نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
مدیریت سرمایه گذاری و ریسک چیست ؟
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود.
مدیریت سرمایه امری کاملا شخصی است. با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شما میتواند متفاوت باشد.
سن شما، میزان سرمایه شما، تعیین اهداف و زمان رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص میکنید، همگی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه نقش دارد.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و… باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است.
ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
1. سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
2. تعدادی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ تحمل کنند.
3. سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
خلاصه مقاله
در نهایت به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود که ابتدا با توجه به شرایط خود، میزان ریسکپذیری، سواد مالی، سرمایه اولیه و درآمد، استراتژی خود را مشخص کنند و سپس یک سبد سرمایهگذاری مناسب تشکیل دهند.
این سهمها میتوانند با توجه به دیدگاه سرمایهگذار و اهداف آنها متفاوت از هم باشند.
استراتژی تجاری یکی از عوامل مؤثر بر کارایی سرمایه گذاری
استراتژی تجاری که شرکتهای مختلف از آن استفاده میکنند، یکی از مهمترین عواملی است که به صورت مستقیم بر روی میزان کارایی سرمایه گذاری تاثیر میگذارد. این استراتژی مشخص کننده سطوح سرمایه گذاریهای اولیه نیز به حساب میآید. استراتژیهای آینده نگر و استراتژیهای تدافعی میتوانند به عنوان دو مثال استراتژی تجاری شناخته شوند. آنها شرکتها را در معرض سطوح متنوعی از سرمایه گذاری قرار میدهند. جالب است بدانید که نظارت، اختیارهای مدیریتی و غیره میتوانند در دریافت تصمیمهای سرمایه گذاری اهمیت داشته باشند.
هدف مقاله امروز ما بررسی تاثیرات استراتژی تجاری بر روی سرمایه گذاری شرکتهای مختلف است. امیدواریم که مقاله امروز ما مورد تایید شما بازدیدکنندگان عزیز باشد. اگر شما هم در زمینه استراتژی تجاری کنجکاویهای خاص خود را دارید، ادامه مقاله امروز ما را از دست ندهید.
روشهای بکار گرفته شده برای بررسی تحقیقات
اطلاعاتی که امروز ما در مورد استراتژی تجاری ارائه میکنیم، از دل یک سری تحقیقات ویژه استخراج شدهاند. این تحقیقات بر اساس رگرسیون لجستیک چند جملهای، دادهها و اطلاعات موجود درون 119 شرکت را مورد بررسی قرار دادهاند. این 119 شرکت در بورس اوراق بهادار در بازه زمانی 1380 تا 1394 فعالیت کردهاند.
یافتههای تحقیق
بر اساس یافتههای این تحقیق، شرکتهایی که استراتژی آینده نگر و بر پایه نوآوری را دنبال مینمایند، در پروژههایی که ریسک زیاد دارند سرمایه گذاری میکنند. در این شرکتها احتمال زیادی برای پیش سرمایه گذاری وجود دارد. در حالی که شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی یا مبتنی بر کارایی بیشتر در معرض سرمایه گذاری کمتری قرار گرفته اند.
نقش استراتژی تجاری در ایجاد سود پایدار برای شرکت چیست
علاوه بر همه این مباحث، تحقیقات دیگری به ما نشان میدهند شرکتهایی که از استراتژی تجاری آینده نگری استفاده میکنند، خیلی بیشتر درگیر استراتژیهای اجتناب مالیاتی هستند. این مبحث توسط دیلمی و همکاران در سال 1394 مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، این شرکتها کیفیت سود بهتری دارند. این نتیجه گیری توسط تاتی و محب خواه در سال 1363 مطرح شده است. پس ما به این نتیجه میرسیم که اختیارات مدیریتی بیشتر و ترکیب آن با نظارت ضعیف در یک استراتژی تجاری آینده نگر، محیط را برای دیدگاههای مستقل مدیریتی آماده میکند. این مسئله میتواند منجر به بیش سرمایه گذاری شود.
از طرف دیگر شما باید بدانید که استراتژی تجاری تدافعی اختیارات مدیریتی کمتر و نظارت جدی را در پی دارد. این نظریه هم توسط تری اتلی و همکارانش در سال 2013 ارائه شده است. مدیران در این شرایط در جهت کاهش ریسکهای مرتبط با شغل خود، فعالیتهای عجیبی را به اتمام میرسانند. آنها به سرمایه گذاری کمتری در پروژههایی که بازدهی بالا دارند علاقه نشان میدهند. معمولا این پروژهها پر ریسک هستند.
بررسی ارتباط میان استراتژی تجاری و سرمایه
بررسی ارتباط بین استراتژی تجاری و کارایی سرمایه گذاری در تحقیق امروز ما به دو دلیل اهمیت زیادی دارد.
دلیل اول این است که در پاسخ به تحقیقات قبلی، همچون تحقیقات ایجاد شده توسط بیدل که بررسی رابطه بین کیفیت گزارشهای مالی و کارایی سرمایه گذاری را الزامیکرده اند، تحقیق امروز ما نیز در این زمینه تفاوتهایی دارد. در تحقیقی که امروز شما در حال مطالعه آن هستید، استراتژی تجاری به عنوان اثر درجه اول معرفی شده است.
دلیلی دوم این است که در تحقیقات خارجی مختلفی همچون تحقیقهای ارائه شده توسط نویسی و همکارانش، رابطه میان نوع استراتژی تجاری و سطح مطلوب سرمایه گذاری به خوبی بررسی شده و به صورت مستند ثبت شده است. اما در تحقیقات داخلی کشور ما یعنی ایران، تأثیرات استراتژی تجاری بر روی سطوح سرمایه گذاری شرکتهای مختلف و میزان بهینه بودن آنها مورد آزمون قرار نگرفته است. در نتیجه، با بررسی تحقیقی که ما امروز نتایج آن را برای شما آماده کرده ایم، خلا مربوط در ادبیات پژوهشهای داخلی نیز از بین میرود.
نقش اصطکاک بازار در کارایی سرمایه گذاری چیست؟
با توجه به چارچوبهای ارائه شده در نئوکلاسیک سرمایه گذاری، معمولا در سرمایه گذاری، سرمایه بر مبنای نسبت نهایی ارزیابی میشود. نسبت نهایی نشان دهنده این مسئله است که آیا منافع شرکت حتی با در نظر گرفتن تعدیلات مربوط به سرمایه گذاریهای جدید، بیشتر از هزینه نهایی سرمایه گذاری خواهد بود یا خیر. این تحقیق هم توسط بیدل و همکارانش در سال 2009 ایجاد شده است. علاوه بر این مورد، سرمایه گذاری در پروژههایی که خالص ارزش فعلی مثبت دارند نیازمند تأمین مالی خارجی است.
در این سرمایه گذاریها، پس از پرداخت هزینههای بهره مربوط، مدیران باید مبالغ نقد اضافی را به حساب اولیه سرمایه گذارها واریز کنند. این در حالی است که مودیلیانی و میلر در سال 1958پیشنهاد کرده اند که شرکتها همیشه میتوانند سطوح بهینه سرمایه را در بازارهایی که وضعیت کامل دارند، حفظ کنند. تحقیقات دیگر در این زمینه بیان میکند که اصطکاک بازار میتواند به صورت مستقیم بر روی میزان کارایی سرمایه گذاری که شامل منابع مالی و تضاد نمایندگی است، تأثیر گذار باشد. جنسن در سال 1986 این تحقیق را ارائه کرده و به این نتیجه رسیده است.
بیدل و همکاران در سال 2009 و مدرس و حصار زاده در سال 1387 به طور مفهومی فقط در یک زمان خاص سرمایه گذاری یک شرکت را پر کاربرد و کارا تعریف میکنند. آنها فقط زمانی که پروژههایی با خالص ارزش فعلی مثبت تحت نظر سناریوی بدون اصطکاک بازار ایجاد میشوند، آن را به عنوان یک پروژه کارا تعریف میکنند. از جمله دیگر مواردی که میتواند بر روی نظر متخصصان تاثیر گذار باشد میتوان به انتخاب معکوس و هزینههای نمایندگی اشاره کرد. در نتیجه، سرمایه گذاری کمتر از حد شامل حذف هر گونه فرصت سرمایه گذاری جدید است. این مسئله میتواند در غیاب انتخاب معکوس، خالص ارزش فعلی مثبت و خوبی داشته باشد. این ارزش بالا به شیوه ای خاص و ویژه بیش سرمایه گذاری را به عنوان سرمایه گذاری اصلی در تیمهایی با خالص ارزش فعلی منفی تعریف مینماید.
نقش استراتژی تجاری در سرمایه گذاری کمتر از حد
در استراتژی تجاری و ادبیات مربوط با سرمایه گذاری کمتر از حد، ما میتوانیم به یک استدلال مهم برسیم. در این شرایط استدلال میشود که مدیران ریسک گریز که دوست ندارند شغل خود را از دست بدهند، اگر به این جمع بندی برسند که چنین پروژههایی رفاه شخصی آنها را در معرض ریسک قرار میدهد، یک تصمیم مهم میگیرند. آنها ممکن است با رد پروژههایی که ارزش را زیاد میکنند یا دوری کردن از پروژههایی که سرمایه گذاری ریسکی اما بهینه دارند، کم کاری کنند.
از طرف دیگر در استراتژی تجاری با بیش سرمایه گذاری، مدیران میخواهند شرکت خود را به مراحل بعد ببرند. مدیران دوست دارند تا میزان سرمایه گذاری شرکت را در حالت بهینه خارج کرده و افزایش دهند. این مسئله باعث میشود تا شرکتها قدرت و منافع بیشتری کسب کنند. این مسئله هم توسط آقاروال و سامویک در سال 2006 به جمع بندی رسیده است. جنسن در سال 1986 در این زمینه پیشنهادهای جالبی را ارائه کرده است. این محقق پیشنهاد میکند که مدیران منفعت طلب، از جریانهای نقد آزاد در پروژههایی که خالص ارزش فعلی شان منفی است استفاده کنند. این فعالیت منجر به پیش سرمایه گذاری معمولی و غیر بهینه میشود.
تعاریف مهم در استراتژی تجاری چیست؟
برخی کارشناسان فعال در حوزه مدیریت استراتژیک، استراتژی تجاری را بهترین راه تحقق مأموریت سازمانی تلقی میکنند؛ به گونه ای که سازمان مورد نظر عوامل خارجی یعنی فرصتها و تهدیدها و عوامل داخلی یعنی ضعفها و قوتها را بررسی و از نقاط قوت داخلی و فرصتهای خارجی به خوبی استفاده مینماید. همچنین، سازمان مورد نظر ضعفهای داخلی را از بین میبرد.
ادبیات مدیریت میتواند شامل موارد مختلفی از جمله استراتژی تجاری شود. یکی از مهمترین انواع استراتژی، استراتژی کسب و کار است. این ادبیات به توصیف این موضوع میپردازد که شرکتهای مختلف چگونه در بازارهای مربوط به مدیریت عملیاتهای اصلی خود به رقابت میپردازند. به عنوان مثال پورتر در سال 1998 بین استراتژیهایی که مزیت رقابتی آنها بر مبنای قیمت یا رهبری هزینه و کیفیت یا تنوع موجود میان لیست محصولات است، فرق قائل میشود.
تقسیم بندی استراتژی تجاری از دیدگاه بزرگان طراحی استراتژی
از طرف دیگر مارج در سال 1991 استراتژی تجاری را به دو گروه اصلی تقسیم کرد. این دو گروه شامل استثمارگر و اکتشافی هستند. جالب است بدانید که تریسی و ویرسما با شیوههایی مشابه شیوه مارج، استراتژی تجاری را به سه گروه اصلی یعنی تعالی عملیاتی، رهبری محصول و صمیمیت با مشتری تقسیم مینمایند. با وجود این تقسیم بندیها، گونه شناسی استراتژی تجاری ارائه شده توسط مایلز و اسنو در تحقیقات اخیر نتایج جالبی را به همراه داشته است. در این تحقیقات که بر اساس همین دسته بندیها ایجاد شده اند، استراتژی تجاری به خروجیهای شرکت نظیر کیفیت گزارشهای مالی، کیفیت سود، عملکرد مالی شرکت، ریسک سقوط قیمت سهام، عدم تقارن اطلاعاتی، مسئولیت پذیری استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ اجتماعی، اجتناب از مالیات و خود شیفتگی مدیران متصل میشود.
بسیاری از استراتژیستهای بزرگ دنیا استدلال میکنند که شرکتها یکی از سه استراتژی ممکن یعنی آینده نگر، تدافعی یا تحلیلی را مورد استفاده قرار میدهند. این مسئله مهم با پذیرش الگوهای متنوع موجود در بازارهای اصلی محصول، میتواند باعث ایجاد تصمیمهای مهمی در شرکت شود. به عنوان مثال، این فرایند میتواند پروسههای سازمانی خاصی را ایجاد کند تا شرکت مورد نظر در رقابت باقی بماند.
مسیر استراتژیک سرمایه گذاری
به صورت کلی استراتژی تجاری به کار رفته در یک شرکت که معمولا آینده نگر یا تدافعی است، میتواند مسیر دیدگاه استراتژیک سرمایه گذاری آن را مشخص کند. توجه به این عامل اهمیت زیادی دارد، چرا که به صورت مستقیم فعالیتهای شرکت را تحت تاثیر خود قرار میدهد. سطح اختیارهای مدیریت و عدم تقارن اطلاعاتی شرکت میتواند تحت تاثیر همین مبحث قرار گیرند. در نهایت، تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری هم تحت تاثیر همین مسئله تغییر پیدا میکنند. این مباحث توسط نویسی و همکاران در سال 2016 ارائه شده اند. در این تحقیق نتایج جالبی به دست آمد. از سنجههای مربوط به استراتژی و گونه شناسی، میتوان در چند موقعیت مختلف استفاده کرد.
اولین موقعیت مربوط به استنباطهای ارائه شده در استراتژی تجاری گونه مربوط است. بر اساس گونه شناسی مذکور، معمولا نتایج دریافت شده از اطلاعات موجود درون یک شرکت هم پوشانی قابل ملاحظه ای با دیگر سازمانها و شرکتها دارد. این استنباطها برای سایر گونههای سازمانی هم قابل استفاده هستند. به صورت خاص، شما میتوانید استراتژی تجاری آینده نگر مایلز و اسنو را معادل یک تحقیق دیگر هم قرار دهید. این استراتژی تجاری متعامل استراتژی تمایز محصول پورتر است. این استراتژی 20 سال بعد از استراتژی مایلز و اسنو ارائه شده و میتواند اهمیت زیادی هم داشته باشد. استراتژی اکتشافی مارج و استراتژی رهبری بازار محصول تریسی و ویرسمس از جمله مثالهایی هستند که میتوان برای این مسئله در نظر گرفت.
با استفاده از روشهای مشابهی، استراتژی تدافعی مایلز و اسنو را میتوان برابر با استراتژی رهبری هزینه پورتر، استراتژی استثمارگری مارج با استراتژی رهبری تعالی عملیاتی شرپسی و ویرسمس دانست.
نتیجه تأثیر استراتژی تجاری بر کارایی سرمایه گذاری
در تحقیقی که امروز ما آن را بررسی کردیم، با استفاده از تئوری سازمانی مایلز و اسنوو و تحقیقات قبلی، نتایج جالبی به دست آمد. این نتایج مربوط به استراتژی تجاری بوده اند. سنجه استراتژیهای سازمانی با کسب و کار که با استفاده از دادههای عمومی و در دسترس شرکتها قابل عملیاتی شدن است خیلی سریعتر توسعه داده میشود. سپس تأثیرات استراتژی تجاری بر روی میزان کارایی سرمایه گذاری شرکتهای مورد قبول در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1380 تا 1394 مورد بررسی قرار گرفت. همان طور که پیشتر در مبانی نظری این مسئله مورد بحث قرار گرفت، استراتژیهای تدافعی و آینده نگر، بر روی شرکتها تاثیرات مختلفی دارند. آنها شرکتها را در معرض سطوح متفاوتی از سرمایه گذاری، نظارت، اختیارات مدیریتی و ریسک قرار میدهد. این موضوع بر روی سازمان مورد نظر شما تاثیرات مختلفی را به همراه دارد.
نتایج اولیه تحقیق ما بر روی استراتژی تجاری نتیجه جالبی را نشان داد. تحقیق ما نشان داد که شرکتهای پیرو استراتژیهای آینده نگر، علاقه بیشتری به پیش سرمایه گذاری نشان میدهند. به عبارتی دیگر تصمیمات مدیران در شرکتهایی که به این صورت فعالیت میکنند، موجب بیش سرمایه گذاری میشود. بر اساس مبانی ارائه شده در این زمینه، این استراتژی اختیارات بیشتری را برای مدیران ارائه میکند. استراتژی تجاری میتواند شرکت را به عنوان سازمانی که در ارتباط با هزینههای عمومی، اداری و فروش برخورد نا متقارنتری داشته است معرفی نماید. همچنین این مسئله شرکت را به عنوان یک سازمان پیشرو در بازار توصیف میکند. این مبحث جدید و مهم به سرمایه گذاری و انجام پروسههای خاص و ویژه نیاز دارد.
نتایج بررسی سرمایه گذاریهای مختلف در زمینه استراتژی تجاری
بر اساس همه مباحث گفته شده در قسمتهای قبلتر، ما میتوانیم به این نتیجه برسیم که امروزه ما نیاز به سرمایه گذاری گسترده ای در زمینه استراتژی تجاری داریم. همچنین احتمال بالایی برای پیش سرمایه گذاری را میتوان در این حالت متصور شد. این موضوع با نتایج تحقیقات نویسی و همکاران هم راستا است. البته، در یک حالت مشابه ولی به صورت غیر مستقیم، بالاس و همکارانش در سال 2015 در تحقیق خود نیز به نتیجه جالبی دسترسی پیدا کردند. آنها دریافتند که استراتژی تجاری انتخابی، یک عامل مهم در نحوه رفتار هزینه است. در این عامل، سرمایه سازمانی و توانایی مدیریت تا حدودی به یک عامل خاص تبدیل میشوند. آنها به سراغ میزان چسبندگی هزینهها میروند. علاوه بر این مسئله، محققان به این نتیجه رسیدند که سرمایه گذاری در داراییهای خاص نیز یک عامل مهم در تعدیل رابطه بین استراتژی تجاری انتخابی شرکت، و رفتار هزینه آن شرکت میباشد.
البته که از طرف دیگر، نتایج به ما نشان میدهند که شرکتهای پیرو استراتژیهای تدافعی، خیلی کمتر به سرمایه گذاری علاقه نشان میدهند. به بیانی دیگر، تصمیمات تیم مدیریت در چنین شرکتهایی عمدتا منجر به سرمایه گذاری کمتر از حد خواهد شد. دو عامل اصلی یعنی «سطح پایین اختیارهای تیم مدیریت» و «لزام به سرمایه گذاری کمتر و نظارت دقیقتر در شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی»، مدیران را مجبور میکند تا سود خالص را کاهش دهند. آنها موجب سرمایه گذاری کمتر از حد در پروژههای بلند مدتی که خالص ارزش فعلی مثبت دارند، میشوند. نتایج این فرضیه با تحقیقات تیم نویسی و همکارانش نیز سازگاری دارد.
بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس چیست؟
فناوری
جهان متاورس در چند سال اخیر به ویژه پس از همهگیری ویروس کرونا محل مناسبی برای سرمایهگذاری قشر عظیمی از افراد در سراسر جهان تبدیل شده است. از مهمترین دلایل هجوم کاربران فضای مجازی به متاورس، وجود فرصتهای شغلی جدید، امکان سرمایهگذاری بلند مدت و کسب درآمد در مدت زمان کم است. بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس برای افراد با میزان هزینه اولیه، توانمندیهای شخصی، صبر و اطلاعات آنها از دنیای متاورس متفاوت خواهد بود. هر کدام از موارد یاد شده موجب افزایش فرصتهای درآمدزایی و سرمایهگذاری اشخاص خواهد شد.
با توجه به عدم آشنایی درصد زیادی از مردم جهان با دنیای کاملاً دیجیتالی متاورس و عدم ورود به موقع کاربران و تریدرها امکان کسب درآمد مناسب برای تمام افراد ممکن است. سوالات زیادی در خصوص چگونگی ورود به دنیای متاورس و انتخاب بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس وجود دارد. طی این مقاله به بررسی فرصتهای کسب درآمد از جهان متاورس خواهیم پرداخت. در صورت علاقه به یادگیری بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس و افزایش پس انداز خود تا انتهای این مطلب با سایت صرافی ایرانی کارت همراه باشید.
چگونه وارد متاورس شویم؟
از سری سوالات پر تکرار کاربران میتوان به " متاورس چیست؟ و چطور وارد متاورس شویم؟ " اشاره داشت. پلتفرمهای مختلفی با ارائه محصولات خود در قالب جهانهای دیجیتالی ساختار خاصی از متاورس را تشکیل داده و در آینده نزدیک احتمال یکی شدن تمام متاورسها وجود دارد. اما با بررسی عوامل مختلف و با توجه به تجربیات، توانمندی و میزان سرمایه اولیه خود باید اقدام به انتخاب بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس نمایید.
روند حضور در تمام پلتفرمهای دنیای متاورس به ترتیب کلی زیر بوده و بر اساس ساختار داخلی هر کدام از شرکتها احتمال وجود تغییرات جزئی در اجرایی بودن مراحل وجود خواهد داشت.
- گزینش بهترین پلتفرم با توجه به توانایی شخصی و استراتژی سرمایهگذاری
- هماهنگی کیف پول رمز ارز دیجیتال
- اتصال کیف پول دیجیتالی به بخش معاملات و بازار پلتفرم متاورسی
- خرید بهترین ارز متاورس و انتقال آن به کیف پول شخصی
- تکمیل مشخصات حساب کاربری
- ساخت آواتار شخصی هر کاربر
پر سود ترین روش های سرمایه گذاری در متاورس
در ادامه مقاله با سه شیوه از بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس بیشتر آشنا خواهید شد. خرید زمین از متاورس به مانند خرید املاک و مستغلات در دنیای واقعی دارای سود زیادی بوده و بسیاری از کاربران با یافتن زمینهای با قیمت بسیار پایین، پس از مدتی آن را به بیش از 20 برابر قیمت نیز به فروش خواهند رساند. داشتن فکر اقتصادی یا حتی توانایی خاص در تولید محتوا شاخص و متمایز مثل: بازی، تابلو، عکس، موزیک و هر رسانه دیگری امکان کسب درآمد را برای کاربران به وجود خواهد آورد.
خرید زمین در متاورس
خرید زمین در متاورس در صدر لیست بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس قرار داده و نیاز به تخصص زیادی ندارد. نکته مهم در این نوع سرمایهگذاری انتخاب پلتفرم مناسب و در حال توسعه خواهد بود. بسیاری از کاربران متاورسی با صرف وقت در پلتفرمهای در حال پیشرفت امکان یافتن زمین و املاک با قیمت بسیار پایین را خواهند داشت. کافی است با اضافه کردن زمین مذکور به حساب کاربری خود حکم سند شش دانگ را برای خود به ارمغان آورید و منتظر گذر روزها بمانید.
پس از گذشت چند هفته، ماه و سال ارزش پلتفرم چند برابر شده و به تبع آن قیمت زمین کاربر نیز افزایش خواهد یافت. برخی دیگر از کاربران به دلیل نیاز مالی در جهان واقعی، زمین مجازی خود را ارزانتر از ارزش واقعی آن به حراج گذاشته و با استفاده از شرایط پیش آمده، شرایط برای کسب سود از خرید و فروش زمین برای دیگر کاربران فراهم خواهد شد. در حال حاضر کمترین ارزش زمینها در برخی از پلتفرمها در حدود 10 دلار بوده و با توجه به احتمال پیشرفت پلتفرم و چند برابر شدن قیمت آن، خرید زمین از متاورس یکی از بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس خواهد بود.
سرمایه گذاری در ارزهای متاورسی
دنیای متاورس توسط پلتفرمهای خاصی پشتیبانی شده و هر کدام از بسترهای ارائه دهنده متاورس نوع خاص و انحصاری از رمز ارز را به بازار عرضه نمودهاند. به طور مثال پلتفرم sandbox با معرفی رمز ارز Sand اقدام به جذب کاربران و سرمایه مالی برای پیشرفت پروژه خود را دارد. تعداد رمز ارزهای جهان متاورس روز به روز در حال افزایش بوده و بسیاری از تریدرها با توجه به مسیر پیشرفت پلتفرمها اقدام به سرمایهگذاری روی رمز ارز انحصاری شرکت خواهند داشت.
اختصاص بخشی از سرمایه تریدر روی رمز ارز متاورسی نیز در زمره بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس قرار دارد. از جمله بهترین رمز ارزهای متاورسی در سال 2022 میلادی میتوان به موارد لیست زیر اشاره داشت:
- ApeCoin (APE)
- Sandbox (SAND)
- Decentraland (MANA)
- Highstreet (HIGH)
- Floki Inu (FLOKI)
- Metahero (HERO)
- Terra Virtua Kolect (TVK)
- Star Atlas (ATLAS)
- Enjin (ENJ)
- Epik Prime (EPIK)
طراحی و خرید و فروش NFT ها
طراحی، ساخت و فروش NFT برای هنرمندان و اشخاص دارای توانایی خاص بهترین استراتژی های سرمایه گذاری در متاورس بوده و درآمد غیرقابل تصوری باری آنها به ارمغان خواهد آورد. خلق نوعی اثر هنری مثل عکس، تابلو، فایل صوتی، تصویری، بازی و دیگر انواع رسانه و اشیاء موجب ایجاد نوعی مالکیت با کد خاص NFT را در پی دارد. از این رو با ورود به بازار فروش و به مزایده قرار دادن توکن اختصاصی خود امکان کسب درآمد نیز برای کاربران وجود دارد.
اهمیت وجود چنین بستر مناسبی برای هنرمندان داخلی وجود قوانین کپی رایت و توجه کاربران به نسخه اصلی ارائه شده است. دریافت وجوه به رمز ارز مشخص شده در کنار نبود دردسرهای ناشی از فروش فیزیکی محصولات موجب شده تا بسیاری از هنرمندان با حضور فعال در حوزه متاورس اقدام به کسب درآمد کنند. نمونه NFT ساخته شده کاربر یک مرتبه ساخته شده و به دفعات به فروش رسیده و هر بار درصدی از مبلغ فروش به وی خواهد رسید. جهت کاهش هزینههای کارمزد مطالعه مقالات اختصاصی در حوزه NFT و کسب مشاوره از اشخاص متخصص در این حوزه موجب افزایش سود کاربر خواهد شد.
مدیریت سرمایه گذاری چیست؟
مدیریت سرمایهگذاری فرآیند مدیریت پرتفوی سرمایهگذاری یا داراییهای مالی است که معمولاً برای مؤسسات بزرگ مانند صندوقهای بازنشستگی، موقوفات و شرکتهای بیمه انجام میشود. مدیران سرمایه گذاری را اغلب مدیران پورتفولیوی مشتری یا تخصیص دهنده دارایی می نامند.
مدیریت سرمایه گذاری
مدیریت سرمایه گذاری یا مدیریت پول یک فرآیند است نه یک محصول. این شامل ایجاد یک سیاست و استراتژی سرمایه گذاری و به دنبال آن نظارت مستمر برای اطمینان از تحقق اهداف تعیین شده در آن است. هنگام تدوین سیاست سرمایه گذاری برای صندوق بازنشستگی باید متغیرهای زیادی در نظر گرفته شود. به طور کلی، این موارد عبارتند از :
نرخ بازده مورد نظر
دیدگاه بلندمدت بر افزایش ارزش سرمایه متمرکز خواهد بود در حالی که دیدگاه کوتاه مدت ممکن است به تولید درآمد نیز نیاز داشته باشد.
افق سرمایه گذاری
از آنجایی که صندوق های بازنشستگی بدهی های معوق دارند، افق زمانی آنها نسبت به سایر موسسات مالی طولانی تر است.
ریسک پذیری
عواملی مانند تعهدات موجود یک شرکت و جریان نقدی پیش بینی شده آن در تصمیم گیری برای میزان ریسک مناسب نقش دارند.
ریسک ارز
صندوقی که در اوراق بهادار به ارز خارجی سرمایه گذاری می کند دارای ریسک نرخ ارز است. میزان این ریسک تابعی از دارایی ها و بدهی های صندوق است. به عنوان مثال، اگر یک شرکت کانادایی برنامه بازنشستگی خود را با دارایی های دلار آمریکا تامین کند، اما اکثر کارمندانش در کانادا مستقر هستند، در معرض تغییرات ارزش نسبی بین دو ارز قرار خواهد گرفت.
نقدینگی
برخی از انواع سرمایه گذاری ها (مانند کالاها) خیلی نقد نیستند و ممکن است در معرض نوسانات گسترده قیمت روزانه باشند.
نوع سرمایه گذار
افراد در مقابل نهادها; عمومی در مقابل خصوصی; حقوق صاحبان سهام در مقابل بدهی; کوتاه مدت در مقابل بلند مدت
تعریف مدیریت سرمایه گذاری
مدیریت سرمایه گذاری مدیریت پول یا هر نوع دارایی متعلق به سرمایه گذاران است. این فرآیندی است که از طریق آن مدیر سرمایه گذاری به دنبال دستیابی به اهداف تعریف شده سرمایه گذاری با به کارگیری سرمایه در ترکیب مناسبی از ابزارهای مالی و سایر دارایی ها است.
دو نوع عمده سرمایه گذاری وجود دارد: اوراق بهادار عمومی (سهام) و محصولات با درآمد ثابت، از جمله اوراق قرضه.
فرآیند مدیریت سرمایه گذاری با درک کامل نیازها، دستورالعمل ها، سیاست ها و محدودیت های مشتری آغاز می شود. همانطور که شرایط بازار دائما تغییر می کند، استراتژی های تخصیص دارایی نیز تغییر می کند. ارتباطات در کل فرآیند و همچنین نظارت مداوم برای اطمینان از این
مدیران سرمایهگذاری معمولاً موقوفات مؤسسات آموزشی یا صندوقهای بازنشستگی برای شرکتها را به نمایندگی از کارمندان مدیریت میکنند. با این حال، بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و شرکتهای کارگزاری خدمات مدیریت سرمایهگذاری را ارائه میدهند که برای سرمایهگذاران فردی قابل دسترستر است.
فرآیند مدیریت سرمایه گذاری که توسط مدیران سرمایه گذاری انجام می شود. هدف مدیر سرمایهگذاری دستیابی به اهداف سرمایهگذاری تعریف شده با استفاده از سرمایه در ترکیبی مناسب از ابزارهای مالی و سایر داراییها است.
مدیریت سرمایهگذاری خدماتی است که توسط شرکتهای صندوق سرمایهگذاری مشترک، شرکتهای مدیریت ثروت، کارگزاران و برنامهریزان مالی ارائه میشود که آنها را قادر میسازد تا سبدهای سفارشی برای مشتریان خود بسازند.
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
دیدگاه شما