الگوی کندل پوششی چیست؟


الگوی کندل پوششی چیست؟

برای اطلاع از تخفیف دوره ها ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

حساب دیسکورد ایپ کوین هک و 360,000 دلار NFT به سرقت رفت

شبکه سولانا برای ساعاتی متوقف شد!

میرور پروتکل، مجددا هک شد

رئیس بانک مرکزی: رمزریال تا شهریور عملیاتی الگوی کندل پوششی چیست؟ می شود.

فروش جایزه یورو ویژن 2022 به ارزش 500 اتریوم

آیا ریزش قیمت لونا 2 در راه است؟

افتتاح اولین ساختمان کریپتو در جهان با مزرعه استخراج بیت کوین در آرژانتین

تیم دریپر: زنان بازار صعودی بعدی بیت کوین را هدایت خواهند کرد

رصد حساب های بانکی جهت مبارزه با پولشویی

ارز دیجیتال ملی آمریکا ممکن است 5 سال طول بکشد

الگوی سه حمله (Three Drives Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک پنج صفر (0 – 5 Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی سایفر (Cypher Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی کوسه (Shark Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی پروانه (Butterfly Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley Harmonic Pattern) چیست؟

الگوی هارمونیک خفاش (Bat Harmonic Pattern) چیست؟

الگوهای هارمونیک ABCD (AB=CD) ایده آل و جایگزین چیست؟

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) چیست؟

blogImage

الگو کندلی انگلفینگ (Engulfing) چیست؟

الگو انگلفینگ، یک الگوی دو کندلی است که از دو کندل غیر همرنگ تشکیل شده است. کندل اول، کندلی با بدنه کوچک است و کندل دوم، کندلی با بدنه بلند است که تمام بدنه کندل اول را می پوشاند. (یعنی به اصطلاح انگالف می کند)

پترن های کندل استیک چیست؟ معرفی رایج ترین الگوهای کندل استیک در بازار

معرفی پترن های کندل استیک

پترن های کندل استیک جز ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که قیمت را بر اساس بازه‌های زمانی مشخص دسته بندی می‌کنند. این کندل ها ابتدا در سال 2018 در ژاپن اختراع شدند و بیش از یک قرن است که به عنوان روشی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرند. ما معمولاً با استفاده از این الگوها به پیش بینی حرکات آینده بازار با استفاده از رفتار قیمت در گذشته می‌پردازیم. از آنجایی که پترن های کندل استیک در مقایسه با سایر روش‌های تحلیل تکنیکال بصری هستند نمی‌توان آن‌ها را به تنهایی مبنایی برای خرید و فروش قرار داد و بهتر است در کنار سایر روش‌های تحلیلی از آن‌ها استفاده شود. در بازارهای مالی Pattern های مختلفی وجود دارد که در این مطلب قصد داریم به رایج‌ترین و پر تکرارترین الگوها در بازار بپردازیم.

کندل استیک در فارکس چیست؟

کندل استیک‌ها الگوهای شمعدانی هستند که طیف وسیعی از اطلاعات را در مورد حرکات قیمت ارز به ما نشان می‌دهند و می‌توانیم به کمک آن‌ها استراتژی معاملاتی خود را بهبود دهیم. استفاده از پترن های کندل استیک در فارکس یک راهکار مفید است که می‌تواند در تمامی بازارها مورد استفاده قرار بگیرد.

در مورد این الگوها می‌توان گفت که این کندل ها از 3 قسمت تشکیل شده‌اند. دنباله بالایی، دنباله پایینی و بدنه کندل. رنگ این نمودارها بسته به این که قیمت کجا باز می‌شود و کجا بسته می‌شود می‌تواند سبز یا قرمز باشد. اگر قیمت بسته شدن بالای قیمت باز شدن باشد کندل صعودی و رنگ آن سبز خواهد بود و اگر قیمت بسته شدن پایین‌تر از قیمت باز شدن باشد Candle نزولی و رنگ آن قرمز خواهد بود.

اگر تایمی را که برای چارت در نظر گرفته‌اید برای یک روز باشد این کندل ها تغییرات قیمت را در طول یک روز نشان می‌دهند.

به طور کلی این کندل ها به ما 4 قیمت نشان می‌دهند:

Open price: نشان‌دهنده اولین قیمت پس از باز شدن در طول یک کندل جدید است.
High price: بالاترین قیمتی که در آن بازه زمانی برای جفت ارز وجود دارد.
Low price: کم‌ترین قیمتی که جفت ارز در بازه زمانی مشخص دارد.
Close price: آخرین قیمتی که یک کندل در حین بسته شدن به خود می‌بیند.

پترن های کندل استیک چه هستند؟

Candlestick Patterns شکلی از تجزیه و تحلیل نمودار است که توسط معامله گران فارکس برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی بالقوه به کار برده می‌شود. استفاده از این الگوها در کنار ابزارهای تحلیل تکنیکال و بنیادی به راحتی تغییر روند احتمالی، شکست ها و تداوم روند را در بازار را نشان می‌دهد.

پترن های کندل استیک محبوب‌ترین الگوها در بین معامله گران هستند. به طور کلی این کندل ها 3 مزیت دارند که عبارتند از:

• تغییرات قیمت در این نمودارها نسبت به سایر چارت ها بهتر درک می‌شود.
• این نمودارها اطلاعات بیشتری نسبت به نمودارهای خطی نشان می‌دهند.
• تشخیص پترن ها و الگوهای قیمتی روی این چارت ها راحت‌تر است.

معرفی پترن های کندل استیک رایج

در این بخش به بررسی رایج‌ترین الگوهای کندلی که در بازار مشاهده می‌شوند می‌پردازیم، این پترن ها عبارتند از:

• هامر (Hammer)
• ستاره دنباله دار (Shooting Star)
• مرد به دار آویخته (Hanging Man)
• خط پیرسینگ (Piercing Line)
• ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
• اینگلفینگ (Engulfing)

البته پترن‌های زیادی وجود دارد که ما به معرفی محبوب ترین آن‌ها می‌پردازیم:

هامر (Hammer)

الگوی هامر که با نام چکش شناخته می‌شود یک سایه پایینی بلند یا به اصطلاح شدو (Shadow) دارد که تقریبا دو برابر بدنه اصلی است.

این کندل یک الگوی برگشتی به حساب می‌آید یعنی معمولاً در پایان یک روند نزولی آن را مشاهده می‌کنیم و می‌توانیم انتظار داشته باشیم پس از مشاهده آن روند تغییر کند و صعودی شود. این که این کندل سبز باشد یا قرمز تفاوتی ایجاد نمی‌کند اما اگر صعودی باشد نشان برگشت قوی‌تری است.

معرفی الگوی هامر پترن های کندل استیک

ستاره دنباله دار (Shooting Star)

ستاره دنباله دار یکی از پترن های کندل استیک است که در پایان یک روند صعودی مشاهده می‌شود. Shadow بلند و به سمت بالا که رنگ آن می‌تواند سبز یا قرمز باشد از نشانه‌های آن است. اما اگر کندل نزولی باشد قوی‌تر در نظر گرفته می‌شود.

معرفی ستاره دنباله دار (Shooting Star) در پترن های کندل استیک

مرد به دار آویخته (Hanging Man)

این الگو شبیه به پترن چکش است با این تفاوت که در روند صعودی ظاهر می‌شود و به عنوان هشداری برای بازگشت قیمت به سمت پایین است.

معرفی مرد به دار آویخته (Hanging Man) در پترن های کندل استیک

خط پیرسینگ (Piercing Line)

این الگو در بازار فارکس بسیار رایج است و زمانی اتفاق می‌افتد که کندل صعودی دوم بالاتر از وسط کندل اول بسته شود.

ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)

Dark Cloud Cover یک الگوی بازگشتی نزولی است که از دو کندل مجاور هم تشکیل شده است. این کندل ها در یک روند صعودی دیده می‌شود و نشان‌دهنده پایان روند و شروع بازار نزولی است. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که کندل دوم در بالای شمع اول باز می‌شود و در نهایت در نقطه‌ای در میانه کندل قبلی بسته می‌شود.

معرفی ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover) در پترن های کندل استیک

اینگلفینگ (Engulfing)

در این الگو از پترن های کندل استیک، دو کندل با اندازه‌های متفاوت و رنگ مخالف در کنار هم ظاهر می‌شوند. کندل ابتدایی نشان دهنده روند قبلی است و کندل دوم نشان دهنده روندی است که قرار است آغاز شود. سایه ها در این پترن در نظر گرفته نمی‌شوند و آن چه مهم است این است که کندل دوم بتواند به طور کامل اولی را پوشش دهد.

یک اینگلفینگ صعودی معمولا در پایین یک روند نزولی رخ می‌دهد و Engulfing نزولی در بالای روند صعودی مشاهده می‌شود.

الگوی کندل پوششی چیست؟

پرایس اکشن چیست ؟ آموزش جامع الگوهای پرایس اکشن !

پرایس اکشن چیست ؟ آموزش جامع الگوهای پرایس اکشن !

پرایس اکشن قسمت مهمی از تحلیل تکنیکال است و از آن جایی که برای موفقیت در بازارهای مالی تسلط بر حرکات واقعی قیمت ها بسیار اهمیت دارد، نقش استراتژی معاملاتی پرایس اکشن پررنگ است. در بازار ارزهای دیجیتال میتوان از پرایس اکشن برای تشخیص زمان مناسب برای انجام معاملات استفاده کرد. در این مطلب از آکادمی ارزهای دیجیتال رضا شیرازی به توضیح کامل پرایس اکشن، انواع الگوها و نکات ضروری آن خواهیم پرداخت.

تعریف پرایس اکشن

پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که به معامله گران این امکان را می‌دهد تا بازار را بخوانند و تصمیمات خود را بر اساس حرکت‌های اخیر و واقعی قیمت و نه بر اساس شاخص های فنی اتخاذ کنند. تریدرها با مشاهده روند تغییرات قیمت یک رمزارز سعی میکنند به یک درک نسبی از رفتار سایر تریدرها و دیگر بازیگران بازار برسند و روند احتمالی قیمت یک ارز را بررسی و پیشبینی کنند. به طور کلی، ویژگی های استراتژی پرایس اکشن در 3 مورد خلاصه میشود:

1.پرایس اکشن اشاره به نوسانات قیمت یک سرمایه در بازه زمانی مشخصی در نمودار قیمت دارد.

2.برای مشخص کردن روند قیمتی در پرایس اکشن، معامله گران میتوانند نظرات و فرضیه های مختلفی را امتحان کنند.

3.پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال است و الگوهای نموداری و همچنین ابزارهایی مانند میانگین متحرک با استفاده از تحلیل های مبتنی بر آن به دست می آیند.

الگوهای پرایس اکشن

1.الگوی reversal bar

مانند تصویر بالا، نوع صعودی این الگو (Bullish Reversal Bar) ابتدا به زیر Low کندل قبلی میرود و سپس بالاتر از Low کندل قبلی بسته خواهد شد. نوع نزولی این الگو (Bar Bearish Reversal) دقيقا برعکس حالت صعودی آن است. در واقع کندل ابتدا بالاتر از High کندل قبلی رفته و سپس پایين تر High کندل قبلی بسته میشود.

2.الگوی Key Reversal Bar

این الگو به لحاظ ساختاری دارای نشانه های واضح تری از حالت بازگشتی است. در نوع صعودی این الگو (Bullish Key Reversal Bar) کندل دوم که صعودی است از زیر Low کندل قبلی باز شده و بالاتر از High کندل قبلی بسته میشود. در نوع نزولی (Bearish Key Reversal Bar) اما جریان برعکس خواهد بود. کندل دوم که نزولی است از بالای High کندل قبلی باز می شود و پایينLow کندل قبلی بسته میشود.

در واقع الگو با وقوع یک گپ قيمتی شکل میگيرد. به دليل این که گپ در نمودارهای Intraday مثل (1 ساعته، 4 ساعته و غیره) کمتر اتفاق می افتد، اکثر الگوهای Key Reversal Barدر تایم فریم روزانه و بالاتر قابل مشاهده هستند. این الگو در حالت کلی نشان دهنده قدرت تمایلات بازار است.

3.الگوی Exhaustion Bar

الگوی صعودی Exhaustion Bar با یک گپ نزولی باز میشود الگوی کندل پوششی چیست؟ ولی با قدرت زیادی بالا آمده و در نزدیکی High خود بسته میشود. الگوی نزولی Exhaustion Bar با یک گپ صعودی باز شده ولی این بار با قدرت زیادی به سمت پایين نزول میکند و در نزدیکی Low خود بسته میشود. در هر دو حالت، گپ بوجود الگوی کندل پوششی چیست؟ آمده پرنشده باقی میماند. هم‌چنین حجم معاملات در زمان وقوع این الگو افزایش پیدا خواهد کرد.

4.الگوی Pinocchio Bar

حالا چرا اسم پينوکيو را برا این الگو انتخاب کرده اند؟ چون شکل ظاهری آن مانند دماغ پينوکيو دراز است! این الگو یک سایه بلند و واضح دارد. در نوع صعودی این الگو سایه بلند را در پایين کندل داریم. ولی در حالت نزولی سایه کندل در بالای آن قرار دارد.

این الگو با استفاده از سایه های بلند خودش به شکل موقت یک سطح حمایت یا مقاومت را میشکند و در واقع تریدرها را فریب میدهد تا در جهت اشتباه وارد بازار شوند. تریدرها در تله می افتند و اگر متوجه نشوند و از این معامله اشتباه فرار نکنند، قربانی معامله گرانی خواهند شد که در جهت درست اقدام به معامله کرده اند.

5.الگوی Two-Bar Reversal

این الگو توسط دو کندل قوی که در جهت مخالف یکدیگر بسته شده اند تشکيل میشود. نوع صعودی این الگو، ترکيبی از یک کندل نزولی (اول) و یک کندل صعودی (دوم) تشکيل میشود. نوع نزولی این الگو کاملا متضاد حالت صعودی آن است. یعنی کندل صعودی در ابتدا می آید و بعد از آن کندل نزولی ظاهر میشود.

6.الگوی Three-Bar Reversal

شکل ظاهری نوع صعودی این الگو به ترتيب زیر است:

2.یک کندل دارای Lower Highو Low Lowerاست. در واقع سایه بالایی این کندل از High کندل قبلی پایين تر بوده و در عين حال سایه پایينی این کندل نيز از Low کندل قبلی پایین تر است.

3.یک کندل صعودی که Low آن بالاتر از Low کندل دوم است. کندل سوم هم‌چنین بالاتر از High کندل دوم بسته میشود.

این الگو نقطه چرخش بازار را نشان میدهد. در مقایسه با سایر الگوها بازگشتی، این الگو حالت محافظه کارانه تری داشته و با سه کندل سعی در مجاب کردن تریدرها دارد. در این الگو از کندل سوم برای تایيد تغيير جهت بازار استفاده میشود.

7.الگوی Three Bar Pullback

نوع صعودی این الگو شامل یک کندل صعودی و سه کندل متوالی نزولی میشود که مانند تصویر بالا هستند. اما حالت نزولی این الگو دقيقا برعکس شکل صعودی آن است، به طوری که ابتدا یک کندل نزولی و سپس سه کندل صعودی متوالی خواهیم داشت.

8.الگوی Outside Bar

در این الگو ما دو کندل داریم که کندل دوم باید به صورت کامل توسط کندل قبلی پوشش داده شود. به عبارت دیگر، کندل دوم باید دارای High و Low هایی پایين تر از High و Low های کندل اول باشد. دقيقا مانند چيزی که در تصویر بالا مشاهده میکنید. این الگو به نوعی نشان دهنده مکث موقت در قيمت و نوسانات است.

9.الگوی Outside Bar

این الگو دقيقا برعکس الگوی قبلی است. در این الگو، این کندل دوم است که باید کندل اول را به صورت کامل پوشش بدهد. در واقع کندل دوم باید دارای High و Low هایی بالاتر از High و Low های کندل اول باشد. این الگو نشان دهنده نوسانات و زیادتر شدن حجم معاملات به صورت کوتاه مدت است و نشان میدهد که در هر دو جهت بازار قدرت وجود دارد.

10.الگوی NR7

برای تشکيل این الگو به 7 کندل نياز است. در صورتی که آخرین کندل دارای کوچک ترین رنج (رنج کندل در واقع اختلاف بين بالا و پایين یک کندل است) نسبت به شش کندل قبلی باشد، میتوانيم بگویيم که الگوی NR7 شکل گرفته است. این الگو کاهش نوسانات در بازار را نشان میدهد.

چند نکته ضروری درباره پرایس اکشن

۱.محدوده مقاومت و حمایت بهتر از خطوط مقاومت و حمایت است

حمایت و مقاومت شناخته شده ترین مفهوم در پرایس اکشن هستند، اما فقط تعداد اندکی از تریدرها میتوانند با استفاده از آنها سود به دست بیاورند. اما چرا؟

اکثر معامله گران فقط یک خط افقی تنها را به عنوان حمایت یا مقاومت در ترید در نظر میگیرند که درک الگوی کندل پوششی چیست؟ آن خط در نگاه اول عالی به نظر میرسد، اما در هنگام ترید مشکل ایجاد خواهد کرد. دلیلش این است که تنها یک خط اثرگذار بر روی مسیر حرکت قیمت نیست و محدوده مقاومت و حمایت تاثیر بیشتری بر روی حرکت قیمت دارد. تریدری که فقط از یک خط استفاده کند، هم موقعیت های مناسبی که قیمت در آن این خط را لمس نمیکند از دست میدهد و هم ممکن است با ورورد بر اساس این خط در دام جهش های لحظه ای قیمت بیفتد و متضرر شود. در طرف مقابل، تریدری که از محدوده های حمایت و مقاومت استفاده میکند میتواند این نوساناتی که در این محدوده اتفاق می افتد را شناسایی و فیلتر کند.

2.قله ها و کف ها تمام آن چیزی است که لازم است شما بر روی آنها تمرکز کنید

آنالیز قله ها و کف ها اطلاعات مهمی را در مورد قدرت یک روند و جهت بازار ارائه میکند و حتی میتواند پایان یک روند و شروع روند بازگشتی را از قبل به شما اطلاع بدهد. چند نکته که میتواند به شما در شناخت قله ها و کف ها کمک کند، عبارتند از:

الف) آیا شما الگوی کندل پوششی چیست؟ فقط موج های بلند در جهت روند و اصلاحات کوتاه میبینید؟ (این یک سیگنال برای تایید روند قوی است)

ب) آیا قیمت همراه با اشکال و ایراد قله ها و کف های بالاتر میسازد؟ (این قضیه میتواند نشان دهنده محو شدن و کاهش مومنتم و انرژی جنبشی در روند را بدهد)

پ) در یک روند صعودی در جایی که قیمت قادر نیست یک قله ی بالاتر از قله ی قبلی خود بسازد شما باید به آن توجه کنید.

3.موقعیت کنونی قیمت در لحظه ترید خود را اصلاح کنید

بیشتر تریدرهای اماتور در گرفتن سیگنال های پرایس اکشن با توجه به جایی که قیمت در آنجاست اشتباه میکنند و متعجب هستند که چرا نسبت برد آنها کم است. بهتر است که ابتدا محدوده های حمایت و مقاومت را رسم کنید و نقاط عرضه و تقاضا را مشخص کنید و سپس منتظر بمانید تا قیمت وارد آن محدوده شود. تنها در صورتی وارد معامله شوید که سیگنال پرایس اکشن در محدوده هایی که از قبل مشخص کرده اید شکل بگیرد.

4.همه چیز نسبی است مفهوم را درک کنید

یک اشتباه بزرگی که خیلی از تریدرها مرتکب میشوند، این است که الگوی کندل پوششی چیست؟ آنها پرایس اکشن را به عنوان یک برنامه کاری یا الگویی برای روش ترید در نظر میگیرند و فقط به دنبال کندل استیک هایی هستند که منطبق با ضوابط آنها برای ترید است. یادتان نرود که در ترید کردن، همه چیز نسبی است و لازم است شما اطلاعات قیمت را در ارتباط با اتفاقات گذشته بسنجید.

یک دوره پرایس اکشن حرفه ای باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟

یک دوره پرایس اکشن حرفه ای باید:

1.مباحث به روز، اصولی و آخرین تغییرات بازار سرمایه را دربربگیرد.

2.تیم پشتیبانی داشته باشد تا هر موقع مشکلی داشتید بتوانید به آسانی مشاوره دریافت کنید.

3.باید به صرفه، جامع و کاربردی باشد و موقعیتی فراهم کند تا شما بتوانید از طریق تمرین های عملی خود را محک بزنید.

جمع بندی

انجام معاملات با روش پرایس اکشن به جای سرمایه‌ گذاری بلند مدت برای معاملات محدود کوتاه مدت و میان مدت مناسب تر است. برخی از تریدرها معتقدند که بازار از یک الگوی تصادفی پیروی میکند و هیچ روش روشنی برای تعریف استراتژی وجود ندارد که همیشه کارساز باشد. برخی دیگر نیز بر این باورند که پرایس اکشن با ترکیب ابزارهای تحلیل تکنیکال و تاریخچه قیمت برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی بسیار مناسب و کارآمد است. نظر شما راجع به پرایس اکشن چیست؟

نمودار شمعی ژاپنی یا کندل استیک چیست؟

نمودار شمعی ژاپنی Candlestick یک نمودار قیمت است که در واقع در بازارهای مالی و تحلیل‌های تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. کندل استیک قیمتهای بالا، پائین و باز یا بسته بودن یک اوراق بهادار را در یک بازه زمانی نمایش می دهد. این نمودار معروفترین و پر کاربرد ترین نموداری است که در تحلیل های تکنیکال استفاده می‌شود و با توجه به شکلهای مختلفی که به خود می‌گیرد نامهای متفاوتی دارد که به آن شمعدان نیز گفته می‌شود. ما در آموزش پرایس اکشن به بررسی تمامی نمودارها می پردازیم.

در این مقاله در نظر داریم تاریخچه ای از کندل استیک،اجزاء تشکیل دهنده آن، کاربرد نمودار شمعی و تعدادی از الگوهای آن را مورد رررسی قرار دهیم.

تاریخچه ای کوتاه در مورد نمودارهای شمعی ژاپنی

Candlestick برای اولین بار در ژاپن برای فروشندگان برنج کاربرد داشت به طوری که آنها برای به دست آوردن قیمت های بازار و پیش بینی قیمت برنج نسبت به سالهای قبل در بازارهای جهانی از آن استفاده می‌کردند. Homma اولین تاجر ژاپنی بود که در قرن ۱۷ از این نمودار به عنوان یک ابزار ترسیمی استفاده کرد. ایده‌ها و نظریات هوما توسط تحلیلگران مورد استفاده قرار گرفت و پایه و اساس همان چیزی شد که امروزه به عنوان نمودار شمعی ژاپنی از آن استفاده می‌شود.

ارکان اساسی نمودار شمعی

  1. قیمت ابتدایی شروع کندل یا قیمت باز شدن(open)
  2. بیشترین قیمت معامله شده در یک کندل یا بالاترین قیمت(high)
  3. کمترین قیمت معامله شده در یک کندل یا پایین ترین قیمت(low)
  4. قیمت پایانی کندل یا قیمت بسته شدن(close)

اجزاء تشکیل دهنده کندل استیک

این نمودار به طور کلی از سه بخش تشکیل شده است، بدنه یا همان Real body که در این نمودار مثبت یا منفی بودن را نشان می دهد که مثبت یعنی زمانی که روند قیمت بازار افزایشی باشد و معمولا با رنگ سفید یا سبز نمایش داده می‌شود. در صورتی که روند قیمت بازارکاهشی باشد منفی تلقی شده و معمولا با رنگ قرمز یا مشکی مشخص می‌شود.

از دیگر اجزاء کندل استیک سایه بالایی هست که نشان دهنده فشار فروش و تقاضای پاسخ داده شده است و سایه پایینی که بیانگر فشار خرید و مانعی برای عرضه بیش از اندازه می‌باشد.

 اجزاء تشکیل دهنده کندل استیک

کاربرد نمودار شمعی ژاپنی در بورس

همه ی ما میدانیم که بورس بازار بسیار بزرگی است برای معاملات و خرید و فروش سهام که در ایران نیز محبوبیت بسیار زیادی بین مردم دارد. اکثریت مردم برای مشاهده قیمت ها و اطلاع از نوسانات بازار از جمله قیمت دلار در بورس از نمودار شمعی ژاپنی استفاده می‌کنند به این دلیل که کندل استیک به راحتی افزایش و کاهش قیمتها و باز و بسته بودن بازار را به نمایش می‌گذارد.

در کندل استیک هر کندل مربوط به یک ساعت است، یعنی باز، بسته، بالاترین و پایین ترین قیمت‌ها در یک بازه زمانی در یک کندل قرار می‌گیرد. به این عملکرد تایم فریم یک ساعته نمودار گفته می‌شود. تایم فریم انواع مختلف دارد که مهمترین آنها غبارتند از :

تایم فریم روزانه،ماهیانه،هفتگی، تایم فریم چهار ساعته، یک ساعته، نیم ساعته، تایم فریم ۱۵ دقیقه ای، ۵دقیقه ای و…

چرا نمودار شمعی مورد توجه سرمایه گذاران است؟

دلیل محبوبیت کندل استیک ساختار بسیار ساده، صریح و شفاف آن و تشکیل الگوهای متفاوت برای پیش‌بینی بهتر قیمت در بازار است و به همین دلیل توجه سرمایه گذاران را در بورس به خود جلب کرده است.

البته باید متذکر شویم که برای استفاده از کندل استیک در بورس قوانین و شرایطی هم وجود دارد، یعنی اینکه افراد زمانی می‌توانند از آن استفاده کنند که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولا از Candlestick در روند صعودی و نزولی استفاده می‌شود و الگوهای کندل استیک در قستهای حمایت و مقاومت سهم مورد توجه قرار میگیرد زیرا تعیین کننده روند بعدی بازار هستند.

انواع الگوهای Candlestick

در نمودار شمعی زاپنی الگوهای متنوعی وجود دارد، از جمله ابر تیره، تاسوکی رو به پایین، چکش معکوس، دارآویز، ستاره ثاقب، هارامی، دوجی، ماروبزو و خیلی موار دیگر که در ذیل در مورد تعدادی از آنها توضیحاتی خواهیم داد.

الگوی دوجی کندل استیک Doji Candlestick

الگو شمعی

در دوجی کندل استیک که از الگوهای شمع ژاپنی است قیمت باز و بسته شدن با یکدیگر برابر است یعنی زمانی که این الگو در کندل استیک شکل می‌گیرد در بازار تردید وجود دارد و قدرت خریدار و فروشنده با هم برابر است.

در واقع کندل استیک دوجی نشان دهنده ضعف در بازار هم از طرف خریدار و هم از طرف فروشنده است و چندین نوع داردکه عبارتند از : پای بلند، سنجاقک، صلیب، سنگ قبر و خنثی.

الگوی چکشی در Candlestick

در الگوهای چکشی در کندل استیک اندازه سایه معمولا دو یا سه برابر اندازه بدنه است و معمولا در پایان روند نزولی تشکیل می شود وخبر از پایان این روند می دهد. این الگو از دم بسیار بلند و یک بدنه که معمولا دم آن دو یا سه برابر بدنه است تشکیل شده و زمانی که این کندل استیک را داشته باشیم متوجه خواهیم شد که فروشندگان با عرضه فراوان خود قیمت یک سهم یا ارز دیجیتال را رو به پایین کشده اند وبرنده این رقابت شده اند.

الگوی مارابوزو در نمودار شمعی ژاپنی

الگوی مارابوزو در نمودار شمعی ژاپنی

این الگو فقط از بدنه تشکیل شده و فاقد سایه بالایی و پایینی می باشد که نشان دهنده فشار خرید وفشار فروش در بازار است. در صورتی که الگوی مارابوزو به رنگ سبز باشد نشان دهنده قدرت خرید در بازار است و روند بازار به شکل صعودی در آمده است و در صورتی که الگو به رنگ قرمز باشد یعنی فشار فروش زیاد و روند نزولی است.

الگوهای دوتایی در کندل استیک

  1. کندل پوشاننده: صعودی و نزولی
  2. کندل انبرک: بالایی و پایینی

الگوهای انبرک

  • الگوی پوشش در کندل استیک

در الگوی پوششی دو کندل استیک در خلاف جهت یکدیگر قرار می‌گیرند یعنی یک کندل استیک مثبت به رنگ سبز و کندل استیک دیگر منفی به رنگ قرمز دقیقا هم اندازه آن به وجود آمده و آن را پوشش داده است. این الگو در پایین ترین نقطه حمایتی تشکیل می‌شود.

الگوهای سه تایی در نمودار شمعی

جمع بندی

نمودارشمعی ژاپنی یک نمودار قیمت است که در بازارهای جهانی، بالا و پایین و یا باز و بسته بودن اوراق بهادار را نشان می‌دهد. این نمودار در قرن ۱۷ توسط تاجران ژاپنی برای به دست آوردن قیمت برنج مورد استفاده بوده است. اجزاء تشکیل دهنده آن بدنه، سایه بالایی و سایه پایینی می‌باشد. کندل استیک بسیار ساده و راحت بوده و برای عموم به سادگی قابل استفاده است و به همین دلیل محبوبیت بسیار زیادی برای سرمایه گذاران دارد. همچنین Candlestick الگوهای مختلفی دارد که در بالا به تعدادی از آنها اشاره کردیم.

تحلیل تکنیکال (Technical) چیست؟

تحلیل تکنیکال

بازار ارز خارجی یا فارکس برای استفاده از تجزیه و تحلیل تکنیکال مناسب هستند. سطوح بالای نقدینگی از نظر حجم معاملات، تعداد بازیگران و حساسیت نسبت به روندهای بلند مدت بزرگ، نشان دهنده این است که بازار فارکس در طول زمان تمایل به پیروی از روندها دارد و الگوهای قیمتی اغلب این شانس را دارند که به صورت کامل توسعه پیدا کنند. در عین حال، تحلیل تکنیکال در بازارهای فارکس نیز به طور موثر در توسعه و اجرای استراتژی‌های معاملاتی کوتاه مدت استفاده می‌شود. در این مقاله تحلیل Technical را در بازار فارکس بررسی خواهیم کرد.

آیا تا به حال این اصطلاح قدیمی را شنیده اید که «تاریخ تمایل به تکرار خود دارد» یا «تاریخ تکرار می‌شود»؟ اساسا تحلیل تکنیکال همین موضوع را نشان می‌دهد. تئوری را در نظر بگیرید که می‌گوید فرد می‌تواند به حرکت‌های تاریخی قیمت یک دارایی نگاه کند و شرایط فعلی معاملات و حرکات احتمالی قیمت را پیش بینی کند. تحلیل تکنیکال این تئوری را امکان پذیر می‌سازد. تحلیل تکنیکال چارچوبی است که تریدرها حرکت قیمت را با استفاده از ابزارهای مختلف مطالعه می‌کنند. به شخصی که از این تحلیل برای بررسی حرکات قیمتی استفاده می‌کند، تحلیل گر تکنیکال گویند و تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند به عنوان تریدر تکنیکال شناخته می‌شوند.

تحلیل تکنیکال (Technical)

همانطور که در ابتدای مقاله به آن اشاره کردیم، تحلیل تکنیکال نشان می‌دهد که تاریخ خود را تکرار می‌کند. اگر در گذشته قیمت خاصی یک سطح حمایت یا مقاومت مهمی را تشکیل داده باشد، تریدرهای فارکس آن قیمت را بررسی خواهند کرد و معاملات خود را حول آن سطح قیمت تاریخی قرار می‌دهند.

تریدر های تکلیکال به دنبال الگوهای مشابهی هستند که در گذشته شکل گرفته‌اند و ایده‌های معاملاتی را شکل الگوی کندل پوششی چیست؟ می‌دهند. این تریدرها معتقدند که ایده‌های معاملاتی با این باور شکل می‌گیرد که قیمت احتمالاً می‌تواند عملکردی که در گذشته داشته را تکرار کند. تحلیل تکنیکال بیشتر از آنکه به پیش بینی‌ها بپردازد درباره احتمالات است؛ زیرا تحلیل تکنیکال مطالعه عملکرد تاریخی قیمت به منظور شناسایی الگوها و تعیین جهت احتمالی قیمت در آینده است.

شواهد اصلی برای استفاده از تحلیل Technical این است که از نظر تئوری، تمام اطلاعات فعلی بازار در قیمت منعکس می‌شود. تریدرهای تکنیکال به طور کلی باور دارند که « همه چیز در نمودارها است».

اگر قیمت منعکس کننده تمام اطلاعاتی است که باید در دسترس تریدر قرار بگیرد، پس پرایس اکشن تمام چیزی است که تریدر برای انجام معامله به آن نیاز دارد. تجزیه و تحلیل تکنیکال به ریتم، جریان و روند در پرایس اکشن می‌پردازد.

مطالعه پرایس اکشن

در دنیای معاملات، وقتی کسی از تحلیل تکنیکال صحبت می‌کند در وهله اول نمودارهای قیمتی به ذهن می‌رسد. تریدرهای تکنیکال از نمودارها استفاده می‌کنند؛ زیرا نمودارها ساده ترین راه برای تجسم و بررسی داده‌های تاریخی است. بررسی داده‌های گذشته به شما کمک می‌کند تا روندها و الگوهایی را شناسایی کنید که به شما در پیدا کردن فرصت‌های معاملاتی کمک خواهند کرد. از آنجایی که تریدرهای فارکس بیشتر به دنبال سطوح قیمتی خاص و الگوهای نمودار هستند، احتمال زیادی وجود دارد که این الگوها خود را در بازار نشان دهند. اگرچه باید بدانید که تحلیل تکنیکال کاملا درونی است و افراد نظرات مختلفی درباره این قضیه الگوی کندل پوششی چیست؟ دارند.

تریدرهای بازار فارکس در بسیاری از تحلیل‌های خود از تکنیک‌های بازار از جمله الگوهای کنج صعودی و نزولی، مثلث‌ها، کانال‌ها، سقف و کف و الگوی سر و شانه و غیره استفاده می‌کنند. تکنیک‌های ترکیبی مانند میانگین‌های متحرک (MA)، باندهای بولینگر و اصلاحات فیبوناچی، همراه با تحلیل اسیلاتورها و اندیکاتور‌های مومنتوم مانند MACD (میانگین متحرک همگرایی / واگرایی)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک نیز محبوب هستند.

الگو های کندل استیک فارکس

تریدرهای فارکس می‌توانند از تکنیک های تحلیل Technical مانند الگوهای کندل استیک، به ویژه برای معاملات کوتاه مدت و شناسایی نقاط کلیدی استفاده کنند. برخی از الگوهای محبوب کندل استیک که در تحلیل تکنیکال فارکس استفاده می‌شوند شامل دوجی (doji)، الگوی چکشی (hammer)، الگوی شمعی کندل مردآویز یا هنگینگ من (Hanging Man)، الگوی ستاره صبح گاهی (morning star) و ستاره عصر گاهی (evening star) و الگوی کندل پوششی (Engulfing) هستند.

بسیاری از تریدرهای با تجربه فارکس تنها از یک تکنیک برای تحلیل تکنیکال استفاده نمی‌کنند. آنها استفاده از ترکیبی از تکنیک‌های تجزیه و تحلیل را بسیار مفید می‌دانند؛ زیرا هر چه اندیکاتورهای بیشتری پتانسیل سود دهی یک معامله را نشان دهند، سطح اطمینان بالاتری خواهد داشت.

نمودار معکوس (Reverse charting)

یک ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال بسیار مفید وجود دارد که به راحتی در دسترس تریدرهای فارکس است؛ اما استفاده از آن برای تریدرهای دیگر کلاس‌های دارایی دشوارتر است. یکی از اصطلاحات تکراری در تحلیل تکنیکال این است که « اگر شک دارید، نمودار خود را وارونه کنید». این کار در گذشته که نمودارها اکثرا بر روی کاغذ بود بسیار ساده‌تر بود. البته امروزه نیز می‌توان با استفاده از پلتفرم‌های معاملاتی این کار را انجام داد.

در بازارهای فارکس که مبتنی بر معامله با جفت ارزها هستند، با معکوس کردن اینکه کدام یک از دو ارز موجود در جفت ارز پایه است، به راحتی می‌توان نمودار را برگردانید. علاوه بر خود الگوی نمودار، USD و CAD جفت جالبی برای مقایسه در این روش هستند، زیرا گروه‌های زیادی از تریدرها وجود دارند که به هر دو نمودار نگاه می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.