توصیه میشود از اهرم بالاتر از 10 استفاده نکنید. تازهکارها نیز بهتر است از اهرم بیشتر از 2 استفاده نکنند.
مارجین کال چیست؟
وقتی سطح موجودی به حد (آستانه) خاصی میرسد، اصطلاحاً به آن میگویند "مارجین کال لول".
وقتی مارجین به یک حد خاص رسید، ممکن است برخی یا تمام پوزیشنهایتان بر خلاف میل شما بسته شوند.
سطح موجودی "میزان" و "مارجین کال لول"، ارزش مشخص از میزان موردنظر (سطح موجودی) است.
شاید درک این ترتیب مشکل باشد، ولی در بازار با این مبانی مواجه میشوید، پس باید بدانید که هرکدام به چه معنی است.
مثلاً، بعضی از کارگزاران فارکس مارجین کال لول صددرصدی دارند.
مثلاً در مثال بالا، اگر سطح موجودی شما به 100% یا کمتر برسد، یک "مارجین کال" برای شما اتفاق میافتد.
. با مفهوم سطح موجودی آشنا نیستید؟ به درس گذشته " سطح موجودی چیست؟" رجوع کنید؟
مارجین کال چیست؟
وقتی کارگزار به شما اطلاع میدهد که سطح موجودی شما به پایینتر از حداقل (مارجین کال لول) رسیده است، یک مارجین کال برای شما اتفاق افتاده است.
قبلاً کارگزاران با تماس تلفنی اخبار بد را به شما میرساندند، اما امروزه معمولاً یک ایمیل یا پیامک است.
هرطور که به شما اطلاع داده شده است، اتفاق خوبی برایتان نیفتاده است.
مارجین کال زمانی اتفاق میافتد که ضررهای شناور شما بیشتر از موجودی استفاده شده باشد.
این یعنی اکوییتی شما کمتر از موجودی استفاده شده شما است (زیرا ضررهای شناور اکوییتی شما را کاهش میدهد).
"مارجین کال لول" در برابر "مارجین کال"
معمولاً معاملهگران مارجین کال لول و مارجین کال را باهم اشتباه میکنند.
- "مارجین کال لول" آستانهای است که توسط کارگزار شما تعیین میشود که باعث "مارجین کال" میشود. این درصد (%) خاصی از سطح موجودی است. مثلاً وقتی سطح موجودی 100% است و شما از کارگزار خود یک پیام دریافت میکنید.
- "مارجین کال" یک رویداد است. هنگامی که مارجین کال اتفاق میافتد، کارگزار شما نوع. کارگزار شما به نحوی اطلاعرسانی میکند. این رویداد برای زمانی است که سطح موجودی از مقدار معینی کمتر شود. این مقدار، "مارجین کال لول" است.
آب جوش را مدنظر بگیرید.
در دمای ۱۰۰ درجه آب به نقطهجوش میرسد.
- سطح موجودی معادل دما است. دما میتواند هر عددی بین ۰ تا ۱۰۰ درجه سانتیگراد باشد.
- مارجین کال لول معادل 100 درجه سانتیگراد است، یک دمای خاص.
- مارجین کال معادل جوشیدن آب است، رویدادی که مایع را به بخار تبدیل میکند.
مثال: مارجین کال لول در 100٪
فرض کنید کارگزار فارکس شما سطح مارجین تماس ۱۰۰ درصدی دارد. این یعنی اگر سطح مارجین شما به 100% برسد، پلتفرم معاملاتی یک اخطار برای شما ارسال میکند.
علاوه بر اخطار، معاملات شما نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
اگر سطح موجودی حساب شما به 100% برسد، نمیتوانید پوزیشن جدیدی را باز کنید، فقط میتوانید پوزیشنهای موجود خود را ببندید.
سطح موجودی در 100٪ یعنی اکوییتی شما برابر یا کمتر از موجودی استفاده شده شما است.
این امر به دلیل پوزیشنهای باز شما که وارد ضرر شناور شدهاند اتفاق میافتد.
فرض کنید یک حساب ۱۰۰۰ دلاری دارید و یک پوزیشن USD/CHF را با 1 مینیلات (۱۰۰۰۰ واحد) باز میکنید که موجودی موردنیاز آن ۲۰۰ دلار است.
ازآنجاییکه شما فقط یک پوزیشن بازدارید، موجودی استفاده شده نیز 200 دلار خواهد بود (هماندازه موجودی موردنیاز).
در این مرحله، شما هنوز در معاملهگر خوبی نشدهاید، بنابراین بلافاصله، معاملات شما وارد ضرر میشوند.
حسابی ضرر میکنید (واقعاً از معامله کردن بویی نبردهاید.)
حالا 800 پیپ ضرر کردهاید.
هر 1 دلار، یک پیپ، این یعنی شما 800 دلار ضرر شناور دارید.
این یعنی اکوییتی شما ۲۰۰ دلار است.
الان سطح موجودی شما 100٪ است.
وقتی سطح موجودی به 100٪ رسید، نمیتوانید پوزیشن جدیدی باز کنید، مگر اینکه:
- بازار به نفع شما برگردد.
- اکوییتی شما بیشتر از موجودی استفاده شده شما میشود.
اگر شماره ۱ اتفاق نیفتد، شماره ۲ فقط در صورتی امکانپذیر است که:
- وجوه بیشتری به حساب خود واریز کنید.
- پوزیشنهای موجود را ببندید.
تا زمانی که سطح موجودی به بالاتر از 100% افزایش پیدا نکند، حساب شما نمیتواند پوزیشن جدیدی باز کند.
اگر معامله بد شما همچنان ضرر بیشتری به شما بزند چه میشود؟ اگر این اتفاق بیفتد و سطح موجودی شما حتی کمتر شود، کارگزار پوزیشن شما را بهاجبار میبندد.
حد پایینتر بهعنوان استاپ اوت لول شناخته میشود و بر اساس کارگزار متفاوت است.
اگر مارجین کال معادل جوشیدن آب باشد، استاپ اوت معادل سوختن در آب جوش است!
لیکویید شدن به زبان ساده؛ چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
بازار ارزهای دیجیتال در مقایسه با اکثر بازارها بسیار پرنوسان است، بنابراین معاملهگران در این بازار باید احتیاط و دقت بیشتری داشته باشند. در مرحلهای از معاملات مارجین و فیوچرز ممکن است لیکویید شوید، در چنین وضعیتی پوزیشن معاملاتی شما به زور بسته میشود. لیکویید شدن روی بد بازار رمزارزهاست. در این مطلب از چشم بورس در مورد لیکویید شدن به زبان ساده سخن میگوییم. همچنین چگونگی جلوگیری از لیکویید شدن را به شما آموزش میدهیم.
معاملات مارجین چیست؟
یک تریدر با استفاده از معاملات مارجین (Margin) یا اهرمی، میتواند با گرفتن اعتبار چند برابر سرمایهی خود معامله کند. به این اعتبار اصطلاحا اهرم یا لوریج (Leverage) میگویند. بدیهی است هیچکدام از صرافیها بدون ضمانت به شما وام نمیدهد. میزان سرمایهی اولیهی شما همان وثیقه یا مارجین چه زمانی کال مارجین خواهیم شد؟ است.
زمانی که مارجین یک پوزیشن معاملاتی به خطر بیفتد، صرافی یا بروکر برای اینکه وارد ضرر نشود به صورت خودکار موقعیت معاملاتی شما را میبندد. در این حالت تمام سرمایهی اولیه که نقش مارجین (حاشیه) را دارد از بین خواهد رفت. به این اتفاق لیکویید شدن میگویند.
معاملات مارجین با استفاده از داراییهای شخص ثالث (بروکر یا صرافی) انجام میشوند. میزان دارایی قرض گرفته شده توسط وثیقه و اهرم تعیین میشود. اجازه دهید با یک مثال موضوع را روشن کنیم. فرض کنید 100 دلار دارایی دارید و میخواهید به اندازه 1000 دلار معامله کنید، شما در اینجا از اهرم 10 برابر استفاده میکنید. یا به عبارت دیگر اگر بخواهید وارد معاملهای به قیمت 1000 دلار و اهرم 10 شوید؛ باید 100 دلار را به عنوان وثیقه قرارد دهید.
صرافیهای ارز دیجیتال یا بروکرهای فارکس، اهرمهای متفاوتی ارائه میدهند. ممکن است میزان اهرم برای جفتارزهای مختلف، متفاوت باشد و همچنین برای نوع قراردادها. معمولا صرافیهای برای معاملات فیوچرز اهرم بالاتری نسبت به معاملات مارجین ارائه میدهند. معاملات فیوچرز در اکثر صرافیها از نوع دائمی (Perpetual) هستند. برای آشنایی بیشتر توصیه میکنیم مقاله زیر را بخوانید:
لیکویید شدن (Liquidation) چیست؟
لیکویید شدن در بازار ارز دیجیتال چیست؟
در بازارهای دو طرفه علاوه بر معاملات معمول دو نوع پوزیشن معاملاتی وجود دارد: شورت (Short) و لانگ (Long). در حالت اول تریدر انتظار دارد از کاهش قیمت دارایی سود ببرد و در حالت دوم از افزایش آن.
چنانچه تحلیل معاملهگر درست باشد، او میتواند سود معامله را با استفاده از اهرم افزایش دهد. پس از بستن موقعیت معاملاتی، پول قرض گرفته شده به همراه کارمزد به صرافی بازگردانده میشود و مابقی به کاربر خواهد رسید. بهتر است با یک مثال این معاملات را شرح دهیم:
فرض کنید یک موقعیت لانگ با سرمایهی 1000 دلاری و لوریج 10 برابر باز کردهاید. مبلغ کل معامله ده برابر سرمایه اولیه یا مارجین است؛ یعنی 10,000 دلار. اگر سهم یک درصد رشد کند، سود شما معادل 100 دلار خواهد بود. حال تصمیم میگیرید موقعیت را ببندید و 100 دلار (منهای کارمزد) سود خواهید کرد. اگر معامله را بدون اهرم انجام میدادید، تنها 10 دلار نصیبتان میشد.
این روی خوش ماجرا بود. بسیاری از معاملهگران تازهکار در دام معاملات اهرمی میافتند. فرض کنید در همین معامله به هر دلیلی قیمت 10 درصد خلاف پوزیشن شما حرکت کند. ضرر شما با اهرم 10 برابر با 1000 دلار خواهد بود؛ یعنی کل سرمایهی اولیه! در این صورت شما اصطلاحا کال مارجین ( Call Margin) میشوید. یا باید حساب خود را شارژ کنید یا موقعیت معاملاتی شما به طور خودکار بسته و لیکویید خواهید شد. لیکویید شدن، انحلال پوزیشن معاملاتی به دلیل از دست رفتن مارجین است.
در بازارها جملهی معروفی وجود دارد که حدود 90 درصد معاملهگران در بازارهای اهرمی کل سرمایهی خود را از دست میدهند. ما نمیدانیم این آمار چقدر واقعیت دارد، اما چندان هم نادرست نیست. حتی در صورت دانش و تجربهی کافی و اطمینان از معامله، در انتخاب اهرم زیادهروی نکنید.
روش محاسبهی قیمت لیکویید شدن
روش محاسبهی قیمت لیکویید شدن
هنگام باز کردن یک پوزیشن معاملاتی اهرمی، قیمت لیکویید شدن به صورت خودکار تعیین میشود. با عبور قیمت از این مقدار، موقعیت به صورت خودکار بسته میشود. قیمت لیکویید شدن به موقعیت معاملاتی، میزان اهرم و همچنین مقدار وجوه باقیمانده در حساب بستگی دارد. نیازی به محاسبه نیست. صرافیها همه چیز را برای شما محاسبه میکنند. برای درک بهتر این مفهوم با یک مثال آن را شرح میدهیم:
فرض کنید شما با 0.01 بیتکوین، یک سفارش به اندازهی 1 بیتکوین باز میکنید؛ یعنی اهرم 100 برابر. فرض کنید به هر دلیلی قیمت در خلاف جهت پوزیشن شما حرکت کند. در این مثال با حرکت 1 درصد خلاف پوزیشن، تمام مارجین خود را از دست میدهید. به محض عبور از این قیمت حساب شما به صورت خودکار لیکویید میشود.
به خاطر داشته باشید هر چقدر میزان اهرم بالاتر باشد، با درصد کوچکتری از تغییر قیمت، لیکویید میشوید. یعنی اگر معاملهای با اهرم 50 برابر باز کنید، تنها 2 درصد نوسان در جهت مخالف باعث انحلال معامله میشود.
وقتی یک پوزیشن لانگ باز میکنید، قیمت لیکویید شدن پایینتر از قیمت ورود است. برای یک پوزیشن شورت نیز، در صورت صعود قیمت به نقطهی مشخص، لیکویید شدن رخ میدهد.
توصیه میشود از اهرم بالاتر از 10 استفاده نکنید. تازهکارها نیز بهتر است از اهرم بیشتر از 2 استفاده نکنند.
لیکویید شدن چگونه اتفاق میافتد؟
در مواردی که صرافی قادر به انحلال موقعیتها پیش از رسیدن به تراز منفی نباشد، برای پوشش زیان از روشهای زیر استفاده میکند:
- صندوق بیمه (Insurance fund): صندوقی است که توسط صرافی نگهداری میشود. این صندوق تاسیس شده تا اطمینان حاصل شود تریدرها سود خود را به طور کامل برداشت کنند و همچنین متحمل زیانهای غیرضروری نشوند.
- سیستم زیانهای اجتماعی (Socialized Losses): در این روش زیانهای موقعیتهای ورشکسته بین تمام معاملهگران سودآور تقسیم میشود.
- لیکوئید شدن با اهرمزدایی خودکار (Auto-deleveraging liquidation): با استفاده از اهرمزدایی خودکار، صرافی موقعیتهای معاملهگران را بر اساس اولویت و با توجه به میزان سود و اهرم لیکوئید میکند تا موقعیتهای دیگر را پوشش دهد.
صندوق بیمه چیست؟
صندوقهای بیمه از تریدرهای ورشکسته در مقابل زیانهای غیرضروری محافظت میکنند. علاوه بر این تضمین میکنند که دیگر معاملهها به سود خود خواهند رسید. هدف اصلی این صندوقها، کم کردن موارد لیکویید شدن از طریق انحلال خودکار است. با ADL یا اهرمزدایی خودکار، موقعیتها تریدرها به صورت خودکار منحل میشود. در چنین شرایطی، ممکن است پوزیشنهای مخالف با اهرم بالا نیز لیکویید شوند.
منابع این صندوق با موقعیتهای لیکویید شده تامین میشود. وقتی سفارشی با قیمت کمی متفاوت با قیمت لیکویید شدن منحل شود، تفاوت مثبت وارد صندوق میشود. این مدل فقط برای صرافیهای ارز دیجیتال نیست. صرافیهای سنتی نیز از این شیوه استفاده میکنند.
چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
درک این نکته بسیار حیاتی است که هیچوقت از تمام سرمایهی خود به عنوان مارجین استفاده نکنید. معاملهگران حرفهای معمولا تنها 10 درصد از کل سرمایه را به عنوان مارجین وارد میکنند. به عنوان دومین نکته هیچگاه از اهرمهای بالاتر از 10 استفاده نکنید! در برخی از صرافیها اهرمهای 50 برابر و بالاتر ارائه میشوند، اما نباید در دام آنها بیفتید. هر چقدر لوریج بیشتر باشد، ریسک لیکویید شدن بالاتر خواهد رفت.
دو نوع اهرم یا لوریج معاملاتی وجود دارد: اهرم ایزوله و اهرم کراس (متقاطع). لازم است تفاوت این دو را بدانید. در اهرم ایزوله، حاشیه تنها به یک معامله محدود میشود. به عبارت دیگر، در صورت لیکویید شدن صرافی تمام وجوه حساب را برداشت نخواهد کرد. مارجین ایزوله برای کسانی مناسب است که فقط یک پوزیشن معاملاتی دارند. در این حالت حتی پس از باز کردن پوزیشن، تریدر میتواند اهرم را در حین معامله تغییر و یا مارجین را افزایش دهد.
در کراس مارجین یا اسپرد مارجین، صرافی میتواند از کل مارجین (Maintenance Margin) برای جلوگیری از لیکویید شدن استفاده کند. یعنی سود حاصل از یک معامله به صورت خودکار زیان پوزیشن باز دیگر را پوشش میدهد. این نوع اهرم برای تریدرهایی مناسب است که همزمان چندین معامله در جفتهای مختلف دارند و یا آربیتراژ میکنند. مارجین کراس از شما در برابر لیکویید شدن در یک پوزیشن خاص محافظت میکند.
با رعایت موارد فوق تا حدی ایمن خواهید بود، اما مهمترین و موثرترین راه برای جلوگیری چه زمانی کال مارجین خواهیم شد؟ از لیکویید شدن تعیین حد ضرر است. با تعیین حد ضرر مناسب در معاملات گیر نخواهید افتاد. حد ضرر را پیش از ورود به موقعیت تعیین کنید تا در صورت بروز مشکل بلافاصله پوزیشن معاملاتی بسته شود.
سوالات متداول
هنگامی که در یک معاملهی اهرمی تمام مارجین خود را از دست بدهید (ضرر به اندازهی 100 درصد سرمایهی اولیه باشد)، صرافی به صورت خودکار معامله شما را میبندد و اصطلاحا لیکویید میشوید.
مهمترین و موثرترین راه برای جلوگیری از لیکویید شدن تعیین حد ضرر است. علاوه بر این، در میزان اهرم زیادهروی نکنید و از کراس مارجین نیز میتوانید استفاده کنید.
آموزش آکادمیک تجارت الکترونیک
آموزش بورس و سهام - آتی سکه - ارزها -اونس-Academic training in e-commerc
مارجين کال يا کال مارجين چيست!
مارجين کال به چه معني است؟
هر زماني که حساب شما در نزد کارگزار از اندازه مارجين در نظر گرفته شده کمتر باشد، کارگزار شما تمام يا بخشي از معاملات شما را مي بندد. اين امر از منفي شدن حساب شما حتي در يک بازار بسيار پر نوسان و سريع جلوگيري مي کند .
فرض کنيد که شما با 2000 دلار نزد يک کارگزار حساب باز مي کنيد (که البته فکر خوبي نيست). بعد وارد يک معامله يک لاتي EUR/USD مي شويد که مارجين لازم براي آن 1000 دلار است. مارجين قابل استفاده مارجيني است که مي توانيد از آن براي باز کردن معاملات جديد استفاده کنيد. از آنجاييکه شما با 1000 دلار شروع کرده ايد، پس مارجين قابل استفاده شما (usable margin)، برابر 2000 دلار است. اما شما يک لات معامله باز کرده ايد پس اکنون مارجين قابل استفاده شما 1000 دلار است .
اگر ضرر شما از مارجين قابل استفاده شما بيشتر شود، شما کال مارجين مي شويد .
فرض کنيم که شما يک حساب فــارکس با 10,000 دلار باز مي کنيد و بعد وارد يک معامله يک لاتي با مارجين مورد نياز 1000 دلار مي شويد. به خاطر داشته باشيد که مارجين قابل استفاده پولي است که شما براي باز کردن موقعيت هاي جديد يا بستن معاملات ضرر ده لازم داريد. بنابراين قبل از اين معامله مارجين قابل استفاده شما 10,000 دلار و بعد از 9,000 دلار است .
اگر ضرر شما بيش از 9,000 دلار شود ، شما کال مارجين مي شويد .
مطمئن شويد که تفاوت معني مارجين استفاده شده (used margin)و مارجين قابل استفاده (usable margin) را خوب فهميده باشيد.
اگر حساب شما (equity)با ضررهايي که مي کنيد، از اندازه مارجين قابل استفاده بيشتر شود يا بايد اين کمبود را تامين کنيد يا اينکه کارگزار شما معامله شما را مي بندد تا از ريسک شما و خودش بکاهد. در نتيجه شما هيچوقت بيش از پولي که در حسابتان هست از دست نمي دهيد .
اگر مي خواهيد با اينگونه حسابها کار کنيد، اطلاعات دقيقي از سياستهاي کارگزارتان در مورد نحوه برخورد با مارجين ها کسب کنيد .
مثلا بهتر است بدانيد که بيشتر کارگزاران براي آخر هفته ها اهرم شان را كمتر (مثلا 2%) مي کنند. يعني مارجين بيشتري براي يك معامله طلب مي كنند. مثلا ممکن است اهرم در طول هفته 1% باشد و آخر هفته به 2% افزايش پيدا کند. يعني در طول هفته براي معامله كردن يك لات، 1000$ لازم است و در اخر هفته 2000$ لازم است.
موضوع اهرم، موضوع حساسي است و عده اي معتقدند که اهرم بالا (مثلا 1:500 (يعني يك لات تقسيم به 500)) بسيار خطرناک است. همه آن به شخص بستگي دارد. فقط مهم است که اطلاعات دقيقي از سياستهاي کارگزار خود در رابطه با اهرم داشته باشيد و ريسک آن را کاملا درک کرده و پذيرفته باشيد .
بعضي از کارگزاران اهرم خود را به صورت نسبت اهرمي و بعضي ديگر به صورت مارجين درصدي بيان مي کنند. نسبت ساده اي بين اين دو تعريف وجود دارد که عبارت است از :
اهرم = درصد مارجين / (Leverage = 100 / Margin Percent) 100
درصد مارجين = اهرم / (Margin Percent = 100 / Leverage) 100
اهرم به طور قراردادي به صورت نسبتي نشان داده مي شود. مثلا 1:100 يا .1:200
انواع اوردر (Order)
اصطلاح “order” اوردر عبارت از نحوه خروج و ورود شما به معامله است. در اينجا به بررسي انواع مختلف اوردر در بازار فــارکس مي پردازيم. اما شما اطمينان حاصل کنيد که کارگزار شما چه نوع اوردري را قبول مي کند .کارگزاران مختلف اوردر هاي مختلفي را قبول دارند .
انواع اوردر هاي پايه :
در اينجا چندين نوع اوردر وجود دارند که تمام کارگزاران آنها را ارائه مي دهند و انواع ديگري هم وجود دارند که خيلي عجيب به نظر مي رسند .
مارکت اوردر (Market order)
يک مارکت اوردر، يک اوردر خريد يا فروش در قيمت جاري بازار است. براي مثال EUR/USD در حال حاضر در قيمت 1.2140 معامله مي شود. اگر شما مي خواهيد دقيقا در همين قيمت خريد کنيد، کليد buy را کليک مي کنيد و پلت فرم معاملاتي شما در چشم به هم زدني اين خريد را دقيقا در همان قيمت انجام مي دهد. اگر تا بحال به طلا فروشي رفته باشيد تقريبا کاري مشابه را انجام داده ايد. به طلا فروش مي گوييد قيمت سکه چند است و او ميگويد مثلا 200 هزار تومان و شما مي گوييد مي خواهم و سکه را ميخريد. در اينجا به جاي سکه شما يک ارز را در مقابل ارزي ديگر مي خريد .
ليميت اوردر (Limit order)
ليميت اوردر، اوردري است که براي خريد يا فروش در يک قيمت خاص، تنظيم مي شود .اين اوردر ضرورتا شامل دو متغير قيمت و مدت زمان است. براي مثال، نرخ تبادل EUR/USD در حال حاضر 1.2050 است ولي شما مي خواهيد وقتي به 1.2070 رسيد، بخريد يا بفروشيد .شما هم مي توانيد پاي کامپيوترتان بنشينيد و منتظر 1.2070 بشويد و بعد اوردر خريد يا فروش را با کليک روي کليد buy يا sell بدهيد و يا اينکه يک ليميت اوردر تنظيم کنيد که در قيمت 1.2070 اين کار را براي شما بکند و خودتان از پشت کامپيوتر برخواسته و سراغ ديگر کارهايتان برويد. وقتي قيمت به 1.2070 رسيد پلت فرم معاملاتي شما به طور خودکار خريد و يا فروش را براي شما و دقيقا در همان قيمت انجام مي دهد. شما هم قيمت دقيق خريد و يا فروش يک جفت ارز مشخص را تعيين مي کنيد و هم مدت زماني را که مي خواهيد اوردر شما فعال بماند . (GTC or GFD)
اوردر استاپ لاس (Stop-loss order)
يک اوردر استاپ لاس يک ليميت اوردر اتصال يافته به يک معامله باز است، براي اينکه از ضررهاي اضافي در زماني که قيمت برخلاف پيش بيني شما حرکت مي کند، جلوگيري کند. يک استاپ لاس اوردر تا زماني که معامله شما باز است يا شما آن را (استاپ لاس اوردر را) کنسل نکرده ايد، فعال خواهد بود. براي مثال شما مي خواهيد که EUR/USD را در قيمت 1.2230 بخريد. براي اينکه حداکثر ضرر خود را محدود کنيد، يک استاپ لاس اورد در قيمت 1.2200 مي گذاريد. اين بدان معني است که اگر پيش بيني شما درست از آب در نيامد و EUR/USD به 1.2200 سقوط کرد، پلت فرم معاملاتي شما به طور خودکار يک فروش انجام دهد و معامله شما را با 30 پيپ ضرر ببندد. استاپ لاس ها در زمانهايي که شما نمي توانيد زياد پشت مانيتورتان باشيد بسيار مفيد هستند .
موارد خاص در اردر ها
در تنظيمات اردر (سفارش) خود با توجه به کارگزار مي توانيد موارد زير را ذکر کنيد :
GTC = Good till canceled
يک اوردر GTC تا زمانيکه خود شما آن را کنسل نکرده ايد به طور فعال باقي مي ماند. کارگزار شما هيچ وقت آن را براي شما کنسل نمي کند. بنابراين مسئوليت اوردر با خود شماست .
GFD = Good for the day
يک اوردر GFD تا آخرين ساعت يک روز کاري فعال باقي مي ماند. از آنجاييکه بازار فــارکس يک بازار 24 ساعته است، اين ساعت معمولا همان ساعت 5 عصر به وقت اروپا ست که در آن ساعت بازار آمريکا تعطيل مي شود. البته تاکيد مي کنم حتما اين ساعت را با کارگزار خود چک کنيد.
OCO=Order cancels other (اين را همه بروکرها پشتيباني نمي کنند)
يک اوردر OCO ترکيبي از دو ليميت اوردر يا دو استاپ لاس اوردر است. دو اوردر با قيمت و مدت زمان در بالا و پايين قيمت جاري قرار داده مي شوند. هنگامي که يکي از اوردرهاي اجرا شود، ديگري کنسل مي شود. مثال: قيمت EUR/USD برابر 1.2040 مي باشد. شما يک اوردر خريد در 1.2095 بالاي سطح مقاومت و به اميد بالارفتن قيمتها قرار مي دهيد. همچنين اوردر فروش را در قيمت 1.1985 قرار مي دهيد. اگر قيمت به 1.2095 رسيد، اوردر خريد شما انجام مي شود و اوردر فروش تان به طور خودکار کنسل مي شود .
هميشه با کارگزار خودتان براي جزئيات بيشتر اوردرها در تماس باشيد و ببينيد که آيا اگر موقعيتهايتان براي مدت بيش از يک روز باز بود، نيازي به پرداخت رول اور داريد يا نه.
اوردرهاي پايه (مارکت، ليميت و استاپ لاس) براي بيشتر تريدرها کافي هستند. مگر اينکه شما يک معامله گر کهنه کار باشيد. زياد خيال پردازي نکنيد و سيستمي طراحي نکنيد که تعداد زيادي اوردر بهم پيچيده در بازار دارد. اول به چيزهاي آسان بچسبيد .
قبل ازاينکه وارد معامله اي شويد، سعي کنيد به طور کامل از سيستم ورودي اوردر کارگزارتان مطلع شويد.
تا هنگامي که کاملا با سيستم اوردر کارگزارتان راحت نشده ايد، وارد معاملات واقعي نشويد.
زکات علم نشر ان است. برای تریددر بورس و اتی سکه – اونس – سرمایه گذاری در بازار اتی وفلزات – صادرات – واردات احتیاج به علم تجارت الکترونیک وزیر شاخه های ان داریم.
جهت اموزش میتوانید از سایت های زیر استفاده کنید
منظور از کال مارجین چیست ؟
فعالان بازار آتی، در صورت پیشبینی نادرست از روند قیمت بازار، مانند فعالان هر بازار دیگری متحمل زیان میشوند. با این حال، در بازار آتی به دلیل تسویه روزانه حسابها، معامله گران زیاندیده، در معرض وضعیت ناخوشایند «مارجین کال» نیز قرار میگیرند. در این مطلب قصد داریم تا به تعریف وضعیت مارجین کال، نحوه پیشبینی وضعیت حساب قبل از مارجین کال شدن و چگونگی خروج از وضعیت مارجین کال بپردازیم.
وضعیت حساب
برای فعالیت در بازار آتی، هر معاملهگر میبایست قبل از اخذ موقعیت خرید یا فروش، موجودی حساب عملیاتی خود را به میزان لازم شارژ نماید. در واقع به دلیل ماهیت تعهدی بازار آتی، خریدار و فروشنده میبایست وجهی را به منظور وجه تضمین انجام معامله (در روز سررسید) به حساب عملیاتی خود واریز نمایند. این وجه، پس از اخذ موقعیت خرید یا فروش توسط بورس در حساب معاملهگر به عنوان وجه تضمین، بلوکه میشود. حساب عملیاتی طی جلسه معاملاتی (با توجه به قیمت تسویه) هر نیم ساعت یکبار، بهروزرسانی میشود. با توجه به میزان موجودی حساب عملیاتی نسبت به وجه تضمین اولیه، وضعیت حساب سه حالت میتواند داشته باشد:
۱- وضعیت نرمال
۲- وضعیت ات ریسک
۳- وضعیت مارجین کال
وضعیت نرمال
چنانچه پس از تسویهحساب، برای معاملهگر سود شناسایی شود، حساب عملیاتی معاملهگر به همان میزان (منهای کارمزد معاملات) افزایش مییابد. در این شرایط که موجودی حساب عملیاتی بیشتر از ( یا برابر) میزان وجه تضمین اولیه است، به اصطلاح میگویند حساب در وضعیت نرمال قرار دارد.
وضعیت ات ریسک (At Risk)
چنانچه پس از تسویه حساب بر اساس قیمت تسویه، برای معاملهگر زیان شناسایی شود، از موجودی حساب عملیاتی وی کسر میشود. طبق مشخصات قراردادهای آتی، موجودی حساب عملیاتی تا ۳۰ درصد کاهش نسبت به وجه تضمین اولیه با مشکل مواجه نمیشود. در واقع موجودی حساب عملیاتی همواره میبایست حداقل به میزان ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه باشد.
هنگامی که موجودی حساب عملیاتی معاملهگر از وجه تضمین اولیه کمتر شود، اما از حداقل وجه تضمین (۷۰ درصد وجه تضمین اولیه) بالاتر باشد، گویند حساب وی در وضعیت ات ریسک قرار دارد. در این حالت اگرچه موجودی حساب عملیاتی کمتر از وجه تضمین اولیه است اما به دلیل بالاتر بودن نسبت به حداقل وجه تضمین، مشکلی برای معاملهگر پیش نمیآید. در این شرایط معاملهگر میبایست موجودی حساب خود را مدیریت نماید تا میزان آن کمتر از حداقل وجه تضمین اولیه نشود (مارجین کال نشود).
وضعیت مارجین کال (margin call)
چنانچه موجودی حساب عملیاتی پس از بهروزرسانی، کمتر از ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه بشود (حتی ۱ ریال!) حساب عملیاتی در وضعیت مارجین کال قرار میگیرد.
در واقع مارجین کال وضعیتی است که میزان زیان معاملات از حد مجاز آن (۳۰ درصد وجه تضمین اولیه) بیشتر شده و اخطاریه افزایش وجه تضمین جبرانی صادر میشود.
نکته:
۱.بهروزرسانی حسابها طبق جدیدترین دستورالعمل، هر نیم ساعت یکبار طی جلسه معاملاتی صورت میگیرد. قبلا یک بار و پس از اتمام جلسه معاملاتی انجام میشد.
۲.در بهروزرسانی حسابها طی جلسه معاملاتی، زیانها روی موجودی حساب هر نیم ساعت یک بار، اعمال میشود اما سودها، در پایان جلسه معاملاتی اعمال میشود.
۳.در بازار آتی کال مارجین و مارجین کال هر دو، مورد استفاده معامله گران قرار میگیرد و به معنای (margin call) است.
۴.کارگزاری آگاه یک ویژگی تحت عنوان پیشبینی وضعیت حساب در سامانه آنلاین خود تعبیه نموده است تا معامله گران همواره از وضعیت حساب خود باخبر باشند و اقدامات لازم را برای جلوگیری از مارجین کال شدن انجام دهند. برای آشنایی با این ویژگی مطلب “چگونه از کال مارجین شدن معاملات آتی کالا در امان بمانیم؟” را مطالعه نمایید.
مثال:
فرض کنید وجه تضمین اولیه برای قراردادهای آتی زعفران برابر با ۴۸۰ هزار تومان باشد. شخص ۴۸۰ هزار تومان به حساب عملیاتی خود واریز و یک موقعیت خرید یا فروش اخذ میکند. فرض نمایید موجودی حساب وی پس از پایان جلسه معاملاتی طی روزهای مختلف به شرح ذیل باشد:
روز | موجودی حساب | وضعیت |
اول | ۴۸۰.۰۰۰ | نرمال |
دوم | ۴۹۰.۰۰۰ | نرمال |
سوم | ۴۶۰.۰۰۰ | ات ریسک |
چهارم | ۴۹۵.۰۰۰ | نرمال |
پنجم | ۴۳۰.۰۰۰ | ات ریسک |
ششم | ۳۸۰.۰۰۰ | ات ریسک |
هفتم | ۳۲۰.۰۰۰ | مارجین |
در این مثال حداقل وجه تضمین برابر با ۴۸۰.۰۰۰*۰.۷= ۳۳۶.۰۰۰ است. به بیان دیگر اگر موجودی حساب عملیاتی معاملهگر از این مقدار کمتر شود (حتی ۱ ریال) وی در وضعیت مارجین کال قرار میگیرد.
در مثال فوق ملاحظه شد که وجه تضمین اولیه برابر با ۴۸۰ هزار تومان و حداقل وجه تضمین برابر با ۳۳۶ هزار تومان است. هنگامی که میزان موجودی حساب عملیاتی بین ۳۳۶ هزار تومان و ۴۸۰ هزار تومان قرار دارد گویند فرد در وضعیت ات ریسک قرار دارد. در این شرایط موجودی از حداقل وجه تضمین بیشتر اما از وجه تضمین اولیه کمتر است.
معاملهگر چگونه از وضعیت مارجین کال باخبر میشود؟
پس از بروز رسانی حسابها، با کاهش موجودی حساب به کمتر از حداقل وجه تضمین، مشخص میشود که چه افرادی مارجین کال شدهاند. معامله گران از طریق سامانه معاملاتی آنلاین خود میتوانند وضعیت حساب خود را چک نمایند. علاوه بر این، کارگزار به افرادی که مارجین کال شدهاند از طریق تماس تلفنی و در غیر این صورت، ارسال پیامک به معامله گران اعلام میکند که حساب آنها کال شده است . افرادی که مارجین کال شدهاند میبایست تا مهلتی که کارگزار تعیین میکند، اقدام به تکمیل وجه خود و یا بستن تعدادِ لازم از موقعیتهای خود نماید.
معاملهگر، چگونه از وضعیت مارجین کال خارج میشود؟
افرادی که مارجین کال میشوند از سه طریق میتوانند، از این وضعیت خارج بشوند.
۱- واریز وجه
۲- بستن موقعیتهای باز
۳- ترکیبِ واریز بخشی از وجه مورد نیاز و بستن تعداد موقعیت باز
معاملهگر تا چه زمانی فرصت دارد تا میزان وجه لازم را برای خروج از وضعیت مارجین کال واریز نماید؟
معامله گران مارجین کال طبق دستورالعمل، میبایست تا قبل از اتمام مهلتی که کارگزاری به آنها داده است وجه لازم (وجه تضمین جبرانی) را به حساب عملیاتی خود واریز نمایند.
اگر فرد طی مهلت تعیینشده موقعیتهای خود را نبندد و یا وجه واریز ننماید چه اتفاقی میافتد؟
بر اساس دستورالعمل، چنانچه فردی تا اتمام مهلت چه زمانی کال مارجین خواهیم شد؟ تعیینشده توسط کارگزاری، همچنان مارجین کال باشد کارگزار موظف به بستن تعداد لازم از موقعیتهای وی است. در واقع کارگزار تعدادی از موقعیتهای وی را میبندد تا وی از حالت مارجین کال خارج شود.
به طور مثال اگر فرد ۴ موقعیت باز داشته باشد اما تنها به ازای ۳ موقعیت وجه تضمین کافی داشته باشد آنگاه کارگزاری تنها یک موقعیت وی را میبندد.
نکته: اگر فردی مارجین کال شود و چند موقعیت بازداشته باشد، فقط به تعدادی از موقعیتهای باز وی بسته میشود که از حالت مارجین کال خارج شود.
اگر معاملهگر مارجین کال تا مهلت معینشده وجه لازم را واریز نکرد (و تعداد موقعیتهای باز خود را نبست) و بازار نیز با صف مواجه بود به نحوی که کارگزار نتواند موقعیت شخص مارجین کال را ببندد چه اتفاقی میافتد؟
اگر تا مهلت تعیینشده از سوی کارگزار، معاملهگر از حالت مارجین کال خارج نشد (نه پول واریز نمود و نه موقعیت بست) کارگزار اقدام به ثبت سفارش با قیمت سرخط تابلو، برای بستن موقعیت وی مینماید. اگر بازار با صف مواجه باشد سفارش معاملهگر در سیستم باقی میماند تا شاید تا انتهای جلسه معاملاتی سفارش انجام و موقعیت وی بسته شود.
چنانچه تا پایان جلسه معاملاتی سفارش واردشده برای فرد مارجین کال انجام نشود، پس از اتمام جلسه معاملاتی بازار جبرانی برای بستن موقعیت باز معاملهگر تشکیل خواهد شد.
سخن آخر
در این مطلب، ضمن تعریف وضعیتهای حساب عملیاتی و به ویژه وضعیت مارجین کال، نحوه خروج از مارجین کال به صورت تیتر وار بیان گردید. جهت درک بهتر نحوه خروج از شرایط مارجین کال، در مطلب بعدی به ارائه مثالهای ساده و کاربردی و پس از آن، تشریح بازار جبرانی خواهیم پرداخت.
معاملات مارجین (Margin Trading) در ارزهای دیجیتال چیست؟
معامله مارجین، روشی برای خریدوفروش و معامله دارایی است که از سرمایهای که توسط شخص ثالث تامین و فراهم میشود، بهره میگیرد. در مقایسه با انواع روشهای معمولی معامله، حسابهای مارجین به معاملهگران با استفاده از اهرمها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتری از سود (و همچنین ضرر) را میدهند. در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید تا نگاه دقیقتری به مفهوم مارجین تریدینگ بیاندازیم.
سرمایهگذاران نترسی که احساس میکنند نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال بهاندازه کافی هیجانانگیز نیست، میتوانند از امکانات معاملات مارجین که امروزه بسیاری از صرافیها آن را ارائه میدهند، استفاده کنند.
معاملات مارجین با استفاده از اهرم، میتواند از لحاظ تئوری سود بسیاری را به ارمغان آورده و همچنین ممکن است نقطه مقابل آن نیز رخ دهد که سرمایهای بیش از حد انتظارتان را از دست بدهید. به همین ترتیب، برخی از صرافیها، انتظار بیشتری از تریدرهای مارجین داشته و در تأیید هویت آنها سختگیری بیشتری را اتخاذ کرده یا حتی شروطی را برای واجد شرایط بودن آنها تعیین میکنند.
اکنون قصد داریم نگاه مختصری به تعریف مارجین تریدینگ و نحوه انجام آن انداخته و خطرات و مزایای احتمالی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
معاملات مارجین به زبان ساده
معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال، تفاوت عمدهای با معاملات مارجین مربوط به اوراق بهادار سنتیتر مانند سهام و اوراق قرضه ندارد. ایده اصلی این است که شما سرمایه اولیه خود را توسط قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش میدهید. این مسئله معمولاً توسط یک نسبت، بیان میشود.
برای مثال، سپرده گذاری ۵ دلاری بهوسیله اهرمی با نسبت ۵:۱ (یک به پنج) به این معناست که شما در بازار آزاد به میزان ۲۵ دلار شرط میبندید. اما نکتهای که وجود دارد این است که شما باید در هر حال، پول قرض گرفته شده را بازگردانید. پس در تمام معاملات مارجین، سود بهدست آمده باید بهگونهای تخمین زده شود که علاوه بر وام دریافت شده، کارمزد مربوط به پول اضافی قرض گرفتهشده را نیز تحت پوشش قرار دهد.
معامله مارجین میتواند برای هر دو موقعیت فروش استقراضی (short) و خرید استقراضی (long) مورد استفاده قرار گیرد. موقعیت خرید استقراضی نشاندهنده این فرض است که با افزایش قیمت دارایی معاملهگر سود میکند و موقعیت فروش استقراضی درست برعکس آن با کاهش ارزش دارایی معاملهگر به سود میرسد.
فرض کنید که فردی یک بیت کوین دارد. او پیشبینی چه زمانی کال مارجین خواهیم شد؟ میکند که قیمت بیت کوین از ۳,۰۰۰ دلار به ۵,۰۰۰ دلار برسد و یک معامله مارجین با اهرم ۵ انتخاب میکند. در این صورت، گویی که فرد مورد نظر حالا ۵ بیت کوین دارد و اگر قیمت به ۵,۰۰۰ دلار برسد سودش ۵ برابر بیشتر از وقتی است که با یک بیت کوین سرمایهگذاری کند. اما از سوی دیگر، اگر این فرد اشتباه کرده باشد و قیمت کاهش یابد، صرافی از پول اولیه او نسبت به ضرر صورت گرفته کم میکند یا حتی ممکن است تمام پول او را بردارد.
دو قسمت اصلی برای بازار مارجین تریدینگ وجود دارد. اولین قسمت، معاملات مارجین در بازار نقدی است.
در اینگونه از معاملات، مبالغ قرض گرفتهشده باید بهمحض اتمام معامله عودت داده شود. این ساز و کار معمولاً توسط صرافیها و از طریق سیستم وامدهی همتا به همتا انجام میپذیرد. به عبارت دیگر، یک نهاد دادوستد مجزا مبالغ قرض گرفتهشده را تأمین کرده و انتظارات از این نهاد برای تأمین پرداختها (با بهره یا کارمزد معامله) بالاست.
تصویری از صرافی بیتمکس که معاملات مارجین ارزهای دیجیتال را ارائه میدهد
این مسئله بهنوبه خود باعث ایجاد آستانه تسویه خواهد شد. اگر میزان بدهی معاملهکننده بیشتر از ارزش کل تضمین باشد، وامدهنده میتواند فراخوان مارجین (margin call) انجام دهد تا مطمئن شود که خواهد توانست پول قرض داده شده خود را پس بگیرد. این مسئله به خودی خود به دو سطح تقسیم میشود.
اولین بخش یک حد مجاز اولیه که معاملهگران را از ایجاد موقعیتهای نامعقول بازمیدارد و حد مارجین پایینتر که در صورت نزول معاملهگر به قلمرو خسارت است، یک مارجین کال فوری را فراخوانی میکند.
دومین بخش عمده معاملات مارجین، مبادله مشتقات است. مشتقات، همانطور که از نامشان پیداست ابزارهایی مالی هستند که در لایهای بالاتر از دارایی اصلی ایجاد شدهاند که آشناترین نوع آن، معاملات آتی هستند. هنگامیکه تریدر یک معامله مارجین را در بازار مشتقات انجام میدهد، خود دارایی اصلی دستنخورده باقیمانده و طرفین متقابل قرارداد آتی انتخاب میشوند.
همچنین، وامی وجود ندارد که خود به خود بازگردانده شود. با این حال، صرافی باید خود را در مقابل برخی از معاملاتی که ضررده هستند مصون نگه دارد. صرافیهای مختلف، مکانیزمهای متفاوتی برای دوری از این مخاطرات دارند. برخی از آنها به هنگام فراخوان مارجین از تریدرها جانبداری میکنند در حالی که سایر صرافیها، بدهیهای حاصله را از منابع بیمه خود تأمین میکنند.
موضع معاملاتی خرید و فروش استقراضی
بهکارگیری موضع معاملاتی خریدوفروش استقراضی، در بطن معاملات مارجین قرار دارد. در موضع معاملاتی خرید فرض بر این است که ارزش دارایی تحت معامله درنهایت افزایش خواهد یافت در حالی که در فروش استقراضی پیشفرض معامله این است که ارزش داراییها با گذر زمان کاهش خواهد یافت. هر دوی این مفاهیم میتوانند در اهرم بهکار گرفته شوند.
مواضع معاملاتی خرید مفاهیم آشنایی هستند. به این معنا که وقتی یک تریدر، ارزهای دیجیتالی یا سهام دیگری را خریداری کرده و منتظر میماند تا قیمت آن از قیمت خرید خود بالاتر رود، در واقع از این مفهوم استفاده کرده است. در واقع، این مسئله همان جمله مشهور «خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا» را بیان میکند.
معاملات مربوط به فروش استقراضی در ابتدا نامعقول به نظر میرسند. در واقع یک تریدر با استفاده از ابزار مالی، ارزهای دیجیتال یا اوراق بهاداری را میفروشد که فعلاً مالک آنها نیست. در اینگونه معاملات هدف این است که داراییهای فروختهشده را هنگامیکه قیمتشان بهطور قابلتوجهی پایین آمد، بازخرید کنید.
شاید این مفاهیم کمی گنگ به نظر برسند اما مقایسه ساختار این معاملات، در درک آن به شما کمک خواهد کرد. مواضع معاملاتی خرید، نوعی از معامله است که در آن مطمئن هستید که با خرید کنونی یک دارایی و فروش آن در آینده، به سودآوری خواهید رسید. اما در معاملات فروش استقراضی، معاملهکننده بر این باور است که دارایی موردنظر در طی زمان افت قیمتی خواهد داشت.
مخاطرات و مزایای احتمالی
معامله کردن به صورت مارجین، ذاتا خطرناکتر و پرریسکتر از معامله معمولی است؛ اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال است، ریسک این نوع معامله بیشتر هم میشود. با توجه به نوسان بسیار زیاد در بازار ارز دیجیتال، تریدرهای مارجین ارز دیجیتال باید بیشتر مراقب باشند.
حقیقت این است که اهرم بکار گرفتهشده در معاملات، حکم پول را داشته و یا حداقل در مورد معاملات مشتقات که باید دارایی استفادهشده در معامله، قرض گرفته شود نهایتاً باعث ایجاد موقعیت مطلوبی خواهد شد. چیزهای کمی در دنیا رایگان هستند. خصوصاً زمانی که صحبت از پول باشد. پس یک تریدر باید انتظار خروجیهای بزرگی را از معاملات خود داشته باشد تا بتواند اصل مبلغ وام گرفتهشده، به همراه کارمزدهایش را بهراحتی تسویه کند.
خطر واقعی زمانی رخ میدهد که فراخوان مارجین صادر شده باشد. تریدر، در معرض خطر از دست دادن تمام سرمایهگذاری اولیه خود قرارگرفته و حتی در شرایطی که فراخوان مارجین بهموقع صادر نشود تا از ورود تریدر به منطقه ضرر جلوگیری کند، میتواند باعث شود که وی بیش از آنچه که سرمایهگذاری کرده است را از دست بدهد. پس معاملات مارجین یکی از معدود روشهای مبادله است که ممکن است در آن مبلغی را بدهکار شوید که ارزش آن بیشتر از سرمایه اولیهتان بوده است. در دنیای قماربازان، این روند بهعنوان دامنهای از پولهای قرض دادهشده با ربا شناخته میشود. وامی با درصد سود بالا که برای اهداف مشکوکی مثل شرطبندی با خطر بالا، گرفته میشود. قماربازان امیدوارند مبلغی که برنده خواهند شد، آن وام و درصد ربای وام را پوشش دهد. اگر درنهایت اینگونه نباشد، زمینه برای ایجاد فیلمهای کلاسیک مافیایی مناسب خواهد بود.
معاملات ارزهای دیجیتال، به خودی خود کاملاً خطرناک نیستند ولی در حوزه مارجین تریدینگ، هنوز هم خطر از دست دادن سرمایه بسیار بالاست. صرافیهای بسیاری درنتیجه ارائه خدمات معاملات مارجین، به دستکاری بازار متهم شدهاند.
در پایه این مفهوم، جهش قیمتی وجود دارد. جهش قیمتی زمانی رخ میدهد که تقاضا برای خرید یک ارز دیجیتال بالا بوده و عرضه آن محدود باشد. هنگامیکه سری متوالی از تقاضا انباشته شود، جهش سریع قیمتها را به دنبال خواهد داشت. این اتفاق باعث خواهد شد که معاملات استقراضی دیگر به موقعیت فراخوان مارجین رسیده، قیمتها بالاتر و بالاتر رفته و جهشهای قیمتی بیشتری به وجود آید. سر انجام در پایان روز معاملاتی، یک جهش قیمتی باعث نوسانی بزرگ در افزایش قیمت خواهد شد.
بنا به گزارشات، برخی از صرافیها در ایجاد این طعمههای استاپ-لاس (stop-loss) برای جمعآوری کارمزدهای فراخوان مارجین، مشارکت میکنند. با این حال، نهنگها یا همان تریدرهایی که موقعیتهای ویژهای در بازار ایجاد میکنند، اغلب اوقات باعث شرایط بحرانی بازار هستند. برای ایجاد یک جهش قیمتی، نهنگ نیازمند ایجاد موقعیت استقراضی است که بهاندازه کافی بزرگ باشد تا با بهکارگیری بخشی از این موقعیت، یک جهش قیمتی را پدید آورد. سپس بقیه موقعیتهای استقراضی خود را بهتدریج و با برنامهای مشخص در بازار وارد میکند تا روند صعودی قیمت را حفظ کند. درنتیجه ارز دیجیتال موردنظر شاهد افزایشی مصنوعی در قیمت خود بوده و نهنگ موردنظر، روز معاملاتی خود را با سود بسیار بالای بهدست آمده از بازی دادن موقعیت استقراضی خود تمام میکند.
یک بازی حرفه ای
با توجه به دشواریهایی که در ایجاد یک معامله حسابشده مارجین وجود داشته و پتانسیل شدید ضرر و زیان موجود در معاملهها که توسط صرافیها یا معامله گران ایجاد میشود، تعداد محدودی از صرافیها مانند بیتمکس و بایننس معاملات مارجین را ارائه میدهند. این صرافیها اغلب از معاملهگران مارجین درخواست میکنند که مدرکی معتبر از وضعیت مالیشان ارائه دهند. برای صرافیها مناسب به نظر میرسد که این حوزه از دنیای وسیع بیقانون ارزهای دیجیتال را، خودشان قانونگذاری کنند. خطرات معاملات مارجینی که قانونگذاری نشدهاند، این است که فقدان سرمایه در این معاملات میتواند به چند برابر موقعیت اولیه تبدیل شده و نقدینگی بازار ارزهای دیجیتال را در معرض خطر قرار دهد.
مارجین تریدینگ یک بازی حرفهای است که مخاطرات و ریسکهای آن نیز حرفهای میباشد. با این وجود باید آگاه باشید که صرفنظر از تواناییهای تریدینگ شما، بازار ممکن است بر خلاف پیش بینیهای شما حرکت کند. جهشهای مصنوعی قیمت ارزهای دیجیتال حتی ممکن است با تلقین روند صعودی، معامله گران عادی را به دام بیاندازد. البته این جهش مصنوعی بهمحض اتمام معاملات کاذب، بهسرعت فروکش خواهند کرد.
دیدگاه شما