حمله
معمولاً از این الگو به تنهایی استفاده نمیشود. الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ به صورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول، مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
۱۹- الگوی تاسوکی رو به پایین
این الگو از سه شمع تشکیل شده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی، نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال؛ آموزش معامله
سر و شانه؛ الگویی محبوب در تحلیل تکنیکال که وقتی روی نمودار دیده میشود باید آماده سقوط بورس یا ارزهای دیجیتال باشیم. با الگوی سر و شانه، یک روند نزولی وحشتناک آغاز میشود. در این مقاله، ابتدا بهطور کامل با الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانه معکوس (صعودی) آشنا میشوید و سپس نحوه انجام معامله با کمک این الگوها را یاد میگیرید.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یکی از اصلیترین الگوها برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این الگو که از نظر شکل، از آسانترین الگوها به شمار میرود و برای اغلب تحلیلگران بهراحتی قابلتشخیص است، از یک خط مبنا (خط گردن) با سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده است و قله وسط، بالاترین سطح است.
سر و شانه یک الگوی نزولی در نمودار قیمت یک دارایی است و تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان میدهد. وقتی یک تحلیلگر چنین الگویی را تأیید میکند، متوجه میشویم که روند صعودی احتمالاً پایان یافته است و بازار وارد فاز نزولی شده است.
الگوی سر و شانه یک الگوی خرسی (نزولی) است
علاوه بر این، همین الگو را بهشکل معکوس نیز میتوان برای تغییر روند از نزولی به صعودی استفاده کرد. در این صورت، سر و شانه معکوس (Inverse Head And Shoulders) یا همان سر و شانه کف (Head And Shoulders Bottom) که صعودی است، از یک خط مبنا و سه دره (کف قیمت) تشکیل میشود، بهصورتیکه دره وسط در پایینترین سطح قرار میگیرد.
بنابراین الگوی سر و شانه بهصورت معمولی، نزولی است و سقف قیمت را نشان میدهد. اگر همین الگو بهصورت برعکس دیده شود، صعودی خواهد بود و کف قیمت را نشان میدهد.
الگوی سر و شانه را در تمام بازههای زمانی (تایم فریمها) میتوان یافت و بنابراین تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. این الگوی نموداری، به معاملهگر کمک میکند سطوح حائز اهمیتی همچون نقاط ورود به معامله، حد ضرر (فروش اضطراری) و اهداف قیمت را تشخیص دهد.
فراموش نکنید همانند تمام الگوها، در شناسایی این الگو هم امکان اشتباه از سمت تحلیلگر وجود دارد و هرگز نمیتوان از تکمیل یک الگوی سر و شانه اطمینان ۱۰۰ درصدی حاصل کرد.
شکل الگو در نمودار
ابتدا، به شکلگیری الگوی سر و شانه نگاهی میاندازیم و سپس الگوی معکوسِ آن را بررسی خواهیم کرد.
شکلگیری الگوی سر و شانه
- شانه چپ: افزایش قیمت، ایجاد یک قله و کاهش قیمت
- سر: افزایش مجدد قیمت و شکلگیری قلهای بالاتر
- شانه راست: کاهش مجدد قیمت، افزایشی برای ایجاد قله راست الگو (با ارتفاعی کمتر از قله سر) و سپس افت شدید قیمت
الگوی سر و شانه بهندرت بهطور کامل شکل میگیرد؛ درواقع، ممکن است بین شانهها و سر، حرکات دیگری نیز دیده شود.
به یاد داشته باشید روندِ پشت یک الگوی سر و شانه صعودی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه
شکلگیری الگوی سر و شانه معکوس
- شانه چپ: کاهش قیمت، ایجاد یک دره و سپس افزایش قیمت
- سر: کاهش مجدد قیمت تا ایجاد درهای پایینتر
- شانه راست: افزایش و سپس کاهش قیمت و شکلدادن دره سمت راست
شکلگیری سر و شانه معکوس نیز بهندرت بهطور کامل دیده میشود و ممکن است بین شانهها و سر، روند حرکات دیگری دیده شود.
به یاد داشته باشید روند پشت یک الگوی سر و شانه معکوس نزولی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه معکوس
ترسیم خط گردن
خط گردن (neckline) سطح حمایت یا مقاومتی است که معاملهگرها برای تعیین محدودههای مناسب و استراتژیک بهمنظور سفارشگذاری استفاده میکنند. در حقیقت در سر و شانه، وقتی شانه سمت راست به زیر خط گردن برسد، بهمعنای شکستهشدن حمایت و سقوط بیشتر قیمت است. در سر و شانه معکوس این روند برعکس است و وقتی شانه سمت راست به بالای خط گردن برسد، معنای آن شکست مقاومت و ادامه جهش است.
خط گردن در الگوی سر و شانه
برای ترسیم خط گردن، اولین قدم مشخصکردن شانه چپ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی سر و شانه، کف قیمتیِ بعد از شانه چپ و همچنین کف قیمتیِ بعد از سرِ الگو را به یکدیگر متصل میکنیم تا «خط گردن» ترسیم شود؛ این خط در نمودارهای فوق با خط آبی نشان داده شده است.
همچنین، در الگوی سر و شانه معکوس، اوج قیمت پس از شانه چپ را به اوج قیمت پس از سر وصل و به این صورت خط گردن این الگو را رسم میکنیم.
پس از تکمیلشدن سر و شانه، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن سقوط میکند. همچنین پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه معکوس، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن، افزایش پیدا میکند.
در بخش بعد در خصوص اهمیت و کاربرد خط گردن توضیح خواهیم داد.
نحوه معامله با سر و شانه
برای استفاده از این الگو، حتماً باید تا کاملشدن الگو صبر کنیم، زیرا ممکن است الگو اصلاً کامل نشود یا الگویی که بخشی از آن ایجاد شده، در آینده تکمیل نشود. الگوهایی را که بخشی یا نیمی از آنها کامل شده است، باید زیر نظر داشته باشیم. با این حال، تا زمانی که الگو خط گردن را قطع نکند، هیچ معاملهای را نباید بر اساس آن انجام داد.
در پس از مشاهده سر و شانه روی نمودار، باید منتظر باشیم تا پس از رسیدن به قلهٔ شانه راست، روند قیمت از خط گردن پایینتر برود. در مورد سر و شانه معکوس هم باید منتظر شکلگیری شانه راست و همچنین حرکات قیمت بالاتر از خط گردن باشیم.
پس از تکمیل الگو، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معامله را از پیش برنامهریزی کنید و نقاط ورود، حد ضرر و هدف سود خود را بنویسید. همچنین، هر متغیر دیگری را که ممکن است حد ضرر یا هدف سود شما را تغییر دهد، در نظر داشته باشید.
رایجترین و معمولترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل میگیرد. نقطه دیگر ورود به معامله، احتیاج به صبر و حوصله بیشتری دارد و احتمال دارد که حرکت بهطور کامل از دست برود. در این حالت، پس از قطع خط گردن، معاملهگر باید برای پولبک (pullback) و روند بازگشتی مجدد بهسمت خط گردن منتظر بماند. این روش اندکی محافظهکارانهتر و محتاطانهتر است، زیرا میتوانیم حرکت روند را در رصد کنیم که آیا از مسیر اصلاح جزئی دست میکشد و جهت شکست اولیه را دوباره پیش میگیرد یا خیر. درصورتیکه قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد، ممکن است فرصت معامله بهکل از دست برود. هر دو روش ورود به معامله در نمودار زیر نشان داده شده است.
نقطه ورود در سر و شانه معکوس. دایره پایین سمت چپ، شانه راست است.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه، حد ضرر درست بالاتر از شانه راست قرار میگیرد. همچنین، از محدودهی سر الگو نیز میتوان بهعنوان حد ضرر استفاده کرد، اما این سطح، ریسک بیشتری هم به همراه خواهد داشت و نسبت سود به زیان الگو را کاهش می دهد.
در الگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر را میتوان درست زیر شانه راست تعیین کرد. در این الگو هم میتوانیم حد ضرر را روی سر الگو تنظیم کنیم. با این حال، این کار نیز معاملهگر را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد. در نمودار بالا، حد ضرر روی ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) تنظیم شده است.
تعیین هدف سود
پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه یا الگوی سر و شانه معکوس، قیمت بهاندازه فاصله بین سر تا خط گردن کاهش یا افزایش مییابد.
در حقیقت، هدف یا حد سود برای این الگو، تفاوت قیمت بین سر و پایینترین سطح (کف) در هر کدام از شانهها است. این اختلاف قیمت از خط گردن کاسته میشود تا هدف سود در مسیر نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس نیز این اختلاف قیمت به خط گردن اضافه میشود تا هدف قیمت و نقطه سود در مسیر صعودی مشخص شود.
هدف سود در الگوی سر و شانه معکوس
بهعنوان مثال، طبق تصویر بالا، هدف سود برای سر و شانه معکوس به این ترتیب حساب میشود:
۱۱ دلار ₌ (سر یا همان کمترین حد قیمت) ۱۰۲ دلار ₋ (بیشترین حد قیمت پس از شانه چپ) ۱۱۳ دلار
اختلاف این دو قیمت به خط گردن اضافه میشود (در الگوی سر و شانه معمولی، کسر میشود). اگر ۱۱۳ را با ۱۱ جمع کنیم، حاصل ۱۲۴ خواهد شد و بنابراین باید سفارش خود را روی ۱۲۴ تنظیم کنیم تا با سود کامل از بازار خارج شویم.
گاهی اوقات، سرمایهگذاران پس از مشخصشدن خط گردن، برای رسیدن به هدف سود ایدهآل خود باید مدت زمان زیادی (تا چند ماه) منتظر بمانند. نظارت مستمر و زمانمند بر روند معاملات میتواند به شما در پیشبینی نتایج آنها کمک کند. همچنین معاملهگران حرفهای به تازهکارها توصیه میکنند کمی احتیاط به خرج دهند و سود خود را پایینتر از حد انتظار در نظر بگیرند، چراکه گاهی اوقات الگوها با اندکی اختلاف تکمیل میشوند.
دلایل کارآمدبودن در معامله
هیچ الگویی بدون ایراد نیست و هیچ الگویی همیشه مؤثر و مفید واقع نمیشود. با این حال، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان میدهد چرا الگوی سر و شانه حداقل روی کاغذ جواب میدهد. در این بخش، به ویژگیهای جالب الگوی سر و شانه اشاره خواهیم کرد، اما این توضیحات برای هر دو نوع سر و شانه صادق است:
- با رسیدن قیمت به سقف بازار (سر)، فروشندگان وارد بازار میشوند و فشار خرید کمتر میشود.
- با نزدیکشدن به خط گردن، افراد بسیاری که در موج آخر، با قیمتی بیشتر یا در روند افزایش قیمت در شانه راست خرید کردهاند، دچار ضرر هنگفتی میشوند. درواقع، افراد بسیاری در این مرحله از موقعیتهای خود خارج میشوند و قیمت را بهسمت هدف سود سوق میدهند.
- تعیین حد ضرر بالای شانه راست از این رو منطقی است که روند بهسمت پایین تغییر مسیر داده است و شانه راست، درواقع قلهای با ارتفاع کمتر نسبت به سر است. بنابراین، تا زمانیکه روند دوباره بهسمت بالا تغییر جهت ندهد، شانه راست شکسته نخواهد شد.
- حد سود با این فرض تعیین میشود که بسیاری از معاملهگرهایی که اشتباه کردهاند یا دارایی موردنظر را در زمان نامناسبی خریدهاند، از موقعیتهای خود خارج میشوند. بنابراین، روندی اصلاحی با اندازهای مساوی با میزان رشدِ پیش از آن، ایجاد میشود.
- خط گردن سطحی است که در آن، بسیاری از معاملهگرها متضرر و از موقعیتهای خود خارج میشوند؛ بنابراین، روند را بهسمت هدف قیمت سوق میدهند.
- حجم معاملات را نیز میتوان در نظر داشت. در طول الگوهای سر و شانه معکوس، بهتر است حجم معاملاتی پس از خط گردن افزایش یابد. این مسئله نشاندهنده افزایش علاقه به خرید است که میتواند قیمت را بهسمت هدف پیش ببرد. کاهش حجم خرید بیانگر بیعلاقگی معاملهگران به حرکت صعودی است و میتواند حاکی از بدبینی سرمایهگذاران باشد.
مشکلات معاملهگری با این الگو
همانطور که پیشتر اشاره شد، این الگو نیز با ایراداتی همراه است. برخی از مشکلات احتمالی در معاملهگری با استفاده از سر و شانه عبارتاند از:
- شما باید الگوها را تشخیص دهید و روند شکلگیری آنها را دنبال کنید. با این حال، تا زمانی که الگو تکمیل نشده است، نباید از این استراتژی استفاده کنید. این کار میتواند زمانبَر و طولانی باشد.
- الگوی سر و شانه همیشه جواب نمیدهد. گاهی روند با حد ضرر تماس پیدا میکند و معامله از دست میرود.
- هدف سود همیشه محقق نمیشود. بنابراین، معاملهگرها بهتر است متغیرهایی را که بر خروج آنها از بازار تأثیرگذار است، بهدقت تنظیم کنند.
- این الگو همیشه راه معامله را هموار نمیکند. بهعنوان مثال، اگر در حین شکلگیری یکی از شانهها، افت قابلتوجهی بهدلیل اتفاقی پیشبینینشده رخ دهد، ممکن است هدف قیمت محاسبهشده به دست نیاید.
- الگوها اغلب بهصورت ذهنی روی نمودار پیاده میشوند. یک معاملهگر ممکن است شانهای از الگو را ببیند و معاملهگر دیگر آن را تشخیص ندهد. پیش از ورود به معاملات براساس الگوها، با نگاهی به توضیحات کلی بالا، تعریف کنید که شرایط و الگوی مطلوب شما چه باید باشد.
سوالات رایج درباره الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه نزولی است؛ اما یک الگوی دیگر بهنام الگوی سر و شانه معکوس داریم که صعودی است.
در هر الگوی کندل معکوس تایم فریمی میشود از الگوی سر و شانه استفاده کرد؛ اما بیشتر تحلیلگران ترجیح میدهند از آن در تایم فریم بلندمدت مانند ۴ساعته استفاده کنند.
خیر. هیچ الگویی قطعی نیست و فقط به شما کمک میکند بتوانید بهتر بازار را ارزیابی کنید.
سخن پایانی
سر و شانه در تمام بازههای زمانی اتفاق میافتد و بهلحاظ بصری دیده میشود. اگرچه این الگو گاهی بهصورت ذهنی پیادهسازی میشود، اما شکل کامل آن میتواند نقاط ورودی، حد ضرر و هدف سود را مشخص کند تا اجرای یک استراتژی معاملاتی آسانتر شود.
الگوی سر و شانه، بهترتیب از شانه چپ، سر و سپس شانه راست تشکیل شده است. متداولترین نقطه ورود به معامله، تقاطع روند قیمت با خط گردن الگو است. در این حالت، حد ضرر بالاتر (در سر و شانه) یا پایینتر (در سر و شانه معکوس) از شانه راست تعیین میشود. هدف و حد سود نیز از تفاوت بین سقف و کف با الگو بهاضافه (در سر و شانه معکوس) یا کسر (در سر و شانه) از خط گردن به دست میآید.
این سیستم کامل و بیایراد نیست؛ اما روشی را برای معاملات بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه میدهد.
با شرکت در دوره اطلس ارز دیجیتال پلاس علاوه بر دهها الگوی دیگر، میتوانید معامله سر و شانه را بهطور کامل یاد بگیرید و با پشتیبانی مداوم اساتید ابهامات خود را رفع کنید.
برای نگارش این مقاله از مقالهای در وبسایت اینوستوپدیا کمک گرفته شده است.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال؛ آموزش معامله
سر و شانه؛ الگویی محبوب در تحلیل تکنیکال که وقتی روی نمودار دیده میشود باید آماده سقوط بورس یا ارزهای دیجیتال باشیم. با الگوی سر و شانه، یک روند نزولی وحشتناک آغاز میشود. در این مقاله، ابتدا بهطور کامل با الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانه معکوس (صعودی) آشنا میشوید و سپس نحوه انجام معامله با کمک این الگوها را یاد میگیرید.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یکی از اصلیترین الگوها برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این الگو که از نظر شکل، از آسانترین الگوها به شمار میرود و برای اغلب تحلیلگران بهراحتی قابلتشخیص است، از یک خط مبنا (خط گردن) با سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده است و قله وسط، بالاترین سطح است.
سر و شانه یک الگوی نزولی در نمودار قیمت یک دارایی است و تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان میدهد. وقتی یک تحلیلگر چنین الگویی را تأیید میکند، متوجه میشویم که روند صعودی احتمالاً پایان یافته است و بازار وارد فاز نزولی شده است.
الگوی سر و شانه یک الگوی خرسی (نزولی) است
علاوه بر این، همین الگو را بهشکل معکوس نیز میتوان برای تغییر روند از نزولی به صعودی استفاده کرد. در این صورت، سر و شانه معکوس (Inverse Head And Shoulders) یا همان سر و شانه کف (Head And Shoulders Bottom) که صعودی است، از یک خط مبنا و سه دره (کف قیمت) تشکیل میشود، بهصورتیکه دره وسط در پایینترین سطح قرار میگیرد.
بنابراین الگوی سر و شانه بهصورت معمولی، نزولی است و سقف قیمت را نشان میدهد. اگر همین الگو بهصورت برعکس دیده شود، صعودی خواهد بود و کف قیمت را نشان میدهد.
الگوی سر و شانه را در تمام بازههای زمانی (تایم فریمها) میتوان یافت و بنابراین تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. این الگوی نموداری، به معاملهگر کمک میکند سطوح حائز اهمیتی همچون نقاط ورود به معامله، حد ضرر (فروش اضطراری) و اهداف قیمت را تشخیص دهد.
فراموش نکنید همانند تمام الگوها، در شناسایی این الگو هم امکان اشتباه از سمت تحلیلگر وجود دارد و هرگز نمیتوان از تکمیل یک الگوی سر و شانه اطمینان ۱۰۰ درصدی حاصل کرد.
شکل الگو در نمودار
ابتدا، به شکلگیری الگوی سر و شانه نگاهی میاندازیم و سپس الگوی معکوسِ آن را بررسی خواهیم کرد.
شکلگیری الگوی سر و شانه
- شانه چپ: افزایش قیمت، ایجاد یک قله و کاهش قیمت
- سر: افزایش مجدد قیمت و شکلگیری قلهای بالاتر
- شانه راست: کاهش مجدد قیمت، افزایشی برای ایجاد قله راست الگو (با ارتفاعی کمتر از قله سر) و سپس افت شدید قیمت
الگوی سر و شانه بهندرت بهطور کامل شکل میگیرد؛ درواقع، ممکن است بین شانهها و سر، حرکات دیگری نیز دیده شود.
به یاد داشته باشید روندِ پشت یک الگوی سر و شانه صعودی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه
شکلگیری الگوی سر و شانه معکوس
- شانه چپ: کاهش قیمت، ایجاد یک دره و سپس افزایش قیمت
- سر: کاهش مجدد قیمت تا ایجاد درهای پایینتر
- شانه راست: افزایش و سپس کاهش قیمت و شکلدادن دره سمت راست
شکلگیری سر و شانه معکوس نیز بهندرت بهطور کامل دیده میشود و ممکن است بین شانهها و سر، روند حرکات دیگری دیده شود.
به یاد داشته باشید روند پشت یک الگوی سر و شانه معکوس نزولی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه معکوس
ترسیم خط گردن
خط گردن (neckline) سطح حمایت یا مقاومتی است که معاملهگرها برای تعیین محدودههای مناسب و استراتژیک بهمنظور سفارشگذاری استفاده میکنند. در حقیقت در سر و شانه، وقتی شانه سمت راست به زیر خط گردن برسد، بهمعنای شکستهشدن حمایت و سقوط بیشتر قیمت است. در سر و شانه معکوس این روند برعکس است و وقتی شانه سمت راست به بالای خط گردن برسد، معنای آن شکست مقاومت و ادامه جهش است.
خط گردن در الگوی سر و شانه
برای ترسیم خط گردن، اولین قدم مشخصکردن شانه چپ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی سر و شانه، کف قیمتیِ بعد از شانه چپ و همچنین کف قیمتیِ بعد از سرِ الگو را به یکدیگر متصل میکنیم تا «خط گردن» ترسیم شود؛ این خط در نمودارهای فوق با خط آبی نشان داده شده است.
همچنین، در الگوی سر و شانه معکوس، اوج قیمت پس از شانه چپ را به اوج قیمت پس از سر وصل و به این صورت خط گردن این الگو را رسم میکنیم.
پس از تکمیلشدن سر و شانه، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن سقوط میکند. همچنین پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه معکوس، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن، افزایش پیدا میکند.
در بخش بعد در خصوص اهمیت و کاربرد خط گردن توضیح خواهیم داد.
نحوه معامله با سر و شانه
برای استفاده از این الگو، حتماً باید تا کاملشدن الگو صبر کنیم، زیرا ممکن است الگو اصلاً کامل نشود یا الگویی که بخشی از آن ایجاد شده، در آینده تکمیل نشود. الگوهایی را که بخشی یا نیمی از آنها کامل شده است، باید زیر نظر داشته باشیم. با این حال، تا زمانی که الگو خط گردن را قطع نکند، هیچ معاملهای را نباید بر اساس آن انجام داد.
در پس از مشاهده سر و شانه روی نمودار، باید منتظر باشیم تا پس از رسیدن به قلهٔ شانه راست، روند قیمت از خط گردن پایینتر برود. در مورد سر و شانه معکوس هم باید منتظر شکلگیری شانه راست و همچنین حرکات قیمت بالاتر از خط گردن باشیم.
پس از تکمیل الگو، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معامله را از پیش برنامهریزی کنید و نقاط ورود، حد ضرر و هدف سود خود را بنویسید. همچنین، هر متغیر دیگری را که ممکن است حد ضرر یا هدف سود شما را تغییر دهد، در نظر داشته باشید.
رایجترین و معمولترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل میگیرد. نقطه دیگر ورود به معامله، احتیاج به صبر و حوصله بیشتری دارد و احتمال دارد که حرکت بهطور کامل از دست برود. در این حالت، پس از قطع خط گردن، معاملهگر باید برای پولبک (pullback) و روند بازگشتی مجدد بهسمت خط گردن منتظر بماند. این روش اندکی محافظهکارانهتر و محتاطانهتر است، زیرا میتوانیم حرکت روند را در رصد کنیم که آیا از مسیر اصلاح جزئی دست میکشد و جهت شکست اولیه را دوباره پیش میگیرد یا خیر. درصورتیکه قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد، ممکن است فرصت معامله بهکل از دست برود. هر دو روش ورود به معامله در نمودار زیر نشان داده شده است.
نقطه ورود در سر و شانه معکوس. دایره پایین سمت چپ، شانه راست است.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه، حد ضرر درست بالاتر از شانه راست قرار میگیرد. همچنین، از محدودهی سر الگو نیز میتوان بهعنوان حد ضرر استفاده کرد، اما این سطح، ریسک بیشتری هم به همراه خواهد داشت و نسبت سود به زیان الگو را کاهش می دهد.
در الگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر را میتوان درست زیر شانه راست تعیین کرد. در این الگو هم میتوانیم حد ضرر را روی سر الگو تنظیم کنیم. با این حال، این کار نیز معاملهگر را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد. در نمودار بالا، حد ضرر روی ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) تنظیم شده است.
تعیین هدف سود
پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه یا الگوی سر و شانه معکوس، قیمت بهاندازه فاصله بین سر تا خط گردن کاهش یا افزایش مییابد.
در حقیقت، هدف یا حد سود برای این الگو، تفاوت قیمت بین سر و پایینترین سطح (کف) در هر کدام از شانهها است. این اختلاف قیمت از خط گردن کاسته میشود تا هدف سود در مسیر نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس نیز این اختلاف قیمت به خط گردن اضافه میشود تا هدف قیمت و نقطه سود در مسیر صعودی مشخص شود.
هدف سود در الگوی سر و شانه معکوس
بهعنوان مثال، طبق تصویر بالا، هدف سود برای سر و شانه معکوس به این ترتیب حساب میشود:
۱۱ دلار ₌ (سر یا همان کمترین حد قیمت) ۱۰۲ دلار ₋ (بیشترین حد قیمت پس از شانه چپ) ۱۱۳ دلار
اختلاف این دو قیمت به خط گردن اضافه میشود (در الگوی سر و شانه معمولی، کسر میشود). اگر ۱۱۳ را با ۱۱ جمع کنیم، حاصل ۱۲۴ خواهد شد و بنابراین باید سفارش خود را روی ۱۲۴ تنظیم کنیم تا با سود کامل از بازار خارج شویم.
گاهی اوقات، سرمایهگذاران پس از مشخصشدن خط گردن، برای رسیدن به هدف سود ایدهآل خود باید مدت زمان زیادی (تا چند ماه) منتظر بمانند. نظارت مستمر و زمانمند بر روند معاملات میتواند به شما در پیشبینی نتایج آنها کمک کند. همچنین معاملهگران حرفهای به تازهکارها توصیه میکنند کمی احتیاط به خرج دهند و سود خود را پایینتر از حد انتظار در نظر بگیرند، چراکه گاهی اوقات الگوها با اندکی اختلاف تکمیل میشوند.
دلایل کارآمدبودن در معامله
هیچ الگویی بدون ایراد نیست و هیچ الگویی همیشه مؤثر و مفید واقع نمیشود. با این حال، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان میدهد چرا الگوی سر و شانه حداقل روی کاغذ جواب میدهد. در این بخش، به ویژگیهای جالب الگوی سر و شانه اشاره خواهیم کرد، اما این توضیحات برای هر دو نوع سر و شانه صادق است:
- با رسیدن قیمت به سقف بازار (سر)، فروشندگان وارد بازار میشوند و فشار خرید کمتر میشود.
- با نزدیکشدن به خط گردن، افراد بسیاری که در موج آخر، با قیمتی بیشتر یا در روند افزایش قیمت در شانه راست خرید کردهاند، دچار ضرر هنگفتی میشوند. درواقع، افراد بسیاری در این مرحله از موقعیتهای خود خارج میشوند و قیمت را بهسمت هدف سود سوق میدهند.
- تعیین حد ضرر بالای شانه راست از این رو منطقی است که روند بهسمت پایین تغییر مسیر داده است و شانه راست، درواقع قلهای با ارتفاع کمتر نسبت به سر است. بنابراین، تا زمانیکه روند دوباره بهسمت بالا تغییر جهت ندهد، شانه راست شکسته نخواهد شد.
- حد سود با این فرض تعیین میشود که بسیاری از معاملهگرهایی که اشتباه کردهاند یا دارایی موردنظر را در زمان نامناسبی خریدهاند، از موقعیتهای خود خارج میشوند. بنابراین، روندی اصلاحی با اندازهای مساوی با میزان رشدِ پیش از آن، ایجاد میشود.
- خط گردن سطحی است که در آن، بسیاری از معاملهگرها متضرر و از موقعیتهای خود خارج میشوند؛ بنابراین، روند را بهسمت هدف قیمت سوق میدهند.
- حجم معاملات را نیز میتوان در نظر داشت. در طول الگوهای سر و شانه معکوس، بهتر است حجم معاملاتی پس از خط گردن افزایش یابد. این مسئله نشاندهنده افزایش علاقه به خرید است که میتواند قیمت را بهسمت هدف پیش ببرد. کاهش حجم خرید بیانگر بیعلاقگی معاملهگران به حرکت صعودی است و میتواند حاکی از بدبینی سرمایهگذاران باشد.
مشکلات معاملهگری با این الگو
همانطور که پیشتر اشاره شد، این الگو نیز با ایراداتی همراه است. برخی از مشکلات احتمالی در معاملهگری با استفاده از سر و شانه عبارتاند از:
- شما باید الگوها را تشخیص دهید و روند شکلگیری آنها را دنبال کنید. با این حال، تا زمانی که الگو تکمیل نشده است، نباید از این استراتژی استفاده کنید. این کار میتواند زمانبَر و طولانی باشد.
- الگوی سر و شانه همیشه جواب نمیدهد. گاهی روند با حد ضرر تماس پیدا میکند و معامله از دست میرود.
- هدف سود همیشه محقق نمیشود. بنابراین، معاملهگرها بهتر است متغیرهایی را که بر خروج آنها از بازار تأثیرگذار است، بهدقت تنظیم کنند.
- این الگو همیشه راه معامله را هموار نمیکند. بهعنوان مثال، اگر در حین شکلگیری یکی از شانهها، افت قابلتوجهی بهدلیل اتفاقی پیشبینینشده رخ دهد، ممکن است هدف قیمت محاسبهشده به دست نیاید.
- الگوها اغلب بهصورت ذهنی روی نمودار پیاده میشوند. یک معاملهگر ممکن است شانهای از الگو را ببیند و معاملهگر دیگر آن را تشخیص ندهد. پیش از ورود به معاملات براساس الگوها، با نگاهی به توضیحات کلی بالا، تعریف کنید که شرایط و الگوی مطلوب شما چه باید باشد.
سوالات رایج درباره الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه نزولی است؛ اما یک الگوی دیگر بهنام الگوی سر و شانه معکوس داریم که صعودی است.
در هر تایم فریمی میشود از الگوی سر و شانه استفاده کرد؛ اما بیشتر تحلیلگران ترجیح میدهند از آن در تایم فریم بلندمدت مانند ۴ساعته استفاده کنند.
خیر. هیچ الگویی قطعی نیست و فقط به شما کمک میکند بتوانید بهتر بازار را ارزیابی کنید.
سخن پایانی
سر و شانه در تمام بازههای زمانی اتفاق میافتد و بهلحاظ بصری دیده میشود. اگرچه این الگو گاهی بهصورت ذهنی پیادهسازی میشود، اما شکل کامل آن میتواند نقاط ورودی، حد ضرر و هدف سود را مشخص کند تا اجرای یک استراتژی معاملاتی آسانتر شود.
الگوی سر و شانه، بهترتیب از شانه چپ، سر و سپس شانه راست تشکیل شده است. متداولترین نقطه ورود به معامله، تقاطع روند قیمت با خط گردن الگو است. در این حالت، حد ضرر بالاتر (در سر و شانه) یا پایینتر (در سر و شانه معکوس) از شانه راست تعیین میشود. هدف الگوی کندل معکوس و حد سود نیز از تفاوت بین سقف و کف با الگو بهاضافه (در سر و شانه معکوس) یا کسر (در سر و شانه) از خط گردن به دست میآید.
این سیستم کامل و بیایراد نیست؛ اما روشی را برای معاملات بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه میدهد.
با شرکت در دوره اطلس ارز دیجیتال پلاس علاوه بر دهها الگوی دیگر، میتوانید معامله سر و شانه را بهطور کامل یاد بگیرید و با پشتیبانی مداوم اساتید ابهامات خود را رفع کنید.
برای نگارش این مقاله از مقالهای در وبسایت اینوستوپدیا کمک گرفته شده است.
دیدگاه شما