شما خیلی راحت میتوانستید ریسک خود را کاهش دهید با اینکار که فقط تصمیم به خرید USD/CHF و یا فروش EUR/USD میگرفتید .به عبارت ساده تر خریدن یا فروختن دو جفت ارزی که همبستگی قوی دارند در یک لحظه ، میتواند ریسک شما را دو برابر میکند و نتیجه ای معکوس برای شما خواهد داشت.
این خودرو ۱۰ میلیون گران شد/ تصمیم جدید دولت درباره تغییر قیمت خودرو
معاون وزیر صنعت اعلام کرده؛ طبق دستور سران قوا هر سه ماه باید گزارشی از قیمت هم ارائه شود که با آغاز واردات و ایجاد فضاهای مثبت شاید بتوان در مورد قیمت خودرو تصمیمگیری کرد.
در حالی نمایشگاهداران خودرو، از افزایش ۲ تا ۱۰ رصدی قیمتها در بازار خبر میدهند کا بررسی روند بازار، علامت رشد بیشتر قیمتها را به ما میدهند.
نمایشگاهداران عنوان میکنند: کاهش عرضه، بلاتکلیفی در روند واردات خودرو و نوسانهای نرخ ارز باعث افزایش نرخ خودرو در بازار شدند.
در این شرایط البته منوچهر منطقی، معاون وزیر صنعت درباره تغییرات قیمت خودرو گفته؛ قیمت خودرو از مهرماه سال گذشته که مورد تصویب سران قوا قرار گرفت تغییری نکرده است و همه انتظار افزایش قیمت را داشتند.
وی تصریح کرده؛ منتهی با ارتقای تولید، کمتر کردن تنوع تولید و کاهش هزینههای تولید سعی شده کار را با همین قیمتهای فعلی جلو ببریم و ضرر خودروسازان روند کاهشی داشته باشد.
معاون وزیر صنعت متذکر شده؛ طبق دستور سران قوا هر سه ماه باید گزارشی از قیمت هم ارائه شود که با آغاز واردات و ایجاد فضاهای مثبت شاید بتوان در مورد قیمت خودرو تصمیمگیری کرد.
بنا به این گزارش، قیمت پژو۲۷ در حدود ۱۰ میلیون تومان، پژوپارس ۳ میلیون تومان، پژوپارس الایکس ۱۵ میلیون تومان، دنا ۱۰ میلیون تومان و رانا پاناروما در . حدود ۵ میلیون تومان گران شده است.
به این ترتیب، پژو ۲۰۷ اتوماتیک پانوراما ۶۱۰ میلیون تومان رسید. پژو ۲۰۷ دستی پانوراما به ۴۲۰ میلیون تومان رسید.
همچنی قیمت پژو پارس XU7 در بازار ۳۲۰ میلیون تومان اعلام شد. قیمت پژو پارس ال ایکس نیز بیش از ۴۰۰ میلیون تومان قیمت دارد. دنا اتوماتیک توربو هم به ۵۳۰ میلیون رسید..
در این میان، قیمت رانا پانوراما هم پس از چند هفته سکون قیمتی، به حدود ۳۵۰ میون تومان به فروش رفت.
نسل علامت سوال چه میخواهد؟
نسل Z یا نسل زومرها به افراد متولد بین اواخر دهه ۱۹۹۰ تا اوایل دهه۲۰۱۰ میلادی گفته میشود، یعنی افرادیکه حداقل ۱۰ سال و حداکثر ۲۵ سال دارند. در ایران مشخصا دهه هشتادیها بهصورت کامل در این نسل قرار میگیرد. به این افراد بومی فضای دیجیتال یا دیجیتالیستها هم گفته میشود، چراکه تولد اغلب آنها همزمان با تغییرات و پیشرفتهای بزرگ در دنیای تکنولوژی است.
«حق انتخاب». این جمله کوتاهترین جوابی است که سینای ۱۶ساله درباره خواستههای همسنوسالانش میدهد: «مطالبه من حق انتخاب است در همه چیز. در اینکه چه بپوشم و چطور رفتار کنم. در اینکه چه زمانی درس بخوانم و چه زمانی سرم در گوشی و تبلت باشد.» وقتی میگویم این آزادی و حق انتخاب که از آن صحبت میکنی باید در چه سطحی باشد که تو را راضی کند، از چارچوبهای قوانین اجتماعی صحبتمیکند، اما میگوید این چارچوبها باید قابل تغییر باشد. «چیزی که من امروز میخواهم با چیزی که پدرم در دهه ۷۰ میخواست متفاوت است، اما قوانین و قاعدهها همان است و تغییری نکرده است.»
به گزارش شهروند، در وقایع اخیر اجتماعی ایران حضور نسل z یا همان دهه هشتادیها از منظر جامعهشناسان مورد توجه قرار گرفت. بچههایی که شاید قوانین اجتماعی را زیر پا گذاشتند تا بگویند به چیزهایی اعتراض دارند.
شما بیخیال خواستهتان میشدید ما نه
«بچه که بودیم، تازه گودزیلا مد شده بود. به ما میگفتند گودزیلا؛ چون در تصور بزرگترها بیشتر از سنمان میفهمیدیم و حاضرجوابتر از بچههای دورههای قبل بودیم. نگار ۱۳ ساله است و درباره مطالبه همسنوسالهایش میگوید: «ما گودزیلا نیستیم، اما، چون حرفمان را میزنیم و با کسی تعارف نداریم، برای بزرگترها عجیب است. من خودم فکر میکنم یک بار فرصت زندگیکردن بیشتر ندارم و اگر نتوانم آن چیزی که دوست دارم و حق من از زندگی است داشته باشم، در دورههای بعدی زندگی هم همیشه احساس سرخوردگی خواهم کرد.»
او میگوید وقتی یک مطالبه ساده را در مدرسه و خانه بیان میکند و با برخورد منفی مواجه میشود، والدینش را زیر سوال میبرد: «به آنها میگویم خودتان همسنوسال من بودید مگر این چیزها را نمیخواستید؟ میخواستید، اما بیخیالش میشدید و برای خواستهتان مقاومت نمیکردید.» منظورش از این چیزها استقلال و خلاصشدن از کنترل همیشگی والدین و کمی آزادیداشتن در محیط مدرسه است.
زومرها یا دیجیتایستها
نسل Z یا نسل زومرها به افراد متولد بین اواخر دهه ۱۹۹۰ تا اوایل دهه۲۰۱۰ میلادی گفته میشود، یعنی افرادیکه حداقل ۱۰ سال و حداکثر ۲۵ سال دارند. در ایران مشخصا دهه هشتادیها بهصورت کامل در این نسل قرار میگیرد.
به این افراد بومی فضای دیجیتال یا دیجیتالیستها هم گفته میشود، چراکه تولد اغلب آنها همزمان با تغییرات و پیشرفتهای بزرگ در دنیای تکنولوژی است. یکی از تفاوتهای اساسی آنها با نسلهای قبل از خودشان شناخت کاملتر نسبت به فناوریهای روز بهخصوص فناوریهای دیجیتال است.
میگویند نسل Z با فناوری متولد شدهاند، با این حال نسل Y یا همان دهه هفتادیها اولین نسلی بودند که کار با فناوریهای جدید را به پدر و مادر خود آموزش دادهاند! ولی مقوله فناوری و دنیای دیجیتال برای این نسل جدی است. این اهمیت آنقدر زیاد است که سایر تفاوتها را باید از منظر این عامل کالبدشکافی کرد.
دسترسی به اطلاعات و شبکه جهانی وب نسل دهه هشتادی را پختهتر کرده و روحیه پرسشگری را در آنها تقویت کرده است. سینا از فکرکردن به فلسفه زندگی میگوید: «به اینکه برای چه به دنیا آمدهام و قرار است در این دنیا چه تاثیر مثبتی داشته باشم، زیاد فکر میکنم و البته به اینکه برای رسیدن به هدفهایم چقدر مسیرم هموار است یا چالشبرانگیز.
اینکه فارغالتحصیلان دانشگاهی الان در ایران دنبال کار میگردند و خیلیها امنیت شغلی ندارند، ما را که در آستانه کنکور هستیم هم اذیت میکند و پیش خودمان میگوییم چه آیندهای در انتظار ما است؟»
فردگراهایی که الگوهای خودشان را دارند و صبور هم نیستند
حمید جلالی، پژوهشگر اجتماعی درباره وجوه تمایز این نسل با نسلهای قبل با اشاره به اینکه این بچهها ارجحیتهای ذهنی خودشان را دارند و خودشان را با کسی مقایسه نمیکنند، میگوید: «نسل Z بهشدت فردگراست، اما فردگرایی نه به این معنا که روابط اجتماعی ضعیفی دارد.
دوستان اجتماعی آنها در فضای مجازی زیاد است، اما با وجود تعدد دوستان اجتماعی، شاید احساس تنهایی بیشتری نسبت به نسلهای قبل دارد. اما این احساس تنهایی لزوما آزاردهنده نیست، چون این بچهها بیشتر برای خودشان زندگی میکنند. الگوهای رفتاری منحصر به خودشان را دارند و این فردگرایی در آنها یعنی حرکت در راستای تحقق اهداف فردی.
نسل دهه هشتادی به صبوری دهه شصتیها نیستند و تمایل دارند یه شبه ره صد ساله را بروند و به آنچه میخواهند برسند. همین امر باعث میشود در بزنگاههای اجتماعی صدایشان بلندتر از نسلهای قبل باشد و حضورشان بیشتر.»
زمزمههایی که فریاد شده
سیامک زندرضوی، جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران درباره تفاوت نسلهای پنج دهه اخیر و ویژگیهای خاص نسل هشتادیها میگوید: «اگر به دورهبندیهای ۱۰ ساله نگاه کنیم بهتر میتوانیم تفاوتهای گروههای سنی متفاوت را بیابیم. خود من متولد دهه ۳۰ هستم؛ من و همدورهایهایم نسل رادیو هستیم، با رادیو بزرگ شدیم. یعنی ما یک رابطه پایدار با رادیو بهعنوان یک رسانه داریم. رابطهای که یکطرفه است. ما میشنویم و رادیو میگوید؛ دهه چهلیها و پنجاهیها نسل تلویزیون هستند. تصویری به صدا اضافه میشود، اما باز رابطه یکطرفه است.
دهه شصتیها نسل پیسی یا کامپیوترهای شخصی و خانگی هستند که ارتباط به نوعی توسعهیافتهتر بود، بهطوری که میتوانستند با کامپیوترهای شخصی شطرنج بازی کنند. دهه هفتادیها بچههای نسل لپتاپ هستند و این نسل در مقیاسی اجتماعی اتصال به شبکه جهانی وب را برای اولینبار تجربه کردند. ارتباط دو طرفهای قابل قبول در حالی که دشواریهای خودش را هم داشت، از جمله دسترسی یافتن کودکان به سایتهای خاص بزرگسالان.
«هرچند برای این گروه سنی در آن زمان دسترسی به شبکه جهانی وب آسان نیست، با این حال، به درجهای ارتباط دو سویه را تجریه میکنند.» زندرضوی با این توضیحات ادامه میدهد: «دهه هشتادیها غیر از همه آن وسایل ارتباطی پیش از خودشان نسل گوشیهای هوشمند هستند و یک رابطه تعاملی دو طرفه متصل به وب را به شکلی گسترده، همراه و در تعامل با گروههای دوستی خود تجربه میکنند.»
نسلی دارای فردیت کنجکاو و خلاق
به عقیده زندرضوی مهمترین نکتهای که در تفاوتهای نسلی وجود دارد بازیهای کامپیوتری است که بسیار به تواناییهای نسل هشتادیها و بعد آن کمک میکند: «ما سه ویژگی اساسی در انسان داریم که در کودکان بهسادگی قابل شناسایی است. اول تشخص یا همان فردیت آنهاست، اینکه تلاش میکنند خودشان را در مقابل دیگران به روشنی تعریف کنند.
دومین ویژگیشان کنجکاوی است. هر کودکی تشخص خودش را با کنجکاوی و پرسشهای مکررش از دیگران نشان میدهد. مهمتر از این دو ویژگی، خلاقیتهای کودک است؛ اینکه آنها تلاش میکنند برای هر پرسش پاسخ و هر مسألهای راهحل مناسب پیدا کنند.»
این جامعهشناس نتیجهگیری میکند که بازیها از هر نوع و بهویژه بازیهای کامپیوتری به بچهها در پرورش این ویژگیها و افزایش مهارتهایشان کمک میکنند: «بازی برنده و بازنده دارد و به بازیکن خود میآموزد که هرچند پیروزی هدف است، اما همیشه برای شکست سهمی قائل شوند؛ بنابراین نسل دهه هشتادی برخلاف نسلهای گذشته خود که برنده و بازندگی را عموما مطلق تعریف میکردند، اینها میدانند که همیشه نسبتی از شکست را گوشه ذهن داشته باشند.
از طرف دیگر میدانند که اگر به اندازه کافی خلاق و کنجکاو باشند، میتوانند راهحلهای مسأله را نه به تنهایی بلکه با کمک جمع دوستان خود پیدا کنند. اولین وجه تمایز این نسل در دسترسبودن اطلاعات است. برخلاف نسلهای قبل خود که باید میرفتند مدرسه و دانشگاه تا مثل بانک معلمان و آموزگاران در محیط آموزشی چیزی در شأن ذخیره میکردند تا در وقت امتحان محموله را پس بدهند و نمرهای بگیرند و گذر کنند.
این نسل میدانند که بخش بزرگی از اطلاعات را میتوان در وب پیدا، سه گوشهسازی و راستیآزمایی کرد. البته مسأله فقط اطلاعات نیست. مسأله فرآیندها هم هست، بهویژه میانبرها و استفادهای که میشود از این اطلاعات و دادهها کرد. بازیهای کامپیوتری به نسل دهه ۸۰ و ۹۰ تواناییهای خاص داده و آنها را در چارچوب فردیت و تشخص آماده کرده است و خود را از هیچ کودکی در سایر مناطق توسعهیافته جهان پایینتر نمیبینند و همان مطالبات را هم دارند.»
نظام آموزشوپرورش برخلاف تشخص پرسشگر دهه هشتادیهاست
به اعتقاد زندرضوی جایگاه نسل مذکور در مطالبات اجتماعی با توجه به شنیدهشدن صدای اعتراض این گروههای سنی در شرایط اخیر جامعه ما به نه بلند گفتن آنها به نظم و نظام موجود برمیگردد. «بهویژه به نظام آموزشوپرورش که با آن در ارتباط روزانه هستند. نظامی که برخلاف تشخص پرسشگر آنها تلاش میکند دانشآموزان را در قالبهای همسان جای دهد و به یک محصول برسد. این فرآیند نهتنها تشخص این نسل را انکار میکند، بلکه کنجکاوی آنها را هم جواب نمیدهد، زیرا با پرسشگری میانه خوبی ندارد.»
نکته سوم مقابله با نظام آموزشی به ویژگی خلاقیت این نسل برمیگردد که این جامعهشناس توضیح میدهد: «زمانی که آموزش را محدود میکنیم به کلاس درس و از سوی دیگر فرزندان صاحبان سرمایه و مقامهای گوناگون را به عنوان اقلیت از هر نظر اولویت میدهیم و اکثریت دانشآموزان را در مجموعهای از کمبودها رها میکنیم و آنها را در فضایی با کمترین توجه به تشخص و کنجکاوی و خلاقیت نادیده میگیریم، صدای اعتراض آنها هم بلند میشود.»
چراهایی که باید پاسخ داده شود
پیکان و مطالبه اصلی دهه هشتادیها علیه نظام آموزشی همسانخواه ما است که البته کودکان نسلهای قبل نیز همین چالشها را داشتند. زندرضوی معتقد است: «نوجوانان امروز به دلیل دسترسی به شبکه جهانی وب و مهارت بهتر در علامت افزایشی از بازار ارز زبان انگلیسی و همینطور روحیه پرسشگری و جایگاه بهتری که در خانوادههای کمفرزند دارند، با ذهنی پر از چرا مواجه هستند که نیاز به پاسخ دارد.
آنها آرزوهایشان را در مقیاس دیگر همسنوسالهایشان در سطح جهان و در بهترین کشورها تعریف میکنند. این نسل به دانش و بینش جهانی اعتقاد دارد و خودش را برابر حقوق با جنس مخالف خودش و سایر نوجوانان جهان میداند و وقتی که در مطالباتش جواب نمیگیرد، کل ساختار را مورد سوال و پرسش قرار میدهد و هراسی هم ندارد از اینکه این پرسشگری را به خیابان بیاورد. این مشخصه در دهههای قبل هم وجود داشت، ولی آنها زیر لب اعتراض و پرسش خود را بیان میکردند، اما این نسل صدایشان کاملا بلند شده است.»
آموزش همبستگی جفت ارز ها
در همین ابتدای مقاله میخواهیم از شما سوالی بپرسیم که آیا تا کنون به آموزش همبستگی جفت ارز ها در فارکس توجه کردید یا خیر ؟ بطور مثال تا بحال دو جفت ارز را مد نظر داشته اید که رفتاری بسیار شبیه به هم انجام دهند یا جفت ارز هایی که دقیقا مخالف هم عمل میکنند اگر در یک نمودار صعود قیمت را داشته باشیم در دیگری شاهده ریزش قیمت خواهیم بود.
اگر بعد از چند ماه از فعالیتتان در بازار های مالی هنوز متوجه این موضوع نشدید باید به شما بگوییم که بهتر است کمتر به اینستاگرام و بازی های آنلاین سر بزنید و باید وقت بیشتری برای مطالعه و یادگیری بازارهای مالی قرار دهید .
در این مقاله آموزشی صفر تا صد همبستگی بین جفت ارز ها را به شما خواهیم آموخت .
در بازارهای مالی همبستگی یک ابزار آماری میباشد که نشان میدهد دو جفت ارز چه مقدار با یکدیگر در ارتباط هستند .
همبستگی ارز به معامله گر نشان میدهد که دو جفت ارز در یک بازده زمانی هم جهت ، خلاف جهت یا کاملا تصادفی با یکدیگر در ارتباط هستند .
اگر میخواهید در یک جفت ارز پوزیشن باز کنید که هیچ ، اما اگر قصد دارید در چند جفت ارز در یک لحظه اقدام به معامله نمایید بسیار اهمیت دارد که بدانید دو جفت ارز چگونه با هم در ارتباط هستند ، مخصوصا اگر میخواهید متوجه شوید که رابطه دو جفت ارز چگونه بر میزان ریسک شما تاثیر میگذارد .
مبحث بسیار جالبی است و همچنین ابزار مناسبی برای تصمیمات دقیق تر شما به جهت ورود به پوزیشن های مختلف ، که البته سعی شده مثل همیشه مبحث ساده سازی شود تا دوستان تازه وارد به بازار های مالی نیز براحتی به درک مطلب برسند .
چگونگی میزان محاسبه همبستگی ارز ها
میزان قدرت و ضعیفی همبستگی در جفت ارز ها بین +1 و -1 محاسبه میشود .
زمانی که مشاهده میکنید همبستگی دو جفت ارز +1 میباشد یعنی در 100 درصد مواقع هم جهت حرکت میکنند .
و زمانی هم که -1 را مشاهده میکنید یعنی در 100 درصد مواقع دو جفت ارز مخالف هم حرکت میکنند .
اما اگر همبستگی 0 باشد یعنی دو جفت ارز هیچ ارتباطی با هم نداشته و همانند یا مخالف یکدیگر هیچ حرکتی ندارند و بعبارتی خنثی هستند .
در ادامه از این آموزش همبستگی جفت ارز ها به شما جدول هایی را نشان میدهیم که میزان همبستگی جفت ارز EUR/USD نسبت به سایر جفت ارز ها را مشاهده میکنید . میزان و شدت همبستگی بین دو جفت ارز را اعداد بین +1 و _1 نشان میدهد ، بعبارتی اگر عدد اعشاری 0.80 را مشاهده کردید باید متوجه همبستگی در جهت روند را تشخیص دهید یا اگر عدد 0.80_ را مشاهده کردید باید تشخیص دهید که دو جفت ارز همبستگی قوی در خلاف جهت با یکدیگر دارند.
هنگامی که همزمان در دو جفت ارز معامله میکنید حتما از میزان ریسک خود آگاهی داشته باشید ، برخی از معامله گران فکر میکنند که اگر در دو جفت ارزی که همبستگی بالایی در یک جهت دارند پوزیشن باز کنند میتواند برایشان سود آور باشد ولی اگر نظر تیم آموزشی ما را بخواهید باید بگوییم که این افراد سخت در اشتباه هستند ، به جدول زیر توجه کنید که جفت ارز EUR/USD با GBP/USD همبستگی بالایی در یک جهت دارد ، عدد 0.94 را نشان میدهد و بنوعی میتوان گفت حرکات قیمتی که انجام میدهند بسیار شبیه به یکدیگر است .
نمودار هر دو جفت ارز را در زیر مشاهده میکنید که چقدر شبیه به یکدیگر ریزش پیدا کرده اند .
خب دوستان ما میتوانیم متوجه شویم که باز کردن یک لات در EUR/USD و GBP/USD همانند این است که در یکی از این جفت ارز ها حجم خود را دو برابر کنیم .
بصورت مثال اگر شما یک لات در EUR/USD و یک لات دیگر در جفت ارز GBP/USD معامله فروش باز کنید ، بنوعی 2 لات در EUR/USD معامله کرده اید به این دلیل که هر دو جفت ارز در یک سو و یک روند در حرکت هستند .
اینگونه شما ریسک خود را دو برابر کرده اید چرا که اگر قیمت در EUR/USD افزایش پیدا کند و STOP شما بخورد به احتمال زیاد در GBP/USD هم STOP زده خواهد شد و در هر دو معامله متضرر میشوید . ( این مثال برای معامله SELL بود )
همچنین شما نباید در GBP/USD خرید و در EUR/USD معامله فروش باز کنید چرا که اگر در GBP/USD شاهد افزایش قیمت باشیم باید احتمال بسیار زیاد رشد قیمت EUR/USD را هم بدهیم و بنظر شما اینگونه چه چیزی پیش خواهد آمد؟
نباید فکر کنید اینگونه سود و ضرر شما صفر میشود چرا که این فکری کاملا اشتباه است ، میزان نوسان پیپ در هر جفت ارز متفاوت است و نباید به دلیل همبستگی بالایی که دارند فکر کنید که هر دو جفت ارز در یک رنج پیپ خاصی حرکت میکنند.
نوسانات در جفت ارز ها بی ثبات هستند بطور مثال ممکن است در EUR/USD مقدار 150 پیپ رشد را شاهد باشیم در صورتی که در GBP/USD فقط 135 پیپ رشد مشاهده کردیم ، حال میتوانید با یک حساب سر انگشتی متوجه شوید که میزان سود و ضرر ما در جفت ارز ها با همبستگی بالا در یک جهت صفر نخواهد بود و ممکن است ضرر بیشتر و یا حتی سود بیشتر باشد .
بنابراین میشود نتیجه گیری کرد که فروش یک جفت ارز و خرید جفت ارزی دیگر که با یکدیگر همبستگی مثبت (در یک جهت) دارند امری ضرر بخش خواهد بود .
خب به سراغ یک مثال دیگر خواهیم رفت ، به جدول بالا که میزان همبستگی جفت ارز ها با یکدیگر را مشخص کردیم نگاهی بیندازید اینبار میخواهیم مثالی در مورد EUR/USD و USD/CHF بزنیم که همبستگی به شدت مخالفی با یک دیگر دارند و بنوعی شبیه به تام و جری هستند . میزان همبستگی آنها در یک هفته _1 بوده که از این عدد میتوان فهمید که به چه اندازه زیادی مخالف یک دیگر حرکت میکنند .
برای درک بهتر هر جفت نمودار های این ارز ها را در زیر قرار داده ایم ، مشاهده میکنید دقیقا مخالف یکدیگر عمل کرده اند و در یکی صعود قیمت و در دیگر نزول قیمت اتفاق افتاده است.
باز کردن پوزیشن هایی مخالف در جفت ارز هایی که با یکدیگر همبستگی منفی دارند دقیقا همانند این است که در جفت ارز هایی که با یکدیگر همبستگی مثبت دارند پوزیشن باز کنید.
خرید USD/CHF و فروش EUR/USD مثل این هست که حجم یک معامله را دو برابر کنید.
بعنوان مثال اگر در USD/CHF حجم 1 لات خرید و در EUR/USD حجم 1 لات فروش باز کنید در اصل شما 2 لات در USD/CHF معامله کرده اید ، اگر قیمت در USD/CHF رشد کند به احتمال بسیار زیاد قیمت EUR/USD کاهش پیدا خواهد کرد بنابراین شما در دو معامله سود میکنید .
بسیار اهمیت دارد که شما متوجه باشید با اینکار ریسک خود را دو برابر افزایش میدهید ، حال فرض کنید قیمت در USD/CHF نزول پیدا میکند و قطعا در EUR/USD باید شاهد افزایش قیمت باشیم ، بنابراین به احتمال زیاد STOP LOSS هر جفت معامله شما زده خواهد شد .
شما خیلی راحت میتوانستید ریسک خود را کاهش دهید با اینکار که فقط تصمیم به خرید USD/CHF و یا فروش EUR/USD میگرفتید .
به عبارت ساده تر خریدن یا فروختن دو جفت ارزی که همبستگی قوی دارند در یک لحظه ، میتواند ریسک علامت افزایشی از بازار ارز شما را دو برابر میکند و نتیجه ای معکوس برای شما خواهد داشت.
در زیر جدولی مشاهده میکنید که تفسیر شما برای میزان همبستگی بین جفت ارز ها را قوی تر میکند .
قطعا تا الان این سوال برایتان پیش آمده که از چه منبعی میزان همبستگی جفت ارز ها را مشاهده کنید ، به شما سایت مای افیکس بوک را معرفی میکنیم که با کلیک روی لینک زیر میتوانید وارد بخش correlation شوید و به جداول دسترسی داشته باشید ، البته این نکته را هم عرض کنیم که میزان همبستگی در این سایت بصورت درصدی هست ولی براحتی میتوانید متوجه موارد شوید.
این مورد را هم فراموش نکنید که این مبحث برای بازار فارکس میباشد و پیشنهاد میکنیم در باینری آپشن به دلیل تایم فریم کوتاه و ریسک بالا انجام ندهید.
میزان همبستگی ارزها تغییر میکند
باید مراقب باشید چرا که میزان همبستگی همیشه به یک میزان نیست و همیشه در حال تغییر است چرا که بازارهای جهانی مدام در حال نوسان و تغییر هستند .
به جدول زیر توجه کنید که میزان همبستگی USD/JPY نسبت به سایر جفت ارزهای دیگر تعیین شده ، میزان همبستگی که در تایم فریم یک هفته ای مشاهده میکنید با یک ماه دیگر ممکن است بسیار متفاوت باشد.
لذا همیشه دقت فرمایید که در چه تایمی همبستگی ها را مشاهده میکنید ، دوستانی که فلزات مانند طلا در فارکس معامله میکنند قطعا اهمیت بسیار بالای همبستگی دلار به طلا را میدانند و به این درک رسیده اند که یکی از معیار های مهم برای تحلیل طلا ، بررسی شاخص دلار و اخبار فاندامنتالی مختص به آن میباشد ،اگر هر گونه سوالی از این آموزش همبستگی جفت ارز ها داشتید میتوانید در قسمت کامنت ها قرار دهید تا بچه های تیم پاسخگوی شما باشند.
چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟
حجم معاملات سهم یا Volume یکی از اندیکاتورهای مهم در بازار بورس به شمار میرود. به صورت کلی این اندیکاتور تعداد دارایی، معاملات یا اوراق بهاداری را نشان میدهد که در طی یک بازه زمانی مشخص (عموما یک روز) در میان سرمایه گذاران دست به دست شده است؛ به عبارت دیگر تعداد معاملاتی که در یک بازه زمانی انجام میپذیرند را حجم معاملات سهم میگویند.
این اندیکاتور در بورس و تصمیمات این حوزه بسیار اثر گذار است؛ زیرا سیگنالی را به سرمایه گذاران نشان میدهد تا بتوانند بر اساس آن تصمیم به خرید یا فروش بگیرند. در ادامه این مطلب، با این مفهوم بیشتر آَشنا میشویم، دلیل اهمیت Volume را درک میکنیم و متوجه خواهیم شد چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. پس با ما همراه باشید.
به صورت دقیق تر، حجم معاملات سهم به چه معنا است؟
حجم معاملات سهم
همانطور که در بالاتر عنوان شد، حجم معاملات سهم، تعداد اوراق بهادار یا سرمایه ای است که میان افراد (سرمایه گذاران) در یک زمان مشخص (که عموما یک روزه است) تحویل داده میشود. برای درک بهتر، منظور از حجم معاملات سهم تعداد سهامِ اوراق بهاداری است که در شروع به کار بازار بورس تا پایان آن، مورد معامله قرار میگیرند. Volume یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال بازار میباشد که تغییرات آن برای سرمایه گذاران تکنیکی نیز اطلاعات و داده هایی پر اهمیت به شمار میروند.
هر معامله ای که میان فروشنده و خریدار اوراق بهادار انجام میپذیرد، به کل تعداد حجم آن اوراق کمک میکند. در واقع، یک معامله زمانی اتفاق می افتد که خریدار با محصول (اوراق) ارائه شده توسط فروشنده و قیمت مدنظر وی توافق کند. حال اگر تنها پنج معامله در طول آن روز انجام شود، حجم معاملات سهم آن روز، پنج خواهد بود. این عدد بدست آمده در انتها برای سرمایه گذاران و تصمیمات بعدی آن ها بسیار ارزشمند است. در ادامه دلیل این امر را توضیح میدهیم و درک میکنیم که چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم.
هر بازار بورسی که در هر نقطه از جهان قرار دارد، حجم معاملات سهم را پیگیری میکند و این اطلاعات را در اختیار افراد قرار میدهد. البته لازم به ذکر است که این به اشتراک گذاری میتواند به صورت رایگان یا در صورت پرداخت هزینه اشتراک باشد. این تعداد نیز اغلب در روزهای کاری (روز کاری بازار) هر یک ساعتی یک بار گزارش میشود.
البته این گزاراشات ساعتی، تخمینی از حجم معاملات بورس میباشند. حجم معاملات بورس گزارش شده در پایان روز نیز به همین منوال است؛ یعنی به صورت تخمینی محاسبه می گردد. ارقام حقیقی و نهایی در روز بعد گزارش میشوند.
سرمایه گذاران ممکن است حجم معاملات سهم لحظه ای یک اوراق بهادار یا تعداد تغییراتی که در قیمت یک قرارداد به وجود می آید را دنبال کنند. این داده ها، میتوانند جایگزین حجم معاملات سهم شوند؛ زیرا عموما قیمت ها در حجم معاملات بالا به طور مکرر تغییر می نمایند.
از آنجایی که در این مطلب قصد داریم دریابیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؛ اجازه دهید ابتدا کاربرد اصلی حجم معاملات سهم را متوجه شویم.
حجم معاملات سهم دقیقا چه چیزی را بازگو میکنند؟
حجم معاملات سهم یا Volume به سرمایه گذاران اطلاعاتی درباره فعالیت بازار و نقدینگی آن میدهد. Volume بالا برای یک اوراق بهادار به خصوص، به معنای نقدشوندگی بیشتر، اجرای بهتر سفارش و فعالیت بالاتر آن برای یافتن ارتباط بین خریدار و فروشنده است. هنگامی که سرمایه گذاران ایده مشخصی درباره نحوه حرکت و فعالیت بازار بورس ندارند و نسبت به آن مردد میباشند، حجم معاملات سهم آینده نیز تمایل به صعود دارد این امر اغلب باعث مشخص شدن معاملات فعال تر برای گزینه های پیش رو و معالات آتی اوراق بهادار میشود.
حجم کلی معاملات سهم تمایل دارد تا حرکتی رو به بالا و نزدیک به زمان شروع به کار و پایان بازار بورس داشته باشد. همچنین در قبل از شروع تعطیلات و در زمان استراحت و ناهار کارکنان، تمایل دارد تا در مقدار پایین قرار بگیرد.
حال که با حجم معاملات سهم و کاربرد آن آشنا شدیم، به علامت افزایشی از بازار ارز نظر شما چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟
توجه به الگوهای حجم معاملات سهم در طول زمان باعث میشود تا سرمایه گذاران درباره نقاط قوت یا ضعف بالا رفتن یا پایین آمدن بخش معینی از بازار بورس یا کل آن به درکی عمومی دست پیدا کنند و سیگنال ها را تا حدودی دریابند. در واقع، حجم معاملات سهم نقش پر رنگ و برجسته ای را در تحلیل تکنیکال بازار در مقایسه با دیگر اندیکاتورها بازی میکند؛ اما چطور میتوانید از آن استفاده نماییم و سیگنال ها را دریافت کنیم؟
هنگامی که حجم معاملات سهم یا Volume را مورد بررسی قرار میدهید، عموما چندین راهنما برای معین کردن حرکت بازار (نقاط قوت یا ضعف آن) وجود دارد. شما نیز به عنوان یک سرمایه گذار باید بتوانید آن ها را از یک دیگر تشخیص دهید، در حرکات قوی بازار مشارکت کنید و تا جایی که میتوانید از حرکات ضعیف آن به دور بمانید (البته در برخی از موقعیت ها نیز می توانید از حرکات ضعیف به منظور پیدا کردن لحظه ورود به بازار استفاده کنید). این راهنماها در همه شرایط صادق نیستند، اما میتوانند به صورت کلی در تصمیم گیری شما مفید واقع شوند که در ادامه به توضیح آن ها میپردازیم.
تایید روند
یکی از نکات مهمی که به ما کمک میکند تا ساده تر متوجه شویم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، روند حرکت بازار بورس میباشد. هنگامی که بازار روندی رو به صعود دارد، متناسب با آن نیز حجم معاملات سهم افزایش می یابد. خریداران نیز برای آن که بتوانند به مقدار قیمت ها فشار وارد کنند و آن ها را بالا نگه دارند، باید تعداد اوراق و انگیزه را افزایش دهند. افزایش قیمت و کاهش حجم میتواند نشانه ای از عدم وجود سود باشد و این امر سیگنالی است مبنی بر بازگشت بالقوه.
درک این مسئله و فهم آن کار دشواری است، اما این امر یک حقیقت است که کاهش قیمت (یا حتی افزایش آن) به هنگامی که حجم معاملات سهم کاهش می یابد، سیگنال مناسب و قوی نخواهد بود. در واقع، کاهش یا افزایش قیمت در حجم معاملات سهم بالا، سیگنال قوی است که مسئله ای در بازار بورس به صورت اساسی تغییر پیدا کرده است.
حرکت خستگی و Volume
مورد بعدی که کمک میکند بفهمیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، حرکات خستگی بازار است. در یک بازار صعودی یا نزولی، حرکت خستگی قابل مشاهده است. این حرکات عموما حرکات تند و شدید در قیمت ها است که افزایش شدید حجم معاملات سهم را نیز به همراه دارد. این موقعیت، سیگنالی مبنی بر پایان بالقوه یک روند در بازار بورس میباشد.
خوشبختانه کاهش قیمت ها زمانی که بازار در انتهای خود قرار دارد، تعداد بسیاری از سرمایه گذاران را تحت فشار قرار میدهد. نتیجه این امر، نوسان و افزایش حجم معاملات سهم خواهد بود. پس از این که در این موقعیت قله ای در نمودار به وجود آمد، کاهشی در Volume رخ خواهد داد، اما برای تشخیص اینکه این حجم معاملات قرار است چگونه در روزها، هفته ها و ماه ها عمل کند، به راهنماهای دیگری برای بررسی نیاز خواهد بود.
علامت ترقی
علامت های ترقی در نمودارهای حجم معاملات سهم، دیگر عامل موثری است که کمک میکند چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. Volume نیز در تعیین این علامت ها بسیار تاثیر گذار است. برای مثال، تصور کنید حجم معاملات سهم در یک موقعیت کاهش قیمت، افزایش می یابد و پس از آن مقدار قیمت به دلیل یک حرکت به سمت پایین، بالاتر می رود. اگر قیمت در زمانی که حرکت به سمت پایین رخ داد، کمتر از میزان قبل که کم بود، نشود و همچنین جحم معاملات سهم نیز در سقوط دوم کاهش یابد، علامت ترقی به عنوان یک سیگنالی برای حرکات بعدی سرمایه گذاران قابل تشخیص است.
حجم معاملات سهم و برگشت قیمت
بعد از اینکه قیمت برای طولانی مدت به سمت بالا یا پایین حرکت کرده است، اگر قیمت شروع به تغییرات اندک کند و به همراه آن حجم معاملات سهم سنگین باشد، این موقعیت سیگنالی مبنی بر این است که روند برگشت در حال انجام است و مسیر قیمت میتواند تغییر نماید.
تغییر ناگهانی در برابر تغییر ناگهانی دروغین
ابتدای زمانی که تغییر ناگهانی به هنگام تغییر قیمت رخ میدهد (حتی در دیگر الگوهای نموداری)، افزایش حجم معاملات سهم، سیگنالی است تا قدرت حرکت یا مسیر را نشان دهد. تغییرات جزئی در Volume یا کاهش آن در تغییرات ناگهانی، نشان دهنده عدم سودآوری و تغییر ناگهانی دروغین میباشد.
تاریخچه حجم معاملات سهم
یکی دیگر از راه هایی که کمک میکند تا متوجه شویم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، توجه به تاریخچه این اندیکاتور از گذشته تا کنون است. البته توجه داشته باشید که بررسی اطلاعات و داده های حجم معاملات سهم 50 سال گذشته با امروز، تحلیل اشتباهی را به شما خواهد داد. هر چه اطلاعات مورد بررسی امروزی تر باشند، تحلیل شما نیز بهره وری و کارآیی بیشتری خواهد داشت.
حال که متوجه شدیم حجم معاملات سهم چگونه و به چه شکل در بازار سیگنال میدهند، بهتر است با اندیکاتورهای Volume آشنا شویم. در این صورت دریافت سیگنال ها نیز کار ساده تری خواهند شد.
سه اندیکاتور مهم در حجم معاملات سهم
اندیکاتورهای حجم معاملات سهم، فرمول های ریاضی هستند که در بیشتر پلتفرم های نموداری برای شما نشان داده میشوند. هر اندیکاتور از فرمول متفاوت و به خصوص خود استفاده میکند. سرمایه گذاران نیز میبایست متناسب با رویکرد و اهداف خود در بازار بورس، مناسب ترین اندیکاتور را برای خود انتخاب نمایند. وجود و انتخاب اندیکاتورها ضروری نیست، اما میتوانند پروسه تصمیم گیری در معاملات و بازار را آسان نمایند.
در این زمینه اندیکاتورهای بسیاری وجود دارند که در ادامه با دو عدد از آنها آشنا خواهیم شد:
- شاخص حجم تعادلی: اندیکاتور یا شاخص حجم تعادلی (On Balance Volume) یکی از ساده ترین و موثرترین اندیکاتورها است. حجم معاملات سهم زمانی اضافه میشود (با عددی دلخواه) که بازار بالاتر میرود یا در زمانی که Volume پایین است به هنگامی که بازار پایین می آید. این امر یک مجموع در حال اجرا را فراهم می آورد و همچنین سیگنالی بر این مبنا است که سهام در حال جمع شدن میباشد.
علاوه بر آن، این مسئله، نشان دهنده واگرایی نیز میتواند باشد؛ برای مثال، در شرایطی که قیمت ها افزایش می یابند، اما حجم معاملات سهم با میزان بسیار کمی افزایش خواهد داشت یا حتی میتوانند شروع به نزول داشته باشند.
- جریان پول چایکین: یکی از مواردی که کمک میکند تا در بیابیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم: اندیکاتور جریان پول چایکین است. افزایش قیمت ها باید با افزایش حجم معاملات همراه باشد.
کاربرد این اندیکاتور نیز همین است؛ اینکه در گسترش Volume در زمانی که قیمت ها به بالاترین یا پایین ترین میزان خود در روز میرسد تمرکز میکند. همچنین برای نقطه قوت مربوطه نیز مقداری را فراهم می آورد.
به صورت کلی، حجم معاملات سهم به سرمایه گذاران کمک میکند تا مقدار حرکت یا جنبش اوراق بهادار را شناسایی کنند و رویه حرکت آن را تایید نمایند. اگر حجم معاملات سهم افزایش یابد، قیمت ها نیز عموما در مسیر قبلی خود به حرکت ادامه میدهند. همچنین اگر یک اوراق بهادار به افزایش خود تا جایی ادامه دهد که در نمودار به قله برسد، حجم معاملات اوراق بهادار نیز باید افزایش پیدا کند و بر عکس.
علاوه بر آن، حجم معاملات سهم میتواند سیگنالی برای تشخیص احتمال سودآوری برای سرمایه گذاران باشد؛ اینکه سهام یا اوراق خود را بفروشند یا نگه دارند؛ بنابراین Volume ابزاری مهم و کاربردی برای مطالعه و بررسی روند بازار است و همانطور که در بالاتر عنوان شد، راه های بسیاری برای تشخیص این امر وجود دارند.
راهنمای بالا، پایه ای ترین راهنمایی است که میتوانید به هنگام تصمیم گیری در معاملات خود استفاده نمایید و متوجه شوید چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. تشخیص روند و حرکت بازار و قیمت ها در این پروسه بسیار کمک کننده خواهند بود. از این رو، اگر به دنبال سرمایه گذاری در بورس هستید و مایل اید تا با به کار گیری اندیکاتور حجم معاملات سهم، برای خرید یا فروش سهام تصمیم گیری کنید، با متخصصین این حوزه در تماس باشید و اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید. این کار برای همه افراد موثر و سودده نخواهد بود.
حجم معاملات سهم در بورس
حجم معاملات سهم در بورس به معنی میزان معاملات انجام شده در طول یک دوره زمانی خاص مثلا روزانه یا هفتگی است. بالا رفتن و یا پایین آمدن حجم معاملات سهم باعث میشود معامله گران تصمیم به خرید یا فروش بگیرند. حجم معاملات همیشه مقدم بر قیمت معاملات است اما این دو با یکدیگر مرتبط هستند. برای دیدن نمودار حجم معاملات می توانید به سایت رسمی بازار بورس ایران مراجعه کنید و در آن مشاهده خواهید کرد که مثلا حجم معاملات انجام شده یک شرکت در طول یک هفته پیش به چه شکل بوده است . در این نمودارها بالا رفتن حجم نمودار با رنگ سبز نشان داده می شود و افت حجم معاملات با رنگ قرمز.
اینکه اگر حجم معاملات بالا رود و زمان خوبی برای فروش سهم است یک اشتباه بزرگ است که بسیاری از معامله گران تازه کار مرتکب می شوند. برای تصمیم گیری در این مورد نه تنها باید به نمودار حجم نگاه کرد ، بایستی نمودار قیمت سهم شرکت مورد نظر را نیز مورد بررسی قرار داد. زیرا گاهی با بالا رفتن قیمت حجم معاملات پایین می آید و این نشانه خوبی است برای اینکه متوجه شویم این حرکت صعودی قرار نیست به سود بیانجامد. اما اگر قیمت بالا رفت و حجم معاملات نیز همزمان بالا برود نتیجه میگیریم ارزش سهام این شرکت قرار است تغییراتی مثبت داشته و ارزش آن بالاتر هم برود که در این صورت معامله گران با تجربه متوجه این سیگنال شده و اقدام به خرید می کنند اما معامله گران تازه کار دقتی در این زمینه ندارند.
همچنین اگر حجم معاملات بالا برود اما قیمت در سطح پایینی قرار بگیرد باز هم سیگنالی مثبت محسوب میشود و خبر از این میدهد که قرار است ارزش این سهم در آینده سیر صعودی داشته باشد و خرید این سهم می تواند منجر به سود خوبی شود. در هر صورت به یاد داشته باشید که هرگاه برای بررسی حجم سهام اقدام میکنید همزمان نمودار قیمت را در همان بازه زمانی مورد بررسی قرار دهید. از آنجا که نمودار حجم معاملات نشان دهنده روند است، به یاد داشته باشید بررسی این نمودارها می تواند در تشخیص الگوها کمک کننده باشد. زیرا نمودار خوانی حجم معاملات با تحلیل تکنیکال در ارتباط است. از آنجا که در تحلیل تکنیکال ما به بررسی الگوها از جمله الگو های کلاسیک مثل: الگوی پرچم، سر و شانه، فنجان و … میپردازیم، نمودار حجم معاملات نیز می تواند برای تشخیص الگوها به ما کمک کند تا بتوانیم بهتر تصمیم گیری کنیم.
پس با این تفاسیر باید دقت داشته باشیم که حجم معاملات در بازار بورس و مشاهده نمودار آن برای تصمیم گیری امری بسیار ضروری است و البته در کنار مشاهده و بررسی نمودار حجم بایستی به قیمتها در یک روز یا یک هفته دقت نظر داشته باشیم. یک اشتباهی که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها می دانند باید نمودار حجم را بررسی کنند اما بازده زمانی را مشخص نمی کنند یا بر فرض این بازده را بسیار طولانی در نظر میگیرند مثلا برای یک سال یا حتی بیشتر.
در حالی که برای تصمیم گیری برای خرید یا فروش این نمودارها تنها می توانند در بازه یک روزه یا یک هفته به ما کمک کنند زیرا تغییرات حجم معمولا ناگهانی صورت میگیرد و ممکن است یک روزه حجم معاملات به صورتی کاملا ناگهانی و به طرز عجیبی بالا برود و یا پایین بیاید، اینجاست که باید برای خرید یا فروش اقدام کرد. منظور همان تغییر ناگهانی است که ما به دنبال آن هستیم.
علامت افزایشی از بازار ارز
پول فیات ارز دولتی یک کشور است که پشتوانه ی فیزیکی مانند طلا و نقره ندارد، بلکه پشتوانه ی آن دولتی است که آن را صادر کرده است. ارزش پول فیات از ارتباط میان عرضه و تقاضا و ثبات دولت حاصل شده و به ارزش کالای فیزیکی، مانند ارزش پول، وابسته نیست. بیشتر ارزهای کاغذی مدرن مانند دلار امریکا، یورو و دیگر ارزهای مهم همگی پول فیات هستند.
فیات ریشه در زبان لاتین دارد و به معنی حکم "باید بشود" و یا "بگذار که بشود" است.
پول فیات
- پول فیات ارز دولتی یک کشور است که پشتوانه ی فیزیکی مانند طلا ندارد.
- پول فیات به بانک های مرکزی دولتی کنترل جامع تری روی اقتصاد میدهند زیرا مقدار ارز چاپ شده در کنترل بانک های مرکزی می باشد.
- مشکل عمده ی پول فیات چاپ بیش از اندازه ی آن است که باعث افزایش تورم میشود.
پول فیات چگونه کار میکند؟
پول فیات ارزشمند است فقط بدلیل این که دولت ارزشش را حفظ میکند و به واسطه این که دو طرف در یک تراکنش ارزش آن را می پذیرند.
در طول تاریخ، دولت ها سکه های خود را از کالاهای فیزیکی ارزشمند مانند طلا و نقره میساختند و یا پول کاغذی چاپ میکردند که در ازای آن سکه های طلا و نقره قابل دریافت بود. اما پول فیات این گونه تعریف نشده که ما به ازای آن مقدار معینی کالای ارزشمند و یا فلزات گرانبها دریافت شود.
بیشتر ارزهای مهم دنیا، مانند دلار امریکا، پول فیات هستند.
پول فیات چگونه بوجود آمد؟
از آنجا که پول فیات با ذخایر فیزیکی مانند ذخایر ملی طلا یا نقره ارتباطی ندارد، باعث می شود ارزش خود را به دلیل تورم از دست بدهد و یا حتی در صورت افزایش تورم، کاملا بی ارزش شود. اگر مردم اعتماد خود نسبت به پول ملی را از دست بدهند، پول ارزش خود را از دست خواهد داد. البته که این با پولی که طلا پشتوانه ی آن است، متفاوت است؛ برای مثال، طلا به دلیل استفاده شدن در جواهرات و تزئینات و همچنین تولید دستگاه های الکترونیکی، رایانه و وسایل نقلیه هوافضا دارای ارزش ذاتی است.
در گذشته در تاریخ امریکا، ارز این کشور پشتوانه ی طلا داشت (و حتی گاهی نقره). دولت فدرال با تصویب قانون بانکداری اضطراری سال 1933، اجازه نامه ی شهروندان در مبادله ارز با طلای دولت را لغو کرد، هنگامی که امریکا اجازه ی دادن طلا به کشورهای خارجی در ازای گرفتن دلار امریکا را لغو کرد، پشتوانه این ارز به طور کامل در سال 1971 حذف شد. از آن زمان تا به حال دلار امریکا، همانگونه که رویش هم چاپ شده، تنها پشتوانه ی "ایمان و اعتبار" دولت امریکا" را دارد و به عنوان ارز رایج برای کلیه بدهی ها، دولتی و خصوصی چاپ میشود. از این رو، دلار آمریکا قانونا فقط ابزار رفع بدهی محسوب می شود و هیچ گونه ارزش اعتباری مرتبط با طلا، نقره و غیره ندارد.
مزایا و معایب پول فیات
پول فیات ارز خوبی محسوب می شود در صورتی که بتواند نقشهایی را که اقتصاد یک کشور در واحد پولی خود به آن نیاز دارد، اجرا کند: این ارز همچنین، فواید خوبی برای دولت ها از طریق ایجاد ارزش حبابی فراهم می کند.
پول فیات در قرن بیستم تا حدودی معروف شد زیرا دولت ها و بانک های مرکزی به دنبال قطع ارتباط اقتصاد خود از فراز و نشیب های چرخه تجارت بودند. از آنجایی که پول فیات منبع ثابتی مانند طلا ندارد، دولت ها میتوانند کنترل بیشتری روی آن داشته باشند و اینگونه میتوانند متغیرهای اقتصادی مانند عرضه ی اعتبار، نقدینگی، نرخ بهره و سرعت پول را مدیریت کنند. به عنوان مثال، فدرال رزرو آمریکا وظیفه ی پایین نگه داشتن بیکاری و تورم را با این ابزار دارد.
با این حال، بحران وام و به دنبال آن سقوط مالی سال 2007 ، این باور را ایجاد کرد که بانک های مرکزی می توانند با تنظیم عرضه ی پول، مانع از سقوط و رکودهای جدی شوند. به طور مثال یک ارز مرتبط با طلا ثبات بیشتری دارد زیرا منبع طلا محدود است. اما به دلیل عرضه ی نامحدود پول فیات، امکان ایجاد حباب در این ارز وجود دارد.
دولت آفریقایی زیمبابوه نمونه ای از بدترین حالت تورم در دهه ی اول سال 2000 را ارائه داد. در پاسخ به مشکلات جدی اقتصادی، بانک مرکزی کشور شروع به چاپ علامت افزایشی از بازار ارز پول با سرعتی عجیب کرد. این چاپ زیاد منجر به تورم اقتصادی شدیدی شد که در سال 2008 بین 230 تا 500 میلیارد درصد بود. قیمت ها به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرد و خریداران مجبور شدند برای خرید مایحتاج ساده، با سبدها و ساک های پر پول به فروشگاه بروند. هنگامی که تورم در بالاترین مقدار بود، ارزش یک تریلیون دلار زیمبابوه تنها 40 سنت به دلار آمریكا بود.
پول فیات چه تفاوتی با ارز رمزنگاری شده دارد؟
فیات به معنای "بگذار انجام شود" است. ارز رمزنگاری شده به "یک ابزار غیرمتمرکز و دیجیتال مبادله ای که توسط رمزنگاری اداره می شود." دلالت دارد. هردوی اینها ارز هستند اما چندین تفاوت با یکدیگر دارند:
پول فیات همان پول رایج است که دولت از آن حمایت میکند. این ارز میتواند مانند دلار کاغذی و یا به طور الکترونیکی و به صورت کارت های اعتباری، پی پال و غیره باشد. دولت عرضه آن را کنترل میکند و میتوان با استفاده از آن مالیات خود را پرداخت کرد.
ارز رمزنگاری شده یک وجه رایج نیست و از طرف دولت و یا بانک پشتیبانی نمیشود. (این ارز غیرمتمرکز و جهانی است.) شکل آن بیشتر شبیه اعتبار بانکی است که در بانک وجود دارد. (این ارز دیجیتال است اما توسط بانک و یا دولت پشتیبانی نمیشود.) یک الگوریتم عرضه ی آن را کنترل میکند و شما می توانید با ارز رمزنگاری شده خرید کنید اما نمیتوانید با آن مالیات بپردازید. (و البته که باید برای آن هم مالیات بپردازید.)
تفاوت ارز رمزنگاری شده با پول فیات
قانون سکه ی سال 1965، به طور خاص، بخش 31 امریکا 5103 با عنوان "پول رایج" می گوید: سکه و ارز امریکا (از جمله اسکناس های ذخیره شده فدرال و اسکناس های منتشر شده از بانکهای ذخیره فدرال و بانکهای ملی) پول رایج قانونی برای کلیه بدهی ها، عوارض عمومی، مالیات ها و حقوق، هستند.
برای اهداف مالیاتی فدرال، پول مجازی هم به عنوان دارایی محسوب می شود. اصول مالیاتی عمومی قابل اعمال در معاملات ملکی در معاملات ارز مجازی هم اعمال می شود.
در مواقع تورم زیاد، مردم باید بتوانند ثروت خود را به واحدی با ثبات بیشتر تبدیل کنند و یا با پایین آمدن ارزش پول فیات، سرمایه ای عظیم را از دست بدهند. اینجا ارزش ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین مشخص میشود. از آنجا که هیچ بانک مرکزی یا دولتی برای تغییر سیاست پولی بیت کوین وجود ندارد، این ارز دیجیتال به عنوان فرار از پول متمرکز به کار میرود و می تواند کمکی به سیاست های پولی ضعیف باشد.
با اینکه امروزه به خاطر تراکنش های طولانی مدت و نوسانات زیاد بیت کوین هنوز این نقش را ندارد، اما ممکن است که در آینده ای نزدیک و به خاطر تورم زیاد، مردم همه ی دارایی خود را تبدیل به بیت کوین کنند، همانگونه که امروزه همگی در پی خرید طلا هستند. تا زمانی که بیت کوین به ثبات برسد و قیمتش ثابت شود، سکه های باثبات دیگری مانند تتر،همچنان ارزشمند خواهند ماند. از آنجا که تتر به دلار امریکا متصل است، روشی کارآمد برای کسانی است که از تورم رنج میبرند و به دنبال ارزی باثبات و دولتی میگردند.
دیدگاه شما