بررسی میزان توجه به مؤلفههای سواد مالی و اقتصادی در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی Journal Article
پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفههای سواد مالی و سواد اقتصادی در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی انجام شده است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفههای سواد مالی و سواد اقتصادی در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق از نوع تحلیل محتوا و جامعه آماری کتابهای درسی دوره ابتدایی درسال تحصیلی 92-1391 است. در این پژوهش حجم نمونه شامل تمامی محتوای کتابهای درسی ریاضی (پایههای اول تا ششم)، تعلیمات اجتماعی (پایه سوم)، مطالعات اجتماعی (پایه ششم ابتدایی) همچنین بخش مدنی محتوای کتابهای تعلیمات اجتماعی پایههای چهارم و پنجم ابتدایی است. برای جمعآوری دادههای مورد نیاز از فرمهای تحلیل محتوای کد گذاری شده با تاکید بر چهار مولفه اصلی سواد مالی و چهار مولفه اصلی سواد اقتصادی استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش، بر اساس نظرات متخصصان و پایایی آن پژوهش بر اساس روش هولستی با ضریب پایایی 95% برای سواد اقتصادی و 93% برای سواد مالی محاسبه شده است. دادههای حاصل از فرآیند تحلیل محتوا حاکی از آن است که میزان توجه به هر یک از مولفههای سواد مالی و اقتصادی درمحتوای کتابهای درسی متفاوت است؛ ضمنا به مولفههای سواد اقتصادی بیشتر از سواد مالی پرداخته شده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش و نقش سواد مالی و اقتصادی در دنیای امروز، تاکید بیشتر برمولفههای سواد مالی و اقتصادی در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
Machine summary:
این پژوهش قصد دارد که با تحلیل محتوای کتابهای درسی ریاضی، تعلیمات اجتماعی و مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی میزان توجه به مؤلفههای سواد مالی و اقتصادی را بررسی نماید. نوآوری این پژوهش و وجه مثبت و متفاوت آن نسبت به پژوهشهای ذکر شده در این است که پژوهشگر برای نخستین بار میزان توجه به مؤلفههای سواد مالی و اقتصادی را در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی مورد بررسی قرار میدهد. یافتههای پژوهش سؤال 1) تا چه اندازه در محتوای کتابهای درسی ریاضی دوره ابتدایی به مؤلفههای سواد مالی توجه شده است؟ دادههای جدول شماره 1 نشان میدهد که در محتوای کتابهای ریاضی دوره ابتدایی بیشترین توجه به مؤلفه مدیریت پول با 59/71%و کمترین توجه به مؤلفه مدیریت اعتبار و بدهی شده است. سؤال 2) تا چه اندازه در محتوای کتابهای درسی تعلیمات و مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی به مؤلفههای سواد مالی توجه شده است؟ دادههای جدول شماره 2 نشان میدهد که در محتوای کتابهای تعلیمات اجتماعی و مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بیشترین توجه به مؤلفه مدیریت پول با 22/47% و کمترین توجه به مؤلفه مدیریت اعتبار و بدهی با 4/0%صورت گرفته است. بحث و نتیجهگیری مقایسه محتوای کتابهای ریاضی، تعلیمات اجتماعی و مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی با توجه به مؤلفههای سواد مالی نشان میدهد که در محتوای هر ده کتاب مؤلفههای مدیریت پول و درآمد و حرفهها بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. 2- با توجه به یافتههای پژوهش که مشخص شد به مؤلفههای مدیریت اعتبار و بدهی و مدیریت ریسک در سواد مالی توجه نشده است لازم است در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی به این مؤلفهها پرداخته شود.
نکاتی برای ساخت یک اندیکاتور اختصاصی برای ترید!
اگر وارد دنیای ارزهای دیجیتال و ترید در این بازار شده مولفههای اصلی و کلیدی سواد مالی باشید، احتمالا نامهای “الیوت” و “گان” را شنیدهاید.
این دو نفر، از پیشگامان تحلیل تکنیکال بوده و برخی از تکنیکهای پرکاربرد و اندیکاتورهای مهم در حوزه ترید را به وجود آوردهاند؛ به همین جهت از این اسامی به هنگام ترید بسیار استفاده میشود.
ممکن است این سوال برای شما هم پیش بیاید که چگونه رالف نلسون الیوت و دبلیو دی گان، با این تکنیکها آشنا شده و چگونه توانستند با ساخت این اندیکاتورها به افراد موفقی تبدیل شوند؟
در پاسخ به این سوال میتوان گفت که حقیقتا ساخت اندیکاتور، آنقدر که به نظر میرسد دشوار نیست!
ما در این مقاله، قصد داریم تا به صورت کامل شما را با نحوه ساخت یک اندیکاتور اختصاصی آشنا کنیم. پس اگر مایل به کسب تجربه در ساخت یک اندیکاتور برای تریدهای خود هستید، تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
پیشزمینهای از اندیکاتورها
براساس نظریهای که در پس زمینه تحلیل تکنیکال وجود دارد، چارتهای مالی همه چیز را نشان میدهند؛ یعنی تمام عوامل بنیادی و محیطی، از طریق چارتها قابل ملاحظه هستند.
این نظریه نشان میدهد که چگونه عناصر روانشناسی در این چارتها قابل درک و از طریق اندیکاتورهای تکنیکال قابل تفسیرند.
برای درک بهتر این موضوع، به یک مثال توجه کنید:
دنباله فیبوناچی از یک دنباله اعداد به صورت 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13 و غیره تشکیل شده است که در آن هر عدد، حاصل جمع دو عدد قبلی است. اما این موضوع چه ربطی به تحلیل بازارها دارد؟
خب کاملا مشخص است که سطوح اصلاحی فیبوناچی در چارت قیمتی (سطوح 33 درصد، 50 درصد و 66 درصد) بر تصمیمات معاملهگران تا حدی تاثیرگذار است و همین موضوع باعث میشود که این سطوح به خطوط حمایت و مقاومتی روانی تبدیل شوند.
با استفاده از این ایدهها و با یافتن چنین نکاتی در چارتهای قیمتی، میتوان جهتهای بعدی حرکت قیمت را پیشبینی کرد.
مولفههای یک اندیکاتور
زمانی که شرایط بازار مطمئن و ایدهآل است، اندیکاتورها به ما کمک بسیاری در پیشبینی قیمتها میکنند.
در پیشبینی قیمت باید دو مورد اساسی را در نظر بگیرید:
- سطوح حمایت و مقاومت: این سطوح، از آن جهت که قیمتها را در جهتهای معکوس قرار میدهند، از اهمیت بسیاری برخوردارند.
- زمان: زمان نیز در پیشبینی قیمت بسیار مهم است؛ چراکه شما باید بتوانید زمان رخ دادن حرکت بعدی قیمت را پیشبینی کنید.
گاهی اوقات میتوان از اندیکاتورهایی استفاده کرد که هر دو عاملی که ذکر کردیم را پیشبینی کنند، مانند باند بولینگر و امواج الیوت؛ اما در مجموع، اندیکاتورها از مجموعهای از قوانین و قواعد ریاضی برای پیشبینی قیمت بهره میگیرند.
به عنوان مثال، هنگام استفاده از اندیکاتور Breadth Thrust Indicator (خطی است که سطوح مومنتوم را نشان میدهد) که به اختصار به آن BTI نیز میگویند، باید بدانیم که در آن لحظه چه سطوحی برای پیشبینی قیمت مناسب هستند؛ چراکه اندیکاتور خودش به تنهایی فقط یک خط است.
BTI بسیار شبیه به اندیکاتور RSI است، به این دلیل که محدود به حد بالا و پایین است که از آن برای تشخیص مومنتوم (شتاب حرکتی قیمت) استفاده میشود.
به عنوان مثال، حدود 40 و 60 به ترتیب به عنوان حد پایین وحد بالا در نظر گرفته میشوند. وقتی قیمت در منطقه میانی (مابین دو خط فوق) قرار دارد، به این معناست که مومنتوم کاهش یافته و وقتی قیمت به ناحیه فوقانی میرود، مومنتوم در حال افزایش است.
توجه داشته باشید که وقتی مومنتوم از سطوح پایین (کف قیمت) در حال افزایش باشد، میتوان یک پوزیشن لانگ (خرید) ایجاد کرد و اگر مومنتوم از سطوح بالا (سقف قیمت) در حال حرکت به سمت پایین باشد، میتوان یک پوزیشن شورت(فروش) ایجاد کرد.
این موضوع مهم است که بتوانید قوانینی را برای تفسیر معنای حرکات یک اندیکاتور تنظیم کنید تا از آن در جهت ایجاد بهترین پوزیشن خرید یا فروش بهره ببرید. بنابراین، نوبت آن رسیده که روشهای موجود برای پیشبینی قیمت را بررسی کنیم.
به طور کلی دو نوع اندیکاتور اصلی برای تحلیل تکنیکال قیمت وجود دارد: اندیکاتورهای منحصر بهفرد و اندیکاتورهای ترکیبی.
اندیکاتورهای منحصر بهفرد را میتوان تنها با عناصر اصلی تجزیه و تحلیل چارت توسعه داد؛ در حالی که اندیکاتورهای ترکیبی، از ترکیب عناصر اصلی و اندیکاتورهای موجود استفاده میکنند.
مولفههای اندیکاتورهای منحصر بهفرد
اندیکاتورهای منحصر بهفرد، براساس جنبههای ذاتی چارت قیمتی و توابع ریاضی تشکیل میشوند.
در ادامه دو مورد از رایجترین مولفهها در اندیکاتورهای منحصر بهفرد را شرح میدهیم.
الگوها
الگوها صرفاً در طول یک دوره زمانی خاص، توالی قیمتهای آشکار شده را تکرار میکنند.
بسیاری از اندیکاتورها، از الگوهایی برای نشان دادن حرکات احتمالی قیمت در آینده استفاده میکنند. به عنوان مثال، تئوری امواج الیوت بر این فرض استوار است که همه قیمتها با یک الگوی مشخص حرکت میکنند که این موضوع به صورت ساده در مثال زیر قابل مشاهده است:
تکرار الگو، یکی از مولفههای مهم در پیشبینی قیمت است که در نظریه امواج الیوت نیز دیده میشود.
علاوه بر این، بسیاری از الگوهای ساده دیگری نیز وجود دارند که تریدرها از آنها، جهت شناسایی چرخه حرکات قیمت در چارت، استفاده میکنند. برخی از آنها عبارتند از: الگوی مثلث (Triangle)، الگوی کنج (Wedge)، الگوی پرچم (Flag) و الگوی مستطیل (Rectangle).
این نوع الگوها را میتوانید، به سادگی با نگاه کردن به چارتهای قیمتی تشخیص دهید. با این حال، امروزه برنامههای کامپیوتری بسیاری جهت تشخیص خودکار این الگوها نیز وجود دارند.
توابع ریاضی
توابع ریاضی میتوانند محدودهای از متوسط قیمت تا توابع پیچیدهتر براساس حجم و سایر معیارهای بازار را در بر داشته باشند.
به عنوان مثال؛ باند بولینگر، به راحتی بالاترین و وپایینترین درصد از میانگین متحرک (Moving Average) را نشان میدهد. این تابع ریاضی، یک کانال قیمتی را به شکل واضح، به همراه سطوح حمایت و مقاومت کلیدی، به نمایش میگذارد.
مولفههای اندیکاتورهای ترکیبی
اندیکاتورهای ترکیبی، از کنار هم قرار گرفتن تعدادی از اندیکاتورهای موجود به دست میآیند که میتوان از آنها، مولفههای اصلی و کلیدی سواد مالی به عنوان سیستمهای ساده برای ترید استفاده کرد.
روشهای بسیاری برای ترکیب عناصر و ایجاد اندیکاتورهای معتبر وجود دارد.
برای درک بهتر این موضوع، به مثالی از میانگین متحرک متقاطع توجه کنید:
این اندیکاتور ترکیبی، از چند اندیکاتور شامل سه نمونه از اندیکاتورهای میانگین متحرک تشکیل شده است. در این مثال، ابتدا باید میانگین متحرک 3 روزه، 7 روزه و 20 روزه را براساس تاریخچه قیمت ترسیم کنید.
سپس، اگر تقاطع میانگین متحرک کوچک و بزرگ رو به بالا (مولفههای اصلی و کلیدی سواد مالی cross-over) باشد، نشاندهنده یک موقعیت خرید و اگر تقاطع میانگین متحرک کوچک و میانگین متحرک بزرگ رو به پایین باشد (cross-under)، نشاندهنده یک موقعیت فروش است.
با استفاده از این اندیکاتور ترکیبی، میتوانید حرکات قیمت را پیشبینی کنید و حتی زمان وقوع حرکات مهم قیمت را تخمین بزنید (زمانی که خطوط میانگین متحرک به هم نزدیک میشوند). در تصویر زیر، نمونهای از مثال استفاده از میانگین متحرک متقاطع، آورده شده است:
استفاده از میانگین متحرک متقاطع (Moving Average Crossover)، برای پیشبینی حرکات قیمت در چارت
نحوه ایجاد یک اندیکاتور اختصاصی
در نهایت، براساس مطالبی که راجع به آن صحبت کردیم، یک تریدر با دنبال کردن چند مرحله ساده، میتواند اندیکاتور اختصاصی خود را ایجاد کند:
- در مرحله اول باید نوع اندیکاتور مورد نظر خود را انتخاب کنید: منحصر بهفرد یا ترکیبی.
- سپس مؤلفههایی که میخواهید در اندیکاتور اختصاصی شما وجود داشته باشند را تعیین کنید.
- در صورت لزوم، مجموعهای از قوانین را برای تعیین زمان و مکان مهم در پیشبینی حرکات قیمت، ایجاد کنید.
- اندیکاتور اختصاصی خود را در بازارهای واقعی، به کمک بک تست یا ترید کاغذی ،آزمایش کنید.
- اگر اندیکاتو شما بعد از چند آزمایش، از بازده خوبی برخوردار بود، از آن در معاملات خود استفاده کنید.
در ادامه به یک مثال جهت ساخت اندیکاتور اختصاصی توجه کنید:
فرض کنید میخواهیم اندیکاتوری را جهت اندازهگیری یکی از اساسیترین عناصر بازار ایجاد کنیم؛ سوئینگ قیمت (Swing Price).
هدف این اندیکاتور، پیشبینی حرکات آتی قیمت براساس الگوی نوسان یا سوئینگ است.
گام اول
ما به دنبال ایجاد یک اندیکاتور منحصر بهفرد با استفاده از دو عنصر اصلی، یعنی الگوها و توابع ریاضی هستیم.
گام دوم
مثلا با نگاهی به چارتهای هفتگی سهام شرکت XYZ، متوجه وجود برخی نوسانات اساسی بین روند صعودی و نزولی میشویم که هریک حدود 5 روز طول میکشد.
از آنجا که هدف اندیکاتور اختصاصی ما اندازهگیری نوسانات قیمت است، پس باید از الگوها برای تشخیص نوسان و از توابع ریاضی به همراه میانگین قیمت برای شناخت دامنه نوسان، استفاده کنیم.
گام سوم
حال باید قوانینی را متناسب با این عناصر تنظیم کنیم.
تعریف الگوها کار سادهای است؛ الگوها، یا گاوی (صعودی) هستند یا خرسی (نزولی) که هرچند روز یکبار جای خود را با یکدیگر عوض کرده و تکرار میشوند.
برای تعریف میانگین در چارت مورد نظر، نمونهای از مدت زمان روند صعودی و نمونهای از مدت زمان روند نزولی را در نظر میگیریم. نتیجه نهایی، یک دوره زمانی پیشبینی شده برای این حرکات است.
برای تعریف دامنه نوسان نیز، از یک حد بالا و یک حد پایین استفاده میکنیم تا اعداد قیمت را در سطح بالا و پایین نمودار هفتگی قرار دهیم. در مرحله بعد، برای پیشبینی روند افزایشی یا کاهشی در حال وقوع در چارت، میانگین کل افزایش یا کاهشهای پیشین را پیدا کرده و براساس آن حرکات قیمت را برای آینده، پیشبینی میکنیم.
جهت و مدت زمان حرکات نیز مجدد با مولفههای اصلی و کلیدی سواد مالی الگو قابل شناسایی هستند.
گام چهارم
استراتژی ترید ما آماده است و اکنون باید آن را به صورت دستی یا با کمک نرمافزارهای موجود، آزمایش کنیم.
در نتیجه میبینیم که اندیکاتور اختصاصی ما با موفقیت 5 درصدی در هر نوسان (هر پنج روز) عمل میکند.
گام پنجم
در آخر، با استفاده از این استراتژی (اندیکاتور)، میتوانید با پول واقعی در بازار شروع به معامله کرده و کسب سود کنید.
سخن پایانی
ایجاد یک اندیکاتور اختصاصی مستلزم نگاهی عمیقتر به تجزیه و تحلیل تکنیکال و سپس توسعه مؤلفههای اساسی در جهت ایجاد یک ابزار منحصر بهفرد است.
درنهایت، هدف ما بدست آوردن حاشیه سودی بیشتر نسبت به سایر معاملهگران است. با نگاهی به الیوت و گان در مییابیم که اندیکاتورهای آنها نه تنها در حوزه ترید به یک ابزار مفید برای تریدرها تبدیل شده، بلکه منجر به محبوبیت و شهرت آنها در محافل مالی جهان شده است.
در این مقاله، با الهام از اندیکاتورهای ساخته شده توسط گان و الیوت، نحوه ساخت یک اندیکاتور اختصاصی را به شما آموزش دادیم. امیدواریم که این مقاله برای شما مفید باشد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
15 مهارت کلیدی یک حسابدار موفق
حسابداری در کل، ممکن است گزینه شغلی پرطرفداری نباشد، اما با نگاهی دقیق تر در می یابیم که شما به عنوان یک حسابدار می توانید خود را در قلب هر کسب و کارو تصمیم گیری های کلیدی آن پیدا کنید. مهم نیست که یک شرکت چه اندازه بزرگ باشد ، نیاز به حداقل یک دفتر حسابداری همیشه وجود دارد . شاید تمرکز روی حسابرسی، شاید مدیریت مالی و یا مالیاتی باشد.
1- نوآوری
حسابداری یکی از ابزارهای ضروری کسب و کار از همان روز اول است. هیچ پروژه ای نمی تواند بدون کنترل دقیق و روش جامعی که به اعداد و ارقام اعمال می شود؛ پیش برود. لذا اغلب، کارفرمایان به دنبال نامزدی با ایده های تازه هستند که بتواند با تحلیل مالی هزینه ها و مخارج گذشته ، در زمینه حسابداری با برنامه ریزی برای آینده ، تأثیرگذار باشد . برای رتق و فتق نیازهای حسابداری و محاسبات تحلیلی و در نهایت برای رسیدن به یک کسب و کار تکامل یافته همیشه نواوری مورد نیاز است.
2- درک بالا
برای دستیابی به نوآوری نیازمند درک بالایی در زمینه ای که در آن کار می کنید؛ هستید. پس جمع آوری اطلاعات و دسته بندی اطلاعات جدید، مدیریت تحلیلی پروژه و البته ملاقات با مشتریان جدید، ستون فقرات کارهای روزانه شما را تشکیل می دهند.لذا، فهم سریع اطلاعات بسیار ضروری است و می توان از طریق سوالاتی که به خوبی مورد تفکر قرار گرفته اند، به درک قابل قبولی رسید.
3- ارتباطات قوی
ارتباطات قوی برای شما بعنوان یک حسابدار نقش حیاتی دارد چرا که حسابداران باید اطلاعات پیچیده را با آسانترین شیوه انتقال دهند تا به راحتی وبرای همه افراد با هر سطح فهم و سواد قابل درک و تحلیل باشد . آیا شما یک شرکت خارجی هستید که از طرف یک شرکت استخدام شده اید، یا بخشی از یک تیم حسابداری داخلی هستید ، در هر حال شما باید در کنار همکاران خود در هر سطحی که هستند کار کنید. ارزیابی های این مهارت ها از همان ابتدای شروع کار آغاز می شوند نه تنها از طرف رئیستان بلکه از طرف همه همکارانتان رصد و ارزیابی می شوید . در این هنگام هر اشتباه یا بی دقتی ممکن است آخرین اشتباه شما باشد .
4- آگاهی تجاری
شما به عنوان حسابدار در هر مجموعه ای که وارد می شوید باید در خصوص نوع فعالیت آن اطلاعات داشته باشید .
شاید کمی شگفت انگیز باشد که حسابداران مبتدی این موضوع مهم را فراموش می کنند . در حالیکه نیاز به آگاهی تجاری مهم بوده و مهارتهای خاصی برای این کارلازم است . آگاهی تجاری در واقع، تشکیل شده از شناخت چگونگی و جایی که تجارت شرکت کارفرمای شما در بازار قرار دارد وچگونه از جنبش های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و همچنین چگونگی پیشبرد و تکامل آن ها تاثیر می گیرد . این که شما یک تصویر کلی اما دقیق از چگونگی فرایندهای تولیدی یا بازرگانی مجموعه کارفرمای خود داشته باشید به آگاهی تجاری شما کمک شایانی می کند .
5- شور و شوق
شور و شوق یک مولفه کلیدی است که کارکنان ذاتا به دنبال آن هستند. تواناییِ دادن انرژی مثبت به یک تیم و واقعا به آنچه که در حال کار بر روی آن هستید را باور داشته باشید این موضوع بسیار مهمی است. شور و شوق مسری است و نشان می دهد که شما مایل به تجارت خود هستید و از ان لذت می برید .
6- ابتکار
ابتکار عمل کاملا با درک و شور و شوق هماهنگی دارد. این ثابت می کند که شما می توانید خودتان کار کنید، که شما یک متفکر مستقل هستید و به نوبه خود، به شما اعتماد به نفس بیشتری میدهد و باعث می شود کارفرما برداشت خوبی از شخصیت شما داشته باشد و روز به روز مسئولیت مهمتری به شما خواهد داد . چون شما میتوانید مشکلات کاری خود و همکارانتان را با اتکا به ابتکار عمل حل کنید و این مهم است چون شما تصمیم دارید که در یک مرحله بعد از این زندگی حرفه ای خود، یک حسابدار خارجی باشید و بطور مستقل مشاوره های تخصصی بدهید .
7- کسب اعتبار
همه ما مارک های خاصی داریم که دوست داریم از آن استفاده کنیم. اغلب وقت استدلال در انتخاب ما به یک چیز میرسد: اعتماد. همانطور که شما در حال ساخت حرفه ای خود هستید، می خواهید مردم به شما اعتماد کنند . زیرا اعتبار پولی است که می توانید با آن تجارت کنید. با کسب اعتبار بیشتر، فرصتهای بیشتری بدست می آورید . همچنین شما با ایجاد یک نام تجاری معتبر، برای یک آینده ی جامع پایه ریزی اساسی می کنید.
8- انعطاف پذیری
ایجاد پیوندهای محیط کاری خیلی سخت است اما مطمئنا تلاش برای ایجاد آن توصیه می شود. در هر حرفه ای، شما در سطح ابتدایی شروع به کار می کنید و به احتمال زیاد می خواهید جایگاه خود را بالا ببرید. این همیشه مسیری آسان نبوده و نیست. هرگز تصور نکنید توانایی کار کردن با همکارانی که مقاصد تنگاتنگ دارند ، نیازهای مختلف مشتریان چندگانه و. جزء ترمزها و سرعتگیرهای شماست بلکه همچنان از طریق این چالش هاست که آبدیده میشوید و این برای شکلگیری شخصیت کاری شما بسیار مثبت است. اصطلاحا انعطاف پذیری توانایی نگه داشتن سر سرد همراه با زبان گرم است و خودِ این مسئله اعتماد به مهارت های شما را افزایش می دهد .
9- ثبات
درست است که یکی از خصوصیات حرفه ای در حسابداری انعطاف پذیری است با این حال مهم است که بنیاد محکم را در اوایل فرصت کاری خود بسازید. تغییر شغل های مالی و حسابداری هر ساله می تواند یک عیب باشد زیرا کارفرمایان به دنبال ثبات CV خوب و حرفه ای هستند که به خوبی پیشرفت کرده باشد. اطمینان حاصل کنید که تعادل مناسب را پیدا کرده اید.
10- تجربه کاری بین المللی
در نهایت، تمایل و حضور در تجارب کاری بین المللی، در یک رشته دیگر را در نظر داشته باشید . در حالی که این ممکن است چیزی نباشد که بلافاصله در رزومه شما نمایش داده شود، لازم است که این مهارت را برای استفاده های بعدی نشانک گذاری کنید. بسیاری از شرکت های تجاری در مرحله بعدی رشد سازمانی خود بر روی فعالیتهای تجاری خارجی تمرکز می کنند .
11- داشتن تحصیلات دانشگاهی مرتبط
داشتن تحصیللات دانشگاهی (در یکی از شاخه های حسابداری مانند : حسابداری مالی، حسابداری صنعتی، حسابدار دولتی و. ) در کنار تجربه کاری باعث میشود حسابدار اطلاعات علمی کافی در زمینه کار خود داشته باشد.
قطعا تلاقی علم و عمل باعث شکوفایی و رشد فرد و سازمان میشود.
12- تسلط به آفیس و نرم افزار های حسابداری
امروزه در همه ی شرکت ها و سازمان ها، نرم افزار های حسابداری به عنوان ابزار مدیریتی و مالی مورد استفاده قرار میگیرد، پس لازم است حسابدار با نحوه کار این نرم افزار ها آشنایی داشته باشد. توانایی استفاده از برنامه های آفیس مایکروسافت در تهیه گزارشهای تحلیلی و آماری یک امتیاز مثبت برای حسابدار قلمداد میشود.
13- تسلط به قوانین مالیاتی
مبحث مالیات بسیار مهم و حساس است. اشتباه و سهل انگاری در این بحث، قابل جبران نیست و هزینه های زیادی را به سازمان تحمیل میکند. برای همه حسابداران لازم است دانش کامل و تسلط لازم به قوانین مالیاتی مانند مالیلت عملکرد،ارزش افزوده، حقوق و تکلیفی و معافیت های مالیاتی کشور داشته باشند.
توانایی تهیه گزارشهای مربوط به سازمانهای دولتی را کسب کنند و به طور دقیق و منظم در زمانهای تعیین شده گزارشها را ارائه دهد.
14- ارائه راهکار برای افزایش سود و کاهش هزینه ها
حسابداری که میخواهد پله های ترقی را طی کند و به عنوان مدیر مالی مجموعه فعالیت کند باید بتواند برای مدیریت سازمان مثل یک مشاور عمل کند. او باید بتواند جلوی ضرر و زیان را بگیرد و راههایی برای افزایش سود شرکت پیشنهاد کند. لازمه این امر این است که حسابدار در همه جزییات دقت کافی داشته باشد. اطلاعات را جمع آوری و سازماندهی کند و صادقانه و دلسوزانه مشکلات موجود را مطرح کند و راه حل پیشنهاد دهد.
15- رازداری کامل در مورد اطلاعات مالی شرکت و سهامداران
حسابدار همه اطلاعات مالی سازمان را میداند. او مورد اعتماد است و از جزئی ترین مسائل مالی صاحبان سهام و مدیران آگاه است. در پاسخ به این اعتماد لازم است بسیار رازدار باشد و از افشای مسایل مالی سازمان خود خودداری کند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد امکانات نرم افزار حسابداری تحت وب ایلیا سیستم کلیک کنید.
دوست دارم اگر چراغی نزد من امانت است، آن را در بلندترین نقطه قرار دهم تا همه از نور آن بهره مند شوند. نظرات و دیدگاههای شما این نور را بیشتر می کند.
بانک پارسیان در فهرست شفاف ترین بانک های کشور
بانک پارسیان جزو بانکهایی است که در رعایت استانداردهای شفافیت و انتشار عمومی اطلاعات سرآمد بوده و همواره علاوه بر انتشار به موقع صورتهای مالی حسابرسی شده خود، لیست دقیقی از تسهیلات و تعهدات کلان، وثایق و وضعیت کفایت سرمایه ارایه داده است.
به گزارش بورس نیوز، سلامت مالی بانکها موضوعی است که در این سالها بارها مورد بحث و تردید کارشناسان قرار گرفته است. فقدان یک سیستم شفاف مالی، عدم ارائه ترازنامهها و نبود چارچوبها و زیرساختهای قانونی که بتواند وضعیت کنونی سیستم بانکی را تشریح کند، باعث شده تردیدها درباره چگونگی عملکرد بانکها و میزان سوددهی واقعی و کفایت سرمایه آنها بیش از پیش افزایش یابد. این تردیدها زمانی افزایش مییابد که در سالهای اخیر شاهد بروز فسادهای مختلف بودهایم که همگی آنها بهنوعی با سیستم بانکی کشور ارتباط داشتهاند.
اکثر بازرگانان و کارشناسانی که با هیاتها و سرمایهگذاران خارجی مذاکره میکنند، معتقدند علت اصلی عدماستقبال مناسب طرفهای خارجی از طرحها و پروژههای اقتصادی ایران بیش از هر عامل دیگری عدمشفافیت سیستم مالی و بانکی و درنتیجه بالابودن ریسک سرمایهگذاری در کشور است. در این گزارش علاوهبر توضیح اهمیت شفافیت به بررسی سه مولفه اصلی از میان دهها مولفه اثرگذار بر شفافیت بانکی پرداخته شده و با توجه به نتایج به دست آمده، میزان شفافیت بانکها ارزیابی شده است.
براساس نتایج گزارش، تنها پنج بانک؛ پاسارگاد، پارسیان، خاورمیانه، پستبانک ایران و اقتصاد نوین در رده بانکهای شفاف قرار گرفته و وضعیت در دیگر بانکهای کشور چندان شفاف نیست. اهمیت جدی گرفتن این مساله نهفقط سیستم بانکی، بلکه تاثیرات این سیستم بر بازخوردهای اقتصادی- اجتماعی است، درست همانند دیماه ۹۶ که وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور به واسطه چند موسسه مالی اعتباری در آستانه بههم ریختگی قرار داشت.
بنابراین برای جلوگیری از چنین رخدادهایی که بهطور مستقیم اقتصاد را درگیر و اعتماد مردم به اقتصاد و سیستم بانکی را سلب میکند، لازم است وضعیت شفافیت نظام بانکی ایران مشخص و هشدارهای لازم داده شود. نکته قابلتامل هم اینکه، تقریبا اغلب بانکها و موسسات مالی که دارای کمترین شفافیت مالی هستند، اولا به لحاظ حجم فعالیت و اندازه بنگاه، بزرگترین بانکهای کشور هستند و ثانیا مالکیت عمده این بانکها و موسسات در اختیار دولت است.
چرا شفافیت سیستم بانکی اهمیت دارد؟
یکی از شاخصهای اصلی ارزیابی سلامت نظام مالی کشور، میزان شفافیت شبکه بانکی است. اگرچه شفافیت در ذات خود و بهصورت مستقیم بر عملکرد موفق یا ناموفق یک بانک تاثیر ندارد، ولی کارشناسان اقتصادی به نقش کلیدی شفافیت در تقویت انضباط مالی و کارآمدی این نظام و تاثیرات آن بر روندهای کلی اقتصاد تاکید میکنند.
از این رو، بانکهای مرکزی کشورهای مختلف در فواصل معینی طی سال، اقدام به رتبهبندی بانکها برحسب میزان شفافیت میکنند؛ امری که در کشور ما علیرغم ابلاغ بخشنامهها و مصوبههای گوناگون ازسوی بانک مرکزی انجام نمیشود از آن جهت که با افزایش میزان این شاخص، امکان نظارت اثربخش و کارآمد بانک مرکزی در مدیریت و نظارت بازار پول افزایش مییابد و این درحالی است که عمده بانکهای مرکزی کشورهای توسعهیافته برخلاف ایران بهدنبال دستیابی و تقویت روزافزون آن قرار دارند.
براساس یک تعریف عمومی از کمیته بازل در سال ۱۹۹۸، شفافیت، افشای عمومی اطلاعات قابل اعتماد و زمانداری (محدوده زمانی مقرر) است که استفادهکنندگان از آن را قادر میسازد بررسی دقیقتری دررابطه با شرایط و عملکرد، روند فعالیتهای تجاری انجام شده، ریسک موسسه و سایر موارد مشابه طراحی کنند. طبعا هرچه میزان شفافیت بانکها از درجات بالاتری برخوردار باشد، مرتبطان با این نظام اعم از ذینفعان (هم بانک و هم مشتریان)، رقبا، دولت و مولفههای اصلی و کلیدی سواد مالی بانک مرکزی بیشتر با اهداف، ساختار، عملکرد و نحوه مدیریت و کنترل ریسک اجزای این سیستم آشنا میشوند و زمینههای برقراری ثبات و سلامت مالی درسطح اقتصاد جامعه بیشتر میشود.
از طرفی شفافیت سیستم بانکی، بستر مناسبی برای برقراری نظارت آحاد جامعه در این موسسات فراهم میشود. بهطورکلی موضوع شفافیت بانکها از چنان درجه اهمیتی برخوردار است که در ادبیات حرفهای اقتصاد از آن بهعنوان جوهره، اصل و عصاره موردنظر در فعالیتهای بانکی یاد میشود.
مردودهای ۳ شاخص شفافیت
بیشک هر اندازه که ویژگیهای مثبت مانند حاکمیت قانون و پاسخگویی در یک جامعه بیشتر باشد یا از طرفی فساد، مقررات اضافی، بیثباتی سیاسی و خشونت کمتر، شفافیت اطلاعات نیز بر نهادهای اقتصادی حاکم خواهد بود. اما بهطورکلی موضوع شفافیت بهصورت مستقیم و غیرمستقیم میتواند با مولفههای بسیار زیاد و متفاوتی در ارتباط باشد.
با نگاهی گذرا به شاخصهای نظام بانکی میتوان به پارهای از مهمترین موضوعاتی که نیاز به توجه و حساسیت بیشتری دارند، اشاره کرد. اهمیت این شاخصها نهتنها از بعد تقویت یا تضعیف شفافیت در نظام بانکی، بلکه بهواسطه بازخوردهای اقتصادی و اجتماعی زیادی که وجود دارد هم اهمیت دوچندانی دارد. در این گزارش سهمولفه جهت بررسی موضوع انتخاب شده است که به توضیح آنها میپردازیم.
الف) وضعیت مالی بانکها: در این بخش، بانک باید اطلاعاتی را افشا کند که استفادهکنندگان از اطلاعات (اعم از هیاتمدیره، سهامداران، فعالان بازار سهام و نهادهای ناظری، چون بانک مرکزی) بتوانند براساس آنها بانک را درخصوص توان پرداخت بدهی و تعهدات خویش و مدیریت نقدینگی ارزیابی کنند.
این اطلاعات بیشتر متمرکز بر دادههای صورتهای مالی بوده (نظیر ماهیت، مقدار و طبقهبندی داراییها، بدهیها و سرمایه بانک) که بانکها موظفند در زمان مناسب و بهصورت حسابرسیشده آنها را در اختیار عموم قرار دهند. در بررسی این مولفه مشخص میشود که از ۲۶ بانک و موسسه اعتباری بررسی شده در گزارش حاضر، جز پنج بانک پاسارگاد، پارسیان، خاورمیانه، پست بانک ایران و بانک اقتصاد نوین هیچکدام از دیگر بانکها اقدام به انتشار بهموقع اطلاعات مالی خود آن هم به صورت حسابرسیشده نمیکنند.
ب) مقدار منابع در معرض ریسک: با استفاده از اطلاعات این بخش، ذینفعان و کاربران اطلاعات بانک خواهند توانست از مقدار منابع درمعرض ریسک اطلاع پیدا کرده و نسبت به آینده بانک پیشبینی انجام دهند. اطلاعات افشاشده در این بخش باید به تفکیک داراییها بوده تا ذینفعان بتوانند از قدرت مالی بانک هنگام مواجهه با ورشکستیها و خطرات مالی مطلع باشند.
این اطلاعات شامل مواردی نظیر ساختار مدیریت ریسک، نسبت کفایت سرمایه و ابزارهای کاهنده ریسک (مانند وثایق، تضمینها و. ) میشود. بررسیهای این گزارش درمورد محاسبه جزئیات و انتشار شاخص کفایت سرمایه نشان میدهد که از ۲۶ بانک و موسسه اعتباری بررسیشده در گزارش حاضر، ۱۱ بانک، صندوق و موسسه اعتباری شامل بانکهای قرضالحسنه رسالت، توسعه تعاون، صادرات ایران، صنعت و معدن، مسکن و ایران زمین، سپه، ملی، قوامین، کوثر، صندوق کارآفرینی امید شاخص کفایت سرمایه را منتشر نکرده و بانکهایی مانند مهر اقصاد، آینده، شهر و انصار نیز این میزان را تنها برای سالهای ۹۷ یا ۹۶ محاسبه و منتشر کردهاند.
ج) مقررات احتیاطی: تعیین حد برای پرداخت تسهیلات به اشخاص و همچنین میزان وثایق موجود در بانکها (چه بهصورت بدهکار و چه بستانکار) از موارد احتیاطی است که سیستم بانکی ملزم بهرعایت آن است، چراکه تعیین حد برای عدم وامدهی به اشخاص و نهادها بیش از حد مجاز آن است و بررسی وثایق برای سنجش بازدهی تسهیلات و. است.
به جهت بررسی چنین مولفهای میتوان از لیست تسهیلات و تعهدات و همچنین خالص تسهیلات و تعهدات به تفکیک وثایق استفاده کرد. بهدلیل رتبه نامناسب ایران در فساد اداری و بالا بودن مفاسد اقتصادی، بررسی تسهیلات کلان برای شناسایی بدهکاران بزرگ بانکی در اولویت قرار دارد.
بهدلیل حضور بانکها در بنگاهداری، افشای اطلاعات مربوط به دریافتکنندگان تسهیلات کلان نظام بانکی بسیار مهم مینماید.
بررسی این مولفه نیز نشان میدهد که از ۲۶ بانک و موسسه اعتباری بررسیشده در گزارش حاضر، ۱۰ بانک شامل بانک قرضالحسنه رسالت، توسعه صادرات، صنعت و معدن، مسکن، ایران زمین، سپه، ملی، قوامین، کوثر و صندوق کارآفرینی امید نهتنها خالص تعهدات به تفکیک وثایق را منتشر نمیکنند، بلکه هیچلیستی از تسهیلات و تعهدات را هم تهیه نمیکنند. در این بین دیگر بانکها عملکرد مناسبی در این مولفهها داشته و تنها بانک مهر اقتصاد است که لیست تسهیلات کلان را منتشر کرده، ولی خالص وثایق را توضیح نداده است.
بانکهای بزرگ طی ۴ سال اخیر صورت مالی منتشر نکردهاند
با توجه به نقش اساسی بانکها در اقتصاد کشور، افزایش تعداد بانکهای خصوصی و همچنین خصوصی شدن برخی بانکهای دولتی در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و نیز فسادهای رخ داده طی چندسال اخیر در نظام بانکی، توجه به شفافیت گزارشهای مالی بانکها بیشتر از پیش حائز اهمیت است.
صورتهای مالی یکی از مهمترین و پرکاربردترین اجزای گزارشهای مالی در انتقال اطلاعات و میزان شفافیت محسوب میشود که براساس تعاریف موجود، تنها افشای اطلاعات آن هم به هرنحو کافی نبوده و اطلاعات باید زماندار، دقیق و منطبق با تعاریف و دربرگیرنده افشای عملکرد و موقعیت مالی بانک منتشر شوند.
جهت بررسی میزان شفافیت در بانکها نیز باید به بررسی میزان افشا در صورتهای مالی بانکها پرداخت. نتایج بررسی انجامشده نشان میدهد از ۲۶ بانک و موسسه اعتباری بررسیشده در گزارش حاضر، تعداد ۱۵ بانک صورتهای مالی حسابرسیشده خود از سال مالی ۹۸ را منتشر نکردهاند.
این درحالی است که براساس ماده ۱۵ ضوابط ناظر بر شفافیت بانکی که از سوی بانک مرکزی ابلاغ شده است، بانکها موظفند در پایان هرسال مالی اطلاعات مربوط به صورتهای مالی حسابرسیشده و بهصورت انفرادی و تلفیقی را منتشر کنند. بانکهای کشاورزی (آخرین صورت مالی مربوط به ۹ ماهه ۱۳۹۸)، تجارت، دی، رفاه کارگران، حکمت ایرانیان و مسکن ازجمله بانکهایی هستند که همچنان صورتهای مالی حسابرسیشده سال مالی ۹۸ خود را منتشر نکردهاند.
از سوی دیگر بانکهای انصار، شهر، توسعه تعاون، بانک مهر اقتصاد و توسعه صادرات ایران نهتنها صورتهای مالی سال ۹۸ خود را منتشر نکردهاند، بلکه تا پایان سال مالی ۹۷ اقدام به انتشار اطلاعاتی کردهاند که در مواردی حسابرسینشده نیز بودهاند. جالب است که در این بین علاوهبر بانکهای قرضالحسنه رسالت و مهر ایران که حداقلیترین استانداردهای حسابداری را نیز رعایت نکردهاند، بانکهای آینده و کوثر آخرین صورتهای مالی منتشره خود را در حد سال مالی ۹۶ نگه داشتهاند.
البته کار به همینجا ختم نمیشود، چراکه بانکهای ایران زمین، سپه، ملی و قوامین پس از سالهای مالی ۹۴ و ۹۵ هیچگونه صورت مالی و حسابداری منتشر نکرده و صندوق کارآفرینی امید نیز بهطورکلی علاقهای به انتشار حتی یک صورت مالی هم نداشته است.
فقط ۵ بانک شفاف داریم
همانطور که عنوان شد موضوع شفافیت بهصورت مستقیم و غیرمستقیم میتواند با مولفههای بسیار زیاد و متفاوتی در ارتباط باشد، اما در این گزارش چهار مولفه از مجموعه مولفههای موجود در نشر گفته شد که براساس آنها تنها پنج بانک خصوصی شامل بانک پاسارگاد، پارسیان، خاورمیانه، پست بانک ایران و اقتصادنوین در رده شفاف قرار گرفته و در کنار انتشار بهموقع صورتهای مالی حسابرسی شده خود، لیست دقیقی از تسهیلات و تعهدات کلان (بدهکاران و بستانکاران حقیقی و حقوقی) و وثائق خود را ارائه میدهند.
از سوی دیگر ۹ بانک کشاورزی، تجارت، دی، رفاه، رسالت، مهر ایران، انصار، حکمت ایرانیان و بانک شهر در مجموع دارای عملکردی نسبتا شفاف و مطلوب به لحاظ مولفههای موردنظر را دارا هستند. این مولفههای اصلی و کلیدی سواد مالی بانکها عمدتا بهرغم انتشار شاخصهای مهمی چون؛ کفایت سرمایه ضعف جدی در افشای بهموقع اطلاعات مالی خود دارند. لازم به ذکر است بانک مرکزی در ماده ۱۶ آییننامه «ضوابط ناظر بر حداقل استانداردهای شفافیت و انتشار عمومی اطلاعات توسط موسسات اعتباری» انتشار صورت مالی بهموقع را اینطور تعبیر کرده است که: «موسسه اعتباری موظف است، اطلاعاتی که لازم است در مقطع زمانی پایان اسفندماه هر سال ارائه شود، حداکثر تا پایان تیرماه سال بعد، اطلاعاتی که باید در مقطع زمانی پایان شهریورماه هر سال ارائه شود، حداکثر تا پایان آبانماه و اطلاعات مربوط به مقاطع زمانی پایان خرداد و آذر را حداکثر تا آخر ماه اول فصل بعد منتشر کند.» از این رو، با این شاخص، بانکهای مذکور ضعف جدی در انتظار بهموقع صورتهای مالی دارند.
پس از اینها چهار بانک؛ توسعه تعاون، صادرات، بانک صنعت و معدن و مسکن با توجه به نحوه و زمان انتشار صورتهای مالی خود دارای رتبه نسبتا ضعیفی در بحث شفافیت بوده و همچنین ۳ بانک؛ آینده، ایران زمین و مهر اقتصاد در وضعیت ضعیف قرار دارند. در این بانکها نیز صورتهای مالی با ۶ ماه یا یک سال تاخیر منتشر میشود و نکته مهمتر و تفاوتی که این بانکها با ۹ بانکی که وضعیت نسبتا مطلوب داشتند این است که این بانکها صورتهای مالی حسابرسی شده را با تاخیر یک تا دو سال منتشر میکنند که برخی از اطلاعات ضروری نیز از آنها حذف شده است.
درنهایت اینکه، پنج بانک؛ سپه، ملی، قوامین، کوثر و همچنین صندوق کارآفرینی امید بدون داشتن هیچکدام از مولفههای ارائه بهموقع اطلاعات صورت مالی، ارائه انتشار وضعیت کفایت سرمایه، ذکر دقیق وثایق و ارائه لیست تسهیلات و تعهدات کلان، جزء بانکهای غیرشفاف محسوب شده و هیچگونه اطلاعات جزئی از نحوه مدیریت، دارایی، بدهی و. آنها لااقل از سال ۹۵ به بعد (برای بانک ملی از سال ۹۳، برای بانک سپه از سال ۱۳۹۴ و برای صندوق کارآفرینی هیچ صورت مالی) وجود ندارد.
آیندهنگری سرمایهگذاری خارجی
کورش طاهرفر / مشاور رئیس کل سازمان سرمایهگذاری
شاید کمتر حوزهای در کشور همچون سرمایهگذاری خارجی را بتوان یافت که در خصوص لزوم استفاده بهتر و موثرتر از آن اجماع فکری وجود داشته باشد. صرفنظر از چرایی امر و اینکه این اجماع از یک پشتوانه تئوریک و عقلانیت برخوردار بوده یا تنها یک ژست روشنفکرانه باشد، شرایط روز اقتصاد کشور تلاش برای جذب منابع مالی و سرمایهگذاری خارجی را اجتنابناپذیر میسازد. سقوط قیمت نفت و کاهش درآمدهای ارزی، آثار تخریبی هزاران طرح نیمهتمام، تداوم رکود بهجا مانده از سالهای قبل و تلاش دولت برای رشد سریع اقتصاد به راهکارهای متفاوتی برای تامین مالی نیازمند است که منابع فاینانس و سرمایهگذاری خارجی در کنار انتشار اوراق خزانه اسلامی در زمره این راهکارها قرار خواهند گرفت.
نگاهی به منابع پیشنهادی برای تحقق رشد هشتدرصدی اقتصاد در سالهای برنامه ششم توسعه، آنگونه که در لایحه دولت درج شده، نشاندهنده اهمیت انکارناپذیر منابع مالی خارجی در چرخه رشد کشور است. لذا اگرچه هدف اصلی برنامه رشد هشتدرصدی سالانه است، ولی چون این رشد بدون دستیابی به منابع مالی بینالمللی قابل حصول نیست میتوان اینگونه استنباط کرد که شاهکلید اصلی و عملیاتی برنامه، تجهیز و تامین منابع مالی بینالمللی اعم از فاینانس و سرمایهگذاری خارجی است و تامین این منابع مهمترین هدف عملیاتی دولت طی سالهای آتی خواهد بود. به بیان دیگر حصول به هدف جانبی تامین منابع مالی خارجی، شرط اصلی حصول به هدف اصلی و کلان برنامه اقتصادی دولت برای رشد هشتدرصدی اقتصاد است و لذا هرگونه تزلزل در بسترهای ضروری جذب منابع بینالمللی موجب شکست قطعی برنامه در تحقق اهداف اصلی خواهد شد. منطقی است که مشروط کردن تحقق اهداف برنامه به تامین مالی بینالمللی مستلزم کسب اطمینان از بازسازی و توانمندسازی ساختاری نهاد متولی امر در کشور خواهد بود که در ادامه به آن اشاره مختصری خواهد شد.
با نگاهی به جداول پایهای لایحه برنامه ششم توسعه کشور خواهیم دید که سهم سالانه بانکها در تامین منابع برنامه 1800 هزار میلیارد ریال یا معادل 8/24 درصد از کل منابع بوده و پس از آن تامین مالی بینالمللی با حجم 1607 هزار میلیارد ریال و معادل 2/22 درصد از کل منابع تعیین شده است. در واقع قرار است 47 درصد بار مالی برنامه ششم را منابع بانکها و منابع مالی خارجی به دوش بکشند. این در حالی است که سهم صندوق توسعه ملی تنها 578 هزار میلیارد ریال یا هشت درصد از منابع در نظر گرفته شده که حدود یکسوم سهم تامین مالی بینالمللی است. مقایسه اجمالی این ارقام نشاندهنده تاکید متولیان برنامهریزی کشور بر تامین مالی بینالمللی اعم از فاینانسها و شیوههای مختلف سرمایهگذاری خارجی است و بدیهی است که در صورت عدم تحقق تامین مالی مذکور، رشد هشتدرصدی سالهای برنامه از دایره حرف و شعار فراتر نخواهد رفت. با این مقدمه و با فرض اینکه سند برنامه و هدفگذاری رشد آن بر پایه یک پشتوانه دقیق کارشناسی و بر اساس امکانپذیری و تامینپذیری منابع و مولفههای موثر بر اجرای برنامه تعیین شده باشد ضروری است که از هماکنون بستر لازم برای تحقق سهم 2/22درصدی تامین مالی بینالمللی در سالهای برنامه تدارک دیده شود.
برخی از مولفههای موثر در این امر به اختصار در ادامه ذکر شدهاند.
1- تسهیل محیط کسبوکار: بهکارگیری موثر سرمایه در کشور مستلزم مساعد بودن محیط کسبوکار است و در صورت نامطلوب بودن محیط مذکور نهتنها سرمایههای خارجی جذب کشور نمیشوند، بلکه سرمایههای داخلی نیز به سمت محیطهای کسبوکار مطلوبتر حرکت کرده و حرکت معکوس سرمایهها و فرار سرمایه دور از ذهن نخواهد بود. رتبه محیط کسبوکار فعلی کشورمان پس از بهبودهای قابل توجه یکی دو سال اخیر به 118 رسیده است. این رتبه به معنی آن است که سرمایهگذاری در 117 کشور دیگر از شرایط مطلوبتری برخوردار بوده و لذا در صورت عدمتغییر در این وضعیت سیگنال قوی برای حرکت معکوس سرمایهها در کشور وجود خواهد داشت (رتبه ترکیه 55 است). این مولفههای اصلی و کلیدی سواد مالی یک واقعیت است که سرمایهگذاران حرفهای به مکانهایی با سهولت کسبوکار بیشتر جذب میشوند و از محیطهایی با دشواری کسبوکار گریزان خواهند بود. با این حال باید توجه داشت که تغییر در رتبه سهولت کسبوکار تنها در ید قدرت دولت نبوده و بهبود مستمر آن با حمایت سایر قوای کشور و کلیه نهادهای عمومی و نیروهای امنیتی و انتظامی حاصل خواهد شد.
2- رتبه اعتباری و ریسک کشوری: درست یا غلط، رتبه اعتباری هر کشور نشاندهنده شدت ریسکهای کلان موجود در آن اقتصاد است و نقش قابل توجهی در تصمیمگیری شرکتهای بزرگ برای سرمایهگذاری ایفا میکند. علاوه بر آن، این رتبه در میزان و سقف اعتبارات وامی و فاینانسهای بانکهای بینالمللی و نرخ پوشش بیمهای تسهیلات دارای تاثیر است. رتبه اعتباری ضعیف به معنی دسترسی کمتر به منابع فاینانس و هزینههای بیشتر برای تامین مالی و پوشش اعتباری است. اگرچه با اقدامات و پیگیریهای سازمان سرمایهگذاری رتبه اعتباری کشورمان در سال جاری بهبود یک پلهای را تجربه کرد و از هفت به شش ارتقا یافت، ولی هنوز با رتبه چهار خودمان در سالهای 1380 تا 1385 فاصله زیادی داریم و بهبود چند پلهای در رتبه اعتباری یکی از مولفههای اصلی حصول به اهداف برنامه و جذب منابع مالی بینالمللی است (رتبه فعلی ترکیه چهار است). ترکیب رتبه کسبوکار و رتبه اعتباری دارای اثر اهرمی بر سطح دسترسی کشور به منابع بینالمللی است و اصلاح دو شاخص مذکور در تحقق منابع خارجی مورد نیاز برنامه ضروری است و این امر در سایه عزم و توجه کلیه قوای سهگانه کشور و نهادهای عمومی قابل حصول بوده و هیچ یک از قوا بهتنهایی قادر به تحول در این زمینه نیست.
3- میزان و نحوه مداخله در بازار: به طور معمول منافع گروههای مختلف در قبال سیاستهای اقتصادی هماهنگ نبوده و در تعارض با یکدیگر است. ازاینرو هر یک از گروههای با منافع متعارض سعی در نفوذ به دایره قدرت و فشار به دولت برای مداخلهگری در جهت منافع خود داشته و برای اثبات حقانیت خود به دلایل و مستندات و شواهد مختلف نیز مجهز میشوند. به عنوان نمونه نرخ سود بانکی میدان منازعه گروههای پساندازکننده و عرضهکننده منابع از یکسو و گروههای مصرفکننده از دیگر سو است. دولتها در چنین مواردی یا به ناچار تسلیم فشار یکی از گروهها شده و منافع گروه دیگر را فدا میکنند یا با اجتناب از مداخله مستقیم اجازه میدهند که عرضه و تقاضا و رقابت بازار تعادل طبیعی را کشف و تعیین کند. مداخله دولت در قیمتگذاری کالاها، نرخ ارز، نرخ سود بانکی، ضابطهگذاریهای گاهبهگاه در حوزههای کسبوکار، حتی اگر با نیت خوب صورت گیرد، از عوامل مخل محیط کسبوکار بوده و علاوه بر دامنزنی به اقتصاد زیرزمینی، مانع جذب سرمایههای خارجی خواهد بود. حصول به هدف برنامه در جذب منابع مالی خارجی ضرورتاً مستلزم تغییر عادت مداخلهگریهای غیرضروری در بازار است و تداوم اقداماتی همچون تعیین تسهیلات تکلیفی بانکها، مداخلات مهربانانه در پایینآوردن نرخ ارز و سود بانکی در جهت خواست برخی از گروههای ذینفع، فشار به بانکها برای بخشش جرایم و قسطبندی مجدد مطالبات از بدهکاران اگرچه از پشتوانه عامهپسند قوی برخوردار است، ولی با اختلال در جریان بهینه منابع، از حل ریشهای مشکلات ممانعت کرده و جذب موثر سرمایههای داخلی و خارجی را کاهش میدهد و سایر تلاشهای دولت را در مقاومسازی و رقابتپذیری اقتصاد خنثی میکند. بدیهی است که این امر کلیه تلاشها برای تجهیز منابع مالی بینالمللی، و به تبع آن اهداف برنامه را نیز با مخاطره جدی مواجه خواهد ساخت.
4- تناسب توان و مسوولیت دستگاه اجرایی متولی امور: در بخش مقدمه بیان شد که اعتبارات بانکی و منابع مالی بینالمللی بالاترین سهم در جدول منابع برنامه ششم را به خود اختصاص داده و جمعاً حدود نیمی از منابع لازم برای اجرای طرحها و پروژههای سالهای برنامه بر عهده این دو منبع خواهد بود. منطق بر این دلالت دارد که کارهای مهم و حیاتی به مولفههای اصلی و کلیدی سواد مالی دستگاههایی محول شود که از تخصص، اختیارات قانونی و ابزارهای کافی و متناسب با بزرگی مسوولیت محوله برخوردار باشند یا قبل از واگذاری مسوولیت، توانمندسازی و تخصیص امکانات و اختیارات لازم برای این دستگاهها انجام شده باشد.
نگاه مجدد به جدول منابع برنامه نشانگر آن است که از یکسو نظام بانکی کشور مکلف به تامین بیش از 20 درصد هزینههای سالهای برنامه است و از سوی دیگر سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران به عنوان نهاد قانونی متولی تامین منابع خارجی، قرار است که در همان حدود یعنی بیش از 20 درصد از بار مالی سالهای برنامه را بر عهده داشته باشد. سیستم بانکی برای ایفای وظیفه خود دارای بیش از 20 هزار شعبه در داخل و خارج از کشور بوده و تحت هیچ محدودیت بودجهای قرار ندارد و از حمایتها و احتمالاً اعتبارات بانک مرکزی برخوردار خواهد بود. در مقابل اما سازمان سرمایهگذاری برای نقشآفرینی مشابه در سالهای برنامه، به جز ساختمان قدیمی در مکانی نامناسب و تعداد انگشتشمار افراد صاحب تجربه از هیچ امکاناتی برخوردار نیست و فاقد حداقل ضروریات برای ایفای نقشی همسنگ با سیستم بانکی است. برخلاف سیستم بانکی با بیش از 20 هزار شعبه و سازمانهای مشابه در سایر کشورها، دولت مجوز تاسیس حتی یک دفتر تشویق منطقهای به سازمان سرمایهگذاری اعطا نکرده است. نقشآفرینی موثر در سطوح بینالمللی نیازمند ترکیب خاصی از امکانات، تخصص، تجربه و نیروی انسانی است، با این حال نگاه سنتی و بوروکراسی موجود در دستگاههای برنامهریزی اجازه حفظ یا تامین این ترکیب خاص را از سازمان سرمایهگذاری سلب نکرده و اکنون وظیفه پاسداری و حراست از معبر اصلی پیروزی یا شکست برنامه ششم، یعنی تامین و تجهیز حدود 50 میلیارد دلار، به همان سازمان واگذار شده است. با توجه به اهمیت برنامه ضروری است که همسنگ با تکلیف کلیدی برای تامین مالی خارجی اقدام ضربتی برای اصلاح ساختار اداری و مالی و نیروی انسانی و سایر امکانات سازمان متولی امر به نحوی صورت گیرد که تناسب بین وظایف و توان اجرایی به وجود آید.
به نظر میرسد که با سقوط قیمت نفت اهمیت تامین منابع خارجی در رشد اقتصادی کشور به خوبی روشن شده باشد. با این حال تحقق تامین منابع مذکور خود بهخود و اتفاقی صورت نمیپذیرد و جز با تقویت و توانمندسازی دستگاه تخصصی متولی دستیافتنی نخواهد بود. نگارنده که حدود نیمی از عمر خود را در بخشهای مختلف سازمان سرمایهگذاری سپری کرده است با حسن ظن کامل به مسوولان ذیربط، علاوه بر یادداشت فعلی، در سال دوم دولت یازدهم طی یادداشت دیگری به ضرورت احیای دوباره سازمان سرمایهگذاری و شقوق سرمایهگذاری خارجی موثر در اقتصاد اشاره کرده که متاسفانه با گذشت حدود دو سال، بازسازی سازمان لازم مورد توجه قرار نگرفته و امید است که اکنون که در آستانه تقدیم لایحه برنامه توسعه به مجلس هستیم، این مهم مورد توجه قرار گیرد (نگاه کنید به روزنامه دنیای اقتصاد، 6/7/1393، جاذبه و دافعه در سرمایهگذاری خارجی).
برخلاف دو مولفه مطرحشده فوق یعنی بهبود در شاخصهای فضای کسبوکار و ارتقای رتبه ریسک اعتباری که در دایره کنترل دولت نبوده و اصلاح آن به عزم کلیه قوای سهگانه بستگی داشت، توانمندسازی دستگاه اجرایی کلیدی برای موفقیت در برنامه ششم در ید قدرت دولت بوده و با تدبیر مناسب در زمان بسیار کوتاه قابل انجام است.
تلاشهای تحسینبرانگیز دولت در یکی دو سال گذشته که موجب مهار تورم و توقف رشد منفی اقتصاد شد قابل تقدیر است. این دستاوردهای اقتصادی در موفقیتهای عظیم کشور در عرصههای سیاسی و دیپلماتیک موثر بوده و قهرمانان تیم مذاکرهکننده کشورمان با اطمینان از پشتوانه اقتدار اقتصادی از قدرت چانهزنی بالاتری در مذاکرات با کشورهای غربی برخوردار شدند. در عین حال ظرفیتهای کشور و انتظارات عمومی اجازه توقف تلاشها را نمیدهد و دولت بر اساس رسالت خود چارهای جز تداوم خدمترسانی نخواهد داشت. هدفگذاری برنامه ششم نشانه شجاعت مسوولان برای آغاز راهی دشوار در جهت منافع ملی، کاهش فاصله با کشورهای صنعتی و بهرهگیری بیشتر از پتانسیلهای جهان خارج در ارتقای سطح رفاه عمومی است. تحققپذیری این برنامه بدون تامین منابع مالی بینالمللی اعم از فاینانس و سرمایهگذاری خارجی محل تردید است. به نظر میرسد که فوریترین اقدام به موازات پیگیری تصویب قانونی برنامه، ایجاد تناسب بین تکالیف و توان سازمانهای متولی امور کلیدی در برنامه باشد. خواسته یا ناخواسته، کاهش قیمت نفت سازمان سرمایهگذاری را به مهمترین نهاد اقتصادی کشور در سالهای برنامه ششم تبدیل خواهد کرد که برای همراهی مولفههای اصلی و کلیدی سواد مالی با اهداف عالی دولت نیازمند تجدید ساختار و تقویت است.
سازمان مذکور با وجود تحولات چشمگیر در نظام بینالمللی با ساختار و تشکیلات دهه 1350 به فعالیت خود ادامه میدهد و متناسب با تغییرات بینالمللی متحول نشده است. تکالیف و مسوولیتهای سازمان سرمایهگذاری در طول برنامه ششم همسان با مسوولیتهای سیستم بانکی در نظر گرفته شده است، با این حال سیستم بانکی برای ایفای این مسوولیت به هزاران شعبه و نیروی انسانی و اعتبارات نامحدود مجهز است و سازمان سرمایهگذاری برای ایفای همان وظیفه به خوبی تجهیز نشده و تمامی تلاشهای سالیان گذشته روسای فعلی و قبلی سازمان که در زمره حرفهایترین و لایقترین مدیران کشور بودهاند تاکنون منجر به نتیجه نشده است. اشتیاق به همراهی با برنامههای دولت محترم و حرکت در جهت اهداف عالی برنامه توسعه کشور به اصلاح ساختار نهادهای کلیدی گره خورده است. چشمانداز مثبت کشور در جذب سرمایههای خارجی و تامین منابع بینالمللی در گرو توجه به جوانب ذکرشده فوق خواهد بود.
دیدگاه شما