این رشد نسبت به 40 برابر شدن شاخص تورم در این سال ها کمتر بوده است و شاید نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟ همین نوع آمارها و مشاهدات است که کارشناسان را به ارائه این تحلیل واداشته که قیمت واقعی دلار در مقایسه با تورم و رشد نقدینگی بالاتر از 30 هزار تومان فعلی است زیرا حمایت سیاسی و کنترل شدید قیمت دلار، عملا باعث شده که رشد آن کمتر از تورم و سایر دارایی ها مانند سهام، مسکن و طلا باشد.
تماشا کنید: فردای احیای برجام / وقتی برجام احیا شود، قیمت دلار، مسکن، خودرو، بورس و معیشت مردم چه خواهد شد؟
جهش نرخ ارز معلول ساختار بودجهریزی در کشور است نه علت. تحریمهای صادراتی و مالی – بانکی که نتیجه آن قفل شدن مجراهای ورود ارز به کشور است موجب جهشهای ارزی سنگین در دورههای مختلف شده و طی چهار سال اخیر نیز قاعده اقتصاد ایران از این امر مستثنی نبوده است. احتمالا یکی از مهمترین اثرات احیای توافق برجام و لغو تحریمها دست کم ثبات نرخ ارز در کشور در نتیجه افزایش درآمدها خواهد بود چرا که با باز شدن مسیرهای ورود ارز به کشور درآمدها افزایش خواهد یافت
سرویس اقتصادی «انتخاب»: در زمان نوشتن این سطور ایران پاسخ خود را به متن نهایی جوزپ بورل داده و واکنش اتحادیه اروپا به پاسخ ایران نیز مثبت بوده و آن را سازنده توصیف کرده است. پاسخ ایران حول ارائه تضمینها برای عدم خروج دوباره آمریکا از برجام میچرخد و به همین دلیل گمانهزنیهایی مطرح شده مبنی بر اینکه ایران خواستار دریافت غرامت در صورت خروج دوباره آمریکا از برجام شده است. اما در هر صورت آنچه که اکنون اهمیت دارد این است توافق برجام در آستانه احیاست و در این گزارش قصد داریم به بررسی وضعیت اقتصادی ایران پس از توافق برجام بپردازیم و در این راستا توجه خود را به مؤلفههای کلیدی معطوف خواهیم کرد.
نرخ ارز
مهمترین پاشنه آشیل اقتصاد ایران وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی است. کاهش درآمدهای کشور نیز در نهایت منجر به چاپ پول خواهد شد که این نیز خود را در قالب تورمهای سنگین نشان میدهد. تورم سنگین نیز منجر به سرازیر شدن سرمایهها به سمت ارز و سایر کالاهای سرمایهای برای حفظ ارزش خواهد شد و به این ترتیب شاهد جهشهای ارزی در کشور خواهیم بود. در واقع جهش نرخ ارز معلول ساختار بودجهریزی در کشور است نه علت. تحریمهای صادراتی و مالی – بانکی که نتیجه آن قفل شدن مجراهای ورود ارز به کشور است موجب جهشهای ارزی سنگین در دورههای مختلف شده و طی چهار سال اخیر نیز قاعده اقتصاد ایران از این امر مستثنی نبوده است.
احتمالا یکی از مهمترین اثرات احیای توافق برجام و لغو تحریمها دست کم ثبات نرخ ارز در کشور در نتیجه افزایش درآمدها خواهد بود چرا که با باز شدن مسیرهای ورود ارز به کشور درآمدها افزایش خواهد یافت و همین امر موجب تثبیت نرخ ارز در کشور خواهد شد.
رشد اقتصادی کشور طی ده ساله گذشته و با شروع تحریمها در سال 1391 تقریبا حول و حوش صفر بوده و کل اقتصاد کشور بعد از تحریمها نیز مبتنی بر چاپ پول و سیاست کسری بودجه بوده است. بنابراین آنچه که در نهایت اقتصاد را به ثبات میرساند و میتواند نرخ بیکاری و نرخ تورم را کاهش دهد رشد اقتصادی واقعی است که این نیز نیازمند سیاستگذاری کلان است. این احتمال وجود دارد که نرخ ارز بعد از توافق برجام حتی تا محدودههای 27 یا 28 هزار تومان یا اندکی بیشتر و کمتر نوسان کند اما در نهایت عدم سیاستگذاری صحیح اقتصادی میتواند باز هم بعد از مدتی موجب شتاب نرخ ارز و تورم در کشور شود. دلیل اینکه نرخ ارز نمیتواند کاهش بیش از حد را تجربه کند به تجارت خارجی ایران بر مبنای دلار 28 هزار تومان و نرخهای تسعیر بانکی در محدوده دلار 20 هزار تومان بر میگردد و کاهش بیش از حد نرخ میتواند منجر به زیان شرکتها شود.
این موضوع نیز اهمیت دارد که بانک مرکزی باید از سرکوب نرخ ارز با مداخلات شدیدش در بازار جلوگیری کند تا اتفاقات قبل تکرار نشود. سرکوب نرخ ارز و کنترل آن با ابزارهای مداخلاتی یکی از دلایل جهشهای ارزی سالهای گذشته است. نمیتوان با دستور به جنگ اقتصاد رفت و دولت باید حمایتهای خود را به شکل دیگری و در قالب حمایتهای اجتماعی مؤثر و کارآمد تنظیم کند نه با سرکوب ارز و قیمتها و یا چاپ پول که در نهایت نتایج عکس در اقتصاد کشور خواهد داشت.
بودجه مهمترین اتفاق اقتصادی در کشور است و در صورتی که رقم بودجه مبتنی بر درآمدهای غیرواقعی باشد قطعا این موضوع موجب تورم در کشور و سرازیر شدن سرمایهها به سمت نرخ ارز برای حفظ ارزش پول خواهد شد و این نیز نتیجهای جز رشد نرخ ارز در کشور نخواهد داشت. بنابراین کاهش نرخ دلار بعد از توافق برجام تنها میتواند یک شوک نزولی موقت باشد به شرطی که سیاستگذاری بودجهای در کشور تغییری ساختاری را از سر بگذراند.
مسکن
مسکن در کنار دلار همیشه مهمترین بازار حفظ ارزش سرمایههای کلان در کشور بوده و این موضوع نیز نه منوط به سالهای اخیر بلکه از همان ابتدای شروع انقلاب وجود داشته است. به عنوان مثال در دولت هاشمی قیمت مسکن از حدود 40 هزار تومان در سال 68 به 160 هزار تومان در سال 76 افزایش یافت یعنی رشد بیش از 400 درصد. در هشت سال دولت اصلاحات نیز متوسط قیمت آپارتمان از متری 160 هزار تومان به 580 هزار تومان رسید که رشدی بیش از 350 درصد را نشان میدهد. نکته جالب اما قیمت مسکن در هشت سال دولت احمدی نژاد بود که از متری 580 هزار تومان در سال 84 به 3 میلیون و 500 هزار تومان در سال 92 رسید. جالبی این آمار اینجاست که در این دولت با احتساب پروژه مسکن مهر حدود 4 میلیون و 800 هزار واحد عرضه شد که این رقم در دولتهای اصلاحات و سازندگی به ترتیب 2 میلیون و 128 هزار واحد و 1 میلیون و 171 هزار واحد بوده است.
در چهار سال اول دولت روحانی قیمت مسکن به دلیل انعقاد قرارداد برجام و کاهش متغیرهای تنشزا تنها 25 درصد افزایش یافت و از متری 3 میلیون و 500 هزار تومان به 4 میلیون و 400 هزار تومان رسید که در واقع کمترین میزان افزایش قیمت در مقایسه با چهار سال اول دولتهای قبلی محسوب میشود. اما در چهار ساله دوم دولت تدبیر و امید به دلیل تحریم، قیمت مسکن در سال 1400 تا نقاط بالای متری 30 میلیون تومان نیز رشد کرد که بیش از 700 درصد رشد نشان میدهد.
این آمارها نشان میدهد به دلیل سیاستگذاری نادرست، مسکن همیشه یک ابزار حفظ ارزش بوده و حتی در دورههای بدون تنش با غرب نیز با افزایش شدید قیمت مواجه شده است. آمارها نشان میدهد که قیمت مسکن رابطه مستقیمی با نرخ ارز در کشور داشته و هر جا جهشهای ارزی بوده جهش قیمت مسکن نیز همراه آن بوده است. این موضوع حاکی از آن است که رشد قیمت مسکن مانند جهش ارزی معلول تصمیمگیریهای کلان یعنی همان چاپ پول است. به همین دلیل توافق برجام و افزایش درآمدها میتواند به تثبیت نرخ ارز بینجامد و تا حدودی از جهش قیمت مسکن جلوگیری کند و دست کم در یک بازه زمانی کوتاهمدت حول و حوش یک رقم نسبتا ثابت تثبیت شود.
تنها راه حل مشکلات اقتصاد کشور، چه در بخش مسکن و چه در سایر متغیرهای اقتصاد کلان از جمله بهره و تورم و بیکاری، رشد اقتصادی واقعی و «پایدار» است نه مانند رشد اقتصادی موقتی سال گذشته که به دلیل رفع محدودیتهای کرونایی اتفاق افتاده است. بودجهریزی درست میتواند از جهشهای ارزی که گاها تنها با یک جمله از جانب سیاستگذاران آمریکایی ایجاد میشود جلوگیری کند. قطعا چنین جملاتی نمیتوانند چنین تاثیری مثلا بر اقتصاد کشوری مانند آلمان بگذارند.
خودرو
لغو تحریمها در نتیجه توافق برجام میتواند بازار واردات قطعات را تسهیل کند و به همین دلیل احتمالا در نتیجه این اتفاق تعداد خودروهای پارک شده بر اثر نقص قطعه کاهش خواهد یافت و شاید تولید خودرو البته خودروهای بیکیفیت افزایش یابد. این اتفاق میتواند به حذف قرعهکشی و کاهش نسبی قیمتهای بازار و در بهترین حالت ممکن نیز به تک نرخی شدن قیمت خودرو نیز بینجامد. اما بحث صنعت خودروسازی در ایران فراتر از این مباحث است، بلکه به زیانده بودن این صنعت، خودروهای بی کیفیت و انحصار باز میگردد. صنعت خودروسازی در ایران یک تومور بدخیم است و نیازمند بازساختاربندی است. آزاد شدن واردات خودرو میتواند تا حدی از انحصار این دو خودروساز بکاهد اما باز هم مسئله اساسی حل ناشده باقی میماند.
مهمترین اتفاقی که میتواند برای صنعت خودروسازی بیفتد ورود شرکتهای مهم تولیدکننده خودروی جهان به کشور، رقابتی کردن بازار خودرو در داخل و واگذاری خودروسازان به بخش خصوصی است (البته اگر کسی آنها را خریداری کند) تا فضا برای رقابتیتر کردن این صنعت فراهم شود. این هم باز به موضوع ساختار اقتصادی در کشور بر میگردد. دولت سکاندار خودروسازان داخلی است و نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟ کل سیاستگذاری خودرویی دولت معطوف به این دو خودروساز است آن هم با وجود زیان و هزینه زیادی که به مردم وارد میکنند. لزوم حذف این خودروسازان از مجرای سیاستگذاری کلان دولتی یک ضرورت اجتنابناپذیر برای اقتصاد ایران است و گرنه همچنان به ضربه زدن بر پیکر نحیف اقتصاد ایران و هدررفت بودجه و سرمایه و نیروی کار ادامه خواهند داد.
لغو نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟ تحریمها میتواند فضا را برای حضور شرکتهای بزرگ خودروساز در کشور فراهم کند تا دست کم مردم از کالای باکیفیتتری بهرهمند شوند. اخیرا رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس در سخنانی عجیب گفته بود «پیش کشیدن واردات خودرو صرفا تلنگری به خودروسازان بود تا کیفیت خودروهای خود را بالا ببرند». اگر قرار است صنعت خودرو اینگونه سیاستگذاری شود قطعا توافق برجام هیچ تغییری در صورت مسئله نخواهد داد و مردم باز هم مجبور خواهند شد خودروهای بیکیفیت را از این دو خودروساز خریداری کنند.
تجارت خارجی
تجارت خارجی یکی از مسائل مهم اقتصاد کلان کشور است که میتواند وضعیت آشفته کنونی اقتصادی کشور را تغییر دهد چرا که مجراهای انتقال درآمدهای ارزی به کشور و ثبات اقتصاد از مسیر این فاکتور مهم اقتصادی میگذرد و نقش مهمی نیز در رشد اقتصادی کشور ایفا میکند.
افزایش صادرات لزوما به معنای رشد اقتصادی نیست اما افزایش تولید و رشد اقتصادی میتواند به صادرات بیشتر و افزایش حجم تجارت خارجی کشور منتهی شود. لغو تحریمهای مالی – بانکی و همچنین خروج شرکتها از فهرست تحریمی میتواند انگیزه افزایش تولید و رشد اقتصادی در کشور را افزایش دهد و این امر نیز مستلزم دسترسی به تمامی بازارهای بینالمللی رقابتی است. در صورتی که تجارت خارجی کشور معطوف به یک بازار هدف باشد، بلایی مانند دامپینگ روسیه بر سر تجارت خارجی کشور خواهد آمد که ایران مجبور شد کالاهای صادراتی خود را با قیمتهایی بسیار ارزانتر از متوسط قیمتهای جهانی به چین بفروشد.
حضور شرکتهای ایرانی در بازارهای جهانی میتواند انگیزه افزایش تولید را ارتقا دهد و این امر به ویژه در کالاهایی که ایران داری مزیت رقابتی است از جمله نفت و محصولات پتروشیمی یا صنایع معدنی – فلزی بیشتر به چشم میخورد. افزایش حجم تجارت خارجی میتواند سرمایهگذاری داخلی و خارجی در کشور را افزایش دهد. توافق برجام میتواند یک گام به این هدف نزدیک شود البته منوط به اینکه این امر با سیاستگذاری صحیح مقامات اقتصادی کشور همراه باشد.
رشد صادرات کشور باید در نتیجه افزایش رشد اقتصادی و تولید باشد نه صرفا به دلیل قیمتهای بالای جهانی چرا که این امر در نهایت منجر به کمبود در بازار داخل و افزایش قیمتهای داخلی و در نهایت سیاستگذاری ضد صادراتی دولت خواهد شد.
فقر و معیشت
فقر و بیکاری نتیجه تورم افسارگسیخته در کشور است و دلیل اینکه فقر در کشور طی سالها رو به افزایش بوده و قدرت خرید مردم نیز کاهش یافته مربوط به سیاستگذاری دولتی، کسری بودجه و چاپ پول است. دولت زمانی که با کاهش منابع درآمدی مواجه میشود مشخصا اقدام به چاپ پول میکند و همین امر موجب جهشهای تورمی و فقیرسازی مردم میشود. بیخود نیست که در حال حاضر قدرت خرید مردم ایران حتی از برخی از فقیرترین کشورهای آفریقایی نیز کمتر است که نمودار نرخ تورم در گذشته و همچنین نمودار قدرت خرید که توسط بانک جهانی منتشر شده به خوبی این موضوع را نشان میدهد.
افزایش درآمدهای دولت از خلال صادرات نفتی و صادرات محصولات غیرنفتی میتواند منابع کشور را افزایش دهد و به صورت موقت به تثبیت قیمتها کمک کند، اما کاهش فقر نسبی و مطلق صرفا با توافق برجام انجام نخواهد شد بلکه این مهم از مسیر رشد اقتصادی و افزایش تولید و سرمایهگذاری در کشور میگذرد. تجربه نشان میدهد حتی زمانی که جهشهای ارزی وجود نداشته باز هم روند تورم در کشور افزایشی بوده که به هزینههای بیش از حد دولتی و تأمین مالی از طریق چاپ پول مربوط میشود. بنابراین میتوان این گزاره را مطرح کرد که توافق برجام صرفا میتواند یک گام ابتدایی و کوچک برای کاهش نرخ فقر باشد و روند پایدار کاهش فقر و افزایش قدرت خرید از خلال رشد اقتصادی «پایدار» میگذرد. توافق برجام به صورت بالقوه میتواند مسیر را برای تجارت خارجی و داخلی و رشد سرمایهگذاری باز کند. رشد اقتصادی یعنی افزایش سرمایهگذاری، کاهش نرخ تورم و افزایش نرخ اشتغال و صرف توافق برجام نمیتواند به این امر منتهی شود بلکه نیاز به تغییر ریل سیاستگذاری در کشور دارد.
بورس و برجام
بورس وابستگی زیادی به سیاستگذاری کلان اقتصادی دارد. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد بورس و دلار رابطه مستقیمی داشتهاند، اما افزایش بیش از حد نرخ دلار در کشور کل ساختار اقتصادی کشور را در معرض خطر قرار میدهد و به همین دلیل بورس کشور نیز واکنش منفی به این وضعیت بحرانی خواهد داد. اگر چه ممکن است بورس در واکنش به کاهش نرخ دلار اندکی افت کند اما در نهایت با باز شدن مسیر صادراتی شرکتها به ویژه شرکتهای نفتی و فلزی که سهم بسیار زیادی در بورس تهران دارند، و افزایش تجارت خارجی در ریل نرمال خود قرار میگیرد.
در تمامی دنیا نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟ رابطه بورس و تورم رابطه مستقیم است و در ماههای اخیر در آمریکا نیز این اتفاق افتاده و افزایش نرخ بهره بورسهای جهانی را در مسیر نزولی قرار داده است. اما تورم در ایران آنقدر افسارگسیخته است که برای اقتصاد کشور خطرآفرین است و بورس از چنین اتفاقی استقبال نخواهد کرد.
توافق برجام میتواند بعد از عبور از شوک کاهش نرخ ارز، نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟ میتواند منجر به رشد آرام و تدریجی بورس شود به شرطی که نرخ بهره کاهش پیدا کند و دولت از قیمتگذاری دستوری پرهیز کند و مسیر را برای تعمیق بازار سرمایه فراهم کند. اخیرا مشاهده شده که بورس نسبت به توافق برجام واکنش مثبتی نشان داده و این یعنی اینکه بورس تهران از دلار افزایشی خطرآفرین استقبال نمیکند چرا که این اتفاق منجر به فرار سرمایه از کشور و ناامنی سرمایهگذاری خواهد شد. اگر مسیر لغو تحریمها دنبال شود و حجم تجارت خارجی افزایش پیدا کند و رشد اقتصادی در کشور تحریک شود بورس میتواند مسیر آرام و نرمال و در عین حال صعود تدریجی خود را در پیش بگیرد.
طلا و سکه برای سرمایهگذاری مناسب است یا دلار؟
امروزه بزرگترین دغدغه برای مردم انتخاب راههای موجود برای سرمایهگذاری است.
از بین روشهای متعددی که برای سرمایهگذاری در بازارهای متفاوت وجود دارد، ما در اینجا به بازار طلا و دلار میپردازیم.
طلا و دلار دو عنصر اصلی برای سرمایهگذاری در جامعه امروزی پرتنش بهحساب میآید. بیشتر مردم از فضای پرتنش جامعه استفاده میکنند و به دنبال خرید طلا و دلار میروند.
اول از همه بدانید که هیچ سرمایهگذاری بدون ریسک نیست. در نتیجه باید به ریسکهای موجود در هر کار آگاه باشید و سپس اقدام کنید.
بازار طلا و سکه نیز دارای ریسک بالا و غیرقابلپیشبینی است که چالشهای متفاوتی دارد.
برای خیلی از سرمایه گذاران سه نصیحت کلی وجود دارد اول ضرر نکنید دوم ضرر نکنید و سوم ضرر نکنید. درواقع این نصیحت یک واقعیت در خود دارد و آن لزوم حفظ وضعیت فعلی و سپس حرکت به سوی افزایش دارایی و سود است.
با دانستن این مطلب بهطور حتم انتخاب روش سرمایهگذاری کار بسیار سختی است که باید احتمالهای آن را بررسی کنید. درنتیجه اگر میخواهید طلا و یا دلار خریداری کنید، باید در ابتدا به مضرات و مزیتهای آن آگاه باشید سپس اقدام به خریدن آنها کنید.
حقایقی از تحولات بازار ارز چیست؟
در چند سال اخیر بازار دلار و ارز دچار تحولات زیادی شده و این مسئله سرمایهگذاری در این عرصه را متاثر کرده است.
همانطور که میدانید تقاضای ارز در روزها و ماههای مختلف متفاوت است. مسافرتهای زیارتی و سیاحتی، مناسبتهای فصلی بهعنوان عوامل داخلی میتوانند به تقاضای ارز تأثیر بگذارد.
تنشهای سیاسی و نتایج نشستهای اوپک بر قیمت نفت از عوامل خارجی و تأثیرگذار بر بالا رفتن قیمت دلار است.
امروزه ورود دلالان به بازار ارز یکی از مهمترین دلایل افزایش نرخ دلار محسوب میشود. در بعضی اوقات دلیلی برای افزایش قیمت دلار وجود ندارد، همچنین درخواست و تقاضای دلار کاهش مییابد ولی با ورود دلالان به بازار ارز قیمت دلار بهصورت نامتوازنی افزایش می یابد.
درنتیجه، این امر باعث کاهش عرضه دلار و افزایش قیمت آن میشود. این امر به طور حتم زندگی همه مردم را تحت تاثیر میگذارد. در نتیجه دولت درصدد خارج کردن دلالان از این عرصه بوده و تلاش های زیادی نیز به کار بسته است.
آیا با سرمایهگذاری بر روی دلار کار درستی انجام میدهیم؟
بهراحتی نمیتوان به سیر صعودی افزایش قیمت دلار اعتماد کرد و عوامل خارجی آن را در نظر نگرفت.
همانطور که میدانید عوامل خارجی نیز بر نرخ ارز و دلار تأثیر میگذارند. شما باید برای سرمایهگذاری بر روی دلار ریسک زیادی را قبول کنید؛ زیرا دولت با مدیریت درصدد کنترل بازار ارز برمیآید و در کاهش قیمت دلار گام برمیدارد.
اگر بر روی دلار سرمایهگذاری کنید با کاهش نرخ دلار قسمتی از سرمایه شما بهطور حتم از دست میرود یا حداقل باعث راکد ماندن سرمایه میشود. در نهایت سرمایهگذاری بر روی دلار کار چندان عاقلانه ای به نظر نمی رسد.
آیا باید طلا بخریم؟
بازار طلا یکی دیگر از بازارهای جذاب برای سرمایهگذاری است که برای به دست آوردن پول بیشتر، توانسته سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کند.
از قدیم تا به حال بازار طلا و سکه بهطور سنتی از امنیت بالایی برخوردار بوده است. اگر به نمودار افزایش قیمت سکه و طلا نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد که سکه و طلا در چند سال اخیر سیر صعودی داشته است.
بازار سکه در سال ۹۱ یک جهش صعودی چشمگیری داشت به طوری که قیمت سکه از پانصد هزار تومان به قیمت یکمیلیون تومان و بالاتر رسید.
خاصیت نقدینگی سریع سکه یکی از مهمترین عواملی است که این عنصر بهعنوان بازاری مهم برای سرمایهگذاری تبدیل کرده است. این خاصیت به این معناست که اگر شما سکهای که خرید کردهاید به نزدیکترین صرافی و یا طلافروشی ببرید، مطمئناً از شما خریداری میکنند.
این ویژگی سکه و طلا برای سرمایهگذاران بسیار مهم و عالی است؛ زیرا میتوانند بدون هیچ محدودیتی سرمایه خود را نقد کنند. همچنین خریدوفروش سکه هیچ محدودیتی مکانی و زمانی ندارد.
یکی از کالاهای مهم برای سرمایهگذاری خانوادهها همین طلا و سکه است که خانواده های زیادی به این کار اقدام کردهاند. شاید بعضی افراد طلا را بهعنوان یک وسیلهی تزئینی خریداری کنند ولی به آن بهعنوان یک سرمایهگذاری مطمئن نگاه میکنند.
شاید این تنها دلیلی باشد که خانمها همیشه به دنبال قیمت روز طلا هستند؛ زیرا میخواهند بدانند طلاهایشان در حال چه قیمت میارزد. درنتیجه طلا و سکه در کنار اینکه یک جزء تزیینی بهحساب میآید ولی سرمایهگذاری بلندمدت نیز محسوب میشود.
آیا سرمایهگذاری بر روی طلا و سکه سودآور است؟
بازار طلا و سکه بهعنوان یک سرمایهگذاری مطمئن بهحساب میآید؛ ولی در این چند ماه اخیر به دلیل التهابهای بازار و دلالان سکه و طلا باعث ایجاد فضای ناامن شده است.
با اینکه این بازار همیشه از ثبات خوبی برخوردار بوده ولی همیشه عواملی همچون دلالان و عوامل داخلی و خارجی باعث برهم ریختن این فضا میشوند.
نتیجهگیری
در بازارهای سکه و دلار عواملی همچون دلالان باعث برهم ریختن قیمت آنها میشود که یک عامل ناهنجار است و باید با آن مقابله کرد. با اینکه باید قیمت طلا و سکه فقط به عوامل خارجی مربوط شود ولی همین دلالان باعث تداخل در بازار قیمت آنها میشوند.
با بررسی این مطالب به این نتیجه میرسیم که سرمایهگذاری بر روی بازار طلا و سکه از امنیت بالاتری نسبت به بازار دلار برخوردار است.
طلا یکی از عنصرهای سرمایهگذاری است که تنها با عوامل خارجی تحت تأثیر قرار میگیرد و عوامل داخلی بر قیمت آن آنگونه تأثیر نمیگذارد.نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟
اگر میخواهید بر روی دلار سرمایهگذاری کنید باید بدانید که ریسک آن از طلا و سکه بسیار زیادتر است. سرمایهگذاری بر روی دلار میتواند سود کمتری را برای شما به ارمغان بیاورد و امکان نقد شدن آن نیز مشکلات خاص خود را دارد.
همیشه طلا و سکه دو عنصر مهم برای سرمایهگذاری در خانوادهها بهحساب میآید. طلا و سکه به دلیل خرید و فروش راحت و آسان بهترین گزینه برای سرمایهگذاری است.
نقد شوندگی آن نیز بسیار عالی و آسان است که همین نکته توانسته جایگاه طلا و سکه را بالا ببرد و موردتوجه همگان قرار بگیرد.
پیشنهاد می کنیم به جای سرمایه گذاری بر روی دلار، روی خرید سکه سرمایه گذاری کنید! البته راهکارهایی نیز مثل صندوق سرمایه گذاری طلا وجود دارد که گزینهای مناسب برای سرمایه گذاری در این زمینه محسوب میشود.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
جاماندگی بورس نسبت به ارز جبران میشود/دلار بالاتر از ۳۵ هزار تومان دور از ذهن نیست/تصمیم های خلق الساعه دولت ریسک زیادی را به بازار تحمیل می کند
کارشناس بازار سرمایه گفت: طبق محاسبات، نرخ اقتصادی دلار مابین ۳۲ الی ۳۵ هزار تومان بوده که برای نرخ محتملتر باید دو سناریوی توافق و یا عدم توافق را بررسی کنیم؛ در صورت عدم توافق رخ ۳۵ هزار تومان دور از ذهن نیست و حتی امکان دستیابی به مبالغ بالاتر نیز وجود دارد و در مقابل اگر تحریمها لغو و برجام شکل بگیرد، با توجه به پایههای اقتصادی موجود نرخ کمتر از ۲۶ هزار تومان (کمتر از نرخ نیمایی) بعید است.
با افزایش نرخ ارز، بازار سرمایه هم قطعا (بعد از یک وقفه زمانی موقت) رشد خواهد کرد؛ کما اینکه اگر نگاهی به روند بازار سرمایه در سنوات قبل داشته باشید، متوجه خواهید شد که هر زمان نرخ ارز رشد کرده، بازار سرمایه هم با یک وقفه زمانی حرکت خود را آغاز کرده است؛ به طور نمونه بعد از رشد نرخ ارز در سال ۹۶ و ۹۷، بازار سرمایه چند ماهی واکنشی به افزایش نرخ ارز در بازار نداشت اما بعد از یک وقفه زمانی چند ماهه بازار سرمایه رشد خیره کننده ای را پشت سر گذاشت و بیش از نرخ ارز، جهشی در کارنامه بازار سرمایه ثبت شد؛ اکنون نیز اگرچه نرخ ارز در سامانه نیما به صورت دستوری پایین نگه داشته شده اما اقتصاد با دستور حرکت نخواهد کرد. با توجه به اوضاع اقتصادی کشور، نرخ ارز شیب افزایشی خواهد داشت و بازار سرمایه هم حتما تحت تاثیر افزایش نرخ ارز رشد خواهد کرد؛ حتی اگر دولت مدتی اصرار به سرکوب نرخ ارز نیمایی داشته باشد، در صورت جهش نرخ ارز، شاخص بورس در بلندمدت حتی بیش از نرخ ارز، رشد کرده و جاماندگی خود را جبران خواهد کرد.
مهدی خزائی کارشناس بازار نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟ سرمایه در گفت و گو پایگاه خبری تحلیلی با رادار اقتصاد در خصوص پیش بینی بازار سهام، اظهار کرد: همواره متغیرهای مهمی بر بازار سرمایه تاثیرگذار بوده و با نگاه به داده های تاریخی خواهیم فهمید که فاکتورهایی نظیر نرخ کامودیتی، بهره و دلار و. بیشترین تاثیرگذاری را بر روی سهام دارد. به نظر می رسد که در حال حاضر تصمیم گیری های دولت و به تبع آن نرخ دلار و بهره و . متاثر از تحولات سیاسی بوده و این موضوع تاثیر زیادی بر واکنش و بازخوردهای سهامداران دارد.
وی درخصوص تاثیر تحولات سیاسی بر بازار سهام گفت: کشور ما سالهاست درگیر مسائل مربوط به برجام بوده و با توجه قطعنامه شورای حکام و اقدام متقابل ایران و همچنین اظهارنظر مسئولان دوطرف مذاکرات، دستیابی به توافقی مبنی بر رفع تحریم حداقل تا دو الی سه فصل آتی احتمال بسیار ضعیف دارد.
کارشناس بازار سرمایه مطرح کرد: هرچند که مسائل سیاسی از پیچیدگیهای زیادی برخوردار است و عدهای بر این باورند که ایران با توجه به شرایط اقتصادی نامطلوبی که دارد ناچار به پذیرش شرایط و حرکت به سوی برجام است و همچنین آمریکا برای کنترل نرخ نفت ناچار به همکاری با خواستههای کشورمان بوده اما با وجود همه این احتمالها، اخبار حاکی از عدم دستیابی به توافق است که این موضوع علاوه بر تاثیر بر نرخ ارز، از نظر روانی نیز بازار را مشنج می کند.
وی درخصوص پیشبینی نرخ دلار، بیان کرد: طبق محاسبات، نرخ اقتصادی دلار مابین ۳۲ الی ۳۵ هزار تومان بوده که برای نرخ محتملتر باید دو سناریوی توافق و یا عدم توافق را بررسی کنیم؛ در صورت عدم توافق نرخ ۳۵ هزار تومان دور از ذهن نیست و حتی امکان دستیابی به مبالغ بالاتر نیز وجود دارد و در مقابل اگر تحریمها لغو و برجام شکل بگیرد، با توجه به پایههای اقتصادی موجود نرخ کمتر از ۲۶ هزار تومان (کمتر از نرخ نیمایی) بعید است. در حال حاضر شرکتهای بورسی با نرخ نیمایی به مبادله و خرید و فروش میپردازند، درنتیجه کف قیمتی دلار تهدید و ریسکی برای بازار سهام به حساب نمیآید.
خزائی درمورد یکی از مهمترین ریسک این روزهای بازار سهام، تصریح کرد: تصمیم گیری های اقتصادی خلق الساعه دولت ریسک زیادی را به بازار تحمیل می کند؛ هرچند که اهالی بازار سهام با این ریسکها آشنا نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟ هستند اما ریسک های مربوط به نرخ گذاری دستوری و دیگر تصمیماتی که سودآوری صنایع بورسی را تحت تاثیر قرار می دهد باعث کاهش تمایل سرمایه گذاران به خرید سهم می شود و دولت باید برای جلوگیری از آسیب پذیری بازارهای مالی از چنین رفتاری پرهیز کند.
بازدهی سهام، مسکن، طلا، دلار، سپرده و خودرو در مقایسه با تورم در 20 سال اخیر 1400- 1380/ قیمت دلار و خودرو کمتر از تورم رشد کرد
سطح عمومی کالاهای مصرفی یا شاخص تورم در بیست سال اخیر 40 برابر شده و از عدد 9 به عدد 379 رسیده است اما 35 برابرشدن قیمت دلار، بازدهی 38 برابری سپرده بانکی و 28 برابرشدن قیمت خودرو پراید کمتر از شاخص تورم بوده است و این موضوع نشان می دهد که به دلیل سیاست های کنترلی و دلایل دیگر، قیمت دلار و خودرو کمتر از تورم رشد کرده است
خبراقتصادی – محسن شمشیری
تحولات 5 ساله، 10 ساله و 20 ساله اخیر در بازار دارایی های مختلف و براساس آمارهای بانک مرکزی در بیست سال گذشته نشان می دهد که بازارهای مختلف از سکه طلا و دلار تا ساختمان و ملک و آپارتمان، سهام، قیمت خودرو و سپرده بانکی با تحولات و رشدهای بسیار بالایی مواجه بوده اند و تحت تاثیر رشد شدید نقدینگی و تورم، تحریم و خروج آمریکا از برجام، رشد هزینه های مبادله، افزایش شدید قیمت ها، سیاست های غلط اقتصادی و بی تدبیری در نظام اقتصادی، عملا قیمت دارایی در 20 سال اخیر یعنی از 1380 تا 1400 بین 28 تا 382 برابر رشد کرده است.
بازار دارایی های مختلف نیز در دوره 10 ساله 1390 تا 1400 بین 6 تا 55 برابر افزایش بازدهی داشته است. همچنین در دوره 5 ساله 1395 تا 1400 نیز قیمت یا بازدهی دارایی های مختلف بین 2 تا 18 برابر افزایش داشته است.
این درحالیست که شاخص تورم نیز از عدد 9.427 در سال 1380 به 40.321 در سال 1390 و 379.2 در آذر 1400 رسیده است و به عبارتی سطح عمومی قیمت کالاهای مصرفی مورد نیاز خانوار نیز در این بیست سال 40 برابر شده است یعنی مخارج خانواری که با 200 هزار تومان تامین می شده حالا باید با 8 میلیون تومان تامین شود.
آخرین شاخص تورم برپایه سال 1395 در آذرماه 1400 معادل 379.2 بوده است. این شاخص در سال 1380 معادل 9.427 اعلام شده است در سال 1390 به عدد 40.321 رسیده و در سال 1395 نیز معادل 100 بوده است.
در نتیجه سطح عمومی کالاهای مصرفی در بیست سال اخیر معادل 40 برابر شده است اما بازدهی 35 برابری دلار، 38 برابری سپرده و 28 برابری خودرو پراید به خاطر سیاست های کنترلی، و دلایل دیگر رشد کمتری از 40 برابر شدن شاخص تورم داشته است.
بازدهی طلا و سکه
وضعیت بازارها به تفضیل و براساس آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد که بازار طلا و ازجمله قیمت سکه طلا با درجه نقد شوندگی بسیار بالا و فوری، در طول بیست سال اخیر 190 برابر شده است قیمت سکه در طول ده نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟ سال اخیر نیز بیش از 19 برابر و در طول پنج سال اخیر بیش از 10 برابر شده است. یکی از دلایل عمده رشد قیمت اونس جهانی طلا است که از حدود 400 دلار به بیش از 1800 دلار رسیده است. اما قیمت دلار تحت تاثیر سیاست های کنترلی و فراوانی درآمد نفت در دهه 1380، عملا رشد کمتری نسبت به طلا داشته است. به عبارت دیگر، قیمت طلا هم تحت تاثیر رشد قیمت دلار در این سال ها و هم تحت تاثیر رشد قیمت اونس جهانی طلا رشد بالایی داشته است.
بازدهی قیمت دلار
بازار ارز و ازجمله قیمت دلار نیز که درجه نقد شوندگی نسبی بالا دارد در طول بیست سال اخیر 35 برابر شده است در طول ده سال اخیر نیز بیش از23 برابر و در طول پنج سال اخیر بیش از7 برابر شده است.
این رشد نسبت به 40 برابر شدن شاخص تورم در این سال ها کمتر بوده است و شاید همین نوع آمارها و مشاهدات است که کارشناسان را به ارائه این تحلیل واداشته که قیمت واقعی دلار در مقایسه با تورم و رشد نقدینگی بالاتر از 30 هزار تومان فعلی است زیرا حمایت سیاسی و کنترل شدید قیمت دلار، عملا باعث شده که رشد آن کمتر از تورم و سایر دارایی ها مانند سهام، مسکن و طلا باشد.
بازار خودرو و ازجمله قیمت پراید نیز که بازهم درجه نقدشوندگی نسبی خوبی دارد اما از طلا و دلار درجه نقد شوندگی کمتری دارد، در طول بیست سال اخیر28 برابر شده است در طول ده سال اخیر نیز بیش از 16 برابر و در طول پنج سال اخیر بیش از 6 برابر شده است. این نکته نشان می دهد که بازار خودرو تحت کنترل قیمتی بیشتر، عرضه بالاتر خودرو و همچنین متاثر از استهلاک خودرو و دلایل دیگر بوده و به همین دلیل کمترین رشد قیمت را در 20 سال اخیر داشته است.
بازدهی شاخص بورس
بازار سهام و شاخص کل بورس نیز که درجه نقد شوندگی نسبی کمتری نسبت به خودرو، طلا و ارز دارد در طول بیست سال اخیر 382 برابر شده است در طول ده سال اخیر نیز بیش از 55 برابر و در طول پنج سال اخیر بیش از 18 برابر شده است. دلیل رشد بالای قیمت سهام در این سال ها به ریسک پذیر بودن این بازار مرتبط است و این بازار تحت تاثیر رشد قیمت دلار، تورم، رشد قیمت کالاها و خدمات، افزایش صادرات در این سال ها، افزایش ظرفیت تولید و سرمایه گذاری های جدید و. موجب شده که از تمام ظرفیت های رشد قیمت و نرخ ها در همه بازارها بهره ببرد و در نتیجه قیمت سهام شرکت ها که متاثر از رشد همه قیمت ها و نرخ ها و تورم و نرخ ارز و دارایی هایی مانند دلار، ساختمان، خودرو، است و قیمت کالاهای مختلف، شاخص تورم، رشد نقدینگی، رشد صادرات و. نیز روی هزینه تولید، درآمد و فروش و سود تاثیر گذار بوده است موجب شده که قیمت سهام نیز رشد بالایی داشته باشد. به عبارت دیگر، هر نوع رشد قیمت و تورمی در ایران، عملا موجب افزایش قیمت سهام شده است. نکته دیگر، جو هیجانی، حباب گونه و افزایش زیاد قیمت سهام تحت تاثیر فضای سال های اخیر است که موجب شده نسبت قیمت به سود هر سهم به بالاتر از 30 برسد درحالی که طبق قاعده باید 4 تا 10 باشد.
بازار ملک و مسکن و ساختمان که یکی از مهمترین بازارها در جذب نقدینگی است و معمولا نگهداری ملک و ساختمان بیش از چندماه و چند سال متداول است تحت تاثیر رشد نقدینگی و قیمت دلار رشد قابل توجهی داشته و به حدی رسیده که نه مردم توان و قدرت خرید کافی برای خرید دارند و نه وام های بانکی می تواند به قدرت خرید مردم برای خرید ملک و مسکن ساختمان کمک کند.
قیمت هر متر مربع ساختمان در تهران نیز که درجه نقد شوندگی نسبی پایینی دارد و در شرایط رکود بازار مسکن، باید مدتی در انتظار مشتری باشد، در طول بیست سال اخیر 96 برابر شده است در طول ده سال اخیر نیز بیش از14 برابر و در طول پنج سال اخیر بیش از7 برابر شده است.
بدترین بازار از نظر بازدهی در 10 سال و 5 سال اخیر بازار پول یا سپرده بانکی است که عملا تحت تاثیر سیاست های دستوری، نرخ دستوری شورای پول و اعتبار، کنترل بانک ها، خلق پول شدید و تورم بالا و رشد نقدینگی و پایه پولی و درنتیجه گردش و عرضه بیشتر پول و کاهش ارزش ریال بوده است. خلق پول فزاینده در بازار معاملات بین بانکی، مهمترین عامل رشد نقدینگی و تورم و کاهش ارزش پول بوده است و در نتیجه نرخ سود سپرده بانکی نیز پایین تر از نرخ تورم حرکت کرده است.
سپرده بانکی در مدت بیست سال 38 برابر در مدت ده سال6 برابر و در مدت پنج سال 2 برابر بازدهی داشته است.
به عبارت دیگر در طول بیست سال اخیر با توجه به 40 برابر شدن سطح عمومی قیمت کالاهای مصرفی یا شاخص تورم، شاخص بورس 382 برابر، مسکن 96 برابر، و سکه طلا 190 برابر شده و بالاتر از تورم رشد کرده اند اما قیمت دلار 35 برابر، سپرده بانکی 38 برابر و قیمت پراید 28 برابر شده و کمتر از تورم رشد کرده اند.
این نتیجه بسیار مهم نشان می دهد که در بلندمدت و دوره بیست ساله، عامل رشد قیمت ها افزایش قیمت دلار و نرخ بهره بانکی و رشد قیمت خودرو نبوده است و اتفاقا این سه قلم کمتر از تورم رشد کرده اند. اما قیمت مسکن، سهام، طلا رشد بسیار داشته اند. به عبارت دیگر، فساد اقتصادی، سیاست های غلط اقتصادی، عدم تدبیر در نظام اقتصادی، سفته بازی، رشد نقدینگی، گردش بالای پول و معاملات بین بانکی، دلالی و سوداگری، حضور بسیاری از مردم در بازارهای مسکن و خرید و فروش طلا و ملک و سهام، عامل عمده رشد قیمت هاست و همه این ها اثرات عجیب خود را در بازار سهام، مسکن و سایر مایحتاج اساسی مردم گذاشته است. اما بازارهایی که دسترسی و حضور مردم کمتر بوده و یا به نوعی کنترل شده است مانند بازار خودرو، بازار ارز، سپرده بانکی عملا کمتر از تورم رشد داشته اند.
افزایش قیمت دارایی های مختلف در بیست سال اخیر و چند برابر شدن قیمت هادر مقایسه با شاخص تورم
بورس تحت تاثیر ۲ متغیر داخلی و خارجی
تیننیوز| بازار سهام در اولین روز هفته جاری با رشد معاملات خود را به پایان رساند تا شاهد رونق در تالار شیشهای باشیم. درباره وضعیت جاری و آینده این بازار یک کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر دو عامل موثر بر روند معاملات در بازه زمانی کوتاهمدت، دو صنعت پیشرو در ارائه گزارشهای شش ماهه را معرفی کرد.
محمد شکوریراد با تحلیل روند معاملات بورس در کوتاهمدت اظهار داشت: بازار سرمایه در دوره کوتاهمدت با دو رویداد بااهمیت مواجه است که میتواند در تعیین جهت بورس و روند معاملات تاثیرگذار باشد. وی کمیت و کیفیت گزارشهای شش ماهه شرکتهای بورسی و فرابورسی و همچنین انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را دو اتفاق کوتاهمدت پیشروی بازار سهام عنوان کرد.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که گزارشهای شش ماهه چه صنایعی میتواند اقبال فعالان بازار را در پی داشته باشد، گفت: انتظار میرود گزارشهای شش ماهه گروه معدنی و فلزی و به طور کلی شرکتهای کامودیتی محور با توجه به رشد قیمت جهانی کالاهای اساسی و از طرف دیگر افزایش نرخ دلار نسبت به سه ماهه ابتدای سال از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد و مورد استقبال بورس قرار گیرد.
شکوریراد همچنین افزود: در گروه خودرو نیز به دنبال انتشار آمار تولید شرکتهای این گروه، پیشبینیها حکایت از ارائه گزارشهای شش ماهه امیدوارکننده دارد. از همین رو احتمال ارائه گزارشهای مطلوب در این صنعت بهخصوص برای شرکت ایرانخودرو بهعنوان لیدر گروه خودرو وجود دارد. این در حالی است که انتظار میرود شرکتهایی در گروه مواد غذایی نیز گزارشهای قابل قبولی را به بازار ارائه کنند.
به گفته وی، میزان اثرگذاری گزارشهای میاندورهای شرکتها بر روند معاملات بورس و قیمت سهام حاضر در گروههای مربوطه بستگی مستقیم به نرخ دلار چه تاثیری روی بورس دارد؟ میزان سودآوری و تحقق پوششهای شش ماهه شرکتها خواهد داشت. این فعال بازار سرمایه در ادامه به تاثیر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بهعنوان ریسک سیاسی بر بازار سهام ایران اشاره کرد و گفت: با توجه به مواضع کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا به نظر میرسد ترجیح بازار سرمایه ایران برگزیده شدن هیلاری کلینتون بهعنوان رییسجمهور جدید این کشور است.
شکوریراد افزود: اگرچه ممکن است دونالد ترامپ دیگر نامزد ریاستجمهوری آمریکا سیاستها و برنامههای اقتصادی مناسبتری برای آینده این کشور داشته باشد اما مواضع ضدبرجامی این کاندیدا منجر به نگرانی بازار سرمایه ایران از پیروزی وی در انتخابات شده است.
وی درباره ارزیابی خود از روند معاملات بورس در کوتاهمدت خاطرنشان کرد: در شرایطی که پیشبینی میشود گزارشهای شش ماهه تا حدودی بازار سهام را تحت تاثیر مثبت قرار دهد اما متغیر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتواند این روند را با کندی مواجه کند.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: انتظار میرود با نزدیک شدن به رویداد انتخابات آمریکا تا مدت زمانی با کاهش حجم و ارزش معاملات در بازار سهام مواجه شویم تا با پیروزی یکی از دو گزینه ریاستجمهوری و روشن شدن مواضع کاملشان بورس کشور برای تعیین جهت آماده شود.
دیدگاه شما