اختلال نعوظ نشانه چیست؟
اختلال نعوظ ، ناتوانی در گرفتن یا نگه داشتن نعوظ به اندازه کافی مناسب برای مقاربت جنسی است. گاهی از آن به عنوان ناتوانی جنسی یاد می شود، اگرچه این اصطلاح اکنون کمتر استفاده می شود.
اختلال ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ نعوظ گاه به گاه غیر معمول نیست. بسیاری از مردان زمانی که استرس دارند آن را تجربه می کنند. با این وجود اختلال نعوظ مکرر می تواند نشانه ای از مشکلات سلامتی باشد که نیاز به درمان دارد. همچنین می تواند نشانه ای از مشکلات عاطفی یا روابطی باشد که ممکن است لازم باشد توسط یک متخصص حل شود.
در زندگی پر استرس و فشار امروزی، برای بسیاری از مردان ناتوانی در رابطه جنسی یا از دست دادن نعوظ در حین رابطه جنسی ممکن است اتفاق بیفتد. اما عامل اختلال نعوظ چیست و نشانه چه مشکلاتی می تواند باشد؟
اختلال نعوظ چیست؟
اختلال در نعوظ آلت یعنی عدم توانایی در نعوظ یا نگه داشتن نعوظ سفت است که منجر به ناتوانی از رابطه جنسی با شریک جنسی بشود. اختلال نعوظ گاه به گاه نسبتا رایج است و می تواند به دلایل مختلف از جمله خستگی ، استرس، بی علاقگی و بیماری های مختلف جسمی اتفاق بیفتد. اما اگر این اختلال تکرار شود می تواند نشانه بیماری هایی باشد که نیاز به مراجعه به متخصص درمان نعوظ دارند.
اختلال نعوظ نشانه چیست؟
اختلال نعوظ (Erectile Dysfunction) بیماری نیست بلکه علامت یک بیماری در فرد میباشد، به عبارتی فردی که سالهای متمادی مبتلا به دیابت یا بیماری قلبی باشد مبتلا به اختلال نعوظ میگردد.
با بهبودی بیماری قلبی یا دیابت بسیاری از این بیماران بدون مصرف دارو بهبود مییابند.
48 درصد افراد مبتلا به اختلالات خواب، دچار اختلال نعوظ میشوند. در حالیکه افرادی که نعوظ های شبانه در آنها کاهش یافته دارای اختلال خواب هستند، لذا اصلاح سندروم آپنه (اختلال در تنفس شبانه) باعث درمان اختلال نعوظ میشود. نقش اختلال نعوظ و بیماری عروق کرونر بر خلاف آنچه تصور میشود، با توجه به سن و جنسیت بیشتر از معمول است.
اختلال نعوظ با افزایش سن و چند فاکتور مساعد کننده آترواسکلروز عروق همراه میباشد که شامل: استعمال دخانیات و دیابت میباشد. هر فردی که هر کدام از این فاکتورها را داشته باشد 4 برابر بیشتر شانس ابتلا به اختلال نعوظ را خواهد داشت.
محققین بسیاری عقیده دارند که اختلال نعوظ از نوع واسکلوژنیک (اختلال عروق) نشانه بیماری ایسکمی قلبی بدون علامت میباشد. اختلال نعوظ شدید در افرادی که جهت بررسی عروق کرونر کاندید آنژیوگرافی میشوند، بیشتر است. در افراد مبتلا به بیماری قلبی با انسداد یک شریان کرونر اختلال نعوظ خفیف ولی در مواقع گرفتاری چند شریان، اختلال نعوظ شدیدتر است.
عامل اختلال نعوظ با ریسک فاکتورهای ایجاد کننده بیماری قلبی نظیر آترواسکلروز (بسته شدن عروق) ارتباط مستقیم دارد. چاقی و در نتیجه هیپرلیپیدمی (افزایش کلسنرول سرم) با ته نشست روی اندوتلیال عروق بدن، از جمله عروق کرونر قلب و عروق آلت باعث تنگی شریانها شده و در نتیجه خونرسانی به اورگانهای قلب یا آلت را کاهش داده باعث اختلال نعوظ میگردد.
اکثریت افراد مبتلا به ناتوانی جنسی که در آن آلت سفتی مناسب را برای عمل دخول و عمل جنسی موفقیتآمیز ندارند، گمان میکنند بیمار هستند در حالی که اختلال در نعوظ آنها ناشی از بیماری دیگری میباشد.
عامل اختلال نعوظ میتواند مشکلات مختلفی مثل فشار خون و بیماری قلبی و پر کاری و کم کاری تیروئید وچاقی و پرولاکتین بالا و کاهش تستوسترون در ارتباط باشد.
- در نعوظ ضعیف از نوع واسکلوپاتی (عروقی)، علت اختلال ،عدم تولید NO (نیتریک اوکساید) میباشد و در نتیجه cGMP مختل گردیده و نعوظ پدید نمیآید.
- بعد از مصرف مهارکنندههای فسفودی استراز نوع 5، نیتریک اوکساید تولید گردیده و در نتیجه cGMP تولید شده باعث آرکشن میشود. در دو سوم مردان بعد از مصرف مهار کنندههای فسفوی استراز نوع 5 (ویاگرا) با دوز اولیه دارو، پاسخ درمانی دیده میشود و بقیه نیز پاسخ درمانی را بعد از 6 تا 8 روز به دست خواهند آورد.
دو داروی سیلدنافیل و وردنافیل تقریبا دارای ساختمان شیمیایی مشابهی هستند ولی تادالافیل با دو ترکیب دیگر متفاوت است.
علائم اختلال نعوظ
علائم و نشانههای این مشکل عبارتند از:
- مشکل در نعوظ آلت
- مشکل در حفظ آلت در حالت نعوظ
- کاهش میل جنسی
چه عواملی باعث اختلال در نعوظ می شود؟
اختلال نعوظ می تواند به دلیل مشکلات در هر مرحله از فرآیند نعوظ ایجاد شود. نعوظ نتیجه افزایش جریان خون در آلت تناسلی شما است. جریان خون معمولاً توسط افکار جنسی یا تماس مستقیم با آلت تناسلی شما تحریک می شود.
هنگامی که یک مرد از نظر جنسی هیجان زده می شود، عضلات آلت تناسلی مرد شل می شوند. این موضوع امکان افزایش جریان خون از طریق شریان های آلت تناسلی را فراهم می کند و دو محفظه داخل آلت تناسلی را پر می کند و در نتیجه آلت تناسلی مرد سفت و محکم می شود. نعوظ زمانی منقبض می شود که عضلات منقبض شده و خون انباشته شده از رگهای آلت تناسلی خارج شود.
دلایل احتمالی زیادی وجود دارد و می تواند شامل شرایط عاطفی و جسمی باشد. علل شایع عبارتند از:
- بیماری قلب و عروقی
- دیابت
- فشار خون بالا
- کلسترول بالا
- چاقی
- سطح پایین تستوسترون یا عدم تعادل هورمون های دیگر
- بیماری کلیوی
- افزایش سن
- فشار
- اضطراب
- افسردگی
- مشکلات رابطه
- داروهای تجویز شده خاصی مانند داروهای مورد استفاده در درمان فشار خون بالا یا افسردگی
- اختلالات خواب
- استفاده مواد مخدر
- مصرف بیش از حد الکل
- استفاده از محصولات دخانیات
- برخی از بیماری ها، مانند بیماری پارکینسون یا بیماری ام اس (MS)
- آسیب به ناحیه لگن
- بیماری پیرونی، که باعث ایجاد بافت اسکار در آلت تناسلی می شود
اختلال نعوظ می تواند تنها توسط یکی از این عوامل یا توسط چندین عامل ایجاد شود. به همین دلیل بهتر است که علائم را ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ با پزشک خود در میان بگذارید.
آزمایش های اختلال نعوظ
آزمایش برای اختلال نعوظ می تواند مراحل مختلفی را شامل شود، از جمله معاینه فیزیکی و سابقه جنسی. آزمایشات اضافی نیز ممکن است انجام شود تا مشخص شود که علائم شما به دلیل یک بیماری زمینه ای ایجاد شده است ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ یا خیر.
معاینه بدنی
شما باید آمادگی لازم برای معاینه فیزیکی قلب و ریه را داشته باشید، پزشک فشار خون شما را بررسی کند و بیضه ها و آلت تناسلی شما را معاینه کند. همچنین برخی از پزشکان ممکن است معاینه مقعدی را برای بررسی پروستات نیز توصیه کنند.
مشاوره روانی – اجتماعی
پزشک از شما سوالاتی را در غالب یک پرسشنامه درباره علائم، سابقه سلامتی و سابقه جنسی می پرسد. پاسخ ها می تواند به پزشکان در تعیین شدت اختلال نعوظ کمک کند.
برخی از سسوالاتی که ممکن است از شما پرسیده شود عبارتند از:
- اختلال نعوظ شما ناگهان به وجود آمده است یا به تدریج؟
- آیا در احساس میل جنسی، انزال یا رسیدن به ارگاسم مشکلی دارید؟
- چند بار رابطه جنسی برقرار می کنید؟ آیا این فرکانس اخیراً تغییر کرده است؟
- نعوظ شما چقدر محکم است؟ آیا این تحت تأثیر شرایط خاص یا انواع تحریکات متغیر است؟
- صبح یا نیمه شب با نعوظ از خواب بیدار می شوید؟
- رابطه فعلی شما چگونه است؟ شما و همسرتان چه انتظاراتی از یکدیگر دارید؟ آیا تغییری ایجاد شده است؟
- آیا اخیراً استرس زیادی را تجربه کرده اید؟
آزمایشات تکمیلی
پزشک ممکن است آزمایش های اضافی را برای کمک به تشخیص عامل اختلال نعوظ انجام دهد. آزمایشات می تواند شامل موارد زیر باشد:
سونوگرافی: با استفاده از سونوگرافی می توان رگ های خونی آلت تناسلی را بررسی کرد تا مشخص شود آیا از نظر جریان خون آلت تناسلی مشکلی وجود دارد یا خیر.
تست (NPT): برای ارزیابی کیفیت نعوظ های شبانه ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ شما از یک دستگاه قابل حمل و باتری مجهز به ران استفاده می شود. داده ها در دستگاه ذخیره می شوند که بعداً پزشک می تواند به آنها دسترسی پیدا کند.
تست تزریق: در طول این آزمایش، دارویی به آلت تناسلی شما تزریق می شود تا نعوظ را تحریک کند. این آزمایش به پزشک اجازه می دهد تا سفتی نعوظ و مدت زمان آن را ارزیابی کند.
آزمایشات ادرار: از آزمایش ادرار می توان برای بررسی دیابت یا سایر بیماریهای زمینه ای استفاده کرد.
آزمایش خون: از آزمایش خون می توان برای بررسی شرایطی مانند دیابت، بیماری های قلبی، مشکلات تیروئید و سطح پایین تستوسترون استفاده کرد.
این آزمایشات می تواند به پزشک در نحوه درمان اختلال نعوظ کمک کند و همچنین تعیین کند که آیا یک بیماری زمینه ای ممکن است باعث اختلال نعوظ شما شده باشد یا خیر.
درمان اختلال نعوظ
درمان اختلال نعوظ ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ به علت اصلی و عامل اختلال نعوظ بستگی دارد. ممکن است لازم باشد شما از ترکیبی از روش های درمانی، از جمله دارو یا مشاوره درمانی استفاده کنید.
داروهای خوراکی
داروهای خوراکی برای درمان اختلال نعوظ بسیاری از مردان موفقیتآمیز هستند. این داروها شامل:
- سیلدنافیل (Viagra)
- تادالافیل (Cialis)
- واردنافیل (Staxyn)
- آوانافیل(Stendra)
قبل از مصرف هر دارویی برای اختلال نعوظ، از جمله مکمل های بدون نسخه و داروهای گیاهی، پزشک خود را در جریان بگذارید. داروها برای اختلال نعوظ در همه افراد موثر نیستند و ممکن است در شرایط خاص، مانند بعد از جراحی پروستات یا اگر دیابت دارید اثر کمتری داشته باشند. برخی از داروها همچنین ممکن است خطرناک هم باشند.
کدام دارو برای درمان مناسب است؟
در مورد استفاده از 3 داروی زیر دو سئوال مطرح است:
1. کدامیک از سه دارو را برای درمان باید استفاده کرد؟
2. آیا بین دو داروی جدید در مقایسه با سیلدنافیل سیترات از نظر اثر درمانی تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
اگر چه پاسخ درمانی با سیلندنافیل سیترات قابل قبول در سطح بالا میباشد ولی با توجه به بیماریهای زمینهای که باعث اختلال نعوظ شدهاند، در حدود 30 تا 40 درصد در این افراد پاسخ درمانی دیده نمیشود.
12 درصد بیماران ممکن است به علت عدم تاثیر دارو در درازمدت (معمولا دو سال) درمان با دارو را قطع کنند. هنوز هم مشخص نشده که قطع دارو به علت فقدان اثر دارو میباشد یا علت بیماری زمینهای است. در مطالعات کنترل شده کلینیکی قطع دارو فقط 1/2 درصد پس از سه سال گزارش شده و 1 تا 2 درصد به علت عوارض جانبی دارو بوده است. نوع درمان اختلالات نعوظ را با توجه به عوارض جانبی، پاسخ دارو و فارماکوکنیتیک آن و بررسی خود بیمار باید انتخاب کرد.
انتخاب دارو موضوع بسیار مهمی میباشد. به هر حال آنچه در خصوص ریسک فاکتورهای ایجاد کننده ناتوانی جنسی باید مورد بحث قرار گیرد، شناسایی این ریسک فاکتورها توسط پزشک اورولوژیست میباشد زیرا درمان بر اساس مشخص کردن ریسک فاکتورها باید صورت گیرد. ریسک فاکتورهای ایجاد کننده اختلال نعوظ شامل: واسکولار، نرولوژیک، اندوکرین، سایکوژنیک و اورگانیک میباشند.
جراحی برای درمان اختلال نعوظ
در افرادی که به درمان های قبلی پاسخ نداده اند از اعمال جراحی استفاده می شود مثل پروتزهای آلت. از جراحی های دیگر جراحی عروق است که بیشتر در افراد جوان غیر سیگاری و فاقد بیماری زمینه ای (دیابت) که بیشتر در اثر ضربه دچار اختلالات عروقی و اختلال در خونرسانی به آلت شده اند، استفاده می شود.
بانکداری بدون بانک!
شاهد این بودهایم که سیلیکونولی اقدامات متعددی برای تسخیر والاستریت انجام داده است. استارتاپهای حوزه ارزهای رمزنگاریشده در حال ارائه خدمات پرداخت جدیدی هستند و فعالان بازار در تلاش برای تصاحب سهمی از بازارهای اعتباری. علاوهبراین، استارتاپهای فعال در حوزه رتبهبندی اعتباری روشهای الگوریتمی جدیدی را برای رصد وامگیرندگان این بازار طراحی و ابداع کردهاند. تمام این شرکتها مستقیما در حال رقابت با بانکها و بورس والاستریت هستند. برخی از کارآفرینان این حوزه مانند مارک آندریسون معتقدند که سیلیکونولی توان طراحی دوباره این بازار را دارد. او و دیگران خود را نیرویی فرض میکنند که باعث از بین بردن به سبک شومپیتر، اقتصاددان معروف و نظریهپرداز کارآفرینی، به روشی خلاقانه هستند.
فعلا مخالفتهایی در خصوص مسئله اعمال موانع توسط رگولاتورها ایجاد شده است. از نظر این افراد، رقیبان کوچکتری که بهتنهایی توان مقابله با بار سنگین مقررات را ندارند، به حمایت از بانکها میپردازند؛ اما این موضوع یک نکته کم دارد. این همان مسئلهای است که در موردی که ۱۰ سال پیش اتفاق افتاد نیز از آن غفلت شده بود.
موج استفاده از اوراق بهادار که بعد از دهه ۱۹۸۰ شکل گرفت، برخی را به این فکر واداشت که مدلی از بازار سرمایه که بدون واسطه بانکها باشد، احتمال دارد بانکها را به انزوا بکشاند. بهعنوان مثال، دادلی و هابارد درباره جایگزینشدن بانکها با بازارهای سرمایه هشدار دادهاند. آنها پیشبینی کردهاند که از بیماری که بانکها ایجاد کرده نجات خواهند یافت. البته بحران مالی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ ادعای آنها را رد کرد. چیزی که از آن بهعنوان اعتباردهی بیواسطه یاد میشود، بعدها توسط مککالی «بانکداری سایهای» نام گرفت. مککالی اولین شخصی بود که به درستی و بادقت از اصطلاح بانکداری سایهای استفاده کرده است. در بانکداری سایهای، همان مکانیسم بانکداری سنتی در جریان است؛ بانکداری سایهای از طریق ارائه وامهای نقدی ایجاد سرمایه داخلی میکند. تنها تفاوت در این است که بانکداری سایهای جایگزین زنجیرهای از ترازنامهها میشود، درحالیکه در بانکداری سنتی وامها را گسترش میدهند و سرمایه نقد را از طریق تنها یک ترازنامه ایجاد میکنند.
مؤسسات بانکداری سایهای وامهای درازمدت، مانند وام مسکن را بهصورت اوراق بهادار ضمانتی (ABS) ارائه میدهند. سپس این اوراق را بهصورت وثیقه تعهد بدهی در توافقنامههای بازخرید و یا بهصورت اوراق بهادار قابلانتقال استفاده میکنند. در نهایت این به یک سرمایهگذاری مشترک در بازار پولی منجر میشود که برای هر سهامدار یک دلار دارایی خالص را در هر زمان تضمین میکند. این نوع سهم برای سهامداران، یک حساب جاری بانکی را تداعی میکند. در نهایت، بانکداری سایهای یک وام مسکن با ریسک بالا را در بازه زمانی ۱۰ ساله به سرمایه داخلی تبدیل میکند.
دادلی، هابارد و خیلی از افراد دیگر، این افزایش اوراق بهادار را اشتباه تعبیر کردند. ریسکهایی که در این زمینه وجود داشت بهصورت گسترده در نظام مالی توزیع نشده بود، بلکه فقط بر تعداد محدودی ترازنامه تمرکز کرده بود. بسیاری از ریسکها از طریق ضمانتهای نقدینگی و افزایش اعتبار، راه خود را به بانکها باز کردند. بخشی که گمان میرفت باعث تخریب بانکها شود، خود به ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ بانکداری تبدیل و باعث شد تمام نظام مالی در آستانه بحران قرار بگیرد. عواقب احتمالی ویرانکنندهای که این شوک بانکداری سایهای در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ داشت، دولتها را مجبور کرد دوباره به نجات بانکها بیایند و ضمانتهای جدیدی را برای مؤسسات ارائه دهند.
سرگذشت تحول مالی به ما ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ درس مهمی میدهد: تمرکز ما باید بر سر موضوع بانکداری باشد و نه بانکها. به محض اینکه مؤسسات مالی – فرقی نمیکند به آنها بانک یا چیز دیگری میگویند – از طریق وامهای غیرشفاف، سرمایه داخلی ایجاد میکنند، شروع به بانکداری میکنند. بانکداری همیشه باعث ایجاد ریسک نقدینگی میشود و مؤسسات مالی همیشه در معرض اقداماتی هستند که منجر به تلاطمهای اقتصادی خواهد شد.
زمانی که بانک و بانکداری تفاوت داشته باشند، نقش مقررات تغییر خواهد کرد. مقررات دیگر حصاری برای جداسازی مؤسسات بانکی و غیربانکی نیست بلکه حصاری است که بین انواع بانکداری در چارچوب مقررات رگولاتوری و بانکداری خارج از این چارچوب قرار میگیرد
تفاوت بانک و بانکداری
برای درک اینکه نظام بانکی چگونه در عصر دیجیتال متحول شد، لازم است بین مفهوم بانکداری و بانک تفاوت قائل شد. فناوری اطلاعات به طور روزافزونی باعث گسستگی بانکداری از بانکها شده است. اینکه بانکداری سایهای ریشه در دهه ۱۹۷۰ دارد، اتفاقی نیست؛ دههای که افرادی که از دانشگاهها ترک تحصیل کردند شروع به ساخت کامپیوترهای شخصی کردند. افزایش سریع قدرت کامپیوتری و فناوریهای ارتباطی در دهه اخیر، راههای جدیدی را به روی بانکداری گشوده است.
زمانی که بانک و بانکداری تفاوت داشته باشند، نقش مقررات تغییر خواهد کرد. مقررات دیگر حصاری برای جداسازی مؤسسات بانکی و غیربانکی نیست بلکه حصاری است که بین انواع بانکداری در چارچوب مقررات رگولاتوری و بانکداری خارج از این چارچوب قرار میگیرد. بانکها خود از این حصار عبور میکنند تا بتوانند در بخشی که قانونگذاری و رگولاتوری وجود ندارد، ریسک بیشتری بپذیرند.
در همین حین، آنها از ضمانتهای دولتی و نقدینگی بانک مرکزی که به آن دسترسی دارند استفاده میکنند، زیرا هنوز به بخش قانونگذاری دسترسی دارند. بانکداری در خارج از چارچوب رگولاتوری که به ضمانتهای دولتی نیز دسترسی دارد، مدل کسبوکاری وسوسهانگیزی است. این روش در شرایط مساعد، منجر به سودآوری ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ در فعالیتهای با ریسک بالا میشود و در شرایط نامساعد باعث جلوگیری از ضررهای مالیاتی غیرقابلاجتناب میشود. استارتاپهای حوزه فینتک به پیروی از این مدل کسبوکاری وسوسه خواهند شد، حتی اگر به قیمت استفاده نکردن از مدل وامدهی بیواسطه باشد که در حال حاضر از آن استفاده میکنند.
شرکتهای ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ فناوری در قالب بانکها
تهدیدی که از طرف استارتاپهای فینتک، مؤسسات بانکی را نشانه رفته امروزه نیز قابل مشاهده است. بهطورمثال، زوپا (Zopa) در انگلستان امکان انتخاب وامگیرنده را به وامدهندگان نمیدهد. در عوض از یک تضمین سرمایه برای ریسک اعتباری استفاده میکند و قابلیت بازگشت سریع را فراهم کرده است که این امکان را میدهد تا وامدهندگان با پرداخت کارمزدی ۱ درصدی، وام خود را نقد کنند. زوپا اقدام به انتقال ریسکهای اعتباری و نقدینگی کرده و بنابراین، پلتفرم وامدهی فردبهفرد نیست که بقیه فکر میکنند. وامدهی از طریق زوپا بسیار شبیه به گذاشتن پول در بانک و یا داشتن سهام یک بازار پولی با سرمایه مشترک است.
در آمریکا، متخصصان حوزه نوآوریهای مالی روش سنتیتری را برای تبدیل وامدهی بدون واسطه به بانکداری ایجاد کردهاند. یک شرکت سرمایهگذاری که توسط یکی از سرمایهگذاران سابق شرکت لِمَن (Lehman) هدایت میشود، ۱۷۵ میلیون دلار اوراق وام فردبهفرد منتشر کرده است. این در حالی است که بیشتر ریسک اعتباری را در ترازنامه خود قرار داده است. اگر اوراق تحت حمایت وامهای فردبهفرد بهطور وثیقهای برای سرمایهگذاری کوتاهمدت استفاده شود و یا اوراق بهادار قابلانتقال خریداری شود، ممکن است باز به مفهوم بانکداری سایهای بازگردیم؛ و این در فرآیند ایجاد سرمایه داخلی از طریق وامهای فردبهفرد است.
دیدگاههای متفاوت و البته عامیانهتر
بهنظر میرسد سیلیکونولی، با استفاده از فناوریهای خود، پا را فراتر گذاشته و این گمان میرود که روزی نقدینگی و سرمایه آنها به اتمام برسد. اعتبار لازم برای چرخه کالاها و خدمات با استفاده از ویزا و مسترکارت نیازی به وامدهی ندارد و بنابراین وامدهی فردبهفرد با استفاده از پولهای موجود کاری بیهوده است. چیزی که نیاز است، چارچوبی از اعتماد برای اینگونه اعتبارات فردبهفرد دوطرفه و واحدی که تراکنشهای اعتباری توسط آن انجام شود. به یک ارائهدهنده خدمات -که به آن بانک هم میگویند – نیز لازم است تا بتواند امنیت سیستم پیامرسانی اطلاعات و دیتابیس را تأمین کند.تنها چیزی که برای استفاده از سیستمهای اعتباری، پرداخت و پولی لازم است تقریبا ۱۰ خط کد برنامهنویسی است که وارد ابزارهای موبایلی شود!
ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟
چطور رپورتاژ آگهی تاثیرگذار بنویسیم؟
برسی ویدئوی دستگاه اولتراسونیک LDM و کاربردهای زیبایی و درمان آن برای پوست
چرا آهنگ های دانلود شده ذخیره نمیشود؟
دلایلی که باید بهجای آیفون ۱۴ به سراغ آیفون ۱۳ بروید
نرخ سکه از کانال 16 میلیونی پایین نیامد/ قیمت روز 22 آبان
معرفی انواع دستگاه تصفیه آب خانگی اورجینال
خدای قلابی در دانشگاه شریف بازداشت شد! + فیلم
وِیژگی های انواع مدل های کابینت آشپزخانه
برخورد وحشتناک دو هواپیما در آسمان تگزاس + فیلم
بالی یا مالدیو؟ به کدام جزیره سفر کنیم؟
گوناگون
از بین بردن غبغب و بهترین راههای آن
بهترین دکتر لمینت دندان در تهران
لیزر موهای زائد در کرج و بهترین انتخاب
۱۳ گام اصلاحی برای بهبود شاخص کسب و کار
پارلمان بخش خصوصی پایتخت مهم ترین گام های ایران در راستای تسهیل محیط کسب و کار طی سال های (۲۰09 تا ۲۰17) را بررسی کرد. گزارش بانک جهانی از شاخص سهولت کسب و کار ۲۰۱۸ نشان می دهد ایران با سقوط چهارپله ای نسبت به سال ۲۰۱۶، از میان ۱۹۰ کشور، رتبه ۱۲۴ را کسب کرده است.
به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران، حجم منابع و ظرفیت های ایران گواه این است که این رتبه شایسته کشوری مانند ایران نیست و بهبود وضعیت آن تلاش بیش از پیش دولت و بخش خصوصی و همکاری آنها را می طلبد. این سطح از رتبه یعنی محیطی که فضای مناسب برای کسب و کار در آن وجود ندارد، نشان می دهد باید برای بهبود آن چاره اندیشی کرد.
نامساعد بودن فضای کسب وکار بر عملکرد مدیران بنگاه های تولیدی و در نتیجه نیروی کار، سرمایه گذاران، روند تولید و فروش محصول و . آثار نامطلوبی برجای می گذارد. افزایش هزینه های بنگاه و سلب قدرت رقابت پذیری، شکل گیری و گسترش اقتصاد زیرزمینی، جلوگیری از پیوند بنگاه های کوچک و بزرگ و ناتوانی بنگاه ها برای استفاده از صرفه اقتصادی و. از جمله پیامدهای منفی نامناسب بودن فضای کسب وکار است. به گزارش دنیای اقتصاد، در مقابل، کاهش هزینه های مبادله ای، کاهش ریسک اقتصادی، ثبات فضای اقتصادی و اجتماعی و مساعد بودن بستر جذب سرمایه گذاری خارجی را می توان از نتایج مساعد بودن فضای کسب وکار برشمرد.
معاونت بررسی های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران، همزمان با انتشار گزارش ۲۰۱۸ بانک جهانی از وضعیت بین المللی شاخص سهولت انجام کسب و کار ایران، به بررسی مهم ترین اقدامات ایران در روند تسهیل شروع کسب و کار در بازه زمانی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ پرداخته است. این تحلیل نشان می دهد که ایران در این بازه زمانی، در هشت زیرشاخص «تسهیل شروع کسب و کار»، «تسهیل دسترسی به برق»، «تسهیل اخذ اعتبار»، «حمایت از سرمایه گذار خرد»، «تسهیل تجارت فرامرزی»، «تسهیل اجرای قراردادها»، «اخذ مجوز ساخت» و «پرداخت مالیات» اقدامات مؤثری انجام داده تا رتبه ایران در شاخص فضای کسب و کار بهبود یابد.
اما در همین بازه زمانی در دو زیرشاخص «ثبت مالکیت» و «حل و فصل ورشکستگی» اقداماتی از سوی ایران که در گزارش بانک جهانی قابل ثبت و ارائه باشد، انجام نشده است. در این میان، بررسی عملکرد سایر کشورها حاکی از این است که بدون تردید انتخاب رویکرد بلندمدت در برنامه های اصلاحی یک دولت، ترجیح منافع بلندمدت پایدار به جای منافع موقتی و بسنده نکردن به رشدهای بالای کم دوام، از جمله مواردی است که عقب ماندگی و درجازدن سایر اقتصادها را در برابر اقتصادهای منسجمی را که منطق اقتصادی همراه با بهبود سطح رفاه جامعه و بهبود واقعی منزلت آنها در جوامع بین المللی حاکم است دلالت و پشتیبانی می کند.
براساس آخرین اطلاعات بانک جهانی، مهم ترین اقداماتی که ایران در راستای تسهیل محیط کسب و کار طی سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ صورت داده در هشت زیرشاخص تقسیم شده است. در زیرشاخص نخست که «تسهیل شروع کسب و کار» جانمایی شده، چهار اقدام مؤثر در فاصله سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ انجام شده است.«ساده سازی کسب و کار استارت آپ ها از طریق سیستم ثبت الکترونیکی» نخستین اقدامی است که ایران در سال ۲۰۰۹ در راستای تقویت محیط کسب و کار به آن پرداخته است.
اما در سال ۲۰۱۰ ایران از طریق ایجاد پورتال های وب که امکان جست وجو و ذخیره نام انحصاری شرکت را برای موسسان آن فراهم می کند، شروع کسب و کار را آسان کرده است. در سال ۲۰۱۲ نیز ایران موسسان شرکت ها را ملزم به اخذ عدم سوء پیشینه کیفری برای ثبت شرکت کرد؛ شرطی که به گفته فعالان اقتصادی، شروع کسب و کار در ایران را بسیار دشوار کرده و در گزارش بانک جهانی، این موضوع به عنوان اقدامی در جهت تضعیف وضعیت ایران درج شده است. «شروع یک کسب و کار ساده تر با ساده کردن رزرو اسامی و مراحل ثبت شرکت» از جمله اقدامات دیگری بود که ایران در سال ۲۰۱۴ برای تسهیل استارت یک کسب و کار در کشور به آن اهتمام ورزید.
اما در زیرشاخص دوم، اقدامات ایران در راستای «تسهیل دسترسی به برق» مورد بررسی قرار گرفته است. ایران در سال ۲۰۱۴ از طریق از بین بردن نیاز به مجوزهای حفاری برای اتصال به برق، دسترسی صاحبان کسب و کار به انرژی برق را آسان کرده است. «تسهیل اخذ اعتبار» که تنها منجی ایران در تقویت محیط کسب و کار بوده، در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۷ با دو اقدام از سوی تصمیم سازان محقق شده است.
تسهیل دفتر جدید اعتباری خصوصی که موجب بهبود وضعیت دسترسی به اطلاعات اعتباری شود یکی از روش هایی بود که در سال ۲۰۱۰ کسب اعتبار در ایران را تقویت کرد، اما در اقدام بعدی گزارش گیری از خرده فروشان خودرو در زمینه پرداخت های اعتباری به منظور تسهیل دسترسی به اطلاعات اعتباری در سال ۲۰۱۷ صورت گرفت؛ نقطه عطفی که باعث شد تنها رنگ سبز افزایشی جداول زیرشاخص های جهانی کسب و کار ایران به آن اختصاص یابد.
در سال ۲۰۱۲ نیز تصمیم سازان دولت ایران در راستای تقویت زیرشاخص چهارم یعنی «حمایت از سرمایه گذار خرد» افشای فوری اطلاعات طرفین معامله در ایران که بهبود وضعیت حمایت از سرمایه گذار را به همراه خواهد داشت، الزامی کردند.
ایران در پنجمین زیرشاخص هم که به «تسهیل تجارت فرامرزی» اختصاص دارد، اقداماتی در سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۶ اجرایی کرده است. بر این اساس در سال ۲۰۰۹ «کاهش زمان صادرات و واردات از طریق نصب و راه اندازی اسکنر در بنادر شهید رجایی و سازماندهی مجدد دفاتر گمرکی برای جداسازی بازرسی کالاهای خاص (پتروشیمی و شیمیایی) از کالاهای عمومی» و در سال ۲۰۱۶ هم «توسعه و بهبود خدمات صادرات و واردات از طریق پنجره واحد ملی» از جمله گام هایی بوده که برای تسهیل تجارت فرامرزی برداشته شده است. ششمین زیرشاخص هم به «تسهیل اجرای قراردادها» بازمی گردد. ایران در سال ۲۰۱۰ از طریق ایجاد سیستم مدیریت پرونده الکتریکی، بایگانی الکترونیکی برخی اسناد و آگاهی از پیام های متنی به صورت الکترونیکی اجرای قراردادها را آسان کرده است.
«شرایط و مقررات اخذ مجوز ساخت» هفتمین زیرشاخصی است که ایرانی ها در جهت تسهیل محیط کسب و کار خود گام هایی برای آن برداشته اند. بر این اساس در سال ۲۰۰۹، «شرایط اخذ مجوز ساخت از طریق ایجاد دفاتر خدمات الکترونیکی در تهران»، «تسهیل فرآیند کسب تأییدیه محل»، «مجوزهای ساخت و گواهی های تکمیل ساختمان» و «کاهش زمان اتصالات آب و برق» تسهیل شده است. آخرین و هشتمین زیرشاخصی که تصمیم سازان ایران برای تسهیل در امور کسب و کارها روی آن تمرکز داشته اند، «پرداخت مالیات» بوده است. این زیرشاخص در کشور، با تسهیل پرداخت مالیات از سوی شرکت ها از طریق تبدیل مالیات بر فروش به مالیات بر ارزش افزوده تقویت شده است.
سلامت بانکی از زاویهای دیگر
وضعیت نه چندان مساعد شاخصهای کفایت سرمایه، کیفیت دارایی، نقدینگی و همچنین فقدان دسترسی به دادههای آماری کافی، از دلایل بی توجهی به محور مهم «سلامت مدیریت بانکی»است.
به گزارش روز سهشنبه ایبِنا، ضرورت برقراری ثبات مالی در اقتصاد بحث تازه و جدیدی نیست. این موضوع خصوصا بعد از وقوع بحران مالی ۲۰۰۸ هم از بعد نظری و هم از بعد اجرایی در ادبیات بانکداری مرکزی رنگ و بوی تازهای به خود گرفت و کارشناسان مطرح جهانی در رابطه با اهمیت برقراری آن در هر نظام مالی سخن به میان آوردند.
اهمیت این موضوع به قدری است که یکی از بندهای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به این امر اشاره کرده است. بند ۱۹ از این سیاستها بر «شفافسازی اقتصاد و سالمسازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیتها و زمینههای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری، ارزی و . »، اشاره صریح دارد. بدیهی است عدم سلامت و صحت کارکرد نظام مالی معنایی جز شکنندگی، انعطافناپذیری و غیرمقاوم شدن اقتصاد ملی به همراه نداشته و از اینرو میتوان اذعان داشت که بیشک مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی از جاده شفافیت و ثبات مالی میگذرد.
در این میان، با توجه به بانک محور بودن اقتصاد کشور و سهم تقریبا ۹۰ درصدی بانکها در نظام تامین مالی، برقراری سلامت بانکی و اثرات حاصل از ناکارایی آن بر تمامیت اقتصاد کشور از اهمیت بالایی برخوردار است.
مدل رتبهبندی کملز (CAMELS) یک شیوه رایج جهانی برای ارزیابی عملکرد بانکها و موسسات اعتباری است که بر پایه شش حوزه «کفایت سرمایه»، «کیفیت دارایی»، «مدیریت»، «درآمد»، «نقدینگی» و «حساسیت به ریسک بازار» استوار شده است. این شاخصها ابتدا با عنوان CAMEL در سال ۱۹۸۸ توسط اداره ملی نظارت بر تعاونیهای اعتباری ایالات متحده آمریکا ارائه و توسط کمیته بال تایید شد و در سال ۱۹۹۷ حوزه دیگری با حرف S، به عنوان حساسیت به ریسک بازار نیز به آن اضافه شد و به CAMELS تغییر نام یافت.
شاید وضعیت نه چندان مساعد نظام بانکی ایران در شاخصهای مهمی همچون کفایت سرمایه، کیفیت دارایی، نقدینگی، حساسیت به ریسک بازار و. باعث شده تا توجه لازم به برخی شاخصهای کلیدی چون «کیفیت مدیریت» صورت نپذیرد؛ اما باید بدانیم، جنبههای سلامت مدیریت سازمانی و اداری نظام بانکی نیز همانند سایر شاخصهای مالی دارای درجه بالایی از اعتبار و اهمیت است.
در کنار وضعیت نامساعد شاخصهای مالی، نبود اطلاعات کیفی از وضعیت مدیریت بانکی نیز بر کمرنگ شدن این حوزه از سلامت بانکی مزید علت شده است. این عدم دسترسی به اطلاعات قابل اطمینان در این حوزه تا حدی است که موجب شده که در برخی گزارشها از سلامت نظام بانکی کشور، از شاخصهای ناکاملی همچون نسبت سود به شعبه، نسبت سود به پرسنل، نسبت هزینه به شعبه و نسبت هزینه به پرسنل استفاده شود. شاخصهایی که به هیچ عنوان اطلاعات شفاف و کافی را از وضعیت سلامت مدیریتی نظام بانکی ارایه نمیدهد.
به عبارتی، سلامت بانکی در حوزه «مدیریت» فارغ از مباحث بیان شده میتواند محورهای دیگری نیز داشته باشد. یکی از این محورها سلامت مدیریت سازمانی بانک است. در این بخش میتوان به پاسداشت حقوق متقابل مدیران و کارکنان بانک، حقوق مشتریان و حقوق سهامداران اشاره داشت.
مدیریت سالم به معنی گام برداشتن در مسیر ادای کامل حقوق مدیران، کارکنان، مشتریان و سهامداران بانک و جلوگیری از تضییع حقوق آنها است. تجربه نشان میدهد رعایت این اصول، باعث افزایش شهرت و اعتبار بانک، افزایش رفاه و رضایتمندی کارکنان، مدیران، سهامداران و مشتریان بانک، حفظ مشتریان سابق، جذب مشتریان و منابع جدید، کاهش هزینههای ناشی از اشتباهات سهوی و کاهش تخلفات و فسادهای اداری میشود.
در کنار مدیریت سازمانی بانک، میتوان مدیریت روابط با سایر بانکهای کشور خصوصا در زمینه رقابت سالم و نیز تبعیت کامل و زمانمند از مقررات و دستورالعملهای بانک مرکزی را هم در دایره حوزه سلامت مدیریت بانکی قرار داد. یک مدیریت سالم همواره سعی دارد در تعامل با سایر رقبا از اخلاق و اصول حرفهای تبعیت کرده و در پیروی صحیح از دستورات بانک مرکزی به عنوان مقام ناظر بازار پول پیشگام باشد.
در خاتمه پیشنهاد میشود در گام نخست، شاخص کیفیت مدیریت همچون سایر شاخصهای سلامت بانکی در راس اهداف و برنامههای مدیران بانکی کشور قرار داشته باشد و در سایه اهمیت والای سایر شاخصهای سلامت بانکی، به دست فراموشی سپرده نشود؛ در مرحله بعد، تلاشی در خور توجه در زمینه گردآوری دادهها و اطلاعات آماری به منظور سنجش سطح سلامت بخش مدیریت بانکی و ایجاد امکان مقایسه آماری در بین بانکهای کشور به منصه ظهور برسد.
دیدگاه شما