استراتژی تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
پیشتر در مقالهای راجع به خطوط حمایت و مقاومت صحبت کردیم و گفتیم که توجه به این خطوط در تحلیل تکنیکال، اهمیت بسیار زیادی دارد. در واقع، این خطوط ارائه دهندهی نقاط اتصال کلیدی و مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. نقش خطوط حمایت و مقاومت در این زمینه به گونهای است که در بازارهای مالی، قیمتها با استفاده از عرضه به سمت پایین و با استفاده از تقاضا به سمت بالا هدایت خواهند شد. اما آیا در مورد تبدیل خطوط حمایت به مقاومت و بالعکس چیزی شنیدهاید؟ تبدیل سطوح مقاومت و حمایت به یکدیگر در تحلیل روندهای بازار بسیار کارآمد میباشد. از این رو، در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ در خصوص استراتژی تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت در معاملات روزانه، صحبت خواهیم کرد و به بررسی دلایل و علل روانی رفتار بازار در این حوزه میپردازیم.
برای آنکه استراتژی این تغییر در تحلیل تکنیکال را عمیقاً درک کنید، ابتدا باید بدانید که اصلاً خطوط حمایت و مقاومت چه هستند. همچنین لازم است تا مبحث «پیوت در تحلیل تکنیکال» را نیز فرا گرفته باشید. دقت داشته باشید که بدون آشنایی با مباحث گفته شده، مطالب مربوط به تبدیل خطوط حمایت و مقاومت به یکدیگر را متوجه نخواهید شد. بنابراین پیش از شروع این آموزش، به شما پیشنهاد میکنیم که ویدیو و مقالههای آموزشی زیر را از دست ندهید.
منظور از استراتژی تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت چیست؟
تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت به زبان ساده به معنای تبدیل شدن یک خط حمایت به مقاومت بعد از شکسته شدن توسط نمودار و یا بالعکس میباشد. شاید اکنون این مفاهیم کمی برایتان پیچیده به نظر برسند. اما در ادامه با ذکر مثالهای واضح و ترسیم این خطوط روی نمودار فرضی، به توضیح این موارد میپردازیم تا آنها را بهتر و راحتتر درک کنید.
تبدیل خط مقاومت به خط حمایت
تبدیل خط مقاومت به خط حمایت
زمانیکه در نمودار قیمت-زمان یک قله (در روندهای صعودی) یا دره (در روندهای نزولی) ایجاد شود، پس از شکسته شدن قله یا دره توسط نمودار، آن قله یا دره تغییر نقش خواهد داد. برای شفافتر شدن موضوع، به تصویر زیر توجه نمایید. در این تصویر، نمودار قیمت-زمان با رنگ آبی و خط مقاومت با رنگ قرمز مشخص شده است. در نقطهی A پس از تشکیل قله، قیمت به سمت قله حرکت کرده و از آن بالاتر خواهد رفت. به عبارتی نمودار فرضی ما خط مقاومت را شکسته و از آن عبور میکند. وقتی که این اتفاق افتاد و نمودار قیمت-زمان خط مقاومت را شکست، برای ادامهی نمودار، خط مقاومت نقش خط حمایت را بازی خواهد کرد. اینجاست که تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت رخ داده و خط مقاومت به خط حمایت تغییر نقش میدهد.
در این حالت از تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت همزمان با ریزش دوبارهی قیمت، میتوان از خط مقاومت قبلی بهعنوان خط حمایت برای ادامهی نمودار استفاده کرد. حالا با نزدیک شدن دوبارهی قیمت به خط حمایت فعلی، انتظار داریم که این خط از ریزش بیشتر قیمت جلوگیری کرده و نمودار در نزدیکی آن واکنش نشان دهد و به سمت بالا بازگردد.
تبدیل خط حمایت به خط مقاومت
تبدیل خط حمایت به خط مقاومت
در مورد تبدیل خط حمایت به مقاومت نیز عکس موارد بالا اتفاق میافتد؛ یعنی در نقطهی ′A پس از تشکیل دره، قیمت به سمت دره حرکت کرده و از آن پایینتر خواهد رفت. به عبارتی نمودار فرضی ما خط حمایت (خط سبزرنگ) را شکسته و از آن عبور میکند. وقتی که این اتفاق افتاد و نمودار قیمت-زمان خط حمایت را شکست، برای ادامهی نمودار، خط حمایت نقش خط مقاومت را بازی خواهد کرد. در این حالت نیز مفهوم تبدیل سطوح در بازار میتوان گفت که تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت رخ داده و خط حمایت به خط مقاومت تغییر نقش داده است.
در این حالت، پس از رشد دوبارهی قیمت و صعود نمودار به سمت بالا، میتوان از خط حمایت قبلی بهعنوان خط مقاومت برای ادامهی نمودار استفاده کرد. اکنون با نزدیک شدن دوبارهی قیمت به خط مقاومت فعلی، انتظار داریم که این خط از رشد بیشتر قیمت جلوگیری کرده و نمودار در نزدیکی آن واکنش نشان دهد و به سمت پایین بازگردد.
نکات مهم در رابطه با تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت
۱. هر قدر که میزان شکست خطوط حمایت و مقاومت کمتر باشد، میزان اثرگذاری آنها نیز به همان اندازه بیشتر خواهد بود.
۲. در تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت هرچقدر که خطوط حمایت و مقاوت به سطح فعلی بازار نزدیکتر باشند، میزان اثرگذاری و قابل اعتماد بودن آنها نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
۳. برخی اوقات، قیمت سهم کمی بیشتر از خطوط حمایت و مقاومت قبلی پولبک خواهند کرد. در اینجا برای دستیابی به نتایج دقیقتر، میتوانید حرکات دقیق قیمت را با اندیکاتورهای مهم و پیشرفته ترکیب نمایید.
به منظور آشنایی با اندیکاتورهای مهم و پیشرفتهی تحلیل تکنیکال، پیشنهاد میشود تا مقالهی زیر را مطالعه کنید.
رفتار تریدرها هنگام تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت
رفتار تریدرها هنگام تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت
زمانیکه قیمت سهامی در حالت حمایت قرار داشته باشد، تقاضا برای خرید سهم افزایش پیدا میکند. اما همین که سهم موردنظر خط حمایت را شکست و به زیر آن خط سقوط کرد، معاملهگرانی که سهم را خریده بودند متضرر شده و از رشد دوبارهی قیمت ناامید میشوند. حال سهام موردنظر دوباره رشد میکند و با خط حمایت برخورد میکند. درست در همین نقطه، آن دسته از معاملهگرانی که متضرر شده بودند، اقدام به فروش سهام خود با همان قیمت قبلی میکنند تا با حداقل ضرر از سهم خارج شوند. در چنین حالتی بازار با فشار فروش مواجه شده و همین امر منجر به کاهش مجدد قیمت خواهد شد. اینجاست که تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت اتفاق میافتد و خط حمایت به مقاومت تبدیل میشود. زیرا هر بار قیمت به خط حمایت قبلی میرسد، دارندگان سهام که قصد خروج از بازار را دارند، سهامشان را فروخته و قیمت کاهش مییابد.
وقتی قیمت سهامی در حالت مقاومت قرار داشته باشد، برعکس موارد بالا اتفاق میافتد. یعنی در حالت مقاومت، تقاضا برای خرید سهم کاهش پیدا میکند و در نزدیکی خط مقاومت، معاملهگران اقدام به فروش سهم مینمایند. اما همینکه سهم موردنظر خط مقاومت را شکست و از آن عبور کرد، معاملهگرانی که سهم خود را فروخته بودند، منتظر میشوند تا قیمت دوباره کاهش یابد و خرید نمایند. در چنین حالتی بازار با هجوم خرید مواجه میشود و به همین منظور قیمتها دوباره افزایش مییابند. در این شرایط هم تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت اتفاق میافتد و خط مقاومت به حمایت تبدیل میشود. زیرا هر بار قیمت به خط مقاومت قبلی میرسد، افرادی که قصد خرید سهام داشتند، مجدداً اقدام به خرید میکنند و قیمت افزایش مییابد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی استراتژی تغییر نقش خطوط حمایت و مقاومت در معاملات روزانه پرداختیم و راجع به علل روانی بازار در این زمینه نیز صحبت کردیم. آشنایی با این مبحث مهم در تحلیل تکنیکال به تکنیکالیستها کمک میکند تا روند بازار و آیندهی سهم را بهتر تحلیل و پیشبینی نمایند. اما دقت داشته باشید که استفاده از این استراتژی به تنهایی برای تحلیل نمودارهای قیمتی کافی نیست و برای حصول نتایج بهتر میتوان از آن در کنار فیلترها و ابزارهای دیگر استفاده نمود. چراغ به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی مطالب و دورههای آموزش بورس به شما برای معامله و سرمایهگذاری در این بازار کمک کند.
حمایت و مقاومت (Support and Resistance) در تحلیل تکنیکال بورس و فارکس چیست؟
حمایت و مقاومت (Support and Resistance) در تحلیل تکنیکال بورس و فارکس چیست؟
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
- معرفی حمایت در بورس
- پیدا کردن خط حمایتی در تحلیل تکنیکال
- مقاومت در بورس چگونه است؟
- شناسایی خط مقاومت و نحوه کار با حمایت و مقاومت
- خط مقاومت و حمایت در سطحی مساوی
- تغییرات معامله ای در سهام چگونه است؟
- مقاومت و حمایت منطقه ای چگونه است؟
- خطوط مقاومت و حمایت شامل چه مواردی است؟
- سطح مقاومت و حمایت های عمده و جزئی کدامند؟
- راه های بکارگیری سطوح مقاومت و حمایتی
وقتی درخواست ها و عرضه در نقاط نمودار با هم برابر باشند، خط های مقاومتی و حمایتی در روند تحلیل تکنیکال بوجود می آید. اندیکاتورهای بررسی تکنیکال، این نقاط را تعیین می کنند. همچنین به منظور روانشاسی، در بازار بورس دخالت داشته و نحوه پخش و تقاضا را مفهوم تبدیل سطوح در بازار بهتر نمایان می کنند.مسئله ای که باعث افزایش و کاهش تقاضا و ارائه در بورس می شود، شکستن خطوط حمایتی و مقاومت در آنها است. پس بدنبال این حالت شاهد پیدایش سطرهای جدیدی از حمایت های جدید و مقاومت خواهید بود.
اگر چه در نگاه اول پیدا کردن این دو نقطه یعنی همان حمایت و مقاومت کار سختی به نظر نمی رسد، اما باز هم بسیاری از سرمایه گذاران از این دو نقطه به منظور ایجاد معامله استفاده می کنند، زیرا به گفته آنها این خطوط می توانند کارایی های زیادی نیز داشته باشند.
معرفی حمایت در بورس
وقتی در نقطه ای اینطور پیش بینی می شود که میزان درخواست ها بیشتر از حد تصور افزایش پیدا کند، همچنین راهی هم برای کاهش دادن قیمت ها وجود ندارد، بنابراین در این حالت سطحی به وجود می آید که به آن حمایت در بورس گفته می شود.
با مشاهده نمودار زیر متوجه پایین آمدن سطح تدریجی نرخ های موجود در بورس می شوید. سهامداران در هنگام مواجهه با این پیشامد و باتوجه به کاهش فروش، باز هم خرید کردن را آغاز می کنند. در عین حال زمانی تقاضا نسبت به عرضه بالاتر می رود که هزینه ها با سطح حمایتی هم راستا می شوند، بنابراین سهم بورسی مورد نظر از ارزش بیشتری نیز برخوردار می شود.
همانطور که در تصویر می بینید خطوط حمایتی همیشه هم قابل شکستن نبوده و در برخی موارد حتی پاین تر از قیمت ها قرار می گیرند. بنابراین بازار بورس روند معکوس پیدا می کند و سهام گذاران به اجبار با صرف هزینه های کمتر سهامشان را در بورس می فروشند. دلیل این حرکت هم با گذشت خطوط حمایتی، کاهش تمایلات برای خرید سهام و اشتیاق بیشتر برای فروختن آن است. البته بهترین کار برای نقاط حمایتی، در نظر گرفتن سریع خطوط حمایتی و جایگزین شدن آن برای مواقع شکستگی سطوح است.
پیدا کردن خط حمایتی در تحلیل تکنیکال
در حالی که انواع معاملات در جریان خط حمایت و اطراف آن قرار دارد، اما می بینید که نرخ سهام در بورس بالاتر از خطوط حمایتی جریان پیدا می کند. معمولا در حوزه تحلیل تکنیکال هیچ علم مطمئنی وجود نداشته و گاهی امکان تغییر قیمتی وجود دارد. این بدلیل دشوار بودن طراحی خطوط حمایتی است. حتی گاهی اوقات قیمت ها دارای شیب نزولی شده و زیر خطوط حمایتی قرار می گیرند. پیشنهاد می کنیم در مواقعی که خطوط حمایتی زیر یک هشتم قرار دارد، دیگر بدنبال طراحی سطح حمایتی جدید نباشید.
مقاومت در بورس چگونه است؟
همیشه در بورس وقتی دست فروشنگان سهام بازتر باشد و سطح هزینه ها نسبت به خط مربوطه افزایش پیدا نکند. به نقاط مربوط در سهام بورس، مقاومت گفته می شود. یعنی زمانی تناسب در مورد خرید یا فروش سهم در بین خریداران و فروشنگان به هم می ریزد، یا به عبارتی دیگر کاهش می یابد که نمودار سهام در بورس، به سطوح مقاومتی نزدیک تر شود. خطوط موجود در مقاومت شباهت زیادی به حمایت دارد. بنابراین وجود آن نمی تواند دائمی باشد و در صورتی که میزان فروش کم تر شده ولی تمایل به خرید کردن بالاتر برود، یعنی بازار با شرایط شکسته شدن خطوط مواجه شده است. فقط در اینجا فرقی که بین شکستگی قیمت ها در مقایسه با سطوح حمایت دیده می شود، متفاوت بودن حالت مقاومت در هنگام عبور از قیمت است. بنابراین سهام گذاران در شرایط مقاومت، نسبت به نرخ های افزایشی انعطاف پذیری ایده آلی داشته و برای خریداری سهام از بورس اقدام می کنند.
شناسایی خط مقاومت و نحوه کار با حمایت و مقاومت
هر چند که دادوستد در سطوح مقاومتی یا اطراف آن امری طبیعی است، ولی با این حال نرخ به روز در سهام ها پایین تر از خط های مقاومت است. هر روشی که سطح های حمایتی از آن تبعیت می کنند، مقاومت نیز پیرو آن خواهد بود.
بدلیل اینکه تمام کارها در تحلیل تکنیکال و بوسیله اندیکوتارهای موجود در آن، به سرانجام مثبت برسد، باید از خط های مقاومت و حمایت استفاده کنید. نحوه انجام روش ها در هر دو سطح کار دشواری نیست، بنابراین تمامی صاحبان سرمایه در بررسی سهم هایشان به کار گیری این سطوح را تجربه کرده اند.
معمولا در جریان ایجاد این دو خطوط در بررسی های تکنیکال با چندین راهکار روبرو خواهید شد. ابتدا می خواهیم مزیت های هم سان در مقاومت و حمایت را شرح دهیم. بسیار جالب توجه است که این دو خط از هم تبعیت کرده و با اجرای یکی از دو روش، بعدی نیز در نمودار قابل رسم می شود.
کف قیمت و اوج چگونه است؟
در نمودار هزینه ها، خطوط قیمتی نیاز به چندین نقطه در یک مسیر مشخص دارند. بنابراین، آنچه که سبب رسم خطوط در نمودارهای دو روش ذکر شده می شود، مفهوم تبدیل سطوح در بازار مقاومت بر اساس اوج های هزینه و برای حمایت، کف های نرخی که از آن عبور کرده ایم است. البته به منظور پیاده سازی نکات ذکر شده برای دو حالت فوق باید به بازه های زمانی متفاوت و دقت بر آنچه که در نمودار گذشته بوده و یا در حال رخ دادن است، بسیارمهم است.
همانطور که در تصویر بالا می بینید، کف قیمتی در تاریخ 31 اکتبر از خط های حمایتی آغاز شده و تا مبلغ 32 دلار در دسامبر، یک کف قیمت جدید را ثبت کرده است. نمودار فوق شرایط کمپانی Halliburton را در بازار سهام به معرض دید گذاشته است. پس این شرکت توانسته در فوریه در شرایط کف قیمت 5/32 در سه نقطه در نظر گرفته شده، به خط حمایتی برسد. زمانی که در سپتامبر، هزینه ها به طرف خطوط مقاومتی رفته و مجدد به حالت اول می رسد، جهش نرخ های موجود از سطح حمایت گذشته است.
نمودار بالا هم شرایط بانک ملت در بازار بورس را نشان می دهد. یعنی خط حمایتی که با عدد 24518 ایجاد شده، از طرف خط مقاومتی عدد 27061 است. البته در سال 2020 و ماه فوریه بوسیله جهش خطوط حمایتی، در راستای سطح مقاومت تغییر مسیر خواهد داد.
خط مقاومت و حمایت در سطحی مساوی
دو سطح ذکر شده می توانند جایگزین یکدیگر شوند و این به عنوان قانونی برای مشخص شدن خط های حمایتی و مقاومتی در تحلیل تکنیکال به شمار می آیند. تصور بفرمایید وقتی این دو سطح توانایی تبدیل شدن به هم را دارند که هزینه های موجود در سطوح حمایتی دچار شکستگی شوند. پس وقتی نمودار هزینه ها از سطح های روش حمایت می گذرند، عرضه سهام بورس، در مقایسه با تقاضا افزایش پیدا می کند و در اینجا، احتمال تبدیل شدن دو روش ذکر شده به هم بیشتر خواهد بود. تصویر زیر نمونه ای واضح برای حالت های ذکر شده است.
لطفا به تصویر زیر دقت بفرمایید، می بینید که در آغاز سطح حمایتی به مقاومت تبدیل شده و سپس جای این دو با هم تغییر کرده و دوباره به همان حمایت اولیه رسیده است. درون دایره سبز نشان دهنده پیشروی قیمت ها با خطوط حمایتی 5/17 ، برای سهام کمپانی مورد نظر است. بنابراین در ادامه شاهد تبدیل این سطح به مقاومت هستیم و در شرایطی که میزان تقاضا و عرضه ماه ها ادامه پیدا کند، سطح مقاومت به حمایت تغییر مسیر می دهد.
تغییرات معامله ای در سهام چگونه است؟
چیزی که تعیین کننده نوسان در حالت مقاومت و حمایت و همچنین ادامه دار شدن روند حرکتی آن است، تغییرات معامله ای (نوسان) است. یعنی در مدتی که نسبت به تغییرات موجود، سهام دچار تنگنا شده و میزان دادوستدها کم تر می شود، به شرایط پیش آمده نوسان معامله گفته می شود. بنابراین نوسان، این نکته را یادآوری می کند که شدت تقاضا و عرضه با هم دارای برابری و تعادل هستند.
وقتی هزینه ها و نوسانات موجود در معامله به اطراف نمودار کشیده می شوند، سبب موفقیت یکی از دو سطح خواهد شد. اما زمانی که خطوط نمودار در سطحی بالاتر از شرایط نوسانات باشند، میزان تقاضا تقویت شده و اگر شرایط، عکس این ماجرا را نشان دهد میزان عرضه بالاتر می رود.
تصویر زیر که متعلق به نمودار کمپانی WorldCom است، در کمترین زمان ممکن از سطح مقاومتی بالاتر رفته، سپس بعد از مدتی کوتاه به حالت اول رسیده است. با این حال در ماه اوت دچار شرایطی افزایشی نسبت به سطح حمایت می شود که حدودا به قیمت 50 خرید و فروش شده است.
مقاومت و حمایت منطقه ای چگونه است؟
مسئله ای که در تحلیل تکنیکال باعث پیدا کردن سریع و دقیق تر برای دو روش ذکر شده است، همان مقاومت و حمایت منطقه ای است. بدلیل اینکه در بررسی های تکنیکال دانش مشخصی وجود ندارد، بنابراین برای اطمینان پیشنهاد می شود که مقاومت و حمایت را بصورت منطقه ای در این دو خط به کار ببرید.
از آنجایی که استراتژی های به کار برده شده برای انواع بازار با هم تفاوت زیادی دارند، بنابراین درتحلیل تکنیکال هم باید مراحل طوری باشد که توانایی پوشش همه نکات بزرگ و کوچک را داشته باشد. باید بر طبق شرایط دقت کنید که در چه مواقعی می خواهید از مقامت و حمایت منطقه ای استفاده کنید مفهوم تبدیل سطوح در بازار و در چه شرایط هایی هم از سطو ح مقاومت و حمایت بهره مند شوید. بدلیل اینکه روش های تحلیل تکنیکال متغیر است، بنابراین مراحل واحدی را نمی توان برای آن در نظر گرفت.
از تصویر زیر اینطور می توان برداشت کرد که در صورت کاهش عرض نمودار، نوسان به میزان قابل توجه ای افزایش پیدا می کند. توجه کنید زمانی که عرض خطوط، همچنان کم بوده و دو ماه هم از نوسان بگذرد، می توان بوسیله دو خط حمایت و مقاومت سطوح بهتری بکشید. اما اگر در این موقعیت عرض بزرگتر بوده و نوسان نیز همان دو ماه به طول انجامیده باشد، به منظور شروع معاملات، پیش بردن اهداف نوسان بهتر است.
خطوط مقاومت و حمایت شامل چه مواردی است؟
سطح های دارای زاویه یا حالت افقی، خطوط مقاومت و دقت را تعیین می کنند. شاید تابه حال دیده باشید که چندین دفعه یک نرخ مشخص، نزدیک به خط بخصوصی بر روی نمودار شده است. حال در اینجا سطح مورد نظر نمایانگر خطوط مقاومتی و حمایتی هستند. می توانید این حالت ها را برای بازارهای دچار نوسان به کار ببرید. وقتی نمودار به سمت بالا پیش روی می کنند، هزینه ها با شیبی متوسط، حرکات افزایشی داشته و بالعکس اگر نمودار رو به پایین باشد حرکات با شیب های متوسط و کاهشی خواهد بود. برای حدس زدن مسیر قیمت ها باید نهایت قیمت ها و کف آن را با هم ادغام کرده و ببینید مقاومت و حمایت چه مسیری برای خود پیدا می کنند.
سطح مقاومت و حمایت های عمده و جزئی کدامند؟
به طور کلی خط های مقاومتی و حمایتی از نوع جزئی، دارای ماندگاری کوتاه مدت هستند. به عنوان مثال نرخی که روند کاهشی داشته ولی دوباره به فعالیت می افتد و مجددا دارای روند کاهشی می شود. این همان سطح حمایت جزئی است. اگر دقت کرده باشید می بینید که قیمت در زمان افزایشی بوده و یا اینکه روند کاهشی به خود گرفته است، بنابراین می بینید که این خطوط به راحتی می شکنند.
در حالی که وقتی به حالت عمده وارد می شوید، با خطوطی روبرو خواهید شد که یک سطح جدید را سبب شده اند. فرض بفرمایید هزینه ها به سمت خطوط افقی و افزایشی قرار دارند، ولی بعد از مدتی همان خطوط روند کاهشی کرده و قیمت بوجود آمده از سطح مقاومت عمده و نیرومندی برخوردار می شوند. ولی اگر فعالیت ها به سمت پایین نمودار کاهش پیدا کند و ثابت شوند، با سطوح حمایتی عمده مواجه می شوید.
راه های بکارگیری سطوح مقاومت و حمایتی
نحوه انجام کار و راه های پیشنهادی در این دو خطوط مقاومتی و حمایتی زمانی است که حرکت افقی نمودار رو به بالا بوده و یا تغییرات قابل قبول در پیرامون خطوط مقاومت خرید ثبت شود. بنابراین می توانید آن را در حالتی کاهشی و در سطحی نزدیک به خط مقاومت و تغییراتی منفی به فروش برسانید. معمولا فروش در حوالی سطوح مقاومت و خرید کردن در اطراف خطوط حمایت می تواند سبب سودی سرشار شود. البته درنظر بگیرید که برای ثابت ماندن خطوط هیچ اطمینانی وجود ندارد. بنابراین می توانید با استفاده از ابزارهای در نظر گرفته شده، در مباحث تحلیل تکنیکال و روش های موجود به نتایج جدیدتری دست پیدا کنید.
اهمیت انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال مملو است از مفاهیم مختلفی که تسلط بر آنها لازمه تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال توانمند است. یکی از مفاهیم ابتدایی که در این حوزه مطرح میشود، بحث تایم فریم است. زمانی که به دنبال بررسی تغییرات قیمت دارایی در یک بازه زمانی خاص هستیم، بحث تایم فریم به میان میآید. نمودارهای کندل استیک به عنوان یکی از مشهورترین نمودارها در تحلیل تکنیکال صرفاً قیمت باز، بسته شدن و همچنین کمترین و بیشترین قیمت یک دارایی را در طول روز معاملاتی نشان میدهد. اما گاهی اوقات ما به دنبال آن هستیم که تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی به طور پیوسته مورد بررسی قرار دهیم. در اینجا باید از نمودارهای دیگری استفاده کرد و به کمک تایم فریم بازه زمانی مورد نظر را روی نمودار تعیین نمود. اگر میخواهید بدانید که تایم فریم چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد، در ادامه با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
تایم فریم چیست؟
عبارت Time Frame در زبان فارسی به بازه زمانی ترجمه میشود؛ اما بین معاملهگران در بازارهای مالی همان اصطلاح تایم فریم مرسوم شده است. وقتی صحبت از نمودار قیمت یک سهم یا دارایی دیگر به میان میآید، به طور ناخودآگاه باید مفهوم زمان نیز در نظر گرفته شود. این زمان میتواند در چند دقیقه تا چند ماه متغیر باشد. به این بازه زمانی که برای بررسی تغییرات قیمت یک دارایی در نظر گرفته میشود، اصطلاحاً تایم فریم گفته میشود.
انتخاب بهترین بازه زمانی برای تحلیل تکنیکال و پیشبینی روند قیمت یک دارایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. معمولاً تایم فریمها به سه دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. با این وجود هر فرد باید متناسب با استراتژی معاملاتی خاص خودش و همچنین نوع بازی که در آن فعالیت میکند، تایم فریم مورد نظرش را انتخاب کند. در ادامه در خصوص انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال بحث میکنیم.
انواع تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تا اینجا با مفهوم تایم فریم در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. حال نوبت به آن میرسد که انواع بازههای زمانی که در تحلیلها مورد استفاده قرار میگیرد را مورد بررسی قرار دهیم.
1. تایم فریم کوتاهمدت
تایم فریمهای کوتاهمدت صرفاً مناسب تریدرهایی است که به طور دائمی در بازار فعالیت میکنند و زمان زیادی را در معاملهگری سپری میکنند. نکته مهم در خصوص این دسته از تایم فریمها آن است که به دلیل بازه زمانی کوتاهی که برای آنها انتخاب میشود، جزئیات بیشتری از نمودار به نمایش در میآید. به همین دلیل میتوان سیگنالهای بیشتری از نمودار استخراج کرد؛ چراکه الگوهای تحلیل تکنیکال در این بازه زمانی بهتر قابل تشخیص است.
البته به تبع اینکه بازه زمانی در این شیوه محدود است، باید توجه داشته باشید که زمان کمی برای استخراج نکات مورد نظر در نمودار دارید. تایم فریم کوتاه مدت مناسب کسانی است که به دنبال نوسان گیری در بازار هستند.
2. تایم فریم میانمدت
تایم فریمهای میان مدت معمولاً روی بازههای زمانی بین پانزده دقیقه تا یک روز تقسیم میشوند. معاملهگرانی که از این نوع تایم فریمها استفاده میکنند، نیاز به رصد دائمی بازار ندارند و میتوانند با استفاده از تحلیل بنیادی در کنار اخبار اقتصادی پیرامون دارایی، اقدام به معامله در بازار کنند.
3. تایم فریم بلندمدت
تایم فریمهای بلندمدت از روزانه آغاز میشود تا ماهانه ادامه پیدا میکند. استفاده از این تایم فریمها بیشتر مناسب معاملهگرانی است که به دنبال تحلیل رفتار سهم در بلندمدت هستند. به این ترتیب میتوان تصویری از عملکرد قیمتی آن به دست آورد. البته بسیاری از تحلیلگران بنیادی نیز نیم نگاهی به نمودار قیمت سهام در تایم فریمهای بلندمدت میاندازند.
مهمترین عوامل مؤثر در انتخاب تایم فریم چیست؟
همانطور که اشاره کردیم عوامل متعددی در انتخاب تایم فریم معاملاتی برای هر فرد اثرگذار هستند که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
1. نوع بازار مالی
در بازار بورس ایران به دلیل محدودیت نوسان قیمت در طول یک روز، معمولاً استفاده از تایم فریمهای کوتاه مدت چندان کارایی ندارد. بنابراین بهترین تایم فریم بورس ایران در میانمدت یا بلندمدت بسته به نوع استراتژی معاملاتی تعیین میشود. اما در مقابل در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال به دلیل آنکه بازار هیچگونه دامنه نوسانی ندارد و همچنین نوسانات بسیار زیادی در کوتاه مدت در داراییها رخ میدهد، میتوان از تایم فریم کوتاه مدت استفاده نمود. در واقع تایم فریم مناسب نوسانگیری در کوتاهمدت یا میان مدت تعیین میشود.
2. تعیین سطوح حمایت و مقاومت
یکی از مهمترین اصول در معاملهگری در بازارهای مالی، بررسی کردن سطوح حمایت و مقاومت دارایی است. بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال باید به گونهای انتخاب شود که این سطوح حمایتی یا مقاومتی با دقت بالایی تعیین شوند. در همین راستا، تایم فریمهای کوتاه مدت احتمال خطا در خرید و فروشها را افزایش میدهد ولی در مقابل هرچه بازه زمانی طولانیتر در نظر گرفته شود، درصد خطا به مراتب کاهش پیدا میکند.
3. روش تحلیل افراد
الگوهای قیمتی که در نمودار قیمت یک دارایی تشکیل میشود، به عنوان فرصتهای معاملاتی به شمار میروند که افراد برای ورود یا خروج از یک دارایی میتوانند مورد استفاده قرار دهند. وقتی تایم فریم در تحلیل تکنیکال خیلی بزرگ در نظر گرفته میشود، باید زمان زیادی را به انتظار نشست تا الگوهای قیمتی در نمودار مشاهده شود. اما هرچه تایم فریم در بازه زمانی کوتاهتری انتخاب شود، به همان اندازه امکان مشاهده الگوهای قیمتی بیشتر میشود. در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری پیش روی معاملهگر قرار میگیرد. اما هیچگاه این طور نیست که فرصتهای معاملاتی بیشتر به معنی کسب سود بیشتر باشد. بلکه لازم است تا یک حالت بهینهای بین تایم فریم و فرصتهای معاملاتی بسته به روش تحلیل انتخاب شود.
4. استراتژی معاملاتی
اگر جزء کسانی هستید که ترید کردن را به عنوان جزئی از وجود خود به شمار میآورند و لحظه به لحظه با بازار زندگی میکنند، تایم فریمهای کوتاه مدت میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد. اما واقعیت این است که این شیوه ترید کردن دشواریهای خاص خودش را دارد و افراد باید متحمل فشارهای عصبی زیادی شوند. ولی به هر ترتیب روحیه برخی از معاملهگران با این شرایط سازگار است و میتوانند از این شرایط سخت گلیم خود را از آب بیرون بکشند. به همین دلیل حتماً باید روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی برای انتخاب تایم فریم مناسب در نظر گرفته شود.
5. افق زمانی سرمایهگذاری
برخی به عنوان نوسان گیر در بازار فعالیت میکنند و به همین دلیل نیاز دارند که هر لحظه در بازار حضور داشته باشند و افق زمانی معاملاتی خود را کوتاه مدت در نظر میگیرند. اما در مقابل کسانی نیز هستند که در نقش سرمایهگذار در بازار فعالیت میکنند و افق زمانی خود را طولانی مدت در نظر میگیرند. این افراد میتوانند در تایم فریمهای بلندمدت را در نظر بگیرند.
چگونه میتوان بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال را انتخاب کرد؟
انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای هر فردی باید به صورت اختصاصی صورت بگیرد. اما با این وجود به تجربه ثابت شده است که نکات زیر در انتخاب تایم فریم باید در نظر گرفته شود:
- در بورس ایران بهترین تایم فریم برای معاملهگری معمولی، تایم فریم روزانه است. اگر به دنبال نوسان گیری هستید نیز باید از بازه زمانی 30 دقیقهای استفاده کنید.
- در بازار ارزهای دیجیتال با افق سرمایهگذاری بلند مدت بهترین بازه زمانی، روزانه است و برای نوسان گیری میتوان از تایم فریم 30 دقیقهای استفاده کرد. این بازه زمانی بهترین تایم فریم برای نوسان گیری ارز دیجیتال نیز به شمار میرود.
- در بازار فارکس نیز نباید به هیچ عنوان از بازه زمانی کمتر از یک ساعت استفاده کنید و بهترین تایم فریمها چهارساعته یا یک روزه است.
تایم فریمهای مناسب برای سبکهای مختلف معاملهگری
یک بحث مهم دیگر درباره انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن مربوط به انتخاب تایم فریم مناسب با توجه به سبکهای معاملاتی است. البته آنچه در ادامه ذکر میکنیم برای عموم تریدرها صادق نیست و ممکن است تریدری باشد که از تایم فریمهای متفاوتی با آنچه اشاره میکنیم، استفاده کند. این مسئله به انتخاب استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.
1. تایم فریم مناسب سبک معاملات پایان روز
کسانی که شغل اولشان ترید کردن نیست و نمیتوانند به صورت دائمی بازار را رصد کنند، از سبک معاملات پایان روز بهره میبرند. در این روش از تایم فریم روزانه، هفتگی و ماهانه استفاد میشود تا دید بلندمدت روی نمودار قیمت حاصل شود.
2. تایم فریم مناسب معاملهگران بنیادی
معاملهگران بنیادی نیز روی پارامترها و متغیرهای کلان مؤثر در بازار و داراییها متمرکز هستند. به همین دلیل خیلی در قید و بند نوسانات کوتاهمدت قرار نمیگیرند. بهترین تایم فریم برای معاملهگران بنیادی، تایم فریم هفتگی و ماهانه است. البته زمانی که التهابات در بازار به اوج میرسد برای مدیریت ریسک به سراغ تایم فریم روزانه هم میروند.
3. تایم فریم مناسب معاملات بین روزی
معاملهگرانی هستند که پوزیشنهای معاملاتی خود را در کمتر از یک روز کاری در بازار میبندند. تحیل تکنیکال پایه و اساس ترید کردن این دسته از معاملهگران است. تایم فریم یک دقیقه، پنج دقیقه، پانزده دقیقه، سی دقیقه و یک ساعت بهترین گزینه برای این گزوه از تریدرها است.
4. تایم فریم مناسب برای معامله مبتنی بر خبر
در طول یک روز دائما اخبار اقتصادی گوناگونی در بازار مخابره میشود. گاهی اوقات این اخبار به طور مستقیم به یک دارایی مربوط میشوند و در برخی مواقع نیز تأثیر غیر مستقیمی روی بازار دارند. تشخیص اخبار واقعی از دروغ و همچنین درک میزان اثرگذاری آنها بر بازار در کوتاه مدت و بلندمدت کار فوقالعاده دشواری است. تنهای عده معدودی از تریدرها در سراسر بازارهای مالی هستند که میتوانند از این دادهها و خبرها اطلاعات مورد نظر خود را استخراج کنند. در این سبک معامله نیز از تایم فریمهای یک دقیقه، پنج دقیقه و پانزده دقیقه استفاده میشود.
5. تایم فریم مناسب معاملات اسکالپ
اسکالپرها کسانی هستند که دیوانهوار عاشق بازار هستند و تمام وقت خود را در بازار سپری میکنند. این دسته از معاملهگران به ندرت از پشت سیستم بلند میشوند و هر لحظه چشمشان به صفحه مانیتور دوخته شده و بازار را رصد میکنند. این روش معاملهگری چالشهای روحی و روانی جدی را نیز برای افراد به دنبال دارد و تنها معاملهگران حرفهای که از لحظه لحظه حضورشان در بازار لذت میبرند، از آن استفاده میکنند. تایم فریمهای یک دقیقه و پنج دقیقه مهمترین تایم فریمهایی است که اسکالپرها استفاده میکنند.
کلام پایانی
در این مقاله بررسی کردیم که مفهوم تایم فریم چیست و چرا انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال باید نهایت دقت را در نظر گرفت. واقعیت این است که انتخاب بازه زمانی صحیح برای معاملهگری نیاز به تجربه دارد. برای دستیابی به تجربه نیز باید زیر نظر افراد متخصص مدتی فعالیت نمایید تا به مهارت کافی دست پیدا کنید.
انواع حمایت و مقاومت در فارکس (support and resistance)
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مهمترین مفاهیم در معاملات فارکس است. بسیاری از ابزارها و استراتژیهای تحلیل تکنیکال برای تایید نهایی و ستاپ معاملاتی وابسته به سطوح حمایت و مقاومت است.
حمایت و مقاومت یکی از اولین مفاهیمی است که هر معاملهگر تازه کار با آن آشنا میشود. این سطوح میتواند به اشکال متفاوتی ایجاد شود و هرکدام استراتژی منحصر به فرد خود را داشته باشد.
تعریف حمایت و مقاومت در فارکس
سطح حمایت در تکنیکال به سطحی اطلاق میشود که قیمت با رسیدن به آن برای عبور و رفتن به سطوح پایینتر با سختی مواجه میشود. قیمت در آن نقطه میتواند به مانعی برای فروشندگان تبدیل شود.
اغلب سفارشات خرید زیادی در این نواحی وجود دارد به همین دلیل بنظر میرسد که قیمت از این ناحیه بالا میرود. به عبارت دیگر این سطح باعث پشتیبانی و تقویت قیمت میگردد.
سطح مقاومت مفهومی شبیه به سطح حمایت دارد با این تفاوت که این نواحی زمانی که قیمت یک روند صعودی دارد شکل میگیرد و همانند یک مانع برای رشد قیمت عمل میکند. معاملهگران اغلب سفارشات فروش خود را در اطراف سطوح مهم مقاومت قرار میدهند، که با رسیدن قیمت به سطح مقاومت میتواند حرکت نزولی را تسریع کند.
بسیاری از ابزارهای فنی برای شناسایی ستاپهای معاملاتی احتمالی به سطح حمایت و مقاومت متکی هستند. این سطوح از نظر پرایس اکشن بسیار مهم هستند و درک و معامله آنها نسبتاً آسان است، این یکی از دلایل اصلی است که بسیاری از معاملهگران فارکس در معاملات از نواحی حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
نحوه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت
روشهای مختلفی برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت در فارکس وجود دارد. در حالی که سطوح S&R افقی به آسانی قابل تشخیص است، سطوح دیگر مانند سطوح روانی اعداد رند (قیمتهای رند) ، سطوح S&R خط روند (Trend line) و سطوح فیبوناچی به ابزار خاصی نیاز دارد تا معاملهگر آنها را شناسایی کند. در اینجا لیستی از مهمترین این سطوح در فارکس آورده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت افقی
این سطوح بر روی نمودار به صورت خط یا ناحیهای افقی (zone) قرار میگیرند و تشخیص آنها نسبتا آسان است. در زیر سطوح حمایت و مقاومت افقی نشان داده شده است.
معاملهگران معمولاً مفهوم تبدیل سطوح در بازار با یک جهش از سطح حمایت یا مقاومت یا شکست آن معامله میکنند. تعداد زیادی از سفارشات فروش که دقیقاً زیر سطح مقاومت و درست بالاتر از سطح حمایت قرار دارند، شکستن این سطوح را سخت میکند و در نهایت منجر به برگشت از این سطوح میشود. از سوی دیگر، شکست این سطوح معمولاً با شتاب خرید یا فروش زیادی همراه است، زیرا سفارشات خرید دقیقاً بالاتر از سطح مقاومت قرار دارند و سفارشات فروش دقیقاً زیر مفهوم تبدیل سطوح در بازار سطوح حمایت قرار دارند. دفعه بعد که سطح R&S افقی را معامله می کنید به این نکته توجه کنید.
به این سطوح اصطلاحا حمایت و مقاومت استاتیک نیز گفته میشود.
سطوح S&R اعداد رند
سطوح حمایت و مقاومتی اعداد رند به تاثیر روانی که قیمت در اعداد رند یا گرد بر روی معاملهگران دارد اشاره میکند.
اساسا وقتی نرخ یک ارز به یک عدد رند میرسد، مثل ۱.۰۰، ۱.۱۰، ۱.۲۰،۱.۲۵ یا اعدادی مثل ۱۰۰۰ یا ۱۰۰۰۰، این سطوح اغلب میتوانند نقش support یا resistance را ایفا کنند.
نقش خط روند به عنوان سطح حمایت یا مقاومت
برای رسم خط روند صعودی باید HL (higher low)ها یا کفها را به یکدیگر وصل کنیم و در یک روند نزولی باید LHها (lower low0) یا قلهها را به هم وصل کنیم تا یک خط روند نزولی بدست آید.
هربار که قیمت به یک خط روند صعودی نزدیک شود، این خط همانند یک حمایت عمل کرده مفهوم تبدیل سطوح در بازار و قیمت را مجدداً به سمت بالا حرکت میدهد و هرگاه قیمت به خط روند نزولی نزدیک میشود، این خط به عنوان یک مقاومت عمل کرده و باعث کاهش قیمت میشود.
هرچه تعداد برخورد قیمت درگذشته به خط روند بیشتر باشد اعتبار این خط نیز بیشتر است.
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، وقتی خط روند از قیمت حمایت میکند، معاملهگر میتواند وارد معاملات طولانی مدت شود و زمانی که قیمت نتواند به مفهوم تبدیل سطوح در بازار بالاترین سطح خود برسد یعنی یک قله جدید ایجاد کند یا زمانی که قیمت از خط روند صعودی به سمت پایین عبور کند ،از معامله خارج میشود.
به این سطوح اصطلاحاً نواحی حمایت و مقاومت داینامیک نیز گفته میشود.
نقش سطوح فیبوناچی به عنوان S & R
سطوح اصلاحی فیبوناچی انواع خاصی از نواحی support , resistance هستند، که هدف آنها شناسایی سطح قیمتی است که در آن اصلاح بازار ممکن است به پایان برسد.
قیمت تمایل دارد که همواره در یک روند حرکت کند، اما در طول این روند همواره اصلاحاتی را انجام میدهد، ما میتوانیم به کمک فیبوناچی اصلاحی (retracement) این سطوح را پیش بینی کنیم.
لئوناردو فیبوناچی ریاضیدان ایتالیایی قرون وسطی بود که دنباله اعداد معروف فیبوناچی را کشف کرد. شاید در مورد دنباله فیبوناچی چیزی شنیده باشید که به شرح زیر است: ۱،۱،۲،۳،۵،۸،۱۳،۲۱،۳۴… در اصل، هر عدد مجموع دو عدد قبلی را نشان میدهد. نکته جالبتر این است که با تقسیم دو مفهوم تبدیل سطوح در بازار عدد متوالی از دنباله فیبوناچی، همیشه نتیجه یکسانی را بدست می آورید: ۰.۶۱۸. این نسبت طلایی نامیده میشود و در بسیاری از نقاط طبیعت از جمله بدن انسان رخ میدهد.
مهمترین سطوح فیبوناچی که در آن اصلاحات بازار به پایان میرسد نواحی ۲۳% ، ۳۸% ، ۵۰% و ۶۱.۸% میباشد.
مهمترین سطوح فیبوناچی
سخن آخر
معاملات حمایتی و مقاومتی یک روش بسیار محبوب برای معامله در بازار فارکس است. این سطوح، که در سایر بازارهای مالی نیز وجود دارد، یکی از مهمترین مفاهیمی است که معاملهگران تازه کار باید در بیاموزند.
به بیان سادهتر، سطح حمایت نشان دهنده سطح قیمتی است که در آن فروشندگان در گذشته با مشکل مواجه بودند، در حالی که سطح مقاومت نشان دهنده سطح قیمتی است که در گذشته خریداران در شکستن آن با مشکل مواجه بودند. در نتیجه، میتوان از این سطوح برای پیش بینی رفتار شرکت کنندگان در بازار پس از رسیدن دوباره قیمت به آنها استفاده کرد.
نحوه ترید با نقاط بازگشتی
ساده ترین راه برای ترید با نقاط بازگشتی در معاملات بازار بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال یا هر بازار دیگری، استفاده از آنها دقیقاً مانند سطح حمایت و مقاومت عادی است.
درست مانند حمایت و مقاومت خودمان، قیمت این سطوح را به طور مکرر آزمایش می کند.
هرچه تعداد دفعات تاچ شدن یک سطح قبل از ریورس شدن یا بازگشت بیشتر باشد، این سطح قویتر است.
در واقع ، “چرخش یا بازگشت” به معنای رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت و سپس چرخیدن از آن است.
اگر دیدید که یک سطح پیووت قیمت را نگه داشته است، میتواند فرصت های خوبی برای ترید در اختیار شما قرار دهد.
- اگر قیمت به سطح مقاومت بالایی نزدیک میشود، می توانید بفروشید و یک حد زیان دقیقاً بالای سطح بعدی قرار دهید.
- اگر قیمت به سطح حمایت پایینی نزدیک میشود، می توانید بخرید و یک حد زیان دقیقاً پایین سطح بعدی قرار دهید.
متوجه شدید؟ دقیقا مثل حمایت و مقاومت معمولی که در گذشته میدانستید! هیچ چیز سختی در این مورد وجود ندارد!
بیایید نگاهی به این نمودار 15 دقیقه ای GBP/USD بیاندازیم تا بتوانید آن را بهتر تجسم کنید.
در نمودار بالا ، می بینید که قیمت در حال آزمایش سطح حمایت S1 است. اگر فکر می کنید این سطح قیمت را نگه خواهد داشت، آنچه می توانید انجام دهید این است که وارد معامله خرید شوید و پس از آن Stop Loss خورد را قبل از سطح حمایت بعدی قرار دهید.
اگر تریدر محافظه کار (Conservative) هستید، می توانید دقیقاً زیر S2 یک Stop Loss گشاد تعیین کنید. اگر قیمت از S2 عبور کند، احتمال برگشت قیمت بسیار پایین است، زیرا S1 و S2 می توانند به سطوح مقاومت تبدیل شوند.
اگر تریدر تهاجمی (Aggressive) هستید و اطمینان دارید سطح حمایت S1 قیمت را نگه میدارد، میتوانید Stop Loss را زیر S1 قرار دهید.
تریدر محافظهکار، تریدری است که ریسک کمتری در معاملات کرده و احتمالات بالاتر را در نظر میگیرد اما تریدر تهاجمی، ریسک بالاتری انجام میدهد حتی اگر احتمال برد کم باشد. همچنین ۲ اصطلاح رایج در قرار دادن حد ضرر وجود دارد: «استاپ گشاد» و «استاپ تنگ»؛ منظور از این اصطلاحات فاصله نقطه ورود تا استاپ است که هرچه این فاصله کمتر باشد تنگتر و هرچه بیشتر باشد، گشادتر است. دقت کنید استاپ هرچه تنگتر باشد، احتمال فعال شدن آن بالاتر است.
در مورد حد سود و تارگت، می توانید PP یا R1 را هدف قرار دهید، که می تواند نوعی مقاومت را ایجاد کند. بگذارید ببینیم اگر در بازار خرید کنید چه اتفاقی می افتاد.
بوووم! به نظر می رسد S1 به عنوان سطح حمایت به خوبی قیمت را نگه داشته است! علاوه بر این، اگر PP را به عنوان حد سود خود هدف قرار می دادید، به تارگت خود می رسیدید! به به! بستنی و پیتزا برای شما!🤑
البته، این امر همیشه به این سادگی نیست. شما نباید فقط به سطوح Pivot Points اعتماد کنید. باید توجه داشته باشید که آیا سطوح پیووت با سطوح حمایت و مقاومت هم تراز هستند یا خیر.
همچنین می توانید از تجزیه و تحلیل کندلها یا اندیکاتورها و پرایس اکشن برای تایید استفاده کنید. (اندیکاتور باید کمترین جایگاه را در ابزارهای شما داشته باشد)
به عنوان مثال ، اگر می بینید که دوجی بر روی S1 تشکیل شده است یا اندیکاتور stochastic نشان دهنده شرایط اشباع فروش است، در این صورت این احتمال وجود دارد سطح S1 به عنوان حمایت نگه داشته شود است.
همچنین، بیشتر اوقات، معاملات به طور معمول بین اولین سطوح حمایت و مقاومت انجام می شود.
گاهی اوقات، قیمت سطح دوم را آزمایش می کند و هر چند وقت یک بار، سطح سوم را آزمایش می کند.
در آخر، باید کاملاً آگاه باشید که بعضی اوقات، قیمت از همه سطوح عبور می کند؛ مانند گلوله ضد تانک که از بدنه فولادی آن عبور میکند!
در این زمانها چه میکنید؟
همچنان در معامله ضررده باقی میمانید و مثل افراد ناشی تماشا میکنید که حساب شما از بین می رود؟ یا اینکه سود می کنید و چند پیپ پس می گیرید؟ راه حل چیست؟
دقیقا شبیه سطوح حمایت و مقاومت، سطوح پیووت تا ابد نگاه داشته نمیشوند.
ترید با نقاط بازگشتی برای بازار رنج کاربردی است اما نه در تمامی اوقات. در زمانهایی که سطوح آن ها شکسته میشود، شما باید ابزار های دیگری در جعبه ابزار خود داشته باشید تا از آن موقعیت سود ببرید.
همانطور که در بالا گفتیم، دو راه اصلی برای ترید شکست ها وجود دارد. روش تهاجمی و روش محافظهکارانه. هر دو طریقه به خوبی کار میکنند. مثل همیشه به یاد داشته باشید که اگر مسیر محافظهکارانه را در پیش بگیرید بدان معنی است انتظار برای آزمایش مجدد سطح حمایت و مقاومت منجر به از دست دادن حرکت اول میشود.
نحوه ترید با نقاط بازگشتی بر اساس شکستهای بالقوه
بیایید نگاهی به نمودار بیندازیم تا معاملات بالقوه شکست را با استفاده از نقاط بازگشتی مشاهده کنیم. در زیر نمودار 15 دقیقه ای EUR / USD آورده شده است.
در اینجا می بینیم EUR / USD در طول روز یک افزایش شدید داشته است.
می بینیم که EUR / USD با یک گپ در بالای پیووت باز شده است. قبل از اینکه در سطح R1 کمی مکث کند، قیمت با یک حرکت قوی بالا رفته است.
سرانجام، مقاومت شکسته شده و 50 پیپ بالا رفته است!
اگر از روش تهاجمی استفاده می کردید، همان حرکت ابتدایی را میگرفتید و مانند اینکه جام جهانی را برده باشید، جشن می گرفتید.
از طرف دیگر، اگر راه ایمن را انتخاب می کردید و منتظر آزمایش مجدد میماندید، مانند یک تریدر کوچک و غمگین بودید. قیمت پس از شکستن R1 مجدد این سطح را آزمایش نکرده است. در واقع ، همین داستان R1 برای سطح R2 اتفاق افتاده است!
توجه کنید که گاوها یا خریداران EUR / USD چگونه سعی کردند با R3 همان کاری که با دو سطح قبل کردند، انجام دهند.
با این حال اگر روش تهاجمی را پیش میگرفتید و قیمت نمیتوانست شکست اولیه خود را حفظ کند و منجر به Fakeout شده بود و استاپ لاس شما بسیار تنگ میبود، استاپ شما فعال میشد.
همانطور که میبینید قیمت در آخر سطح را شکسته است و باری دیگر این سطح را آزمایش کرده است.
همچنین ، مشاهده کنید که چگونه قیمت در اواخر روز معکوس شده و R3 را شکسته است. فرصتی به وجود آمده تا شما مجددا وارد معامله فروش شوید. (حتماً درباره تبدیل حمیات به مقاومت و معکوس آن بعد از شکست خبر دارید؟)
معکوس شدن نقش
بیاد داشته باشید زمانی که سطوح حمایت شکسته میشوند معمولا به سطوح مقاومت تبدیل میشوند.
این مفهوم “معکوس کردن نقش” همچنین در مورد مقاومت های شکسته شده و تبدیل به سطح حمایت نیز اعمال می شود. اینها فرصتهای خوبی برای در پیش گرفتن روش محافظهکارانه نیز می باشند.
ترید با نقاط بازگشتی بر اساس شکستها: کجا حد ضرر و کجا حد سود را قرار دهیم؟
یکی از موارد دشوار در مورد ترید با نقاط بازگشتی بر اساس شکست، انتخاب نقطه Stop Loss است.
برخلاف معاملات رنج که به دنبال شکسته شدن pivot Points سطوح حمایت و مقاومت هستید، در این مدل به دنبال حرکات شدیداً سریع هستید.
از لحاظ تئوری، با شکسته شدن یک سطح، این سطح احتمالاً به “مقاومت تبدیل شده به حمایت” یا “حمایت تبدیل شده به مقاومت” تغییر خواهد کرد. باز هم، به این حالت معکوس شدن نقش میگویند … زیرا نقش ها معکوس شده اند.
اگر معامله خرید باز میکردید و قیمت سطح R1 را میشکست، میتوانستید Stop Loss خود را درست زیر R1 قرار دهید.
بیایید به آن نمودار EUR / USD برگردیم تا ببینیم در کجا می توانید حد زیان خود را قرار دهید.
برای تعیین اهداف، شما به طور معمول سطح بعدی Pivot Points را برای تارگت کسب سود انتخاب میکنید.
بسیار نادر است که قیمت همه نقاط محوری قبلی را بشکند مگر اینکه یک رویداد بزرگ اقتصادی یا خبر غافلگیر کننده ای منتشر شود.
بیایید به آن نمودار EUR / USD برگردیم تا ببینیم حد زیان و سود خود را در کجا قرار می دهید.
در این مثال زمانی که شما دیدید که قیمت R1 را شکست، شما میتوانید حد زیان خود را زیر سطح R1 قرار دهید.
اگر اعتقاد داشته باشید که قیمت همچنان رو به افزایش است، می توانید پوزیشن خود را باز نگه دارید و حد زیان خود را به صورت دستی حرکت دهید تا ببینید آیا حرکت ادامه دارد یا خیر.
شما باید با دقت حرکات را رصد کنید و متناسب با آن تغییراتی در حد ضرر بدهید. در درس های بعدی بیشتر در این مورد خواهید آموخت.
با هر روش یا اندیکاتوری، شما باید از خطرات ناشی از معاملات بر اساس شکست آگاه باشید.
اول از همه، شما تصوری از این که آیا حرکت ادامه دار است یا خیر، ندارید. ممکن است فکر کنید که قیمت همچنان روند صعودی خواهد داشت، اما درعوض، گرفتار نوسانات سقف و کفی قیمت شده و این بدان معنی است که شما گول Fakeout را خوردهاید!
دوم ، مطمئن نیستید که این یک شکست واقعی است یا فقط حرکاتی وحشیانه ناشی از انتشار اخبار مهم است.
اسپایک زدن در بازار یک اتفاق معمول در هنگام وقایع خبری است، بنابراین حتماً در جریان اخبار جدید باشید و از آنچه در تقویم اقتصادی روز یا هفته میگذرد مطلع باشید. (استفاده از سایتهایی مثل Investing, Cointelegraph, forexfactory)
در آخر، درست مثل معاملات بازار رنج، بهترین کار این است که به سطوح اصلی حمایت و مقاومت توجه کنید.
شما ممکن است فکر کنید که R1 در حال شکستن است، اما متوجه شوید قیمت قدرت شکستن R1 را ندارد.
قیمت ممکن است R1 را بشکند، مقاومت را آزمایش کند و پایین بیاید.
در ترید با نقاط بازگشتی از دانش خود در مورد حمایت و مقاومت ، الگوهای شمعی و اندیکاتورهای مومنتوم استفاده کنید تا به شما نشانههای قوی تری را در مورد اینکه آیا شکست واقعی است یا خیر، ارائه دهد.
دیدگاه شما